🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻راحت= ساده، آسوده، آسان، آرام
🔻راحتی= سادگی، آسانی، آسایش، آرامش
🔻راحتکردن= آرامشبخشیدن، آسودهکردن
🔻راحتگاه= آسایشگاه
🔻راحتطلب= آسودهجو، آسایشخواه، تنآسا
🔻راحتطلبی= آسودهخواهی، آسایشخواهی، تنآسایی
🔻راحتالحلقوم= نرمینه، شادنای
🔻راحتباش= آزاد(در ارتش)
🔻راحتی= آسو(کفش)
🔻استراحت= آسودن، بَرآسودن، آساییدن، آسایش، آسانی، درازکشیدن، آرَمیدن، آرامش، رامش، غُنایش، دَمگیری، مَغل(خواب)
🔻استراحت کرد= بَرآسود، آرَمید
🔻استراحتکردن= برآسودن، غنودن
🔻اتاق استراحت= یاختهی آسایش، آسودخانه، آسایشگاه، تنبلخانه
🔻راحت و محنت= گرم و سرد
🔻راحِ روح= رامِشِ جان
🔻ناراحت= آزرده، اندوهگین، پریشان، آشفته، ناسوده، نَژَند، دُشرام، ناآرام، بیآرام، خشمگین، جوشی، دلنگران، دلگیر، دلواپس، آشوبگر، سرکش، ناخُرسند، اَخُرسند
🔻ناراحتشدن= ناآرامشدن، جوشیشدن، بهدردسرافتادن، برآشفتن
🔻ناراحتکردن= ناآرامکردن، خشمگینکردن، دردسرآفریدن
🔻ناراحتکننده= دردسرآفرین، نگرانکننده، خشمانگیز
🔻ناراحتی= ناخرسندی، اَخرسندی
✍نمونه:
🔺خدایا راحت شدم=
خدایا آسوده شدم
🔺امتحان راحتی بود=
آزمون آسانی بود
🔺موجب ناراحتیاش شد=
مایهی آزردگیاش شد
🔺دیگر خواب و راحت ندارم=
دیگر خواب و آسایش ندارم
🔺توالی کارها و فقدان استراحت موجب هلاک او شد=
پیاپایی کارها و نبود آسایش او را از پای درآورد
🔺باده لعل لبش کز لب من دور مباد
راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست #حافظ=
بادهی لال لبش کز لب من دور مباد
رامشِ جانِ که و پیمانده پیمانهی کیست
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#راحت #ناراحت #استراحت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻راحت= ساده، آسوده، آسان، آرام
🔻راحتی= سادگی، آسانی، آسایش، آرامش
🔻راحتکردن= آرامشبخشیدن، آسودهکردن
🔻راحتگاه= آسایشگاه
🔻راحتطلب= آسودهجو، آسایشخواه، تنآسا
🔻راحتطلبی= آسودهخواهی، آسایشخواهی، تنآسایی
🔻راحتالحلقوم= نرمینه، شادنای
🔻راحتباش= آزاد(در ارتش)
🔻راحتی= آسو(کفش)
🔻استراحت= آسودن، بَرآسودن، آساییدن، آسایش، آسانی، درازکشیدن، آرَمیدن، آرامش، رامش، غُنایش، دَمگیری، مَغل(خواب)
🔻استراحت کرد= بَرآسود، آرَمید
🔻استراحتکردن= برآسودن، غنودن
🔻اتاق استراحت= یاختهی آسایش، آسودخانه، آسایشگاه، تنبلخانه
🔻راحت و محنت= گرم و سرد
🔻راحِ روح= رامِشِ جان
🔻ناراحت= آزرده، اندوهگین، پریشان، آشفته، ناسوده، نَژَند، دُشرام، ناآرام، بیآرام، خشمگین، جوشی، دلنگران، دلگیر، دلواپس، آشوبگر، سرکش، ناخُرسند، اَخُرسند
🔻ناراحتشدن= ناآرامشدن، جوشیشدن، بهدردسرافتادن، برآشفتن
🔻ناراحتکردن= ناآرامکردن، خشمگینکردن، دردسرآفریدن
🔻ناراحتکننده= دردسرآفرین، نگرانکننده، خشمانگیز
🔻ناراحتی= ناخرسندی، اَخرسندی
✍نمونه:
🔺خدایا راحت شدم=
خدایا آسوده شدم
🔺امتحان راحتی بود=
آزمون آسانی بود
🔺موجب ناراحتیاش شد=
مایهی آزردگیاش شد
🔺دیگر خواب و راحت ندارم=
دیگر خواب و آسایش ندارم
🔺توالی کارها و فقدان استراحت موجب هلاک او شد=
پیاپایی کارها و نبود آسایش او را از پای درآورد
🔺باده لعل لبش کز لب من دور مباد
راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست #حافظ=
بادهی لال لبش کز لب من دور مباد
رامشِ جانِ که و پیمانده پیمانهی کیست
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#راحت #ناراحت #استراحت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸