ادب‌سار
14.9K subscribers
4.95K photos
123 videos
21 files
859 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
❄️ @AdabSar ❄️

❄️آشنایی با جشن‌های ایرانی
جشن دیگان نخست - هشتم دی

🌨 اگر به نام روزهای ماه در گاهشمار کهن ایران بنگریم، در هر ماه سه روز با واژه‌ی «دی» نام‌گذاری شده‌اند.
این روزها بر پایه‌‌ی گاهشمار باستانی ایران، روز «دی بآذر» هشتم ماه؛
روز «دی بمهر» پانزدهم ماه؛
و روز «دی بدین» بیست‌وسوم ماه بودند.
از این‌رو در ماه دی بجز فردای شب چله که جشن خرم‌روز است، سه جشن دیگان برگزار می‌شد.

❄️ بیشتر روزهای ماه با نام نیروهای مینوی نام‌گذاری شده‌اند ولی دی برگرفته از «دا» و دا برگرفته از واژه‌ی اوستایی «دادار»(به چم دادن، بخشیدن و آفریدن) و نام ایزد یکتا است. نام سردترین ماه سال با نام خداوند نام‌گذاری شده بود تا در سرمای سخت یاری‌گر مردمان باشد. از این‌رو جشن‌های دیگان همواره با نیایش و ستایش آفریدگار همراه بود.

☃️ آیین ساده‌پوشی، برابری‌خواهی، آشتی‌جویی و همنشینی شاهان با مردم آیین جشن دیگان بود. دیگان، ویژه‌ی ستایش ویژگی‌های نیک و پسندیده‌ی آدمی بود.
«ابوریحان بیرونی» نوشته است که در روزهای جشن دیگان پادشاهان پوشاک ساده و سپید می‌پوشیدند و میان مردم و برزگران می‌رفتند و می‌گفتند من مانند یکی از شما هستم و با شما برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام می‌شود و آرامش کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه.
«رجبی» نوشته است در هیچ‌کجای پژوهش‌ها، نبیک(کتاب)های تاریخی و نوشته‌ها و سنگ‌نبشه‌ها نوشته نشده است که پادشاهان با مردم روستایی کشور بر یک خوان نشسته باشند و نمی‌دانیم بیرونی برای این نوشته‌ی خود چه گواهی دارد. شاید بتوان گمان کرد که در روزگاری نزدیک به ابوریحان بیرونی یک پادشاه یا فرمانروا دست به چنین کاری زده باشد. اگرچه به دیدگاه بیرونی چنین خرده گرفته‌اند، ولی باید بدانیم که بیرونی مردی جست‌وجوگر و پرسشگر بود که برای گواه یافته‌های خود بسیار کوشیده و از روش‌های خوانش(مطالعه) در روزگار خود بهره‌ها برده است. اگر نبود بیرونی، ما بخش بزرگی از همین آگاهی اندک را درباره‌ی آیین‌های ایرانی در دست نداشتیم.

🌼 گفته می‌شود گل‌های بادرنگ، کاردک و شنبلید نماد جشن‌های دیگان هستند.
goo.gl/ld96cc
________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشن‌های ملی ایرانیان #ذبیح_الله_صفا
۲- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی #حسام_الدین_مهدوی
۳- جشن‌های ایرانی #پرویز_رجبی
۴- تارنمای «ایران‌بوم»
۵- بادرنگ و کاردک و شنبلید، گل‌های جشن دیگان #شاهین_سپنتا
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_دیگان #دیگان
❄️ @AdabSar ❄️
🍷🧄 جشن سیرسور یا سیرشور
جشن ایرانی ناشناخته


🧄 ماه دی یکی از ماه‌هایی بود که جشن‌های پرشماری داشت و در میانه‌ی جشن‌های دیگان نیز جشن بسیار کهن «سیرسور» یا «سیرشور» برگزار می‌شد. به گفته‌ی ابوریحان بیرونی و برخی دیگر از ایران‌شناسان این جشن با سوگواری همگانی برای مرگ جمشیدشاه، پادشاه آرمانی ایران که به دست اهریمن کشته شد، پیوند داشت. نگر(توجه) داشته باشید که در روز سوگواری جمشیدشاه نیز مردم ایران آیینی داشتند که اندوه به آن راه نداشت.

🍷 جشن سیرسور در «گوش‌روز»، برابر با چهاردهم دی‌ماه برگزار می‌شد.
در بن‌مایه‌ها نوشته شده: «در این روز مردم سیر می‌خوردند و آب انگور[می🍷] می‌نوشیدند، سیر و سبزی‌ها را با گوشت می‌پختند و می‌خوردند تا با این کار زیان‌های دیو یا اهریمن را از خود دور کنند و از اندوهی که پس از کشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود خود را برهانند.»

👑 در افسانه‌ها و همچنین داستان‌های شاهنامه‌ی فردوسی آمده است که در زمان جمشید مرگ، رنج، تنگدستی، سرما و گرما از ایران رخت بربست و وی بهترین شیوه را برای به‌زیستی و شادکامی مردمان پدید آورد و روز بر تخت‌نشستن جمشید نوروز نامیده شد. وی نزدیک به شِش‌سَد(۶۰۰) سال بر ایران فرمانروایی کرد ولی در سده‌های پایانی از راستی و راه یزدان سرپیچید و ناخرسندی و شورش در کشور پدید آمد. سپس جمشید ناگزیر از ایران گریخت و تاج و تخت به آژی‌دهاک(ضحاک)ماردوش رسید. جمشید سد سال پنهان بود ولی در گوش‌روز از دی‌ماه آژی‌دهاک وی را در دریای چین یافت و او را به دو نیم کرد. در این زمان جمشید ۷۰۰ساله بود.
چو این گفته شد فر یزدان ازوی
بگشت و جهان شد پر از گفت‌وگوی
#شاهنامه #فردوسی

🍗 ایرانیان در این روز خوردن چربی ناپسند می‌دانستند و همواره بیش‌رَوی(افراط) در خوردن چربی نکوهش می‌شد.
همچنین خوردن سیر پخته و خام و دیگر خوراک‌های ویژه‌ی این روز نشان از رویارویی با سرما و پیشگیری از بیماری‌ها داشت. امروز هم سیر را گیاه تندرستی نامیده‌اند. در داستان‌ها آمده است که خوردن گوشت پس از زمان جمشیدشاه در میان ایرانیان رواگ(رواج)یافت.

📖 در گوش‌روز از دی‌ماه و روز جشن سیرسور فرستادن فرزندان به آموزشگاه و آموختن دانش و پیشه نیک شمرده می‌شد.
@AdabSar

✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #دیگان #سیرسور #سیرشور
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- تارنمای "ایران‌بوم"
۳- برهان قاطع #محمدحسین_خلف_تبریزی
۴- فرهنگ نام‌های شاهنامه #منصور_رستگار_فسایی

🍎 @AdabSar 🍏
🧶 جشن تیبکان یا دیگان دوم
⛄️ جشن پاسداشت هنرمندان

🧣 در سده‌ها و هزاره‌های دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشنِ آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی به مهر» نامیده می‌شد و این روز در دی‌ماه، روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم بود.
نام‌های دیگر این جشن دیبکان، تبیکان و بتیکان هستند و گمان می‌رود دگرگون شده‌ی واژه‌ی «دیبگان» باشند. به گمانِ دیگر این نام‌ها برگرفته از آیین ساخت تندیس(مجسمه) است.

⚱️ در روز «دی به مهر» ایرانیان از گِل پیکره و تندیس آدمی می‌ساختند و بر پشت‌بام‌‌ها می‌گذاشتند. سپس پیکره‌ها را در آتش می‌سوزاندند تا اهریمن و آزار نیروهای پلید را از خود و همبودگاه(اجتماع) دور کنند. انگیزه‌ی دیگر این کار، سوزاندن بت درون بود. در باورهای کهن، این پیکره‌ها نماد هستارهای زیان‌بخش(موجودات مضر) بودند. این روز را روز پاسداشت هنرمندان و تندیس‌سازان نیز نامیده‌اند.

🔥 در برخی پژوهش‌ها گفته شده که تندیس‌های گِلی را در کنار راهرو یا در خانه می‌گذاشتند تا رنج و بیماری مردم و خانواده به تندیس راه یابد و در پایان روز آن را در آتش می‌سوزاندند و سوسن دود می‌کردند. انگیزه‌ی آن‌ها دور کردن تنگدستی و فراخواندن شادمانی بود.

🍎 همچنین گفته شده که در بامداد این روز سیب می‌خوردند و گل نرگس می‌بوییدند و با فرا رسیدن شامگاه خوشه(سنبل) بر آتش می‌نهادند. زیرا باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و به دور از رنج و خشکسالی زندگی می‌کنند.

🌼 گل‌های مورد و یاسمن نماد خور روز(یکم دی)، گل بادرنگ نماد نخستین جشن دیگان(دی‌به‌آذر)، گل کاردک نماد دومین جشن دیگان(دی‌به‌مهر) و گل شنبلید نماد سومین جشن دیگان(دی‌به‌دین) است.
در نَسک(کتاب) پهلوی بُندهشن نوشته شده: مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، بادرنگ دی به‌آذر را، كاردَک دی به‌مهر را، شنبلید دی به‌دین را.

🛁 یکی دیگر از جشن‌های ماه دی روزی برای پاسداشت فرهنگ پاکیزگی و شست‌وشو بود. اکنون به درستی نمی‌دانیم جشن پاکیزگی در نخستین جشن دیگان(دی به‌آذر) یا در دومین جشن دیگان(دی به‌مهر) یا در سومین جشن دیگان(دی به‌دین) و یا روزی میان این‌ها بود! گمان‌زدها این است که روز پاسداشت پاکیزگی برابر با دومین جشن دیگان بوده و بر پایه‌ی اندرزهای آذرباد مهراسپندان(از اندیشمندان بزرگ دوران ساسانی) پاکیزگیِ تن را در این روز گرامی می‌داشتند.

✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
goo.gl/fqURZU
__________________
📚📖 برداشت آزاد از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان «اکبر داناسرشت»
۲- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
۳- تارنمای خردگان
__________________
#جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی #دیگان
🧶🌨 @AdabSar ❄️
🐄🐂 جشن گاوگیل، افسانه‌ای و رازآلود
بخش نخست

💫 «جشن گاوگیل» که به آن جشن درفش‌ها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم می‌گویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در هزاره‌های گذشته برگزار می‌شد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینه‌های پیدایش آن ناشناخته است. جشن گاوگیل از جشن‌های رازآمیز ایرانی است که با افسانه‌های بسیاری درآمیخته است. دیدگاه‌های «ابوریحان بیرونی» درباره‌ی این جشن از راه گفت‌‌وگوی وی با مردمان گرد آمده است. از این‌رو هرآنچه گفته می‌شود گمان‌زدهایی درباره‌ی این روز است.
پژوهشگران ایرانی نوشته‌اند از آنجا که این جشن در مهرروز برگزار می‌شد، پیدایش آن بی‌گمان با «فریدون گاو اوژن» در پیوند است.


💫 افسانه‌های پیدایش جشن گاوگیل

به گمان بسیار، این جشن با داستان فریدون و «گاو برمایون» پیوند دارد. فردید(منظور) از گاو برمایون و پرمایه یا رنگارنگ، دایه‌ها و آدمیان پرشمار با باورها و اندیشه‌های گوناگون هستند که در پرورش فریدون دست داشتند. در افسانه‌پردازی‌ها این آدمیان در یک گاو رنگین در جایگاه دایه بازنمایی شده‌اند.

درباره‌ی جشن رازآلود گاوگیل گفته می‌شود چون «آژی‌دهاک»(ضحاک) بر ایران چیره شد، گاوهای «اثفیان» پدر فریدون را به تاراج برد. ولی در این روز فریدون بر آژی‌دهاک پیروز شد و گاوها را بازگرداند. اثفیان که مردی بخشنده و مردم‌دار بود با بازگشت گله‌هایش به مردم بخشش‌ها کرد و مردم هر سال این روز را جشن گرفتند.

یکی دیگر از گمان‌های پیدایش جشن درامزینان این است که در این روز ایرانیان بر تورانیان پیروز شدند و گله‌های پرشماری از گاو که به دست آن‌ها افتاده بود پس گرفتند و مرزهای ایران و توران را نشانه‌گذاری کردند.

همچنین گفته شده که در این روز فریدون را از شیر گرفتند و او را سوار بر گاوی کردند. فریدون نیز گرزی داشت که سر گاو بر آن تراشیده شده بود.

در نوشته‌های جسته و گریخته‌ای گفته شده که این جشن ریشه‌ی بابِلی دارد و جشن دیو و اهریمن است. زیرا در این روز اهریمن بر جمشید پیروز شد(همان چیرگی آژی‌دهاک). برخی نیز جشن اهریمن در این روز را با شکست «داریوش سوم» از «اسکندر» در «جنگ گوگمل» در پیوند می‌دانند. ولی سرچشمه‌های این داوخواهی(ادعا) روشن نیست و خرده‌های بسیاری بر آن می‌توان گرفت.

@AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
۲- جشن‌های ایرانیان #عسگر_بهرامی
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان اکبر داناسرشت
۴- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #گاوگیل #دیگان
💫🐄 @AdabSar
ادب‌سار
🐄🐂 جشن گاوگیل، افسانه‌ای و رازآلود بخش نخست 💫 «جشن گاوگیل» که به آن جشن درفش‌ها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم می‌گویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در هزاره‌های گذشته برگزار می‌شد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینه‌های پیدایش آن ناشناخته…
🐄🐂 جشن گاوگیل، افسانه‌ای و رازآمیز
بخش دوم و پایانی


💫 جشن گاوگیل در مهرروز از دی(شانزدهم دی در گاهشمار باستان)، از جشن‌های دلکش و پررمز و راز ایرانی است که در گذر از هزاره‌ها ریشه‌ی آن در هزارتوی افسانه‌ها گم شد و تنها چند گمان از خود برای تشنگی و کنجکاوی ما به‌جا گذاشت. ولی بی‌شک این جشن می‌تواند نشانه‌ای از ارزش جانورانی چون گاو و گوسپند(گوسفند) در زندگی مردمان هزاران سال پیش باشد.


💫 آیین‌های افسانه‌ای جشن گاوگیل

گفته شده که ایرانیان روز جشن گاوگیل را با نوشیدن شیر تازه‌ی گاو آغاز می‌کردند و بامداد پیش از هر سخن‌گفتنی «بِه» می‌خوردند و «ترنج» می‌بوییدند تا سالی فراخ و آسوده در پیش داشته باشند. یکی دیگر از آیین‌های این جشن همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی برافروختن آتش بود. در بخش‌هایی از پایین‌دست البرز(کرج کنونی) به جشن درامزینان جشن گزنه هم می‌گفتند زیرا در این شب سوز و سرما بیداد می‌کرد.

در افسانه‌ها گفته شده که در زمان جمشید وی یک کاکیل یا گاو نر سرکش را با سر آدم، چهره‌ی زیبا و تن سپید گاو دید که دسته‌ای سوسن به دست داشت و می‌بویید. گاو از هفت گوهر ساخته شده بود و هرکه را می‌دید به نام می‌خواند و از امروز و آینده آگاهی می‌داد و شید(نور) خود را می‌پراکند. جمشید گفت: تو کیستی و چه می‌کنی؟ پاسخ داد: من بخت هستم و سپیدروزی و بخت میان مردم بخش(تقسیم) می‌کنم. جمشید پرسید که در چه هنگامی بخت در میان مردم بیشتر است؟ پاسخ داد: هنگامی که گاو در میان آسمان باشد. او پس از این گفت‌وگو میان آسمان پنهان شد.

پیشگویی از روی جایگاه ستارگان در این شب بسیار مِهند(مهم) بود. آنان باور داشتند که گاوی درخشان با شاخ‌هایی از زر/تلا(طلا) و پاهایی از سیم(نقره) ماه را می‌کِشد، اندک‌زمانی در آسمان پدیدار و سپس پنهان می‌شود. هر که بتواند این گاو درخشان را ببیند آرزوهایش برآورده می‌شود. اگر این گاو بر بلندی کوه‌ها پدید آید و دوبار بانگ زند سالی پر فراوانی و بدور از تنگدستی در پیش خواهد بود و اگر یک‌بار بانگ زند نشانه‌ی خشکسالی است.

در باورهای فراگیری که تا امروز آمده، اگر کسی دو بار اتسه(عطسه) کند نشانه‌ی فراوانی و شتاب در انجام کارها است و اگر یک‌بار اتسه کند نشانه‌ی خوبی نیست و باید در انجام کار درنگ کرد. شمار اندکی از استوره‌شناسان گمان می‌کنند که میان «صبر» با «صور» و «ثور» پیوندی فراتر از دیسه‌ی(شکل) نمادین واژگان هست و این باور امروزی، در افسانه‌ای هزاره‌های گذشته ریشه دارد.

این جشن نام‌های دیگری چون کاکثل و کاکتل هم دارد که ریشه‌ی آن را به دیدن اخترنگاره‌ی(صورت فلکی) گاو پیوند می‌دهند. ماه گاو(ثور، اردیبهشت) دومین ماه از ماه‌های دوازده‌گانه است. گفتنی است ستایش گاو در میان بسیاری از هندوان ریشه در فرهنگ ایران باستان و باورهای هنباز(مشترک) این دو تیره دارد.

@AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
۲- جشن‌های ایرانیان #عسگر_بهرامی
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان اکبر داناسرشت
۴- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
__________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #دیگان #گاوگیل
💫🐄 @AdabSar
🧶 جشن گاهنبار چهره میدیاریم
❄️ زمانی که جانوران پدید آمدند


🧣 گاهنبار «چهره میدیاریم‌گاه» بر پایه‌ی افسانه‌ها، گاه یا هنگام آفرینش جانوران و یکی از آیین‌های بسیار کهن ایران بود که از «مهرروز» تا «ورهرام‌روز» از دی برابر با ۱۶ تا ۲۰ این ماه برگزار می‌شد. «میدیاریم» به چمار(معنی) میانه‌ی آرامش یا هنگام آرامش کشاورزان و دامداران بود. نباید فراموش کرد که بیشتر جشن‌های باستانی دارای ریشه‌ی زیستی و در پیوند با زندگی کشاورزی بودند.


🧶 گاهنبار/گاهنبار/گاهبار یا گَهَنبار در افسانه‌ها، روزهایی بودند که به باور پیشینیان، خدا جهان را آفرید. در نسک(کتاب) «زند» نوشته شده که اهورامزدا یا خدا، جهان را در شش «گاه» آفرید. آغاز هر گاهی نامی دارد و در آغاز هر گاهی جشنی سازند. برای آگاهی از گاهنبارها در «یسنا» چنین آمده است:

- میدیوزَرِیم، نخستین گاهنبار و زمان آفرینش آسمان بود و در میانه‌های اردی‌بهشت برگزار می‌شد.
- میدیوشـِیم، دومین گاهنبار، زمان آفرینش آب و ۱۵۰ روز پس از آغاز سال برگزار می‌شد.
- پَـیته‌شَـهیم سومین گاهانبار روز سی‌ام شهریور و روز ۱۸۰ام سال برگزار می‌شد و زمان آفرینش زمین بود.
- اَیاسرم چهارمین گاهنبار و زمان آفرینش گیاهان بود که ۲۱۰ روز پس از آغاز سال برگزار می‌شد.
- میدیارِم پنجمین گاهنبار و در روز ۲۹۰ سال آغاز می‌شد. این گاهنبار ویژه آفرینش جانوران بود.
- هَمَسپَتمَدُم در پنج روز پایانی سال برگزار می‌شد که به باور آن‌ها زمان آفرینش مردمان بود.
هریک از جشن‌های ششگانه‌ی گاهنبار پنج روزه بود و روز پنجم جشن بزرگی برپا می‌شد.


❄️ آرمان‌های برگزاری گاهانبار:
- نیایش اهورامزدا، آفرینگان‌خوانی و بزرگداشت آفریده‌های ماتکیک و مینویی (مادی و معنوی)
- داد و دهش، پیشکش کردن و بهره‌مند شدن از یاری یکدیگر. پیشکش کردن به یکدیگر «میزد» نام داشت.
- همازوری/همبستگی میان مردمان. جشن‌های گاهنباری همچون بسیاری دیگر از جشن‌های ایرانی، گروهی برگزار می‌شد.
- شادی راستین، پایدار و خردمندانه.


🧣 از آنجا که گاهنبارها برای بزرگداشت آفرینش برگزار می‌شدند، بر خوان(سفره) نمادین آن نشانه‌هایی از هفت امشاسپند یا فرشته می‌گذاشتند:
- نیایش‌نامه برای یادکردن از امشاسپند سپنته‌مینو و ستایش آفرینش آدمی.
- شیر و تخم‌مرغ به نشانه‌ی امشاسپند وهومن(بهمن) و آفرینش چهارپایان.
- آتشدانی از آتش و بوی خوش به نشانه‌ی آفرینش آتش و امشاسپند اردیبهشت که نگهبان آتش بود.
- آوند(ظرف) رویین و مسین به نشانه‌ی آفرینش آسمان و امشاسپند شهریور که فرشته‌ی نگهبان توپال(فلز) بود.
- آوندی پر از آب به نشانه‌ی آفرینش آب و امشاسپند خرداد که نشانه‌ی رسایی بود.
- گلدانی از گیاهان همیشه سبز به نشانه‌ی آفرینش گیاهان و امشاسپند بی‌مرگی و جاودانگی.
- خوان گاهنبار به نشانه‌ی امشاسپند سپندارمذ و آفرینش زمین بر روی زمین چیده می‌شد. به نشانه‌ی مهر پاک، فروتنی و پایبندی به پیمان در خوان میوه می‌گذاشتند. سپندارمذ/سپندارمزد نگهبان زمین و میوه‌های آن بود.


@AdabSar
#پریسا_امام_وردیلو
______________
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری گاهنباری، کهن‌ترین نظام گاهشماری شناخته‌شده در ایران #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۲- زمستان #انجوی_شیرازی
۳- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان #اردشیر_آذرگشسب
۴- جشن‌های ایرانی #پرویز_رجبی
______________
#جشن_های_ایرانی #دیگان #گاهنبار #جشن_گاهنباری

🧶❄️ @AdabSar
🕊 اگر تمام درختان جنگل دنیا
کنند خمیر و کنند کاغذ و کنند دفتر

شود مرکب اگر آب هفت دریاها
دوات و لیغه کنند از زمین به هفت اختر

اگر تمامی نیزارها و بال مرغان را
کنند کِلکِ نیین و کنند خامه‌ی پَر

تمام مردم دنیا نوشتن آغازند
به روز و شب بنویسند بی‌ور و بی‌مر

کجا توان نوشت پس از سالیان پی‌درپی
ز فرِ ایزد یکتا یک از هزار بی‌ور

ستودنش نتوان آنچنان که در خور اوست
اگرچه باشد از لب سد(صد)ها هزار بینش‌ور

چو می‌رود شب یلدا، فرا رسد خرم‌روز
به روز اول دی‌ماه از پس آذر

ز ماه فرخ دی‌ماه و #جشن_دیگان ها
نبوده نزد خردمند، روز والاتر

سر نیاز فرود آوریم به درگهِ دوست
به روز هرمز و دی‌ماه و آن سه دی دیگر!


برشی از سروده‌ی #دیگان
#جمشید_زره_پوش

☃️🧣 @AdabSar
🌼 سومین جشن دیگان در روز «دی بدین» دی‌ماه برگزار می‌شد. دی بدین روز بیست‌وسوم ماه در گاهشماری کهن بود.

☃️ آیین‌های جشن‌های دیگان و جشن «خرم‌روز» در یکم دی، یکسان بودند.

🌼 ماه دی پس از فروردین دارای بیشترین جشن‌های همگانی در ایران بود که تنها سه جشن آن دیگان بودند.

☃️ جشن‌های ایرانی در زمان ساسانیان، باشکوه‌تر از هر زمان دیگری برگزار می‌شد.

🌼 جشن‌های دیگان که به آن‌ها «دی‌جشن» نیز گفته می‌شد، انگیزه‌ای برای نیایش همگانی و سپاس از آفریننده‌ی هستی، برابری، همبستگی و همنشینی پادشاهان با مردم بود.

☃️ در واپسین جشن دیگان پاکیزگی و آسودگی را ارج می‌نهادند.

🌼 در بن‌دهش نوشته شده گل شنبلید نماد روز دی به‌دین و #دیگان سوم است.

☃️ درباره‌ی سه #جشن_دیگان بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/17825

☃️🌼 @AdabSar
☔️🧣 جشن نیران
جشن شادی و ستایش باران


🌦 «جشن نیران» واپسین جشن از جشن‌های پرشمار دی‌ماه، در «انارام روز» یا سی‌ام دی در ایران باستان برگزار می‌شد. جشن نیران یکی از ده‌ها جشن شاد برای ستایش باران و نمادی از آفریدن و زندگی بخشیدن بود. شاید آیین آب پاشیدن از بازمانده‌های جشن نیران باشد. اگرچه این گمان درباره‌ی دیگر جشن‌های آب هم گفته شده است.

🌨 ویژگی جشن‌های دی‌ماه این است که با افسانه‌ها و رویدادهای ماندگار ایران باستان پیوند دارند.
درباره‌ی پیدایش جشن نیران گفته شده که در زمان «پیروز ساسانی» ایران را خشکسالی فراگرفت و همه چشم‌به‌راه باران بودند تا اینکه در این روز در جایی به‌نام «دهکام پیروز»(در استان پارس کنونی و یا ایلام)، چکه‌های باران بر زمین فروریختند، شاه به آرزویش رسید و مردم شادی و پایکوبی کردند. از این‌رو جشن نیران جشنی برای یادآوری پایان یافتن تنگدستی و خشکسالی و آغاز رویش و فراوانی است. این افسانه را نیز برای دیگر جشن‌های آب گفته‌اند.

❄️ آب پاشیدن روی زمین و آتش افروختن از آیین‌های این جشن و بسیاری دیگر جشن‌های ایرانی بود.

☔️🧣 @AdabSar
__________________
🖋 برگرفته از:
۱- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی #حسام_الدین_مهدوی
۲- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
__________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_نیران #دیگان
☔️🧣 @AdabSar
☀️❄️ اینک شب یلدا

اینک باید به شب #یلدا و آغاز زمستان نگریست. روز نخست زمستان در دیدگاه پرستندگان خورشید در روزگاران باستان روز ارجمندی بود. از این روز که کوتاه‌ترین روز سال است هر چه به پیش یا پس برویم، روزها پیوسته بلندتر می‌شوند.

از سوی دیگر خورشید با رسیدن به چله‌ی تابستان به بیشترین نیروی خود رسیده و پس از آن هر روز زمان دیدارش کوتاه و کوتاه‌تر می‌شود. خورشید در پاییز نیرویش فروکش می‌کند تا به پایان راه خود برسد. پس از شب یلدا باری دیگر زندگی و جوانی از سر می‌گیرد و هر روز نیرومندتر می‌شود.

در دیدگاه مردمان باستان که همه‌ی پدیده‌های جهان را دارای جان می‌انگاشت و به مرگ سددرسد باور نداشت، خورشید نیز جان داشت و هر سال کودکی، جوانی، بزرگسالی و پیری را از نو می‌پیمود. همچنین به یاری جادوی آدمیان بار دیگر زاده و جوان می‌شد، هرچند که شاید فرو نمی‌مرد.

پس اگر نخستین روز زمستان پس از شب یلدا را زایشی دیگر و اگر نه زایش، که توان دوباره و جوانی دیگری برای خورشید بدانیم، پس سال کهن، خورشید کهن و هر چیز کهنی با آغاز زمستان به‌سر می‌رسد و سال و خورشید و جهانی نو آغاز می‌شود.

جستاری چند در فرهنگ ایران #مهرداد_بهار
بازنویسی شده به پارسی
#دیگان

☀️❄️ @AdabSar

☀️ نخستین روز دی روز زایش مهر و بلند شدن روزها پس از یلدا «اورمزد روز»، «خورروز» و «خرم‌روز» نام داشت. می‌گویند که در زمان ساسانیان «خرمدینان» آن را خرم‌روز نامیدند. در این روز كسی به دیگری دستور نمی‌داد و كارها خودخواسته (داوطلبانه) انجام می‌شد و هرگونه جنگ و کشتار نکوهیده بود.

☀️ بیرونی نوشته که در این روز پادشاه از تخت به زیر می‌آمد، جامه‌ی سپید می‌پوشید، در بیابان بر زیرانداز سپید می‌نشست، با کشاورزان و برزگران همنشین می‌شد، از یک خوان(سفره) با آن‌ها خوراک می‌خورد و می‌گفت من امروز مانند شما هستم. زیرا پایداری دنیا به کارهای شما است. ما مانند دو برادر مهربان خواهیم بود. پادشاهان زن همچون «همای چهرزاد» و «پوران‌دخت» نیز از جایگاه خواهر با آنان سخن می‌گفتند. از این‌رو گفته شده که روز نخست دی، روز برابری و خواهر و برادری بود.

☀️ در خرم‌روز ایرانیان در برابر درخت سرو پیمان می‌بستند كه تا سال پسین یک سرو ديگر بکارند و این‌گونه دل‌گرم به آینده‌ای روشن می‌شدند. سرو در هنر و ادب ایران نماد ایستادگی است. پس از تازش‌های پیاپی به خاک و فرهنگ ایران، سرو در نمادها اندکی خمید ولی نشکست.


#دیگان
☀️ @AdabSar

☀️❄️ آغاز دی و جشن دی‌دادار

آغازین روز ماه دی روز زایش و برآمدن دوباره‌ی خورشید و بلند شدن روزها پس از شب چله «اورمزد روز»، «خورروز» و «خرم‌روز» نامیده می‌شد و آغازگر جشن‌های دی‌ماه بود.

اورمزدروز نخستین روز هر ماه گاهشماری باستانی ایران و به چم (معنی) روز خدا بود. ماه دی را «خورماه» نیز می‌نامیدند. «دی» یا «دا» به چمار (معنی) آفریدگار است و این نام‌گذاری در پیوند با باور به روز خورشید و زایش مهر است.

در زبان اوستایی واژه‌ی دی از دا به چم دادن، ساختن و آفریدن و نام دادار و آفریدگار است که در نامه‌های اوستایی به‌جای واژه‌ی اهورامزدا به‌کار می‌رفت. بر پایه‌ی برخی گمان‌زدها در سال‌های ۳۶۲ تا ۴۴۰ خورشیدی به ماه دی خورماه می‌گفتند. همچنین گفته می‌شود «خرمدینان» روز نخست دی را خرم‌روز نامیده بودند.

خرم‌روز، روزی بود که خورشید باز هم به جهان زندگی می‌بخشید و در ایران جشن برپا می‌شد.
پارسیان این روز را گرامی داشته و آن‌را «دی‌دادار» جشن می‌نامیدند. ماه دی از ماه‌هایی بیشترین آیین‌ها و جشن‌ها بود.


#دیگان
☀️❄️ @AdabSar
☀️ خورروز، روز جشن آشتی و برابری


☀️ آغازین روز ماه دی روز زایش مهر و برآمدن دوباره‌ی خورشید و بلند شدن روزها پس از شب چله، «اورمزد روز»، «خورروز» و «خرم‌روز» نامیده می‌شد و آغازگر جشن‌های دی‌ماه بود. اورمزدروز، نخستین روز هر ماه گاهشماری باستانی ایران و به چم (معنی) روز خدا بود. ماه دی را نیز «خورماه» می‌نامیدند. «دی» یا «دا» نیز به چمار (معنی) آفریدگار است و این نام‌گذاری با باور به روز خورشید و زایش مهر پیوند دارد. در زبان اوستایی واژه‌ی دی از دا به چم دادن، ساختن و آفریدن و نام دادار و آفریدگار است که در نامه‌های اوستایی به‌جای واژه‌ی اهورامزدا به‌کار می‌رفت. بر پایه‌ی برخی گمان‌زدها در سال‌های ۳۶۲ تا ۴۴۰ خورشیدی به ماه دی «خورماه» می‌گفتند. همچنین گفته می‌شود در روزگار ساسانیان، خرمدینان نام‌های خرم‌روز و خورماه را بر روز نخست دی و ماه دی نهادند.

☀️ خورروز از خورماه (یکم دی) روز برابری آدمیان بود. در اين روز شاهان و دیگر مردم پوشاک سپید و ساده می‌پوشيدند تا با یکدیگر يکسان باشند. شاهان با مردم دیدار و گفت‌گو می‌کردند و در بیابان بر یک خوان با مردم خوراک می‌خوردند. در این روز کسی به دیگری دستور نمی‌داد و کارها خودخواسته (داوطلبانه) انجام می‌شد.
در خورروز جنگ، دشمنی و کشتار جانواران ناپسند بود. دشمنان ايران نیز این را می‌دانستند و در این روز آتش‌بس می‌شد و گاهی همين آتش‌بس کوتاه به آشتی پایدار می‌انجاميد.

☀️ بیرونی نوشته است که در این روز پادشاه از تخت شاهی به زیر می‌آمد، جامه‌ی سپید می‌پوشید، در بیابان بر زیرانداز یا غالی سپید می‌نشست، با کشاورزان و برزگران همنشین می‌شد، از یک خوان (سفره) با آن‌ها خوراک می‌خورد و می‌گفت من امروز مانند یکی از شما هستم. من با شما برادر هستم. زیرا پایداری دنیا به کارهایی است که به دست شما می‌شود و آبادانی هم به پادشاه است. من که پادشاه هستم با شما برزگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود. به‌ویژه که دو برادر مهربان، هوشنگ و ویکرد چنین بودند. در زمان پادشاهان زن همچون «همای چهرزاد» و «پوران‌دخت» نیز اگر شاه بانو بر پایه‌ی آیین دیرین پادشاهان چنین سخن می‌گفت، مهرورزی پادشاه به مردم در جایگاه خواهر بود.

☀️ خرم‌روز به شَوَند (دلیل) هم‌نامی روز با ماه که نام خداوند نیز بود در ایران باستان جشن گرفته می‌شد و روزی بود که خورشید باز هم به جهان زندگی می‌بخشید.
پارسیان این روز را گرامی داشته و آن‌را «دی‌دادار» جشن می‌نامیدند. همچنین باور داشتند که روز نخست دی روز زایش دوباره‌ی خورشید است و زندگی روستاییان نیز روشنی تازه می‌یابد. ماه دی پس از فروردین دارای بیشترین آیین‌ها و جشن‌ها بود.

☀️ در این روز ایرانیان در برابر درخت سرو می‌ايستادند و پیمان می‌بستند كه تا سال پسین یک نهال سرو ديگر بکارند و این‌گونه دل‌گرم به آینده‌ای روشن می‌شدند.
سرو در فرهنگ ایران نماد آزادگی و ایستادگی است و در ادب‌سار (ادبیات) کشور با همین نماد به‌کار رفته است. در هنر بومی ایرانی سرو در بته‌جقه‌های زیبا، بازآفرینی شده است.
پس از تازش‌های پی‌درپی به خاک ایران، سرو در هنر و نمادهای ایرانی اندکی خمید ولی نشکست.


#پریسا_امام_وردیلو
#دیگان

☀️ برگرفته از:
- شب یلدا و جهان ایرانی، یادداشت «محمود معتقدی»
- سخرانی‌های «فریدون_جنیدی» و «میر جلال‌الدین کزازی» در همایش «کاوشی در شب چله»
- بدانیم و سربلند باشیم «منوچهر منوچهرپور»
- تارنمای خردگان «مجید خالقیان»


goo.gl/iZQY6v
☀️ @AdabSar
❄️ نخستین جشن دیگان و امید به یاری‌گری دادار در برابر سرما


❄️ اگر به نام روزهای ماه در گاهشمار کهن ایران بنگریم در هر ماه سه روز با واژه‌ی «دی» نام‌گذاری شده‌اند.
روز «دی بآذر» هشتم ماه
روز «دی بمهر» پانزدهم ماه
و روز «دی بدین» بیست‌وسوم هر ماه بودند.
از این‌رو در ماه دی بجز فردای شب چله که جشن خرم‌روز است، سه جشن دیگان برگزار می‌شد.

❄️ بیشتر روزهای ماه با نام نیروهای مینوی نام‌گذاری شده‌اند ولی دی برگرفته از «دا» و دا برگرفته از واژه‌ی اوستایی «دادار» (به چم دادن، بخشیدن و آفریدن) و نام ایزد یکتا است. نام سردترین ماه سال با نام خداوند نام‌گذاری شده بود تا در سرمای سخت یاری‌گر مردمان باشد. از این‌رو جشن‌های دیگان همواره با نیایش و ستایش آفریدگار همراه بود.

❄️ آیین ساده‌پوشی، برابری‌خواهی، آشتی‌جویی و همنشینی شاهان با مردم آیین جشن دیگان بود. دیگان، ویژه‌ی ستایش ویژگی‌های نیک و پسندیده‌ی آدمی بود.
«ابوریحان بیرونی» نوشته است که در روزهای جشن دیگان پادشاهان پوشاک ساده و سپید می‌پوشیدند و میان مردم و برزگران می‌رفتند و می‌گفتند من مانند یکی از شما هستم و با شما برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام می‌شود و آرامش کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه.

❄️ «رجبی» نوشته است که در هیچ‌کجای پژوهش‌ها، نبیک(کتاب)های تاریخی و نوشته‌ها و سنگ‌نبشه‌ها نوشته نشده است که پادشاهان با مردم روستایی کشور بر یک خوان نشسته باشند و نمی‌دانیم بیرونی برای این نوشته‌ی خود چه گواهی دارد. شاید بتوان گمان کرد که در روزگاری نزدیک به ابوریحان بیرونی یک پادشاه یا فرمانروا دست به چنین کاری زده باشد. اگرچه به دیدگاه بیرونی چنین خرده گرفته‌اند، ولی باید بدانیم که بیرونی مردی جست‌وجوگر و پرسشگر بود که برای گواه یافته‌های خود بسیار کوشیده و از روش‌های خوانش(مطالعه) در روزگار خود بهره‌ها برده است. اگر نبود بیرونی، ما بخش بزرگی از همین آگاهی اندک را درباره‌ی آیین‌های ایرانی در دست نداشتیم.

❄️ در «بُندَهِش» نوشته شده گل‌های بادرنگ، کاردک و شنبلید نماد جشن‌های دیگان هستند.
«این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است و باشد که گوید: بادرنگ دی به آذر را و کاردک دی به مهر را و شنبلید دی به دین را»


✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
#دیگان #جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی


❄️ برگرفته از:
- گاهشماری و جشن‌های ملی ایرانیان «ذبیح‌الله صفا»
- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی «حسام‌الدین مهدوی»
- جشن‌های ایرانی «پرویز رجبی»
- تارنمای «ایران‌بوم»
- بادرنگ و کاردک و شنبلید، گل‌های جشن دیگان «شاهین سپنتا»

goo.gl/ld96cc
❄️ @AdabSar ❄️
🍷جشن سیرسور و افسانه‌ی مرگ جمشیدشاه


🧄 ماه دی در ایران باستان جشن‌های پرشماری داشت که یکی از آن‌ها جشن بسیار کهن «سیرسور» یا «سیرشور» بود.
به گفته‌ی ابوریحان بیرونی و برخی دیگر از ایران‌شناسان این جشن با سوگواری همگانی برای مرگ جمشیدشاه، پادشاه آرمانی ایران که به دست اهریمن کشته شد، پیوند داشت. نگر (توجه) داشته باشید که در روز سوگواری جمشیدشاه نیز مردم ایران آیینی داشتند که اندوه به آن راه نداشت.

🧄 گویا جشن سیرسور در «گوش‌روز» برابر با چهاردهم دی‌ماه برگزار می‌شد. «گوش» نام روز چهاردهم از هر ماه باستانی بود.
در بن‌مایه‌ها نوشته شده که در این روز مردم سیر می‌خوردند، آب انگور و می می‌نوشیدند، سیر و سبزی‌ها را با گوشت می‌پختند و می‌خوردند تا با این کار زیان‌های دیو یا اهریمن را از خود دور کنند و از اندوهی که پس از کشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود خود را برهانند.

🧄 در افسانه‌ها و همچنین داستان‌های شاهنامه‌ی فردوسی آمده است که در زمان جمشید مرگ، رنج، تنگدستی، سرما و گرما از ایران رخت بربست و وی بهترین شیوه را برای به‌زیستی و شادکامی مردمان پدید آورد و روز بر تخت‌نشستن جمشید نوروز نامیده شد. وی نزدیک به ۶۰۰سال بر ایران فرمانروایی کرد ولی در سده‌های پایانی از راستی و راه یزدان سرپیچید و ناخرسندی و شورش در کشور پدید آمد. سپس جمشید ناگزیر از ایران گریخت و تاج و تخت به آژی‌دهاک (ضحاک) ماردوش رسید. جمشید ۱۰۰سال پنهان بود ولی در گوش‌روز از دی‌ماه آژی‌دهاک وی را در دریای چین یافت و او را به دو نیم کرد. در این زمان جمشید ۷۰۰ساله بود.
چو این گفته شد فر یزدان ازوی
بگشت و جهان شد پر از گفت‌وگوی
#شاهنامه #فردوسی

🧄 ایرانیان در این روز خوردن چربی را ناپسند می‌دانستند و همواره بیش‌رَوی (افراط) در خوردن چربی نکوهش می‌شد.
همچنین خوردن سیر پخته و خام و دیگر خوراک‌های ویژه‌ی این روز نشان از رویارویی با سرما و پیشگیری از بیماری‌ها داشت. امروز هم سیر را گیاه تندرستی نامیده‌اند. در داستان‌ها آمده است که خوردن گوشت پس از زمان جمشیدشاه در میان ایرانیان رواگ (رواج) یافت.

🧄 در گوش‌روز از دی‌ماه و روز جشن سیرسور فرستادن فرزندان به آموزشگاه و آموختن دانش و پیشه نیک شمرده می‌شد. همچنین اکنون در میان زرتشتیان چهار روز در ماه ویژه‌ی گیاه‌خواری است که به این روزها نَـبُـر می‌گویند. یکی از این روزها گوش‌روز برابر با چهاردهم هر ماه است. نبر به چَم (معنی) سر نبریدن و کشتار نکردن جانوران است.

🧄 انجمن خوراک ایران به پاس این آیین باستانی روز چهاردهم دی را «روز میهنی خوراک» (روز ملی تغذیه) نامید. در چند سال گذشته در این روز برنامه‌هایی برای بهبود خوراک و تندرستی برگزار شد.


🧄 درباره‌ی جشن خام‌خواری بخوانید:
t.me/AdabSar/20901

✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_سیرسور #دیگان #سیرسور


🧄 برگرفته از:
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی»
- تارنمای «ایران‌بوم»
- برهان قاطع «محمدحسین خلفتبریزی»
- فرهنگ نام‌های شاهنامه «منصور رستگار فسایی»

🍷 @AdabSar
ادب‌سار
❄️ نخستین جشن دیگان و امید به یاری‌گری دادار در برابر سرما ❄️ اگر به نام روزهای ماه در گاهشمار کهن ایران بنگریم در هر ماه سه روز با واژه‌ی «دی» نام‌گذاری شده‌اند. روز «دی بآذر» هشتم ماه روز «دی بمهر» پانزدهم ماه و روز «دی بدین» بیست‌وسوم هر ماه بودند. از…
⛄️ دیگان دوم و افسانه‌ی رهایی از پلیدی‌ها با سوزاندن تندیس‌های گِلی


⛄️ در سده‌ها و هزاره‌های دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشن آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی بمهر» نامیده می‌شد و این روز در دی‌ماه روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم بود.
نام‌های دیگر این جشن دیبکان، تبیکان و بتیکان هستند و گمان می‌رود دگرگون شده‌ی واژه‌ی «دیبگان» باشند. به گمان دیگر این نام‌ها برگرفته از آیین ساخت تندیس (مجسمه) است که ویژه‌ی این جشن بود.

⛄️ در روز دی بمهر ایرانیان از گِل، پیکره و تندیس آدمی می‌ساختند و بر پشت‌بام‌‌ها می‌گذاشتند. سپس پیکره‌ها را در آتش می‌سوزاندند تا اهریمن و آزار نیروهای پلید را از خود و همبودگاه (اجتماع) دور کنند. انگیزه‌ی دیگر این کار سوزاندن بت درون بود. در باورهای کهن این پیکره‌ها نماد هستارهای زیان‌بخش (موجودات مضر) بودند. این روز را روز پاسداشت هنرمندان و تندیس‌سازان نیز نامیده‌اند.

⛄️ در برخی پژوهش‌ها آمده که تندیس‌های گِلی را در کنار راهرو یا در خانه می‌گذاشتند تا رنج و بیماری مردم و خانواده به تندیس راه یابد و در پایان روز آن را در آتش می‌سوزاندند و سوسن دود می‌کردند. انگیزه‌ی آن‌ها دور کردن تنگدستی و فراخواندن شادمانی بود.

⛄️ همچنین گفته شده که در بامداد این روز سیب می‌خوردند و گل نرگس می‌بوییدند و با فرا رسیدن شامگاه خوشه (سنبل) بر آتش می‌نهادند. زیرا باور داشتند که با این کار سراسر سال را آسوده و به دور از رنج و خشکسالی زندگی می‌کنند.

⛄️ گل‌های مورد و یاسمن نماد خور روز (یکم دی)، گل بادرنگ نماد نخستین جشن دیگان (دی‌به‌آذر)، گل کاردک نماد دومین جشن دیگان (دی‌بمهر) و گل شنبلید نماد سومین جشن دیگان (دی‌بدین) است.
در نَسک (کتاب) پهلوی بُندهشن نوشته شده: مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، بادرنگ دی به‌آذر را، كاردَک دی به‌مهر را، شنبلید دی به‌دین را.


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_دیگان #دیگان


⛄️ برداشت آزاد از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی برگردان «اکبر داناسرشت»
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
- تارنمای خردگان


⛄️ فرتور: گل کاردک
goo.gl/fqURZU
⛄️ @AdabSar
🐄 جشن گاوگیل و افسانه‌های پرورش فریدون
بخش نخست


«جشن گاوگیل» که به آن جشن درفش‌ها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم می‌گویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در گاهشمار باستانی در هزاره‌های گذشته برگزار می‌شد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی زمینه‌های پیدایش آن ناشناخته است. جشن گاوگیل از جشن‌های رازآمیز و افسانه‌ای است. دیدگاه‌های «ابوریحان بیرونی» درباره‌ی این جشن از راه گفت‌‌وگوی وی با مردمان گرد آمده است. از این‌رو هرآنچه گفته می‌شود گمان‌زدهایی درباره‌ی این روز است. پژوهشگران ایرانی نوشته‌اند از آنجا که این جشن در مهرروز برگزار می‌شد، پیدایش آن بی‌گمان با «فریدون گاو اوژن» در پیوند است.

🐄 افسانه‌های پیدایش جشن گاوگیل:
به گمان بسیار، این جشن با داستان فریدون و «گاو برمایون» پیوند دارد. فردید (منظور) از گاو برمایون و پرمایه یا رنگارنگ، دایه‌ها و آدمیان پرشمار با باورها و اندیشه‌های گوناگون هستند که در پرورش فریدون دست داشتند. در افسانه‌پردازی‌ها این آدمیان در یک گاو رنگین در جایگاه دایه بازنمایی شده‌اند.

درباره‌ی جشن رازآلود گاوگیل گفته می‌شود چون آژی‌دهاک بر ایران چیره شد، گاوهای «اثفیان» پدر فریدون را به تاراج برد. ولی در این روز فریدون بر آژی‌دهاک پیروز شد و گاوها را بازگرداند. اثفیان که مردی بخشنده و مردم‌دار بود با بازگشت گله‌هایش به مردم بخشش‌ها کرد و مردم هر سال این روز را جشن گرفتند.

یکی دیگر از گمان‌های پیدایش جشن این است که در این روز ایرانیان بر تورانیان پیروز شدند و گله‌های پرشماری از گاو که به دست آن‌ها افتاده بود پس گرفتند و مرزهای ایران و توران را نشانه‌گذاری کردند.

بر پایه‌ی داستان‌ها، در این روز فریدون را از شیر گرفتند و او را سوار بر گاوی کردند. فریدون نیز گرزی داشت که سر گاو بر آن تراشیده شده بود.

در نوشته‌های جسته و گریخته‌ای آمده که این جشن ریشه‌ی بابِلی دارد و جشن دیو و اهریمن است. زیرا در این روز اهریمن بر جمشید پیروز شد (همان چیرگی آژی‌دهاک). برخی نیز جشن اهریمن در این روز را با شکست «داریوش سوم» از «اسکندر» در «جنگ گوگمل» در پیوند می‌دانند. ولی سرچشمه‌های این گمان روشن و گواهمند نیست.


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #گاوگیل #دیگان


📚 برگرفته از:
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»
- جشن‌های ایرانیان «عسگر بهرامی»
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» برگردان «اکبر داناسرشت»
- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی «حسام‌الدین مهدوی»


💫🐄 @AdabSar
ادب‌سار
🐄 جشن گاوگیل و افسانه‌های پرورش فریدون بخش نخست «جشن گاوگیل» که به آن جشن درفش‌ها، کاکیل، گاوگمل، گاگنل و درامزینان هم می‌گویند در روز مهر از ماه دی، برابر با شانزدهم دی در گاهشمار باستانی در هزاره‌های گذشته برگزار می‌شد. این جشن در پیوند با گاو بود ولی…
🐄 جشن گاوگیل و افسانه‌ی سپیدبختی و آسودگی
بخش دوم و پایانی


«جشن گاوگیل» در مهرروز از دی (شانزدهم دی در گاهشمار باستان) از جشن‌های دلکش و پررمز و راز ایرانی است که در گذر از هزاره‌ها ریشه‌ی آن در هزارتوی افسانه‌ها گم شد و تنها چند گمان از خود برای تشنگی و کنجکاوی ما به‌جا گذاشت. ولی بی‌شک این جشن می‌تواند نشانه‌ای از ارزش جانورانی چون گاو و گوسپند (گوسفند) در زندگی مردمان هزاران سال پیش باشد.


🐄 آیین‌های افسانه‌ای جشن گاوگیل:
گفته شده که ایرانیان روز جشن گاوگیل را با نوشیدن شیر تازه‌ی گاو آغاز می‌کردند و بامداد پیش از هر سخن‌گفتنی «بِه» می‌خوردند و «ترنج» می‌بوییدند تا سالی فراخ و آسوده در پیش داشته باشند. یکی دیگر از آیین‌های این جشن همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی برافروختن آتش بود. در بخش‌هایی از پایین‌دست البرز (کرج کنونی) به جشن درامزینان جشن گزنه هم می‌گفتند زیرا در این شب سوز و سرما بیداد می‌کرد.

در افسانه‌ها گفته شده که در زمان جمشید وی یک کاکیل یا گاو نر سرکش را با سر آدم، چهره‌ی زیبا و تن سپید گاو دید که دسته‌ای سوسن به دست داشت و می‌بویید. گاو از هفت گوهر ساخته شده بود و هرکه را می‌دید به نام می‌خواند و از امروز و آینده آگاهی می‌داد و شید(نور) خود را می‌پراکند. جمشید گفت: تو کیستی و چه می‌کنی؟ پاسخ داد: من بخت هستم و سپیدروزی و بخت میان مردم می‌پراکنم. جمشید پرسید که در چه هنگامی بخت در میان مردم بیشتر است؟ پاسخ داد: هنگامی که گاو در میان آسمان باشد. او پس از این گفت‌وگو میان آسمان پنهان شد.

پیشگویی از روی جایگاه ستارگان در این شب بسیار مِهند (مهم) بود. آنان باور داشتند که گاوی درخشان با شاخ‌هایی از تلا (طلا) و پاهایی از سیم (نقره) ماه را می‌کِشد، اندک‌زمانی در آسمان پدیدار و سپس پنهان می‌شود. هر که بتواند این گاو درخشان را ببیند آرزوهایش برآورده می‌شود. اگر این گاو بر بلندی کوه‌ها پدید آید و دوبار بانگ زند سالی پر فراوانی و بدور از تنگدستی در پیش خواهد بود و اگر یک‌بار بانگ زند نشانه‌ی خشکسالی است.

در باورهای فراگیری که تا امروز آمده، اگر کسی دو بار اتسه (عطسه) کند نشانه‌ی فراوانی و شتاب در انجام کارها است و اگر یک‌بار اتسه کند نشانه‌ی خوبی نیست و باید در انجام کار درنگ کرد. شمار اندکی از استوره‌شناسان گمان می‌کنند که میان «صبر» با «صور» و «ثور» پیوندی فراتر از دیسه‌ی (شکل) واژگان هست و این باور امروزی درباره‌ی اتسه در افسانه‌های باستانی ریشه دارد.

این جشن نام‌های دیگری چون کاکثل و کاکتل هم دارد که ریشه‌ی آن را به دیدن اخترنگاره‌ی (صورت فلکی) گاو پیوند می‌دهند. ماه گاو (ثور، اردیبهشت) دومین ماه از ماه‌های دوازده‌گانه است. گفتنی است ستایش گاو در میان بسیاری از هندوان ریشه در فرهنگ باستانی هند و آریایی و باورهای هنباز (مشترک) این دو تیره دارد.


✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاوگیل #دیگان #گاوگیل


📚 برگرفته از:
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»
- جشن‌های ایرانیان «عسگر بهرامی»
- آثارالباقیه «ابوریحان بیرونی» برگردان اکبر داناسرشت
- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی «حسام‌الدین مهدوی»


💫🐄 @AdabSar
🧶❄️ گاهنبار چهره میدیاریم آن گاه که جانوران پدید آمدند


🧶 گاهنبار «چهره میدیاریم‌گاه» بر پایه‌ی افسانه‌ها، گاه یا هنگام آفرینش جانوران و یکی از آیین‌های بسیار کهن ایران بود که از «مهرروز» تا «ورهرام‌روز» از دی برابر با ۱۶ تا ۲۰ این ماه در گاهشمار باستانی ایران برگزار می‌شد. «میدیاریم» به چمار (معنی) میانه‌ی آرامش یا هنگام آرامش کشاورزان و دامداران بود. نباید فراموش کرد که بیشتر جشن‌های باستانی دارای ریشه‌ی زیستی و در پیوند با زندگی کشاورزی بودند.
گاهنبار/گاهنبار/گاهبار یا گَهَنبار در افسانه‌ها روزهایی بودند که به باور پیشینیان، خدا جهان را آفرید. در نسک (کتاب) «زند» نوشته شده که اهورامزدا یا خدا جهان را در شش «گاه» آفرید. آغاز هر گاهی نامی دارد و در آغاز هر گاهی جشنی سازند.

🧶 آشنایی با گاهنبارها بر پایه‌ی داده‌های یسنا:
- میدیوزَرِیم، نخستین گاهنبار و زمان آفرینش آسمان بود و در میانه‌های اردی‌بهشت برگزار می‌شد.
- میدیوشـِیم، دومین گاهنبار زمان آفرینش آب و ۱۵۰ روز پس از آغاز سال برگزار می‌شد.
- پَـیته‌شَـهیم سومین گاهانبار روز سی‌ام شهریور و روز ۱۸۰ام سال برگزار می‌شد و زمان آفرینش زمین بود.
- اَیاسرم چهارمین گاهنبار و زمان آفرینش گیاهان بود که ۲۱۰ روز پس از آغاز سال برگزار می‌شد.
- میدیارِم پنجمین گاهنبار و در روز ۲۹۰ سال آغاز می‌شد. این گاهنبار ویژه آفرینش جانوران بود.
- هَمَسپَتمَدُم در پنج روز پایانی سال برگزار می‌شد که به باور آن‌ها زمان آفرینش مردمان بود.
هریک از جشن‌های ششگانه‌ی گاهنبار پنج روزه بود و روز پنجم جشن بزرگی برپا می‌شد.


🧶 آرمان‌های برگزاری گاهانبار:
- نیایش اهورامزدا، آفرینگان‌خوانی و بزرگداشت آفریده‌های ماتکیک و مینویی (مادی و معنوی)
- داد و دهش، پیشکش کردن و بهره‌مند شدن از یاری یکدیگر. پیشکش کردن به یکدیگر «میزد» نام داشت.
- همازوری/همبستگی میان مردمان. جشن‌های گاهنباری همچون بسیاری دیگر از جشن‌های ایرانی، گروهی برگزار می‌شد.
- شادی راستین، پایدار و خردمندانه.


🧶 خوان گاهنبار در ستایش امشاسپندان:
از آنجا که گاهنبارها برای بزرگداشت آفرینش برگزار می‌شدند، بر خوان(سفره) نمادین آن نشانه‌هایی از هفت امشاسپند یا فرشته می‌گذاشتند:
- نیایش‌نامه برای یادکردن از امشاسپند سپنته‌مینو و ستایش آفرینش آدمی.
- شیر و تخم‌مرغ به نشانه‌ی امشاسپند وهومن (بهمن) و آفرینش چهارپایان.
- آتشدانی از آتش و بوی خوش به نشانه‌ی آفرینش آتش و امشاسپند اردیبهشت که نگهبان آتش بود.
- آوند (ظرف) رویین و مسین به نشانه‌ی آفرینش آسمان و امشاسپند شهریور که فرشته‌ی نگهبان توپال (فلز) بود.
- آوندی پر از آب به نشانه‌ی آفرینش آب و امشاسپند خرداد که نشانه‌ی رسایی بود.
- گلدانی از گیاهان همیشه سبز به نشانه‌ی آفرینش گیاهان و امشاسپند بی‌مرگی و جاودانگی.
گفتنی است خوان گاهنبار به نشانه‌ی امشاسپند سپندارمذ و آفرینش زمین بر روی زمین چیده می‌شد. به نشانه‌ی مهر پاک، فروتنی و پایبندی به پیمان در خوان میوه می‌گذاشتند. سپندارمذ/سپندارمزد نگهبان زمین و میوه‌های آن بود.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #دیگان #گاهنبار #جشن_گاهنباری


🧶 برگرفته از:
- گاهشماری گاهنباری، کهن‌ترین نظام گاهشماری شناخته‌شده در ایران «رضا مرادی غیاث‌آبادی»
- زمستان «انجوی شیرازی»
- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان «اردشیر آذرگشسب»
- جشن‌های ایرانی «پرویز رجبی»

🧶❄️ @AdabSar
ادب‌سار
⛄️ دیگان دوم و افسانه‌ی رهایی از پلیدی‌ها با سوزاندن تندیس‌های گِلی ⛄️ در سده‌ها و هزاره‌های دور، دی، ماهِ پُرجشنی بود و تنها سه جشن آن «دیگان» بودند. پانزدهم هر ماه در ایران باستان «دی بمهر» نامیده می‌شد و این روز در دی‌ماه روز «جشن تیبکان» یا دیگان دوم…
🫧 دیگان سوم، جشن آسودگی و پاکیزگی


🫧 روز «دی بدین» نام بیست‌وسومین روز ماه در گاهشماری باستانی بود و در این روز از دی سومین «جشن دیگان» برگزار می‌شد. روز «دی به‌آذر» در هشتم و روز «دی به‌مهر» یا پانزدهم جشن‌های نخست و دوم دیگان برگزار می‌شدند. بیشتر آیین‌های جشن‌های دیگان و جشن «خرم‌روز» در یکم دی یکسان بودند.

🫧 ماه دی پس از فروردین دارای بیشترین جشن‌های همگانی بود که سه جشن آن «دیگان» بودند. در این روزها نام روز و ماه یکی است. جشن‌های ایرانی در زمان ساسانیان با شکوه بسیاری برپا می‌شدند.

🫧 «دی» به چم (معنی) آفریدگار است و جشن‌های دیگان که به آن‌ها «دی‌جشن» نیز می‌گفتند، انگیزه‌ای برای نیایش همگانی و سپاسداری از آفریننده‌ی هستی، برابری، همبستگی و همنشینی پادشاهان با مردم بود.

🫧 در واپسین جشن دیگان پاکیزگی و آسودگی را ارج می‌نهادند. در گمانزدها نوشته شده که شاید دیگان سوم روزی برای پاسداشت فرهنگ پاکیزگی و شست‌وشو بود. بر پایه‌ی اندرزهای آذرباد مهراسپندان (از اندیشمندان بزرگ ساسانی) پاکیزگیِ تن را در این روز گرامی می‌داشتند.

🫧 در بن‌دهش نوشته شده که گل بادرنگ گل ویژه‌ی دی به‌آذر (دیگان نخست)، گل كاردَک ویژه‌ی دی به‌مهر (دیگان دوم) و گل شنبلید ویژه‌ی دی به‌دین (دیگان سوم) است.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_دیگان #جشن_های_ایرانی #دیگان


فرتور: گل شنبلید، نماد روز دی به‌دین و دیگان سوم
yon.ir/deygan3
درباره‌ی چیستی جشن‌های دی بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/21351


🫧 برگرفته از:
- از نوروز تا نوروز «کوروش نیکنام»
- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی «حسام‌الدین مهدوی»
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»

🫧 @AdabSar