ادبسار
⛈☔️ @AdabSar آشنایی با جشنهای ایرانی جشن آبانگان بخش نخست: افسانهی آناهیتا اینک آبها را میستاییم، آبهای فروچکیده و گردآمده و روان شده و خوب کـُنش اهورایی را! برگرفته از «یسنا» ☔️ جشن آپانگان یا #آبانگان برای ستایش آناهیتا، ایزدبانوی آبهای روان،…
🌧☔️ @AdabSar
آشنایی با جشنهای ایرانی
جشن آبانگان
بخش دوم پیدایش #جشن_آبانگان
☔️ ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون آبانگان، خوردادگان، تیرگان، آبریزگان، آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. تا جایی که گفته میشود تیرداد اشکانی برای جنگ با رومیان، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
جشن #آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود.
💧 در استورههای ایرانی، آب دومین پیشکش خداوند به زمین است و «آناهیتا» نگهبان آن. از اینرو آب و آناهیتا نمادهای پاکی تن و روان بودند و جشن آبانگان، جشن بزرگداشت پالایش تن و روان از زشتی و پلشتی بود. برپایهی نوشتههای نسک پهلوی بندهش، گل نیلوفر آبی یا سوسن خورآیی(شرقی) نشان ماه آبان، جشن آبانگان و آناهیتا ایزدبانوی آبها است.
🌧 یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی جنگهای دراز ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریز(قنات)ها و نهرهای ایران را ویران کنند. پسر تهماسب که «زَو» نام داشت بر افراسیاب پیروز شد و او را از ایران راند. سپس دستور داد تا کاریزها و نهرهای ویران شده در جنگ لایروبی شوند. بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند.
همچنین گفته میشود پس از هفت یا هشت سال خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
🌂 ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نوشته است: «...آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند. در این روز زو پسر تهماسپ از سلسلهی پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن کاریزها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد. در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب [آژیدهاک یا همان ضحاک] را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند...»
🎞 فرتور(عکس): گل نیلوفر آبی یا خورایی(شرقی)
bit.ly/2C3XjqQ
✍ #پریسا_امام_وردیلو
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- هفتهنامه امرداد
۳- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۴- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی #رحیم_عفیفی
۵- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
۷- جشن آبانگان، روز ملی پاسداشت آب #شاهین_سپنتا
⛈🌂 @AdabSar
آشنایی با جشنهای ایرانی
جشن آبانگان
بخش دوم پیدایش #جشن_آبانگان
☔️ ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون آبانگان، خوردادگان، تیرگان، آبریزگان، آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب برگزار میشد. تا جایی که گفته میشود تیرداد اشکانی برای جنگ با رومیان، بهجای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.
جشن #آبانگان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آبهای پاک زمین بود.
💧 در استورههای ایرانی، آب دومین پیشکش خداوند به زمین است و «آناهیتا» نگهبان آن. از اینرو آب و آناهیتا نمادهای پاکی تن و روان بودند و جشن آبانگان، جشن بزرگداشت پالایش تن و روان از زشتی و پلشتی بود. برپایهی نوشتههای نسک پهلوی بندهش، گل نیلوفر آبی یا سوسن خورآیی(شرقی) نشان ماه آبان، جشن آبانگان و آناهیتا ایزدبانوی آبها است.
🌧 یکی از پایههای پیدایش جشن آبانگان این است که در پی جنگهای دراز ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریز(قنات)ها و نهرهای ایران را ویران کنند. پسر تهماسب که «زَو» نام داشت بر افراسیاب پیروز شد و او را از ایران راند. سپس دستور داد تا کاریزها و نهرهای ویران شده در جنگ لایروبی شوند. بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آبها را جشن گرفتند.
همچنین گفته میشود پس از هفت یا هشت سال خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.
🌂 ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نوشته است: «...آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند. در این روز زو پسر تهماسپ از سلسلهی پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن کاریزها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد. در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب [آژیدهاک یا همان ضحاک] را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند...»
🎞 فرتور(عکس): گل نیلوفر آبی یا خورایی(شرقی)
bit.ly/2C3XjqQ
✍ #پریسا_امام_وردیلو
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- هفتهنامه امرداد
۳- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۴- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی #رحیم_عفیفی
۵- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
۷- جشن آبانگان، روز ملی پاسداشت آب #شاهین_سپنتا
⛈🌂 @AdabSar
ادبسار
🌧☔️ @AdabSar آشنایی با جشنهای ایرانی جشن آبانگان بخش دوم پیدایش #جشن_آبانگان ☔️ ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشنهایی چون آبانگان، خوردادگان، تیرگان، آبریزگان، آبسالان و... که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانهی پاسداشت آب…
🌧🌂 @AdabSar
آشنایی با جشنهای ایرانی
جشن آبانگان
بخش سوم و پایانی: آیینهای آبانگان
☔️ واژهی «آبان» نماد آبهای پاک و به چم (معنی) آبهای پاک و هنگام آب و باران و برگرفته از آپَه یا اَپَه در پارسی باستان و آپ در پارسی پهلوی است. این آخشیج (عنصر) همراه آخشیجهای آتش، خاک و هوا پایههای چهارگانه زندگی بوده و مردم آنها را میستودند. آلوده کردنشان هم گناه بزرگی بود. هریک از چهار آخشیج ایزدبانو یا ایزدی داشتند که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند یا فرشته نامیده شدند.
🌧 هرودت نوشته است که ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان و بینی نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها شستن دست و تن را در آب روان نمیپذیرند و آن را آلوده نمیکنند. زیرا به رودخانه و آب ارج مینهند. استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود. آنها در آب روان مردار و هرچه ناپاک است، نمیاندازند!
💧 ایرانیان در جشن آبانگان جامهی سپید میپوشیدند و در کنار رودها و دریاها نیایش میکردند و سپس به پایکوبی میپرداختند. پس از پیدایش کیش زرتشتی، خواندن سرودهی «آبانیشت» یا «آپزور/آبزور» به آیینهای این جشن افزوده شد. ساخت و نوسازی کاریز (قنات)، آبانبار، جوی، سرچشمه، چاه، آببند و پل از آیینهای دیگر نگهداشت و بهرهبرداری بهینه از آب بود. یک نمونه از این کوشش ساخت پالایشگر آب زیگورات چغازنبیل است.
☂ گفته میشود اگر در روز جشن آبانگان باران میبارید، مردان آبتنی میکردند و اگر نمیبارید، زنان تن به آب میسپردند.
مردم ایران به بهانههای گوناگون بر پاسداشت زیستبوم گواهی میدادند؛ ارزش و جایگاه آب، این پیشکش بیمانند هستی را میدانستند؛ سرسبزی، زندگی، پارههای پرهام (عناصر طبیعت) و پیشکشهای گیتی را میستودند و برای بالندگی خاک ایران میکوشیدند و نامهای فراوانی که برگرفته از سرسبزی و آبادنی زمین بود، برای فرزندان خود برمیگزیدند. چنانچه یکی از ویژگیهای سهگانهی رنگ، بو و مزهی آب دگرگون میشد، از آن برای آشامیدن و شستوشو بهره نمیبردند.
🍂 «جشن انار» یا «انارچینی» که در روزهای آبان در بخش تارم و روستاهای انبوده و رودبار الموت کاسپین(قزوین) برگزار میشود، ریشه در جشن آبانگان دارد. جشن انار همراه با شادی، پایکوبی و نواختن ساز و سرنا است. در گذشته چیدن انار پیش از آغاز جشن ناپسند شمرده میشد. انار، نشانهی آناهیتا ایزدبانوی آب و باروری است.
🌧 اکنون پیشنهاد چند تن از کنشگران زیستبوم(محیط زیست) این است که روز جشن #آبانگان روز میهنی پاسداشت آب نامگذاری شود تا در کشور ما که همواره با کمبود آب روبرو است، به بهرهبرداری درست و ارجمندانه از آب که ریشه در گذشتهی دور ما دارد، نگاه ویژهای شود. شاید که بتوان دوباره بخشهایی از فرهنگ والای ایرانی را بازسازی کرد.
آبان روز است و ماه آبان
خرّم گردان به آب رَز، جان
مسعود سعد سلمان
🎞 فرتور(عکس): نگارهای نمادین از آناهیتا و جشن آبانگان
goo.gl/Fc44PQ
✍ #پریسا_امام_وردیلو
____________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- هفتهنامه امرداد
۳- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۴- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی #رحیم_عفیفی
۵- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
۷- #جشن_آبانگان روز ملی پاسداشت آب #شاهین_سپنتا
🌂 @AdabSar
آشنایی با جشنهای ایرانی
جشن آبانگان
بخش سوم و پایانی: آیینهای آبانگان
☔️ واژهی «آبان» نماد آبهای پاک و به چم (معنی) آبهای پاک و هنگام آب و باران و برگرفته از آپَه یا اَپَه در پارسی باستان و آپ در پارسی پهلوی است. این آخشیج (عنصر) همراه آخشیجهای آتش، خاک و هوا پایههای چهارگانه زندگی بوده و مردم آنها را میستودند. آلوده کردنشان هم گناه بزرگی بود. هریک از چهار آخشیج ایزدبانو یا ایزدی داشتند که با پیدایش کیش زرتشتی امشاسپند یا فرشته نامیده شدند.
🌧 هرودت نوشته است که ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمیکنند، آب دهان و بینی نمیاندازند و دستهایشان را در آن نمیشویند. آنها شستن دست و تن را در آب روان نمیپذیرند و آن را آلوده نمیکنند. زیرا به رودخانه و آب ارج مینهند. استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن میشویند تا آب بیهوده از دست نرود. آنها در آب روان مردار و هرچه ناپاک است، نمیاندازند!
💧 ایرانیان در جشن آبانگان جامهی سپید میپوشیدند و در کنار رودها و دریاها نیایش میکردند و سپس به پایکوبی میپرداختند. پس از پیدایش کیش زرتشتی، خواندن سرودهی «آبانیشت» یا «آپزور/آبزور» به آیینهای این جشن افزوده شد. ساخت و نوسازی کاریز (قنات)، آبانبار، جوی، سرچشمه، چاه، آببند و پل از آیینهای دیگر نگهداشت و بهرهبرداری بهینه از آب بود. یک نمونه از این کوشش ساخت پالایشگر آب زیگورات چغازنبیل است.
☂ گفته میشود اگر در روز جشن آبانگان باران میبارید، مردان آبتنی میکردند و اگر نمیبارید، زنان تن به آب میسپردند.
مردم ایران به بهانههای گوناگون بر پاسداشت زیستبوم گواهی میدادند؛ ارزش و جایگاه آب، این پیشکش بیمانند هستی را میدانستند؛ سرسبزی، زندگی، پارههای پرهام (عناصر طبیعت) و پیشکشهای گیتی را میستودند و برای بالندگی خاک ایران میکوشیدند و نامهای فراوانی که برگرفته از سرسبزی و آبادنی زمین بود، برای فرزندان خود برمیگزیدند. چنانچه یکی از ویژگیهای سهگانهی رنگ، بو و مزهی آب دگرگون میشد، از آن برای آشامیدن و شستوشو بهره نمیبردند.
🍂 «جشن انار» یا «انارچینی» که در روزهای آبان در بخش تارم و روستاهای انبوده و رودبار الموت کاسپین(قزوین) برگزار میشود، ریشه در جشن آبانگان دارد. جشن انار همراه با شادی، پایکوبی و نواختن ساز و سرنا است. در گذشته چیدن انار پیش از آغاز جشن ناپسند شمرده میشد. انار، نشانهی آناهیتا ایزدبانوی آب و باروری است.
🌧 اکنون پیشنهاد چند تن از کنشگران زیستبوم(محیط زیست) این است که روز جشن #آبانگان روز میهنی پاسداشت آب نامگذاری شود تا در کشور ما که همواره با کمبود آب روبرو است، به بهرهبرداری درست و ارجمندانه از آب که ریشه در گذشتهی دور ما دارد، نگاه ویژهای شود. شاید که بتوان دوباره بخشهایی از فرهنگ والای ایرانی را بازسازی کرد.
آبان روز است و ماه آبان
خرّم گردان به آب رَز، جان
مسعود سعد سلمان
🎞 فرتور(عکس): نگارهای نمادین از آناهیتا و جشن آبانگان
goo.gl/Fc44PQ
✍ #پریسا_امام_وردیلو
____________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- هفتهنامه امرداد
۳- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۴- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی #رحیم_عفیفی
۵- راهنمای زمان جشنها و گردهمایی ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- جشنها و آیینهای ایرانی #منصوره_میرفتاح
۷- #جشن_آبانگان روز ملی پاسداشت آب #شاهین_سپنتا
🌂 @AdabSar
🍂🔥 @AdabSar 🍁
🔥 آشنایی با جشنهای ایرانی
🍁 آذرجشن
🍂 «آذرجشن»، جشنی در پیوند با آتش و برای فرا رسیدن سرمای زمستان و برافروختن نخستین آتش و گرمای زمستانی است که گویا در «اورمزد روز» از آذر، برابر با یکم آذر برگزار میشد. از اینرو میگوییم گویا، که دربارهی زمان برگزاری این جشن آگاهی درستی در دست نیست و با جابجایی گاهشماریها و به شمار نیاوردن بهیزک(کبیسه)، شاید زمان برگزاری آن جابجا شده باشد.
🔥 برای نمونه گفته شده که جشن شهریورگان همان آذرجشن است. زمان برگزاری آذرجشن را در آغاز مهر و جشن آغاز پاییز هم دانستهاند. «گاهنبار ایاسرم» یکی دیگر از جشنهایی است که آذرجشن را با آن یکی میدانند و یک گمان دیگر، برگزاری آذرجشن در آغاز ماه آذر است.
🍁 «ابوریحان بیرونی» در «آثارالباقیه» از زبان «شاهویه» یا «زادویه» نوشته است که در آذرجشن در خانهها آتش میافروختند، نیایش میکردند، خوراک میخوردند، پایکوبی میکردند و باور داشتند گرمای جشن و آتش آن، آسیبهای سرمای زمستان را از مردم، گیاهان و گیتی دور میکند. گویی که با لشگری گران به جنگ با دشمن رفته باشند. بیرونی همچنین نوشته است که «خورشید موبد»، آذر جشن را در روز نخست شهریور میداند و میگوید این جشن در گاهنبار آفرینش گیاهان در خراسان برگزار میشد و باور دارد که این جشن ایرانی نیست، تخاری است ولی به روزهای ایرانیان راه یافته است.
🔥 ای ماه، رسید ماه آذر
برخیز و بده میِ چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن
ز آذر صنما به ماه آذر!
#مسعود_سعد_سلمان
🍂 پیشتر در ادبسار به جشنهای گفته شده پرداختهایم.
جشن شهریورگان
t.me/AdabSar/14686
جشن پاییزانه
t.me/AdabSar/15243
گاهنبار ایاسرم
t.me/AdabSar/15110
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
____________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
____________
#جشن_های_ایرانی #آذرجشن #آذرگان
🍁🔥 @AdabSar 🍂
🔥 آشنایی با جشنهای ایرانی
🍁 آذرجشن
🍂 «آذرجشن»، جشنی در پیوند با آتش و برای فرا رسیدن سرمای زمستان و برافروختن نخستین آتش و گرمای زمستانی است که گویا در «اورمزد روز» از آذر، برابر با یکم آذر برگزار میشد. از اینرو میگوییم گویا، که دربارهی زمان برگزاری این جشن آگاهی درستی در دست نیست و با جابجایی گاهشماریها و به شمار نیاوردن بهیزک(کبیسه)، شاید زمان برگزاری آن جابجا شده باشد.
🔥 برای نمونه گفته شده که جشن شهریورگان همان آذرجشن است. زمان برگزاری آذرجشن را در آغاز مهر و جشن آغاز پاییز هم دانستهاند. «گاهنبار ایاسرم» یکی دیگر از جشنهایی است که آذرجشن را با آن یکی میدانند و یک گمان دیگر، برگزاری آذرجشن در آغاز ماه آذر است.
🍁 «ابوریحان بیرونی» در «آثارالباقیه» از زبان «شاهویه» یا «زادویه» نوشته است که در آذرجشن در خانهها آتش میافروختند، نیایش میکردند، خوراک میخوردند، پایکوبی میکردند و باور داشتند گرمای جشن و آتش آن، آسیبهای سرمای زمستان را از مردم، گیاهان و گیتی دور میکند. گویی که با لشگری گران به جنگ با دشمن رفته باشند. بیرونی همچنین نوشته است که «خورشید موبد»، آذر جشن را در روز نخست شهریور میداند و میگوید این جشن در گاهنبار آفرینش گیاهان در خراسان برگزار میشد و باور دارد که این جشن ایرانی نیست، تخاری است ولی به روزهای ایرانیان راه یافته است.
🔥 ای ماه، رسید ماه آذر
برخیز و بده میِ چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن
ز آذر صنما به ماه آذر!
#مسعود_سعد_سلمان
🍂 پیشتر در ادبسار به جشنهای گفته شده پرداختهایم.
جشن شهریورگان
t.me/AdabSar/14686
جشن پاییزانه
t.me/AdabSar/15243
گاهنبار ایاسرم
t.me/AdabSar/15110
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
____________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
____________
#جشن_های_ایرانی #آذرجشن #آذرگان
🍁🔥 @AdabSar 🍂
🍂🔥 @AdabSar 🍁
🔥🍂 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥🍁 جشن آذرگان
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
#توران_شهریاری
🔥🍂 «جشن آذرگان»، یکی از جشنهای آتش در ایران، در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در ایران باستان برگزار میشد. «آذر» به چمار(معنی) آتش است و در ایران باستان، ایزد آذر، ایزد نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. جشن آذرگان از جشنهای بزرگ و گروهی ایران بود و همچون نوروز و مهرگان گرامی شمرده میشد. آتش، یکی از چهار آخشیج(عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 «ابوریحان بیرونی» در «آثارالباقیه» نوشته است که «زرتشت» این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها، سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده، در آن نیایش، آفرینگانخوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند، آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند، تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش، نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند(مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک(کتاب) «بندهش» هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و «گل آذرگون» که به آن «آذریون» و «گل آتشین» هم میگویند، از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن «ایزد آتش» است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان(آذربایجان) از آتش گرفته شده؛ زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز، جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان و سده، جشنهای آتش در ایران هستند.
🔥🍂 فرتور(عکس) پیوست، گل آذریون از تیرهی آفتابگردان است:
goo.gl/45lF2F
🔥🍂 با واژهی آذر آشنا شوید:
T.me/AdabSar/7491
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
____________
📚 برگرفته از:
۱- یسنا
۲- یشتها #ابراهیم_پورداود
۳- فرهنگ اساتیری ایران بر پایه متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- زروان #فریدون_جنیدی
۶- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۷- گل آذرگون نماد جشن آذرگان #شاهین_سپنتا
____________
#جشن_های_ایرانی #جشن_آذرگان #آذرگان
🍂🔥 @AdabSar 🍁
🔥🍂 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥🍁 جشن آذرگان
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
#توران_شهریاری
🔥🍂 «جشن آذرگان»، یکی از جشنهای آتش در ایران، در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در ایران باستان برگزار میشد. «آذر» به چمار(معنی) آتش است و در ایران باستان، ایزد آذر، ایزد نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. جشن آذرگان از جشنهای بزرگ و گروهی ایران بود و همچون نوروز و مهرگان گرامی شمرده میشد. آتش، یکی از چهار آخشیج(عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 «ابوریحان بیرونی» در «آثارالباقیه» نوشته است که «زرتشت» این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها، سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده، در آن نیایش، آفرینگانخوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند، آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند، تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش، نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند(مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک(کتاب) «بندهش» هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و «گل آذرگون» که به آن «آذریون» و «گل آتشین» هم میگویند، از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن «ایزد آتش» است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان(آذربایجان) از آتش گرفته شده؛ زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز، جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان و سده، جشنهای آتش در ایران هستند.
🔥🍂 فرتور(عکس) پیوست، گل آذریون از تیرهی آفتابگردان است:
goo.gl/45lF2F
🔥🍂 با واژهی آذر آشنا شوید:
T.me/AdabSar/7491
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
____________
📚 برگرفته از:
۱- یسنا
۲- یشتها #ابراهیم_پورداود
۳- فرهنگ اساتیری ایران بر پایه متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- زروان #فریدون_جنیدی
۶- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۷- گل آذرگون نماد جشن آذرگان #شاهین_سپنتا
____________
#جشن_های_ایرانی #جشن_آذرگان #آذرگان
🍂🔥 @AdabSar 🍁
🍷🧄 جشن سیرسور یا سیرشور
جشن ایرانی ناشناخته
🧄 ماه دی یکی از ماههایی بود که جشنهای پرشماری داشت و در میانهی جشنهای دیگان نیز جشن بسیار کهن «سیرسور» یا «سیرشور» برگزار میشد. به گفتهی ابوریحان بیرونی و برخی دیگر از ایرانشناسان این جشن با سوگواری همگانی برای مرگ جمشیدشاه، پادشاه آرمانی ایران که به دست اهریمن کشته شد، پیوند داشت. نگر(توجه) داشته باشید که در روز سوگواری جمشیدشاه نیز مردم ایران آیینی داشتند که اندوه به آن راه نداشت.
🍷 جشن سیرسور در «گوشروز»، برابر با چهاردهم دیماه برگزار میشد.
در بنمایهها نوشته شده: «در این روز مردم سیر میخوردند و آب انگور[می🍷] مینوشیدند، سیر و سبزیها را با گوشت میپختند و میخوردند تا با این کار زیانهای دیو یا اهریمن را از خود دور کنند و از اندوهی که پس از کشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود خود را برهانند.»
👑 در افسانهها و همچنین داستانهای شاهنامهی فردوسی آمده است که در زمان جمشید مرگ، رنج، تنگدستی، سرما و گرما از ایران رخت بربست و وی بهترین شیوه را برای بهزیستی و شادکامی مردمان پدید آورد و روز بر تختنشستن جمشید نوروز نامیده شد. وی نزدیک به شِشسَد(۶۰۰) سال بر ایران فرمانروایی کرد ولی در سدههای پایانی از راستی و راه یزدان سرپیچید و ناخرسندی و شورش در کشور پدید آمد. سپس جمشید ناگزیر از ایران گریخت و تاج و تخت به آژیدهاک(ضحاک)ماردوش رسید. جمشید سد سال پنهان بود ولی در گوشروز از دیماه آژیدهاک وی را در دریای چین یافت و او را به دو نیم کرد. در این زمان جمشید ۷۰۰ساله بود.
چو این گفته شد فر یزدان ازوی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی
#شاهنامه #فردوسی
🍗 ایرانیان در این روز خوردن چربی ناپسند میدانستند و همواره بیشرَوی(افراط) در خوردن چربی نکوهش میشد.
همچنین خوردن سیر پخته و خام و دیگر خوراکهای ویژهی این روز نشان از رویارویی با سرما و پیشگیری از بیماریها داشت. امروز هم سیر را گیاه تندرستی نامیدهاند. در داستانها آمده است که خوردن گوشت پس از زمان جمشیدشاه در میان ایرانیان رواگ(رواج)یافت.
📖 در گوشروز از دیماه و روز جشن سیرسور فرستادن فرزندان به آموزشگاه و آموختن دانش و پیشه نیک شمرده میشد.
@AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #دیگان #سیرسور #سیرشور
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- تارنمای "ایرانبوم"
۳- برهان قاطع #محمدحسین_خلف_تبریزی
۴- فرهنگ نامهای شاهنامه #منصور_رستگار_فسایی
🍎 @AdabSar 🍏
جشن ایرانی ناشناخته
🧄 ماه دی یکی از ماههایی بود که جشنهای پرشماری داشت و در میانهی جشنهای دیگان نیز جشن بسیار کهن «سیرسور» یا «سیرشور» برگزار میشد. به گفتهی ابوریحان بیرونی و برخی دیگر از ایرانشناسان این جشن با سوگواری همگانی برای مرگ جمشیدشاه، پادشاه آرمانی ایران که به دست اهریمن کشته شد، پیوند داشت. نگر(توجه) داشته باشید که در روز سوگواری جمشیدشاه نیز مردم ایران آیینی داشتند که اندوه به آن راه نداشت.
🍷 جشن سیرسور در «گوشروز»، برابر با چهاردهم دیماه برگزار میشد.
در بنمایهها نوشته شده: «در این روز مردم سیر میخوردند و آب انگور[می🍷] مینوشیدند، سیر و سبزیها را با گوشت میپختند و میخوردند تا با این کار زیانهای دیو یا اهریمن را از خود دور کنند و از اندوهی که پس از کشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود خود را برهانند.»
👑 در افسانهها و همچنین داستانهای شاهنامهی فردوسی آمده است که در زمان جمشید مرگ، رنج، تنگدستی، سرما و گرما از ایران رخت بربست و وی بهترین شیوه را برای بهزیستی و شادکامی مردمان پدید آورد و روز بر تختنشستن جمشید نوروز نامیده شد. وی نزدیک به شِشسَد(۶۰۰) سال بر ایران فرمانروایی کرد ولی در سدههای پایانی از راستی و راه یزدان سرپیچید و ناخرسندی و شورش در کشور پدید آمد. سپس جمشید ناگزیر از ایران گریخت و تاج و تخت به آژیدهاک(ضحاک)ماردوش رسید. جمشید سد سال پنهان بود ولی در گوشروز از دیماه آژیدهاک وی را در دریای چین یافت و او را به دو نیم کرد. در این زمان جمشید ۷۰۰ساله بود.
چو این گفته شد فر یزدان ازوی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی
#شاهنامه #فردوسی
🍗 ایرانیان در این روز خوردن چربی ناپسند میدانستند و همواره بیشرَوی(افراط) در خوردن چربی نکوهش میشد.
همچنین خوردن سیر پخته و خام و دیگر خوراکهای ویژهی این روز نشان از رویارویی با سرما و پیشگیری از بیماریها داشت. امروز هم سیر را گیاه تندرستی نامیدهاند. در داستانها آمده است که خوردن گوشت پس از زمان جمشیدشاه در میان ایرانیان رواگ(رواج)یافت.
📖 در گوشروز از دیماه و روز جشن سیرسور فرستادن فرزندان به آموزشگاه و آموختن دانش و پیشه نیک شمرده میشد.
@AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #دیگان #سیرسور #سیرشور
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- تارنمای "ایرانبوم"
۳- برهان قاطع #محمدحسین_خلف_تبریزی
۴- فرهنگ نامهای شاهنامه #منصور_رستگار_فسایی
🍎 @AdabSar 🍏
🧶 جشن تیبکان یا دیگان دوم
⛄️ جشن پاسداشت هنرمندان
🧣 در سدهها و هزارههای دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشنِ آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی به مهر» نامیده میشد و این روز در دیماه، روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم بود.
نامهای دیگر این جشن دیبکان، تبیکان و بتیکان هستند و گمان میرود دگرگون شدهی واژهی «دیبگان» باشند. به گمانِ دیگر این نامها برگرفته از آیین ساخت تندیس(مجسمه) است.
⚱️ در روز «دی به مهر» ایرانیان از گِل پیکره و تندیس آدمی میساختند و بر پشتبامها میگذاشتند. سپس پیکرهها را در آتش میسوزاندند تا اهریمن و آزار نیروهای پلید را از خود و همبودگاه(اجتماع) دور کنند. انگیزهی دیگر این کار، سوزاندن بت درون بود. در باورهای کهن، این پیکرهها نماد هستارهای زیانبخش(موجودات مضر) بودند. این روز را روز پاسداشت هنرمندان و تندیسسازان نیز نامیدهاند.
🔥 در برخی پژوهشها گفته شده که تندیسهای گِلی را در کنار راهرو یا در خانه میگذاشتند تا رنج و بیماری مردم و خانواده به تندیس راه یابد و در پایان روز آن را در آتش میسوزاندند و سوسن دود میکردند. انگیزهی آنها دور کردن تنگدستی و فراخواندن شادمانی بود.
🍎 همچنین گفته شده که در بامداد این روز سیب میخوردند و گل نرگس میبوییدند و با فرا رسیدن شامگاه خوشه(سنبل) بر آتش مینهادند. زیرا باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و به دور از رنج و خشکسالی زندگی میکنند.
🌼 گلهای مورد و یاسمن نماد خور روز(یکم دی)، گل بادرنگ نماد نخستین جشن دیگان(دیبهآذر)، گل کاردک نماد دومین جشن دیگان(دیبهمهر) و گل شنبلید نماد سومین جشن دیگان(دیبهدین) است.
در نَسک(کتاب) پهلوی بُندهشن نوشته شده: مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، بادرنگ دی بهآذر را، كاردَک دی بهمهر را، شنبلید دی بهدین را.
🛁 یکی دیگر از جشنهای ماه دی روزی برای پاسداشت فرهنگ پاکیزگی و شستوشو بود. اکنون به درستی نمیدانیم جشن پاکیزگی در نخستین جشن دیگان(دی بهآذر) یا در دومین جشن دیگان(دی بهمهر) یا در سومین جشن دیگان(دی بهدین) و یا روزی میان اینها بود! گمانزدها این است که روز پاسداشت پاکیزگی برابر با دومین جشن دیگان بوده و بر پایهی اندرزهای آذرباد مهراسپندان(از اندیشمندان بزرگ دوران ساسانی) پاکیزگیِ تن را در این روز گرامی میداشتند.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
goo.gl/fqURZU
__________________
📚📖 برداشت آزاد از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان «اکبر داناسرشت»
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۳- تارنمای خردگان
__________________
#جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی #دیگان
🧶🌨 @AdabSar ❄️
⛄️ جشن پاسداشت هنرمندان
🧣 در سدهها و هزارههای دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشنِ آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی به مهر» نامیده میشد و این روز در دیماه، روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم بود.
نامهای دیگر این جشن دیبکان، تبیکان و بتیکان هستند و گمان میرود دگرگون شدهی واژهی «دیبگان» باشند. به گمانِ دیگر این نامها برگرفته از آیین ساخت تندیس(مجسمه) است.
⚱️ در روز «دی به مهر» ایرانیان از گِل پیکره و تندیس آدمی میساختند و بر پشتبامها میگذاشتند. سپس پیکرهها را در آتش میسوزاندند تا اهریمن و آزار نیروهای پلید را از خود و همبودگاه(اجتماع) دور کنند. انگیزهی دیگر این کار، سوزاندن بت درون بود. در باورهای کهن، این پیکرهها نماد هستارهای زیانبخش(موجودات مضر) بودند. این روز را روز پاسداشت هنرمندان و تندیسسازان نیز نامیدهاند.
🔥 در برخی پژوهشها گفته شده که تندیسهای گِلی را در کنار راهرو یا در خانه میگذاشتند تا رنج و بیماری مردم و خانواده به تندیس راه یابد و در پایان روز آن را در آتش میسوزاندند و سوسن دود میکردند. انگیزهی آنها دور کردن تنگدستی و فراخواندن شادمانی بود.
🍎 همچنین گفته شده که در بامداد این روز سیب میخوردند و گل نرگس میبوییدند و با فرا رسیدن شامگاه خوشه(سنبل) بر آتش مینهادند. زیرا باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و به دور از رنج و خشکسالی زندگی میکنند.
🌼 گلهای مورد و یاسمن نماد خور روز(یکم دی)، گل بادرنگ نماد نخستین جشن دیگان(دیبهآذر)، گل کاردک نماد دومین جشن دیگان(دیبهمهر) و گل شنبلید نماد سومین جشن دیگان(دیبهدین) است.
در نَسک(کتاب) پهلوی بُندهشن نوشته شده: مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، بادرنگ دی بهآذر را، كاردَک دی بهمهر را، شنبلید دی بهدین را.
🛁 یکی دیگر از جشنهای ماه دی روزی برای پاسداشت فرهنگ پاکیزگی و شستوشو بود. اکنون به درستی نمیدانیم جشن پاکیزگی در نخستین جشن دیگان(دی بهآذر) یا در دومین جشن دیگان(دی بهمهر) یا در سومین جشن دیگان(دی بهدین) و یا روزی میان اینها بود! گمانزدها این است که روز پاسداشت پاکیزگی برابر با دومین جشن دیگان بوده و بر پایهی اندرزهای آذرباد مهراسپندان(از اندیشمندان بزرگ دوران ساسانی) پاکیزگیِ تن را در این روز گرامی میداشتند.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
goo.gl/fqURZU
__________________
📚📖 برداشت آزاد از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان «اکبر داناسرشت»
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۳- تارنمای خردگان
__________________
#جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی #دیگان
🧶🌨 @AdabSar ❄️
🐄🐂 جشن گاوگیل، افسانهای و رازآلود
بخش نخست
💫 «جشن گاوگیل» که به آن جشن درفشها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم میگویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در هزارههای گذشته برگزار میشد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینههای پیدایش آن ناشناخته است. جشن گاوگیل از جشنهای رازآمیز ایرانی است که با افسانههای بسیاری درآمیخته است. دیدگاههای «ابوریحان بیرونی» دربارهی این جشن از راه گفتوگوی وی با مردمان گرد آمده است. از اینرو هرآنچه گفته میشود گمانزدهایی دربارهی این روز است.
پژوهشگران ایرانی نوشتهاند از آنجا که این جشن در مهرروز برگزار میشد، پیدایش آن بیگمان با «فریدون گاو اوژن» در پیوند است.
💫 افسانههای پیدایش جشن گاوگیل
به گمان بسیار، این جشن با داستان فریدون و «گاو برمایون» پیوند دارد. فردید(منظور) از گاو برمایون و پرمایه یا رنگارنگ، دایهها و آدمیان پرشمار با باورها و اندیشههای گوناگون هستند که در پرورش فریدون دست داشتند. در افسانهپردازیها این آدمیان در یک گاو رنگین در جایگاه دایه بازنمایی شدهاند.
دربارهی جشن رازآلود گاوگیل گفته میشود چون «آژیدهاک»(ضحاک) بر ایران چیره شد، گاوهای «اثفیان» پدر فریدون را به تاراج برد. ولی در این روز فریدون بر آژیدهاک پیروز شد و گاوها را بازگرداند. اثفیان که مردی بخشنده و مردمدار بود با بازگشت گلههایش به مردم بخششها کرد و مردم هر سال این روز را جشن گرفتند.
یکی دیگر از گمانهای پیدایش جشن درامزینان این است که در این روز ایرانیان بر تورانیان پیروز شدند و گلههای پرشماری از گاو که به دست آنها افتاده بود پس گرفتند و مرزهای ایران و توران را نشانهگذاری کردند.
همچنین گفته شده که در این روز فریدون را از شیر گرفتند و او را سوار بر گاوی کردند. فریدون نیز گرزی داشت که سر گاو بر آن تراشیده شده بود.
در نوشتههای جسته و گریختهای گفته شده که این جشن ریشهی بابِلی دارد و جشن دیو و اهریمن است. زیرا در این روز اهریمن بر جمشید پیروز شد(همان چیرگی آژیدهاک). برخی نیز جشن اهریمن در این روز را با شکست «داریوش سوم» از «اسکندر» در «جنگ گوگمل» در پیوند میدانند. ولی سرچشمههای این داوخواهی(ادعا) روشن نیست و خردههای بسیاری بر آن میتوان گرفت.
@AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان اکبر داناسرشت
۴- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #گاوگیل #دیگان
💫🐄 @AdabSar
بخش نخست
💫 «جشن گاوگیل» که به آن جشن درفشها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم میگویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در هزارههای گذشته برگزار میشد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینههای پیدایش آن ناشناخته است. جشن گاوگیل از جشنهای رازآمیز ایرانی است که با افسانههای بسیاری درآمیخته است. دیدگاههای «ابوریحان بیرونی» دربارهی این جشن از راه گفتوگوی وی با مردمان گرد آمده است. از اینرو هرآنچه گفته میشود گمانزدهایی دربارهی این روز است.
پژوهشگران ایرانی نوشتهاند از آنجا که این جشن در مهرروز برگزار میشد، پیدایش آن بیگمان با «فریدون گاو اوژن» در پیوند است.
💫 افسانههای پیدایش جشن گاوگیل
به گمان بسیار، این جشن با داستان فریدون و «گاو برمایون» پیوند دارد. فردید(منظور) از گاو برمایون و پرمایه یا رنگارنگ، دایهها و آدمیان پرشمار با باورها و اندیشههای گوناگون هستند که در پرورش فریدون دست داشتند. در افسانهپردازیها این آدمیان در یک گاو رنگین در جایگاه دایه بازنمایی شدهاند.
دربارهی جشن رازآلود گاوگیل گفته میشود چون «آژیدهاک»(ضحاک) بر ایران چیره شد، گاوهای «اثفیان» پدر فریدون را به تاراج برد. ولی در این روز فریدون بر آژیدهاک پیروز شد و گاوها را بازگرداند. اثفیان که مردی بخشنده و مردمدار بود با بازگشت گلههایش به مردم بخششها کرد و مردم هر سال این روز را جشن گرفتند.
یکی دیگر از گمانهای پیدایش جشن درامزینان این است که در این روز ایرانیان بر تورانیان پیروز شدند و گلههای پرشماری از گاو که به دست آنها افتاده بود پس گرفتند و مرزهای ایران و توران را نشانهگذاری کردند.
همچنین گفته شده که در این روز فریدون را از شیر گرفتند و او را سوار بر گاوی کردند. فریدون نیز گرزی داشت که سر گاو بر آن تراشیده شده بود.
در نوشتههای جسته و گریختهای گفته شده که این جشن ریشهی بابِلی دارد و جشن دیو و اهریمن است. زیرا در این روز اهریمن بر جمشید پیروز شد(همان چیرگی آژیدهاک). برخی نیز جشن اهریمن در این روز را با شکست «داریوش سوم» از «اسکندر» در «جنگ گوگمل» در پیوند میدانند. ولی سرچشمههای این داوخواهی(ادعا) روشن نیست و خردههای بسیاری بر آن میتوان گرفت.
@AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان اکبر داناسرشت
۴- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #گاوگیل #دیگان
💫🐄 @AdabSar
ادبسار
🐄🐂 جشن گاوگیل، افسانهای و رازآلود بخش نخست 💫 «جشن گاوگیل» که به آن جشن درفشها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم میگویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در هزارههای گذشته برگزار میشد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینههای پیدایش آن ناشناخته…
🐄🐂 جشن گاوگیل، افسانهای و رازآمیز
بخش دوم و پایانی
💫 جشن گاوگیل در مهرروز از دی(شانزدهم دی در گاهشمار باستان)، از جشنهای دلکش و پررمز و راز ایرانی است که در گذر از هزارهها ریشهی آن در هزارتوی افسانهها گم شد و تنها چند گمان از خود برای تشنگی و کنجکاوی ما بهجا گذاشت. ولی بیشک این جشن میتواند نشانهای از ارزش جانورانی چون گاو و گوسپند(گوسفند) در زندگی مردمان هزاران سال پیش باشد.
💫 آیینهای افسانهای جشن گاوگیل
گفته شده که ایرانیان روز جشن گاوگیل را با نوشیدن شیر تازهی گاو آغاز میکردند و بامداد پیش از هر سخنگفتنی «بِه» میخوردند و «ترنج» میبوییدند تا سالی فراخ و آسوده در پیش داشته باشند. یکی دیگر از آیینهای این جشن همچون بسیاری از جشنهای ایرانی برافروختن آتش بود. در بخشهایی از پاییندست البرز(کرج کنونی) به جشن درامزینان جشن گزنه هم میگفتند زیرا در این شب سوز و سرما بیداد میکرد.
در افسانهها گفته شده که در زمان جمشید وی یک کاکیل یا گاو نر سرکش را با سر آدم، چهرهی زیبا و تن سپید گاو دید که دستهای سوسن به دست داشت و میبویید. گاو از هفت گوهر ساخته شده بود و هرکه را میدید به نام میخواند و از امروز و آینده آگاهی میداد و شید(نور) خود را میپراکند. جمشید گفت: تو کیستی و چه میکنی؟ پاسخ داد: من بخت هستم و سپیدروزی و بخت میان مردم بخش(تقسیم) میکنم. جمشید پرسید که در چه هنگامی بخت در میان مردم بیشتر است؟ پاسخ داد: هنگامی که گاو در میان آسمان باشد. او پس از این گفتوگو میان آسمان پنهان شد.
پیشگویی از روی جایگاه ستارگان در این شب بسیار مِهند(مهم) بود. آنان باور داشتند که گاوی درخشان با شاخهایی از زر/تلا(طلا) و پاهایی از سیم(نقره) ماه را میکِشد، اندکزمانی در آسمان پدیدار و سپس پنهان میشود. هر که بتواند این گاو درخشان را ببیند آرزوهایش برآورده میشود. اگر این گاو بر بلندی کوهها پدید آید و دوبار بانگ زند سالی پر فراوانی و بدور از تنگدستی در پیش خواهد بود و اگر یکبار بانگ زند نشانهی خشکسالی است.
در باورهای فراگیری که تا امروز آمده، اگر کسی دو بار اتسه(عطسه) کند نشانهی فراوانی و شتاب در انجام کارها است و اگر یکبار اتسه کند نشانهی خوبی نیست و باید در انجام کار درنگ کرد. شمار اندکی از استورهشناسان گمان میکنند که میان «صبر» با «صور» و «ثور» پیوندی فراتر از دیسهی(شکل) نمادین واژگان هست و این باور امروزی، در افسانهای هزارههای گذشته ریشه دارد.
این جشن نامهای دیگری چون کاکثل و کاکتل هم دارد که ریشهی آن را به دیدن اخترنگارهی(صورت فلکی) گاو پیوند میدهند. ماه گاو(ثور، اردیبهشت) دومین ماه از ماههای دوازدهگانه است. گفتنی است ستایش گاو در میان بسیاری از هندوان ریشه در فرهنگ ایران باستان و باورهای هنباز(مشترک) این دو تیره دارد.
@AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان اکبر داناسرشت
۴- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
__________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #دیگان #گاوگیل
💫🐄 @AdabSar
بخش دوم و پایانی
💫 جشن گاوگیل در مهرروز از دی(شانزدهم دی در گاهشمار باستان)، از جشنهای دلکش و پررمز و راز ایرانی است که در گذر از هزارهها ریشهی آن در هزارتوی افسانهها گم شد و تنها چند گمان از خود برای تشنگی و کنجکاوی ما بهجا گذاشت. ولی بیشک این جشن میتواند نشانهای از ارزش جانورانی چون گاو و گوسپند(گوسفند) در زندگی مردمان هزاران سال پیش باشد.
💫 آیینهای افسانهای جشن گاوگیل
گفته شده که ایرانیان روز جشن گاوگیل را با نوشیدن شیر تازهی گاو آغاز میکردند و بامداد پیش از هر سخنگفتنی «بِه» میخوردند و «ترنج» میبوییدند تا سالی فراخ و آسوده در پیش داشته باشند. یکی دیگر از آیینهای این جشن همچون بسیاری از جشنهای ایرانی برافروختن آتش بود. در بخشهایی از پاییندست البرز(کرج کنونی) به جشن درامزینان جشن گزنه هم میگفتند زیرا در این شب سوز و سرما بیداد میکرد.
در افسانهها گفته شده که در زمان جمشید وی یک کاکیل یا گاو نر سرکش را با سر آدم، چهرهی زیبا و تن سپید گاو دید که دستهای سوسن به دست داشت و میبویید. گاو از هفت گوهر ساخته شده بود و هرکه را میدید به نام میخواند و از امروز و آینده آگاهی میداد و شید(نور) خود را میپراکند. جمشید گفت: تو کیستی و چه میکنی؟ پاسخ داد: من بخت هستم و سپیدروزی و بخت میان مردم بخش(تقسیم) میکنم. جمشید پرسید که در چه هنگامی بخت در میان مردم بیشتر است؟ پاسخ داد: هنگامی که گاو در میان آسمان باشد. او پس از این گفتوگو میان آسمان پنهان شد.
پیشگویی از روی جایگاه ستارگان در این شب بسیار مِهند(مهم) بود. آنان باور داشتند که گاوی درخشان با شاخهایی از زر/تلا(طلا) و پاهایی از سیم(نقره) ماه را میکِشد، اندکزمانی در آسمان پدیدار و سپس پنهان میشود. هر که بتواند این گاو درخشان را ببیند آرزوهایش برآورده میشود. اگر این گاو بر بلندی کوهها پدید آید و دوبار بانگ زند سالی پر فراوانی و بدور از تنگدستی در پیش خواهد بود و اگر یکبار بانگ زند نشانهی خشکسالی است.
در باورهای فراگیری که تا امروز آمده، اگر کسی دو بار اتسه(عطسه) کند نشانهی فراوانی و شتاب در انجام کارها است و اگر یکبار اتسه کند نشانهی خوبی نیست و باید در انجام کار درنگ کرد. شمار اندکی از استورهشناسان گمان میکنند که میان «صبر» با «صور» و «ثور» پیوندی فراتر از دیسهی(شکل) نمادین واژگان هست و این باور امروزی، در افسانهای هزارههای گذشته ریشه دارد.
این جشن نامهای دیگری چون کاکثل و کاکتل هم دارد که ریشهی آن را به دیدن اخترنگارهی(صورت فلکی) گاو پیوند میدهند. ماه گاو(ثور، اردیبهشت) دومین ماه از ماههای دوازدهگانه است. گفتنی است ستایش گاو در میان بسیاری از هندوان ریشه در فرهنگ ایران باستان و باورهای هنباز(مشترک) این دو تیره دارد.
@AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان اکبر داناسرشت
۴- جشنها و آیینهای ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
__________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #دیگان #گاوگیل
💫🐄 @AdabSar
🕊 بهمنگان، جشن خردورزی
بخش نخست
🕊🌱 بهمنگان از واژهی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک و بهمنگان جشنی در ستایش درستکاری است. بهمن در آیینهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست.
«فرهنگ مهر» در نیپیک(کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش فرشتهی اهورامزدا، هریک پاسدار زیستبوم(محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در جشن بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🕊🌱 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از فرشتهی وهومن یاری میگرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه(اورمزد) نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن(اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی(معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک(مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🕊🌱 «خروس» نشان ویژهی بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش(از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود. در زمان صفویان برخی از آیینهای آن زنده شد.
🕊🌱 جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود.
🌿 @AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
__________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_بهمنگان #بهمنگان
یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
plink.ir/xDhei
🌿 @AdabSar
بخش نخست
🕊🌱 بهمنگان از واژهی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک و بهمنگان جشنی در ستایش درستکاری است. بهمن در آیینهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست.
«فرهنگ مهر» در نیپیک(کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش فرشتهی اهورامزدا، هریک پاسدار زیستبوم(محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در جشن بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🕊🌱 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از فرشتهی وهومن یاری میگرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه(اورمزد) نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن(اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی(معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک(مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🕊🌱 «خروس» نشان ویژهی بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش(از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود. در زمان صفویان برخی از آیینهای آن زنده شد.
🕊🌱 جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود.
🌿 @AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
__________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_بهمنگان #بهمنگان
یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
plink.ir/xDhei
🌿 @AdabSar
🕊 بهمنگان، پاسداشت جانوران سودمند
بخش دوم و پایانی
🕊🌱 جشن بهمنگان جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیینهای این جشن با گذشت هزارهها دستخوش دگرگونیهایی شد.
🕊🌱 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن جشن بهمانگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، نماد نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیینهای بهمنگان بود ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد. زیرا ابوریحان بیرونی نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ(سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که میتواند همان دانگو باشد.
🕊🌱 بیرونی نوشته است: ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی(تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس(شیراز کنونی) نیز از بُنشَن(حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر فراموشی چیره شوند.
در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
🕊🌱 «اسدی توسی» در نیپیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🕊🌱 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاحالفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
🌱🕊 @AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
__________________
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
فرتور(عکس):سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان
yon.ir/Adabsar01
🌱🕊 @AdabSar
بخش دوم و پایانی
🕊🌱 جشن بهمنگان جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیینهای این جشن با گذشت هزارهها دستخوش دگرگونیهایی شد.
🕊🌱 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن جشن بهمانگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، نماد نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیینهای بهمنگان بود ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد. زیرا ابوریحان بیرونی نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ(سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که میتواند همان دانگو باشد.
🕊🌱 بیرونی نوشته است: ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی(تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس(شیراز کنونی) نیز از بُنشَن(حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر فراموشی چیره شوند.
در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
🕊🌱 «اسدی توسی» در نیپیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🕊🌱 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاحالفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
🌱🕊 @AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
__________________
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
فرتور(عکس):سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان
yon.ir/Adabsar01
🌱🕊 @AdabSar
🌅 @AdabSar
بهنوروز نو شاهِ گیتیفروز
بر آن تخت بنشست پیروز روز
فردوسی (از شاهنامهی بروخیم)
«جشن نوروز» در پارسی امروز به مانک روز نو و روز شادمانی همگانی و زُتانی (ملی) از واژهی یسن/یسینَه اوستایی به یادگار مانده است. این واژه در پهلوی یَزشَن به مانک ستایش و پرستش است زیرا همهی جشن روزها در ایران باستان دینی بوده است.(آرمان از دینی در اینجا نه اینکه خدایی باشند ولی با میانجیگری و برای تواناییهای اهورایی بود. امروز این نماها رنگ باخته است.) برای ما بررسی این پدیدهی باستانی در این نوشتار کوتاه با همهی نمودها و نمادهای نوروزی انجامپذیر نیست.
واژهی نوروز، از پارسی میانه nwklwc (آوانویسی: nōgrōz) و برگرفته از زبان اوستایی است. نویسندگان، برابر اوستایی آن را navaka raocah گمان میکنند.
امروزه در پارسی این واژه در دو چَم بهکار میرود:
۱- نوروز همگانی: روز آغاز ترازینه (اعتدال) بهاری،برابری شب و روز و آغاز سال نو
۲- نوروز ویژه: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»
ایرانیان باستان از نوروز به فرنام «ناوا سرِدا» به مانک سال نو یاد میکردند. مردمان ایرانی آسیای میانه مانند سغدیان و خوارزمیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به مانک سال نو مینامیدند.
در نوشتههای گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با نوشتار No, Now, Nov وNew Naw و بخش دوم آن به نمای Ruz, Rooz و Rouz نوشته شده است. در برخی از فتادههای (موارد) این دو بخش پشت سر هم و در برخی نیز جداگانه نوشته میشوند. در کشورهای گوناگون خوانش نوروز ناهمسان است. در شهر «لکنو» هند که هر ساله نوروز برگزار میشود و هفتهنامهای هم با نام نوروز دارد، آن را به نمایNauroz میخوانند که به گویش پارسی دری نزدیک است. به باور احسان یارشاطر، بنیادگذار دانشنامهی ایرانیکا، نگارش این واژه در نویسه(الفبا)ی لاتین با نگاه به شیوهی آواشناسی، به دیسهی(شکل) Nowruz پیشنهاد میشود. این دیسه از واژهی نوروز هماکنون در نوشتههای یونسکو و بسیاری از نوشتههای رامیاری (سیاسی) بهکار میرود.
نوروز در پارسی میانه /no:g ro:z/ بودهاست. در ایران این واژه به نمای [nou̯ɾu:z] (در گفتار کوچه و بازار، [no:ɾu:z])، در افغانستان به نمای [næu̯ɾo:z] و در تاجیکستان به نمای[næu̯ɾʉz] یا [næu̯ɾɵz] خوانده میشود.
با اینکه در اوستا، کهنترین نسک (کتاب) ایرانی نامی از نوروز نیست، ولی بیشتر گاهدادنویسان (مورخان) جمشید پادشاه پیشدادی را پایهگذار نوروز و آیینهای نیکو دانستهاند.
پیدایش نوروز
با برپایی آیینهای اندرگاه، پنجهوه، بهیزک، فرَوَهران، فروردگان، آفرینگان، گاهنبارهای ایرانی و گاهنبارهای مردمان دیگر و برابرکرد (مطابقت) آنها با جشنهای ششگانهی گاهشمار نوروزی، پیشکشیها، کِشتورزی نوروزی، رامشها و سرایشها، برتری آن بر مهرگان، باردادن شاهان، نوروز همگانی و نوروز ویژه، گزارهها و تازهها به همراه ادبسار(ادبیات) نوروزی، گمانه میرود که این جشن بر پا گردیده است. پس از این روز سراسر جشن است. #نوروز در زبان عربی به ریخت پارسی آن و همچنین به گونهی نیروز بهکار رفته است. در سرودهای از ابونواس آمده است:
بحق المهرجان و نوک روز
و فرخروز و آبسال الکبیس
باز نمود این جشن در باور ایرانیان باستان بدینگونه است:
اهورامزدا پیش از پدید آوردن جهان گیتیک (مادی)، جهان مینوی را آفرید و در آن نماهای گوناگون جهان هستی را ساخت. اهورامزدا این جهان را به یاری شش مَهین فرشته میگرداند. پس از او امشاسپندان، فرَوَشیها یا مینَویها نگهبان هستند. آنان بسیارند و سراسر آسمان ایران را این فرشتگان فرا گرفتهاند.
✍نویسنده و فرستنده #بزرگمهر_صالحی
📚 بازخَنها:
۱- نوروز و تاریخچهی آن #پرویز_ذکایی
۲- الآثار و الباقیه برگردان #محمد_داناسرشت
۳- التفیهم #ابوریحان_بیرونی، ویرایش #جلاالدین_همایی
۴- شاهنامهی بروخیم چاپ تهران
🌅 @AdabSar
بهنوروز نو شاهِ گیتیفروز
بر آن تخت بنشست پیروز روز
فردوسی (از شاهنامهی بروخیم)
«جشن نوروز» در پارسی امروز به مانک روز نو و روز شادمانی همگانی و زُتانی (ملی) از واژهی یسن/یسینَه اوستایی به یادگار مانده است. این واژه در پهلوی یَزشَن به مانک ستایش و پرستش است زیرا همهی جشن روزها در ایران باستان دینی بوده است.(آرمان از دینی در اینجا نه اینکه خدایی باشند ولی با میانجیگری و برای تواناییهای اهورایی بود. امروز این نماها رنگ باخته است.) برای ما بررسی این پدیدهی باستانی در این نوشتار کوتاه با همهی نمودها و نمادهای نوروزی انجامپذیر نیست.
واژهی نوروز، از پارسی میانه nwklwc (آوانویسی: nōgrōz) و برگرفته از زبان اوستایی است. نویسندگان، برابر اوستایی آن را navaka raocah گمان میکنند.
امروزه در پارسی این واژه در دو چَم بهکار میرود:
۱- نوروز همگانی: روز آغاز ترازینه (اعتدال) بهاری،برابری شب و روز و آغاز سال نو
۲- نوروز ویژه: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»
ایرانیان باستان از نوروز به فرنام «ناوا سرِدا» به مانک سال نو یاد میکردند. مردمان ایرانی آسیای میانه مانند سغدیان و خوارزمیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به مانک سال نو مینامیدند.
در نوشتههای گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با نوشتار No, Now, Nov وNew Naw و بخش دوم آن به نمای Ruz, Rooz و Rouz نوشته شده است. در برخی از فتادههای (موارد) این دو بخش پشت سر هم و در برخی نیز جداگانه نوشته میشوند. در کشورهای گوناگون خوانش نوروز ناهمسان است. در شهر «لکنو» هند که هر ساله نوروز برگزار میشود و هفتهنامهای هم با نام نوروز دارد، آن را به نمایNauroz میخوانند که به گویش پارسی دری نزدیک است. به باور احسان یارشاطر، بنیادگذار دانشنامهی ایرانیکا، نگارش این واژه در نویسه(الفبا)ی لاتین با نگاه به شیوهی آواشناسی، به دیسهی(شکل) Nowruz پیشنهاد میشود. این دیسه از واژهی نوروز هماکنون در نوشتههای یونسکو و بسیاری از نوشتههای رامیاری (سیاسی) بهکار میرود.
نوروز در پارسی میانه /no:g ro:z/ بودهاست. در ایران این واژه به نمای [nou̯ɾu:z] (در گفتار کوچه و بازار، [no:ɾu:z])، در افغانستان به نمای [næu̯ɾo:z] و در تاجیکستان به نمای[næu̯ɾʉz] یا [næu̯ɾɵz] خوانده میشود.
با اینکه در اوستا، کهنترین نسک (کتاب) ایرانی نامی از نوروز نیست، ولی بیشتر گاهدادنویسان (مورخان) جمشید پادشاه پیشدادی را پایهگذار نوروز و آیینهای نیکو دانستهاند.
پیدایش نوروز
با برپایی آیینهای اندرگاه، پنجهوه، بهیزک، فرَوَهران، فروردگان، آفرینگان، گاهنبارهای ایرانی و گاهنبارهای مردمان دیگر و برابرکرد (مطابقت) آنها با جشنهای ششگانهی گاهشمار نوروزی، پیشکشیها، کِشتورزی نوروزی، رامشها و سرایشها، برتری آن بر مهرگان، باردادن شاهان، نوروز همگانی و نوروز ویژه، گزارهها و تازهها به همراه ادبسار(ادبیات) نوروزی، گمانه میرود که این جشن بر پا گردیده است. پس از این روز سراسر جشن است. #نوروز در زبان عربی به ریخت پارسی آن و همچنین به گونهی نیروز بهکار رفته است. در سرودهای از ابونواس آمده است:
بحق المهرجان و نوک روز
و فرخروز و آبسال الکبیس
باز نمود این جشن در باور ایرانیان باستان بدینگونه است:
اهورامزدا پیش از پدید آوردن جهان گیتیک (مادی)، جهان مینوی را آفرید و در آن نماهای گوناگون جهان هستی را ساخت. اهورامزدا این جهان را به یاری شش مَهین فرشته میگرداند. پس از او امشاسپندان، فرَوَشیها یا مینَویها نگهبان هستند. آنان بسیارند و سراسر آسمان ایران را این فرشتگان فرا گرفتهاند.
✍نویسنده و فرستنده #بزرگمهر_صالحی
📚 بازخَنها:
۱- نوروز و تاریخچهی آن #پرویز_ذکایی
۲- الآثار و الباقیه برگردان #محمد_داناسرشت
۳- التفیهم #ابوریحان_بیرونی، ویرایش #جلاالدین_همایی
۴- شاهنامهی بروخیم چاپ تهران
🌅 @AdabSar
ادبسار
🌿🌺 پیوند دادن جشنها به بزرگان ایران کهن گریزناپذیر است و پیدایش #نوروز نیز در داستانها با جمشید پیشدادی بیشترین پیوند را دارد. در استورهی جمشید و بر پایهی آنچه در اوستا آمده، اهورامزدا جمشید را از آمدن زمستانی سخت آگاه کرد. به دستور اهورامزدا، جمشید مردم…
💃🏻🪕
افسانههای شگفتانگیز دربارهی جمشید و پدید آمدن نوروز با یکی دو داستان پایان نمییابد.
میگویند ابلیس فراوانی را از میان برده و مردم را بیمار و آزمند(حریص) کرده بود بهگونهای که هرچه خوراک میخوردند و مینوشیدند، سیر نمیشدند. ابلیس، باد را نیز نمیگذاشت بوزد تا درختان نرویند و جهان نابود شود. پس جمشید به دستور و راهنمایی خدا به سوی خانهی ابلیس در نیمروز(جنوب) رهسپار شد. برخی میگویند بهسوی اپاختر(شمال) رفت و دیرگاهی بهاندازهی سیزده زمستان آنجا ماند تا بتواند ترفند ابلیس را نابود کند. آن را به دوزخ(جهنم) نیز همانند کردهاند. آنگاه فراوانی و سیری به زندگی مردم بازگشت و از گرفتاری رهیدند. جمشید به میان مردم بازگشت و همزمان آفتاب تابید و مردم از تابش دو آفتاب در شگفت شدند. در این روز درختان و چوبهای خشک نیز سبز شدند و مردم گفتند روزی نو رسیده است. پس مردم در تشتی جو کاشتند و از آن پس کاشتن هفت غله در نوروز در میان ایرانیان پایدار ماند.
در این روز جمشید دستور داد دخمههای کهنه را خراب کنند و دخمههای تازه نسازند و چون مرگومیر از میان مردم رفته است.
یک دیدگاه دیگر این است که جمشید دستور داد گوردخمهها را ویران کنند و خاک را با مردار آدم و جانور نیالایند. پس مردگان را در دشتها رها سازند تا خوراک جانوران شود و استخوان خشکیدهی آنان را در استودان(استخواندان)هایی از سفال یا شکاف کوهها پنهان کنند.
خداوند این دستور را پسندید و مردم سرزمین جمشید را از مرگ و بیماری رهانید و در این زمان، زمین سهبرابر بزرگتر شد.
به بالین تهمورس آمد دوان
مر آن مرده را پاک کرد آن زمان
پس آنگه ستودانش کرده بلند
نهاد اندرو آن شه دیو بند
بنای ستودان از آن روزگار
پدیدار گشت زان شهریار
تا اینکه آژیدهاک(ضحاک) خواهرزاده او پیدا شد و جم را کشت و بر کشورش چیره شد.
افسانهی دیگر پیدایش دبیره به دست جمشید است. پس از آن که وی توانست بنویسد، به مردم مژده داد که روش او خداوند را خشنود کرده و به پاداش آن، از این پس مرگ، سرما، گرما و رشک در میان مردم نخواهد بود.
روز ششم فروردین، نماد پایان یافتن روزهای ششگانهی آفرینش و جشن #نوروز بزرگ در ایران باستان بود. بر پایهی افسانهها در این روز خداوند مشتری را آفرید و ۷۲ رویداد فرخنده در این روز رخ داد و جشنهایی چون هفدرو، اسپیدانوشت، امید، آغاز شهرمندی و… برپا شدند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: زینالاخبار #گردیزی، آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی و گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
b2n.ir/r91897
دربارهی جشنهای بزرگ ششم فروردین بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/16007
افسانههای شگفتانگیز دربارهی جمشید و پدید آمدن نوروز با یکی دو داستان پایان نمییابد.
میگویند ابلیس فراوانی را از میان برده و مردم را بیمار و آزمند(حریص) کرده بود بهگونهای که هرچه خوراک میخوردند و مینوشیدند، سیر نمیشدند. ابلیس، باد را نیز نمیگذاشت بوزد تا درختان نرویند و جهان نابود شود. پس جمشید به دستور و راهنمایی خدا به سوی خانهی ابلیس در نیمروز(جنوب) رهسپار شد. برخی میگویند بهسوی اپاختر(شمال) رفت و دیرگاهی بهاندازهی سیزده زمستان آنجا ماند تا بتواند ترفند ابلیس را نابود کند. آن را به دوزخ(جهنم) نیز همانند کردهاند. آنگاه فراوانی و سیری به زندگی مردم بازگشت و از گرفتاری رهیدند. جمشید به میان مردم بازگشت و همزمان آفتاب تابید و مردم از تابش دو آفتاب در شگفت شدند. در این روز درختان و چوبهای خشک نیز سبز شدند و مردم گفتند روزی نو رسیده است. پس مردم در تشتی جو کاشتند و از آن پس کاشتن هفت غله در نوروز در میان ایرانیان پایدار ماند.
در این روز جمشید دستور داد دخمههای کهنه را خراب کنند و دخمههای تازه نسازند و چون مرگومیر از میان مردم رفته است.
یک دیدگاه دیگر این است که جمشید دستور داد گوردخمهها را ویران کنند و خاک را با مردار آدم و جانور نیالایند. پس مردگان را در دشتها رها سازند تا خوراک جانوران شود و استخوان خشکیدهی آنان را در استودان(استخواندان)هایی از سفال یا شکاف کوهها پنهان کنند.
خداوند این دستور را پسندید و مردم سرزمین جمشید را از مرگ و بیماری رهانید و در این زمان، زمین سهبرابر بزرگتر شد.
به بالین تهمورس آمد دوان
مر آن مرده را پاک کرد آن زمان
پس آنگه ستودانش کرده بلند
نهاد اندرو آن شه دیو بند
بنای ستودان از آن روزگار
پدیدار گشت زان شهریار
تا اینکه آژیدهاک(ضحاک) خواهرزاده او پیدا شد و جم را کشت و بر کشورش چیره شد.
افسانهی دیگر پیدایش دبیره به دست جمشید است. پس از آن که وی توانست بنویسد، به مردم مژده داد که روش او خداوند را خشنود کرده و به پاداش آن، از این پس مرگ، سرما، گرما و رشک در میان مردم نخواهد بود.
روز ششم فروردین، نماد پایان یافتن روزهای ششگانهی آفرینش و جشن #نوروز بزرگ در ایران باستان بود. بر پایهی افسانهها در این روز خداوند مشتری را آفرید و ۷۲ رویداد فرخنده در این روز رخ داد و جشنهایی چون هفدرو، اسپیدانوشت، امید، آغاز شهرمندی و… برپا شدند.
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از: زینالاخبار #گردیزی، آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی و گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
b2n.ir/r91897
دربارهی جشنهای بزرگ ششم فروردین بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/16007
ادبسار
💃🏻🪕 افسانههای شگفتانگیز دربارهی جمشید و پدید آمدن نوروز با یکی دو داستان پایان نمییابد. میگویند ابلیس فراوانی را از میان برده و مردم را بیمار و آزمند(حریص) کرده بود بهگونهای که هرچه خوراک میخوردند و مینوشیدند، سیر نمیشدند. ابلیس، باد را نیز نمیگذاشت…
🔮⭐️
افسانههای #نوروز خواندنی و همچون دیگر افسانهها آمیخته با بزرگنمایی هستند. در نوشتارهای پهلوی آمده است که اهورامزدا در پاسخ به زرتشت که پرسید چرا مردم «خورداد روز» از نوروز را گرامیتر میدارند، گفت: «زیرا به خردادروز فروردین جهانیان را جان دادم و ایران و ایرانیان را پدید آوردم.» خورداد/خرداد روز، نام روز ششم هر ماه بود.
همچنین آمده است که در این روز هوشنگ و کیومرث پدید آمدند و در همین روز کیومرث «ارزور» را نابود کرد. ارزور پسر اهریمن بود که اندیشهی نابودی کیومرث را داشت. سپس کیومرث اهریمن دروغ را برای سیسال دور کرد و یا در بند کرد. این بخش از افسانه به درستی روشن نیست.
در خرداد روز از فروردین بود که مهر و مهربانی از زمین رویید و جمشید به جهان جوانی بیپایان داد.
در این روز ویژگیهای پستی و نامردمی در میان مردم نکوهیده شد.
آژیدهاک(ضحاک) به دست سام نریمان و افراسیاب به دست کیخسرو سیاوشان کشته شدند و به دنبال آن کیخسرو به بهشت رفت. رخدادهای بسیار دیگری نیز برای این روز برشمردهاند که بر پایهی گاهداد(تاریخ) در روزهای دیگری از سال رخ دادهاند. در چنین روزی زرتشت به پیامبری رسید و گشتاسپ از او پشتیبانی کرد.
b2n.ir/h23686
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی و جشنهای ملی ایرانیان #هاشم_رضی
🔮⭐️ @AdabSar
افسانههای #نوروز خواندنی و همچون دیگر افسانهها آمیخته با بزرگنمایی هستند. در نوشتارهای پهلوی آمده است که اهورامزدا در پاسخ به زرتشت که پرسید چرا مردم «خورداد روز» از نوروز را گرامیتر میدارند، گفت: «زیرا به خردادروز فروردین جهانیان را جان دادم و ایران و ایرانیان را پدید آوردم.» خورداد/خرداد روز، نام روز ششم هر ماه بود.
همچنین آمده است که در این روز هوشنگ و کیومرث پدید آمدند و در همین روز کیومرث «ارزور» را نابود کرد. ارزور پسر اهریمن بود که اندیشهی نابودی کیومرث را داشت. سپس کیومرث اهریمن دروغ را برای سیسال دور کرد و یا در بند کرد. این بخش از افسانه به درستی روشن نیست.
در خرداد روز از فروردین بود که مهر و مهربانی از زمین رویید و جمشید به جهان جوانی بیپایان داد.
در این روز ویژگیهای پستی و نامردمی در میان مردم نکوهیده شد.
آژیدهاک(ضحاک) به دست سام نریمان و افراسیاب به دست کیخسرو سیاوشان کشته شدند و به دنبال آن کیخسرو به بهشت رفت. رخدادهای بسیار دیگری نیز برای این روز برشمردهاند که بر پایهی گاهداد(تاریخ) در روزهای دیگری از سال رخ دادهاند. در چنین روزی زرتشت به پیامبری رسید و گشتاسپ از او پشتیبانی کرد.
b2n.ir/h23686
🖋 خوانش و نگارش: #پریسا_امام_وردیلو
برگرفته از آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی و جشنهای ملی ایرانیان #هاشم_رضی
🔮⭐️ @AdabSar
🌱🌷 ایرانشناسان در این دیدگاه که جشن #سیزده_بدر پیوندی با بدشگونی شمارهی ۱۳ ندارد، همنوا هستند. با این همه، چرا این باور در برخی از ایرانیان رواگمند شده است؟
پیشینهی آن به روزگار صفویه و زمانی برمیگردد که پای اروپاییها به ایران باز شد و باورهای درست و نادرست خود را به ایران آوردند که یکی از این باورها، بدشگونی برخی شمارهها مانند سیزده است.
یکی از برجستهترین بازخنهای(منابع) ایرانی که نزدیکترین روشننمایی دربارهی روز سیزدهم سال را دارد «آثار الباقیه» #ابوریحان_بیرونی است. این انگارشدان(ریاضیدان) و ستارهشناس ایرانی، آغاز گاهشماری و تاریخ دودمانهای گوناگون را بررسی کرده و در کنارش روزهای سال را بر پایهی خجستگی و بدشگونی در یک زیگ(جدول) بخشبندی کرده است و روز سیزدهم در نوشتهی او خجسته یاد شده است.*
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
*پینوشت: خوشبختانه امروز همین باور نیک و بد(سعد و نحس) بودن روزها نیز به پشتوانهی خرد و روشناندیشی رنگ باخته است.
🌷 @AdabSar 🌱
پیشینهی آن به روزگار صفویه و زمانی برمیگردد که پای اروپاییها به ایران باز شد و باورهای درست و نادرست خود را به ایران آوردند که یکی از این باورها، بدشگونی برخی شمارهها مانند سیزده است.
یکی از برجستهترین بازخنهای(منابع) ایرانی که نزدیکترین روشننمایی دربارهی روز سیزدهم سال را دارد «آثار الباقیه» #ابوریحان_بیرونی است. این انگارشدان(ریاضیدان) و ستارهشناس ایرانی، آغاز گاهشماری و تاریخ دودمانهای گوناگون را بررسی کرده و در کنارش روزهای سال را بر پایهی خجستگی و بدشگونی در یک زیگ(جدول) بخشبندی کرده است و روز سیزدهم در نوشتهی او خجسته یاد شده است.*
✍ فرستنده #بزرگمهر_صالحی
*پینوشت: خوشبختانه امروز همین باور نیک و بد(سعد و نحس) بودن روزها نیز به پشتوانهی خرد و روشناندیشی رنگ باخته است.
🌷 @AdabSar 🌱
Forwarded from ادبسار
✨🌍 جنبشی که در سدهی کنونی در میان پارسیزبانان ایران برای واژهگزینی آغاز شده است، کار تازهای نیست. دانشمندان ایرانی در نخستین سدههای پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیدهاند. «ابوریحان بیرونی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژهگزینی دانشیک(علمی) در زبان پارسی بودند. برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینهای از واژگان نژاده (اصیل) و خوشساخت زبان پارسی است. نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند. او در الجماهر نامهای گوهرها و توپالها(فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آنها برابرسازی کرده است. بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش(ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند. او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک(علمی) پارسی را پرمایهتر ساخته است. بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستارهشناسی و رایگری(ریاضی) کاربرد داشتند. برابرهای پارسی برگزیدهی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامهی علائی» گاهی همسانند. برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشتههای کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = استوانه قائم
ستارهیاب = اسطرلاب
آبگیر = برکه، بطیحه
دندانه = تضریس
آموختن = تعلم
آموزیدن = تعلیم
جدا کردن = تمیز دادن
بازداشتن = حبس/ توقیف
زاویه گشاده = زاویه منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = سبّاح
آغازیدن = شروع کردن
آفتاب = شمس
آتش آسمانی = صاعقه
تابستانی = صیفی
ستوردان/ ستورگاه = طویله
داروی زهری = دوای سمی
زاویه تیز = زاویه حاده
شاخ = فرع
تابستانگاه = فصل و موقع تابستان
کاریز = قنات
ستارگان ابری = کواکب سحابی
ستاره رونده = کوکب سيار
کیوان = زحل
باری = لااقل
راست پهلو = متساوی الاضلاع
نمودار = مثال/ شاهد
کاردار = عامل
تاوان = غرامت
بهرام = مریخ
پیشدستی = مسابقت و مبادرت
میانگی = معتدل
کشتیبان = ملاح
گورپاشیدن = نبش قبر
کیش = نحله
نماز پیشین = نماز ظهر
نماز دیگر = نماز عصر
مویه = نوحه و زاری
میانگاه = وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، علی مصریان
بازنویسی و برگردان به پارسی پاک: #پریسا_امام_وردیلو
@AdabSar
📚📐✨🌍
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = استوانه قائم
ستارهیاب = اسطرلاب
آبگیر = برکه، بطیحه
دندانه = تضریس
آموختن = تعلم
آموزیدن = تعلیم
جدا کردن = تمیز دادن
بازداشتن = حبس/ توقیف
زاویه گشاده = زاویه منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = سبّاح
آغازیدن = شروع کردن
آفتاب = شمس
آتش آسمانی = صاعقه
تابستانی = صیفی
ستوردان/ ستورگاه = طویله
داروی زهری = دوای سمی
زاویه تیز = زاویه حاده
شاخ = فرع
تابستانگاه = فصل و موقع تابستان
کاریز = قنات
ستارگان ابری = کواکب سحابی
ستاره رونده = کوکب سيار
کیوان = زحل
باری = لااقل
راست پهلو = متساوی الاضلاع
نمودار = مثال/ شاهد
کاردار = عامل
تاوان = غرامت
بهرام = مریخ
پیشدستی = مسابقت و مبادرت
میانگی = معتدل
کشتیبان = ملاح
گورپاشیدن = نبش قبر
کیش = نحله
نماز پیشین = نماز ظهر
نماز دیگر = نماز عصر
مویه = نوحه و زاری
میانگاه = وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، علی مصریان
بازنویسی و برگردان به پارسی پاک: #پریسا_امام_وردیلو
@AdabSar
📚📐✨🌍
✨🌍 جنبشی که در سدهی کنونی در میان پارسیزبانان ایران برای واژهگزینی آغاز شده است، کار تازهای نیست. دانشمندان ایرانی در نخستین سدههای پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیدهاند. «ابوریحان بیرونی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژهگزینی دانشیک(علمی) در زبان پارسی بودند. برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینهای از واژگان نژاده (اصیل) و خوشساخت زبان پارسی است. نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند. او در الجماهر نامهای گوهرها و توپالها(فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آنها برابرسازی کرده است. بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش(ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند. او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک(علمی) پارسی را پرمایهتر ساخته است. بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستارهشناسی و رایگری(ریاضی) کاربرد داشتند. برابرهای پارسی برگزیدهی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامهی علائی» گاهی همسانند. برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشتههای کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = #استوانه_قائم
ستارهیاب = #اسطرلاب
آبگیر = #برکه ، #بطیحه
دندانه = #تضریس
آموختن = #تعلم
آموزیدن = #تعلیم
جدا کردن = #تمیز_دادن
بازداشتن = #حبس #توقیف
زاویه گشاده = #زاویه_منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = #سبّاح
آغازیدن = #شروع_کردن
آفتاب = #شمس
آتش آسمانی = #صاعقه
تابستانی = #صیفی
ستوردان/ ستورگاه = #طویله
داروی زهری = #دوای_سمی
زاویه تیز = #زاویه_حاده
شاخ = #فرع
تابستانگاه = #فصل_تابستان
کاریز = #قنات
ستارگان ابری = #کواکب_سحابی
ستاره رونده = #کوکب_سيار
کیوان = #زحل
باری = #لااقل
راست پهلو = #متساوی_الاضلاع
نمودار = #مثال #شاهد
کاردار = #عامل
تاوان = #غرامت
بهرام = #مریخ
پیشدستی = #مسابقت و #مبادرت
میانگی = #معتدل
کشتیبان = #ملاح
گورپاشیدن = #نبش_قبر
کیش = #نحله
نماز پیشین = #نماز_ظهر
نماز دیگر = #نماز_عصر
مویه = #نوحه و زاری
میانگاه = #وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، «علی مصریان»
بازنویسی و برگردان به پارسی: #پریسا_امام_وردیلو
@AdabSar
📚📐✨🌍
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = #استوانه_قائم
ستارهیاب = #اسطرلاب
آبگیر = #برکه ، #بطیحه
دندانه = #تضریس
آموختن = #تعلم
آموزیدن = #تعلیم
جدا کردن = #تمیز_دادن
بازداشتن = #حبس #توقیف
زاویه گشاده = #زاویه_منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = #سبّاح
آغازیدن = #شروع_کردن
آفتاب = #شمس
آتش آسمانی = #صاعقه
تابستانی = #صیفی
ستوردان/ ستورگاه = #طویله
داروی زهری = #دوای_سمی
زاویه تیز = #زاویه_حاده
شاخ = #فرع
تابستانگاه = #فصل_تابستان
کاریز = #قنات
ستارگان ابری = #کواکب_سحابی
ستاره رونده = #کوکب_سيار
کیوان = #زحل
باری = #لااقل
راست پهلو = #متساوی_الاضلاع
نمودار = #مثال #شاهد
کاردار = #عامل
تاوان = #غرامت
بهرام = #مریخ
پیشدستی = #مسابقت و #مبادرت
میانگی = #معتدل
کشتیبان = #ملاح
گورپاشیدن = #نبش_قبر
کیش = #نحله
نماز پیشین = #نماز_ظهر
نماز دیگر = #نماز_عصر
مویه = #نوحه و زاری
میانگاه = #وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، «علی مصریان»
بازنویسی و برگردان به پارسی: #پریسا_امام_وردیلو
@AdabSar
📚📐✨🌍
🌱☀️ نوروز در ایران چگونه سپری میشد؟
🌱☀️ نوروز، جشن نوگشت سال و جشن آفرینش، بزرگترین و باشکوهترین جشن سال شمرده میشد که با جشنهایی در روزهای پایانی اسپندماه و برافروختن آتش به پیشواز آن میرفتند و با سیزدهبهدر با آن بدرود میگفتند؛ هرچند که سیزدهبهدر پایانبخش جشنهای نوروز نبود.
در ایران باستان جشنهای نوروز چندین بخش داشت.
🌱☀️ بر پایهی شناختهشدهترین بخشبندی، روز نخست فروردین(اورمزد روز)، آغاز نوروز کوچک بود و ایرانیان تا روز سوم به دید و بازدید با خویشاوندان، بزرگان خانواده و شادباشگویی میپرداختند.
🌱☀️ روز سوم تا ششم نوروز، زمان برگزاری دید و بازدیدها، جشنهای گروهی و بزرگداشت ایزدی رپیتوین/رپیثوین بود. این ایزد نگهبان گرمای زمین و گرمای نیمهی روز بود و جشن ریپتوین برای شادمانی بازگشت او برگزار میشد. گویا زرتشتیان باستان این جشن را همزمان با اورمزد روز(آغاز نوروز) برگزار میکردند.
🌱☀️ از ششم تا نهم فروردین بزرگترین جشنهای نوروزی برگزار میشدند. ششم این ماه، جشن بزرگ خوردادگان و آغاز نوروز بزرگ بود. به روز ششم فروردین، روز امید نیز گفته میشد که در آن روز ایزد یکتا سپیدبختی، نیکروزی و فراوانی سال نو را به مردم پیشکش میکرد. جشنهای شادباشنویسی در این سه روز برگزار میشد. همچنین ششم فروردین زادروز نمادین زرتشت، پیامبر ایرانی است.
🌱☀️ روزهای نهم تا دوازدهم فروردین زمان دیدارهای همگانی پادشاهان با مردم، گوش سپردن به نیازهای آنان و برآوردن خواستهها بود.
گمان میرود که این زمانبندی در زمان هخامنشیان به گونهی دیگری بود. پادشاهان هخامنشی شش روز نخست نوروز را در کنار مردم بودند و پس از آن به نزدیکان خود رسیدگی میکردند. بهویژه که جشن آغاز نوروز را نیز همگانی و در تختجمشید برگزار میکردند.
🌱☀️ سیزدهم تا نوزدهم نوروز، زمان گردش در باغها، بوستانها، بهرهبردن از زیباییهای زیستبوم و پایکوبی بود. شادمانی و پایکوبی(رقص) در گردشگاهها در روز سیزدهبهدر بهجا مانده از این آیین است.
🌱☀️ روزهای نوزدهم تا بیستویکم نیز جشن فروردینگان برای شادی روان درگذشتگان برگزار میشد.
🌱☀️ جشنهای شنبهگردش و چهارشنبه نخست سال(که هر دو جشن گردشگاه و همچون سیزدهبهدر بود) در سدههای گذشته به این جشنها افزوده شدند. جشن آبانگاه(در روز دهم فروردین و برای بارش باران)، جشن سروشگان در روز هفدهم فروردین و نیایش شاه ورهرام در بیستم این ماه، از دیگر جشنهای فروردین و در پیوند با #نوروز بودند.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
۳- نوشتارهای پژوهشی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- آثارالباقیه و التفهیم #ابوریحان_بیرونی
☀️🌱 @AdabSar
🌱☀️ نوروز، جشن نوگشت سال و جشن آفرینش، بزرگترین و باشکوهترین جشن سال شمرده میشد که با جشنهایی در روزهای پایانی اسپندماه و برافروختن آتش به پیشواز آن میرفتند و با سیزدهبهدر با آن بدرود میگفتند؛ هرچند که سیزدهبهدر پایانبخش جشنهای نوروز نبود.
در ایران باستان جشنهای نوروز چندین بخش داشت.
🌱☀️ بر پایهی شناختهشدهترین بخشبندی، روز نخست فروردین(اورمزد روز)، آغاز نوروز کوچک بود و ایرانیان تا روز سوم به دید و بازدید با خویشاوندان، بزرگان خانواده و شادباشگویی میپرداختند.
🌱☀️ روز سوم تا ششم نوروز، زمان برگزاری دید و بازدیدها، جشنهای گروهی و بزرگداشت ایزدی رپیتوین/رپیثوین بود. این ایزد نگهبان گرمای زمین و گرمای نیمهی روز بود و جشن ریپتوین برای شادمانی بازگشت او برگزار میشد. گویا زرتشتیان باستان این جشن را همزمان با اورمزد روز(آغاز نوروز) برگزار میکردند.
🌱☀️ از ششم تا نهم فروردین بزرگترین جشنهای نوروزی برگزار میشدند. ششم این ماه، جشن بزرگ خوردادگان و آغاز نوروز بزرگ بود. به روز ششم فروردین، روز امید نیز گفته میشد که در آن روز ایزد یکتا سپیدبختی، نیکروزی و فراوانی سال نو را به مردم پیشکش میکرد. جشنهای شادباشنویسی در این سه روز برگزار میشد. همچنین ششم فروردین زادروز نمادین زرتشت، پیامبر ایرانی است.
🌱☀️ روزهای نهم تا دوازدهم فروردین زمان دیدارهای همگانی پادشاهان با مردم، گوش سپردن به نیازهای آنان و برآوردن خواستهها بود.
گمان میرود که این زمانبندی در زمان هخامنشیان به گونهی دیگری بود. پادشاهان هخامنشی شش روز نخست نوروز را در کنار مردم بودند و پس از آن به نزدیکان خود رسیدگی میکردند. بهویژه که جشن آغاز نوروز را نیز همگانی و در تختجمشید برگزار میکردند.
🌱☀️ سیزدهم تا نوزدهم نوروز، زمان گردش در باغها، بوستانها، بهرهبردن از زیباییهای زیستبوم و پایکوبی بود. شادمانی و پایکوبی(رقص) در گردشگاهها در روز سیزدهبهدر بهجا مانده از این آیین است.
🌱☀️ روزهای نوزدهم تا بیستویکم نیز جشن فروردینگان برای شادی روان درگذشتگان برگزار میشد.
🌱☀️ جشنهای شنبهگردش و چهارشنبه نخست سال(که هر دو جشن گردشگاه و همچون سیزدهبهدر بود) در سدههای گذشته به این جشنها افزوده شدند. جشن آبانگاه(در روز دهم فروردین و برای بارش باران)، جشن سروشگان در روز هفدهم فروردین و نیایش شاه ورهرام در بیستم این ماه، از دیگر جشنهای فروردین و در پیوند با #نوروز بودند.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
۳- نوشتارهای پژوهشی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- آثارالباقیه و التفهیم #ابوریحان_بیرونی
☀️🌱 @AdabSar
🍎🍏 جشن خامخواری و ستایش میانهروی در زندگی
🥬 یکی از جشنهای باستانی ایران به گفتهی ابوریحان بیرونی جشن خامخواری در سرزمین سُغد باستان و بخشی از خراسان بود. سرزمین سغد باستان ایرانینشین و پیرو فرهنگ و آیینهای ایرانی بود که بخشهایی از آن همچون سمرکند (سمرقند) و بخارا پس از تازش تازیان از فرهنگ، ادب و آیینهای ایران پاسداری کردند.
🫑 سرزمین سغد گاهشمار (تقویم) ویژهی خود را داشت که با گاهشمار ایرانی همسانی بسیاری داشت. روز جشن خامخواری در ماه «پوساک» یا «پوساکیچ» (ماه چهارم سغدی) و «دی به مهر روز» برابر با پانزدهم تیر در گاهشمار کهن ایرانی برگزار میشد. بیرونی از این جشن با نام «غفس» و «عمس» یاد کرده است.
🥦 مردم در #جشن_خام_خواری از خوردن گوشت، هرگونه فراوردهی جانوری و هر خوراکی که با آتش پخته شده باشد پرهیز میکردند. شوربختانه از دیگر آیینهای این جشن آگاهی در دست نیست.
🥗 بر پایهی افسانههای کهن ایران که در شاهنامهی فردوسی هم آمده که بیشروی (زیادهروی) در گوشتخواری پدیدهای است که به دست آژیدهاک(ضحاک) ماردوش و با ناسپاسی جمشیدشاه و پشت کردن به راستی در ایران رواگدار (رایج) شد و از نرمش و مهربانی مردم کاست. سپس زرتشت نیز کشتن جانوران در برابر دیدگان همه را نکوهید.
🫒 در ایران چندین جشن در پیوند با خوراک برگزار میشد که شماری از آنها همچون جشن سیر یا سیرسور ویژهی گیاهخواری یا خامخواری بودند و آرمان آنها کوشش برای میانهروی در خوردن گوشت بود. اکنون نیز در میان زرتشتیان چند روز در ماه ویژهی گیاهخواری هستند که به این روزها نَـبُـر میگویند. نبر به چَم (معنی) سر نبریدن و کشتار نکردن جانوران است.
🧄 برای آشنایی با جشن سیر یا سیرسور این پیام را بخوانید:
t.me/AdabSar/12656
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان
📗 بهره از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🍎🍏 @AdabSar
🥬 یکی از جشنهای باستانی ایران به گفتهی ابوریحان بیرونی جشن خامخواری در سرزمین سُغد باستان و بخشی از خراسان بود. سرزمین سغد باستان ایرانینشین و پیرو فرهنگ و آیینهای ایرانی بود که بخشهایی از آن همچون سمرکند (سمرقند) و بخارا پس از تازش تازیان از فرهنگ، ادب و آیینهای ایران پاسداری کردند.
🫑 سرزمین سغد گاهشمار (تقویم) ویژهی خود را داشت که با گاهشمار ایرانی همسانی بسیاری داشت. روز جشن خامخواری در ماه «پوساک» یا «پوساکیچ» (ماه چهارم سغدی) و «دی به مهر روز» برابر با پانزدهم تیر در گاهشمار کهن ایرانی برگزار میشد. بیرونی از این جشن با نام «غفس» و «عمس» یاد کرده است.
🥦 مردم در #جشن_خام_خواری از خوردن گوشت، هرگونه فراوردهی جانوری و هر خوراکی که با آتش پخته شده باشد پرهیز میکردند. شوربختانه از دیگر آیینهای این جشن آگاهی در دست نیست.
🥗 بر پایهی افسانههای کهن ایران که در شاهنامهی فردوسی هم آمده که بیشروی (زیادهروی) در گوشتخواری پدیدهای است که به دست آژیدهاک(ضحاک) ماردوش و با ناسپاسی جمشیدشاه و پشت کردن به راستی در ایران رواگدار (رایج) شد و از نرمش و مهربانی مردم کاست. سپس زرتشت نیز کشتن جانوران در برابر دیدگان همه را نکوهید.
🫒 در ایران چندین جشن در پیوند با خوراک برگزار میشد که شماری از آنها همچون جشن سیر یا سیرسور ویژهی گیاهخواری یا خامخواری بودند و آرمان آنها کوشش برای میانهروی در خوردن گوشت بود. اکنون نیز در میان زرتشتیان چند روز در ماه ویژهی گیاهخواری هستند که به این روزها نَـبُـر میگویند. نبر به چَم (معنی) سر نبریدن و کشتار نکردن جانوران است.
🧄 برای آشنایی با جشن سیر یا سیرسور این پیام را بخوانید:
t.me/AdabSar/12656
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان
📗 بهره از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🍎🍏 @AdabSar
📚🌍 جنبشی که در سدهی کنونی در میان پارسیزبانان ایران برای واژهگزینی آغاز شده است، کار تازهای نیست. دانشمندان ایرانی در نخستین سدههای پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیدهاند. «ابوریحان بیرونی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژهگزینی دانشیک (علمی) در زبان پارسی بودند. برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینهای از واژگان نژاده (اصیل) و خوشساخت زبان پارسی است. نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند. او در الجماهر نامهای گوهرها و توپالها (فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آنها برابرسازی کرده است. بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش (ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند. او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک پارسی را پرمایهتر ساخته است. بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستارهشناسی و رایگری (ریاضی) کاربرد داشتند. برابرهای پارسی برگزیدهی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامهی علائی» گاهی همسانند. برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشتههای کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = #استوانه_قائم
ستارهیاب = #اسطرلاب
آبگیر = #برکه ، #بطیحه
دندانه = #تضریس
آموختن = #تعلم
آموزیدن = #تعلیم
جدا کردن = #تمیز_دادن
بازداشتن = #حبس #توقیف
زاویه گشاده = #زاویه_منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = #سبّاح
آغازیدن = #شروع_کردن
آفتاب = #شمس
آتش آسمانی = #صاعقه
تابستانی = #صیفی
ستوردان/ ستورگاه = #طویله
داروی زهری = #دوای_سمی
زاویه تیز = #زاویه_حاده
شاخ = #فرع
تابستانگاه = #فصل_تابستان
کاریز = #قنات
ستارگان ابری = #کواکب_سحابی
ستاره رونده = #کوکب_سيار
کیوان = #زحل
باری = #لااقل
راست پهلو = #متساوی_الاضلاع
نمودار = #مثال #شاهد
کاردار = #عامل
تاوان = #غرامت
بهرام = #مریخ
پیشدستی = #مسابقت و #مبادرت
میانگی = #معتدل
کشتیبان = #ملاح
گورپاشیدن = #نبش_قبر
کیش = #نحله
نماز پیشین = #نماز_ظهر
نماز دیگر = #نماز_عصر
مویه = #نوحه و زاری
میانگاه = #وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، «علی مصریان»
بازنویسی و برگردان به پارسی: #پریسا_امام_وردیلو
📚🌍 @AdabSar
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = #استوانه_قائم
ستارهیاب = #اسطرلاب
آبگیر = #برکه ، #بطیحه
دندانه = #تضریس
آموختن = #تعلم
آموزیدن = #تعلیم
جدا کردن = #تمیز_دادن
بازداشتن = #حبس #توقیف
زاویه گشاده = #زاویه_منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = #سبّاح
آغازیدن = #شروع_کردن
آفتاب = #شمس
آتش آسمانی = #صاعقه
تابستانی = #صیفی
ستوردان/ ستورگاه = #طویله
داروی زهری = #دوای_سمی
زاویه تیز = #زاویه_حاده
شاخ = #فرع
تابستانگاه = #فصل_تابستان
کاریز = #قنات
ستارگان ابری = #کواکب_سحابی
ستاره رونده = #کوکب_سيار
کیوان = #زحل
باری = #لااقل
راست پهلو = #متساوی_الاضلاع
نمودار = #مثال #شاهد
کاردار = #عامل
تاوان = #غرامت
بهرام = #مریخ
پیشدستی = #مسابقت و #مبادرت
میانگی = #معتدل
کشتیبان = #ملاح
گورپاشیدن = #نبش_قبر
کیش = #نحله
نماز پیشین = #نماز_ظهر
نماز دیگر = #نماز_عصر
مویه = #نوحه و زاری
میانگاه = #وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، «علی مصریان»
بازنویسی و برگردان به پارسی: #پریسا_امام_وردیلو
📚🌍 @AdabSar
ادبسار
❄️ نخستین جشن دیگان و امید به یاریگری دادار در برابر سرما ❄️ اگر به نام روزهای ماه در گاهشمار کهن ایران بنگریم در هر ماه سه روز با واژهی «دی» نامگذاری شدهاند. روز «دی بآذر» هشتم ماه روز «دی بمهر» پانزدهم ماه و روز «دی بدین» بیستوسوم هر ماه بودند. از…
⛄️ دیگان دوم و افسانهی رهایی از پلیدیها با سوزاندن تندیسهای گِلی
⛄️ در سدهها و هزارههای دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشن آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی بمهر» نامیده میشد و این روز در دیماه روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم بود.
نامهای دیگر این جشن دیبکان، تبیکان و بتیکان هستند و گمان میرود دگرگون شدهی واژهی «دیبگان» باشند. به گمان دیگر این نامها برگرفته از آیین ساخت تندیس (مجسمه) است که ویژهی این جشن بود.
⛄️ در روز دی بمهر ایرانیان از گِل، پیکره و تندیس آدمی میساختند و بر پشتبامها میگذاشتند. سپس پیکرهها را در آتش میسوزاندند تا اهریمن و آزار نیروهای پلید را از خود و همبودگاه (اجتماع) دور کنند. انگیزهی دیگر این کار سوزاندن بت درون بود. در باورهای کهن این پیکرهها نماد هستارهای زیانبخش (موجودات مضر) بودند. این روز را روز پاسداشت هنرمندان و تندیسسازان نیز نامیدهاند.
⛄️ در برخی پژوهشها آمده که تندیسهای گِلی را در کنار راهرو یا در خانه میگذاشتند تا رنج و بیماری مردم و خانواده به تندیس راه یابد و در پایان روز آن را در آتش میسوزاندند و سوسن دود میکردند. انگیزهی آنها دور کردن تنگدستی و فراخواندن شادمانی بود.
⛄️ همچنین گفته شده که در بامداد این روز سیب میخوردند و گل نرگس میبوییدند و با فرا رسیدن شامگاه خوشه (سنبل) بر آتش مینهادند. زیرا باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و به دور از رنج و خشکسالی زندگی میکنند.
⛄️ گلهای مورد و یاسمن نماد خور روز (یکم دی)، گل بادرنگ نماد نخستین جشن دیگان (دیبهآذر)، گل کاردک نماد دومین جشن دیگان (دیبمهر) و گل شنبلید نماد سومین جشن دیگان (دیبدین) است.
در نَسک (کتاب) پهلوی بُندهشن نوشته شده: مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، بادرنگ دی بهآذر را، كاردَک دی بهمهر را، شنبلید دی بهدین را.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_دیگان #دیگان
⛄️ برداشت آزاد از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان «اکبر داناسرشت»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- تارنمای خردگان
⛄️ فرتور: گل کاردک
goo.gl/fqURZU
⛄️ @AdabSar
⛄️ در سدهها و هزارههای دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشن آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی بمهر» نامیده میشد و این روز در دیماه روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم بود.
نامهای دیگر این جشن دیبکان، تبیکان و بتیکان هستند و گمان میرود دگرگون شدهی واژهی «دیبگان» باشند. به گمان دیگر این نامها برگرفته از آیین ساخت تندیس (مجسمه) است که ویژهی این جشن بود.
⛄️ در روز دی بمهر ایرانیان از گِل، پیکره و تندیس آدمی میساختند و بر پشتبامها میگذاشتند. سپس پیکرهها را در آتش میسوزاندند تا اهریمن و آزار نیروهای پلید را از خود و همبودگاه (اجتماع) دور کنند. انگیزهی دیگر این کار سوزاندن بت درون بود. در باورهای کهن این پیکرهها نماد هستارهای زیانبخش (موجودات مضر) بودند. این روز را روز پاسداشت هنرمندان و تندیسسازان نیز نامیدهاند.
⛄️ در برخی پژوهشها آمده که تندیسهای گِلی را در کنار راهرو یا در خانه میگذاشتند تا رنج و بیماری مردم و خانواده به تندیس راه یابد و در پایان روز آن را در آتش میسوزاندند و سوسن دود میکردند. انگیزهی آنها دور کردن تنگدستی و فراخواندن شادمانی بود.
⛄️ همچنین گفته شده که در بامداد این روز سیب میخوردند و گل نرگس میبوییدند و با فرا رسیدن شامگاه خوشه (سنبل) بر آتش مینهادند. زیرا باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و به دور از رنج و خشکسالی زندگی میکنند.
⛄️ گلهای مورد و یاسمن نماد خور روز (یکم دی)، گل بادرنگ نماد نخستین جشن دیگان (دیبهآذر)، گل کاردک نماد دومین جشن دیگان (دیبمهر) و گل شنبلید نماد سومین جشن دیگان (دیبدین) است.
در نَسک (کتاب) پهلوی بُندهشن نوشته شده: مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، بادرنگ دی بهآذر را، كاردَک دی بهمهر را، شنبلید دی بهدین را.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_دیگان #دیگان
⛄️ برداشت آزاد از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان «اکبر داناسرشت»
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- تارنمای خردگان
⛄️ فرتور: گل کاردک
goo.gl/fqURZU
⛄️ @AdabSar