💠 #اهانت تند #امام_صادق به #امام_علی
⚡️پس از اهانت تند #امام_باقر به امام علی، اینبار سندی دیگر از اهانت امام صادق به علی بن ابی طالب و پیامبر اسلام را خدمت شما عزیزان می آوریم.
⚡️در کتب شیعه اهانت های فراوانی از ائمه به یکدیگر شده که توسط علمای شیعه نقل شده است و ما این اسناد را صرفا نقل می کنیم و قضاوت را به کاربران گرامی می گذاریم و بار دیگر نیز اعلام می کنیم که 《مسئولیت این اهانتها به عهده خود علمای شیعه است که این ها را نقل کرده اند》.
#متن_عربی
قال وحدثنى ابى عن النضر بن سويد عن القاسم بن سليمان عن المعلى بن خنيس عن ابي عبدالله (عليه السلام) ان هذا المثل ضربه الله لامير المؤمنين (عليه السلام) فالبعوضة امير المؤمنين (عليه السلام) وما فوقها رسول الله (صلى الله عليه وآله)
#منابع :
۱)تفسير القمي نویسنده : علي بن ابراهيم القمي جلد : ۱ صفحه : ۶۲ ، موسسه امام مهدی
۲)بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ۲۴ صفحه : ۳۹۳
۳)البرهان في تفسير القرآن نویسنده : السيد هاشم الحسيني البحراني جلد : ۱ صفحه : ۱۵۸
۴)مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع) نویسنده : عزيز الله عطاردي جلد : ۶ صفحه : ۲۲۲
۵)مستدرك سفينة البحار نویسنده : الشيخ علي النمازي جلد : ۱ صفحه : ۳۷۶
#ترجمه: پس الله گفت : خدا از اینکه مثال پشه و حتی بالاتر از آن را بزند شرم نمی کند. امام صادق گفت : همانا الله برای امام علی مثال میزند که او پشه است و بالاتر از آن ( مثل خرمگس ) پیامبر است.
⚡️این روایت کاملا صحیح است، چنانچه آیت الله شیخ مسلم داوری در پاسخ به سوالی می گوید که این روایت صحیح است.
http://www.ridhatorath.com/content/masael/masael_questionanswer.aspx?questionid=85
⚡️همچنین آیت الله خویی نیز تمام روایات کتاب تفسیر قمی (کتابی که در آن بیان شده علی بن ابی طالب پشه و پیامبر خر مگس است) را صحیح می داند.
#منبع : معجم الرجال حدیث جلد ۱ صفحه ۴۹
@atheism_society
⚡️پس از اهانت تند #امام_باقر به امام علی، اینبار سندی دیگر از اهانت امام صادق به علی بن ابی طالب و پیامبر اسلام را خدمت شما عزیزان می آوریم.
⚡️در کتب شیعه اهانت های فراوانی از ائمه به یکدیگر شده که توسط علمای شیعه نقل شده است و ما این اسناد را صرفا نقل می کنیم و قضاوت را به کاربران گرامی می گذاریم و بار دیگر نیز اعلام می کنیم که 《مسئولیت این اهانتها به عهده خود علمای شیعه است که این ها را نقل کرده اند》.
#متن_عربی
قال وحدثنى ابى عن النضر بن سويد عن القاسم بن سليمان عن المعلى بن خنيس عن ابي عبدالله (عليه السلام) ان هذا المثل ضربه الله لامير المؤمنين (عليه السلام) فالبعوضة امير المؤمنين (عليه السلام) وما فوقها رسول الله (صلى الله عليه وآله)
#منابع :
۱)تفسير القمي نویسنده : علي بن ابراهيم القمي جلد : ۱ صفحه : ۶۲ ، موسسه امام مهدی
۲)بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ۲۴ صفحه : ۳۹۳
۳)البرهان في تفسير القرآن نویسنده : السيد هاشم الحسيني البحراني جلد : ۱ صفحه : ۱۵۸
۴)مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع) نویسنده : عزيز الله عطاردي جلد : ۶ صفحه : ۲۲۲
۵)مستدرك سفينة البحار نویسنده : الشيخ علي النمازي جلد : ۱ صفحه : ۳۷۶
#ترجمه: پس الله گفت : خدا از اینکه مثال پشه و حتی بالاتر از آن را بزند شرم نمی کند. امام صادق گفت : همانا الله برای امام علی مثال میزند که او پشه است و بالاتر از آن ( مثل خرمگس ) پیامبر است.
⚡️این روایت کاملا صحیح است، چنانچه آیت الله شیخ مسلم داوری در پاسخ به سوالی می گوید که این روایت صحیح است.
http://www.ridhatorath.com/content/masael/masael_questionanswer.aspx?questionid=85
⚡️همچنین آیت الله خویی نیز تمام روایات کتاب تفسیر قمی (کتابی که در آن بیان شده علی بن ابی طالب پشه و پیامبر خر مگس است) را صحیح می داند.
#منبع : معجم الرجال حدیث جلد ۱ صفحه ۴۹
@atheism_society
▪️امام على، اسوه عدالت يا يك داعشى جنايتكار؟
روايت چنين است: عربى باديه نشين نزد پيامبر آمد و از او هفتاد درهم بهاى شترى را كه به او فروخته بود مطالبه كرد، رسول خدا فرمود: آنرا و پرداختهام، مرد عرب گفت: كسى را بين من و خود حاكم قرار ده تا ميان ما داورى كند مردى از قريش وارد شد، رسول اكرم بدو فرمود: ميان ما داورى كن، وى به مرد عرب گفت: چه ادعايى نسبت به محمد دارى؟ گفت: هفتاد درهم پول شترى را كه به او فروختهام مىخواهم، مرد قرشى گفت: اى محمد شما چه مىفرماييد؟ حضرت فرمود: من آنرا پرداختهام، وى رو به مرد عرب كرد و بدو گفت: تو چه مىگويى؟ وى گفت: به من نپرداخته است. مرد قرشى به محمد عرض كرد: آيا شما شاهدى هم دارى كه پول او را پرداختهاى؟ حضرت فرمود : خير، قرشى به مرد عرب گفت: آيا تو سوگند مىخورى كه پيامبر حقت را نپرداخته و مىخواهى آنرا بگيرى؟ گفت: آرى، رسول خدا فرمود: من به اتفاق اين مرد محاكمه را نزد كسى مىبريم كه با حكم خدا ميان ما داورى كند، محمد به همراه مدعى نزد على آمد، على عرض كرد: اى رسول خدا چه شده؟ محمد گفت: اى ابوالحسن ميان من و اين مرد عرب، داورى كن، على به مرد عرب فرمود: چه ادعايى نسبت به رسول خدا دارى؟ گفت : درخواست هفتاد درهم بهاى شترى را كه به او فروختهام دارم، على عرض كرد: اى محمد نظر شما چيست؟ حضرت فرمود: من بهاى ناقه را پرداختهام، على رو به مرد عرب كرد و فرمود: آيا محمد راست مىگويد: مرد عرب گفت: خير، چيزى به من نپرداخته است، على شمشير كشيد و او را گردن زد، محمد به على فرمود: چرا اين كار را كردى؟ عرض كرد: محمد ما شما را بر امر و نهى الهى و بهشت و دوزخ و ثواب و كيفر و وحى خداوند، تصديق مىكنيم چگونه مىشود كه در بهاى شتر اين مرد عرب تو را تصديق نكنيم! و من او را به اين دليل كشتم كه وى شما را تكذيب كرد وقتى بدو گفتم: آيا محمد راست مىگويد: گفت: خير، به من چيزى نپرداخته است. محمد به على گفت: درست عمل كردى، ولى اين كار را تكرار نكن، و سپس رو به مرد قرشى كه در پى او آمده بود كرد و فرمود: حكم خدا اين بود نه آنچه تو بدان داورى كردى)
#متن_عربى: - جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ فَادَّعَى عَلَيْهِ سَبْعِينَ دِرْهَماً ثَمَنَ نَاقَةٍ بَاعَهَا مِنْهُ فَقَالَ
قَدْ أَوْفَيْتُكَ فَقَالَ اجْعَلْ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ رَجُلًا يَحْكُمُ
بَيْنَنَا فَأَقْبَلَ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّه
احْكُمْ بَيْنَنَا فَقَالَ لِلْأَعْرَابِيِّ مَا تَدَّعِي عَلَى رَسُولِ
اللَّهِ قَالَ سَبْعِينَ دِرْهَماً ثَمَنَ نَاقَةٍ بِعْتُهَا مِنْهُ
فَقَالَ مَا تَقُولُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قَدْ أَوْفَيْتُهُ فَقَالَ
لِلْأَعْرَابِيِّ مَا تَقُولُ قَالَ لَمْ يُوفِنِي فَقَالَ لِرَسُولِ
اللَّهِ ص أَ لَكَ بَيِّنَةٌ عَلَى أَنَّكَ قَدْ أَوْفَيْتَهُ قَالَ لَا
قَالَ لِلْأَعْرَابِيِّ أَ تَحْلِفُ أَنَّكَ لَمْ تَسْتَوْفِ حَقَّكَ وَ
تَأْخُذَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَأَتَحَاكَمَنَّ
مَعَ هَذَا إِلَى رَجُلٍ يَحْكُمُ بَيْنَنَا بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ
جَلَ فَأَتَى رَسُولُ اللّه عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ
ع وَ مَعَهُ الْأَعْرَابِيُّ فَقَالَ عَلِيٌّ ع مَا لَكَ يَا رَسُولَ
اللَّهِ قَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ هَذَا
الْأَعْرَابِيِّ فَقَالَ عَلِيٌّ يَا أَعْرَابِيُّ مَا تَدَّعِي عَلَى
رَسُولِ اللَّهِ قَالَ سَبْعِينَ دِرْهَماً ثَمَنَ نَاقَةٍ بِعْتُهَا
مِنْهُ فَقَالَ مَا تَقُولُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قَدْ أَوْفَيْتُهُ
ثَمَنَهَا فَقَالَ يَا أَعْرَابِيُّ أَ صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ
فِيمَا قَالَ قَالَ لَا مَا أَوْفَانِي شَيْئاً فَأَخْرَجَ عَلِيٌّ
سَيْفَهُ فَضَرَبَ عُنُقَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِمَ فَعَلْتَ يَا
عَلِيُّ ذَلِكَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ نُصَدِّقُكَ عَلَى
أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ وَ عَلَى أَمْرِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ الثَّوَابِ
وَ الْعِقَابِ وَ وَحْيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا نُصَدِّقُكَ فِي
ثَمَنِ نَاقَةِ هَذَا الْأَعْرَابِيِّ وَ إِنِّي قَتَلْتُهُ لِأَنَّهُ كَذَّبَكَ
لَمَّا قُلْتُ لَهُ أَ صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ فِيمَا قَالَ فَقَالَ لَا
مَا أَوْفَانِي شَيْئاً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَصَبْتَ يَا
عَلِيُّ فَلَا تَعُدْ إِلَى مِثْلِهَا ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى الْقُرَشِيِّ وَ
كَانَ قَدْ تَبِعَهُ فَقَالَ هَذَا حُكْمُ اللَّهِ لَا مَا حَكَمْتَ بِهِ
#منابع:
١) من لا يحضره الفقيه نویسنده: الشيخ الصدوق ج: ٣ ص: ١٠٦ و ١٠٥ ٢) معجم الأحاديث المعتبرة نویسنده: محسنى، محمد آصف ج: ٣ ص: ٤٣٠
@atheism_society
روايت چنين است: عربى باديه نشين نزد پيامبر آمد و از او هفتاد درهم بهاى شترى را كه به او فروخته بود مطالبه كرد، رسول خدا فرمود: آنرا و پرداختهام، مرد عرب گفت: كسى را بين من و خود حاكم قرار ده تا ميان ما داورى كند مردى از قريش وارد شد، رسول اكرم بدو فرمود: ميان ما داورى كن، وى به مرد عرب گفت: چه ادعايى نسبت به محمد دارى؟ گفت: هفتاد درهم پول شترى را كه به او فروختهام مىخواهم، مرد قرشى گفت: اى محمد شما چه مىفرماييد؟ حضرت فرمود: من آنرا پرداختهام، وى رو به مرد عرب كرد و بدو گفت: تو چه مىگويى؟ وى گفت: به من نپرداخته است. مرد قرشى به محمد عرض كرد: آيا شما شاهدى هم دارى كه پول او را پرداختهاى؟ حضرت فرمود : خير، قرشى به مرد عرب گفت: آيا تو سوگند مىخورى كه پيامبر حقت را نپرداخته و مىخواهى آنرا بگيرى؟ گفت: آرى، رسول خدا فرمود: من به اتفاق اين مرد محاكمه را نزد كسى مىبريم كه با حكم خدا ميان ما داورى كند، محمد به همراه مدعى نزد على آمد، على عرض كرد: اى رسول خدا چه شده؟ محمد گفت: اى ابوالحسن ميان من و اين مرد عرب، داورى كن، على به مرد عرب فرمود: چه ادعايى نسبت به رسول خدا دارى؟ گفت : درخواست هفتاد درهم بهاى شترى را كه به او فروختهام دارم، على عرض كرد: اى محمد نظر شما چيست؟ حضرت فرمود: من بهاى ناقه را پرداختهام، على رو به مرد عرب كرد و فرمود: آيا محمد راست مىگويد: مرد عرب گفت: خير، چيزى به من نپرداخته است، على شمشير كشيد و او را گردن زد، محمد به على فرمود: چرا اين كار را كردى؟ عرض كرد: محمد ما شما را بر امر و نهى الهى و بهشت و دوزخ و ثواب و كيفر و وحى خداوند، تصديق مىكنيم چگونه مىشود كه در بهاى شتر اين مرد عرب تو را تصديق نكنيم! و من او را به اين دليل كشتم كه وى شما را تكذيب كرد وقتى بدو گفتم: آيا محمد راست مىگويد: گفت: خير، به من چيزى نپرداخته است. محمد به على گفت: درست عمل كردى، ولى اين كار را تكرار نكن، و سپس رو به مرد قرشى كه در پى او آمده بود كرد و فرمود: حكم خدا اين بود نه آنچه تو بدان داورى كردى)
#متن_عربى: - جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ فَادَّعَى عَلَيْهِ سَبْعِينَ دِرْهَماً ثَمَنَ نَاقَةٍ بَاعَهَا مِنْهُ فَقَالَ
قَدْ أَوْفَيْتُكَ فَقَالَ اجْعَلْ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ رَجُلًا يَحْكُمُ
بَيْنَنَا فَأَقْبَلَ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّه
احْكُمْ بَيْنَنَا فَقَالَ لِلْأَعْرَابِيِّ مَا تَدَّعِي عَلَى رَسُولِ
اللَّهِ قَالَ سَبْعِينَ دِرْهَماً ثَمَنَ نَاقَةٍ بِعْتُهَا مِنْهُ
فَقَالَ مَا تَقُولُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قَدْ أَوْفَيْتُهُ فَقَالَ
لِلْأَعْرَابِيِّ مَا تَقُولُ قَالَ لَمْ يُوفِنِي فَقَالَ لِرَسُولِ
اللَّهِ ص أَ لَكَ بَيِّنَةٌ عَلَى أَنَّكَ قَدْ أَوْفَيْتَهُ قَالَ لَا
قَالَ لِلْأَعْرَابِيِّ أَ تَحْلِفُ أَنَّكَ لَمْ تَسْتَوْفِ حَقَّكَ وَ
تَأْخُذَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَأَتَحَاكَمَنَّ
مَعَ هَذَا إِلَى رَجُلٍ يَحْكُمُ بَيْنَنَا بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ
جَلَ فَأَتَى رَسُولُ اللّه عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ
ع وَ مَعَهُ الْأَعْرَابِيُّ فَقَالَ عَلِيٌّ ع مَا لَكَ يَا رَسُولَ
اللَّهِ قَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ هَذَا
الْأَعْرَابِيِّ فَقَالَ عَلِيٌّ يَا أَعْرَابِيُّ مَا تَدَّعِي عَلَى
رَسُولِ اللَّهِ قَالَ سَبْعِينَ دِرْهَماً ثَمَنَ نَاقَةٍ بِعْتُهَا
مِنْهُ فَقَالَ مَا تَقُولُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ قَدْ أَوْفَيْتُهُ
ثَمَنَهَا فَقَالَ يَا أَعْرَابِيُّ أَ صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ
فِيمَا قَالَ قَالَ لَا مَا أَوْفَانِي شَيْئاً فَأَخْرَجَ عَلِيٌّ
سَيْفَهُ فَضَرَبَ عُنُقَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِمَ فَعَلْتَ يَا
عَلِيُّ ذَلِكَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ نُصَدِّقُكَ عَلَى
أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ وَ عَلَى أَمْرِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ الثَّوَابِ
وَ الْعِقَابِ وَ وَحْيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا نُصَدِّقُكَ فِي
ثَمَنِ نَاقَةِ هَذَا الْأَعْرَابِيِّ وَ إِنِّي قَتَلْتُهُ لِأَنَّهُ كَذَّبَكَ
لَمَّا قُلْتُ لَهُ أَ صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ فِيمَا قَالَ فَقَالَ لَا
مَا أَوْفَانِي شَيْئاً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَصَبْتَ يَا
عَلِيُّ فَلَا تَعُدْ إِلَى مِثْلِهَا ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى الْقُرَشِيِّ وَ
كَانَ قَدْ تَبِعَهُ فَقَالَ هَذَا حُكْمُ اللَّهِ لَا مَا حَكَمْتَ بِهِ
#منابع:
١) من لا يحضره الفقيه نویسنده: الشيخ الصدوق ج: ٣ ص: ١٠٦ و ١٠٥ ٢) معجم الأحاديث المعتبرة نویسنده: محسنى، محمد آصف ج: ٣ ص: ٤٣٠
@atheism_society