💥 روحانيون شيعه، عامل اصلى تجزيه ايران!
#قسمت_چهارم
نكته بسيار قابل توجه در متهم كردن روحانيون به خيانت در جنگ با روسيه، واقعه تسليم تبريز به سپاهان روسيه است
«الگر» مينويسد هرگاه به چگونگى واقعه سقوط تبريز توجه كنيم ادعاى عباس ميرزا مفهوم واقعى پيدا ميكند زيرا شهر تبريز را #روحانيون اين شهر و مخصوصاً #مير_فتاح فرزند #ميرزا_يوسف_مجتهد معروف و درجه اول تبريز به سپاهان روسيه تسليم كردند
{#منبع: تاريخ و جغرافى در دارالسلطنه تبريز تأليف نادرميرزا(تهران ١٣٢٣) صفحه ٢٥٠}
ببينيد روحانيون شيعه كه به فتحعليشاه براى جنگ روسيه فشار آورده بودند و ميخواستند حكم جهاد بدهند به همين راحتى شهر تبريز را به روسها واگذار كردند.
شرح موضوع بدينقرار است كه عباس ميرزا وليعهد در هنگام ترك تبريز براى جبهه جنگ، اين شهر را به گروهى از سپاهيان مازندرانى به فرماندهى اللهيار آصف الدوله واگذار كرده بود.
مردم #تبريز از اين اقدام #عباس_ميرزا ناراضى بودند و لذا ميرفتاح كه اخيرا به علت مرگ پدرش ميرزا يوسف مجتهد درجه اول تبريز، وارث مقام روحانى او شده بود،
درصدد استفاده از نارضايتى مردم تبريز و تصرف شهر به همكارى روسها كه تازه وارد آذربايجان شده بودند برآمد .{#منبع: مرأت البلدان ناصرى تأليف محمدحسن خان اعتماد السلطنه(تهران ١٢٩٧) ، جلد اول ، صفحه ٤٠٥ ؛ روضة الصفاى ناصرى تأليف رضا قلى خان هدايت ، جلد نهم ، صفحه ٦٧}
حاج على عسكر خواجا، يگانه فردى از دربار عباس ميرزا كه در تبريز باقى مانده بود سعى كرد با دادن مبلغى پول به #ميرفتاح، او را از خيانت بر ضد عباس ميرزا كه با روسيه مشغول جنگ بود منصرف كند{#منبع: تاريخ نو ، تأليف جهانگير ميرزا ، تنظيم از عباس اقبال(تهران ١٣٢٧) صفحه ٤٨٨ ؛ ايران در ميان طوفان با شرح زندگانى عباس ميرزا در جنگهاى ايران و روس(تهران ١٣٣٧) ، صفحه ٢٣٩}
#ميرفتاح به توصيه حاج على عسكر خواجا وقعى نگذاشت و با خوانين مرند براى تحويل شهر تبريز به پيش طلايگان روسيه توطئه كرد{#منبع: روضة الصفاى ناصرى ، تأليف رضا قلى خان هدايت ، جلد نهم ، صفحه٦٧٤ ، مأخذ بالا صفحه ٦٧٥}
«الگر»خيانت ميرفتاح را ناشى از منفعت طلبى روحانيون شيعه ميداند
{Algar , Religion and State in Iran 1785-1906, p.90.}
و رضا قلى خان هدايت مينويسد كه ميرفتاح اظهار داشته است كه تسليم تبريز به سپاهيان روس متضمن صلاح و منفعت روحانيون و اهالى تبريز بوده است{#منبع: روضة الصفاى ناصرى ، تأليف رضا قلى خان هدايت ، جلد نهم ، صفحه ٦٧٥}
هدايت اضافه ميكند كه روسها به ميرفتاح قول داده بودند كه پس از شكست سپاهيان ايران ، حكومت آذربايجان را به او واگذار كنند(دقيقا همانكارى كه پوتين با خامنه اى در مورد درياى خزر كرد)
{#منبع: تاريخ و جغرافى در دارالسلطنه تبريز تأليف نادرميرزا(تهران ١٣٢٣) صفحه ٢٥٠}
ادامه دارد ...
@atheism_society
#قسمت_چهارم
نكته بسيار قابل توجه در متهم كردن روحانيون به خيانت در جنگ با روسيه، واقعه تسليم تبريز به سپاهان روسيه است
«الگر» مينويسد هرگاه به چگونگى واقعه سقوط تبريز توجه كنيم ادعاى عباس ميرزا مفهوم واقعى پيدا ميكند زيرا شهر تبريز را #روحانيون اين شهر و مخصوصاً #مير_فتاح فرزند #ميرزا_يوسف_مجتهد معروف و درجه اول تبريز به سپاهان روسيه تسليم كردند
{#منبع: تاريخ و جغرافى در دارالسلطنه تبريز تأليف نادرميرزا(تهران ١٣٢٣) صفحه ٢٥٠}
ببينيد روحانيون شيعه كه به فتحعليشاه براى جنگ روسيه فشار آورده بودند و ميخواستند حكم جهاد بدهند به همين راحتى شهر تبريز را به روسها واگذار كردند.
شرح موضوع بدينقرار است كه عباس ميرزا وليعهد در هنگام ترك تبريز براى جبهه جنگ، اين شهر را به گروهى از سپاهيان مازندرانى به فرماندهى اللهيار آصف الدوله واگذار كرده بود.
مردم #تبريز از اين اقدام #عباس_ميرزا ناراضى بودند و لذا ميرفتاح كه اخيرا به علت مرگ پدرش ميرزا يوسف مجتهد درجه اول تبريز، وارث مقام روحانى او شده بود،
درصدد استفاده از نارضايتى مردم تبريز و تصرف شهر به همكارى روسها كه تازه وارد آذربايجان شده بودند برآمد .{#منبع: مرأت البلدان ناصرى تأليف محمدحسن خان اعتماد السلطنه(تهران ١٢٩٧) ، جلد اول ، صفحه ٤٠٥ ؛ روضة الصفاى ناصرى تأليف رضا قلى خان هدايت ، جلد نهم ، صفحه ٦٧}
حاج على عسكر خواجا، يگانه فردى از دربار عباس ميرزا كه در تبريز باقى مانده بود سعى كرد با دادن مبلغى پول به #ميرفتاح، او را از خيانت بر ضد عباس ميرزا كه با روسيه مشغول جنگ بود منصرف كند{#منبع: تاريخ نو ، تأليف جهانگير ميرزا ، تنظيم از عباس اقبال(تهران ١٣٢٧) صفحه ٤٨٨ ؛ ايران در ميان طوفان با شرح زندگانى عباس ميرزا در جنگهاى ايران و روس(تهران ١٣٣٧) ، صفحه ٢٣٩}
#ميرفتاح به توصيه حاج على عسكر خواجا وقعى نگذاشت و با خوانين مرند براى تحويل شهر تبريز به پيش طلايگان روسيه توطئه كرد{#منبع: روضة الصفاى ناصرى ، تأليف رضا قلى خان هدايت ، جلد نهم ، صفحه٦٧٤ ، مأخذ بالا صفحه ٦٧٥}
«الگر»خيانت ميرفتاح را ناشى از منفعت طلبى روحانيون شيعه ميداند
{Algar , Religion and State in Iran 1785-1906, p.90.}
و رضا قلى خان هدايت مينويسد كه ميرفتاح اظهار داشته است كه تسليم تبريز به سپاهيان روس متضمن صلاح و منفعت روحانيون و اهالى تبريز بوده است{#منبع: روضة الصفاى ناصرى ، تأليف رضا قلى خان هدايت ، جلد نهم ، صفحه ٦٧٥}
هدايت اضافه ميكند كه روسها به ميرفتاح قول داده بودند كه پس از شكست سپاهيان ايران ، حكومت آذربايجان را به او واگذار كنند(دقيقا همانكارى كه پوتين با خامنه اى در مورد درياى خزر كرد)
{#منبع: تاريخ و جغرافى در دارالسلطنه تبريز تأليف نادرميرزا(تهران ١٣٢٣) صفحه ٢٥٠}
ادامه دارد ...
@atheism_society
💥 روحانيون شيعه، عامل اصلى تجزيه ايران!
#قسمت_پنجم
رضا قلى خان هدايت مينويسد كه #ميرفتاح اظهار داشته است كه تسليم تبريز به سپاهيان روس متضمن صلاح و منفعت اهالى تبريز بوده است{#منبع: روضة الصفاى ناصرى ، تأليف رضا قلى خان هدايت ، جلد نهم ، صفحه ٦٧٥}
هدايت اضافه ميكند كه #روسها به ميرفتاح قول داده بودند كه پس از شكست سپاهيان ايران ، حكومت آذربايجان را به او واگذار كنند
{#منبع: تاريخ و جغرافى در دارالسلطنه تبريز تأليف نادرميرزا(تهران ١٣٢٣) صفحه ٢٥٠}
و لذا سپاهيان روس به دروازه #تبريز رسيدند ميرفتاح در شهر را به روى آنها گشود و شخصاً به استقبال آنها رفت {روضة الصفاى ناصرى ، تأليف رضا قلى خان هدايت جلد نهم ، صفحه ٦٧٦} و به آنها خوش آمد گفت و به نام تزار روس خطبه خواند {#منبع: ناسخ التواريخ ، تأليف محمدتقى خان سپهر لسان الملك ، جلد اول ، صفحه ٢٠٥}
از بين كليه #علما و #روحانيون_تبريز ، تنها ميرزا احمد مجتهد از همكاري با توطئه #آخوندها در تسليم شهر به سپاه روس خوددارى ورزيد
{#منبع: تاريخ و جغرافى در دارالسلطنه تبريز تأليف نادرميرزا ، صفحه ٢٥١}
پس از عقد #معاهده_تركمانچاى و ايجاد صلح بين روسيه و ايران، ميرفتاح از بيم جان ايران را ترك و به روسها پناهنده و در قفقاز سكونت گزيد
{#منبع: تاريخ تبريز ، تأليف مينورسكى ، ترجمه عبدالعلى كارنگ (تبريز ١٣٣٧) ، صفحه ٦٩ }
#ويل_براهام مينويسد در اكتبر ١٨٣٧ در هنگام سير و سياحت در تفليس به سر ميبُرد، در بررسيهائى كه وى درباره #آخوند مذكور به عمل آورد معلوم شد كه وى يك مجتهد معروف ايرانى است به نام #ميرفتاح كه بلعلت خدماتى كه به روسها در جنگ ايران و روسيه نموده است، ماهيانه مبلغ هنگفتى از دولت روسيه پول دريافت ميكند
{Vilbraham Travels in the Transcasian Provinces of Russia (London : 1839) , p .256}
#ميرفتاح(آخوند خائن) بعدها به تبريز مراجعت كرد و در سال ١٢٦٩ وفات يافت
{#منبع: تاريخ و جغرافى دارالسلطنه تبريز ، تأليف نادرميرزا ، صفحه ٢٥٦}
ادامه دارد ...
@atheism_society
#قسمت_پنجم
رضا قلى خان هدايت مينويسد كه #ميرفتاح اظهار داشته است كه تسليم تبريز به سپاهيان روس متضمن صلاح و منفعت اهالى تبريز بوده است{#منبع: روضة الصفاى ناصرى ، تأليف رضا قلى خان هدايت ، جلد نهم ، صفحه ٦٧٥}
هدايت اضافه ميكند كه #روسها به ميرفتاح قول داده بودند كه پس از شكست سپاهيان ايران ، حكومت آذربايجان را به او واگذار كنند
{#منبع: تاريخ و جغرافى در دارالسلطنه تبريز تأليف نادرميرزا(تهران ١٣٢٣) صفحه ٢٥٠}
و لذا سپاهيان روس به دروازه #تبريز رسيدند ميرفتاح در شهر را به روى آنها گشود و شخصاً به استقبال آنها رفت {روضة الصفاى ناصرى ، تأليف رضا قلى خان هدايت جلد نهم ، صفحه ٦٧٦} و به آنها خوش آمد گفت و به نام تزار روس خطبه خواند {#منبع: ناسخ التواريخ ، تأليف محمدتقى خان سپهر لسان الملك ، جلد اول ، صفحه ٢٠٥}
از بين كليه #علما و #روحانيون_تبريز ، تنها ميرزا احمد مجتهد از همكاري با توطئه #آخوندها در تسليم شهر به سپاه روس خوددارى ورزيد
{#منبع: تاريخ و جغرافى در دارالسلطنه تبريز تأليف نادرميرزا ، صفحه ٢٥١}
پس از عقد #معاهده_تركمانچاى و ايجاد صلح بين روسيه و ايران، ميرفتاح از بيم جان ايران را ترك و به روسها پناهنده و در قفقاز سكونت گزيد
{#منبع: تاريخ تبريز ، تأليف مينورسكى ، ترجمه عبدالعلى كارنگ (تبريز ١٣٣٧) ، صفحه ٦٩ }
#ويل_براهام مينويسد در اكتبر ١٨٣٧ در هنگام سير و سياحت در تفليس به سر ميبُرد، در بررسيهائى كه وى درباره #آخوند مذكور به عمل آورد معلوم شد كه وى يك مجتهد معروف ايرانى است به نام #ميرفتاح كه بلعلت خدماتى كه به روسها در جنگ ايران و روسيه نموده است، ماهيانه مبلغ هنگفتى از دولت روسيه پول دريافت ميكند
{Vilbraham Travels in the Transcasian Provinces of Russia (London : 1839) , p .256}
#ميرفتاح(آخوند خائن) بعدها به تبريز مراجعت كرد و در سال ١٢٦٩ وفات يافت
{#منبع: تاريخ و جغرافى دارالسلطنه تبريز ، تأليف نادرميرزا ، صفحه ٢٥٦}
ادامه دارد ...
@atheism_society
◾️نکاتی آموزنده از کتاب مستطاب
(منية الصائمين)از آیت الله محمد صادق صدر:
#قسمت_اول
روايت اول در مورد وارد كردن آلت تناسلى يك مرد در آلت تناسلى يك حيوان، در زمانى كه او روزه است.
۱-التصرف الأول:
أن يدخل الرجل (ذكره) في قبل أو دبر البهيمة و هنا يمكن تصحيح الصوم، بالرغم من ذلك التصرف، وإن كان الأفضل و المحبذ شرعاً هو البناء على عدم صحة الصوم. هذا إذا لم يسبب الإنزال أما إذا سببه فسيبطل الصوم من جهة الإنزال
#ترجمه:
حالت اول: اینکه مردی #آلت_تناسلی اش را در جلو یا عقب حیوان داخل کند.
در این حالت ممکن است روزه صحیح باشد على رغم اینکه در آن جای تصرف کردن است؛ و گرچه پسندیده تر این است که بنا، بر عدم صحت روزه باشد.
و این در حالتی است به سبب انزال نباشد اما اگر انزال نمایند پس روزه از این جهت که انزال نموده باطل است [نه از جهت ادخال آلت تناسلی اش در جلو یا عقب حیوان]
#منبع:
كتاب منية الصائمين نوشته آيت الله محمد صادق صدر ص ٩٧-٩٨
#نتيجه_گيرى:
شما در زمانى كه روزه هستيد ميتوانيد آلت تناسليتان را در جلو يا عقب يك حيوان وارد كنيد و روزه تان باطل نميشود تا زمانى كه انزال انجام نشود.
@atheism_society
(منية الصائمين)از آیت الله محمد صادق صدر:
#قسمت_اول
روايت اول در مورد وارد كردن آلت تناسلى يك مرد در آلت تناسلى يك حيوان، در زمانى كه او روزه است.
۱-التصرف الأول:
أن يدخل الرجل (ذكره) في قبل أو دبر البهيمة و هنا يمكن تصحيح الصوم، بالرغم من ذلك التصرف، وإن كان الأفضل و المحبذ شرعاً هو البناء على عدم صحة الصوم. هذا إذا لم يسبب الإنزال أما إذا سببه فسيبطل الصوم من جهة الإنزال
#ترجمه:
حالت اول: اینکه مردی #آلت_تناسلی اش را در جلو یا عقب حیوان داخل کند.
در این حالت ممکن است روزه صحیح باشد على رغم اینکه در آن جای تصرف کردن است؛ و گرچه پسندیده تر این است که بنا، بر عدم صحت روزه باشد.
و این در حالتی است به سبب انزال نباشد اما اگر انزال نمایند پس روزه از این جهت که انزال نموده باطل است [نه از جهت ادخال آلت تناسلی اش در جلو یا عقب حیوان]
#منبع:
كتاب منية الصائمين نوشته آيت الله محمد صادق صدر ص ٩٧-٩٨
#نتيجه_گيرى:
شما در زمانى كه روزه هستيد ميتوانيد آلت تناسليتان را در جلو يا عقب يك حيوان وارد كنيد و روزه تان باطل نميشود تا زمانى كه انزال انجام نشود.
@atheism_society
◾️ نكاتى از كتاب مستطاب منية الصائمين نوشته آيت الله محمد صادق صدر از مراجع بزرگ شيعه
#قسمت_سوم
در دو بخش گذشته مواردى را در مورد نزديكى با حيوانات و همچنين ارتباط جنسى دو مرد و عدم ابطال روزه، خدمت شما نوشتم.
اما در اين بخش عمق فاجعه و تفكر اين مرجع تقليد بسيار معروف شيعه را خواهيد ديد. سر اصل فتواى ايشان خواهم رفت و ترجمه آن.
#متن_عربى:
التصرف الثالث: أن يدخل الرجل ذكره في قُبُل أو دُبُر الصبية غير البالغة
إذا دخلت الحشفة بتمامها بطل الصوم
أما إذا لم تدخل بتمامها فلا يبطل الصوم
ما لم يسبب الإنزال فيبطل الصوم حينئذ من جهة الإنزال
#ترجمه:
اینکه مردی آلت تناسلی اش را در جلو یا عقب دختر بچه نا بالغی فرو ببرد
اگر به طور کامل وارد نشود پس روزه باطل نمی شود به شرطی که انزال نکند،
ولى اگر انزال كند روزه اش باطل ميشود.
#منبع: كتاب منية الصائمين ص ٩٧-٩٨
توضيح عمق فاجعه:
ايشان خودِ عمل نزديكى به يك دختر بچه را باطل كننده روزه نميداند و تنها درصورتى روزه شخص باطل ميشود كه شخص عمل انزال را انجام دهد و نه اينكه آلت تناسلى اش را در جلو يا عقب يك دختر نابالغ فرو كرده است.
@atheism_society
#قسمت_سوم
در دو بخش گذشته مواردى را در مورد نزديكى با حيوانات و همچنين ارتباط جنسى دو مرد و عدم ابطال روزه، خدمت شما نوشتم.
اما در اين بخش عمق فاجعه و تفكر اين مرجع تقليد بسيار معروف شيعه را خواهيد ديد. سر اصل فتواى ايشان خواهم رفت و ترجمه آن.
#متن_عربى:
التصرف الثالث: أن يدخل الرجل ذكره في قُبُل أو دُبُر الصبية غير البالغة
إذا دخلت الحشفة بتمامها بطل الصوم
أما إذا لم تدخل بتمامها فلا يبطل الصوم
ما لم يسبب الإنزال فيبطل الصوم حينئذ من جهة الإنزال
#ترجمه:
اینکه مردی آلت تناسلی اش را در جلو یا عقب دختر بچه نا بالغی فرو ببرد
اگر به طور کامل وارد نشود پس روزه باطل نمی شود به شرطی که انزال نکند،
ولى اگر انزال كند روزه اش باطل ميشود.
#منبع: كتاب منية الصائمين ص ٩٧-٩٨
توضيح عمق فاجعه:
ايشان خودِ عمل نزديكى به يك دختر بچه را باطل كننده روزه نميداند و تنها درصورتى روزه شخص باطل ميشود كه شخص عمل انزال را انجام دهد و نه اينكه آلت تناسلى اش را در جلو يا عقب يك دختر نابالغ فرو كرده است.
@atheism_society
💥 روحانيون شيعه، عامل اصلى تجزيه ايران!
#قسمت_ششم
زنده ياد #كسروى در كتاب زندگانى من مينويسد در سال ١٣٢٢ وباي مهلكى در تبريز ظهور و كشتار بسيار كرد
مردم به شيوه آن زمان از كوچه ها #قرآن آويزان كردند كه هركسى از زير آن بگذرد از وبا در امان باشد و دربندها و سر كوچه ها فرش گستردند و روضه خوانيها برپا كردند، يك روز هم يكى از نوه هاى آقا #ميرفتاح را سوار الاغ كردند و بآن كوى آوردند و در كوچه ها گردانيدند كه مردان و زنان دست و دامنش را ببوسند و در نتيجه تبرك وجود او ، وبا از تبريز رخت بربندد(امان از جهل)
آقا #ميرفتاح كه در هنگام ورود #روسها به آذربايجان در سال ١٢٤٣ قمرى به جلوى مردم افتاده و آنان را به پيشواز روسها فرستاده و بدينسان نام او در كتابها مانده، خانه اش در تبريز در محله «اجاق» واقع بود و مردم براى او و خانواده اش نذرها ميكردند و ارمغانها نزد وى ميبردند
و در هنگام شيوع وبا و ديگر پيشامدها دست به دامان او و بازماندگانش ميازيدند، در سال ١٢٨٤ قمرى كه مجدداً وبا در تبريز شيوع پيدا كرد، مردم باز به محله «اجاق» روى آوردند و يكى از پسران ميرفتاح را در كويها گردانيدند تا بلاى وبا از آن سامان رخت بربندد، اما پسر ميرفتاح خودش به #وبا دچار شد و مُرد(جهالت محض)
پس از مُردن پسر ميرفتاح بين مردم شايع شد كه «آقا براى نجات مردم بلا را به تن خودش خريد» اين موضوع باعث شد كه ايمان و اعتقاد مردم نسبت به آن خاندان زيادتر شود {#منبع: زندگانى من ، تأليف احمد كسروى (تهران:١٣٢٣) صفحات ٢٤-٢٥}
نتيجه بلا ترديد اين بحث آنست كه در زمانى كه روابط ايران و روسيه رو به بهبود ميرفت، #روحانيون, فتحعليشاه را عليرغم ميلش وادار كردند با روسيه وارد جنگ شود، ولي در ضمن جنگ از پشت به جنگ آوران ايرانى خنجر زدند و #تبريز را تسليم سپاهيان روسيه كردند
پس از اينكه #روحانيون_تبريز به شرحى كه شرح آن گذشت اين شهر را به سپاهيان روسيه تسليم كردند، #عباس_ميرزا كه سخت از #خيانت_علما آزرده شده بود، نامه اى براى وزيرش ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانى نوشت و ضمن آن به وى دستور داد روابطش را به كلى با علما قطع كند و براى اداره امور مملكت از افراد صالح و ميهن دوست استفاده نمايد(اى كاش امثال اين مرد هنوز هم در ايران وجود داشت)
عباس ميرزا در اين نامه خطاب به ميرزا ابوالقاسم قائم مقام نوشته است :
«#علما مانند گرد و خاكى هستند كه به لباس مينشينند و لباس را آلوده ميكنند، سعى كن خودت را از اين گرد و خاك نجات دهى و به جاى آنها از افراد لايق و صلاحيتدار و وطن دوست استفاده كنى، #علما مانند اسب پرخورى هستند كه از پرخورى وظيفه دويدن را فراموش كرده اند»
{#منبع: مخزن الانشاء تأليف محمدصادق حسينى (تبريز : ١٢٧٤) ، صفحه ٣٢٤}
ميرزا ابوالقاسم قائم مقام كه خود با طبيعت ضدملى و خيانت پيشه #آخوندها آشنا بوده و از دخالت آنها در سياست با توجه به جنبه هاى منفى و ويرانگر آنها دلى پرخون داشته، در صفحه ٣٤٤ ديوان اشعارش با سرودن قطعه شعرى به ذم آنها پرداخته است كه به مناسبت اطاله كلام از ذكر آن خوددارى ميشود
هنگامى كه يك محقق بيطرف و بيغرض تاريخ، برگهاى تاريخ معاصر را ورق ميزند، به موارد عديده اى برميخورد كه ههمه آنها حكايت از طبيعت خيانت آميز و #ضدملى_آخوندها نسبت به ايران و ايرانى ميكند، براى مثال و مشتى كه نمونه خروار باشد به ذكر واقعه زير و واكنش آخوندها در برابر آنها ميپردازد
ادامه دارد ...
@atheism_society
#قسمت_ششم
زنده ياد #كسروى در كتاب زندگانى من مينويسد در سال ١٣٢٢ وباي مهلكى در تبريز ظهور و كشتار بسيار كرد
مردم به شيوه آن زمان از كوچه ها #قرآن آويزان كردند كه هركسى از زير آن بگذرد از وبا در امان باشد و دربندها و سر كوچه ها فرش گستردند و روضه خوانيها برپا كردند، يك روز هم يكى از نوه هاى آقا #ميرفتاح را سوار الاغ كردند و بآن كوى آوردند و در كوچه ها گردانيدند كه مردان و زنان دست و دامنش را ببوسند و در نتيجه تبرك وجود او ، وبا از تبريز رخت بربندد(امان از جهل)
آقا #ميرفتاح كه در هنگام ورود #روسها به آذربايجان در سال ١٢٤٣ قمرى به جلوى مردم افتاده و آنان را به پيشواز روسها فرستاده و بدينسان نام او در كتابها مانده، خانه اش در تبريز در محله «اجاق» واقع بود و مردم براى او و خانواده اش نذرها ميكردند و ارمغانها نزد وى ميبردند
و در هنگام شيوع وبا و ديگر پيشامدها دست به دامان او و بازماندگانش ميازيدند، در سال ١٢٨٤ قمرى كه مجدداً وبا در تبريز شيوع پيدا كرد، مردم باز به محله «اجاق» روى آوردند و يكى از پسران ميرفتاح را در كويها گردانيدند تا بلاى وبا از آن سامان رخت بربندد، اما پسر ميرفتاح خودش به #وبا دچار شد و مُرد(جهالت محض)
پس از مُردن پسر ميرفتاح بين مردم شايع شد كه «آقا براى نجات مردم بلا را به تن خودش خريد» اين موضوع باعث شد كه ايمان و اعتقاد مردم نسبت به آن خاندان زيادتر شود {#منبع: زندگانى من ، تأليف احمد كسروى (تهران:١٣٢٣) صفحات ٢٤-٢٥}
نتيجه بلا ترديد اين بحث آنست كه در زمانى كه روابط ايران و روسيه رو به بهبود ميرفت، #روحانيون, فتحعليشاه را عليرغم ميلش وادار كردند با روسيه وارد جنگ شود، ولي در ضمن جنگ از پشت به جنگ آوران ايرانى خنجر زدند و #تبريز را تسليم سپاهيان روسيه كردند
پس از اينكه #روحانيون_تبريز به شرحى كه شرح آن گذشت اين شهر را به سپاهيان روسيه تسليم كردند، #عباس_ميرزا كه سخت از #خيانت_علما آزرده شده بود، نامه اى براى وزيرش ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانى نوشت و ضمن آن به وى دستور داد روابطش را به كلى با علما قطع كند و براى اداره امور مملكت از افراد صالح و ميهن دوست استفاده نمايد(اى كاش امثال اين مرد هنوز هم در ايران وجود داشت)
عباس ميرزا در اين نامه خطاب به ميرزا ابوالقاسم قائم مقام نوشته است :
«#علما مانند گرد و خاكى هستند كه به لباس مينشينند و لباس را آلوده ميكنند، سعى كن خودت را از اين گرد و خاك نجات دهى و به جاى آنها از افراد لايق و صلاحيتدار و وطن دوست استفاده كنى، #علما مانند اسب پرخورى هستند كه از پرخورى وظيفه دويدن را فراموش كرده اند»
{#منبع: مخزن الانشاء تأليف محمدصادق حسينى (تبريز : ١٢٧٤) ، صفحه ٣٢٤}
ميرزا ابوالقاسم قائم مقام كه خود با طبيعت ضدملى و خيانت پيشه #آخوندها آشنا بوده و از دخالت آنها در سياست با توجه به جنبه هاى منفى و ويرانگر آنها دلى پرخون داشته، در صفحه ٣٤٤ ديوان اشعارش با سرودن قطعه شعرى به ذم آنها پرداخته است كه به مناسبت اطاله كلام از ذكر آن خوددارى ميشود
هنگامى كه يك محقق بيطرف و بيغرض تاريخ، برگهاى تاريخ معاصر را ورق ميزند، به موارد عديده اى برميخورد كه ههمه آنها حكايت از طبيعت خيانت آميز و #ضدملى_آخوندها نسبت به ايران و ايرانى ميكند، براى مثال و مشتى كه نمونه خروار باشد به ذكر واقعه زير و واكنش آخوندها در برابر آنها ميپردازد
ادامه دارد ...
@atheism_society
💥 روحانيون شيعه، عامل اصلى تجزيه ايران!
#قسمت_هفتم
#نقش_روحانيون در ضميمه كردن خاك ايران به عثمانى
ميدانيم كه در سال ١٢٩٨ هجرى قمرى #موسيو_ژوزف_نوزيلژيكى به رياست ادارات گمرك كرمانشاه و تبريز منصوب شد و اقدامات و اصلاحات او در امور گمرك به استثناى محمره (خرمشهر) تحت نظر او قرار گرفت و در نتيجه اقدامات او در سال ١٣٠١ درآمد گمرك ٥٠ درصد افزايش يافت و «نوز» به وزارت ترفيع مقام يافت
در سال ١٣٠٣ حاج #ميرزا_حسن_مجتهد_تبريزى كه از روحانيون ضدمشروطيت بنام است به منظور مخالفت با اقدامات و اصلاحات «نوز» در اداره امور گمرك و سر و سامان دادن به وضع مالى كشور اعلام داشت علماى طراز اول #كربلا و #نجف نامه هايى براى او ارسال و به وى مأموريت داده اند با تمام امكانات لازم با كمك مردم بر ضد حقوق و عوارض جديد گمركى و لغو آنها اقدامات لازم به عمل آورد،
سپس به فرماندار تبريز اعلام داشت كه وى بايد در اجراى دستور علماى كربلا و نجف، مأموران بلژيكى گمرك را از كشور خارج، حقوق و عواض گمركى را لغو، مدارسى را كه اخيراً بر طبق الگوى مدارس اروپائى تأسيس شده ببندد و مغازه هاى #اروپائيها و #امريكائيها را تعطيل كند
«نوز» و همكارانش بر اثر تحريك #حاج_ميرزا حسن مجتهد تبريز و شوراندن مردم بر ضد آنها از شهر فرار كردند،
ولى بعد از فرار بلژيكيها از تبريز معلوم شد نامه هايى كه حاج ميرزا حسن مجتهد طراز اول تبريز به عنوان نامه هاى واصله از علماى كربلا و نجف ارائه داده، جعلى بوده و لذا حاج ميرزا حسن و دستيارانش از شهر اخراج و نوز و همكارانش مجدداً به شهر مراجعت و مشغول به كار شدند
{Times, July 13 , 1903}
اين عمل #غيرمذهبى و #غيراخلاقى حاج ميرزا حسن مجتهد اول تبريز نشان ميدهد كه تنها #آيت_الله_خمينى براي در دست گرفتن قدرت، مردم را فريب نداد.
تنها او نبود كه به مردم گفت ما روحانيون داعيه حكومت نداريم و پس از فريب آنها ، حكومت را بين خود و #آخوندها تقسيم و به قصابى مردم بيگناه مشغول شد، #روحانيت_شيعه به طور پيوسته در طول تاريخ خود با خدعه و نيرنگ, مقام كاذب مذهبى ش را حفظ كرده است. اين وقايع نشان ميدهد كه #روحانيون پيوسته از راههاى نامشروع و ضداخلاقى در مردم نفوذ و از طريق غير انسانى و با حيله به مكيدن خون ملت بى پناه ايران اشتغال ورزيده اند
اتفاق جالب ديگرى كه در اين زمان بنا به نوشته مجله تايمز رخ داده اينست كه #ملاهاى_منتفذ ايران با الهام از نظريه «#پان_اسلاميسم»سيد جمال الدين اسد آبادى درصدد برآمده بودند ايران را به #سلطان_عثمانى تسليم و او را به عنوان خليفه اسلام بشناسند و بدين وسيله به قول خودشان بين شيعه و سنى آشتى و اتحاد برقرار سازند
بر طبق نوشته روزنامه تايمز در شماره ٢٧ اگوست سال ١٩٠٣ #مجتهدين نامه اى به #مظفرالدين_شاه نوشته و ضمن آن، او را تهديد كرده اند كه اگر به خواستهاى آنها عمل نكند آنها مجبور خواهند شد سلطان تركيه را دعوت كنند تا ايران را تصرف كند
دو واقعه مذكور را «ادوارد براون» به تفصيل شرح و روزنامه تايمز را به عنوان مأخذ خبرى خود ذكر كرده است
#منبع:
{Edward Brown , The Persian Revolusion (New York : Brans and Nobels , Inc 1966) , pp. 107-80}
در دوران كنونى هم خيانت اين قوم مفتخور و تجزيه ايران و دادن منابع ملى به روسيه و چين، راه اسلاف فاسد و خائنشان را دنبال ميكنند.
@atheism_society
#قسمت_هفتم
#نقش_روحانيون در ضميمه كردن خاك ايران به عثمانى
ميدانيم كه در سال ١٢٩٨ هجرى قمرى #موسيو_ژوزف_نوزيلژيكى به رياست ادارات گمرك كرمانشاه و تبريز منصوب شد و اقدامات و اصلاحات او در امور گمرك به استثناى محمره (خرمشهر) تحت نظر او قرار گرفت و در نتيجه اقدامات او در سال ١٣٠١ درآمد گمرك ٥٠ درصد افزايش يافت و «نوز» به وزارت ترفيع مقام يافت
در سال ١٣٠٣ حاج #ميرزا_حسن_مجتهد_تبريزى كه از روحانيون ضدمشروطيت بنام است به منظور مخالفت با اقدامات و اصلاحات «نوز» در اداره امور گمرك و سر و سامان دادن به وضع مالى كشور اعلام داشت علماى طراز اول #كربلا و #نجف نامه هايى براى او ارسال و به وى مأموريت داده اند با تمام امكانات لازم با كمك مردم بر ضد حقوق و عوارض جديد گمركى و لغو آنها اقدامات لازم به عمل آورد،
سپس به فرماندار تبريز اعلام داشت كه وى بايد در اجراى دستور علماى كربلا و نجف، مأموران بلژيكى گمرك را از كشور خارج، حقوق و عواض گمركى را لغو، مدارسى را كه اخيراً بر طبق الگوى مدارس اروپائى تأسيس شده ببندد و مغازه هاى #اروپائيها و #امريكائيها را تعطيل كند
«نوز» و همكارانش بر اثر تحريك #حاج_ميرزا حسن مجتهد تبريز و شوراندن مردم بر ضد آنها از شهر فرار كردند،
ولى بعد از فرار بلژيكيها از تبريز معلوم شد نامه هايى كه حاج ميرزا حسن مجتهد طراز اول تبريز به عنوان نامه هاى واصله از علماى كربلا و نجف ارائه داده، جعلى بوده و لذا حاج ميرزا حسن و دستيارانش از شهر اخراج و نوز و همكارانش مجدداً به شهر مراجعت و مشغول به كار شدند
{Times, July 13 , 1903}
اين عمل #غيرمذهبى و #غيراخلاقى حاج ميرزا حسن مجتهد اول تبريز نشان ميدهد كه تنها #آيت_الله_خمينى براي در دست گرفتن قدرت، مردم را فريب نداد.
تنها او نبود كه به مردم گفت ما روحانيون داعيه حكومت نداريم و پس از فريب آنها ، حكومت را بين خود و #آخوندها تقسيم و به قصابى مردم بيگناه مشغول شد، #روحانيت_شيعه به طور پيوسته در طول تاريخ خود با خدعه و نيرنگ, مقام كاذب مذهبى ش را حفظ كرده است. اين وقايع نشان ميدهد كه #روحانيون پيوسته از راههاى نامشروع و ضداخلاقى در مردم نفوذ و از طريق غير انسانى و با حيله به مكيدن خون ملت بى پناه ايران اشتغال ورزيده اند
اتفاق جالب ديگرى كه در اين زمان بنا به نوشته مجله تايمز رخ داده اينست كه #ملاهاى_منتفذ ايران با الهام از نظريه «#پان_اسلاميسم»سيد جمال الدين اسد آبادى درصدد برآمده بودند ايران را به #سلطان_عثمانى تسليم و او را به عنوان خليفه اسلام بشناسند و بدين وسيله به قول خودشان بين شيعه و سنى آشتى و اتحاد برقرار سازند
بر طبق نوشته روزنامه تايمز در شماره ٢٧ اگوست سال ١٩٠٣ #مجتهدين نامه اى به #مظفرالدين_شاه نوشته و ضمن آن، او را تهديد كرده اند كه اگر به خواستهاى آنها عمل نكند آنها مجبور خواهند شد سلطان تركيه را دعوت كنند تا ايران را تصرف كند
دو واقعه مذكور را «ادوارد براون» به تفصيل شرح و روزنامه تايمز را به عنوان مأخذ خبرى خود ذكر كرده است
#منبع:
{Edward Brown , The Persian Revolusion (New York : Brans and Nobels , Inc 1966) , pp. 107-80}
در دوران كنونى هم خيانت اين قوم مفتخور و تجزيه ايران و دادن منابع ملى به روسيه و چين، راه اسلاف فاسد و خائنشان را دنبال ميكنند.
@atheism_society
💥 «لعن» و توهين به مخالفین، سنّت #علی، امام اول شيعيان
شايد تاكنون به اين موضوع برخورده باشيد كه آخوندها يا اسلامگرايان شيعه با يك #پز_احمقانه ميگويند:
ائمه اطهار ما را از فحاشى و بى ادبى كردن پرهيز داده و شيوه آنها ادب و احترام به مخالفينشان بوده است،
و اما اينكه در چند روز اَخیر، فایل تصویریِ مربوط به يكى از مداحان حكومتى كه از قضا داماد خواهر محمود احمدى نژاد نيز هست، از تلویزیون رسمی #حكومت_اشغالگر_آخوندها پخش شد که در آن به خلفای راشدین (بزرگان اسلام)، که مورد احترام اهل اكثريت مسلمانان هستند لعن و توهین مےشود.
طبق معمول برخی از شیادان مذهبی فرار کرده از حکومتِ شیعی، كه به خود لقب «نواندیش دینی» داده اند همانند همیشه آب تطهیر به این نوع رفتارها كشيده و ميگويند" این رفتارهای زشت و قبیح هیچ جایگاه اسلامی نداشته و #امامان_شیعه مبرا از این نوع رفتارهای مشمئز کننده اند"
اما همانطور كه ديده و شنيده ايد در طول تاريخ پر فراز و نشيب همين #فرقه_شیعیان، حکومت اُمویان را مورد نکوهش قرار مےدهند، که این اُمویان از شجره ملعونه و خبیثه بوده اند که بر «علی بن ابےطالب» بر روی منابر لعن و نفرین کرده اند و يا با اهانت به #عايشه، عزيز دردانه محمد بدليل جنگ جمل او را تا سطح يك فاحشه خيابانى پايين آورده و به او دشنام ميدهند
🔘 آیا این همه ی واقعیت است؟ آيا طبق ادعاى شيعيان، اشخاصى مانند امام على يا فرزندانش مردم را از لعن و فحاشى, نهى ميكرده اند؟!
اجازه دهید سرى به تاريخ اسلام زده با ذکر اسناد تاریخی نشان دهیم پایه گذار این سنت زشت لعن و توهين اُمویان چه کسی بوده است.
١) «#طبری» مورخ بزرگ جهان اسلام، ذیل وقایع بعد از جریان «حکمیت» مےآورد؛
و چنان شد که علی وقتی نماز صبح مےکرد در قنوت مےگفت: خدایا، معاویه و عمرو و ابوالأعور سُلمی و حبیب و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید را لعنت کند؛ و چون این خبر به معاویه رسید، او نیز در قنوتِ نماز، علی و ابن عباس و اشتر و حسن و حسین را لعن مےکرد. (#منبع: تاریخ طبری، جلد۶، ص۲۷۲)
٢) «ابن ابی الحدید»، شارح اعظم نهج البلاغه، از قول «نصر بن مزاحم» در کتاب «صفین» مےآورد؛
نصر گفت: پس علی علیه السلام بعد از پایان حکمیت هرگاه نماز صبح و مغرب را به جای مےآورد و از نماز فارغ مےشد و سلام نماز را به جای مےآورد، مےگفت: خداوندا، معاویه و عمرو و ابوموسی و حبیب بن مسلمه و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید بن عقبه را لعنت کن؛ و هنگامی که این خبر به معاویه رسید، او نیز هر گاه نماز مےخواند، علی و حسن و حسین و ابن عباس و قیس بن سعد بن عباده و اشتر را لعنت مےکرد.(#منبع: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد۲، ص۲۴۷)
٣) ابوموسی از مکه در نامه ای به علی علیه السلام نوشت؛
اما بعد، به من خبر رسیده است که مرا در نماز لعنت مےکنی و نادانان نیز آمین مےگویند، و من نیز همان را مےگویم که موسی علیه السلام گفت: پروردگارا، بدانچه مرا ارزانی داشته ای، هرگز پشتیبان گناهکاران نمےباشم.(منبع: قصص،۱۷)، (همان، ص۲۴۸)
در گذشته نيز مطالب متعددی از فحاشی ها و بد دهنی های #علی و فرزندش #حسین و ديگر ائمه شيعيان نوشته ايم و در همين كانال موجود است.
نتيجه اى كه ميتوان گرفت اين است كه، این سنت زشت و ناپسندِ لعن و توهين، توسط امام علی اجرا شده و وقتی خبرش به گوش اُمویان رسید، آنرا ادامه دادند.
حال با در دست داشتن چنين اسناد تاريخى بايد از مدافعين كذاب #فرقه_تشيع پرسيد: كدام ادب را شما از ائمه تان آموخته ايد؟
فاحشه خطاب كردن همسر پيامبرتان،
زنازاده خطاب كردن مخالفينتان،
حرامزاده خطاب كردن منكرين امامت دروغينتان و يا دروغ آشكار و كتمان حقيقت را ؟؟؟؟؟
@atheism_society
شايد تاكنون به اين موضوع برخورده باشيد كه آخوندها يا اسلامگرايان شيعه با يك #پز_احمقانه ميگويند:
ائمه اطهار ما را از فحاشى و بى ادبى كردن پرهيز داده و شيوه آنها ادب و احترام به مخالفينشان بوده است،
و اما اينكه در چند روز اَخیر، فایل تصویریِ مربوط به يكى از مداحان حكومتى كه از قضا داماد خواهر محمود احمدى نژاد نيز هست، از تلویزیون رسمی #حكومت_اشغالگر_آخوندها پخش شد که در آن به خلفای راشدین (بزرگان اسلام)، که مورد احترام اهل اكثريت مسلمانان هستند لعن و توهین مےشود.
طبق معمول برخی از شیادان مذهبی فرار کرده از حکومتِ شیعی، كه به خود لقب «نواندیش دینی» داده اند همانند همیشه آب تطهیر به این نوع رفتارها كشيده و ميگويند" این رفتارهای زشت و قبیح هیچ جایگاه اسلامی نداشته و #امامان_شیعه مبرا از این نوع رفتارهای مشمئز کننده اند"
اما همانطور كه ديده و شنيده ايد در طول تاريخ پر فراز و نشيب همين #فرقه_شیعیان، حکومت اُمویان را مورد نکوهش قرار مےدهند، که این اُمویان از شجره ملعونه و خبیثه بوده اند که بر «علی بن ابےطالب» بر روی منابر لعن و نفرین کرده اند و يا با اهانت به #عايشه، عزيز دردانه محمد بدليل جنگ جمل او را تا سطح يك فاحشه خيابانى پايين آورده و به او دشنام ميدهند
🔘 آیا این همه ی واقعیت است؟ آيا طبق ادعاى شيعيان، اشخاصى مانند امام على يا فرزندانش مردم را از لعن و فحاشى, نهى ميكرده اند؟!
اجازه دهید سرى به تاريخ اسلام زده با ذکر اسناد تاریخی نشان دهیم پایه گذار این سنت زشت لعن و توهين اُمویان چه کسی بوده است.
١) «#طبری» مورخ بزرگ جهان اسلام، ذیل وقایع بعد از جریان «حکمیت» مےآورد؛
و چنان شد که علی وقتی نماز صبح مےکرد در قنوت مےگفت: خدایا، معاویه و عمرو و ابوالأعور سُلمی و حبیب و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید را لعنت کند؛ و چون این خبر به معاویه رسید، او نیز در قنوتِ نماز، علی و ابن عباس و اشتر و حسن و حسین را لعن مےکرد. (#منبع: تاریخ طبری، جلد۶، ص۲۷۲)
٢) «ابن ابی الحدید»، شارح اعظم نهج البلاغه، از قول «نصر بن مزاحم» در کتاب «صفین» مےآورد؛
نصر گفت: پس علی علیه السلام بعد از پایان حکمیت هرگاه نماز صبح و مغرب را به جای مےآورد و از نماز فارغ مےشد و سلام نماز را به جای مےآورد، مےگفت: خداوندا، معاویه و عمرو و ابوموسی و حبیب بن مسلمه و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید بن عقبه را لعنت کن؛ و هنگامی که این خبر به معاویه رسید، او نیز هر گاه نماز مےخواند، علی و حسن و حسین و ابن عباس و قیس بن سعد بن عباده و اشتر را لعنت مےکرد.(#منبع: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد۲، ص۲۴۷)
٣) ابوموسی از مکه در نامه ای به علی علیه السلام نوشت؛
اما بعد، به من خبر رسیده است که مرا در نماز لعنت مےکنی و نادانان نیز آمین مےگویند، و من نیز همان را مےگویم که موسی علیه السلام گفت: پروردگارا، بدانچه مرا ارزانی داشته ای، هرگز پشتیبان گناهکاران نمےباشم.(منبع: قصص،۱۷)، (همان، ص۲۴۸)
در گذشته نيز مطالب متعددی از فحاشی ها و بد دهنی های #علی و فرزندش #حسین و ديگر ائمه شيعيان نوشته ايم و در همين كانال موجود است.
نتيجه اى كه ميتوان گرفت اين است كه، این سنت زشت و ناپسندِ لعن و توهين، توسط امام علی اجرا شده و وقتی خبرش به گوش اُمویان رسید، آنرا ادامه دادند.
حال با در دست داشتن چنين اسناد تاريخى بايد از مدافعين كذاب #فرقه_تشيع پرسيد: كدام ادب را شما از ائمه تان آموخته ايد؟
فاحشه خطاب كردن همسر پيامبرتان،
زنازاده خطاب كردن مخالفينتان،
حرامزاده خطاب كردن منكرين امامت دروغينتان و يا دروغ آشكار و كتمان حقيقت را ؟؟؟؟؟
@atheism_society
💥رسوایی و فضاحت اسلامگرایان در استناد به روایات ضعیف برای توجیه حدیث گسترش اسلام با زور شمشیر
#بخش_دوم
در بخش قبلی اشاره کردیم که برخلاف ادعای نویسندهی مسلمان، بر طبق حکم اسلام ناب محمدی! اساساً مشرکین حق زیستن در جامعهی اسلامی را ندارند و اگر مسلمان نشوند، با شمشیر پاسخ داده میشوند! اما کانال اسلامگرا برای کتمان این حقیقت دست به دامن احادیث ضعیف شدهاست! (جالب است که همین کانال اسلامی پیش از این سلسله مقالاتی در لزوم اعتقاد به وجود احادیث ضعیف و جعلی منتشر کرده بود و مدعی شده بود که باید از حجت قرار دادن چنین احادیثی حذر کرد!). در ادامه به بررسی سندی سایر احادیثی که مورد استناد کانال اسلامگرا قرار گرفتهاست میپردازیم.
❷ سلسله راویان روایت شماره ۲ مندرج در مقاله نویسندهی مسلمان به شرح زیر است:
[عَبْدُ الْوَارِثِ بْنُ عَبْدِ الصَّمَدِ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا أَبَانٌ الْعَطَّارُ، حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عُرْوَةَ، عَنْ عُرْوَة]
اما این روایت نیز مرسل و فاقد حجیت است، زیرا «عروة بن زبیر» تابعی است و پیامبر را در زمان مکه درک نکرده (او ۱۵ سال پس از فوت پیامبر متولد شد) که سخنش در مورد آن زمان اعتبار داشته باشد. اما نکتهی جالب توجه این است که همین کانال اسلامگرا در پستهای قبلی خود این راوی را شخصی دروغگو و فاسق معرفی کرده و سخنانش را فاقد وجاهت خوانده بود! (برای مشاهده اینجا کلیک کنید). نتیجه اینکه اساساً کلیشهی «روایت ضعیف و جعلی و...» چیزی نیست جز ملعبهی دکانداران دین برای فریب باورمندان سادهلوح.
#نکته:
ذکر این مسئله لازم است که در متن روایات نیز هیچ تاییدی بر استدلال نویسندهی مسلمان وجود ندارد! چرا که مطابق این روایات٬ مشرکان مکه صرفاً با بیان این که «چرا از دین پدرانتان برگشتید؟» موجب آن شدند که افراد از دین محمد بازگردند! گویا معتقدند همین سخن مشرکان هم مستوجب آن است که آنان با شمشیر اسلام قلع و قمع نمود!
از طرفی این روایات نشان میدهد محمد دستکم در برههای از زمان٬ در آزادی کامل به تبلیغ اسلام نزد عامه مردم پرداخته است! حال آنکه در دین اسلام اساساً پیروان هیچ دینی غیر از اسلام به هیچ عنوان حق تبلیغ دین خود را ندارند و حتی نمیتوانند برای خود عبادتگاه احداث کنند! آیت الله خمینی در این رابطه به صراحت میگوید:
[ كفّار- ذمّى باشند يا نه- حق ندارند در بلاد مسلمين، مذاهب فاسدشان را تبليغ نمايند و كتابهاى ضالّه را در آنها منتشر كنند و مسلمين و فرزندان آنها را به مذاهب باطلشان دعوت نمايند. و تعزير آنها واجب است و بر اولياى دول اسلامى است كه آنها را از اين كار به هر وسيله مناسب، جلوگيرى كنند. و بر مسلمين واجب است كه از كتابها و مجالس آنها احتراز نمايند و فرزندانشان را از آن منع كنند. و اگر از كتابها و اوراق ضالّه آنها چيزى به ايشان برسد محو آنها واجب است ]
#منبع: تحرير الوسيله ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۴۰
[اهل كتاب و كسى كه در حكم آنها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعهها و كنيسهها و صومعهها و آتشكدهها و غير آنها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آنها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آنها را از بين ببرد.]
#منبع: تحرير الوسيله ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۳۷
#نتیجه آنکه مشرکان مکه در مقایسه با اسلام ناب محمدی به مراتب نرمش و مدارای بیشتری نسبت به پیروی مردم از ادیان دیگر به خرج میدادند!
ادامه دارد
@atheism_society
#بخش_دوم
در بخش قبلی اشاره کردیم که برخلاف ادعای نویسندهی مسلمان، بر طبق حکم اسلام ناب محمدی! اساساً مشرکین حق زیستن در جامعهی اسلامی را ندارند و اگر مسلمان نشوند، با شمشیر پاسخ داده میشوند! اما کانال اسلامگرا برای کتمان این حقیقت دست به دامن احادیث ضعیف شدهاست! (جالب است که همین کانال اسلامی پیش از این سلسله مقالاتی در لزوم اعتقاد به وجود احادیث ضعیف و جعلی منتشر کرده بود و مدعی شده بود که باید از حجت قرار دادن چنین احادیثی حذر کرد!). در ادامه به بررسی سندی سایر احادیثی که مورد استناد کانال اسلامگرا قرار گرفتهاست میپردازیم.
❷ سلسله راویان روایت شماره ۲ مندرج در مقاله نویسندهی مسلمان به شرح زیر است:
[عَبْدُ الْوَارِثِ بْنُ عَبْدِ الصَّمَدِ، حَدَّثَنَا أَبِي، حَدَّثَنَا أَبَانٌ الْعَطَّارُ، حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عُرْوَةَ، عَنْ عُرْوَة]
اما این روایت نیز مرسل و فاقد حجیت است، زیرا «عروة بن زبیر» تابعی است و پیامبر را در زمان مکه درک نکرده (او ۱۵ سال پس از فوت پیامبر متولد شد) که سخنش در مورد آن زمان اعتبار داشته باشد. اما نکتهی جالب توجه این است که همین کانال اسلامگرا در پستهای قبلی خود این راوی را شخصی دروغگو و فاسق معرفی کرده و سخنانش را فاقد وجاهت خوانده بود! (برای مشاهده اینجا کلیک کنید). نتیجه اینکه اساساً کلیشهی «روایت ضعیف و جعلی و...» چیزی نیست جز ملعبهی دکانداران دین برای فریب باورمندان سادهلوح.
#نکته:
ذکر این مسئله لازم است که در متن روایات نیز هیچ تاییدی بر استدلال نویسندهی مسلمان وجود ندارد! چرا که مطابق این روایات٬ مشرکان مکه صرفاً با بیان این که «چرا از دین پدرانتان برگشتید؟» موجب آن شدند که افراد از دین محمد بازگردند! گویا معتقدند همین سخن مشرکان هم مستوجب آن است که آنان با شمشیر اسلام قلع و قمع نمود!
از طرفی این روایات نشان میدهد محمد دستکم در برههای از زمان٬ در آزادی کامل به تبلیغ اسلام نزد عامه مردم پرداخته است! حال آنکه در دین اسلام اساساً پیروان هیچ دینی غیر از اسلام به هیچ عنوان حق تبلیغ دین خود را ندارند و حتی نمیتوانند برای خود عبادتگاه احداث کنند! آیت الله خمینی در این رابطه به صراحت میگوید:
[ كفّار- ذمّى باشند يا نه- حق ندارند در بلاد مسلمين، مذاهب فاسدشان را تبليغ نمايند و كتابهاى ضالّه را در آنها منتشر كنند و مسلمين و فرزندان آنها را به مذاهب باطلشان دعوت نمايند. و تعزير آنها واجب است و بر اولياى دول اسلامى است كه آنها را از اين كار به هر وسيله مناسب، جلوگيرى كنند. و بر مسلمين واجب است كه از كتابها و مجالس آنها احتراز نمايند و فرزندانشان را از آن منع كنند. و اگر از كتابها و اوراق ضالّه آنها چيزى به ايشان برسد محو آنها واجب است ]
#منبع: تحرير الوسيله ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۴۰
[اهل كتاب و كسى كه در حكم آنها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعهها و كنيسهها و صومعهها و آتشكدهها و غير آنها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آنها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آنها را از بين ببرد.]
#منبع: تحرير الوسيله ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۳۷
#نتیجه آنکه مشرکان مکه در مقایسه با اسلام ناب محمدی به مراتب نرمش و مدارای بیشتری نسبت به پیروی مردم از ادیان دیگر به خرج میدادند!
ادامه دارد
@atheism_society
▪️خيانت آخوندهاى شيعه در طول تاريخ معاصر، يكبار وبا و اينبار كرونا
تاريخ معاصر در مورد نقش روحانيون در پاندمی وبا چنين نوشته است:
[روحانیون نیز که مردم را در طول شیوع وبا با روضه خوانی و سینه زنی و رفتن به مصلی سرگرم می کردند، و بعنوان درمان خوردن تربت سیدالشهدا را تجویز مینمودند، به هنگام مصیبت در اعتقاد خودشان سستی پیدا میشد و زودتر از دیگران میدان را خالی مىکردند. گوبینو شاهد بود در تهران برخی روحانیون ثروتمند قبل از همه فرار نمودند. اهل قم دیدند که وبا بکلی رفع شده بود، اما حاکم و آقای متولی از ترس جان به شهر نمی آمدند...]
#منبع: تاثیر اجتماعی و اقتصادی بیماری وبا در دوره قاجار ص۵۱
در مورد نقش آخوندهاى شياد شيعه در كشتار مردم در انتشار ويروس كرونا را ٨٠ ميليون شاهد هستند و كماكان اين خيانت و جنايت ادامه دارد.
كمترين كار ما، آويزان كردن هر آخوند بر سر هر خيابان و كوچه شهر ميباشد.
@atheism_society
تاريخ معاصر در مورد نقش روحانيون در پاندمی وبا چنين نوشته است:
[روحانیون نیز که مردم را در طول شیوع وبا با روضه خوانی و سینه زنی و رفتن به مصلی سرگرم می کردند، و بعنوان درمان خوردن تربت سیدالشهدا را تجویز مینمودند، به هنگام مصیبت در اعتقاد خودشان سستی پیدا میشد و زودتر از دیگران میدان را خالی مىکردند. گوبینو شاهد بود در تهران برخی روحانیون ثروتمند قبل از همه فرار نمودند. اهل قم دیدند که وبا بکلی رفع شده بود، اما حاکم و آقای متولی از ترس جان به شهر نمی آمدند...]
#منبع: تاثیر اجتماعی و اقتصادی بیماری وبا در دوره قاجار ص۵۱
در مورد نقش آخوندهاى شياد شيعه در كشتار مردم در انتشار ويروس كرونا را ٨٠ ميليون شاهد هستند و كماكان اين خيانت و جنايت ادامه دارد.
كمترين كار ما، آويزان كردن هر آخوند بر سر هر خيابان و كوچه شهر ميباشد.
@atheism_society
💥 «لعن» و توهين به مخالفین، سنّت #علی، امام اول شيعيان
شايد تاكنون به اين موضوع برخورده باشيد كه آخوندها يا اسلامگرايان شيعه با يك #پز_احمقانه ميگويند:
ائمه اطهار ما را از فحاشى و بى ادبى كردن پرهيز داده و شيوه آنها ادب و احترام به مخالفينشان بوده است،
و اما اينكه در چند روز اَخیر، فایل تصویریِ مربوط به يكى از مداحان حكومتى كه از قضا داماد خواهر محمود احمدى نژاد نيز هست، از تلویزیون رسمی #حكومت_اشغالگر_آخوندها پخش شد که در آن به خلفای راشدین (بزرگان اسلام)، که مورد احترام اهل اكثريت مسلمانان هستند لعن و توهین مےشود.
طبق معمول برخی از شیادان مذهبی فرار کرده از حکومتِ شیعی، كه به خود لقب «نواندیش دینی» داده اند همانند همیشه آب تطهیر به این نوع رفتارها كشيده و ميگويند" این رفتارهای زشت و قبیح هیچ جایگاه اسلامی نداشته و #امامان_شیعه مبرا از این نوع رفتارهای مشمئز کننده اند"
اما همانطور كه ديده و شنيده ايد در طول تاريخ پر فراز و نشيب همين #فرقه_شیعیان، حکومت اُمویان را مورد نکوهش قرار مےدهند، که این اُمویان از شجره ملعونه و خبیثه بوده اند که بر «علی بن ابےطالب» بر روی منابر لعن و نفرین کرده اند و يا با اهانت به #عايشه، عزيز دردانه محمد بدليل جنگ جمل او را تا سطح يك فاحشه خيابانى پايين آورده و به او دشنام ميدهند
🔘 آیا این همه ی واقعیت است؟ آيا طبق ادعاى شيعيان، اشخاصى مانند امام على يا فرزندانش مردم را از لعن و فحاشى, نهى ميكرده اند؟!
اجازه دهید سرى به تاريخ اسلام زده با ذکر اسناد تاریخی نشان دهیم پایه گذار این سنت زشت لعن و توهين اُمویان چه کسی بوده است.
١) «#طبری» مورخ بزرگ جهان اسلام، ذیل وقایع بعد از جریان «حکمیت» مےآورد؛
و چنان شد که علی وقتی نماز صبح مےکرد در قنوت مےگفت: خدایا، معاویه و عمرو و ابوالأعور سُلمی و حبیب و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید را لعنت کند؛ و چون این خبر به معاویه رسید، او نیز در قنوتِ نماز، علی و ابن عباس و اشتر و حسن و حسین را لعن مےکرد. (#منبع: تاریخ طبری، جلد۶، ص۲۷۲)
٢) «ابن ابی الحدید»، شارح اعظم نهج البلاغه، از قول «نصر بن مزاحم» در کتاب «صفین» مےآورد؛
نصر گفت: پس علی علیه السلام بعد از پایان حکمیت هرگاه نماز صبح و مغرب را به جای مےآورد و از نماز فارغ مےشد و سلام نماز را به جای مےآورد، مےگفت: خداوندا، معاویه و عمرو و ابوموسی و حبیب بن مسلمه و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید بن عقبه را لعنت کن؛ و هنگامی که این خبر به معاویه رسید، او نیز هر گاه نماز مےخواند، علی و حسن و حسین و ابن عباس و قیس بن سعد بن عباده و اشتر را لعنت مےکرد.(#منبع: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد۲، ص۲۴۷)
٣) ابوموسی از مکه در نامه ای به علی علیه السلام نوشت؛
اما بعد، به من خبر رسیده است که مرا در نماز لعنت مےکنی و نادانان نیز آمین مےگویند، و من نیز همان را مےگویم که موسی علیه السلام گفت: پروردگارا، بدانچه مرا ارزانی داشته ای، هرگز پشتیبان گناهکاران نمےباشم.(منبع: قصص،۱۷)، (همان، ص۲۴۸)
در گذشته نيز مطالب متعددی از فحاشی ها و بد دهنی های #علی و فرزندش #حسین و ديگر ائمه شيعيان نوشته ايم و در همين كانال موجود است.
نتيجه اى كه ميتوان گرفت اين است كه، این سنت زشت و ناپسندِ لعن و توهين، توسط امام علی اجرا شده و وقتی خبرش به گوش اُمویان رسید، آنرا ادامه دادند.
حال با در دست داشتن چنين اسناد تاريخى بايد از مدافعين كذاب #فرقه_تشيع پرسيد: كدام ادب را شما از ائمه تان آموخته ايد؟
فاحشه خطاب كردن همسر پيامبرتان،
زنازاده خطاب كردن مخالفينتان،
حرامزاده خطاب كردن منكرين امامت دروغينتان و يا دروغ آشكار و كتمان حقيقت را ؟؟؟؟؟
@atheism_society
شايد تاكنون به اين موضوع برخورده باشيد كه آخوندها يا اسلامگرايان شيعه با يك #پز_احمقانه ميگويند:
ائمه اطهار ما را از فحاشى و بى ادبى كردن پرهيز داده و شيوه آنها ادب و احترام به مخالفينشان بوده است،
و اما اينكه در چند روز اَخیر، فایل تصویریِ مربوط به يكى از مداحان حكومتى كه از قضا داماد خواهر محمود احمدى نژاد نيز هست، از تلویزیون رسمی #حكومت_اشغالگر_آخوندها پخش شد که در آن به خلفای راشدین (بزرگان اسلام)، که مورد احترام اهل اكثريت مسلمانان هستند لعن و توهین مےشود.
طبق معمول برخی از شیادان مذهبی فرار کرده از حکومتِ شیعی، كه به خود لقب «نواندیش دینی» داده اند همانند همیشه آب تطهیر به این نوع رفتارها كشيده و ميگويند" این رفتارهای زشت و قبیح هیچ جایگاه اسلامی نداشته و #امامان_شیعه مبرا از این نوع رفتارهای مشمئز کننده اند"
اما همانطور كه ديده و شنيده ايد در طول تاريخ پر فراز و نشيب همين #فرقه_شیعیان، حکومت اُمویان را مورد نکوهش قرار مےدهند، که این اُمویان از شجره ملعونه و خبیثه بوده اند که بر «علی بن ابےطالب» بر روی منابر لعن و نفرین کرده اند و يا با اهانت به #عايشه، عزيز دردانه محمد بدليل جنگ جمل او را تا سطح يك فاحشه خيابانى پايين آورده و به او دشنام ميدهند
🔘 آیا این همه ی واقعیت است؟ آيا طبق ادعاى شيعيان، اشخاصى مانند امام على يا فرزندانش مردم را از لعن و فحاشى, نهى ميكرده اند؟!
اجازه دهید سرى به تاريخ اسلام زده با ذکر اسناد تاریخی نشان دهیم پایه گذار این سنت زشت لعن و توهين اُمویان چه کسی بوده است.
١) «#طبری» مورخ بزرگ جهان اسلام، ذیل وقایع بعد از جریان «حکمیت» مےآورد؛
و چنان شد که علی وقتی نماز صبح مےکرد در قنوت مےگفت: خدایا، معاویه و عمرو و ابوالأعور سُلمی و حبیب و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید را لعنت کند؛ و چون این خبر به معاویه رسید، او نیز در قنوتِ نماز، علی و ابن عباس و اشتر و حسن و حسین را لعن مےکرد. (#منبع: تاریخ طبری، جلد۶، ص۲۷۲)
٢) «ابن ابی الحدید»، شارح اعظم نهج البلاغه، از قول «نصر بن مزاحم» در کتاب «صفین» مےآورد؛
نصر گفت: پس علی علیه السلام بعد از پایان حکمیت هرگاه نماز صبح و مغرب را به جای مےآورد و از نماز فارغ مےشد و سلام نماز را به جای مےآورد، مےگفت: خداوندا، معاویه و عمرو و ابوموسی و حبیب بن مسلمه و عبدالرحمان بن خالد و ضحاک بن قیس و ولید بن عقبه را لعنت کن؛ و هنگامی که این خبر به معاویه رسید، او نیز هر گاه نماز مےخواند، علی و حسن و حسین و ابن عباس و قیس بن سعد بن عباده و اشتر را لعنت مےکرد.(#منبع: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد۲، ص۲۴۷)
٣) ابوموسی از مکه در نامه ای به علی علیه السلام نوشت؛
اما بعد، به من خبر رسیده است که مرا در نماز لعنت مےکنی و نادانان نیز آمین مےگویند، و من نیز همان را مےگویم که موسی علیه السلام گفت: پروردگارا، بدانچه مرا ارزانی داشته ای، هرگز پشتیبان گناهکاران نمےباشم.(منبع: قصص،۱۷)، (همان، ص۲۴۸)
در گذشته نيز مطالب متعددی از فحاشی ها و بد دهنی های #علی و فرزندش #حسین و ديگر ائمه شيعيان نوشته ايم و در همين كانال موجود است.
نتيجه اى كه ميتوان گرفت اين است كه، این سنت زشت و ناپسندِ لعن و توهين، توسط امام علی اجرا شده و وقتی خبرش به گوش اُمویان رسید، آنرا ادامه دادند.
حال با در دست داشتن چنين اسناد تاريخى بايد از مدافعين كذاب #فرقه_تشيع پرسيد: كدام ادب را شما از ائمه تان آموخته ايد؟
فاحشه خطاب كردن همسر پيامبرتان،
زنازاده خطاب كردن مخالفينتان،
حرامزاده خطاب كردن منكرين امامت دروغينتان و يا دروغ آشكار و كتمان حقيقت را ؟؟؟؟؟
@atheism_society
💥رسوایی اسلامگرایان در ادعای معجزهی علمی «اشاره به سیاهچاله در قرآن»
#متن_ادعا:
در آیات ۱۵ و ۱۶ سوره التکویر ﴿فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ(۱۵) الْجَوَارِ الْكُنَّسِ(۱۶)﴾ کلمهی الخنس یعنی پنهانشونده و الکنس یعنی جارو کردن...به عبارتی مراد آیه این است: ←اجرامي #پنهان که موادّ #همجوار خود را جذب ميکنند و #فروميبلعند! یعنی درست همان چیزی که سازمان ناسا در مورد سیاهچالهها اعلام کرده است: سیاهچالهها چنان کشش گرانشی عظیمی دارند که ميتواند موادّ #همجوار را بهداخل خود #فروبکشد و آنها را "بخورد" و حتی نور را هم به دام میاندازند
پس این اعجاز علمی قرآن است!
#پاسخ_به_ادعا:
➖اولاً ادمین کمسواد این کانال اسلامگرا هنوز فرق اسم با فعل را نمیداند و کلمهی الْكُنَّسِ در آیه را جارو کردن معنا میکند! حال آنکه «كُنَّس» اسم جمع «كانس» به معنای آهویی که داخل لانهی خود شود است. شاهکار دیگر ایشان هم ترجمهی کلمهی الْجَوَارِ در آیه به موادّ #همجوار است در حالیکه «جَوار» جمع «جاريه» به معنى رونده سريع است! و هیچ ربطی به مواد همجوار ندارد!
در واقع طرّاح این معجزهتراشی سعی کرده با تحریف ترجمهی آیات٬ یک مفهوم علمی به آیه نسبت بدهد. در حالیکه ترجمهی صحیح آیات از این قرار است:
ترجمهی انصاریان: پس سوگند به ستارگانی که باز می گردند(۱۵) ستارگانی که به سرعت می روند و پنهان می شوند(۱۶)
ترجمهی خرمشاهی: پس سوگند مىخورم به اختران باز گردنده(۱۵) سيارگان پنهان رونده(۱۶)
ترجمهی فولادوند: نه نه سوگند به اختران گردان(۱۵) [كز ديده] نهان شوند و از نو آيند(۱۶)
ترجمهی قمشهای: چنین نیست (که منکران قرآن پندارند) قسم یاد میکنم به ستارگان باز گردنده(۱۵) که به گردش آیند و در مکان خود رخ پنهان کنند(۱۶)
ترجمهی مکارم شیرازی: سوگند به ستارگاني كه باز ميگردند(۱۵)حركت ميكنند و از ديده ها پنهان ميشوند.(۱۶)
▪️با توجه به مطالب فوقالذکر٬ به ادمین فریبکار این کانال اسلامی #تحدی میکنیم که فقط از یکی از انبوه ترجمههای قرآن ثابت کنند که آیهی ﴿الْجَوَارِ الْكُنَّسِ﴾ به معنای فرو کشیدن #مواد_همجوار به داخل است. بدیهیست که امتناع ایشان از پاسخ به این تحدی به منزله عجزشان از دفاع از این معجزهتراشی و اثبات #فریبکار بودنشان است
➖ثانیاً ائمهی معصوم شیعه که به زعم اسلامگرایان تنها مفسّر و مبیّن بر حق قرآن هستند٬ در تفسیر این آیات کاملاً خلافِ اظهارات معجزهتراشانهی کانال اسلامگرا بیان کرده اند که:
❶ اصبغبننباته گوید: ابن کوّاء از امام علی پرسید: منظور از این آیه: الجَوَارِ الْکُنَّسِ چیست؟ فرمود: «یعنی ملائکه علم را به جانب پیامبر میبرند. آن علم را اوصیاء که اهل بیت هستند جمع می کنند بهطوریکه بر آنها احدی جز خودشان اطّلاع ندارد و معنی «کنسه» یعنی بر میدارند و پنهان میکنند»
#منبع: بحارالأنوار ٫ ج۲۴ ٫ ص۷۷
❷ امام علی در معنای آیهی «فَلا أُقْسِمُ بِالخُنَّسِ» فرمود آنها اخترانند که شب نمایانند و روز نهان و دیده نشوند
#منبع: بحارالأنوار ٫ ج۵۵ ٫ ص۱۰۷
❸ مقصود از این آیه (فلا اقسم بالخنس الجوار الكنس) مولودی است که در آخر الزّمان خواهد آمد و او مهدیِ این عترت طاهره است. و برای اوست حیرت و غیبتی که مردمی بهوسیلهی آن گمراه گردند و گروهی هدایت شوند خوش به حال تو اگر او را درک کنی و خوشا به حال کسی که او را میبیند
#منبع: بحار الأنوار ٫ ج۵۱ ٫ ص۱۳۷
@atheism_society
#متن_ادعا:
در آیات ۱۵ و ۱۶ سوره التکویر ﴿فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ(۱۵) الْجَوَارِ الْكُنَّسِ(۱۶)﴾ کلمهی الخنس یعنی پنهانشونده و الکنس یعنی جارو کردن...به عبارتی مراد آیه این است: ←اجرامي #پنهان که موادّ #همجوار خود را جذب ميکنند و #فروميبلعند! یعنی درست همان چیزی که سازمان ناسا در مورد سیاهچالهها اعلام کرده است: سیاهچالهها چنان کشش گرانشی عظیمی دارند که ميتواند موادّ #همجوار را بهداخل خود #فروبکشد و آنها را "بخورد" و حتی نور را هم به دام میاندازند
پس این اعجاز علمی قرآن است!
#پاسخ_به_ادعا:
➖اولاً ادمین کمسواد این کانال اسلامگرا هنوز فرق اسم با فعل را نمیداند و کلمهی الْكُنَّسِ در آیه را جارو کردن معنا میکند! حال آنکه «كُنَّس» اسم جمع «كانس» به معنای آهویی که داخل لانهی خود شود است. شاهکار دیگر ایشان هم ترجمهی کلمهی الْجَوَارِ در آیه به موادّ #همجوار است در حالیکه «جَوار» جمع «جاريه» به معنى رونده سريع است! و هیچ ربطی به مواد همجوار ندارد!
در واقع طرّاح این معجزهتراشی سعی کرده با تحریف ترجمهی آیات٬ یک مفهوم علمی به آیه نسبت بدهد. در حالیکه ترجمهی صحیح آیات از این قرار است:
ترجمهی انصاریان: پس سوگند به ستارگانی که باز می گردند(۱۵) ستارگانی که به سرعت می روند و پنهان می شوند(۱۶)
ترجمهی خرمشاهی: پس سوگند مىخورم به اختران باز گردنده(۱۵) سيارگان پنهان رونده(۱۶)
ترجمهی فولادوند: نه نه سوگند به اختران گردان(۱۵) [كز ديده] نهان شوند و از نو آيند(۱۶)
ترجمهی قمشهای: چنین نیست (که منکران قرآن پندارند) قسم یاد میکنم به ستارگان باز گردنده(۱۵) که به گردش آیند و در مکان خود رخ پنهان کنند(۱۶)
ترجمهی مکارم شیرازی: سوگند به ستارگاني كه باز ميگردند(۱۵)حركت ميكنند و از ديده ها پنهان ميشوند.(۱۶)
▪️با توجه به مطالب فوقالذکر٬ به ادمین فریبکار این کانال اسلامی #تحدی میکنیم که فقط از یکی از انبوه ترجمههای قرآن ثابت کنند که آیهی ﴿الْجَوَارِ الْكُنَّسِ﴾ به معنای فرو کشیدن #مواد_همجوار به داخل است. بدیهیست که امتناع ایشان از پاسخ به این تحدی به منزله عجزشان از دفاع از این معجزهتراشی و اثبات #فریبکار بودنشان است
➖ثانیاً ائمهی معصوم شیعه که به زعم اسلامگرایان تنها مفسّر و مبیّن بر حق قرآن هستند٬ در تفسیر این آیات کاملاً خلافِ اظهارات معجزهتراشانهی کانال اسلامگرا بیان کرده اند که:
❶ اصبغبننباته گوید: ابن کوّاء از امام علی پرسید: منظور از این آیه: الجَوَارِ الْکُنَّسِ چیست؟ فرمود: «یعنی ملائکه علم را به جانب پیامبر میبرند. آن علم را اوصیاء که اهل بیت هستند جمع می کنند بهطوریکه بر آنها احدی جز خودشان اطّلاع ندارد و معنی «کنسه» یعنی بر میدارند و پنهان میکنند»
#منبع: بحارالأنوار ٫ ج۲۴ ٫ ص۷۷
❷ امام علی در معنای آیهی «فَلا أُقْسِمُ بِالخُنَّسِ» فرمود آنها اخترانند که شب نمایانند و روز نهان و دیده نشوند
#منبع: بحارالأنوار ٫ ج۵۵ ٫ ص۱۰۷
❸ مقصود از این آیه (فلا اقسم بالخنس الجوار الكنس) مولودی است که در آخر الزّمان خواهد آمد و او مهدیِ این عترت طاهره است. و برای اوست حیرت و غیبتی که مردمی بهوسیلهی آن گمراه گردند و گروهی هدایت شوند خوش به حال تو اگر او را درک کنی و خوشا به حال کسی که او را میبیند
#منبع: بحار الأنوار ٫ ج۵۱ ٫ ص۱۳۷
@atheism_society
▪️قضاوت عجيب و غريب على در مورد زنى كه از ٣ نفر مشتركا حامله شده است.
اين روايت در كتب اهل سنت آمده است و اوج دانش و علم لدنى على را نشان ميدهد. لامصب علم تشخيص دى ان اى داشته :)
▪️ترجمه روايت: هنگامی که علی بن ابوطالب در یمن بود پرونده ای راجع به سه مرد که در یک دوره آزاد بودن از حیض با یک زن رابطه داشتند ، مطرح شد. او از دو نفر آنها پرسید: "آیا تصدیق می کنید که این کودک متعلق به (مرد سوم) باشد؟" و آنها گفتند: "نه" او از دو نفر دیگر پرسید: "آیا تصدیق می کنید که این کودک متعلق به (مرد سوم) باشد؟" و آنها گفتند: "نه" هر بار که از دو نفر آنها می پرسید که آیا تأیید می کنند که کودک به فرزند سوم تعلق دارد ، می گفتند نه. پس او بین آنها قرعه انداخت و كودك را به كسی نسبت داد كه نام او به این ترتیب انتخاب شده و او را موظف به پرداخت دو سوم دیه كرد. این را به پیامبر گفتند ، و او چنان گسترده لبخند زد که دندانهای پشتی او نمایان شد.
#منبع: سنن ابن ماجه نویسنده : ابن ماجه جلد: ٢ صفحه : ٤٠١
@atheism_society
اين روايت در كتب اهل سنت آمده است و اوج دانش و علم لدنى على را نشان ميدهد. لامصب علم تشخيص دى ان اى داشته :)
▪️ترجمه روايت: هنگامی که علی بن ابوطالب در یمن بود پرونده ای راجع به سه مرد که در یک دوره آزاد بودن از حیض با یک زن رابطه داشتند ، مطرح شد. او از دو نفر آنها پرسید: "آیا تصدیق می کنید که این کودک متعلق به (مرد سوم) باشد؟" و آنها گفتند: "نه" او از دو نفر دیگر پرسید: "آیا تصدیق می کنید که این کودک متعلق به (مرد سوم) باشد؟" و آنها گفتند: "نه" هر بار که از دو نفر آنها می پرسید که آیا تأیید می کنند که کودک به فرزند سوم تعلق دارد ، می گفتند نه. پس او بین آنها قرعه انداخت و كودك را به كسی نسبت داد كه نام او به این ترتیب انتخاب شده و او را موظف به پرداخت دو سوم دیه كرد. این را به پیامبر گفتند ، و او چنان گسترده لبخند زد که دندانهای پشتی او نمایان شد.
#منبع: سنن ابن ماجه نویسنده : ابن ماجه جلد: ٢ صفحه : ٤٠١
@atheism_society
▪️محمد ميخواست ابليس را خفه كند اما ياد برادرش سليمان افتاد و اينكار را نكرد
در روايتى از صحيح مسلم از معتبرترين كتب اهل سنت چنين آمده:
۵۴۲۴۰ ) از ابودرداء نقل است که گفت : رسول خدا قیام کرد و فرمود: « از شرنوبه خداوند پناه می برم ». سپس فرمود: تو را همان گونه نفرین می کنم که خداوند نفرین کرد » سه بار تکرار فرمود، سپس دستش را دراز کرد؛ گویی می خواست چیزی را بگیرد چون از نماز فارغ شد، گفتیم: یا رسول الله ! در نماز از شما چیزی شنیدیم که قبل از آن هرگز نشنیده بودیم و دیدیم که دستتان را به سوی چیزی دراز کردید . فرمود: «دشمن پروردگار، ابلیس، باشعلهای آتش نزد من آمد و می خواست که آن را در روی من اندازد و من از شر وی به خداوند پناه بردم. سه بار. سپس گفت: تو را همان گونه لعنت و نفرین می کنم که خداوند نفرین کرد. بعد خواستم او را خفه كنم. به خدا سوگندا اگر دعای برادرم سلیمان نبود، کاری می کردم که وی مسخره کودکان مدينه شود
#منبع: صحيح مسلم نویسنده: مسلم ج: ١ ص: ٣٥٨
▪️چرا محمد ابليس را خفه نكرد كه شرش را از سر مردم بكند؟ ياد برادرت افتادى خفه اش نكردى؟ يعنى چى اونوقت؟
@atheism_society
در روايتى از صحيح مسلم از معتبرترين كتب اهل سنت چنين آمده:
۵۴۲۴۰ ) از ابودرداء نقل است که گفت : رسول خدا قیام کرد و فرمود: « از شرنوبه خداوند پناه می برم ». سپس فرمود: تو را همان گونه نفرین می کنم که خداوند نفرین کرد » سه بار تکرار فرمود، سپس دستش را دراز کرد؛ گویی می خواست چیزی را بگیرد چون از نماز فارغ شد، گفتیم: یا رسول الله ! در نماز از شما چیزی شنیدیم که قبل از آن هرگز نشنیده بودیم و دیدیم که دستتان را به سوی چیزی دراز کردید . فرمود: «دشمن پروردگار، ابلیس، باشعلهای آتش نزد من آمد و می خواست که آن را در روی من اندازد و من از شر وی به خداوند پناه بردم. سه بار. سپس گفت: تو را همان گونه لعنت و نفرین می کنم که خداوند نفرین کرد. بعد خواستم او را خفه كنم. به خدا سوگندا اگر دعای برادرم سلیمان نبود، کاری می کردم که وی مسخره کودکان مدينه شود
#منبع: صحيح مسلم نویسنده: مسلم ج: ١ ص: ٣٥٨
▪️چرا محمد ابليس را خفه نكرد كه شرش را از سر مردم بكند؟ ياد برادرت افتادى خفه اش نكردى؟ يعنى چى اونوقت؟
@atheism_society
▪️ترويج جهل و خرافات توسط امام ششم شيعيان
امام صادق گفت : هرکس عطسه کند سپس دستش را بر تیغه بینی خود بگذارد و بگوید: الحمد الله...
از سوراخ چپ بینی او پرنده ای کوچکتر از ملخ و بزرگتر از مگس(مانند خرمگس) بیرون می آید و برود به عرش و تا روز قیامت برای او استغفار کند.
#متن_عربى: محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن القاسم بن يحيى، عن جده الحسن ابن راشد، عن أبي عبد الله قال: من عطس ثم وضع يده على قصبة أنفه ثم قال: " الحمد لله رب العالمين [الحمد لله] حمدا كثيرا كما هو أهله وصلى الله على محمد النبي وآله وسلم " خرج من منخره الأيسر طائر أصغر من الجراد وأكبر من الذباب حتى يسير تحت العرض يستغفر الله له إلى يوم القيامة.
#منبع: اصول کافی، کلینی، جلد ۲ صفحه ٦٥٧
@atheism_society
امام صادق گفت : هرکس عطسه کند سپس دستش را بر تیغه بینی خود بگذارد و بگوید: الحمد الله...
از سوراخ چپ بینی او پرنده ای کوچکتر از ملخ و بزرگتر از مگس(مانند خرمگس) بیرون می آید و برود به عرش و تا روز قیامت برای او استغفار کند.
#متن_عربى: محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن القاسم بن يحيى، عن جده الحسن ابن راشد، عن أبي عبد الله قال: من عطس ثم وضع يده على قصبة أنفه ثم قال: " الحمد لله رب العالمين [الحمد لله] حمدا كثيرا كما هو أهله وصلى الله على محمد النبي وآله وسلم " خرج من منخره الأيسر طائر أصغر من الجراد وأكبر من الذباب حتى يسير تحت العرض يستغفر الله له إلى يوم القيامة.
#منبع: اصول کافی، کلینی، جلد ۲ صفحه ٦٥٧
@atheism_society
▪️علامه آصف محسنى از علماى بزرگ شيعه در مورد كشته شدن امام حسن بوسيله سم و بدست معاويه ميگويد:
لم يثبت شهاد الامام الحسن بالسم بسند معتبر والشهرة بين الناس حاصلة من روايات الباب ....
#ترجمه:
شهادت امام حسن بوسيله سم و بدستور معاويه قابل اثبات نيست و رواياتش داراى سند معتبر نيستند.
#منبع: مشروعة بحار الانوار ج ٢ ص ١٥١(تصوير بالا)
علامه عاصف محسنى اهل افغانستان بود و نگرش سفت و سختى به روايات شيعه داشت و ازين قبيل اظهار نظرها از سوى ايشان زياد وجود دارد. در واقع تمام اصول اعتقادى مذهب شيعه بر همين روايت جعلى و من دراوردى بنا شده است و اگر بخواهند صادقانه روايشان را بررسى كنند نه تنها كل رواياتشان را بايد دور بريزند بلكه بايد در اين مذهب خرافاتى و مزخرف را تخته كنند و اين چيزى نيست كه آخوندها بخواهند زيرا هم از مفتخورى مى افتند و هم از گرسنگى.
@atheism_society
لم يثبت شهاد الامام الحسن بالسم بسند معتبر والشهرة بين الناس حاصلة من روايات الباب ....
#ترجمه:
شهادت امام حسن بوسيله سم و بدستور معاويه قابل اثبات نيست و رواياتش داراى سند معتبر نيستند.
#منبع: مشروعة بحار الانوار ج ٢ ص ١٥١(تصوير بالا)
علامه عاصف محسنى اهل افغانستان بود و نگرش سفت و سختى به روايات شيعه داشت و ازين قبيل اظهار نظرها از سوى ايشان زياد وجود دارد. در واقع تمام اصول اعتقادى مذهب شيعه بر همين روايت جعلى و من دراوردى بنا شده است و اگر بخواهند صادقانه روايشان را بررسى كنند نه تنها كل رواياتشان را بايد دور بريزند بلكه بايد در اين مذهب خرافاتى و مزخرف را تخته كنند و اين چيزى نيست كه آخوندها بخواهند زيرا هم از مفتخورى مى افتند و هم از گرسنگى.
@atheism_society
سوزاندن انسانها توسط على بن ابيطالب اولين داعشى تاريخ
#متن_عربی: عن بي عبد الله قال: أتى قوم أمير المؤمنين فقالوا: السلام عليك يا ربنا فاستتابهم فلم يتوبوا فحفر لهم حفيرة وأوقد فيها نارا وحفر حفيرة أخرى إلى جانبها وأفضى ما بينهما فلما لم يتوبوا ألقاهم في الحفيرة وأوقد في الحفيرة الأخرى [نارا] حتى ماتوا
#منبع: كافى از شيخ كلينى ج ۷ ص ۲۵۹
#ترجمه: امام صادق گفت: گروهى نزد علی بن ابی طالب آمدند و گفتند: درود بر تو پروردگار ما! على از آنان خواست توبه كنند، توبه نكردند، چاهى بر آنان كند و در آن آتش افروخت و در كنار آن، چاهى ديگر حفر كرد و ميان آن دو چاه را به هم منتهی کرد وقتی توبه نکردند آنان را در چاه انداخت و در چاه دیگر آتش افروخت تا اینکه مردند.
١) مقدس اردبیلی: این روایت صحیح است(مجمع الفائدة والبرهان في شرح إرشاد الأذهان ج۱۳ ص۳۲۴
٢)آیت الله سید محمد رضا موسوی گلپایگانی: این روایت صحیح است(كتاب الطهارة ج۱ ص۳۵۵
٣) علامه مجلسی نیز این روایت را "حسن" می داند(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ج۲۳ ص۴۰۱)
٤) علامه محمد تقی مجلسی نیز این روایت را صحیح دانسته(روضه المتقین ج۶ ص۳۸۷)
@atheism_society
#متن_عربی: عن بي عبد الله قال: أتى قوم أمير المؤمنين فقالوا: السلام عليك يا ربنا فاستتابهم فلم يتوبوا فحفر لهم حفيرة وأوقد فيها نارا وحفر حفيرة أخرى إلى جانبها وأفضى ما بينهما فلما لم يتوبوا ألقاهم في الحفيرة وأوقد في الحفيرة الأخرى [نارا] حتى ماتوا
#منبع: كافى از شيخ كلينى ج ۷ ص ۲۵۹
#ترجمه: امام صادق گفت: گروهى نزد علی بن ابی طالب آمدند و گفتند: درود بر تو پروردگار ما! على از آنان خواست توبه كنند، توبه نكردند، چاهى بر آنان كند و در آن آتش افروخت و در كنار آن، چاهى ديگر حفر كرد و ميان آن دو چاه را به هم منتهی کرد وقتی توبه نکردند آنان را در چاه انداخت و در چاه دیگر آتش افروخت تا اینکه مردند.
١) مقدس اردبیلی: این روایت صحیح است(مجمع الفائدة والبرهان في شرح إرشاد الأذهان ج۱۳ ص۳۲۴
٢)آیت الله سید محمد رضا موسوی گلپایگانی: این روایت صحیح است(كتاب الطهارة ج۱ ص۳۵۵
٣) علامه مجلسی نیز این روایت را "حسن" می داند(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ج۲۳ ص۴۰۱)
٤) علامه محمد تقی مجلسی نیز این روایت را صحیح دانسته(روضه المتقین ج۶ ص۳۸۷)
@atheism_society
▪️اسلام دین عقلانيت و گفتمان نبود و تنها به زور شمشیر گسترش یافته است.
آکی ئو کازاما مورخ و نویسنده ژاپنی در کتاب سفرنامه و خاطرات كازاما، می نویسد:
«پس از آن که محمد در عربستان ظهور کرد و به نیروی شمشیر و قرآن بر آسیای غربی غلبه یافت، اولاد و بازماندگانش به عنوان خلیفه (یعنی جانشین پیغمبر) در جای رهبر سیاسی و هم پیشوای دینی حکومت یافتند.»
#منبع:
سفرنامه و خاطرات کازاما، مترجم: دکتر هاشم رجب زاده، ص ١٦٠، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، ١٣٨٠)
▪️ادمين: تقريبا تمامى مورخين شرق شناس و محققينى كه بيطرفانه در تاريخ اسلام پژوهش كرده اند به اين موضوع اشاره كرده اند و شمشير برنده و خشونت غير انسانى اعراب مسلمان را عامل گسترش اين دين ميدانند.
اما ملاهاى مسلمان با وقاحت تمام اين موضوع را برعكس جلوه ميدهند.
@atheism_society
آکی ئو کازاما مورخ و نویسنده ژاپنی در کتاب سفرنامه و خاطرات كازاما، می نویسد:
«پس از آن که محمد در عربستان ظهور کرد و به نیروی شمشیر و قرآن بر آسیای غربی غلبه یافت، اولاد و بازماندگانش به عنوان خلیفه (یعنی جانشین پیغمبر) در جای رهبر سیاسی و هم پیشوای دینی حکومت یافتند.»
#منبع:
سفرنامه و خاطرات کازاما، مترجم: دکتر هاشم رجب زاده، ص ١٦٠، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، ١٣٨٠)
▪️ادمين: تقريبا تمامى مورخين شرق شناس و محققينى كه بيطرفانه در تاريخ اسلام پژوهش كرده اند به اين موضوع اشاره كرده اند و شمشير برنده و خشونت غير انسانى اعراب مسلمان را عامل گسترش اين دين ميدانند.
اما ملاهاى مسلمان با وقاحت تمام اين موضوع را برعكس جلوه ميدهند.
@atheism_society
▪️ در دين مبين اسلام، برده ها جزو حيوانات حساب ميشوند
اسلام برده دارى را ابداع نكرده است،
بلكه آنرا به يك حكم الهى درآورده و برايش قوانين و ضوابطى را تاسيس كرده است.
در مورد حقوق برده و كنيز قبلا زياد نوشته ايم،
درباره رابطه جنسى با كنيز بدون رضايت او هم قبلا نوشته ايم،
اما نكته جالب اينكه در احكام فقهى دين مبين اسلام كه ادعاى برابرى انسانها را دارد، غلام و كنيز حكم حيوانات را دارند و تمامى احكام خريد و فروش و اجاره و ... در مورد حيوانات، در مورد آنها نيز اجرا ميشود.
#شيخ_عباس_قمى از علماى قرن اخير شيعه و استاد روح الله خمينى در كتاب الغاية القصوى مينويسد:
در ابتدا احكام خريد و فروش حيوانات را تشريح ميكند، سپس ميگويد: آن كه فرق نيست در اقسام حيوان، و غلام و كنيز نيز حكم حيوان دارد
#منبع: الغاية القصوى نویسنده: شيخ عباس قمی جلد: ٢ صفحه: ٣٦٩
اين لينك صفحه اين كتاب در كتابخانه مجازى حوزه ميباشد
خدمت آندسته از مسلمانانى كه خود را فريب ميدهند و ميگويند برده دارى در اسلام ممنوع شده است، قاعدتا براى چيزى كه وجود ندارد احكام فقهى هم وجود ندارد.
@atheism_society
اسلام برده دارى را ابداع نكرده است،
بلكه آنرا به يك حكم الهى درآورده و برايش قوانين و ضوابطى را تاسيس كرده است.
در مورد حقوق برده و كنيز قبلا زياد نوشته ايم،
درباره رابطه جنسى با كنيز بدون رضايت او هم قبلا نوشته ايم،
اما نكته جالب اينكه در احكام فقهى دين مبين اسلام كه ادعاى برابرى انسانها را دارد، غلام و كنيز حكم حيوانات را دارند و تمامى احكام خريد و فروش و اجاره و ... در مورد حيوانات، در مورد آنها نيز اجرا ميشود.
#شيخ_عباس_قمى از علماى قرن اخير شيعه و استاد روح الله خمينى در كتاب الغاية القصوى مينويسد:
در ابتدا احكام خريد و فروش حيوانات را تشريح ميكند، سپس ميگويد: آن كه فرق نيست در اقسام حيوان، و غلام و كنيز نيز حكم حيوان دارد
#منبع: الغاية القصوى نویسنده: شيخ عباس قمی جلد: ٢ صفحه: ٣٦٩
اين لينك صفحه اين كتاب در كتابخانه مجازى حوزه ميباشد
خدمت آندسته از مسلمانانى كه خود را فريب ميدهند و ميگويند برده دارى در اسلام ممنوع شده است، قاعدتا براى چيزى كه وجود ندارد احكام فقهى هم وجود ندارد.
@atheism_society
💥 ترويج تن فروشى توسط ائمه شيعه
٤٦٠١ ـ وقال أبو جعفر عليهالسلام : « إن النبي صلىاللهعليهوآله لما أسري به إلى السماء قال : لحقني جبرئيل عليهالسلام فقال : يا محمد إن الله تبارك وتعالى يقول : إني قد غفرت للمتمتعين من أمتك من النساء ».
#امام_صادق ميگويد : هنگامى كه پيامبر به معراج رفت، فرمود: جبرئيل نزد من آمده و گفت: اى محمد خداوند مى فرمايد: من گناهان زنانى كه از امت تو متعه شوند را بخشيدم
#منبع : من لا يحضره الفقيه نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : ٣ صفحه : ٤٦٣
با ادعاى امام صادق زنانى كه تن فروشى ميكنند و صيغه ميشوند گناهانشان بخشيده ميشود.
لينك منبع و تصوير منبع در زير اين متن
http://lib.eshia.ir/11021/3/463
@atheism_society
٤٦٠١ ـ وقال أبو جعفر عليهالسلام : « إن النبي صلىاللهعليهوآله لما أسري به إلى السماء قال : لحقني جبرئيل عليهالسلام فقال : يا محمد إن الله تبارك وتعالى يقول : إني قد غفرت للمتمتعين من أمتك من النساء ».
#امام_صادق ميگويد : هنگامى كه پيامبر به معراج رفت، فرمود: جبرئيل نزد من آمده و گفت: اى محمد خداوند مى فرمايد: من گناهان زنانى كه از امت تو متعه شوند را بخشيدم
#منبع : من لا يحضره الفقيه نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : ٣ صفحه : ٤٦٣
با ادعاى امام صادق زنانى كه تن فروشى ميكنند و صيغه ميشوند گناهانشان بخشيده ميشود.
لينك منبع و تصوير منبع در زير اين متن
http://lib.eshia.ir/11021/3/463
@atheism_society
▪️امام صادق: اعراب مسلمان با تجاوز به ایران حق خود را پس گرفتند!
برخلاف تصور عامه که تجاوز اعراب مسلمان به ایران را عملی بر خلاف آموزههای اصیل اسلامی میدانند، در روایات میخوانیم که امام صادق ضمن تأیید و تصدیق این حملات، به صراحت میگوید «چون مسلمانان در برخورداری از نعمات دنیوی مستحقترند، پس تجاوز اعراب مسلمان به ایرانیان مصداق پس گرفتن حقشان بوده!»
#متن_عربی: وظلمهم كسرى وقيصر ومن كان دونهم من قبائل العرب والعجم بما كان في أيديهم مما كان المؤمنون أحق به منهم فقد قاتلوهم بإذن الله عز وجل لهم في ذلك
#ترجمه: كسرا و قيصر و ديگر مشركان عرب و عجم نيز به آنان (مؤمنان) ستم كردند؛ چون دنيا را كه مؤمنان براى استفاده از آن، سزاوارتر بودند، به دست گرفته بودند؛ و در نتيجه، مؤمنان با اجازۀ الهى (كه در اين آيه داده شده است) با آنان نيز نبرد كردند (و حق خود را بازگرداندند).
#منبع: الكافي کلینی؛ جلد ۵ ، صفحه ۱۷
#پینوشت: اعتراف آخوندهای حوزه علمیه به موافقت و تأیید اصل تجاوز به ایران نزد شخص علیبنابیطالب را نیز از (اینجا) بخوانید
@atheism_society
برخلاف تصور عامه که تجاوز اعراب مسلمان به ایران را عملی بر خلاف آموزههای اصیل اسلامی میدانند، در روایات میخوانیم که امام صادق ضمن تأیید و تصدیق این حملات، به صراحت میگوید «چون مسلمانان در برخورداری از نعمات دنیوی مستحقترند، پس تجاوز اعراب مسلمان به ایرانیان مصداق پس گرفتن حقشان بوده!»
#متن_عربی: وظلمهم كسرى وقيصر ومن كان دونهم من قبائل العرب والعجم بما كان في أيديهم مما كان المؤمنون أحق به منهم فقد قاتلوهم بإذن الله عز وجل لهم في ذلك
#ترجمه: كسرا و قيصر و ديگر مشركان عرب و عجم نيز به آنان (مؤمنان) ستم كردند؛ چون دنيا را كه مؤمنان براى استفاده از آن، سزاوارتر بودند، به دست گرفته بودند؛ و در نتيجه، مؤمنان با اجازۀ الهى (كه در اين آيه داده شده است) با آنان نيز نبرد كردند (و حق خود را بازگرداندند).
#منبع: الكافي کلینی؛ جلد ۵ ، صفحه ۱۷
#پینوشت: اعتراف آخوندهای حوزه علمیه به موافقت و تأیید اصل تجاوز به ایران نزد شخص علیبنابیطالب را نیز از (اینجا) بخوانید
@atheism_society