#حاجی_آقا که الگوی سرمایه دار سنّتی است به عنوان الگو و تیپ در داستان مطرح میشود و ویژگیهای طبقه خویش و نیز جهـانبینی آنها را به نمایش میگذارد که این موضوع با نظریات #لوکاچ در مورد نمونه وار بودن شخصیتها مطابقت دارد؛ لوکاچ معتقد است از آن جایی که هر شخصیت نمونه وار است بنابراین ویژگیها و جهانبینی طبقه خود را به ما نشان میدهد.
تیپ حاجی آقا در این #داستان نیز این ویژگی را داراست و این موضوع باعث ارزشمندی اثر میشود.
هدایت در داستان حـاجی آقا به توصیف یک شخصیت تیپیک در قالبی نمایشی میپردازد.
هدایت در این رمان تصویری از یک آدم پرادّعـا و فریبکار را ترسیم میکند که در زندگی به هیچ چیز پایبند نیست؛ او در برابر #زن نمیتواند خویشتندار باشد، به همین دلیل زنهای عقدی و صیغه ای بیشماری در خانه او زندگی میکنند به گونه ای که خانه او بی شباهت به حرمسرای شاهان نیست.
او به زن به چشم #ابزاری مینگرد که برای رفع نیازهای مرد آفریده شده است، بنابراین هر زنی را که بخواهد به دست میآورد.
تیپ حاجی آقا در این #داستان نیز این ویژگی را داراست و این موضوع باعث ارزشمندی اثر میشود.
هدایت در داستان حـاجی آقا به توصیف یک شخصیت تیپیک در قالبی نمایشی میپردازد.
هدایت در این رمان تصویری از یک آدم پرادّعـا و فریبکار را ترسیم میکند که در زندگی به هیچ چیز پایبند نیست؛ او در برابر #زن نمیتواند خویشتندار باشد، به همین دلیل زنهای عقدی و صیغه ای بیشماری در خانه او زندگی میکنند به گونه ای که خانه او بی شباهت به حرمسرای شاهان نیست.
او به زن به چشم #ابزاری مینگرد که برای رفع نیازهای مرد آفریده شده است، بنابراین هر زنی را که بخواهد به دست میآورد.
پسر حاجی او را رها کرده و بی آنکه به آبروی خانوادگی بیاندیشد، شغل رانندگی را برگزیده است. با تغییر شرایط زندگی، همسرانش دیگر از او فرمان نمیبرند و هر یک از آنها برای خود دلدادهای یافته است!
سختگیری حاجی در محیط خانه و اجباری که از سوی او به عنوان نماینده ای از جامعه #مردسالار بر همسرانش تحمیل می شود، سبب شده که آنان در خفـا و دور از چشم حاجی به کارهای ناشایست بپردازند. این آشفتگی اوضـاع درون خانه حاجی، نشان از آشفتگی بزرگتری در درون کشور است.
حاجی همه اینها را میبیند ولی نمی فهمد که روال کار نمیتواند به گونه دیگری باشد. او نسبت به همه بدگمان است، همه را دزد میداند و زنان خود را فریبکار؛ گمان میکند همه افراد خانواده دشمن او هستند. با این همه، او در مییابد که پایه سروری اش دیگر نه ارزشهای فردی، بلکه دارایی او است، بر همین اسـاس پول معشوقه او میشود.
عدم پایبندی حاجی به امور مختلف، #دین را نیز شامل میشود. او حتّی از دین به عنوان #ابزاری در جهت پیشبرد اهداف شیطانی خود بهره می برد؛ هر جا که الزام باشد خود را دیندار و معتقد نشان میدهد در حالی که #اعتقاد راسخی به دین و نیز دنیای دیگر ندارد و فقط به آن تظاهر میکند!
سختگیری حاجی در محیط خانه و اجباری که از سوی او به عنوان نماینده ای از جامعه #مردسالار بر همسرانش تحمیل می شود، سبب شده که آنان در خفـا و دور از چشم حاجی به کارهای ناشایست بپردازند. این آشفتگی اوضـاع درون خانه حاجی، نشان از آشفتگی بزرگتری در درون کشور است.
حاجی همه اینها را میبیند ولی نمی فهمد که روال کار نمیتواند به گونه دیگری باشد. او نسبت به همه بدگمان است، همه را دزد میداند و زنان خود را فریبکار؛ گمان میکند همه افراد خانواده دشمن او هستند. با این همه، او در مییابد که پایه سروری اش دیگر نه ارزشهای فردی، بلکه دارایی او است، بر همین اسـاس پول معشوقه او میشود.
عدم پایبندی حاجی به امور مختلف، #دین را نیز شامل میشود. او حتّی از دین به عنوان #ابزاری در جهت پیشبرد اهداف شیطانی خود بهره می برد؛ هر جا که الزام باشد خود را دیندار و معتقد نشان میدهد در حالی که #اعتقاد راسخی به دین و نیز دنیای دیگر ندارد و فقط به آن تظاهر میکند!
در #اسلام اما وضع به گونهی دیگری است؛ از «هجوم عقل» هیچ نشانهای در میان نیست و برعکس همهجا با عقبنشینی عقل در برابر ایمان روبرو هستیم! آموزههای قرآن دربارهی «مشیت الهی» ـ که بیشترشان هم از تئولوژی مسیحی دزدیده شده ـ کاملا التقاطی و متناقض است و بحثهای کلامی در این زمینه به نتایج روشنی نرسیده است. مسلمانان هم از این نابخردی و تشتت فکری کمال استفاده را میکنند تا از خویشتن سلب مسئولیت کنند و حتی در بسیاری موارد به بهانهی «دینداری» و «تبعیت از ارادهی الهی» رفتارهای ضداخلاقی خود را توجیه کنند.
«خدا» هم در این میان به #ابزاری برای #ریاکاری و #دروغگویی و #مسئولیتگریزی تبدیل شده که به یاری آن میتوان هر قصوری را توجیه کرد. بیهوده نیست که امروزه در میهن ما، «خداوند» همه جا حضور دارد: هم در امور کشورداری، هم در صنایع موشکی و هستهای، هم در اتاق عمل و پلسازی و هم حتی در محوطهی جریمهی زمین فوتبال!
«خدا» هم در این میان به #ابزاری برای #ریاکاری و #دروغگویی و #مسئولیتگریزی تبدیل شده که به یاری آن میتوان هر قصوری را توجیه کرد. بیهوده نیست که امروزه در میهن ما، «خداوند» همه جا حضور دارد: هم در امور کشورداری، هم در صنایع موشکی و هستهای، هم در اتاق عمل و پلسازی و هم حتی در محوطهی جریمهی زمین فوتبال!