ادبسار
🌿🌺 پیوند دادن جشنها به بزرگان ایران کهن گریزناپذیر است و پیدایش #نوروز نیز در داستانها با جمشید پیشدادی بیشترین پیوند را دارد. در استورهی جمشید و بر پایهی آنچه در اوستا آمده، اهورامزدا جمشید را از آمدن زمستانی سخت آگاه کرد. به دستور اهورامزدا، جمشید مردم…
💃🏻🪕
افسانههای شگفتانگیز دربارهی جمشید و پدید آمدن نوروز با یکی دو داستان پایان نمییابد.
میگویند ابلیس فراوانی را از میان برده و مردم را بیمار و آزمند(حریص) کرده بود بهگونهای که هرچه خوراک میخوردند و مینوشیدند، سیر نمیشدند. ابلیس، باد را نیز نمیگذاشت بوزد تا درختان نرویند و جهان نابود شود. پس جمشید به دستور و راهنمایی خدا به سوی خانهی ابلیس در نیمروز(جنوب) رهسپار شد. برخی میگویند بهسوی اپاختر(شمال) رفت و دیرگاهی بهاندازهی سیزده زمستان آنجا ماند تا بتواند ترفند ابلیس را نابود کند. آن را به دوزخ(جهنم) نیز همانند کردهاند. آنگاه فراوانی و سیری به زندگی مردم بازگشت و از گرفتاری رهیدند. جمشید به میان مردم بازگشت و همزمان آفتاب تابید و مردم از تابش دو آفتاب در شگفت شدند. در این روز درختان و چوبهای خشک نیز سبز شدند و مردم گفتند روزی نو رسیده است. پس مردم در تشتی جو کاشتند و از آن پس کاشتن هفت غله در نوروز در میان ایرانیان پایدار ماند.
در این روز جمشید دستور داد دخمههای کهنه را خراب کنند و دخمههای تازه نسازند و چون مرگومیر از میان مردم رفته است.
یک دیدگاه دیگر این است که جمشید دستور داد گوردخمهها را ویران کنند و خاک را با مردار آدم و جانور نیالایند. پس مردگان را در دشتها رها سازند تا خوراک جانوران شود و استخوان خشکیدهی آنان را در استودان(استخواندان)هایی از سفال یا شکاف کوهها پنهان کنند.
خداوند این دستور را پسندید و مردم سرزمین جمشید را از مرگ و بیماری رهانید و در این زمان، زمین سهبرابر بزرگتر شد.
به بالین تهمورس آمد دوان
مر آن مرده را پاک کرد آن زمان
پس آنگه ستودانش کرده بلند
نهاد اندرو آن شه دیو بند
بنای ستودان از آن روزگار
پدیدار گشت زان شهریار
تا اینکه آژیدهاک(ضحاک) خواهرزاده او پیدا شد و جم را کشت و بر کشورش چیره شد.
افسانهی دیگر پیدایش دبیره به دست جمشید است. پس از آن که وی توانست بنویسد، به مردم مژده داد که روش او خداوند را خشنود کرده و به پاداش آن، از این پس مرگ، سرما، گرما و رشک در میان مردم نخواهد بود.
روز ششم فروردین، نماد پایان یافتن روزهای ششگانهی آفرینش و جشن #نوروز بزرگ در ایران باستان بود. بر پایهی افسانهها در این روز خداوند مشتری را آفرید و ۷۲ رویداد فرخنده در این روز رخ داد و جشنهایی چون هفدرو، اسپیدانوشت، امید، آغاز شهرمندی و… برپا شدند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: زینالاخبار #گردیزی، آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی و گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
b2n.ir/r91897
دربارهی جشنهای بزرگ ششم فروردین بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/16007
افسانههای شگفتانگیز دربارهی جمشید و پدید آمدن نوروز با یکی دو داستان پایان نمییابد.
میگویند ابلیس فراوانی را از میان برده و مردم را بیمار و آزمند(حریص) کرده بود بهگونهای که هرچه خوراک میخوردند و مینوشیدند، سیر نمیشدند. ابلیس، باد را نیز نمیگذاشت بوزد تا درختان نرویند و جهان نابود شود. پس جمشید به دستور و راهنمایی خدا به سوی خانهی ابلیس در نیمروز(جنوب) رهسپار شد. برخی میگویند بهسوی اپاختر(شمال) رفت و دیرگاهی بهاندازهی سیزده زمستان آنجا ماند تا بتواند ترفند ابلیس را نابود کند. آن را به دوزخ(جهنم) نیز همانند کردهاند. آنگاه فراوانی و سیری به زندگی مردم بازگشت و از گرفتاری رهیدند. جمشید به میان مردم بازگشت و همزمان آفتاب تابید و مردم از تابش دو آفتاب در شگفت شدند. در این روز درختان و چوبهای خشک نیز سبز شدند و مردم گفتند روزی نو رسیده است. پس مردم در تشتی جو کاشتند و از آن پس کاشتن هفت غله در نوروز در میان ایرانیان پایدار ماند.
در این روز جمشید دستور داد دخمههای کهنه را خراب کنند و دخمههای تازه نسازند و چون مرگومیر از میان مردم رفته است.
یک دیدگاه دیگر این است که جمشید دستور داد گوردخمهها را ویران کنند و خاک را با مردار آدم و جانور نیالایند. پس مردگان را در دشتها رها سازند تا خوراک جانوران شود و استخوان خشکیدهی آنان را در استودان(استخواندان)هایی از سفال یا شکاف کوهها پنهان کنند.
خداوند این دستور را پسندید و مردم سرزمین جمشید را از مرگ و بیماری رهانید و در این زمان، زمین سهبرابر بزرگتر شد.
به بالین تهمورس آمد دوان
مر آن مرده را پاک کرد آن زمان
پس آنگه ستودانش کرده بلند
نهاد اندرو آن شه دیو بند
بنای ستودان از آن روزگار
پدیدار گشت زان شهریار
تا اینکه آژیدهاک(ضحاک) خواهرزاده او پیدا شد و جم را کشت و بر کشورش چیره شد.
افسانهی دیگر پیدایش دبیره به دست جمشید است. پس از آن که وی توانست بنویسد، به مردم مژده داد که روش او خداوند را خشنود کرده و به پاداش آن، از این پس مرگ، سرما، گرما و رشک در میان مردم نخواهد بود.
روز ششم فروردین، نماد پایان یافتن روزهای ششگانهی آفرینش و جشن #نوروز بزرگ در ایران باستان بود. بر پایهی افسانهها در این روز خداوند مشتری را آفرید و ۷۲ رویداد فرخنده در این روز رخ داد و جشنهایی چون هفدرو، اسپیدانوشت، امید، آغاز شهرمندی و… برپا شدند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: زینالاخبار #گردیزی، آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی و گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
b2n.ir/r91897
دربارهی جشنهای بزرگ ششم فروردین بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/16007