🌱🕊 @AdabSar
yon.ir/Adabsar01
🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 بخش نخست - بهمنگان، جشن خردورزی
🕊🌱 "جشن بهمنگان" یا "جشن بهمنجه" در "بهمنروز" از بهمنماه برابر با دوم بهمن در ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان از واژهی اوستایی "وهومنه" وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) درست شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک است و بهمنگان جشنی در ستایش درستکاری است. بهمن در آیینهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست.
"فرهنگ مهر" در نیپیک(کتاب) "فلسفه زرتشت" نوشته است که شش فرشتهی اهورامزدا، هریک پاسدار زیستبوم(محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از این رو در جشن بهمنگان ایرانیان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🕊🌱 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از فرشتهی وهومن یاری میگرفت. در "گاتها" آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا همان بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه(اورمزد) نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. ایشمَه(خشم)، آز (بیشخواهی و اندیشهی نادرست) و اَکوُمَن(اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی(معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک(مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🕊🌱 »خروس» نشان ویژهی اين روز بود. زیرا باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش(از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. این جشن پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود. در زمان صفویان نیز برخی از آیینهای آن زنده شد.
🕊🌱 جشن بهمنگان از جشنهایی است که در چامه و ادب ایرانی نیز نمود بسیاری داشته است.
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
منوچهری
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخنده و بهمنجنه و بهمنمه را
فرخی
رسم بهمن گیر و از سر تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه
منوچهری
🕊🌱 بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود و بسیاری گمان میبرند که روز مرد و پدر در ایران برابر با جشن بهمنگان باشد. در این یادداشت میتوانید دربارهی گزینش روزی ایرانی برای مردان و پدران بیشتر بخوانید:
https://t.me/AdabSar/10523
📜 بخش دوم یادداشت بهمنگان را بخوانید:
https://t.me/AdabSar/12822
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- التفهیم "ابوریحان بیرونی"
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
🌱🕊 @AdabSar
yon.ir/Adabsar01
🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 بخش نخست - بهمنگان، جشن خردورزی
🕊🌱 "جشن بهمنگان" یا "جشن بهمنجه" در "بهمنروز" از بهمنماه برابر با دوم بهمن در ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان از واژهی اوستایی "وهومنه" وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) درست شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک است و بهمنگان جشنی در ستایش درستکاری است. بهمن در آیینهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست.
"فرهنگ مهر" در نیپیک(کتاب) "فلسفه زرتشت" نوشته است که شش فرشتهی اهورامزدا، هریک پاسدار زیستبوم(محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از این رو در جشن بهمنگان ایرانیان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🕊🌱 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از فرشتهی وهومن یاری میگرفت. در "گاتها" آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا همان بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه(اورمزد) نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. ایشمَه(خشم)، آز (بیشخواهی و اندیشهی نادرست) و اَکوُمَن(اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی(معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک(مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🕊🌱 »خروس» نشان ویژهی اين روز بود. زیرا باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش(از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. این جشن پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود. در زمان صفویان نیز برخی از آیینهای آن زنده شد.
🕊🌱 جشن بهمنگان از جشنهایی است که در چامه و ادب ایرانی نیز نمود بسیاری داشته است.
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
منوچهری
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخنده و بهمنجنه و بهمنمه را
فرخی
رسم بهمن گیر و از سر تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه
منوچهری
🕊🌱 بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود و بسیاری گمان میبرند که روز مرد و پدر در ایران برابر با جشن بهمنگان باشد. در این یادداشت میتوانید دربارهی گزینش روزی ایرانی برای مردان و پدران بیشتر بخوانید:
https://t.me/AdabSar/10523
📜 بخش دوم یادداشت بهمنگان را بخوانید:
https://t.me/AdabSar/12822
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- التفهیم "ابوریحان بیرونی"
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
🌱🕊 @AdabSar
🌱🕊 @AdabSar
goo.gl/19jb1M
🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 بخش دوم و پایانی - آیینهای بهمنگان
🕊🌱 جشن بهمنگان جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. آیینهای این جشن پس از هزارانسال دستخوش دگرگونیهای فراوانی شد.
🕊🌱 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن جشن بهمانگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز نماد نگهداری از جانوران بود آیین نَبُر یا پرهیز از خوردن گوشت از آیینهای این روز بود ولی با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد. زیرا بیرونی در «التفهیم» نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام دانگو از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ(سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند "دانکو" نیز به چم بنشن است که میتواند همان "دانگو" باشد.
ابوریحان بیرونی نوشته است: ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی(تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس(شیراز کنونی) نیز از بُنشَن(حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر بیماری فراموشی چیره شوند.
در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
اسدی توسی در نیپیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🕊🌱 بهمنگان میتواند روزی نمادین در ستایش خردورزی و اندیشه، دوستی با زیستبوم و زندگی بر پایهی همیاری آدمیان باشد. باورها و آیینهای افسانهای و نمادین بهمنگان چشماندازی از زندگی در آشتی و جهانی آرام را به باورمندانش مینمایاند.
📜 بخش نخست یادداشت بهمنگان را بخوانید:
https://t.me/AdabSar/12821
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- التفهیم "ابوریحان بیرونی"
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
🌱🕊 @AdabSar
goo.gl/19jb1M
🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 بخش دوم و پایانی - آیینهای بهمنگان
🕊🌱 جشن بهمنگان جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. آیینهای این جشن پس از هزارانسال دستخوش دگرگونیهای فراوانی شد.
🕊🌱 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن جشن بهمانگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز نماد نگهداری از جانوران بود آیین نَبُر یا پرهیز از خوردن گوشت از آیینهای این روز بود ولی با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد. زیرا بیرونی در «التفهیم» نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام دانگو از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ(سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند "دانکو" نیز به چم بنشن است که میتواند همان "دانگو" باشد.
ابوریحان بیرونی نوشته است: ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی(تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس(شیراز کنونی) نیز از بُنشَن(حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر بیماری فراموشی چیره شوند.
در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
اسدی توسی در نیپیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🕊🌱 بهمنگان میتواند روزی نمادین در ستایش خردورزی و اندیشه، دوستی با زیستبوم و زندگی بر پایهی همیاری آدمیان باشد. باورها و آیینهای افسانهای و نمادین بهمنگان چشماندازی از زندگی در آشتی و جهانی آرام را به باورمندانش مینمایاند.
📜 بخش نخست یادداشت بهمنگان را بخوانید:
https://t.me/AdabSar/12821
✍🏼 #پریسا_امام_وردی
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- التفهیم "ابوریحان بیرونی"
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
🌱🕊 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔥🔥 @AdabSar
🔥 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥 پیدایش جشن سده
دربارهی پیدایش جشن سده دیدگاهها پرشمارند. در اینجا چکیدهای از آنها را میخوانیم.
🔥🔥 یکی از افسانههای ایرانی که گویا بر شاهنامهی فردوسی استوار است، میگوید که جشن سده جشن پیدایش آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی است. بر این پایه، هوشنگ چهار پشت پس از گیومرت(کیومرث) نخستین آدم روی زمین بود. برای خواندن این داستان بنگرید به:
t.me/AdabSar/9922
ولی شاهنامهپژوهانی چون "جلال خالقی مطلق" و "مصطفا جیحونی" میگویند که داستان پرتاب سنگ به سوی مار و پیدایش آتش به دست هوشنگ، برساختهی امروزیهاست، بخشی از شاهنامه نیست و هتا(حتا) در دستنویس فلورانس شاهنامه این بخش دیده نمیشود. به باور آنها، این داستان پس از فردوسی به شاهنامه افزوده شده، در ایران باستان چنین باوری نبود و در هیچیک از نیپیک(کتاب)های ایرانشناسی پیش و پس از فردوسی چنین داستانی دیده نمیشود. زیرا پیدایش آتش بسیار کهنتر از زمان هوشنگ است.
"فریدون جنیدی" میگوید دو سوم شاهنامه پس از فردوسی به آن افزوده شده ولی دربارهی داستان هوشنگ سخنی نمیگوید. چندتن از شاهنامهپژوهان با خالقی مطلق همداستان نیستند و سرودهی پیدایش آتش به دست هوشنگ را از آن فردوسی میدانند.
شاید پیدایش این افسانه از آنجا باشد که هوشنگ به چم خوب درخشان، خانهی خوب، نخستزاد، پیشآفریده و نماد فروغ و روشنایی است و آتش نیز نخستین آفریدهی ایزد برای زمین بود.
🔥🔥 ابوریحان بیرونی در التفهیم و در بررسی افسانههای ایرانی میگوید در این روز فرزندان مشی و مشیانه(نخستین زن و مرد روی زمین که خود از ریواس روییده بودند)، به ۱۰۰ تن رسیدند و از میان خود یک تن را به سروری برگزیدند.
بیرونی در آثارالباقیه این جشن را بر آمده از افروختن آتش در بامها به دستور فریدون میدانست. به نوشتهی بیرونی، روزی که آژیدهاک(ضحاک) در بند شد و مردم از ستم او رستند، جشن سده بنیاد نهاده شد.
@AdabSar
🔥🔥 دو دیدگاه که "سده" را به پایهی شمار روزهای سال میدانند:
👈🏻 این جشن ۱۰۰ روز پس از آغاز زمستان(آغاز آبان در ایران باستان آغاز موسم سرما بود) برگزار میشد. سده، پنجاه روز مانده به نوروز است که سرما به آرامی کاهش مییابد و اگر روز و شبهای مانده تا نوروز را جداگانه شمارش کنیم، ۱۰۰ شب و روز به فرا رسیدن نوروز مانده است. بر پایهی این دیدگاه، واژهی "سده" برگرفته از "ست" پهلوی به چم شمارهی ۱۰۰ است. ولی این دیدگاه نیز پادورزانی(مخالفانی) دارد.
👈🏻 سده یا چلهی کوچک(۱)، ۴۰ روز پس از زایش خورشید(فردای یلدا)، ۴۰روز مانده تا ۲۰ اسپند(اسفند) که جشن آغاز سرسبزی و گرماست و یا ۲۰ روز و ۲۰ شب مانده به آغاز اسپند است.
🔥🔥 نویسندگانی چون مهرداد بهار و رضا مرادی غیاثآبادی میگویند "سده" پیوندی با "ست" و شمارهی ۱۰۰ ندارد و "سَدَه" یا "سَذَه" در اوستایی به چم سپیدهدم(طلوع)، بیرون آمدن و پیدا شدن است و جشن سده امیدی برای کاهش یافتن سرما بود. بر این پایه، سَدَه، سَدَک یا سَذَک کنایه از آتش است.
🔥🔥 حمدالله مستوفی نوشته است که جمشید، جشن سده را بنیاد نهاد.
گردیزی در زینالاخبار همچون بیرونی، پیدایش این جشن را با چیرگی فریدون بر آژیدهاک در پیوند میداند.
نویری نوشته است سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو، پسر تهماسپ برگزار کردند.
سده جشن ملوک نامدار است
ز اَفریدون و از جم یادگار است!
#عنصری
🔥🔥 گذشته از داستان پیدایش آتش به دست هوشنگ، فردوسی در شاهنامه بارها از جشن سده در کنار نام آتشکده و به همراه جشنهای نوروز و مهرگان نام برده است.
بکرد اندر آن کشور آتشکده
بدو تازه شد مهرگان و سده!
نهاد اندر آن مرز آتشکده
بزرگیِ نوروز و جشن سده!
گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردی
____________
✍🏻✍🏻 پینوشت:
(۱) "یلدا" چلهی بزرگ و "سده" چلهی کوچک نام دارند.
____________
📚📚 برگرفته از:
۱- "جشن سده" گروهی از نویسندگان
به کوشش و گردآوری #محمدرضا_توسلی
۲- جشن سده #احمد_افشارشیرازی و #ابراهیم_پورداود
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۴- التفهیم، ابوریحان بیرونی
۵- تاریخ گزیده #حمدالله_مستوفی
۶- یادداشتهای شاهنامه #جلال_خالقی_مطلق
۷- سده #چنگیز_مولایی
___________
#فرهنگ_ایران #جشن_سده
🔥🔥 @AdabSar
🔥 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥 پیدایش جشن سده
دربارهی پیدایش جشن سده دیدگاهها پرشمارند. در اینجا چکیدهای از آنها را میخوانیم.
🔥🔥 یکی از افسانههای ایرانی که گویا بر شاهنامهی فردوسی استوار است، میگوید که جشن سده جشن پیدایش آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی است. بر این پایه، هوشنگ چهار پشت پس از گیومرت(کیومرث) نخستین آدم روی زمین بود. برای خواندن این داستان بنگرید به:
t.me/AdabSar/9922
ولی شاهنامهپژوهانی چون "جلال خالقی مطلق" و "مصطفا جیحونی" میگویند که داستان پرتاب سنگ به سوی مار و پیدایش آتش به دست هوشنگ، برساختهی امروزیهاست، بخشی از شاهنامه نیست و هتا(حتا) در دستنویس فلورانس شاهنامه این بخش دیده نمیشود. به باور آنها، این داستان پس از فردوسی به شاهنامه افزوده شده، در ایران باستان چنین باوری نبود و در هیچیک از نیپیک(کتاب)های ایرانشناسی پیش و پس از فردوسی چنین داستانی دیده نمیشود. زیرا پیدایش آتش بسیار کهنتر از زمان هوشنگ است.
"فریدون جنیدی" میگوید دو سوم شاهنامه پس از فردوسی به آن افزوده شده ولی دربارهی داستان هوشنگ سخنی نمیگوید. چندتن از شاهنامهپژوهان با خالقی مطلق همداستان نیستند و سرودهی پیدایش آتش به دست هوشنگ را از آن فردوسی میدانند.
شاید پیدایش این افسانه از آنجا باشد که هوشنگ به چم خوب درخشان، خانهی خوب، نخستزاد، پیشآفریده و نماد فروغ و روشنایی است و آتش نیز نخستین آفریدهی ایزد برای زمین بود.
🔥🔥 ابوریحان بیرونی در التفهیم و در بررسی افسانههای ایرانی میگوید در این روز فرزندان مشی و مشیانه(نخستین زن و مرد روی زمین که خود از ریواس روییده بودند)، به ۱۰۰ تن رسیدند و از میان خود یک تن را به سروری برگزیدند.
بیرونی در آثارالباقیه این جشن را بر آمده از افروختن آتش در بامها به دستور فریدون میدانست. به نوشتهی بیرونی، روزی که آژیدهاک(ضحاک) در بند شد و مردم از ستم او رستند، جشن سده بنیاد نهاده شد.
@AdabSar
🔥🔥 دو دیدگاه که "سده" را به پایهی شمار روزهای سال میدانند:
👈🏻 این جشن ۱۰۰ روز پس از آغاز زمستان(آغاز آبان در ایران باستان آغاز موسم سرما بود) برگزار میشد. سده، پنجاه روز مانده به نوروز است که سرما به آرامی کاهش مییابد و اگر روز و شبهای مانده تا نوروز را جداگانه شمارش کنیم، ۱۰۰ شب و روز به فرا رسیدن نوروز مانده است. بر پایهی این دیدگاه، واژهی "سده" برگرفته از "ست" پهلوی به چم شمارهی ۱۰۰ است. ولی این دیدگاه نیز پادورزانی(مخالفانی) دارد.
👈🏻 سده یا چلهی کوچک(۱)، ۴۰ روز پس از زایش خورشید(فردای یلدا)، ۴۰روز مانده تا ۲۰ اسپند(اسفند) که جشن آغاز سرسبزی و گرماست و یا ۲۰ روز و ۲۰ شب مانده به آغاز اسپند است.
🔥🔥 نویسندگانی چون مهرداد بهار و رضا مرادی غیاثآبادی میگویند "سده" پیوندی با "ست" و شمارهی ۱۰۰ ندارد و "سَدَه" یا "سَذَه" در اوستایی به چم سپیدهدم(طلوع)، بیرون آمدن و پیدا شدن است و جشن سده امیدی برای کاهش یافتن سرما بود. بر این پایه، سَدَه، سَدَک یا سَذَک کنایه از آتش است.
🔥🔥 حمدالله مستوفی نوشته است که جمشید، جشن سده را بنیاد نهاد.
گردیزی در زینالاخبار همچون بیرونی، پیدایش این جشن را با چیرگی فریدون بر آژیدهاک در پیوند میداند.
نویری نوشته است سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو، پسر تهماسپ برگزار کردند.
سده جشن ملوک نامدار است
ز اَفریدون و از جم یادگار است!
#عنصری
🔥🔥 گذشته از داستان پیدایش آتش به دست هوشنگ، فردوسی در شاهنامه بارها از جشن سده در کنار نام آتشکده و به همراه جشنهای نوروز و مهرگان نام برده است.
بکرد اندر آن کشور آتشکده
بدو تازه شد مهرگان و سده!
نهاد اندر آن مرز آتشکده
بزرگیِ نوروز و جشن سده!
گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردی
____________
✍🏻✍🏻 پینوشت:
(۱) "یلدا" چلهی بزرگ و "سده" چلهی کوچک نام دارند.
____________
📚📚 برگرفته از:
۱- "جشن سده" گروهی از نویسندگان
به کوشش و گردآوری #محمدرضا_توسلی
۲- جشن سده #احمد_افشارشیرازی و #ابراهیم_پورداود
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۴- التفهیم، ابوریحان بیرونی
۵- تاریخ گزیده #حمدالله_مستوفی
۶- یادداشتهای شاهنامه #جلال_خالقی_مطلق
۷- سده #چنگیز_مولایی
___________
#فرهنگ_ایران #جشن_سده
🔥🔥 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🌍🌱 @AdabSar
🌍🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌍🌱 سپندارمزدگان/سپندارمذگان
🌍🌱 سپندارمذگان یا اسپندگان یکی از بزگترین و افسانهوارترین جشنهای ایرانی، در ستایش سپندارمذ، ایزدبانوی زمین، از مهین ایزدان(پس از پیدایش کیش زرتشتی، از مهین فرشتگان)، نگهبان زمین، جانوران، سرسبزی و باروری، همچنین نماد مادری، مهربانی، فروتنی و بردباری بود.
سپندارمذ در ایران برنام(لقب) زمین و نماد اشغ(عشق) بود. زیرا با فروتنی و گذشت به همه مهر میورزید، زشت و زیبا را به یک چشم مینگریست و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود میپذیرفت.
این ایزدبانو به جانوران چراگاه میبخشید، از زاده شدن فرزندان نیک شادمان میشد و از راه رفتن زنان و مردان بداندیش و دزد آزرده میگشت ولی مادرانه تاب میآورد و در برابر بارها شکیبا بود. اسپندارمذگان در ایران باستان، روز بزرگداشت زن و زمین بود. زیرا که زنان و زمین هر دو در ویژگیهای زایندگی، پدیدآوردن زندگی، باروری و رویش، هنباز(مشترک) بودند. این ویژگی از نام آنها و ریشهی یکسان زن و زمین نیز هویداست.
🌍🌱 نه تنها روز اسپندارمذگان، که سراسر اسپندماه ویژهی این ایزدبانو و زنان خردمند و درستکار بود و نه تنها سراسر اسپندماه، که روز پنجم هر ماه، اسپندروز نام داشت و نماد ایزدبانوی سپندارمذ، رویش و باروری زن و زمین بود. ایرانیان او را سرچشمهی مهر، بردباری و شکیبایی اهورامزدا میدانستند. ایزدبانوی سپندارمزد، مانند زمین شکیبا، فروتن و بارور بود و آرامش و سازش با پیرامون از ویژگیهایش. از این رو بانوان را از تبار خجستهی او دانستهاند.
باید دانست در ایران باستان این روز، روز زن به برداشت امروزی نبود. روز گرامیداشت زمین بارور شونده و زنان، این همتایان زمین بود.
🌍🌱 در باورهای کهن، سپندارمذ، گام چهارم از شش گام آدمی به سوی خوشبختی بود. سپندارمذ، نماد مهر و فروتنی، بهرهگیری درست و اندیشمندانه از نیرو و توان بود. زیرا اندیشهی نیک، راهنمای آدمی به سوی مهربانی و فروتنی است. تا جایی که رفتار آدمی مایهی آسودگی خود و دیگران و مهرورزی به جهان میشود.
🌍🌱 اسپندارمذ از ریشه سپنتهآرمییتی در اوستایی است. بخش نخست سپنت یا سپند به چمار(معنی) پاک و ورجاوند(مقدس) و بخش دوم به چم فروتنی و در اوستا به چم زمین است. در پهلوی آن را به خرد والا برگرداندند. نامگذاری واپسین ماه سال به این نام که نمایندهی باروری است، برای سر زدن نخستین جوانهها از خاک و زایش زمین پس از زمستانی سخت است.
🌍🌱 در این جشن که یکی از جشنهای بهاری نیز به شمار میرفت، مردان پارسی برای نکوداشت و شادی بانوان خانوادهی خویش میکوشیدند و به آنها گل و چیزهای دیگر پیشکش میکردند. گفته میشود ایرانیان نخستین مردمانی بودند که به نشانهی مهرورزی و دوستی به یکدیگر گل پیشکش میکردند. این روز، روز پیوند مهرآمیز دلدادگان و همسران بود. سپندارمذگان روز فرمانروایی بانوان و فرمانبرداری مردان بود. آرزوهای بانوان در این روز به دیدهی مردان گذاشته میشد و این نشانهی ادب مردان ایرانی بود. این روز، روز آزادی زنان بود. آنها از کار در خانه و بیرون خانه دست میکشیدند، جامهی نو و زیبا میپوشیدند، بالای خانه مینشستند، گل در دست میگرفتند و یا در کنار دیگر زنان به شادی میپرداختند. زنان در این روز فرمانروایان شهر بودند. نیایش در آتشکدهها از آیینهای پایانی این روز بود.
به نوشتهی بیرونی، مردم کژدم بر سر در خانهها میآویختند تا گزند نیابند. معین نوشته است که در این روز از آغاز دمیدن روشنایی تا بر آمدن آفتاب چشمپناهی بر برگهای چهارگوش مینوشتند و بر سه دیوار خانه میچسباندند.
🌍🌱 بیرونی، این روز را جشن مردگیران نامیده بود. "جلال خالقی مطلق" آن را دگردیسی از مژدهگیران یا همان پیشکش مردان به زنان میداند که به مژدگیران، مزدگیران و مردگیران دگرگون شد. او همچنین نوشته است از اینرو که دختران دم بخت را به همسرگزینی برمیانگیختند، اين جشن را "مردگيران" میناميدند.
در این روز دختران شوهرنکرده نیز شادی میکردند و دیگران میکوشیدند انگیزه پیوند زناشویی در آنها پدید آورند. ولی پس از پیدایش دین، جایگاه دختران در این جشن کمرنگ و جایگاه زنان همسردار و شوهردوست پررنگ شد.
به گفتهی بیرونی بسیاری از این آیینها در زمان باستان نبودند و با گذر زمان به سپندگان افزوده شدند.
🌍🌱 گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردی
_______
🌍🌱 برگرفته از:
۱- سپندارمذگان #ابراهیم_پورداود
۲- مردگیران، جشن بهاری زنان #جلال_خالقی_مطلق
۳- گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی #جلیل_دوستخواه
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- جشن اسفندگان، روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- گل پلنگمشک، نماد جشن اسپندگان #شاهین_سپنتا
_______
#اسپندگان #سپندارمذگان #فرهنگ_ایران
🌍🌱 @AdabSar
🌍🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌍🌱 سپندارمزدگان/سپندارمذگان
🌍🌱 سپندارمذگان یا اسپندگان یکی از بزگترین و افسانهوارترین جشنهای ایرانی، در ستایش سپندارمذ، ایزدبانوی زمین، از مهین ایزدان(پس از پیدایش کیش زرتشتی، از مهین فرشتگان)، نگهبان زمین، جانوران، سرسبزی و باروری، همچنین نماد مادری، مهربانی، فروتنی و بردباری بود.
سپندارمذ در ایران برنام(لقب) زمین و نماد اشغ(عشق) بود. زیرا با فروتنی و گذشت به همه مهر میورزید، زشت و زیبا را به یک چشم مینگریست و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود میپذیرفت.
این ایزدبانو به جانوران چراگاه میبخشید، از زاده شدن فرزندان نیک شادمان میشد و از راه رفتن زنان و مردان بداندیش و دزد آزرده میگشت ولی مادرانه تاب میآورد و در برابر بارها شکیبا بود. اسپندارمذگان در ایران باستان، روز بزرگداشت زن و زمین بود. زیرا که زنان و زمین هر دو در ویژگیهای زایندگی، پدیدآوردن زندگی، باروری و رویش، هنباز(مشترک) بودند. این ویژگی از نام آنها و ریشهی یکسان زن و زمین نیز هویداست.
🌍🌱 نه تنها روز اسپندارمذگان، که سراسر اسپندماه ویژهی این ایزدبانو و زنان خردمند و درستکار بود و نه تنها سراسر اسپندماه، که روز پنجم هر ماه، اسپندروز نام داشت و نماد ایزدبانوی سپندارمذ، رویش و باروری زن و زمین بود. ایرانیان او را سرچشمهی مهر، بردباری و شکیبایی اهورامزدا میدانستند. ایزدبانوی سپندارمزد، مانند زمین شکیبا، فروتن و بارور بود و آرامش و سازش با پیرامون از ویژگیهایش. از این رو بانوان را از تبار خجستهی او دانستهاند.
باید دانست در ایران باستان این روز، روز زن به برداشت امروزی نبود. روز گرامیداشت زمین بارور شونده و زنان، این همتایان زمین بود.
🌍🌱 در باورهای کهن، سپندارمذ، گام چهارم از شش گام آدمی به سوی خوشبختی بود. سپندارمذ، نماد مهر و فروتنی، بهرهگیری درست و اندیشمندانه از نیرو و توان بود. زیرا اندیشهی نیک، راهنمای آدمی به سوی مهربانی و فروتنی است. تا جایی که رفتار آدمی مایهی آسودگی خود و دیگران و مهرورزی به جهان میشود.
🌍🌱 اسپندارمذ از ریشه سپنتهآرمییتی در اوستایی است. بخش نخست سپنت یا سپند به چمار(معنی) پاک و ورجاوند(مقدس) و بخش دوم به چم فروتنی و در اوستا به چم زمین است. در پهلوی آن را به خرد والا برگرداندند. نامگذاری واپسین ماه سال به این نام که نمایندهی باروری است، برای سر زدن نخستین جوانهها از خاک و زایش زمین پس از زمستانی سخت است.
🌍🌱 در این جشن که یکی از جشنهای بهاری نیز به شمار میرفت، مردان پارسی برای نکوداشت و شادی بانوان خانوادهی خویش میکوشیدند و به آنها گل و چیزهای دیگر پیشکش میکردند. گفته میشود ایرانیان نخستین مردمانی بودند که به نشانهی مهرورزی و دوستی به یکدیگر گل پیشکش میکردند. این روز، روز پیوند مهرآمیز دلدادگان و همسران بود. سپندارمذگان روز فرمانروایی بانوان و فرمانبرداری مردان بود. آرزوهای بانوان در این روز به دیدهی مردان گذاشته میشد و این نشانهی ادب مردان ایرانی بود. این روز، روز آزادی زنان بود. آنها از کار در خانه و بیرون خانه دست میکشیدند، جامهی نو و زیبا میپوشیدند، بالای خانه مینشستند، گل در دست میگرفتند و یا در کنار دیگر زنان به شادی میپرداختند. زنان در این روز فرمانروایان شهر بودند. نیایش در آتشکدهها از آیینهای پایانی این روز بود.
به نوشتهی بیرونی، مردم کژدم بر سر در خانهها میآویختند تا گزند نیابند. معین نوشته است که در این روز از آغاز دمیدن روشنایی تا بر آمدن آفتاب چشمپناهی بر برگهای چهارگوش مینوشتند و بر سه دیوار خانه میچسباندند.
🌍🌱 بیرونی، این روز را جشن مردگیران نامیده بود. "جلال خالقی مطلق" آن را دگردیسی از مژدهگیران یا همان پیشکش مردان به زنان میداند که به مژدگیران، مزدگیران و مردگیران دگرگون شد. او همچنین نوشته است از اینرو که دختران دم بخت را به همسرگزینی برمیانگیختند، اين جشن را "مردگيران" میناميدند.
در این روز دختران شوهرنکرده نیز شادی میکردند و دیگران میکوشیدند انگیزه پیوند زناشویی در آنها پدید آورند. ولی پس از پیدایش دین، جایگاه دختران در این جشن کمرنگ و جایگاه زنان همسردار و شوهردوست پررنگ شد.
به گفتهی بیرونی بسیاری از این آیینها در زمان باستان نبودند و با گذر زمان به سپندگان افزوده شدند.
🌍🌱 گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردی
_______
🌍🌱 برگرفته از:
۱- سپندارمذگان #ابراهیم_پورداود
۲- مردگیران، جشن بهاری زنان #جلال_خالقی_مطلق
۳- گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی #جلیل_دوستخواه
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- جشن اسفندگان، روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- گل پلنگمشک، نماد جشن اسپندگان #شاهین_سپنتا
_______
#اسپندگان #سپندارمذگان #فرهنگ_ایران
🌍🌱 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🌸🌱 @AdabSar
🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 خواندنیهای سپندارمذگان
🌱🌸 جشن کهن سپندارمذگان، همچون دیگر آیینهای کهن در سراسر جهان، با آیینها، باورها و افسانههای خواندنی و زیبا درآمیخته است و خواندن آن ما را با آیین کهن آشناتر میکند.
🌱🌸 تنها دشمن «سپندارمزدآرمئیتی»، دیو ناخشنودی و خیرهسری «ترومییتی» بود و همیستار(رقیب) او به شمار میرفت. هر آنکه در این روز مایهی ناخشنودی سپندارمزد و زنان که نماد باشندگی(وجود) او بودند، میشد، یار همباور ترومیییتی به شمار میآمد.
🌱🌸 در گاتهای زرتشت هژده بار از آرمییتی یاد شده است:
«زرتشت» از آرمییتی، آرامشبخشی به کشتزارها و چراگاهها و جانوران را خواست و آرزو کرد این فرمانروای نیک، نیکان را به فرمانروایی برساند و دخترش «پوروچیستا» را در گزینش شوهر شایسته یاری دهد.
🌱🌸 در افسانهی «آرش شیواتیر» و به گفتهی «ابوریحان بیرونی»، آرش برای بازپسگیری سرزمینهای ایران از تازش تورانیان، جان و زندگانیاش را در تیری که به رهنمونی اسپندارمذ ساخته بود، گذاشت و به سوی مرز توران پرتاب کرد.
برابر شاهنامه، آرمییتی به «منوچهرشاه» فرمان داد تا برای «آرش کمانگیر»، تیر و کمان بسازد تا در هنگامهی نیاز از سرزمین پاک ایران و مرزهای آن پاسبانی کند.
🌱🌸 از آنجا که در باورهای کهن، زمین را نیز مانند زنان، بارور، زاینده و پرورنده میدانستند و همه باشندگان(موجودات) بر پهنه او و در پناه و آغوش او پروریدهاند، او را نیز «ماده» دانستند و از همین خاستگاه است که واژگانی چون «مام میهن» و «سرزمین مادری» پدید آمد و فراگیر شد.
🌱🌸 سپندارمذگان نزدیک بهار، موسم رویش، سرسبزی و باروری و هنگام کشتوکار کشاورزان است و برای همین آن را «جشن برزگران» نیز مینامیدند. زیرا برزگران همیاران سپندارمذ در سبزاندن و باروری زمین هستند و در این زمان آمادهی کشت و کار میشوند. در گاتها، بارها نام برزگران، وَرِزیئَنت، با آرمئیتی یا زمین در کنار یکدیگر آمدهاند.
🌱🌸 در نمادهای ایرانی که در اوستا بازنمایی شده است، پیوند زن و مرد، به پیوند زمین و آسمان همانند است. زن بارور و شکیباست و مرد همچون آسمان باران میبارد و آفتاب میتاباند تا زن/زمین فرزند بپرورد و او به زندگی فرا بخواند.
🌱🌸 بر پایهی افسانهها، فرشتهی اسپندارمذ یاریرسان نویسندگان و اندیشمندان بود.
🌱🌸 به نوشتهی پلوتارک، اردشیر دوم هخامنشی، تندرستی همسرش آتوسا را از سپندارمذ خواستار شد.
🌱🌸 جشن سپندارمذگان هنوز نزد پارسیان هند پایاست. در این روز به روی پاره كاغذ، سخنانی چند از اوستا و پهلوی مینویسند و به در خانههای خود میآویزند تا خانهشان از آسیب گزندگان و جانوران بر كنار ماند. کشاورزان همین افسون را برای دور داشتن كشتزاران از گزندها به كار میبردند.
🌱🌸 از آن سو که زن زاینده است، در هنگامههایی از ایران باستان زن را زندگیبخش و فرزند را دنبالهی مادر میدانستند که پیوند با مادرشاهی و زنسالاری ندارد. سنگنبشتههای ایذه نیز گواه آن است. مردمان برای شناساندن خود، نام مادر را بجای نام پدر میگفتند و مینوشتند.
🌱🌸 جشن سپندارمذگان نیز همچون دیگر جشنهای ماهانه، نمادی از میان گلها داشت. مهرداد بهار در برگردان «بندهش ایرانی»، رقیه بهزادی در برگردان «بندهش هندی» و سعید عریان در برگردان پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» گل ویژه سپندارمذ را «پلنگمشک» دانستهاند که گلی خوشبو است. جلیل دوستخواه، سهراب خدابخشی و جهانگیر اوشیدری برپایهی گمانزدی ناپایدار در «برهان قاطع»، گل ویژهی سپنتاآرمئیتی را «بیدمشک» نام بردهاند. فرتور(عکس) پیوست، گل «پلنگمشک» نماد جشن اسپندگان است.
🌱🌸 گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردی
goo.gl/52sg3A
________________
🌱🌸 برگرفته از:
۱- سپندارمذگان #ابراهیم_پورداود
۲- مردگیران، جشن بهاری زنان #جلال_خالقی_مطلق
۳- گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی #جلیل_دوستخواه
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- جشن اسفندگان، روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- گل پلنگمشک، نماد جشن اسپندگان #شاهین_سپنتا
________________
#فرهنگ_ایران #سپندارمذگان #اسپندگان
🌸🌱 @AdabSar
🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 خواندنیهای سپندارمذگان
🌱🌸 جشن کهن سپندارمذگان، همچون دیگر آیینهای کهن در سراسر جهان، با آیینها، باورها و افسانههای خواندنی و زیبا درآمیخته است و خواندن آن ما را با آیین کهن آشناتر میکند.
🌱🌸 تنها دشمن «سپندارمزدآرمئیتی»، دیو ناخشنودی و خیرهسری «ترومییتی» بود و همیستار(رقیب) او به شمار میرفت. هر آنکه در این روز مایهی ناخشنودی سپندارمزد و زنان که نماد باشندگی(وجود) او بودند، میشد، یار همباور ترومیییتی به شمار میآمد.
🌱🌸 در گاتهای زرتشت هژده بار از آرمییتی یاد شده است:
«زرتشت» از آرمییتی، آرامشبخشی به کشتزارها و چراگاهها و جانوران را خواست و آرزو کرد این فرمانروای نیک، نیکان را به فرمانروایی برساند و دخترش «پوروچیستا» را در گزینش شوهر شایسته یاری دهد.
🌱🌸 در افسانهی «آرش شیواتیر» و به گفتهی «ابوریحان بیرونی»، آرش برای بازپسگیری سرزمینهای ایران از تازش تورانیان، جان و زندگانیاش را در تیری که به رهنمونی اسپندارمذ ساخته بود، گذاشت و به سوی مرز توران پرتاب کرد.
برابر شاهنامه، آرمییتی به «منوچهرشاه» فرمان داد تا برای «آرش کمانگیر»، تیر و کمان بسازد تا در هنگامهی نیاز از سرزمین پاک ایران و مرزهای آن پاسبانی کند.
🌱🌸 از آنجا که در باورهای کهن، زمین را نیز مانند زنان، بارور، زاینده و پرورنده میدانستند و همه باشندگان(موجودات) بر پهنه او و در پناه و آغوش او پروریدهاند، او را نیز «ماده» دانستند و از همین خاستگاه است که واژگانی چون «مام میهن» و «سرزمین مادری» پدید آمد و فراگیر شد.
🌱🌸 سپندارمذگان نزدیک بهار، موسم رویش، سرسبزی و باروری و هنگام کشتوکار کشاورزان است و برای همین آن را «جشن برزگران» نیز مینامیدند. زیرا برزگران همیاران سپندارمذ در سبزاندن و باروری زمین هستند و در این زمان آمادهی کشت و کار میشوند. در گاتها، بارها نام برزگران، وَرِزیئَنت، با آرمئیتی یا زمین در کنار یکدیگر آمدهاند.
🌱🌸 در نمادهای ایرانی که در اوستا بازنمایی شده است، پیوند زن و مرد، به پیوند زمین و آسمان همانند است. زن بارور و شکیباست و مرد همچون آسمان باران میبارد و آفتاب میتاباند تا زن/زمین فرزند بپرورد و او به زندگی فرا بخواند.
🌱🌸 بر پایهی افسانهها، فرشتهی اسپندارمذ یاریرسان نویسندگان و اندیشمندان بود.
🌱🌸 به نوشتهی پلوتارک، اردشیر دوم هخامنشی، تندرستی همسرش آتوسا را از سپندارمذ خواستار شد.
🌱🌸 جشن سپندارمذگان هنوز نزد پارسیان هند پایاست. در این روز به روی پاره كاغذ، سخنانی چند از اوستا و پهلوی مینویسند و به در خانههای خود میآویزند تا خانهشان از آسیب گزندگان و جانوران بر كنار ماند. کشاورزان همین افسون را برای دور داشتن كشتزاران از گزندها به كار میبردند.
🌱🌸 از آن سو که زن زاینده است، در هنگامههایی از ایران باستان زن را زندگیبخش و فرزند را دنبالهی مادر میدانستند که پیوند با مادرشاهی و زنسالاری ندارد. سنگنبشتههای ایذه نیز گواه آن است. مردمان برای شناساندن خود، نام مادر را بجای نام پدر میگفتند و مینوشتند.
🌱🌸 جشن سپندارمذگان نیز همچون دیگر جشنهای ماهانه، نمادی از میان گلها داشت. مهرداد بهار در برگردان «بندهش ایرانی»، رقیه بهزادی در برگردان «بندهش هندی» و سعید عریان در برگردان پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» گل ویژه سپندارمذ را «پلنگمشک» دانستهاند که گلی خوشبو است. جلیل دوستخواه، سهراب خدابخشی و جهانگیر اوشیدری برپایهی گمانزدی ناپایدار در «برهان قاطع»، گل ویژهی سپنتاآرمئیتی را «بیدمشک» نام بردهاند. فرتور(عکس) پیوست، گل «پلنگمشک» نماد جشن اسپندگان است.
🌱🌸 گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردی
goo.gl/52sg3A
________________
🌱🌸 برگرفته از:
۱- سپندارمذگان #ابراهیم_پورداود
۲- مردگیران، جشن بهاری زنان #جلال_خالقی_مطلق
۳- گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی #جلیل_دوستخواه
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- جشن اسفندگان، روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- گل پلنگمشک، نماد جشن اسپندگان #شاهین_سپنتا
________________
#فرهنگ_ایران #سپندارمذگان #اسپندگان
🌸🌱 @AdabSar
🍂🔥🍁 @AdabSar
🔥🍂 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥🍁 جشن آذرگان - بخش نخست
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
#توران_شهریاری
🔥🍂 "جشن آذرگان"، یکی از جشنهای آتش در ایران، در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در ایران باستان برگزار میشد. "آذر" به چمار(معنی) آتش است و در ایران باستان، ایزد آذر، ایزد نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. "جشن آذرگان" از جشنهای بزرگ و گروهی ایران بود و همچون نوروز و مهرگان گرامی شمرده میشد. آتش، یکی از چهار آخشیج(عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 "ابوریحان بیرونی" در "آثارالباقیه" نوشته است که زرتشت این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده، در آن نیایش، آفرینگان خوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند، آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند، تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش، نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند(مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک(کتاب) "بندهش" هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و گل آذرگون که به آن آذریون و گل آتشین هم میگویند، از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن ایزد آتش است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان(آذربایجان) از آتش گرفته شده؛ زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز، جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان، سده و سوری، جشنهای آتش در ایران هستند.
🔥🍂 فرتور(عکس) پیوست، گل آذریون از تیرهی آفتابگردان است:
goo.gl/45lF2F
🔥🍂 با واژهی "آذر" آشنا شوید:
T.me/AdabSar/7491
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- یسنا
۲- یشتها #ابراهیم_پورداود
۳- فرهنگ اساتیری ایران بر پایه متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- زروان #فریدون_جنیدی
۶- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_آذرگان #آذرگان
🍂🔥🍁 @AdabSar
🔥🍂 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥🍁 جشن آذرگان - بخش نخست
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
#توران_شهریاری
🔥🍂 "جشن آذرگان"، یکی از جشنهای آتش در ایران، در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در ایران باستان برگزار میشد. "آذر" به چمار(معنی) آتش است و در ایران باستان، ایزد آذر، ایزد نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. "جشن آذرگان" از جشنهای بزرگ و گروهی ایران بود و همچون نوروز و مهرگان گرامی شمرده میشد. آتش، یکی از چهار آخشیج(عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 "ابوریحان بیرونی" در "آثارالباقیه" نوشته است که زرتشت این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده، در آن نیایش، آفرینگان خوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند، آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند، تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش، نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند(مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک(کتاب) "بندهش" هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و گل آذرگون که به آن آذریون و گل آتشین هم میگویند، از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن ایزد آتش است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان(آذربایجان) از آتش گرفته شده؛ زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز، جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان، سده و سوری، جشنهای آتش در ایران هستند.
🔥🍂 فرتور(عکس) پیوست، گل آذریون از تیرهی آفتابگردان است:
goo.gl/45lF2F
🔥🍂 با واژهی "آذر" آشنا شوید:
T.me/AdabSar/7491
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- یسنا
۲- یشتها #ابراهیم_پورداود
۳- فرهنگ اساتیری ایران بر پایه متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- زروان #فریدون_جنیدی
۶- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_آذرگان #آذرگان
🍂🔥🍁 @AdabSar
🌱🕊 @AdabSar
🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 بخش نخست - بهمنگان، جشن خردورزی
🕊🌱 بهمنگان از واژهی اوستایی "وهومنه" وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک و بهمنگان جشنی در ستایش درستکاری است. بهمن در آیینهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست.
"فرهنگ مهر" در نیپیک(کتاب) "فلسفه زرتشت" نوشته است که شش فرشتهی اهورامزدا، هریک پاسدار زیستبوم(محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در جشن بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🕊🌱 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از فرشتهی وهومن یاری میگرفت. در "گاتها" آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه(اورمزد) نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن(اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی(معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک(مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🕊🌱 »خروس» نشان ویژهی بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش(از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. این جشن پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود. در زمان صفویان برخی از آیینهای بهمنگان زنده شد.
🕊🌱 "جشن بهمنگان" یا "جشن بهمنجه" در "بهمنروز" از بهمنماه برابر با دوم بهمن در ایران باستان برگزار میشد. این جشن در چامه و ادب ایرانی نیز نمود بسیاری داشته است.
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
منوچهری
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخنده و بهمنجنه و بهمنمه را
فرخی
رسم بهمن گیر و از سر تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه
منوچهری
🎞 فرتور(عکس): گل یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
plink.ir/xDhei
🕊🌱 بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود و بسیاری گمان میبرند که روز مرد و پدر در ایران برابر با جشن بهمنگان باشد. در این یادداشت میتوانید دربارهی گزینش روزی ایرانی برای مردان و پدران بیشتر بخوانید:
https://t.me/AdabSar/10523
📜 بخش دوم یادداشت بهمنگان را بخوانید:
t.me/AdabSar/15639
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
🌱🕊 @AdabSar
🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 بخش نخست - بهمنگان، جشن خردورزی
🕊🌱 بهمنگان از واژهی اوستایی "وهومنه" وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک و بهمنگان جشنی در ستایش درستکاری است. بهمن در آیینهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست.
"فرهنگ مهر" در نیپیک(کتاب) "فلسفه زرتشت" نوشته است که شش فرشتهی اهورامزدا، هریک پاسدار زیستبوم(محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در جشن بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🕊🌱 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از فرشتهی وهومن یاری میگرفت. در "گاتها" آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه(اورمزد) نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن(اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی(معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک(مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🕊🌱 »خروس» نشان ویژهی بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش(از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. این جشن پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود. در زمان صفویان برخی از آیینهای بهمنگان زنده شد.
🕊🌱 "جشن بهمنگان" یا "جشن بهمنجه" در "بهمنروز" از بهمنماه برابر با دوم بهمن در ایران باستان برگزار میشد. این جشن در چامه و ادب ایرانی نیز نمود بسیاری داشته است.
اورمزد و بهمن و بهمنجنه فرخ بود
فرخت باد اورمزد و بهمن و بهمنجنه
منوچهری
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد
عید فرخنده و بهمنجنه و بهمنمه را
فرخی
رسم بهمن گیر و از سر تازه کن بهمنجنه
ای درخت ملک بارت عز و بیداری تنه
منوچهری
🎞 فرتور(عکس): گل یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
plink.ir/xDhei
🕊🌱 بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود و بسیاری گمان میبرند که روز مرد و پدر در ایران برابر با جشن بهمنگان باشد. در این یادداشت میتوانید دربارهی گزینش روزی ایرانی برای مردان و پدران بیشتر بخوانید:
https://t.me/AdabSar/10523
📜 بخش دوم یادداشت بهمنگان را بخوانید:
t.me/AdabSar/15639
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
🌱🕊 @AdabSar
ادبسار
🌱🕊 @AdabSar 🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی 🕊 بخش نخست - بهمنگان، جشن خردورزی 🕊🌱 بهمنگان از واژهی اوستایی "وهومنه" وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک و بهمنگان…
🌱🕊 @AdabSar
🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 بخش دوم و پایانی - آیینهای بهمنگان
🕊🌱 جشن بهمنگان جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. آیینهای این جشن پس از هزارانسال دستخوش دگرگونیهای فراوانی شد.
🕊🌱 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن جشن بهمانگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، نماد نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران خوردن گوشت یکی از آیینهای بهمنگان شمرده میشد ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد. زیرا ابوریحان بیرونی نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام دانگو از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ(سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند "دانکو" نیز به چم بنشن است که میتواند همان "دانگو" باشد.
بیرونی نوشته است: ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی(تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس(شیراز کنونی) نیز از بُنشَن(حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر بیماری فراموشی چیره شوند.
در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
اسدی توسی در نیپیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🕊🌱 بهمنگان میتواند روزی نمادین در ستایش خردورزی و اندیشه، دوستی با زیستبوم و زندگی بر پایهی همیاری آدمیان باشد. باورها و آیینهای افسانهای و نمادین بهمنگان چشماندازی از زندگی در آشتی و جهانی آرام را به باورمندانش مینمایاند.
🎞فرتور(عکس): سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان:
yon.ir/Adabsar01
📜 بخش نخست یادداشت بهمنگان را بخوانید:
t.me/AdabSar/15638
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
🌱🕊 @AdabSar
🕊 آشنایی با جشنهای ایرانی
🕊 بخش دوم و پایانی - آیینهای بهمنگان
🕊🌱 جشن بهمنگان جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. آیینهای این جشن پس از هزارانسال دستخوش دگرگونیهای فراوانی شد.
🕊🌱 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن جشن بهمانگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، نماد نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران خوردن گوشت یکی از آیینهای بهمنگان شمرده میشد ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد. زیرا ابوریحان بیرونی نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام دانگو از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ(سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند "دانکو" نیز به چم بنشن است که میتواند همان "دانگو" باشد.
بیرونی نوشته است: ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی(تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس(شیراز کنونی) نیز از بُنشَن(حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر بیماری فراموشی چیره شوند.
در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
اسدی توسی در نیپیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🕊🌱 بهمنگان میتواند روزی نمادین در ستایش خردورزی و اندیشه، دوستی با زیستبوم و زندگی بر پایهی همیاری آدمیان باشد. باورها و آیینهای افسانهای و نمادین بهمنگان چشماندازی از زندگی در آشتی و جهانی آرام را به باورمندانش مینمایاند.
🎞فرتور(عکس): سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان:
yon.ir/Adabsar01
📜 بخش نخست یادداشت بهمنگان را بخوانید:
t.me/AdabSar/15638
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
______________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
🌱🕊 @AdabSar
🔥🔥 @AdabSar
🔥 آشنایی با #جشن_های_ایرانی
🔥 پیدایش #جشن_سده
🔥 دربارهی پیدایش جشن سده دیدگاهها پرشمارند.
یکی از افسانههای ایرانی که گویا بر شاهنامهی فردوسی استوار است، میگوید که جشن سده، جشن پیدایش آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی است. بر این پایه، هوشنگ چهار پشت پس از گیومرت(کیومرث) زاده شد. در افسانهها، گیومرت نخستین آدم روی زمین بود. برای خواندن این داستان بنگرید به:
t.me/AdabSar/9922
ولی شاهنامهپژوهانی چون "جلال خالقی مطلق" و "مصطفا جیحونی" میگویند که داستان پرتاب سنگ به سوی مار و پیدایش آتش به دست هوشنگ، برساختهی امروزیهاست، نه داستانی از شاهنامه! هتا(حتا) در دستنویس فلورانس شاهنامه چنین داستانی دیده نمیشود. به باور آنها، این داستان پس از فردوسی به شاهنامه افزوده شده، در ایران باستان چنین باوری نبود و در هیچیک از نیپیک(کتاب)های ایرانشناسی پیش و پس از فردوسی چنین داستانی دیده نمیشود. زیرا پیدایش آتش بسیار کهنتر از زمان هوشنگ است.
"فریدون جنیدی" میگوید دو سوم شاهنامه پس از فردوسی به آن افزوده شده ولی دربارهی داستان هوشنگ سخنی نمیگوید. چندتن از شاهنامهپژوهان با خالقی مطلق همداستان نیستند و سرودهی پیدایش آتش به دست هوشنگ را از آن فردوسی میدانند.
شاید پیدایش این افسانه از این همسانی(شباهت) است که هوشنگ به چم(معنی) خوب، درخشان، خانهی خوب، نخستزاد، پیشآفریده و نماد فروغ و روشنایی است و آتش نیز نخستین آفریدهی ایزد برای زمین خوانده میشد.
🔥 ابوریحان بیرونی در بررسی افسانههای ایرانی میگوید در این روز فرزندان مشی و مشیانه(نخستین زن و مرد روی زمین که خود از ریواس روییده بودند)، به ۱۰۰ تن رسیدند و از میان خود یک تن را به سروری برگزیدند.
بیرونی در آثارالباقیه این جشن را بر آمده از افروختن آتش در بامها به دستور فریدون میدانست. به نوشتهی بیرونی، روزی که آژیدهاک(ضحاک) در بند شد و مردم از ستم او رستند، جشن سده بنیاد نهاده شد.
🔥 دو دیدگاه که "سده" را به پایهی شمارش روزهای سال میدانند:
👈🏻 این جشن ۱۰۰ روز پس از آغاز زمستان(آغاز آبان در ایران باستان و آغاز موسم سرما) برگزار میشد. سده، پنجاه روز پیش از نوروز است که سرما به آرامی کاهش مییابد و اگر روز و شبهای مانده تا نوروز را جداگانه شمارش کنیم، ۱۰۰ شب و روز به فرا رسیدن نوروز مانده است. بر پایهی این دیدگاه، واژهی "سده" برگرفته از "ست" پهلوی به چم شمارهی ۱۰۰ است. ولی این دیدگاه نیز پادورزانی(مخالفانی) دارد.
👈🏻 سده یا چلهی کوچک(۱)، ۴۰ روز پس از زایش خورشید(فردای یلدا)، ۴۰روز مانده تا ۲۰ اسپند(اسفند) که جشن آغاز سرسبزی و گرماست و یا ۲۰ روز و ۲۰ شب مانده به آغاز اسپند است.
🔥 نویسندگانی چون مهرداد بهار و رضا مرادی غیاثآبادی میگویند "سده" پیوندی با "ست" و شمارهی ۱۰۰ ندارد و "سَدَه" یا "سَذَه" در اوستایی به چم سپیدهدم(طلوع)، بیرون آمدن و پیدا شدن است و جشن سده امیدی برای کاهش یافتن سرما است. بر این پایه، سَدَه، سَدَک یا سَذَک کنایه از آتش هستند.
🔥 حمدالله مستوفی نوشته است که جمشید جشن سده را بنیاد نهاد.
گردیزی در زینالاخبار همچون بیرونی، پیدایش این جشن را با چیرگی فریدون بر آژیدهاک در پیوند میداند.
نویری نوشته است سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو، پسر تهماسپ برگزار کردند.
سده جشن ملوک نامدار است
ز اَفریدون و از جم یادگار است!
#عنصری
🔥 گذشته از داستان پیدایش آتش به دست هوشنگ، فردوسی در شاهنامه بارها از جشن سده در کنار نام آتشکده و به همراه جشنهای نوروز و مهرگان نام برده است.
بکرد اندر آن کشور آتشکده
بدو تازه شد مهرگان و سده!
نهاد اندر آن مرز آتشکده
بزرگیِ نوروز و جشن سده!
گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردیلو
________________
✍🏻 پینوشت:
(۱) "یلدا" چلهی بزرگ و "سده" چلهی کوچک نام دارند.
________________
📚 برگرفته از:
۱- "جشن سده" گروهی از نویسندگان
به کوشش و گردآوری #محمدرضا_توسلی
۲- جشن سده #احمد_افشارشیرازی و #ابراهیم_پورداود
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۴- التفهیم، ابوریحان بیرونی
۵- تاریخ گزیده #حمدالله_مستوفی
۶- یادداشتهای شاهنامه #جلال_خالقی_مطلق
۷- سده #چنگیز_مولایی
🔥🔥 @AdabSar
🔥 آشنایی با #جشن_های_ایرانی
🔥 پیدایش #جشن_سده
🔥 دربارهی پیدایش جشن سده دیدگاهها پرشمارند.
یکی از افسانههای ایرانی که گویا بر شاهنامهی فردوسی استوار است، میگوید که جشن سده، جشن پیدایش آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی است. بر این پایه، هوشنگ چهار پشت پس از گیومرت(کیومرث) زاده شد. در افسانهها، گیومرت نخستین آدم روی زمین بود. برای خواندن این داستان بنگرید به:
t.me/AdabSar/9922
ولی شاهنامهپژوهانی چون "جلال خالقی مطلق" و "مصطفا جیحونی" میگویند که داستان پرتاب سنگ به سوی مار و پیدایش آتش به دست هوشنگ، برساختهی امروزیهاست، نه داستانی از شاهنامه! هتا(حتا) در دستنویس فلورانس شاهنامه چنین داستانی دیده نمیشود. به باور آنها، این داستان پس از فردوسی به شاهنامه افزوده شده، در ایران باستان چنین باوری نبود و در هیچیک از نیپیک(کتاب)های ایرانشناسی پیش و پس از فردوسی چنین داستانی دیده نمیشود. زیرا پیدایش آتش بسیار کهنتر از زمان هوشنگ است.
"فریدون جنیدی" میگوید دو سوم شاهنامه پس از فردوسی به آن افزوده شده ولی دربارهی داستان هوشنگ سخنی نمیگوید. چندتن از شاهنامهپژوهان با خالقی مطلق همداستان نیستند و سرودهی پیدایش آتش به دست هوشنگ را از آن فردوسی میدانند.
شاید پیدایش این افسانه از این همسانی(شباهت) است که هوشنگ به چم(معنی) خوب، درخشان، خانهی خوب، نخستزاد، پیشآفریده و نماد فروغ و روشنایی است و آتش نیز نخستین آفریدهی ایزد برای زمین خوانده میشد.
🔥 ابوریحان بیرونی در بررسی افسانههای ایرانی میگوید در این روز فرزندان مشی و مشیانه(نخستین زن و مرد روی زمین که خود از ریواس روییده بودند)، به ۱۰۰ تن رسیدند و از میان خود یک تن را به سروری برگزیدند.
بیرونی در آثارالباقیه این جشن را بر آمده از افروختن آتش در بامها به دستور فریدون میدانست. به نوشتهی بیرونی، روزی که آژیدهاک(ضحاک) در بند شد و مردم از ستم او رستند، جشن سده بنیاد نهاده شد.
🔥 دو دیدگاه که "سده" را به پایهی شمارش روزهای سال میدانند:
👈🏻 این جشن ۱۰۰ روز پس از آغاز زمستان(آغاز آبان در ایران باستان و آغاز موسم سرما) برگزار میشد. سده، پنجاه روز پیش از نوروز است که سرما به آرامی کاهش مییابد و اگر روز و شبهای مانده تا نوروز را جداگانه شمارش کنیم، ۱۰۰ شب و روز به فرا رسیدن نوروز مانده است. بر پایهی این دیدگاه، واژهی "سده" برگرفته از "ست" پهلوی به چم شمارهی ۱۰۰ است. ولی این دیدگاه نیز پادورزانی(مخالفانی) دارد.
👈🏻 سده یا چلهی کوچک(۱)، ۴۰ روز پس از زایش خورشید(فردای یلدا)، ۴۰روز مانده تا ۲۰ اسپند(اسفند) که جشن آغاز سرسبزی و گرماست و یا ۲۰ روز و ۲۰ شب مانده به آغاز اسپند است.
🔥 نویسندگانی چون مهرداد بهار و رضا مرادی غیاثآبادی میگویند "سده" پیوندی با "ست" و شمارهی ۱۰۰ ندارد و "سَدَه" یا "سَذَه" در اوستایی به چم سپیدهدم(طلوع)، بیرون آمدن و پیدا شدن است و جشن سده امیدی برای کاهش یافتن سرما است. بر این پایه، سَدَه، سَدَک یا سَذَک کنایه از آتش هستند.
🔥 حمدالله مستوفی نوشته است که جمشید جشن سده را بنیاد نهاد.
گردیزی در زینالاخبار همچون بیرونی، پیدایش این جشن را با چیرگی فریدون بر آژیدهاک در پیوند میداند.
نویری نوشته است سده جشنی بود که ایرانیان پس از بیرون کردن افراسیاب از ایران در زمان زَو، پسر تهماسپ برگزار کردند.
سده جشن ملوک نامدار است
ز اَفریدون و از جم یادگار است!
#عنصری
🔥 گذشته از داستان پیدایش آتش به دست هوشنگ، فردوسی در شاهنامه بارها از جشن سده در کنار نام آتشکده و به همراه جشنهای نوروز و مهرگان نام برده است.
بکرد اندر آن کشور آتشکده
بدو تازه شد مهرگان و سده!
نهاد اندر آن مرز آتشکده
بزرگیِ نوروز و جشن سده!
گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردیلو
________________
✍🏻 پینوشت:
(۱) "یلدا" چلهی بزرگ و "سده" چلهی کوچک نام دارند.
________________
📚 برگرفته از:
۱- "جشن سده" گروهی از نویسندگان
به کوشش و گردآوری #محمدرضا_توسلی
۲- جشن سده #احمد_افشارشیرازی و #ابراهیم_پورداود
۳- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۴- التفهیم، ابوریحان بیرونی
۵- تاریخ گزیده #حمدالله_مستوفی
۶- یادداشتهای شاهنامه #جلال_خالقی_مطلق
۷- سده #چنگیز_مولایی
🔥🔥 @AdabSar
🌍🌱 @AdabSar
🌍🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌍🌱 سپندارمزدگان/سپندارمذگان
🌍🌱 سپندارمذگان یا اسپندگان یکی از بزگترین و افسانهوارترین جشنهای ایرانی، در ستایش سپندارمذ، ایزدبانوی زمین، از مهین ایزدان(پس از پیدایش کیش زرتشتی، از مهین فرشتگان)، نگهبان زمین، جانوران، سرسبزی و باروری، همچنین نماد مادری، مهربانی، فروتنی و بردباری بود.
سپندارمذ در ایران برنام(لقب) زمین و نماد اشغ(عشق) بود. زیرا با فروتنی و گذشت به همه مهر میورزید، زشت و زیبا را به یک چشم مینگریست و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود میپذیرفت.
این ایزدبانو به جانوران چراگاه میبخشید، از زاده شدن فرزندان نیک شادمان میشد و از راه رفتن زنان و مردان بداندیش و دزد آزرده میگشت ولی مادرانه تاب میآورد و در برابر بارها شکیبا بود. اسپندارمذگان در ایران باستان، روز بزرگداشت زن و زمین بود. زیرا که زنان و زمین هر دو در ویژگیهای زایندگی، پدیدآوردن زندگی، باروری و رویش، هنباز(مشترک) بودند. این ویژگی از نام آنها و ریشهی یکسان زن و زمین نیز هویداست.
🌍🌱 نه تنها روز اسپندارمذگان، که سراسر اسپندماه ویژهی این ایزدبانو و زنان خردمند و درستکار بود و نه تنها سراسر اسپندماه، که روز پنجم هر ماه، اسپندروز نام داشت و نماد ایزدبانوی سپندارمذ، رویش و باروری زن و زمین بود. ایرانیان او را سرچشمهی مهر، بردباری و شکیبایی اهورامزدا میدانستند. ایزدبانوی سپندارمزد، مانند زمین شکیبا، فروتن و بارور بود و آرامش و سازش با پیرامون از ویژگیهایش. از این رو بانوان را از تبار خجستهی او دانستهاند.
باید دانست در ایران باستان این روز، روز زن به برداشت امروزی نبود. روز گرامیداشت زمین بارور شونده و زنان، این همتایان زمین بود.
🌍🌱 در باورهای کهن، سپندارمذ، گام چهارم از شش گام آدمی به سوی خوشبختی بود. سپندارمذ، نماد مهر و فروتنی، بهرهگیری درست و اندیشمندانه از نیرو و توان بود. زیرا اندیشهی نیک، راهنمای آدمی به سوی مهربانی و فروتنی است. تا جایی که رفتار آدمی مایهی آسودگی خود و دیگران و مهرورزی به جهان میشود.
🌍🌱 اسپندارمذ از ریشه سپنتهآرمییتی در اوستایی است. بخش نخست سپنت یا سپند به چمار(معنی) پاک و ورجاوند(مقدس) و بخش دوم به چم فروتنی و در اوستا به چم زمین است. در پهلوی آن را به خرد والا برگرداندند. نامگذاری واپسین ماه سال به این نام که نمایندهی باروری است، برای سر زدن نخستین جوانهها از خاک و زایش زمین پس از زمستانی سخت است.
🌍🌱 در این جشن که یکی از جشنهای بهاری نیز به شمار میرفت، مردان پارسی برای نکوداشت و شادی بانوان خانوادهی خویش میکوشیدند و به آنها گل و چیزهای دیگر پیشکش میکردند. گفته میشود ایرانیان نخستین مردمانی بودند که به نشانهی مهرورزی و دوستی به یکدیگر گل پیشکش میکردند. این روز، روز پیوند مهرآمیز دلدادگان و همسران بود. سپندارمذگان روز فرمانروایی بانوان و فرمانبرداری مردان بود. آرزوهای بانوان در این روز به دیدهی مردان گذاشته میشد و این نشانهی ادب مردان ایرانی بود. این روز، روز آزادی زنان بود. آنها از کار در خانه و بیرون خانه دست میکشیدند، جامهی نو و زیبا میپوشیدند، بالای خانه مینشستند، گل در دست میگرفتند و یا در کنار دیگر زنان به شادی میپرداختند. زنان در این روز فرمانروایان شهر بودند. نیایش در آتشکدهها از آیینهای پایانی این روز بود.
به نوشتهی بیرونی، مردم کژدم بر سر در خانهها میآویختند تا گزند نیابند. معین نوشته است که در این روز از آغاز دمیدن روشنایی تا بر آمدن آفتاب چشمپناهی بر برگهای چهارگوش مینوشتند و بر سه دیوار خانه میچسباندند.
🌍🌱 بیرونی، این روز را جشن مردگیران نامیده بود. "جلال خالقی مطلق" آن را دگردیسی از مژدهگیران یا همان پیشکش مردان به زنان میداند که به مژدگیران، مزدگیران و مردگیران دگرگون شد. او همچنین نوشته است از اینرو که دختران دم بخت را به همسرگزینی برمیانگیختند، اين جشن را "مردگيران" میناميدند.
در این روز دختران شوهرنکرده نیز شادی میکردند و دیگران میکوشیدند انگیزه پیوند زناشویی در آنها پدید آورند. ولی پس از پیدایش دین، جایگاه دختران در این جشن کمرنگ و جایگاه زنان همسردار و شوهردوست پررنگ شد.
به گفتهی بیرونی بسیاری از این آیینها در زمان باستان نبودند و با گذر زمان به سپندگان افزوده شدند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- سپندارمذگان #ابراهیم_پورداود
۲- مردگیران، جشن بهاری زنان #جلال_خالقی_مطلق
۳- گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی #جلیل_دوستخواه
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- جشن اسفندگان، روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- گل پلنگمشک، نماد جشن اسپندگان #شاهین_سپنتا
________________
#اسپندگان #سپندارمذگان #جشن_های_ایرانی
🌍🌱 @AdabSar
🌍🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌍🌱 سپندارمزدگان/سپندارمذگان
🌍🌱 سپندارمذگان یا اسپندگان یکی از بزگترین و افسانهوارترین جشنهای ایرانی، در ستایش سپندارمذ، ایزدبانوی زمین، از مهین ایزدان(پس از پیدایش کیش زرتشتی، از مهین فرشتگان)، نگهبان زمین، جانوران، سرسبزی و باروری، همچنین نماد مادری، مهربانی، فروتنی و بردباری بود.
سپندارمذ در ایران برنام(لقب) زمین و نماد اشغ(عشق) بود. زیرا با فروتنی و گذشت به همه مهر میورزید، زشت و زیبا را به یک چشم مینگریست و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود میپذیرفت.
این ایزدبانو به جانوران چراگاه میبخشید، از زاده شدن فرزندان نیک شادمان میشد و از راه رفتن زنان و مردان بداندیش و دزد آزرده میگشت ولی مادرانه تاب میآورد و در برابر بارها شکیبا بود. اسپندارمذگان در ایران باستان، روز بزرگداشت زن و زمین بود. زیرا که زنان و زمین هر دو در ویژگیهای زایندگی، پدیدآوردن زندگی، باروری و رویش، هنباز(مشترک) بودند. این ویژگی از نام آنها و ریشهی یکسان زن و زمین نیز هویداست.
🌍🌱 نه تنها روز اسپندارمذگان، که سراسر اسپندماه ویژهی این ایزدبانو و زنان خردمند و درستکار بود و نه تنها سراسر اسپندماه، که روز پنجم هر ماه، اسپندروز نام داشت و نماد ایزدبانوی سپندارمذ، رویش و باروری زن و زمین بود. ایرانیان او را سرچشمهی مهر، بردباری و شکیبایی اهورامزدا میدانستند. ایزدبانوی سپندارمزد، مانند زمین شکیبا، فروتن و بارور بود و آرامش و سازش با پیرامون از ویژگیهایش. از این رو بانوان را از تبار خجستهی او دانستهاند.
باید دانست در ایران باستان این روز، روز زن به برداشت امروزی نبود. روز گرامیداشت زمین بارور شونده و زنان، این همتایان زمین بود.
🌍🌱 در باورهای کهن، سپندارمذ، گام چهارم از شش گام آدمی به سوی خوشبختی بود. سپندارمذ، نماد مهر و فروتنی، بهرهگیری درست و اندیشمندانه از نیرو و توان بود. زیرا اندیشهی نیک، راهنمای آدمی به سوی مهربانی و فروتنی است. تا جایی که رفتار آدمی مایهی آسودگی خود و دیگران و مهرورزی به جهان میشود.
🌍🌱 اسپندارمذ از ریشه سپنتهآرمییتی در اوستایی است. بخش نخست سپنت یا سپند به چمار(معنی) پاک و ورجاوند(مقدس) و بخش دوم به چم فروتنی و در اوستا به چم زمین است. در پهلوی آن را به خرد والا برگرداندند. نامگذاری واپسین ماه سال به این نام که نمایندهی باروری است، برای سر زدن نخستین جوانهها از خاک و زایش زمین پس از زمستانی سخت است.
🌍🌱 در این جشن که یکی از جشنهای بهاری نیز به شمار میرفت، مردان پارسی برای نکوداشت و شادی بانوان خانوادهی خویش میکوشیدند و به آنها گل و چیزهای دیگر پیشکش میکردند. گفته میشود ایرانیان نخستین مردمانی بودند که به نشانهی مهرورزی و دوستی به یکدیگر گل پیشکش میکردند. این روز، روز پیوند مهرآمیز دلدادگان و همسران بود. سپندارمذگان روز فرمانروایی بانوان و فرمانبرداری مردان بود. آرزوهای بانوان در این روز به دیدهی مردان گذاشته میشد و این نشانهی ادب مردان ایرانی بود. این روز، روز آزادی زنان بود. آنها از کار در خانه و بیرون خانه دست میکشیدند، جامهی نو و زیبا میپوشیدند، بالای خانه مینشستند، گل در دست میگرفتند و یا در کنار دیگر زنان به شادی میپرداختند. زنان در این روز فرمانروایان شهر بودند. نیایش در آتشکدهها از آیینهای پایانی این روز بود.
به نوشتهی بیرونی، مردم کژدم بر سر در خانهها میآویختند تا گزند نیابند. معین نوشته است که در این روز از آغاز دمیدن روشنایی تا بر آمدن آفتاب چشمپناهی بر برگهای چهارگوش مینوشتند و بر سه دیوار خانه میچسباندند.
🌍🌱 بیرونی، این روز را جشن مردگیران نامیده بود. "جلال خالقی مطلق" آن را دگردیسی از مژدهگیران یا همان پیشکش مردان به زنان میداند که به مژدگیران، مزدگیران و مردگیران دگرگون شد. او همچنین نوشته است از اینرو که دختران دم بخت را به همسرگزینی برمیانگیختند، اين جشن را "مردگيران" میناميدند.
در این روز دختران شوهرنکرده نیز شادی میکردند و دیگران میکوشیدند انگیزه پیوند زناشویی در آنها پدید آورند. ولی پس از پیدایش دین، جایگاه دختران در این جشن کمرنگ و جایگاه زنان همسردار و شوهردوست پررنگ شد.
به گفتهی بیرونی بسیاری از این آیینها در زمان باستان نبودند و با گذر زمان به سپندگان افزوده شدند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
________________
📚 برگرفته از:
۱- سپندارمذگان #ابراهیم_پورداود
۲- مردگیران، جشن بهاری زنان #جلال_خالقی_مطلق
۳- گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی #جلیل_دوستخواه
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- جشن اسفندگان، روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- گل پلنگمشک، نماد جشن اسپندگان #شاهین_سپنتا
________________
#اسپندگان #سپندارمذگان #جشن_های_ایرانی
🌍🌱 @AdabSar
🌸🌱 @AdabSar
🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 خواندنیهای زیبای سپندارمذگان
🌱🌸 جشن کهن سپندارمذگان، همچون دیگر آیینهای کهن در سراسر جهان، با آیینها، باورها و افسانههای خواندنی و زیبا درآمیخته است و خواندن آن ما را با آیین کهن آشناتر میکند.
🌱🌸 تنها دشمن امشاسپند یا فرشتهی «سپندارمزدآرمئیتی»، دیو ناخشنودی و خیرهسری «ترومییتی» بود و همیستار(رقیب) او به شمار میرفت. هر آنکه در این روز مایهی ناخشنودی سپندارمزد و زنان که نماد باشندگی(وجود) او بودند، میشد، یار همباور ترومیییتی به شمار میآمد.
🌱🌸 در گاتهای زرتشت هژده بار از آرمییتی یاد شده است:
«زرتشت» از آرمییتی، آرامشبخشی به کشتزارها و چراگاهها و جانوران را خواست و آرزو کرد این فرمانروای نیک، نیکان را به فرمانروایی برساند و دخترش «پوروچیستا» را در گزینش شوهر شایسته یاری دهد.
🌱🌸 در افسانهی «آرش شیواتیر» و به گفتهی «ابوریحان بیرونی»، آرش برای بازپسگیری سرزمینهای ایران از تازش تورانیان، جان و زندگانیاش را در تیری که به رهنمونی اسپندارمذ ساخته بود، گذاشت و به سوی مرز توران پرتاب کرد.
برابر شاهنامه، آرمییتی به «منوچهرشاه» فرمان داد تا برای «آرش کمانگیر»، تیر و کمان بسازد تا در هنگامهی نیاز از سرزمین پاک ایران و مرزهای آن پاسبانی کند.
🌱🌸 از آنجا که در باورهای کهن، زمین را نیز مانند زنان، بارور، زاینده و پرورنده میدانستند و همه باشندگان(موجودات) بر پهنه او و در پناه و آغوش او پروریدهاند، او را نیز «ماده» دانستند و از همین خاستگاه است که واژگانی چون «مام میهن» و «سرزمین مادری» پدید آمد و فراگیر شد.
🌱🌸 سپندارمذگان نزدیک بهار، موسم رویش، سرسبزی و باروری و هنگام کشتوکار کشاورزان است و برای همین آن را «جشن برزگران» نیز مینامیدند. زیرا برزگران همیاران سپندارمذ در سبزاندن و باروری زمین هستند و در این زمان آمادهی کشت و کار میشوند. در گاتها، بارها نام برزگران، وَرِزیئَنت، با آرمئیتی یا زمین در کنار یکدیگر آمدهاند.
🌱🌸 در نمادهای ایرانی که در اوستا بازنمایی شده است، پیوند زن و مرد، به پیوند زمین و آسمان همانند است. زن بارور و شکیباست و مرد همچون آسمان باران میبارد و آفتاب میتاباند تا زن/زمین فرزند بپرورد و او به زندگی فرا بخواند.
🌱🌸 بر پایهی افسانهها، فرشتهی اسپندارمذ یاریرسان نویسندگان و اندیشمندان بود.
🌱🌸 به نوشتهی پلوتارک، اردشیر دوم هخامنشی، تندرستی همسرش آتوسا را از سپندارمذ خواستار شد.
🌱🌸 جشن سپندارمذگان هنوز نزد پارسیان هند پایاست. در این روز به روی پاره كاغذ، سخنانی چند از اوستا و پهلوی مینویسند و به در خانههای خود میآویزند تا خانهشان از آسیب گزندگان و جانوران بر كنار ماند. کشاورزان همین افسون را برای دور داشتن كشتزاران از گزندها به كار میبردند.
🌱🌸 از آن سو که زن زاینده است، در هنگامههایی از ایران باستان زن را زندگیبخش و فرزند را دنبالهی مادر میدانستند که پیوند با مادرشاهی و زنسالاری ندارد. سنگنبشتههای ایذه نیز گواه آن است. مردمان برای شناساندن خود، نام مادر را بجای نام پدر میگفتند و مینوشتند.
🌱🌸 جشن سپندارمذگان نیز همچون دیگر جشنهای ماهانه، نمادی از میان گلها داشت. مهرداد بهار در برگردان «بندهش ایرانی»، رقیه بهزادی در برگردان «بندهش هندی» و سعید عریان در برگردان پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» گل ویژه سپندارمذ را «پلنگمشک» دانستهاند که گلی خوشبو است. جلیل دوستخواه، سهراب خدابخشی و جهانگیر اوشیدری برپایهی گمانزدی ناپایدار در «برهان قاطع»، گل ویژهی سپنتاآرمئیتی را «بیدمشک» نام بردهاند. فرتور(عکس) پیوست، گل «پلنگمشک» نماد جشن اسپندگان است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
goo.gl/52sg3A
____________
📚 برگرفته از:
۱- سپندارمذگان #ابراهیم_پورداود
۲- مردگیران، جشن بهاری زنان #جلال_خالقی_مطلق
۳- گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی #جلیل_دوستخواه
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- جشن اسفندگان، روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- گل پلنگمشک، نماد جشن اسپندگان #شاهین_سپنتا
____________
#جشن_های_ایرانی #سپندارمذگان #اسپندگان
🌸🌱 @AdabSar
🌱 آشنایی با جشنهای ایرانی
🌱 خواندنیهای زیبای سپندارمذگان
🌱🌸 جشن کهن سپندارمذگان، همچون دیگر آیینهای کهن در سراسر جهان، با آیینها، باورها و افسانههای خواندنی و زیبا درآمیخته است و خواندن آن ما را با آیین کهن آشناتر میکند.
🌱🌸 تنها دشمن امشاسپند یا فرشتهی «سپندارمزدآرمئیتی»، دیو ناخشنودی و خیرهسری «ترومییتی» بود و همیستار(رقیب) او به شمار میرفت. هر آنکه در این روز مایهی ناخشنودی سپندارمزد و زنان که نماد باشندگی(وجود) او بودند، میشد، یار همباور ترومیییتی به شمار میآمد.
🌱🌸 در گاتهای زرتشت هژده بار از آرمییتی یاد شده است:
«زرتشت» از آرمییتی، آرامشبخشی به کشتزارها و چراگاهها و جانوران را خواست و آرزو کرد این فرمانروای نیک، نیکان را به فرمانروایی برساند و دخترش «پوروچیستا» را در گزینش شوهر شایسته یاری دهد.
🌱🌸 در افسانهی «آرش شیواتیر» و به گفتهی «ابوریحان بیرونی»، آرش برای بازپسگیری سرزمینهای ایران از تازش تورانیان، جان و زندگانیاش را در تیری که به رهنمونی اسپندارمذ ساخته بود، گذاشت و به سوی مرز توران پرتاب کرد.
برابر شاهنامه، آرمییتی به «منوچهرشاه» فرمان داد تا برای «آرش کمانگیر»، تیر و کمان بسازد تا در هنگامهی نیاز از سرزمین پاک ایران و مرزهای آن پاسبانی کند.
🌱🌸 از آنجا که در باورهای کهن، زمین را نیز مانند زنان، بارور، زاینده و پرورنده میدانستند و همه باشندگان(موجودات) بر پهنه او و در پناه و آغوش او پروریدهاند، او را نیز «ماده» دانستند و از همین خاستگاه است که واژگانی چون «مام میهن» و «سرزمین مادری» پدید آمد و فراگیر شد.
🌱🌸 سپندارمذگان نزدیک بهار، موسم رویش، سرسبزی و باروری و هنگام کشتوکار کشاورزان است و برای همین آن را «جشن برزگران» نیز مینامیدند. زیرا برزگران همیاران سپندارمذ در سبزاندن و باروری زمین هستند و در این زمان آمادهی کشت و کار میشوند. در گاتها، بارها نام برزگران، وَرِزیئَنت، با آرمئیتی یا زمین در کنار یکدیگر آمدهاند.
🌱🌸 در نمادهای ایرانی که در اوستا بازنمایی شده است، پیوند زن و مرد، به پیوند زمین و آسمان همانند است. زن بارور و شکیباست و مرد همچون آسمان باران میبارد و آفتاب میتاباند تا زن/زمین فرزند بپرورد و او به زندگی فرا بخواند.
🌱🌸 بر پایهی افسانهها، فرشتهی اسپندارمذ یاریرسان نویسندگان و اندیشمندان بود.
🌱🌸 به نوشتهی پلوتارک، اردشیر دوم هخامنشی، تندرستی همسرش آتوسا را از سپندارمذ خواستار شد.
🌱🌸 جشن سپندارمذگان هنوز نزد پارسیان هند پایاست. در این روز به روی پاره كاغذ، سخنانی چند از اوستا و پهلوی مینویسند و به در خانههای خود میآویزند تا خانهشان از آسیب گزندگان و جانوران بر كنار ماند. کشاورزان همین افسون را برای دور داشتن كشتزاران از گزندها به كار میبردند.
🌱🌸 از آن سو که زن زاینده است، در هنگامههایی از ایران باستان زن را زندگیبخش و فرزند را دنبالهی مادر میدانستند که پیوند با مادرشاهی و زنسالاری ندارد. سنگنبشتههای ایذه نیز گواه آن است. مردمان برای شناساندن خود، نام مادر را بجای نام پدر میگفتند و مینوشتند.
🌱🌸 جشن سپندارمذگان نیز همچون دیگر جشنهای ماهانه، نمادی از میان گلها داشت. مهرداد بهار در برگردان «بندهش ایرانی»، رقیه بهزادی در برگردان «بندهش هندی» و سعید عریان در برگردان پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» گل ویژه سپندارمذ را «پلنگمشک» دانستهاند که گلی خوشبو است. جلیل دوستخواه، سهراب خدابخشی و جهانگیر اوشیدری برپایهی گمانزدی ناپایدار در «برهان قاطع»، گل ویژهی سپنتاآرمئیتی را «بیدمشک» نام بردهاند. فرتور(عکس) پیوست، گل «پلنگمشک» نماد جشن اسپندگان است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
goo.gl/52sg3A
____________
📚 برگرفته از:
۱- سپندارمذگان #ابراهیم_پورداود
۲- مردگیران، جشن بهاری زنان #جلال_خالقی_مطلق
۳- گرامیداشت اسپندارمذگان، روز زن در فرهنگ ایرانی #جلیل_دوستخواه
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- جشن اسفندگان، روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۶- گل پلنگمشک، نماد جشن اسپندگان #شاهین_سپنتا
____________
#جشن_های_ایرانی #سپندارمذگان #اسپندگان
🌸🌱 @AdabSar
🍂🔥 @AdabSar 🍁
🔥🍂 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥🍁 جشن آذرگان
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
#توران_شهریاری
🔥🍂 «جشن آذرگان»، یکی از جشنهای آتش در ایران، در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در ایران باستان برگزار میشد. «آذر» به چمار(معنی) آتش است و در ایران باستان، ایزد آذر، ایزد نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. جشن آذرگان از جشنهای بزرگ و گروهی ایران بود و همچون نوروز و مهرگان گرامی شمرده میشد. آتش، یکی از چهار آخشیج(عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 «ابوریحان بیرونی» در «آثارالباقیه» نوشته است که «زرتشت» این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها، سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده، در آن نیایش، آفرینگانخوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند، آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند، تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش، نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند(مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک(کتاب) «بندهش» هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و «گل آذرگون» که به آن «آذریون» و «گل آتشین» هم میگویند، از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن «ایزد آتش» است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان(آذربایجان) از آتش گرفته شده؛ زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز، جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان و سده، جشنهای آتش در ایران هستند.
🔥🍂 فرتور(عکس) پیوست، گل آذریون از تیرهی آفتابگردان است:
goo.gl/45lF2F
🔥🍂 با واژهی آذر آشنا شوید:
T.me/AdabSar/7491
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
____________
📚 برگرفته از:
۱- یسنا
۲- یشتها #ابراهیم_پورداود
۳- فرهنگ اساتیری ایران بر پایه متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- زروان #فریدون_جنیدی
۶- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۷- گل آذرگون نماد جشن آذرگان #شاهین_سپنتا
____________
#جشن_های_ایرانی #جشن_آذرگان #آذرگان
🍂🔥 @AdabSar 🍁
🔥🍂 آشنایی با جشنهای ایرانی
🔥🍁 جشن آذرگان
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
#توران_شهریاری
🔥🍂 «جشن آذرگان»، یکی از جشنهای آتش در ایران، در آذر روز از آذرماه یا نهم آذر در ایران باستان برگزار میشد. «آذر» به چمار(معنی) آتش است و در ایران باستان، ایزد آذر، ایزد نگهبان همهی آتشها و جانشین خورشید بر روی زمین بود. جشن آذرگان از جشنهای بزرگ و گروهی ایران بود و همچون نوروز و مهرگان گرامی شمرده میشد. آتش، یکی از چهار آخشیج(عنصر) پاک و برتر از آب، خاک و باد بود.
🔥🍂 «ابوریحان بیرونی» در «آثارالباقیه» نوشته است که «زرتشت» این روز را روز هماندیشی گروهی برای کارهای جهان و نیایش گروهی در آتشکدهها دانسته است.
🔥🍂 ایرانیان در این روز همچون دیگر جشنها، سر و روی میپیراستند و جامهی پاک یا نو میپوشیدند. آتشکدهها را آذینبندی کرده، در آن نیایش، آفرینگانخوانی و پایکوبی میکردند، چوب خوشبو میسوزاندند و در کنار هم خوراک میخوردند. سپس پارهای آتش از آتشکده به خانهها میبردند، آتشی برای روشنی و گرمای خانه میافروختند، تا پایان زمستان آن را روشن نگه میداشتند و مایهی نیکفرجامی میدانستندش. گفته شده در این روز آتشی در بامها هم افروخته میشد.
🔥🍂 آتش مایهی گرمی و روشنی خانهها، هوشیاری روان، شیوایی زبان و نماد آگاهی و اندیشهورزی بود. آتش، نهتنها در ایران باستان که در میان تیرههای گوناگونی از مردم جهان پدیدهای سپند و مَهَند(مقدس و مهم) بود.
🔥🍂 در نسک(کتاب) «بندهش» هر گل از آن یکی از ایزدان یا فرشتگان است و «گل آذرگون» که به آن «آذریون» و «گل آتشین» هم میگویند، از خانوادهی گل آفتابگردان، نماد ویژهی جشن آذرگان و از آن «ایزد آتش» است. گروهی هم این باور را برساختهی موبدان ساسانی میدانند.
🔥🍂 نام آذرآبادگان(آذربایجان) از آتش گرفته شده؛ زیرا در این سرزمین آتشکدههای فراوانی بود که امروز ویرانهی برخی از آنها برجاست.
امروز، جشن آذرگان در کرمان، یزد، شیراز، تهران و چند شهر دیگر برگزار میشود. جشنهای اردیبهشتگان، شهریورگان، آذرگان و سده، جشنهای آتش در ایران هستند.
🔥🍂 فرتور(عکس) پیوست، گل آذریون از تیرهی آفتابگردان است:
goo.gl/45lF2F
🔥🍂 با واژهی آذر آشنا شوید:
T.me/AdabSar/7491
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
____________
📚 برگرفته از:
۱- یسنا
۲- یشتها #ابراهیم_پورداود
۳- فرهنگ اساتیری ایران بر پایه متون پهلوی #خسرو_قلی_زاده
۴- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۵- زروان #فریدون_جنیدی
۶- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۷- گل آذرگون نماد جشن آذرگان #شاهین_سپنتا
____________
#جشن_های_ایرانی #جشن_آذرگان #آذرگان
🍂🔥 @AdabSar 🍁
🕊 بهمنگان، جشن خردورزی
بخش نخست
🕊🌱 بهمنگان از واژهی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک و بهمنگان جشنی در ستایش درستکاری است. بهمن در آیینهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست.
«فرهنگ مهر» در نیپیک(کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش فرشتهی اهورامزدا، هریک پاسدار زیستبوم(محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در جشن بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🕊🌱 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از فرشتهی وهومن یاری میگرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه(اورمزد) نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن(اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی(معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک(مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🕊🌱 «خروس» نشان ویژهی بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش(از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود. در زمان صفویان برخی از آیینهای آن زنده شد.
🕊🌱 جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود.
🌿 @AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
__________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_بهمنگان #بهمنگان
یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
plink.ir/xDhei
🌿 @AdabSar
بخش نخست
🕊🌱 بهمنگان از واژهی اوستایی «وهومنه» وهو(خوب)+منه(من، منش و اندیشه) ساخته شده است. وهومنه، وهومن، وهمن و سپس بهمن و بهمنش به چم بهترین اندیشه، اندیشهی نیک، منش نیک و من نیک و بهمنگان جشنی در ستایش درستکاری است. بهمن در آیینهای کهن ایران یکی از ویژگیهای ایزد یکتاست.
«فرهنگ مهر» در نیپیک(کتاب) «فلسفه زرتشت» نوشته است که شش فرشتهی اهورامزدا، هریک پاسدار زیستبوم(محیط زیست)، جانواران و آدمیان بودند که نخستین آنها فرشتهی وهومن یا بهمن پاسدار جانوران سودمند، تندرستی و نیکاندیشی در روی زمین بود. از اینرو ایرانیان در جشن بهمنگان بیش از هر جشن و آیین دیگری از کشتن و آسیب رساندن به جانوران پرهیز میکردند.
🕊🌱 بر پایهی باورهای کیش زرتشتی، زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهورامزدا از فرشتهی وهومن یاری میگرفت. در «گاتها» آمده است که زرتشت به یاری او پیامبر شد. بر پایهی این باورها نیکوکاران در سرای وهومن یا بهشت جای دارند. در نسک(کتاب)های دینکرد و بندهش نوشته شده که وهومن نخستین آفریدهی خداست. از این رو نخستین روز هر ماه(اورمزد) نام پروردگار است و روز دوم ماه وهومن/بهمن نام دارد. ایشمَه یا خشم، آز و اَکوُمَن(اندیشهی بد و اهریمنی) دیوهایی هستند که امشاسپند بهمن با آنان میستیزد. او در جهان مینوی(معنوی) نماد منش نیک اهورامزدا و در جهان ماتکیک(مادی) پاسبان جانوران سودمند است ولی با آدمیان نیز سروکار دارد. چرا که اندیشهی نیک در هستی آدمی و کار او جایگاه بهسزایی دارد.
🕊🌱 «خروس» نشان ویژهی بهمنگان بود. ایرانیان باور داشتند كه از ميان جانوران خروس همانند سروش(از فرشتگان خدا) با بانگ هوشياری و بيداری خود نویدبخش روزی روشن با انديشهای روشن و سپيد است. همچنین رنگ سپید رنگ ویژه و گل یاسمن سپید گل ویژهی بهمن و جشن بهمنگان بود. جشن بهمنگان پیش از تازش مغولان در ایران فراگیر بود. در زمان صفویان برخی از آیینهای آن زنده شد.
🕊🌱 جشن بهمنگان یا جشن بهمنجنه در بهمنروز از بهمنماه برابر با دوم بهمن در ایران باستان برگزار میشد. بهمنگان در ایران نماد مردان نیکاندیش بود.
🌿 @AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
__________________
#جشن_های_ایرانی #جشن_بهمنگان #بهمنگان
یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان
plink.ir/xDhei
🌿 @AdabSar
🕊 بهمنگان، پاسداشت جانوران سودمند
بخش دوم و پایانی
🕊🌱 جشن بهمنگان جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیینهای این جشن با گذشت هزارهها دستخوش دگرگونیهایی شد.
🕊🌱 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن جشن بهمانگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، نماد نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیینهای بهمنگان بود ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد. زیرا ابوریحان بیرونی نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ(سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که میتواند همان دانگو باشد.
🕊🌱 بیرونی نوشته است: ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی(تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس(شیراز کنونی) نیز از بُنشَن(حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر فراموشی چیره شوند.
در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
🕊🌱 «اسدی توسی» در نیپیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🕊🌱 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاحالفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
🌱🕊 @AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
__________________
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
فرتور(عکس):سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان
yon.ir/Adabsar01
🌱🕊 @AdabSar
بخش دوم و پایانی
🕊🌱 جشن بهمنگان جشنی فراگیر در ایران باستان و جشنی در ستایش نیکاندیشی و پاسداری از جانوران بود. گویا آیینهای این جشن با گذشت هزارهها دستخوش دگرگونیهایی شد.
🕊🌱 پوشیدن جامهی سپید یکی از آیینهای کهن جشن بهمانگان بود. ایرانیان با این کار نمادین از هرگونه ناپاکی و آلودگی بیزاری میجستند. سپس به دیدار یکدیگر میرفتند و گلهای یاسمن سپید به یکدیگر پیشکش میکردند. در جشن بهمنگان نوشیدن شیر، نوشیدنیهای گیاهی و خوردن گیاهان نیک شمرده میشد. از آنجا که این روز، نماد نگهداری از جانوران بود، آیین نَبُر یا پرهیز از کشتن جانوران و خوردن گوشت یکی از آیینهای بهمنگان بود ولی به گمان این باور با گذر زمان دستخوش دگرگونیهایی شد. زیرا ابوریحان بیرونی نوشته است که به هنگام بهمنگان در خراسان مهمانی بزرگی میدهند و آشی به نام «دانگو» از هر دانه خوراکی، گوشت، تره و سبزی میپزند. در پختن این آش هر کس یا خانواده دانگ(سهم) داشت و برای فراهم کردن آن میکوشید. این کار نمادی از همکاری گروهی بود. شاید نام دانگو از همین آیین دانگی گرفته شده است. هرچند «دانکو» نیز به چم بنشن است که میتواند همان دانگو باشد.
🕊🌱 بیرونی نوشته است: ایرانیان در این روز گل بهمن زرد و سپید را با شیر میخوردند و باور داشتند که این کار فراموشی را از میان برده و به یادهورزی(تقویت حافظه) میانجامد. مردم پارس(شیراز کنونی) نیز از بُنشَن(حبوبات) و گوشت خوراک میپختند و با شیر میخوردند تا بر فراموشی چیره شوند.
در این آیینها ایرانیان پس از خوردن و آشامیدن از آفریدگار برای دادههایش سپاسگزاری میکردند.
🕊🌱 «اسدی توسی» در نیپیک «لغت فرس» نوشته است که ایرانیان باستان در جشن بهمنجنه خوراکی آمیخته از بهمن سپید، ماهی، ماست و تره میخوردند.
گیاهان بهمن سرخ، زرد و سپید گیاهانی همچون هویج بودند که آن را با شیر میآمیختند و خوراکی نیروبخش و گندزُدای(ضدعفونیکنندهی) تَن درست میکردند.
بر پایهی نوشتههای بیرونی چیدن گیاهان از کنار رودخانهها و جویها، روغن گرفتن از گیاهان، سوزاندن و دود کردن گیاهان گندزدا از دیگر آیینهای بهمنگان بود. او ریشهی این آیین را از جاماسب، وزیر گشتاسب میدانست ولی امروز نویسندگان در درستی آن شک دارند زیرا در زمان باستان این ماه بسیار سرد بود و گیاهی از زمین نمیرویید مگر در بخشهای خوش آبوهوا و کمابیش گرم!
🕊🌱 برهان: «گویند دراین روز سپند را با شیر باید خورد بجهت زیادتی حافظه و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند بطعامی که در آن جمیع حبوبات باشد.»
صحاحالفرس: «پادشاهان عجم این روز را بفال نیکو داشتندی و بهمن سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
🌱🕊 @AdabSar
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
__________________
📚 برگرفته از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- یاسمن سپید، نماد جشن بهمنگان #شاهین_سپنتا
۳- اصل و نسب دینهای ایرانیان باستان #عبدالعظیم_رضایی
۴- گاتها #ابراهیم_پورداود
۵- فرهنگ ایران باستان #ابراهیم_پورداود
۶- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
__________________
#جشن_های_ایرانی #بهمنگان #جشن_بهمنگان
فرتور(عکس):سنگنگارهای از جانوران در آیینهای ایران باستان
yon.ir/Adabsar01
🌱🕊 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری جشن دور ریختن پلیدیها و بدشگونیهای سال کهنه بود.
به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش میافروختند تا با آتش که پاککننده است، بدیها و رخدادهای تلخ از میان برود. در سدههای پس از اسلام که مسلمانان ایرانی با باور بدشگونی چهارشنبه از سوی تازیان روبرو شدند، برای از میان بردن این بدشگونی آتشافروزیهای پایان سال را در شب چهارشنبه برگزار کردند تا پیشآمدهای سال نو از گزند روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار بماند. اگرچه امروز میدانیم که بدشگونی روزها باوری نادرست است، ولی این باور جا افتاده بود. گفتنی است در روزگار پیش از اسلام روزهای هفته وجود نداشت و هر روز یک ماه، نام ویژهی خود را داشت.
🖋 برداشت آزاد از:
«آناهیتا» نوشتارهای ایرانشناسی #ابراهیم_پورداود
🔥 @AdabSar
به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش میافروختند تا با آتش که پاککننده است، بدیها و رخدادهای تلخ از میان برود. در سدههای پس از اسلام که مسلمانان ایرانی با باور بدشگونی چهارشنبه از سوی تازیان روبرو شدند، برای از میان بردن این بدشگونی آتشافروزیهای پایان سال را در شب چهارشنبه برگزار کردند تا پیشآمدهای سال نو از گزند روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار بماند. اگرچه امروز میدانیم که بدشگونی روزها باوری نادرست است، ولی این باور جا افتاده بود. گفتنی است در روزگار پیش از اسلام روزهای هفته وجود نداشت و هر روز یک ماه، نام ویژهی خود را داشت.
🖋 برداشت آزاد از:
«آناهیتا» نوشتارهای ایرانشناسی #ابراهیم_پورداود
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانیتباران به هزارههای دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمیگردد.
#ابراهیم_پورداود دربارهی دگرگون شدن آیینهای «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نمایندهی فروغ ایزدی نمیدانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانهی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود میخوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»
🔥 @AdabSar
#ابراهیم_پورداود دربارهی دگرگون شدن آیینهای «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نمایندهی فروغ ایزدی نمیدانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانهی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود میخوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»
🔥 @AdabSar
ادبسار
🕊☀️ باورهای افسانهای جشن مهرگان b2n.ir/MitraIndia ☀️ #مهرگان پس از نوروز دومین و بزرگترین جشن ایران باستان بود و میتوان گفت این دو جشن آیینها و افسانههای همانندی داشتند. در زمان ساسانیان مردم باور داشتند که خداوند در نوروز یاکَند(یاقوت) و در مهرگان زبرجد…
🕊☀️ افسانهی ایزد مهر، تابنده و پرفروغ پس از هزاران سال
☀️ مهرپرستی پایه و بنیاد پیدایش #جشن_مهرگان است و هنوز نشانههای آن در ریشهی باورهای آدمی دیده میشود. میگویند مهر پرستی گامهای آغازین آدمی برای یکتاپرستی بود. کیش مهر پرستان در سرزمینهای بسیاری گسترش یافت. ابراهیم پورداود گفته است که با پایهگذاری پادشاهی هخامنشیان و کشورگشاییهای کوروش کیش مهر به سرزمینهای دیگر رفت.
☀️ برخی پژوهشگران گفتهاند که ایزد مهر در تن کودکی که کلاه بر سر و خنجر و آتشدان در دست دارد، از یک خرسنگ زاده شد. اگرچه در بیشتر افسانههای ایرانی ایزد مهر را همانند روشنایی سپیدهدم و شامگاه که از خورشید تابیده، میدانستند. ترساییان(مسیحیان) میگویند که مهر در یک اِشکفت(غار) تاریک و از دوشیزهای به نام ناهید زاده شد.
☀️ در مهریشت آمده که گردونهی مهر را چهار اسب سپید نامیرا با پاهایی از زر و سیم میکشند. ایزد مهر یا میترا/میترَه تواناترین ایزد است و پیش از خورشید از البرز سر بر میکشد و چکاد(قله)های زرین را پشت سر میگذارد و بر همه سرزمینهایی که ایرانیان زندگی میکنند، سر میکشد. او بر دیو دروغ میتازد و پیروز میشود. ایزد مهر است که پس از پایان جهان به داوری کردار مردمان میپردازد.
☀️ در بابِـل داستان ایزد مهر با افسانههای ششمین ایزد بابلی درآمیخت و پذیرفتنی شد. مهر، فرشتهی فروغ و نماد برجستهی راستی و درستی بود و نه تنها در بابل، که در هر سرزمینی با ایزدان آن گره خورد و پذیرفته شد بیآنکه ریشه و خاستگاه خود را دستخوش نابودی ببیند.
☀️ باورهای مهر پرستان پس از هزاران سال تا روزگار ما هم ریشه دوانده است. برخی از پژوهشگران گفتهاند سماع دوستداران مولوی در قونیه ریشه در ارغَشت(رقص)های میترایی دارد.
☀️ فرتور(عکس) پیوست: سنگنگارهی «ایزد مهر» سوار بر گردونهای با چهار اسب سپید که هر بامداد از بالای کوههای البرز به ایرانیان مینگرد.
goo.gl/NfYRwT
✍ #پریسا_امام_وردیلو
📒 برگرفته از:
- یشتها #ابراهیم_پورداود
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- اساطیر و آیینهای باستانی جهان #غلامرضا_معصومی
#جشن_های_ایرانی #مهرگان
☀️🕊 @AdabSar
☀️ مهرپرستی پایه و بنیاد پیدایش #جشن_مهرگان است و هنوز نشانههای آن در ریشهی باورهای آدمی دیده میشود. میگویند مهر پرستی گامهای آغازین آدمی برای یکتاپرستی بود. کیش مهر پرستان در سرزمینهای بسیاری گسترش یافت. ابراهیم پورداود گفته است که با پایهگذاری پادشاهی هخامنشیان و کشورگشاییهای کوروش کیش مهر به سرزمینهای دیگر رفت.
☀️ برخی پژوهشگران گفتهاند که ایزد مهر در تن کودکی که کلاه بر سر و خنجر و آتشدان در دست دارد، از یک خرسنگ زاده شد. اگرچه در بیشتر افسانههای ایرانی ایزد مهر را همانند روشنایی سپیدهدم و شامگاه که از خورشید تابیده، میدانستند. ترساییان(مسیحیان) میگویند که مهر در یک اِشکفت(غار) تاریک و از دوشیزهای به نام ناهید زاده شد.
☀️ در مهریشت آمده که گردونهی مهر را چهار اسب سپید نامیرا با پاهایی از زر و سیم میکشند. ایزد مهر یا میترا/میترَه تواناترین ایزد است و پیش از خورشید از البرز سر بر میکشد و چکاد(قله)های زرین را پشت سر میگذارد و بر همه سرزمینهایی که ایرانیان زندگی میکنند، سر میکشد. او بر دیو دروغ میتازد و پیروز میشود. ایزد مهر است که پس از پایان جهان به داوری کردار مردمان میپردازد.
☀️ در بابِـل داستان ایزد مهر با افسانههای ششمین ایزد بابلی درآمیخت و پذیرفتنی شد. مهر، فرشتهی فروغ و نماد برجستهی راستی و درستی بود و نه تنها در بابل، که در هر سرزمینی با ایزدان آن گره خورد و پذیرفته شد بیآنکه ریشه و خاستگاه خود را دستخوش نابودی ببیند.
☀️ باورهای مهر پرستان پس از هزاران سال تا روزگار ما هم ریشه دوانده است. برخی از پژوهشگران گفتهاند سماع دوستداران مولوی در قونیه ریشه در ارغَشت(رقص)های میترایی دارد.
☀️ فرتور(عکس) پیوست: سنگنگارهی «ایزد مهر» سوار بر گردونهای با چهار اسب سپید که هر بامداد از بالای کوههای البرز به ایرانیان مینگرد.
goo.gl/NfYRwT
✍ #پریسا_امام_وردیلو
📒 برگرفته از:
- یشتها #ابراهیم_پورداود
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- اساطیر و آیینهای باستانی جهان #غلامرضا_معصومی
#جشن_های_ایرانی #مهرگان
☀️🕊 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانیتباران به هزارههای دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمیگردد.
#ابراهیم_پورداود دربارهی دگرگون شدن آیینهای «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نمایندهی فروغ ایزدی نمیدانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانهی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود میخوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»
🔥 @AdabSar
#ابراهیم_پورداود دربارهی دگرگون شدن آیینهای «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نمایندهی فروغ ایزدی نمیدانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانهی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود میخوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری جشن دور ریختن پلیدیها و بدشگونیهای سال کهنه بود.
به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش میافروختند تا با آتش که پاککننده است، بدیها و رخدادهای تلخ از میان برود. در سدههای پس از اسلام که مسلمانان ایرانی با باور بدشگونی چهارشنبه از سوی تازیان روبرو شدند، برای از میان بردن این بدشگونی آتشافروزیهای پایان سال را در شب چهارشنبه برگزار کردند تا پیشآمدهای سال نو از گزند روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار بماند. اگرچه امروز میدانیم که بدشگونی روزها باوری نادرست است، ولی این باور جا افتاده بود. گفتنی است در روزگار پیش از اسلام روزهای هفته وجود نداشت و هر روز یک ماه، نام ویژهی خود را داشت.
🖋 برداشت آزاد از:
«آناهیتا» نوشتارهای ایرانشناسی #ابراهیم_پورداود
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری جشن دور ریختن پلیدیها و بدشگونیهای سال کهنه بود.
به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش میافروختند تا با آتش که پاککننده است، بدیها و رخدادهای تلخ از میان برود. در سدههای پس از اسلام که مسلمانان ایرانی با باور بدشگونی چهارشنبه از سوی تازیان روبرو شدند، برای از میان بردن این بدشگونی آتشافروزیهای پایان سال را در شب چهارشنبه برگزار کردند تا پیشآمدهای سال نو از گزند روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار بماند. اگرچه امروز میدانیم که بدشگونی روزها باوری نادرست است، ولی این باور جا افتاده بود. گفتنی است در روزگار پیش از اسلام روزهای هفته وجود نداشت و هر روز یک ماه، نام ویژهی خود را داشت.
🖋 برداشت آزاد از:
«آناهیتا» نوشتارهای ایرانشناسی #ابراهیم_پورداود
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانیتباران به هزارههای دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمیگردد.
#ابراهیم_پورداود دربارهی دگرگون شدن آیینهای «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نمایندهی فروغ ایزدی نمیدانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانهی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود میخوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»
#جشن_های_ایرانی
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانیتباران به هزارههای دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمیگردد.
#ابراهیم_پورداود دربارهی دگرگون شدن آیینهای «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نمایندهی فروغ ایزدی نمیدانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانهی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود میخوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»
#جشن_های_ایرانی
🔥 @AdabSar