💫
از دست ستمهای تو دارم گِله بسیار
ما را گله بسیار و تو را حوصله بسیار
تنها نه من آشفتهی آن زلفِ درازم
دیوانه چو من هست در این سلسله بسیار
#قابل_ایروانی
@AdabSar
از دست ستمهای تو دارم گِله بسیار
ما را گله بسیار و تو را حوصله بسیار
تنها نه من آشفتهی آن زلفِ درازم
دیوانه چو من هست در این سلسله بسیار
#قابل_ایروانی
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
💫
از دست ستمهای تو دارم گِله بسیار
ما را گله بسیار و تو را حوصله بسیار
تنها نه من آشفتهی آن زلفِ درازم
دیوانه چو من هست در این سلسله بسیار
#قابل_ایروانی
@AdabSar
از دست ستمهای تو دارم گِله بسیار
ما را گله بسیار و تو را حوصله بسیار
تنها نه من آشفتهی آن زلفِ درازم
دیوانه چو من هست در این سلسله بسیار
#قابل_ایروانی
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
💫
از دست ستمهای تو دارم گِله بسیار
ما را گله بسیار و تو را حوصله بسیار
تنها نه من آشفتهی آن زلفِ درازم
دیوانه چو من هست در این سلسله بسیار
#قابل_ایروانی
@AdabSar
از دست ستمهای تو دارم گِله بسیار
ما را گله بسیار و تو را حوصله بسیار
تنها نه من آشفتهی آن زلفِ درازم
دیوانه چو من هست در این سلسله بسیار
#قابل_ایروانی
@AdabSar
Forwarded from ادبسار
💫
از دست ستمهای تو دارم گِله بسیار
ما را گله بسیار و تو را حوصله بسیار
تنها نه من آشفتهی آن زلفِ درازم
دیوانه چو من هست در این سلسله بسیار
#قابل_ایروانی
@AdabSar
از دست ستمهای تو دارم گِله بسیار
ما را گله بسیار و تو را حوصله بسیار
تنها نه من آشفتهی آن زلفِ درازم
دیوانه چو من هست در این سلسله بسیار
#قابل_ایروانی
@AdabSar
🪐🌠 @AdabSar
حلال گشته به فتوای عقل بر دانا
حرام گشته به احکام شرع بر احمق
#پور_سینا
خجسته باد یکم شهریور، زادروز پورسینا که #روز_پزشک نام گرفته است.
«ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا» نامآور به پورسینا و شیخالرئیس (زادهی ۳۵۹ خورشیدی در بخارا و درگذشتهی ۲ تیر ۴۱۶ در همدان) همهچیزدان، پزشک، رایشدان (ریاضیدان)، ستارهشناس، فیزیکدان، سُراینده، از نامورترین و کاراترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که بهویژه به شَوَند مانداکها در زمینهی فلسفه و پزشکی ارزش ویژهای دارد.
فزون بر کارهای شکوهمندش، وی به واژهگزینی پرداخته است با کارهای بزرگ. اینک نگاهی میافکنیم به کارنامهی پربارش در دانش واژهگزینی در پزشکی و... که برخی از آنها یا بیشترشان پویا و زنده ما را در زبان یاری میکنند.
بر پایهی پژوهشهای دکتر محمد معین و سید محمد مشکات، شمار واژگان آفریدهی پورسینا در دانشنامهی علایی و رگشناسی ۱۰۳۹ واژه است.
برخی واژههای آفریدهی #پورسینا در این دو بازمانهی سترگ چنین هستند:
بُرینش بهجای #قطع (که در انگارش و انداهه بهکار میرفت)
پذیرا بهجای #قابل (در فلسفه)
روان بهجای #نفس
سربهسر بهجای #مساوی
کرده بهجای #مفعول
کُنا بهجای #فاعل
گداخته بهجای #مایع
مایگی بهجای #مادیّت
نهاد بهجای #وضع
یکیای بهجای #وحدت
افکندنِ گمان بهجای #تولید_شک
ایستادگی بهخودیخود بهجای #قائم_بالذات بودن
بالِش از (نمو، از بن واژهی بالیدن)
بَستَناکی بهجای #انجماد
بهرهپذیر بهجای #قابل_قسمت
بیگسستگی بهجای #لاینقطع
جانِ سخنگویا بهجای #نفس_ناطقه
جُنبایی بهجای #حرکت
جنبشدار بهجای #متحرک
جنبشِ راست بهجای #حرکت_مستقیم
جنبش گِرد بهجای #حرکت_مستدیر
چه چیزی بهجای #ماهیت
رایش بهجای #ریاضی
زایشدِه بهجای #مولّد
زِفر زبرین بهجای #فک_اعلی
زِفر زیرین بهجای #فک_اسفل
شایدبود بهجای #امکان
گوهر روینده بهجای #جوهر_نامی
نادیداری بهجای #باطنی
هرآینگیبودن بهجای #وجوب
کران (حدِّ) کِهین، حدِّ مِهین، حدِّ میانگین
دانش ترازو بهجای #علم_منطق
علمِ سپسطبیعت بهجای #علم_مابعدالطبیعه
و نبض درنگی، تپش(نبض) دمادم، نبض ستبر، نبض لرزنده، پیداگر، پیوندپذیر، دیرجنب، روشنسرشتی و...
امروز جهان در گرامیداشت او کارهای نمایانی کرده است، به مانند نامگذاری دهانهای در بخش پنهان ماه که به نام وی نامگذاری شدهاست. همچنین نامگذاریهای دیگر در سراسر جهان و جایزهها، مانند جایزهی پورسینا در آلمان.
نکتهی شگفتانگیزتر این که واژهی «مدیسین medicine» در زبان انگلیسی امروز، بر گرفته از «مذ سئن» اوستایی است که در آن مذ به مانک(معنی) دارو و سئن به مانک سیمرغ است.
از این رو، شایسته است نماد پزشکی ایرانی بر پایهی اندیشه نیاکانمان به سیمرغ دگردیس گردد. جایگاه سیمرغ در ایران باستان به مانند جایگاه فرشتگان در دین است. نخش سیمرغ در پزشکی ایرانی چنان است که آیین پزشکی ایرانی را «آیین سینایی» میخواندهاند و بسیاری از پزشکان را «سینا» نام مینهادهاند.
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
بنمایهها:
۱- انوشه، حسن (به سرپرستی) (۱۳۸۰)، دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه، تهران
۲- بیهقی، پورفندق، (به عربی: تتمه ص وان الحکمه)، بخش زندگینامه خودنوشت
۳- ستایشگر، مهدی (۱۳۷۶)، نامنامه موسیقی ایران زمین، پوشینهی سوم، تهران: اطلاعات، آموزش و دانش در ایران
۴- ابن سینا، بیژن آرقند
🪐🌠 @AdabSar
حلال گشته به فتوای عقل بر دانا
حرام گشته به احکام شرع بر احمق
#پور_سینا
خجسته باد یکم شهریور، زادروز پورسینا که #روز_پزشک نام گرفته است.
«ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا» نامآور به پورسینا و شیخالرئیس (زادهی ۳۵۹ خورشیدی در بخارا و درگذشتهی ۲ تیر ۴۱۶ در همدان) همهچیزدان، پزشک، رایشدان (ریاضیدان)، ستارهشناس، فیزیکدان، سُراینده، از نامورترین و کاراترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که بهویژه به شَوَند مانداکها در زمینهی فلسفه و پزشکی ارزش ویژهای دارد.
فزون بر کارهای شکوهمندش، وی به واژهگزینی پرداخته است با کارهای بزرگ. اینک نگاهی میافکنیم به کارنامهی پربارش در دانش واژهگزینی در پزشکی و... که برخی از آنها یا بیشترشان پویا و زنده ما را در زبان یاری میکنند.
بر پایهی پژوهشهای دکتر محمد معین و سید محمد مشکات، شمار واژگان آفریدهی پورسینا در دانشنامهی علایی و رگشناسی ۱۰۳۹ واژه است.
برخی واژههای آفریدهی #پورسینا در این دو بازمانهی سترگ چنین هستند:
بُرینش بهجای #قطع (که در انگارش و انداهه بهکار میرفت)
پذیرا بهجای #قابل (در فلسفه)
روان بهجای #نفس
سربهسر بهجای #مساوی
کرده بهجای #مفعول
کُنا بهجای #فاعل
گداخته بهجای #مایع
مایگی بهجای #مادیّت
نهاد بهجای #وضع
یکیای بهجای #وحدت
افکندنِ گمان بهجای #تولید_شک
ایستادگی بهخودیخود بهجای #قائم_بالذات بودن
بالِش از (نمو، از بن واژهی بالیدن)
بَستَناکی بهجای #انجماد
بهرهپذیر بهجای #قابل_قسمت
بیگسستگی بهجای #لاینقطع
جانِ سخنگویا بهجای #نفس_ناطقه
جُنبایی بهجای #حرکت
جنبشدار بهجای #متحرک
جنبشِ راست بهجای #حرکت_مستقیم
جنبش گِرد بهجای #حرکت_مستدیر
چه چیزی بهجای #ماهیت
رایش بهجای #ریاضی
زایشدِه بهجای #مولّد
زِفر زبرین بهجای #فک_اعلی
زِفر زیرین بهجای #فک_اسفل
شایدبود بهجای #امکان
گوهر روینده بهجای #جوهر_نامی
نادیداری بهجای #باطنی
هرآینگیبودن بهجای #وجوب
کران (حدِّ) کِهین، حدِّ مِهین، حدِّ میانگین
دانش ترازو بهجای #علم_منطق
علمِ سپسطبیعت بهجای #علم_مابعدالطبیعه
و نبض درنگی، تپش(نبض) دمادم، نبض ستبر، نبض لرزنده، پیداگر، پیوندپذیر، دیرجنب، روشنسرشتی و...
امروز جهان در گرامیداشت او کارهای نمایانی کرده است، به مانند نامگذاری دهانهای در بخش پنهان ماه که به نام وی نامگذاری شدهاست. همچنین نامگذاریهای دیگر در سراسر جهان و جایزهها، مانند جایزهی پورسینا در آلمان.
نکتهی شگفتانگیزتر این که واژهی «مدیسین medicine» در زبان انگلیسی امروز، بر گرفته از «مذ سئن» اوستایی است که در آن مذ به مانک(معنی) دارو و سئن به مانک سیمرغ است.
از این رو، شایسته است نماد پزشکی ایرانی بر پایهی اندیشه نیاکانمان به سیمرغ دگردیس گردد. جایگاه سیمرغ در ایران باستان به مانند جایگاه فرشتگان در دین است. نخش سیمرغ در پزشکی ایرانی چنان است که آیین پزشکی ایرانی را «آیین سینایی» میخواندهاند و بسیاری از پزشکان را «سینا» نام مینهادهاند.
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
بنمایهها:
۱- انوشه، حسن (به سرپرستی) (۱۳۸۰)، دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه، تهران
۲- بیهقی، پورفندق، (به عربی: تتمه ص وان الحکمه)، بخش زندگینامه خودنوشت
۳- ستایشگر، مهدی (۱۳۷۶)، نامنامه موسیقی ایران زمین، پوشینهی سوم، تهران: اطلاعات، آموزش و دانش در ایران
۴- ابن سینا، بیژن آرقند
🪐🌠 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻تقدیر = سرنوشت، بخت، بُوِش، برِهِنِش، ستودن، سپاس، ارج گذاری، ارج نهی، برآورد، اندازه کردن، نیرومندی
🔻تقدیر کردن = ارجنهادن، ارجگزاریکردن
🔻تقدیرنامه = سپاسنامه، ارجنامه، ارجدانینامه
🔻قابل تقدیر = ستایشی، ستودنی
✍ نمونه:
🔺آیا تقدیر لاعلاج است؟ =
آیا سرنوشت ناگزیر است؟
🔺از مدالآوران تقدیر کردند =
نشانآوران را ارج نهادند
از نشانآوران ارجگزاری کردند
🔺تقدیرنامههای زیادی گرفته بود =
سپاسنامههای بسیاری گرفته بود
🔺تقدیر چنین بود که طوفان زده باشم =
بخت چنین بود که توفان زده باشم
🔺تلاش برای احیای دریاچهی ارومیه قابل تقدیر است =
کوشش برای باززیست دریاچهی ارومیه ستودنی است
🔺تقدیر ایزدی چنین است که در دنیا، هر اولی به آخر باز بسته است و هر عمارتی به خرابی پیوسته(تاریخ بیهق ) =
فرمانداد ایزدی چنین است که در گیتی، هر آغازی به پایانی باز بسته است و هر آبادانی به ویرانی پیوسته
🚩 دنباله دارد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #تقدیر #تقدیرنامه #قابل_تقدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻تقدیر = سرنوشت، بخت، بُوِش، برِهِنِش، ستودن، سپاس، ارج گذاری، ارج نهی، برآورد، اندازه کردن، نیرومندی
🔻تقدیر کردن = ارجنهادن، ارجگزاریکردن
🔻تقدیرنامه = سپاسنامه، ارجنامه، ارجدانینامه
🔻قابل تقدیر = ستایشی، ستودنی
✍ نمونه:
🔺آیا تقدیر لاعلاج است؟ =
آیا سرنوشت ناگزیر است؟
🔺از مدالآوران تقدیر کردند =
نشانآوران را ارج نهادند
از نشانآوران ارجگزاری کردند
🔺تقدیرنامههای زیادی گرفته بود =
سپاسنامههای بسیاری گرفته بود
🔺تقدیر چنین بود که طوفان زده باشم =
بخت چنین بود که توفان زده باشم
🔺تلاش برای احیای دریاچهی ارومیه قابل تقدیر است =
کوشش برای باززیست دریاچهی ارومیه ستودنی است
🔺تقدیر ایزدی چنین است که در دنیا، هر اولی به آخر باز بسته است و هر عمارتی به خرابی پیوسته(تاریخ بیهق ) =
فرمانداد ایزدی چنین است که در گیتی، هر آغازی به پایانی باز بسته است و هر آبادانی به ویرانی پیوسته
🚩 دنباله دارد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک #تقدیر #تقدیرنامه #قابل_تقدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
#بدون_تامل = بیدرنگ، بیاندیشه، سَرسَری، زَبوده، از سَرِ دَست*
#بی_تامل = بیدرنگ، بیاندیشه، سَرسَری، زَبوده، از سَرِ دَست
#تامل = درنگ، اندیشه، نگرش، ژرفنگری، ژرفاندیشی، فـَرنِگـَری، نیکنگریستن، سِکالِش، دوراَندیشی
#قابل_تامل = درنگ کردنی، اندیشیدنی، نِگـَریدنی
تامل کردن = نِگـَریدَن، اندیشیدن، ژرفاندیشین، نیکنگریستن
✍ نمونه:
☄بیتأمل قبول کرد =
بیدرنگ پذيرفت
☄به نکته قابل تأملی اشاره کرد =
نکتهی اندیشیدنیای را نُمارید
☄تأمل در آئینه دل کنی
صفایی بتدریج حاصل کنی (بوستان) =
سِکالِش در آیینهی دل کنی
و شادابی کم کم بهدست آوری
☄قدری تأمل کرده و به خود بیایید =
اندکی درنگ کرده و به خود بیایید
کمی نیک نگریسته و به خود بیایید
☄یک شب تأمل ایام گذشته میکردم... (گلستان) =
یک شب اندیشهی روزهای گذشته میکردم
☄پیشنهادش را مطالعه كرد و با تأمل بسيار قبول کرد =
پیشنهادش را بررسی کرد و با فـَرنِگـَری بسيار يذيرفت
☄گاهی باید در طول مسیرِ رفته ایستاد و قدری تأمل کرد در قدم هایی که پیموده ایم =
گاهی باید در درازنای راهِ رفته ایستاد و کمی ژرف اندیشید در گامهایی که پیمودهایم
☄روزنامه نگاران با موانع مختلفی مواجه بوده اند که با تأمل بسیار زیادی با آن برخورد کرده اند =
روزنامهنگاران با گیرهای بسیاری روبرو بودهاند که با دوراَندیشی بسیاری با آن برخورد کردهاند
*سخن تا چند گویی از سَرِ دَست
همانا هم تو مستی، هم سخن مست (نظامی)
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
#بدون_تامل = بیدرنگ، بیاندیشه، سَرسَری، زَبوده، از سَرِ دَست*
#بی_تامل = بیدرنگ، بیاندیشه، سَرسَری، زَبوده، از سَرِ دَست
#تامل = درنگ، اندیشه، نگرش، ژرفنگری، ژرفاندیشی، فـَرنِگـَری، نیکنگریستن، سِکالِش، دوراَندیشی
#قابل_تامل = درنگ کردنی، اندیشیدنی، نِگـَریدنی
تامل کردن = نِگـَریدَن، اندیشیدن، ژرفاندیشین، نیکنگریستن
✍ نمونه:
☄بیتأمل قبول کرد =
بیدرنگ پذيرفت
☄به نکته قابل تأملی اشاره کرد =
نکتهی اندیشیدنیای را نُمارید
☄تأمل در آئینه دل کنی
صفایی بتدریج حاصل کنی (بوستان) =
سِکالِش در آیینهی دل کنی
و شادابی کم کم بهدست آوری
☄قدری تأمل کرده و به خود بیایید =
اندکی درنگ کرده و به خود بیایید
کمی نیک نگریسته و به خود بیایید
☄یک شب تأمل ایام گذشته میکردم... (گلستان) =
یک شب اندیشهی روزهای گذشته میکردم
☄پیشنهادش را مطالعه كرد و با تأمل بسيار قبول کرد =
پیشنهادش را بررسی کرد و با فـَرنِگـَری بسيار يذيرفت
☄گاهی باید در طول مسیرِ رفته ایستاد و قدری تأمل کرد در قدم هایی که پیموده ایم =
گاهی باید در درازنای راهِ رفته ایستاد و کمی ژرف اندیشید در گامهایی که پیمودهایم
☄روزنامه نگاران با موانع مختلفی مواجه بوده اند که با تأمل بسیار زیادی با آن برخورد کرده اند =
روزنامهنگاران با گیرهای بسیاری روبرو بودهاند که با دوراَندیشی بسیاری با آن برخورد کردهاند
*سخن تا چند گویی از سَرِ دَست
همانا هم تو مستی، هم سخن مست (نظامی)
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🪐🌠 @AdabSar
حلال گشته به فتوای عقل بر دانا
حرام گشته به احکام شرع بر احمق
#پور_سینا
خجسته باد یکم شهریور، زادروز #پورسینا که #روز_پزشک نام گرفته است.
«ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا» نامآور به پورسینا و شیخالرئیس (زادهی ۳۵۹ خورشیدی در بخارا و درگذشتهی ۲ تیر ۴۱۶ در همدان) همهچیزدان، پزشک، رایشدان (ریاضیدان)، ستارهشناس، فیزیکدان، سُراینده، از نامورترین و کاراترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که بهویژه به شَوَند(دلیل) مانداکها(آثار) در زمینهی فلسفه و پزشکی ارزش ویژهای دارد.
فزون بر کارهای شکوهمندش، وی به واژهگزینی پرداخته است با کارهای بزرگ. اینک نگاهی میافکنیم به کارنامهی پربارش در دانش واژهگزینی در پزشکی و... که برخی از آنها یا بیشترشان پویا و زنده ما را در زبان یاری میکنند.
بر پایهی پژوهشهای «محمد معین» و «محمد مشکات»، شمار واژگان آفریدهی پورسینا در دانشنامهی علایی و رگشناسی ۱۰۳۹ واژه است.
برخی واژههای آفریدهی #پورسینا در این دو بازمانهی سترگ چنین هستند:
بُرینش بهجای #قطع (که در انگارش و انداهه بهکار میرفت)
پذیرا بهجای #قابل (در فلسفه)
روان بهجای #نفس
سربهسر بهجای #مساوی
کرده بهجای #مفعول
کُنا بهجای #فاعل
گداخته بهجای #مایع
مایگی بهجای #مادیّت
نهاد بهجای #وضع
یکیای بهجای #وحدت
افکندنِ گمان بهجای #تولید_شک
ایستادگی بهخودیخود بهجای #قائم_بالذات بودن
بالِش از (نمو، از بن واژهی بالیدن)
بَستَناکی بهجای #انجماد
بهرهپذیر بهجای #قابل_قسمت
بیگسستگی بهجای #لاینقطع
جانِ سخنگویا بهجای #نفس_ناطقه
جُنبایی بهجای #حرکت
جنبشدار بهجای #متحرک
جنبشِ راست بهجای #حرکت_مستقیم
جنبش گِرد بهجای #حرکت_مستدیر
چه چیزی بهجای #ماهیت
رایش بهجای #ریاضی
زایشدِه بهجای #مولد
زِفر زبرین بهجای #فک_اعلی
زِفر زیرین بهجای #فک_اسفل
شایدبود بهجای #امکان
گوهر روینده بهجای #جوهر_نامی
نادیداری بهجای #باطنی
هرآینگیبودن بهجای #وجوب
کران #حد کِهین، حدِّ مِهین، حدِّ میانگین
دانش ترازو بهجای #علم_منطق
علمِ سپسطبیعت بهجای #علم_مابعدالطبیعه
و #نبض درنگی، تپش(نبض) دمادم، نبض ستبر، نبض لرزنده، پیداگر، پیوندپذیر، دیرجنب، روشنسرشتی و...
امروز جهان در گرامیداشت او کارهای نمایانی کرده است، به مانند نامگذاری دهانهای در بخش پنهان ماه که به نام وی نامگذاری شدهاست. همچنین نامگذاریهای دیگر در سراسر جهان و جایزهها، مانند جایزهی پورسینا در آلمان.
نکتهی شگفتانگیزتر این که واژهی «مدیسین medicine» در زبان انگلیسی امروز، بر گرفته از «مذ سئن» اوستایی است که در آن مذ به مانک(معنی) دارو و سئن به مانک سیمرغ است.
از این رو، شایسته است نماد پزشکی ایرانی بر پایهی اندیشه نیاکانمان به سیمرغ دگردیس گردد. جایگاه سیمرغ در ایران باستان به مانند جایگاه فرشتگان در دین است. جایگاه سیمرغ در پزشکی ایرانی چنان است که آیین پزشکی ایرانی را «آیین سینایی» میخواندهاند و بسیاری از پزشکان را «سینا» نام مینهادهاند.
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
بنمایهها:
۱- انوشه، حسن (به سرپرستی) (۱۳۸۰)، دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه، تهران
۲- بیهقی، پورفندق، (به عربی: تتمه ص وان الحکمه)، بخش زندگینامه خودنوشت
۳- ستایشگر، مهدی (۱۳۷۶)، نامنامه موسیقی ایران زمین، پوشینهی سوم، تهران: اطلاعات، آموزش و دانش در ایران
۴- ابن سینا، بیژن آرقند
🪐🌠 @AdabSar
حلال گشته به فتوای عقل بر دانا
حرام گشته به احکام شرع بر احمق
#پور_سینا
خجسته باد یکم شهریور، زادروز #پورسینا که #روز_پزشک نام گرفته است.
«ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا» نامآور به پورسینا و شیخالرئیس (زادهی ۳۵۹ خورشیدی در بخارا و درگذشتهی ۲ تیر ۴۱۶ در همدان) همهچیزدان، پزشک، رایشدان (ریاضیدان)، ستارهشناس، فیزیکدان، سُراینده، از نامورترین و کاراترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که بهویژه به شَوَند(دلیل) مانداکها(آثار) در زمینهی فلسفه و پزشکی ارزش ویژهای دارد.
فزون بر کارهای شکوهمندش، وی به واژهگزینی پرداخته است با کارهای بزرگ. اینک نگاهی میافکنیم به کارنامهی پربارش در دانش واژهگزینی در پزشکی و... که برخی از آنها یا بیشترشان پویا و زنده ما را در زبان یاری میکنند.
بر پایهی پژوهشهای «محمد معین» و «محمد مشکات»، شمار واژگان آفریدهی پورسینا در دانشنامهی علایی و رگشناسی ۱۰۳۹ واژه است.
برخی واژههای آفریدهی #پورسینا در این دو بازمانهی سترگ چنین هستند:
بُرینش بهجای #قطع (که در انگارش و انداهه بهکار میرفت)
پذیرا بهجای #قابل (در فلسفه)
روان بهجای #نفس
سربهسر بهجای #مساوی
کرده بهجای #مفعول
کُنا بهجای #فاعل
گداخته بهجای #مایع
مایگی بهجای #مادیّت
نهاد بهجای #وضع
یکیای بهجای #وحدت
افکندنِ گمان بهجای #تولید_شک
ایستادگی بهخودیخود بهجای #قائم_بالذات بودن
بالِش از (نمو، از بن واژهی بالیدن)
بَستَناکی بهجای #انجماد
بهرهپذیر بهجای #قابل_قسمت
بیگسستگی بهجای #لاینقطع
جانِ سخنگویا بهجای #نفس_ناطقه
جُنبایی بهجای #حرکت
جنبشدار بهجای #متحرک
جنبشِ راست بهجای #حرکت_مستقیم
جنبش گِرد بهجای #حرکت_مستدیر
چه چیزی بهجای #ماهیت
رایش بهجای #ریاضی
زایشدِه بهجای #مولد
زِفر زبرین بهجای #فک_اعلی
زِفر زیرین بهجای #فک_اسفل
شایدبود بهجای #امکان
گوهر روینده بهجای #جوهر_نامی
نادیداری بهجای #باطنی
هرآینگیبودن بهجای #وجوب
کران #حد کِهین، حدِّ مِهین، حدِّ میانگین
دانش ترازو بهجای #علم_منطق
علمِ سپسطبیعت بهجای #علم_مابعدالطبیعه
و #نبض درنگی، تپش(نبض) دمادم، نبض ستبر، نبض لرزنده، پیداگر، پیوندپذیر، دیرجنب، روشنسرشتی و...
امروز جهان در گرامیداشت او کارهای نمایانی کرده است، به مانند نامگذاری دهانهای در بخش پنهان ماه که به نام وی نامگذاری شدهاست. همچنین نامگذاریهای دیگر در سراسر جهان و جایزهها، مانند جایزهی پورسینا در آلمان.
نکتهی شگفتانگیزتر این که واژهی «مدیسین medicine» در زبان انگلیسی امروز، بر گرفته از «مذ سئن» اوستایی است که در آن مذ به مانک(معنی) دارو و سئن به مانک سیمرغ است.
از این رو، شایسته است نماد پزشکی ایرانی بر پایهی اندیشه نیاکانمان به سیمرغ دگردیس گردد. جایگاه سیمرغ در ایران باستان به مانند جایگاه فرشتگان در دین است. جایگاه سیمرغ در پزشکی ایرانی چنان است که آیین پزشکی ایرانی را «آیین سینایی» میخواندهاند و بسیاری از پزشکان را «سینا» نام مینهادهاند.
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
بنمایهها:
۱- انوشه، حسن (به سرپرستی) (۱۳۸۰)، دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه، تهران
۲- بیهقی، پورفندق، (به عربی: تتمه ص وان الحکمه)، بخش زندگینامه خودنوشت
۳- ستایشگر، مهدی (۱۳۷۶)، نامنامه موسیقی ایران زمین، پوشینهی سوم، تهران: اطلاعات، آموزش و دانش در ایران
۴- ابن سینا، بیژن آرقند
🪐🌠 @AdabSar