🍃🌸🍃🌸
@AdabSar
🌍 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشنهای سال نو تپوری و دیلمی
🌏☀️ سال نو تپوری و دیلمی از جشنهای دیرین سرزمین مازندران، گیلان و گلستان کنونی تا پای کوه دماوند است. این آیین که چلهی تابستان هم به آن میگویند و در پیوند با چلهی تموز است، پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وامداران و بازماندگان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان میدانستند، رواگ(رواج) بیشتری یافت و با نام "نوروز بـَل" شناخته شد. "بَل" دگردیس شدهی "وَل" در زبان بومی به مانک آتش است.
🌍☀️ گاهشمار تبری و دیلمی از گاهشمارهای کهن و یزدگردی بودند و داستانی خواندنی دارند که در فرهنگنامهها در دسترس است. "نوروز بل" با نگر به سالهای بهیزَگ(کبیسه) در یکی از روزهای سیزدهم تا هفدهم امرداد برگزار میشد. در تبرستان جشن سال نو دوازده روز زودتر در دوم امرداد برگزار میشد. آنها سال نو را از خانهی خورشید(امرداد ماه که گرمترین ماه است) آغاز میکردند. در میان جشنهای پرشمار ایرانی، این جشن جزو آیینهای انگشتشماری است که در شماری از شهرها و روستاها همچون سوادکوه، بومیان آن را زنده نگهداشتهاند و جوانان برای بازشناسی و برپایی دوبارهاش کوشیدهاند. این جشن در خرداد ۱۳۷۱ در پهرست(فهرست) برماندهای فرهنگی نابسوده(ناملموس) ایرانی پایسته(ثبت) شد.
🌏☀️ دربارهی چرایی آغاز سال نو در نیمهی امرداد گفته میشود که در این زمان کشاورزان توان پرداخت خراچ(مالیات) را داشته و میتوانستند با فروش فرآوردهی کشاورزی خود زندگیشان را سامان دهند. آیین نوروزبل آیین خراچی بود و در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و پَندُک(فندق) را به بازار میبردند و از گوسپندان خود شیر، دوغ، کشک و... به دست میآوردند، زمان آن میرسید که خراچ خود را به فرماندار پرداخته و دانگ خود را برداشت کنند. در این زمان برداشت کِشتهها به پایان میرسید و برای کوچ از کوه به دشت آماده میشدند.
🌏☀️ در اسپندارما (واپسین روز سال)، پس از فروافتادن خورشید آتش افروخته میشد و تا پایان نوروزما(نخستین روز سال نو) روشن میماند. به باور کهن، این آتش از سرمای زمستان میکاست و نشانهی پایان یافتن اوگ(اوج) گرما و آغاز فرود خورشید بود. مردم زیباترین جامهی خود را میپوشیدند و ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی دورتادور آتش میچرخیدند و نوازندگان آهنگهای پرشوری مینواختند. هنگامی که آتش به اوگ میرسید، این دو ترانه بومی را میخواندند:
گروم گروم گروم بل (نوایی برای پرفروزی آتش)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنایی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و فراوانی)
گروم، گَر گَر، گروم، گر آتشَ جیم (آوای فروزش آتش)
دریم دَم دَم، دریم دم دم، دریم دیم
لیباس تازه دئونین، گردَ گَردی (جامهی تازه به تن کنید و دورهمی)
بئین نوروزبل وَرجه بَنیشیم (بیاید کنار نوروزبل بشینیم)
در این هنگام پوشاک کهنه خود همچون نمد، شولا و چیزهایی را که نمیخواستند، در آتش میسوزاندند.
در گذشته آتش را ابزار پیامرسانی و یکی از سپندهای چهارگانه آفرینش میدانستند. آنها در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و برای سال نو، نیکی و فراوانی میخواستند.
🌏☀️ پس از آوازخوانی و شادباشگویی، دست به پیشگویی میزدند. چشمها را به آتش میدوختند که با وزش باد به کدام سو میرود. مردم کوهستان باور داشتند که اگر دود آتش نوروزبل به سوی کوهستانها و سردسیر برود، زمستان دشت و گرمسیر خوب خواهد بود و اگر به سوی دشت برود، زمستان سرد و پر برفی در پیش است.
🌍☀️ پیدایش نوروز بل افسانهای هم دارد. میگویند این جشن رهایی مردم از آژیدهاک(ضحاک) به دست فریدون است. پس از آن که فریدون، آژیدهاک را شکست داد و پادشاه ایران شد، او را در کوه دماوند به بند کشید.
ابوریحان بیرونی در "التفهیم" و "آثار الباقیه" نوشته:
"...از این رو آتش میافروزند که بیوراسپ[آژیدهاک] مردم را ناگزیر کرده بود هر روز دو تن را به آشپزخانهاش دهند تا آنها را کشته و از مغز سرشان به دو ماری که روی شانههایش بودند، بخورانند..."
به نوشتهی ابوریحان بیرونی، این جشن در میان سغدیان و خوارزمیان با نام "اجغاد"(آتش افروخته) در نیمهی امرداد برگزار میشد.
باستانشناسان با پیوند این افسانه و پیدایش نوروزبل چندان همرای(موافق) نیستند.
🌍☀️ امروز زرتشتیان در روزهای ۱۲ تا ۱۶ امرداد به گونهای دیگر این جشن را برپا میکنند و در یزد به زیارتگاه "پیر نارکی" یا "پیر نیارکی" میروند و اهورامزدا را برای بخشیدن مهر و زندگی میستایند.
#پریسا_امام_وردی
______
برگرفته از:
۱- گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران
نویسنده: #نصرالله_هومند
۲- فرهنگنامهی مازندنومه
______
#امردادگان #فرهنگ_ایران #نوروزبل #نوروزما
@AdabSar
🍃🌺🍃🌺
@AdabSar
🌍 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشنهای سال نو تپوری و دیلمی
🌏☀️ سال نو تپوری و دیلمی از جشنهای دیرین سرزمین مازندران، گیلان و گلستان کنونی تا پای کوه دماوند است. این آیین که چلهی تابستان هم به آن میگویند و در پیوند با چلهی تموز است، پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وامداران و بازماندگان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان میدانستند، رواگ(رواج) بیشتری یافت و با نام "نوروز بـَل" شناخته شد. "بَل" دگردیس شدهی "وَل" در زبان بومی به مانک آتش است.
🌍☀️ گاهشمار تبری و دیلمی از گاهشمارهای کهن و یزدگردی بودند و داستانی خواندنی دارند که در فرهنگنامهها در دسترس است. "نوروز بل" با نگر به سالهای بهیزَگ(کبیسه) در یکی از روزهای سیزدهم تا هفدهم امرداد برگزار میشد. در تبرستان جشن سال نو دوازده روز زودتر در دوم امرداد برگزار میشد. آنها سال نو را از خانهی خورشید(امرداد ماه که گرمترین ماه است) آغاز میکردند. در میان جشنهای پرشمار ایرانی، این جشن جزو آیینهای انگشتشماری است که در شماری از شهرها و روستاها همچون سوادکوه، بومیان آن را زنده نگهداشتهاند و جوانان برای بازشناسی و برپایی دوبارهاش کوشیدهاند. این جشن در خرداد ۱۳۷۱ در پهرست(فهرست) برماندهای فرهنگی نابسوده(ناملموس) ایرانی پایسته(ثبت) شد.
🌏☀️ دربارهی چرایی آغاز سال نو در نیمهی امرداد گفته میشود که در این زمان کشاورزان توان پرداخت خراچ(مالیات) را داشته و میتوانستند با فروش فرآوردهی کشاورزی خود زندگیشان را سامان دهند. آیین نوروزبل آیین خراچی بود و در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و پَندُک(فندق) را به بازار میبردند و از گوسپندان خود شیر، دوغ، کشک و... به دست میآوردند، زمان آن میرسید که خراچ خود را به فرماندار پرداخته و دانگ خود را برداشت کنند. در این زمان برداشت کِشتهها به پایان میرسید و برای کوچ از کوه به دشت آماده میشدند.
🌏☀️ در اسپندارما (واپسین روز سال)، پس از فروافتادن خورشید آتش افروخته میشد و تا پایان نوروزما(نخستین روز سال نو) روشن میماند. به باور کهن، این آتش از سرمای زمستان میکاست و نشانهی پایان یافتن اوگ(اوج) گرما و آغاز فرود خورشید بود. مردم زیباترین جامهی خود را میپوشیدند و ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی دورتادور آتش میچرخیدند و نوازندگان آهنگهای پرشوری مینواختند. هنگامی که آتش به اوگ میرسید، این دو ترانه بومی را میخواندند:
گروم گروم گروم بل (نوایی برای پرفروزی آتش)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنایی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و فراوانی)
گروم، گَر گَر، گروم، گر آتشَ جیم (آوای فروزش آتش)
دریم دَم دَم، دریم دم دم، دریم دیم
لیباس تازه دئونین، گردَ گَردی (جامهی تازه به تن کنید و دورهمی)
بئین نوروزبل وَرجه بَنیشیم (بیاید کنار نوروزبل بشینیم)
در این هنگام پوشاک کهنه خود همچون نمد، شولا و چیزهایی را که نمیخواستند، در آتش میسوزاندند.
در گذشته آتش را ابزار پیامرسانی و یکی از سپندهای چهارگانه آفرینش میدانستند. آنها در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و برای سال نو، نیکی و فراوانی میخواستند.
🌏☀️ پس از آوازخوانی و شادباشگویی، دست به پیشگویی میزدند. چشمها را به آتش میدوختند که با وزش باد به کدام سو میرود. مردم کوهستان باور داشتند که اگر دود آتش نوروزبل به سوی کوهستانها و سردسیر برود، زمستان دشت و گرمسیر خوب خواهد بود و اگر به سوی دشت برود، زمستان سرد و پر برفی در پیش است.
🌍☀️ پیدایش نوروز بل افسانهای هم دارد. میگویند این جشن رهایی مردم از آژیدهاک(ضحاک) به دست فریدون است. پس از آن که فریدون، آژیدهاک را شکست داد و پادشاه ایران شد، او را در کوه دماوند به بند کشید.
ابوریحان بیرونی در "التفهیم" و "آثار الباقیه" نوشته:
"...از این رو آتش میافروزند که بیوراسپ[آژیدهاک] مردم را ناگزیر کرده بود هر روز دو تن را به آشپزخانهاش دهند تا آنها را کشته و از مغز سرشان به دو ماری که روی شانههایش بودند، بخورانند..."
به نوشتهی ابوریحان بیرونی، این جشن در میان سغدیان و خوارزمیان با نام "اجغاد"(آتش افروخته) در نیمهی امرداد برگزار میشد.
باستانشناسان با پیوند این افسانه و پیدایش نوروزبل چندان همرای(موافق) نیستند.
🌍☀️ امروز زرتشتیان در روزهای ۱۲ تا ۱۶ امرداد به گونهای دیگر این جشن را برپا میکنند و در یزد به زیارتگاه "پیر نارکی" یا "پیر نیارکی" میروند و اهورامزدا را برای بخشیدن مهر و زندگی میستایند.
#پریسا_امام_وردی
______
برگرفته از:
۱- گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران
نویسنده: #نصرالله_هومند
۲- فرهنگنامهی مازندنومه
______
#امردادگان #فرهنگ_ایران #نوروزبل #نوروزما
@AdabSar
🍃🌺🍃🌺
Forwarded from ادبسار
🍃🌸🍃🌸
@AdabSar
🌍 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشنهای سال نو تپوری و دیلمی
🌏☀️ سال نو تپوری و دیلمی از جشنهای دیرین سرزمین مازندران، گیلان و گلستان کنونی تا پای کوه دماوند است. این آیین که چلهی تابستان هم به آن میگویند و در پیوند با چلهی تموز است، پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وامداران و بازماندگان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان میدانستند، رواگ(رواج) بیشتری یافت و با نام "نوروز بـَل" شناخته شد. "بَل" دگردیس شدهی "وَل" در زبان بومی به مانک آتش است.
🌍☀️ گاهشمار تبری و دیلمی از گاهشمارهای کهن و یزدگردی بودند و داستانی خواندنی دارند که در فرهنگنامهها در دسترس است. "نوروز بل" با نگر به سالهای بهیزَگ(کبیسه) در یکی از روزهای سیزدهم تا هفدهم امرداد برگزار میشد. در تبرستان جشن سال نو دوازده روز زودتر در دوم امرداد برگزار میشد. آنها سال نو را از خانهی خورشید(امرداد ماه که گرمترین ماه است) آغاز میکردند. در میان جشنهای پرشمار ایرانی، این جشن جزو آیینهای انگشتشماری است که در شماری از شهرها و روستاها همچون سوادکوه، بومیان آن را زنده نگهداشتهاند و جوانان برای بازشناسی و برپایی دوبارهاش کوشیدهاند. این جشن در خرداد ۱۳۷۱ در پهرست(فهرست) برماندهای فرهنگی نابسوده(ناملموس) ایرانی پایسته(ثبت) شد.
🌏☀️ دربارهی چرایی آغاز سال نو در نیمهی امرداد گفته میشود که در این زمان کشاورزان توان پرداخت خراچ(مالیات) را داشته و میتوانستند با فروش فرآوردهی کشاورزی خود زندگیشان را سامان دهند. آیین نوروزبل آیین خراچی بود و در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و پَندُک(فندق) را به بازار میبردند و از گوسپندان خود شیر، دوغ، کشک و... به دست میآوردند، زمان آن میرسید که خراچ خود را به فرماندار پرداخته و دانگ خود را برداشت کنند. در این زمان برداشت کِشتهها به پایان میرسید و برای کوچ از کوه به دشت آماده میشدند.
🌏☀️ در اسپندارما (واپسین روز سال)، پس از فروافتادن خورشید آتش افروخته میشد و تا پایان نوروزما(نخستین روز سال نو) روشن میماند. به باور کهن، این آتش از سرمای زمستان میکاست و نشانهی پایان یافتن اوگ(اوج) گرما و آغاز فرود خورشید بود. مردم زیباترین جامهی خود را میپوشیدند و ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی دورتادور آتش میچرخیدند و نوازندگان آهنگهای پرشوری مینواختند. هنگامی که آتش به اوگ میرسید، این دو ترانه بومی را میخواندند:
گروم گروم گروم بل (نوایی برای پرفروزی آتش)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنایی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و فراوانی)
گروم، گَر گَر، گروم، گر آتشَ جیم (آوای فروزش آتش)
دریم دَم دَم، دریم دم دم، دریم دیم
لیباس تازه دئونین، گردَ گَردی (جامهی تازه به تن کنید و دورهمی)
بئین نوروزبل وَرجه بَنیشیم (بیاید کنار نوروزبل بشینیم)
در این هنگام پوشاک کهنه خود همچون نمد، شولا و چیزهایی را که نمیخواستند، در آتش میسوزاندند.
در گذشته آتش را ابزار پیامرسانی و یکی از سپندهای چهارگانه آفرینش میدانستند. آنها در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و برای سال نو، نیکی و فراوانی میخواستند.
🌏☀️ پس از آوازخوانی و شادباشگویی، دست به پیشگویی میزدند. چشمها را به آتش میدوختند که با وزش باد به کدام سو میرود. مردم کوهستان باور داشتند که اگر دود آتش نوروزبل به سوی کوهستانها و سردسیر برود، زمستان دشت و گرمسیر خوب خواهد بود و اگر به سوی دشت برود، زمستان سرد و پر برفی در پیش است.
🌍☀️ پیدایش نوروز بل افسانهای هم دارد. میگویند این جشن رهایی مردم از آژیدهاک(ضحاک) به دست فریدون است. پس از آن که فریدون، آژیدهاک را شکست داد و پادشاه ایران شد، او را در کوه دماوند به بند کشید.
ابوریحان بیرونی در "التفهیم" و "آثار الباقیه" نوشته:
"...از این رو آتش میافروزند که بیوراسپ[آژیدهاک] مردم را ناگزیر کرده بود هر روز دو تن را به آشپزخانهاش دهند تا آنها را کشته و از مغز سرشان به دو ماری که روی شانههایش بودند، بخورانند..."
به نوشتهی ابوریحان بیرونی، این جشن در میان سغدیان و خوارزمیان با نام "اجغاد"(آتش افروخته) در نیمهی امرداد برگزار میشد.
باستانشناسان با پیوند این افسانه و پیدایش نوروزبل چندان همرای(موافق) نیستند.
🌍☀️ امروز زرتشتیان در روزهای ۱۲ تا ۱۶ امرداد به گونهای دیگر این جشن را برپا میکنند و در یزد به زیارتگاه "پیر نارکی" یا "پیر نیارکی" میروند و اهورامزدا را برای بخشیدن مهر و زندگی میستایند.
#پریسا_امام_وردی
______
برگرفته از:
۱- گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران
نویسنده: #نصرالله_هومند
۲- فرهنگنامهی مازندنومه
______
#امردادگان #فرهنگ_ایران #نوروزبل #نوروزما
@AdabSar
🍃🌺🍃🌺
@AdabSar
🌍 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشنهای سال نو تپوری و دیلمی
🌏☀️ سال نو تپوری و دیلمی از جشنهای دیرین سرزمین مازندران، گیلان و گلستان کنونی تا پای کوه دماوند است. این آیین که چلهی تابستان هم به آن میگویند و در پیوند با چلهی تموز است، پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وامداران و بازماندگان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان میدانستند، رواگ(رواج) بیشتری یافت و با نام "نوروز بـَل" شناخته شد. "بَل" دگردیس شدهی "وَل" در زبان بومی به مانک آتش است.
🌍☀️ گاهشمار تبری و دیلمی از گاهشمارهای کهن و یزدگردی بودند و داستانی خواندنی دارند که در فرهنگنامهها در دسترس است. "نوروز بل" با نگر به سالهای بهیزَگ(کبیسه) در یکی از روزهای سیزدهم تا هفدهم امرداد برگزار میشد. در تبرستان جشن سال نو دوازده روز زودتر در دوم امرداد برگزار میشد. آنها سال نو را از خانهی خورشید(امرداد ماه که گرمترین ماه است) آغاز میکردند. در میان جشنهای پرشمار ایرانی، این جشن جزو آیینهای انگشتشماری است که در شماری از شهرها و روستاها همچون سوادکوه، بومیان آن را زنده نگهداشتهاند و جوانان برای بازشناسی و برپایی دوبارهاش کوشیدهاند. این جشن در خرداد ۱۳۷۱ در پهرست(فهرست) برماندهای فرهنگی نابسوده(ناملموس) ایرانی پایسته(ثبت) شد.
🌏☀️ دربارهی چرایی آغاز سال نو در نیمهی امرداد گفته میشود که در این زمان کشاورزان توان پرداخت خراچ(مالیات) را داشته و میتوانستند با فروش فرآوردهی کشاورزی خود زندگیشان را سامان دهند. آیین نوروزبل آیین خراچی بود و در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و پَندُک(فندق) را به بازار میبردند و از گوسپندان خود شیر، دوغ، کشک و... به دست میآوردند، زمان آن میرسید که خراچ خود را به فرماندار پرداخته و دانگ خود را برداشت کنند. در این زمان برداشت کِشتهها به پایان میرسید و برای کوچ از کوه به دشت آماده میشدند.
🌏☀️ در اسپندارما (واپسین روز سال)، پس از فروافتادن خورشید آتش افروخته میشد و تا پایان نوروزما(نخستین روز سال نو) روشن میماند. به باور کهن، این آتش از سرمای زمستان میکاست و نشانهی پایان یافتن اوگ(اوج) گرما و آغاز فرود خورشید بود. مردم زیباترین جامهی خود را میپوشیدند و ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی دورتادور آتش میچرخیدند و نوازندگان آهنگهای پرشوری مینواختند. هنگامی که آتش به اوگ میرسید، این دو ترانه بومی را میخواندند:
گروم گروم گروم بل (نوایی برای پرفروزی آتش)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنایی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و فراوانی)
گروم، گَر گَر، گروم، گر آتشَ جیم (آوای فروزش آتش)
دریم دَم دَم، دریم دم دم، دریم دیم
لیباس تازه دئونین، گردَ گَردی (جامهی تازه به تن کنید و دورهمی)
بئین نوروزبل وَرجه بَنیشیم (بیاید کنار نوروزبل بشینیم)
در این هنگام پوشاک کهنه خود همچون نمد، شولا و چیزهایی را که نمیخواستند، در آتش میسوزاندند.
در گذشته آتش را ابزار پیامرسانی و یکی از سپندهای چهارگانه آفرینش میدانستند. آنها در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و برای سال نو، نیکی و فراوانی میخواستند.
🌏☀️ پس از آوازخوانی و شادباشگویی، دست به پیشگویی میزدند. چشمها را به آتش میدوختند که با وزش باد به کدام سو میرود. مردم کوهستان باور داشتند که اگر دود آتش نوروزبل به سوی کوهستانها و سردسیر برود، زمستان دشت و گرمسیر خوب خواهد بود و اگر به سوی دشت برود، زمستان سرد و پر برفی در پیش است.
🌍☀️ پیدایش نوروز بل افسانهای هم دارد. میگویند این جشن رهایی مردم از آژیدهاک(ضحاک) به دست فریدون است. پس از آن که فریدون، آژیدهاک را شکست داد و پادشاه ایران شد، او را در کوه دماوند به بند کشید.
ابوریحان بیرونی در "التفهیم" و "آثار الباقیه" نوشته:
"...از این رو آتش میافروزند که بیوراسپ[آژیدهاک] مردم را ناگزیر کرده بود هر روز دو تن را به آشپزخانهاش دهند تا آنها را کشته و از مغز سرشان به دو ماری که روی شانههایش بودند، بخورانند..."
به نوشتهی ابوریحان بیرونی، این جشن در میان سغدیان و خوارزمیان با نام "اجغاد"(آتش افروخته) در نیمهی امرداد برگزار میشد.
باستانشناسان با پیوند این افسانه و پیدایش نوروزبل چندان همرای(موافق) نیستند.
🌍☀️ امروز زرتشتیان در روزهای ۱۲ تا ۱۶ امرداد به گونهای دیگر این جشن را برپا میکنند و در یزد به زیارتگاه "پیر نارکی" یا "پیر نیارکی" میروند و اهورامزدا را برای بخشیدن مهر و زندگی میستایند.
#پریسا_امام_وردی
______
برگرفته از:
۱- گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران
نویسنده: #نصرالله_هومند
۲- فرهنگنامهی مازندنومه
______
#امردادگان #فرهنگ_ایران #نوروزبل #نوروزما
@AdabSar
🍃🌺🍃🌺
🍃🌸 @AdabSar 🍃
🌍 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشنهای سال نو تپوری و دیلمی
🌏☀️ سال نو تپوری و دیلمی از جشنهای دیرین سرزمین مازندران، گیلان و گلستان کنونی تا پای کوه دماوند است. این آیین که «چلهی تابستان» هم به آن میگویند و در پیوند با چلهی تموز است، پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وامداران و بازماندگان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان میدانستند، رواگ(رواج) بیشتری یافت و با نام «نوروز بـَل» شناخته شد. بَل دگردیس شدهی وَل در زبان بومی به مانک آتش است.
🌍☀️ گاهشمار تبری و دیلمی از گاهشمارهای کهن و یزدگردی بودند و داستانی خواندنی دارند که در فرهنگنامهها در دسترس است. نوروز بل با نگر به سالهای بهیزَگ(کبیسه) در یکی از روزهای سیزدهم تا هفدهم امرداد برگزار میشد. در تبرستان جشن سال نو دوازده روز زودتر در دوم امرداد برگزار میشد. آنها سال نو را از خانهی خورشید(امرداد ماه که گرمترین ماه است) آغاز میکردند. در میان جشنهای پرشمار ایرانی، این جشن جزو آیینهای انگشتشماری است که در شماری از شهرها و روستاها همچون سوادکوه، بومیان آن را زنده نگهداشتهاند و جوانان برای بازشناسی و برپایی دوبارهاش کوشیدهاند. این جشن در خرداد ۱۳۷۱ در پهرست(فهرست) برماندهای فرهنگی نابِسوده(ناملموس) ایرانی پایسته(ثبت) شد.
🌏☀️ دربارهی چرایی آغاز سال نو در نیمهی امرداد گفته میشود که در این زمان کشاورزان توان پرداخت خراچ(مالیات) را داشته و میتوانستند با فروش فرآوردهی کشاورزی خود زندگیشان را سامان دهند. آیین نوروزبل آیین خراچی بود و در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و پَندُک(فندق) را به بازار میبردند و از گوسپندان خود شیر، دوغ، کشک و... به دست میآوردند، زمان آن میرسید که خراچ خود را به فرماندار پرداخته و دانگ خود را برداشت کنند. در این زمان برداشت کِشتهها به پایان میرسید و برای کوچ از کوه به دشت آماده میشدند.
🌏☀️ در اسپندارما (واپسین روز سال)، پس از فروافتادن خورشید آتش افروخته میشد و تا پایان نوروزما(نخستین روز سال نو) روشن میماند. به باور کهن، این آتش از سرمای زمستان میکاست و نشانهی پایان یافتن اوگ(اوج) گرما و آغاز فرود خورشید بود. مردم زیباترین جامهی خود را میپوشیدند و ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی دورتادور آتش میچرخیدند و نوازندگان آهنگهای پرشوری مینواختند. هنگامی که آتش به اوگ میرسید، این دو ترانه بومی را میخواندند:
گروم گروم گروم بل (نوایی برای پرفروزی آتش)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنایی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و فراوانی)
گروم، گَر گَر، گروم، گر آتشَ جیم (آوای فروزش آتش)
دریم دَم دَم، دریم دم دم، دریم دیم
لیباس تازه دئونین، گردَ گَردی (جامهی تازه به تن کنید و دورهمی)
بئین نوروزبل وَرجه بَنیشیم (بیاید کنار نوروزبل بشینیم)
در این هنگام مردم پوشاک کهنهی خود همچون نمد، شولا و چیزهایی را که نمیخواستند، در آتش میسوزاندند.
در گذشته آتش را ابزار پیامرسانی و یکی از سپندهای چهارگانه آفرینش میدانستند. آنها در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و برای سال نو، نیکی و فراوانی میخواستند.
🌏☀️ پس از آوازخوانی و شادباشگویی، دست به پیشگویی میزدند. چشمها را به آتش میدوختند که با وزش باد به کدام سو میرود. مردم کوهستان باور داشتند که اگر دود آتش نوروزبل به سوی کوهستانها و سردسیر برود، زمستان دشت و گرمسیر خوب خواهد بود و اگر به سوی دشت برود، زمستان سرد و پر برفی در پیش است.
🌍☀️ پیدایش نوروز بل افسانهای هم دارد. میگویند این جشن رهایی مردم از آژیدهاک(ضحاک) به دست فریدون است. پس از آن که فریدون، آژیدهاک را شکست داد و پادشاه ایران شد، او را در کوه دماوند به بند کشید.
ابوریحان بیرونی نوشته است:
«...از این رو آتش میافروزند که بیوراسپ[آژیدهاک] مردم را ناگزیر کرده بود هر روز دو تن را به آشپزخانهاش دهند تا آنها را کشته و از مغز سرشان به دو ماری که روی شانههایش بودند، بخورانند...»
به نوشتهی ابوریحان بیرونی، این جشن در میان سغدیان و خوارزمیان با نام «اجغاد»(آتش افروخته) در نیمهی امرداد برگزار میشد.
باستانشناسان با پیوند این افسانه و پیدایش نوروزبل چندان همرای(موافق) نیستند.
🌍☀️ امروز زرتشتیان در روزهای ۱۲ تا ۱۶ امرداد به گونهای دیگر این جشن را برپا میکنند و در یزد به زیارتگاه پیر نارکی یا پیر نیارکی میروند و اهورامزدا را برای بخشیدن مهر و زندگی میستایند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران #نصرالله_هومند
۲- فرهنگنامهی مازندنومه
________________
#امردادگان #جشن_های_ایرانی #نوروزبل #نوروزما
🍃🌺 @AdabSar 🍃
🌍 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشنهای سال نو تپوری و دیلمی
🌏☀️ سال نو تپوری و دیلمی از جشنهای دیرین سرزمین مازندران، گیلان و گلستان کنونی تا پای کوه دماوند است. این آیین که «چلهی تابستان» هم به آن میگویند و در پیوند با چلهی تموز است، پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وامداران و بازماندگان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان میدانستند، رواگ(رواج) بیشتری یافت و با نام «نوروز بـَل» شناخته شد. بَل دگردیس شدهی وَل در زبان بومی به مانک آتش است.
🌍☀️ گاهشمار تبری و دیلمی از گاهشمارهای کهن و یزدگردی بودند و داستانی خواندنی دارند که در فرهنگنامهها در دسترس است. نوروز بل با نگر به سالهای بهیزَگ(کبیسه) در یکی از روزهای سیزدهم تا هفدهم امرداد برگزار میشد. در تبرستان جشن سال نو دوازده روز زودتر در دوم امرداد برگزار میشد. آنها سال نو را از خانهی خورشید(امرداد ماه که گرمترین ماه است) آغاز میکردند. در میان جشنهای پرشمار ایرانی، این جشن جزو آیینهای انگشتشماری است که در شماری از شهرها و روستاها همچون سوادکوه، بومیان آن را زنده نگهداشتهاند و جوانان برای بازشناسی و برپایی دوبارهاش کوشیدهاند. این جشن در خرداد ۱۳۷۱ در پهرست(فهرست) برماندهای فرهنگی نابِسوده(ناملموس) ایرانی پایسته(ثبت) شد.
🌏☀️ دربارهی چرایی آغاز سال نو در نیمهی امرداد گفته میشود که در این زمان کشاورزان توان پرداخت خراچ(مالیات) را داشته و میتوانستند با فروش فرآوردهی کشاورزی خود زندگیشان را سامان دهند. آیین نوروزبل آیین خراچی بود و در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و پَندُک(فندق) را به بازار میبردند و از گوسپندان خود شیر، دوغ، کشک و... به دست میآوردند، زمان آن میرسید که خراچ خود را به فرماندار پرداخته و دانگ خود را برداشت کنند. در این زمان برداشت کِشتهها به پایان میرسید و برای کوچ از کوه به دشت آماده میشدند.
🌏☀️ در اسپندارما (واپسین روز سال)، پس از فروافتادن خورشید آتش افروخته میشد و تا پایان نوروزما(نخستین روز سال نو) روشن میماند. به باور کهن، این آتش از سرمای زمستان میکاست و نشانهی پایان یافتن اوگ(اوج) گرما و آغاز فرود خورشید بود. مردم زیباترین جامهی خود را میپوشیدند و ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی دورتادور آتش میچرخیدند و نوازندگان آهنگهای پرشوری مینواختند. هنگامی که آتش به اوگ میرسید، این دو ترانه بومی را میخواندند:
گروم گروم گروم بل (نوایی برای پرفروزی آتش)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنایی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و فراوانی)
گروم، گَر گَر، گروم، گر آتشَ جیم (آوای فروزش آتش)
دریم دَم دَم، دریم دم دم، دریم دیم
لیباس تازه دئونین، گردَ گَردی (جامهی تازه به تن کنید و دورهمی)
بئین نوروزبل وَرجه بَنیشیم (بیاید کنار نوروزبل بشینیم)
در این هنگام مردم پوشاک کهنهی خود همچون نمد، شولا و چیزهایی را که نمیخواستند، در آتش میسوزاندند.
در گذشته آتش را ابزار پیامرسانی و یکی از سپندهای چهارگانه آفرینش میدانستند. آنها در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و برای سال نو، نیکی و فراوانی میخواستند.
🌏☀️ پس از آوازخوانی و شادباشگویی، دست به پیشگویی میزدند. چشمها را به آتش میدوختند که با وزش باد به کدام سو میرود. مردم کوهستان باور داشتند که اگر دود آتش نوروزبل به سوی کوهستانها و سردسیر برود، زمستان دشت و گرمسیر خوب خواهد بود و اگر به سوی دشت برود، زمستان سرد و پر برفی در پیش است.
🌍☀️ پیدایش نوروز بل افسانهای هم دارد. میگویند این جشن رهایی مردم از آژیدهاک(ضحاک) به دست فریدون است. پس از آن که فریدون، آژیدهاک را شکست داد و پادشاه ایران شد، او را در کوه دماوند به بند کشید.
ابوریحان بیرونی نوشته است:
«...از این رو آتش میافروزند که بیوراسپ[آژیدهاک] مردم را ناگزیر کرده بود هر روز دو تن را به آشپزخانهاش دهند تا آنها را کشته و از مغز سرشان به دو ماری که روی شانههایش بودند، بخورانند...»
به نوشتهی ابوریحان بیرونی، این جشن در میان سغدیان و خوارزمیان با نام «اجغاد»(آتش افروخته) در نیمهی امرداد برگزار میشد.
باستانشناسان با پیوند این افسانه و پیدایش نوروزبل چندان همرای(موافق) نیستند.
🌍☀️ امروز زرتشتیان در روزهای ۱۲ تا ۱۶ امرداد به گونهای دیگر این جشن را برپا میکنند و در یزد به زیارتگاه پیر نارکی یا پیر نیارکی میروند و اهورامزدا را برای بخشیدن مهر و زندگی میستایند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران #نصرالله_هومند
۲- فرهنگنامهی مازندنومه
________________
#امردادگان #جشن_های_ایرانی #نوروزبل #نوروزما
🍃🌺 @AdabSar 🍃
Forwarded from ادبسار
🍃🌸 @AdabSar 🍃
🌍 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشنهای سال نو تپوری و دیلمی
🌏☀️ سال نو تپوری و دیلمی از جشنهای دیرین سرزمین مازندران، گیلان و گلستان کنونی تا پای کوه دماوند است. این آیین که «چلهی تابستان» هم به آن میگویند و در پیوند با چلهی تموز است، پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وامداران و بازماندگان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان میدانستند، رواگ(رواج) بیشتری یافت و با نام «نوروز بـَل» شناخته شد. بَل دگردیس شدهی وَل در زبان بومی به مانک آتش است.
🌍☀️ گاهشمار تبری و دیلمی از گاهشمارهای کهن و یزدگردی بودند و داستانی خواندنی دارند که در فرهنگنامهها در دسترس است. نوروز بل با نگر به سالهای بهیزَگ(کبیسه) در یکی از روزهای سیزدهم تا هفدهم امرداد برگزار میشد. در تبرستان جشن سال نو دوازده روز زودتر در دوم امرداد برگزار میشد. آنها سال نو را از خانهی خورشید(امرداد ماه که گرمترین ماه است) آغاز میکردند. در میان جشنهای پرشمار ایرانی، این جشن جزو آیینهای انگشتشماری است که در شماری از شهرها و روستاها همچون سوادکوه، بومیان آن را زنده نگهداشتهاند و جوانان برای بازشناسی و برپایی دوبارهاش کوشیدهاند. این جشن در خرداد ۱۳۷۱ در پهرست(فهرست) برماندهای فرهنگی نابِسوده(ناملموس) ایرانی پایسته(ثبت) شد.
🌏☀️ دربارهی چرایی آغاز سال نو در نیمهی امرداد گفته میشود که در این زمان کشاورزان توان پرداخت خراچ(مالیات) را داشته و میتوانستند با فروش فرآوردهی کشاورزی خود زندگیشان را سامان دهند. آیین نوروزبل آیین خراچی بود و در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و پَندُک(فندق) را به بازار میبردند و از گوسپندان خود شیر، دوغ، کشک و... به دست میآوردند، زمان آن میرسید که خراچ خود را به فرماندار پرداخته و دانگ خود را برداشت کنند. در این زمان برداشت کِشتهها به پایان میرسید و برای کوچ از کوه به دشت آماده میشدند.
🌏☀️ در اسپندارما (واپسین روز سال)، پس از فروافتادن خورشید آتش افروخته میشد و تا پایان نوروزما(نخستین روز سال نو) روشن میماند. به باور کهن، این آتش از سرمای زمستان میکاست و نشانهی پایان یافتن اوگ(اوج) گرما و آغاز فرود خورشید بود. مردم زیباترین جامهی خود را میپوشیدند و ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی دورتادور آتش میچرخیدند و نوازندگان آهنگهای پرشوری مینواختند. هنگامی که آتش به اوگ میرسید، این دو ترانه بومی را میخواندند:
گروم گروم گروم بل (نوایی برای پرفروزی آتش)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنایی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و فراوانی)
گروم، گَر گَر، گروم، گر آتشَ جیم (آوای فروزش آتش)
دریم دَم دَم، دریم دم دم، دریم دیم
لیباس تازه دئونین، گردَ گَردی (جامهی تازه به تن کنید و دورهمی)
بئین نوروزبل وَرجه بَنیشیم (بیاید کنار نوروزبل بشینیم)
در این هنگام مردم پوشاک کهنهی خود همچون نمد، شولا و چیزهایی را که نمیخواستند، در آتش میسوزاندند.
در گذشته آتش را ابزار پیامرسانی و یکی از سپندهای چهارگانه آفرینش میدانستند. آنها در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و برای سال نو، نیکی و فراوانی میخواستند.
🌏☀️ پس از آوازخوانی و شادباشگویی، دست به پیشگویی میزدند. چشمها را به آتش میدوختند که با وزش باد به کدام سو میرود. مردم کوهستان باور داشتند که اگر دود آتش نوروزبل به سوی کوهستانها و سردسیر برود، زمستان دشت و گرمسیر خوب خواهد بود و اگر به سوی دشت برود، زمستان سرد و پر برفی در پیش است.
🌍☀️ پیدایش نوروز بل افسانهای هم دارد. میگویند این جشن رهایی مردم از آژیدهاک(ضحاک) به دست فریدون است. پس از آن که فریدون، آژیدهاک را شکست داد و پادشاه ایران شد، او را در کوه دماوند به بند کشید.
ابوریحان بیرونی نوشته است:
«...از این رو آتش میافروزند که بیوراسپ[آژیدهاک] مردم را ناگزیر کرده بود هر روز دو تن را به آشپزخانهاش دهند تا آنها را کشته و از مغز سرشان به دو ماری که روی شانههایش بودند، بخورانند...»
به نوشتهی ابوریحان بیرونی، این جشن در میان سغدیان و خوارزمیان با نام «اجغاد»(آتش افروخته) در نیمهی امرداد برگزار میشد.
باستانشناسان با پیوند این افسانه و پیدایش نوروزبل چندان همرای(موافق) نیستند.
🌍☀️ امروز زرتشتیان در روزهای ۱۲ تا ۱۶ امرداد به گونهای دیگر این جشن را برپا میکنند و در یزد به زیارتگاه پیر نارکی یا پیر نیارکی میروند و اهورامزدا را برای بخشیدن مهر و زندگی میستایند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران #نصرالله_هومند
۲- فرهنگنامهی مازندنومه
________________
#امردادگان #جشن_های_ایرانی #نوروزبل #نوروزما
🍃🌺 @AdabSar 🍃
🌍 آشنایی با جشنهای ایرانی
☀️ جشنهای سال نو تپوری و دیلمی
🌏☀️ سال نو تپوری و دیلمی از جشنهای دیرین سرزمین مازندران، گیلان و گلستان کنونی تا پای کوه دماوند است. این آیین که «چلهی تابستان» هم به آن میگویند و در پیوند با چلهی تموز است، پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وامداران و بازماندگان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان میدانستند، رواگ(رواج) بیشتری یافت و با نام «نوروز بـَل» شناخته شد. بَل دگردیس شدهی وَل در زبان بومی به مانک آتش است.
🌍☀️ گاهشمار تبری و دیلمی از گاهشمارهای کهن و یزدگردی بودند و داستانی خواندنی دارند که در فرهنگنامهها در دسترس است. نوروز بل با نگر به سالهای بهیزَگ(کبیسه) در یکی از روزهای سیزدهم تا هفدهم امرداد برگزار میشد. در تبرستان جشن سال نو دوازده روز زودتر در دوم امرداد برگزار میشد. آنها سال نو را از خانهی خورشید(امرداد ماه که گرمترین ماه است) آغاز میکردند. در میان جشنهای پرشمار ایرانی، این جشن جزو آیینهای انگشتشماری است که در شماری از شهرها و روستاها همچون سوادکوه، بومیان آن را زنده نگهداشتهاند و جوانان برای بازشناسی و برپایی دوبارهاش کوشیدهاند. این جشن در خرداد ۱۳۷۱ در پهرست(فهرست) برماندهای فرهنگی نابِسوده(ناملموس) ایرانی پایسته(ثبت) شد.
🌏☀️ دربارهی چرایی آغاز سال نو در نیمهی امرداد گفته میشود که در این زمان کشاورزان توان پرداخت خراچ(مالیات) را داشته و میتوانستند با فروش فرآوردهی کشاورزی خود زندگیشان را سامان دهند. آیین نوروزبل آیین خراچی بود و در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و پَندُک(فندق) را به بازار میبردند و از گوسپندان خود شیر، دوغ، کشک و... به دست میآوردند، زمان آن میرسید که خراچ خود را به فرماندار پرداخته و دانگ خود را برداشت کنند. در این زمان برداشت کِشتهها به پایان میرسید و برای کوچ از کوه به دشت آماده میشدند.
🌏☀️ در اسپندارما (واپسین روز سال)، پس از فروافتادن خورشید آتش افروخته میشد و تا پایان نوروزما(نخستین روز سال نو) روشن میماند. به باور کهن، این آتش از سرمای زمستان میکاست و نشانهی پایان یافتن اوگ(اوج) گرما و آغاز فرود خورشید بود. مردم زیباترین جامهی خود را میپوشیدند و ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی دورتادور آتش میچرخیدند و نوازندگان آهنگهای پرشوری مینواختند. هنگامی که آتش به اوگ میرسید، این دو ترانه بومی را میخواندند:
گروم گروم گروم بل (نوایی برای پرفروزی آتش)
نوروز ما و نوروز بل (نوروز ماه و شعله آتش نوروزی)
نو سال ببی، سال سو (سال تازه باشد و سال روشنایی)
نو بدی خؤنه واشو (تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و فراوانی)
گروم، گَر گَر، گروم، گر آتشَ جیم (آوای فروزش آتش)
دریم دَم دَم، دریم دم دم، دریم دیم
لیباس تازه دئونین، گردَ گَردی (جامهی تازه به تن کنید و دورهمی)
بئین نوروزبل وَرجه بَنیشیم (بیاید کنار نوروزبل بشینیم)
در این هنگام مردم پوشاک کهنهی خود همچون نمد، شولا و چیزهایی را که نمیخواستند، در آتش میسوزاندند.
در گذشته آتش را ابزار پیامرسانی و یکی از سپندهای چهارگانه آفرینش میدانستند. آنها در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و برای سال نو، نیکی و فراوانی میخواستند.
🌏☀️ پس از آوازخوانی و شادباشگویی، دست به پیشگویی میزدند. چشمها را به آتش میدوختند که با وزش باد به کدام سو میرود. مردم کوهستان باور داشتند که اگر دود آتش نوروزبل به سوی کوهستانها و سردسیر برود، زمستان دشت و گرمسیر خوب خواهد بود و اگر به سوی دشت برود، زمستان سرد و پر برفی در پیش است.
🌍☀️ پیدایش نوروز بل افسانهای هم دارد. میگویند این جشن رهایی مردم از آژیدهاک(ضحاک) به دست فریدون است. پس از آن که فریدون، آژیدهاک را شکست داد و پادشاه ایران شد، او را در کوه دماوند به بند کشید.
ابوریحان بیرونی نوشته است:
«...از این رو آتش میافروزند که بیوراسپ[آژیدهاک] مردم را ناگزیر کرده بود هر روز دو تن را به آشپزخانهاش دهند تا آنها را کشته و از مغز سرشان به دو ماری که روی شانههایش بودند، بخورانند...»
به نوشتهی ابوریحان بیرونی، این جشن در میان سغدیان و خوارزمیان با نام «اجغاد»(آتش افروخته) در نیمهی امرداد برگزار میشد.
باستانشناسان با پیوند این افسانه و پیدایش نوروزبل چندان همرای(موافق) نیستند.
🌍☀️ امروز زرتشتیان در روزهای ۱۲ تا ۱۶ امرداد به گونهای دیگر این جشن را برپا میکنند و در یزد به زیارتگاه پیر نارکی یا پیر نیارکی میروند و اهورامزدا را برای بخشیدن مهر و زندگی میستایند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران #نصرالله_هومند
۲- فرهنگنامهی مازندنومه
________________
#امردادگان #جشن_های_ایرانی #نوروزبل #نوروزما
🍃🌺 @AdabSar 🍃