🔴 چگونه یک #تمدن ویرانه شد !
#رضاشاه بزرگ موسس اولین دولت مدرن ایران است ابتدا لازم است به معنی دولت مدرن در ادبیات سیاسی جهان توجه نماییم .
دولتِ ملی یا #ملت_دولت (به انگلیسی: Nation-State) (یا با نام عمومیتر آن، «کشور») نوع خاصی از دولت ویژهٔ جهان مدرن است که در آن یک دستگاه سیاسی در قلمروی ارضی معینی دارای حق حاکمیت است و میتواند این حق را با قدرت نظامی پشتیبانی کند.
در این نوع دولت، جمعیت کشور #شهروند محسوب میشوند.
#ملت_دولت یا #ملت_کشور شکل خاصی از دولتسازی است که مشروعیت خود را از اعمال حاکمیت به نام یک ملت در واحد سرزمینی دارای حاکمیت کسب میکند.
#وبر ؛ ملت-کشور مدرن را «ساختار سیاسی دارای حق انحصاری اعمال اقتدار مشروع در سرزمینی مشخص» تعریف کرده است.
#ملت_کشور پدیدهای مدرن است که عقلانی شدن ساختارهای گوناگون اداری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، آن را از ساختارهای سیاسی پیشین مانند امپراطوریها و حکومتهای قبیلهای متمایز میکند.
#دولت_پهلوی اول با توجه به تعریف فوق اقدام به نوسازی نظام سیاسی اجتماعی ایران نمود
در نوسازی نظام اداری و اموزشی و قضایی و حاکمیت ملی موفقیتهای چشمگیری بدست اورد
#دولت_پهلوی دوم با تغییر در زیربنای جامعه با برنامه #انقلاب_سفید اقدامات دولت پهلوی اول را در بعد اجتماعی تثبیت کرد و میوه دولت مدرن را به ملت ایران ارزانی داشت
با تغییر جامعه #رعیت_دهقان به طبقه متوسط شهری ، ملت ایران را به حقوق #شهروندی مانند ازادی زنان و حمایت از حقوق کارگران و برابری حقوق همه شهروندان و همچنین به حق مسکن و حق تامین اجتماعی و حق اولاد و اموزش رایگان و بهداشت عمومی اشنا کرد و در این موارد با تاسیس نهادهای مدرن خدمات بسیار بزرگی را بنیان گذاشت .
پس از سالهای 1330 با ورود دو #ایدیولوژی متضاد ولی در کنار هم در جامعه تحصیلکرده کشور بتدریج افکار عمومی از دولت مدرن روی گردان شد یکی #مارکسیسم بود و دیگری قرائت جدید از اسلام بنام اسلام انقلابی بود
در اسلام انقلابی که در شیعه حزب تمام و شیعه گری و انقلاب تکاملی اسلام ودیگر منابع نگاشته شده است در مجموع یک ایده زیربنا می باشد و سایر مطالب بر اساس ان چیده شده است در اسلام انقلابی تعریف ( امت و امام ) اصل و اساس است یعنی جامعه مومنین که امام در راس ان قرار دارد .
تئوری امت و امام در مقابل اصل جهانی دولت ملت قرار گرفت با مقایسه شخصیت های پرورش یافته دو الگوی مدرن و انقلابی اسلامی می توان به تفاوتها پی برد
خانمهای #فروغ_فرخزاد و #فرخ_رو_پارسا نماد زن مدرن و همچنین خانمهای #دباغ و #دستغیب نماد زن انقلابی اسلامی می باشند و همچنین شاید مجموعه کانون پرورش فکری الگوی اموزشی مدرن باشد و مجموعه #حسینیه_ارشاد الگوی اموزشی اسلام انقلابی باشد
در کانون به نوجوانان مدادرنگی و خمیر مجسمه سازی می دادند و انان را با داستان و موسیقی و نمایش اشنا می کردند و در حسینه ارشاد جوانان را بسمت #تفنگ و نارنجک و #سیانور هدایت می کردند
تفاوت دو سرود #ایران_مرز_پرگهر و سرود انقلابی #ایران_خونو_مرگو_عصیان معرف کامل دو جهت فکری مدرن و انقلابی اسلامی است..
نگارش از اعضای #کمپین_بازگشت_شاهزاده
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
#رضاشاه بزرگ موسس اولین دولت مدرن ایران است ابتدا لازم است به معنی دولت مدرن در ادبیات سیاسی جهان توجه نماییم .
دولتِ ملی یا #ملت_دولت (به انگلیسی: Nation-State) (یا با نام عمومیتر آن، «کشور») نوع خاصی از دولت ویژهٔ جهان مدرن است که در آن یک دستگاه سیاسی در قلمروی ارضی معینی دارای حق حاکمیت است و میتواند این حق را با قدرت نظامی پشتیبانی کند.
در این نوع دولت، جمعیت کشور #شهروند محسوب میشوند.
#ملت_دولت یا #ملت_کشور شکل خاصی از دولتسازی است که مشروعیت خود را از اعمال حاکمیت به نام یک ملت در واحد سرزمینی دارای حاکمیت کسب میکند.
#وبر ؛ ملت-کشور مدرن را «ساختار سیاسی دارای حق انحصاری اعمال اقتدار مشروع در سرزمینی مشخص» تعریف کرده است.
#ملت_کشور پدیدهای مدرن است که عقلانی شدن ساختارهای گوناگون اداری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، آن را از ساختارهای سیاسی پیشین مانند امپراطوریها و حکومتهای قبیلهای متمایز میکند.
#دولت_پهلوی اول با توجه به تعریف فوق اقدام به نوسازی نظام سیاسی اجتماعی ایران نمود
در نوسازی نظام اداری و اموزشی و قضایی و حاکمیت ملی موفقیتهای چشمگیری بدست اورد
#دولت_پهلوی دوم با تغییر در زیربنای جامعه با برنامه #انقلاب_سفید اقدامات دولت پهلوی اول را در بعد اجتماعی تثبیت کرد و میوه دولت مدرن را به ملت ایران ارزانی داشت
با تغییر جامعه #رعیت_دهقان به طبقه متوسط شهری ، ملت ایران را به حقوق #شهروندی مانند ازادی زنان و حمایت از حقوق کارگران و برابری حقوق همه شهروندان و همچنین به حق مسکن و حق تامین اجتماعی و حق اولاد و اموزش رایگان و بهداشت عمومی اشنا کرد و در این موارد با تاسیس نهادهای مدرن خدمات بسیار بزرگی را بنیان گذاشت .
پس از سالهای 1330 با ورود دو #ایدیولوژی متضاد ولی در کنار هم در جامعه تحصیلکرده کشور بتدریج افکار عمومی از دولت مدرن روی گردان شد یکی #مارکسیسم بود و دیگری قرائت جدید از اسلام بنام اسلام انقلابی بود
در اسلام انقلابی که در شیعه حزب تمام و شیعه گری و انقلاب تکاملی اسلام ودیگر منابع نگاشته شده است در مجموع یک ایده زیربنا می باشد و سایر مطالب بر اساس ان چیده شده است در اسلام انقلابی تعریف ( امت و امام ) اصل و اساس است یعنی جامعه مومنین که امام در راس ان قرار دارد .
تئوری امت و امام در مقابل اصل جهانی دولت ملت قرار گرفت با مقایسه شخصیت های پرورش یافته دو الگوی مدرن و انقلابی اسلامی می توان به تفاوتها پی برد
خانمهای #فروغ_فرخزاد و #فرخ_رو_پارسا نماد زن مدرن و همچنین خانمهای #دباغ و #دستغیب نماد زن انقلابی اسلامی می باشند و همچنین شاید مجموعه کانون پرورش فکری الگوی اموزشی مدرن باشد و مجموعه #حسینیه_ارشاد الگوی اموزشی اسلام انقلابی باشد
در کانون به نوجوانان مدادرنگی و خمیر مجسمه سازی می دادند و انان را با داستان و موسیقی و نمایش اشنا می کردند و در حسینه ارشاد جوانان را بسمت #تفنگ و نارنجک و #سیانور هدایت می کردند
تفاوت دو سرود #ایران_مرز_پرگهر و سرود انقلابی #ایران_خونو_مرگو_عصیان معرف کامل دو جهت فکری مدرن و انقلابی اسلامی است..
نگارش از اعضای #کمپین_بازگشت_شاهزاده
https://t.me/joinchat/AAAAAEFfTeEwBlEKjszgVQ
#راه_سوم چیست‼️
اتحاد سه ایدئولوژی ارتجاعی #ملیتگرایی، #مارکسیسم مبتذل و #امتگرایی برای ویرانی ایران با همکاری #آمدنیوز
اسم رمز تجزیه: #فدرالیسم
🔵 @c_b_shahzadeh
اتحاد سه ایدئولوژی ارتجاعی #ملیتگرایی، #مارکسیسم مبتذل و #امتگرایی برای ویرانی ایران با همکاری #آمدنیوز
اسم رمز تجزیه: #فدرالیسم
🔵 @c_b_shahzadeh
Forwarded from ربات بینام 2020
#ایدئولوژی
بنیانگذاران سازمان از یکسو تحت تاثیر تفسیرهای نوگرایانه و علم پسندانه رهبران نهضت آزادی از #آموزههای_اسلامی و از سوی دیگر متأثر از تجربیات #انقلابیون_مارکسیست در نقاط مختلف جهان بودند.
تاکید بر علمی بودن آموزههای دینی از سوی بازرگان آنها را قانع کرده بود که در اسلام تضادی بین باورهای دینی و قوانین علمی وجود ندارد.
نگرش جدیدی که در اندیشه مجاهدین پدید آمده بود، به تدریج از افکار و جهانبینی معلمان اولیه آنان فراتر رفت.
مجاهدین با الهام و تاثیر پذیرفتن از اندیشههای مارکسیستی، به تدریج در جهت تلفیق برخی از آرای مارکسیسم با باورهای اسلامی گام برداشتند.
به عنوان نمونه نظریه #ارزش_اضافی مارکس را مبنای #اقتصاد_اسلامی خود قرار دادند و با تفسیر خود از قرآن و روایات اسلامی همراه ساختند.
آنها زیربنا را مارکسیسم قرار میدادند و
روبنا را اسلام .
به این طریق که اندیشه های مارکسیستی در دستور کارشان داشتند و برای القاء کردن آن لای قرآن را باز میکردند و هرآیه ای که نزدیک به آن بود مورد استناد قرار میدادند .
به اظهارات محمد حنیف نژاد ، بنیانگذار و تئوریسین اصلی سازمان توجه کنید:
" چون هدف ما مبارزه با امپریالیسم جهانی بود ارائه اندیشه های مارکسیستی در اولویت بود اما بدلیل وجود جامعه سنتی و مذهبی باید از احکام الهی و آیات قرآن بهره میگرفتیم یعنی اگر ما در امریکای لاتین هم بودیم قطعا از انجیل استفاده میکردیم"
(لطف اله میثمی، آنها که رفتند، ص ۲۳۱)
موسسين سازمان مجاهدین خلق این سازمان را یک سازمان اسلامی و اعضای خود را به تعبیر قرآن حزب الله می نامیدند اما مهندس مهدی بازرگان که ایشان را به عنوان اعضای جوانتر نهضت مذهبی آزادی از نزدیک میشناخت ایدئولوژی این سازمان را ترکیبی از #مارکسیسم و #اسلام ارزیابی میکرد
یکی از کتابهای مبنایی اعتقادی مجاهدین جزوه درون سازمانی #شناخت بود این کتاب از چند بخش متدولوژی تکامل و راه انبیاء تشكیل شده بود وام گرفتن مبحث تکامل از مارکسیسم و تأكيد غیر منطقی بر ضد استثمار بودن آموزشهای مذهبی در واقع التقاطی بودن مبنای عقیدتی این جریان را به نمایش گذاشت
بنیانگزاران سازمان با نوشتن جزوه های :
شناخت ، اقتصاد به زبان ساده، و امام حسین، میخواستند ایدئولوژی مذهبی اسلام و تشیع را منطبق براصول علمی جامعه شناسی و تحلیل تاریخ نشان بدهند.
سازمان تا سال ۱۳۵۰ مشغول کار تئوریک بود در این دوران کتابهای بسیاری در گروه ایدئولوژی سازمان که مسئول آن شخص حنیف نژاد بود مورد بررسی و آموزش قرار گرفت.
برخی از منابع مطالعاتی سازمان عبارتند از:
۱ . راه طی شده نوشته مهدی بازرگان
۲. خدادر اجتماع
۳. بی نهایت کوچک ها
۴. ذره بی انتها
۵. کار در اسلام
۶. اسلام و قرآن راشد
۷. تفسیر پرتوی از قرآن
۸. اقتصاد کشورهای توسعه نیافته
۹. ویتنام در آتش
١٠.تحليل انقلاب الجزائر
۱۱.حقوق بین الملل
١٢ .نهج البلاغه فيض الاسلام
۱۳ . کتابچه سرخ مائو
ادامه⬇️⬇️⬇️
بنیانگذاران سازمان از یکسو تحت تاثیر تفسیرهای نوگرایانه و علم پسندانه رهبران نهضت آزادی از #آموزههای_اسلامی و از سوی دیگر متأثر از تجربیات #انقلابیون_مارکسیست در نقاط مختلف جهان بودند.
تاکید بر علمی بودن آموزههای دینی از سوی بازرگان آنها را قانع کرده بود که در اسلام تضادی بین باورهای دینی و قوانین علمی وجود ندارد.
نگرش جدیدی که در اندیشه مجاهدین پدید آمده بود، به تدریج از افکار و جهانبینی معلمان اولیه آنان فراتر رفت.
مجاهدین با الهام و تاثیر پذیرفتن از اندیشههای مارکسیستی، به تدریج در جهت تلفیق برخی از آرای مارکسیسم با باورهای اسلامی گام برداشتند.
به عنوان نمونه نظریه #ارزش_اضافی مارکس را مبنای #اقتصاد_اسلامی خود قرار دادند و با تفسیر خود از قرآن و روایات اسلامی همراه ساختند.
آنها زیربنا را مارکسیسم قرار میدادند و
روبنا را اسلام .
به این طریق که اندیشه های مارکسیستی در دستور کارشان داشتند و برای القاء کردن آن لای قرآن را باز میکردند و هرآیه ای که نزدیک به آن بود مورد استناد قرار میدادند .
به اظهارات محمد حنیف نژاد ، بنیانگذار و تئوریسین اصلی سازمان توجه کنید:
" چون هدف ما مبارزه با امپریالیسم جهانی بود ارائه اندیشه های مارکسیستی در اولویت بود اما بدلیل وجود جامعه سنتی و مذهبی باید از احکام الهی و آیات قرآن بهره میگرفتیم یعنی اگر ما در امریکای لاتین هم بودیم قطعا از انجیل استفاده میکردیم"
(لطف اله میثمی، آنها که رفتند، ص ۲۳۱)
موسسين سازمان مجاهدین خلق این سازمان را یک سازمان اسلامی و اعضای خود را به تعبیر قرآن حزب الله می نامیدند اما مهندس مهدی بازرگان که ایشان را به عنوان اعضای جوانتر نهضت مذهبی آزادی از نزدیک میشناخت ایدئولوژی این سازمان را ترکیبی از #مارکسیسم و #اسلام ارزیابی میکرد
یکی از کتابهای مبنایی اعتقادی مجاهدین جزوه درون سازمانی #شناخت بود این کتاب از چند بخش متدولوژی تکامل و راه انبیاء تشكیل شده بود وام گرفتن مبحث تکامل از مارکسیسم و تأكيد غیر منطقی بر ضد استثمار بودن آموزشهای مذهبی در واقع التقاطی بودن مبنای عقیدتی این جریان را به نمایش گذاشت
بنیانگزاران سازمان با نوشتن جزوه های :
شناخت ، اقتصاد به زبان ساده، و امام حسین، میخواستند ایدئولوژی مذهبی اسلام و تشیع را منطبق براصول علمی جامعه شناسی و تحلیل تاریخ نشان بدهند.
سازمان تا سال ۱۳۵۰ مشغول کار تئوریک بود در این دوران کتابهای بسیاری در گروه ایدئولوژی سازمان که مسئول آن شخص حنیف نژاد بود مورد بررسی و آموزش قرار گرفت.
برخی از منابع مطالعاتی سازمان عبارتند از:
۱ . راه طی شده نوشته مهدی بازرگان
۲. خدادر اجتماع
۳. بی نهایت کوچک ها
۴. ذره بی انتها
۵. کار در اسلام
۶. اسلام و قرآن راشد
۷. تفسیر پرتوی از قرآن
۸. اقتصاد کشورهای توسعه نیافته
۹. ویتنام در آتش
١٠.تحليل انقلاب الجزائر
۱۱.حقوق بین الملل
١٢ .نهج البلاغه فيض الاسلام
۱۳ . کتابچه سرخ مائو
ادامه⬇️⬇️⬇️
Forwarded from اتحاد ملی ایران
⚫️ چپ و مذهب
https://t.me/OmidIranAzad/127918
پیوند چپیها و مذهبیها و تولد اندیشه هایی نظیر #مارکسیسم_اسلامی از شگفتیهای تاریخ معاصر ایران است. این پیوند از آنجا شگفت انگیز است که مارکسیسم و به طور کلی چپی ها به شدت ضد دین و مذهب هستند از نظر کمونیستها و مارکسیستها دین ساخته طبقه سرمایه دار (بورژوازی) برای برده ساختن طبقات فرودست (پرولتاریا)است. بنابراین چپی ها تقریبا در تمام جهان با مذهب و دین جنگیده اند.
در ایران اما از دهه چهل خورشیدی به بعد کم گروههای چی و مذهبی به یکدیگر نزدیک شدند در نشیب برخی گروههای مارکسیست مذهبی ظهور کردند که #مجاهدین_خلق از مهمترین آنها بود این گروهها با وجود تفاوت های بنیادین که با هم داشتند اما شباهتهای مهمی هم داشتند که باعث محقق شدن پیوند میان ایشان میشد. این شباهتها ناشی از بنیادهای دینی فلسفه ضددینی کارل مارکس و پیروان او بود
مارکسی یک فیلسوف به شدت ضد دین بود. دیدگاه ماتریالیستی او در تاریخ بسیار معروف است. با این حال نظرات مارکس و پیروانش در مخالفت با دین گاهی به حدی افراطی میشود که به یک #دین_ضددین و خشونت تمام عیار علیه هر نوع دین منجر می شود به همین خاطر در کشورهای کمونیستی با هر دینی به شدت مخالفت دشمنی میشود این خشونت ضددینی در مارکسیسم و کمونیسم شباهت عجیب به خشونت مذهبی دارد
چپ و مذهبی افراطی خشونت طلب هستند
آنها معتقدند چون هدف والایی را دنبال میکنند استفاده از خشونت اشکالی ندارد به همین خاطر در کشورهای کمونیستی نظیر چین و کشورهای مذهبی افراطی مچون افغانستان طالبانی حاکمان مثل آب خوردن آدم كشته کمونسیت ها آدم میکشند تا این دنیا را آباد کنند و مذهبیها برای کسب ثواب و خرید بهشت آدم کشند این خشونت یک وجه مشترک مهم است
یکی دیگر از مهمترین اشتراکات مذهبیها و چیها وجه #جهان_وطنی ایشان است چپی ها همانطور که دین را ساخته طبقه سرمایه دار میدانند مفاهیمی چون کشور وطن و میهن را هم ساخته طبقه فرادستان میدانند تا از طريق آن طبقات فرودست را غارت کنند. مذهبی ها اما دین را به ملیت ارجع می دانند به طوری که براساس آن پیروان آن دین ، فارغ از ملیت ، نژاد و قومیت همه برادر و برابر محسوب میشوند
اما مهم ترین عامل پیوند گروههای چپی و مذهبی در ایران وجه مبارزه با چیزی بود که آنها #استعمار و #امپریالیسم_غرب میخواندند
در این جنگ کشورهای آمریکا و انگلستان به عنوان رهبران جهان غرب بیش دیگر کشورهای غربی آماج حملات قرار میگرفتند و به دلیل احساسات به ویژه ضد انگلیسی در ایران بسیاری از مردم نیز جذب این گروهها میشدند. به همین ترتیب از دیدگاه آنها شاه و حکومت پهلوی هم نوکر آمریکا و غرب خوانده می شد
بنابراین #غرب_ستیزی یکی دیگر از مهم ترین اشتراکات گروههای چی و مذهبی در ایران بود. لازم به ذکر است که نوشته های افرادی مانند شریعتی و آل احمد نیز که پرورش یافته خانوادههای مذهبی بودند و فلسفه مارکس را هم ناقصی درک کرده بودند تأثیر به سزایی در پیوند چیها و مذهبیها داشت این افراد در کنار سایر چپ گرایان ایران باعث شدند تا بسیاری از جوانان ایرانی به گروههای مارکسیستی و مذهبی بپیوندند.
#خشونت_ورزی #جهان_وطنی، #غرب_ستیزی
سه وجه مشترک بسیار مهم در پیوند گروههای #مذهبی و #چپی در ایران معاصر است که تقریبا از دهه چهل خورشیدی آغاز و تا سال ۱۳۵۷ که انقلاب شد تاثیر زیادی داشت.
اما جمهوری اسلامی پس از رسیدن به قدرت تا سال ۱۳۶۸ آنچنان گروهها و احزاب چی نظیر حزب توده و مجاهدین خلق را سرکوب کرد که بعد از آن فعالیت این گروهها تقریبا به طور کامل در ایران برچیده شد. و پس از گذشت سالها مجددا فعالیت خود را در قالب شعارهای آرمانگرایانه جدید آغاز نمود
از دیدگاه مارکیستی ایدئولوژی عینیت قابل اثباتی را که بوسیله علم بیان می شود، بیان نمی.کند به نظر مارکس ایدئولوژی نمایش واقعیت به شکلی فریبنده است. ایدئولوژی برخی از عناصر اساسی تر واقعیت را توصیف و توضیح میدهد تا برخی اعمال را توجیه کند در نهایت ایدئولوژی صرفا برای منافع و قدرت طبقه حاکمه به کار میرود بنابراین ایدئولوژی ها دستگاهایی هستند که #دولت بوسیله آنها به خود مشروعیت میبخشد
ایدئولوژی ها برای حذف دیگران و ایجاد تمایز از يك سو عرصه تعریف را محدود میکنند و از سوی دیگر برای توجیه خویش دایره تعریف و عرصه ها را گسترده می کنند
ایدئولوژی در شرایط بحرانی و با توجه به واقعیتهای موجود رشد می ولی با وجود این تغییر و رشد در برابر تغییرات بنیادی مقاوت میکند
از مهمترین ایدئولوژیها میتوان به آنارشیسم، لیبرالیسم، محافظه کاری مارکسیسم، فاشیسم، فمینیسم... نام برد
کند
اما نکته مهمی که چپ گرایان مارکسیست را در تقابل با لیبرالیسم قرار میدهد موضوع ناسیونالیسم است. یکی از شاخصه های چپ گرایان عدم تعلق به ناسیونالیم است که این خود شرحی مفصل را میطلبد اما باتوجه به محدویت این نوشتار باختصار عنوان میگردد
https://t.me/OmidIranAzad/127918
پیوند چپیها و مذهبیها و تولد اندیشه هایی نظیر #مارکسیسم_اسلامی از شگفتیهای تاریخ معاصر ایران است. این پیوند از آنجا شگفت انگیز است که مارکسیسم و به طور کلی چپی ها به شدت ضد دین و مذهب هستند از نظر کمونیستها و مارکسیستها دین ساخته طبقه سرمایه دار (بورژوازی) برای برده ساختن طبقات فرودست (پرولتاریا)است. بنابراین چپی ها تقریبا در تمام جهان با مذهب و دین جنگیده اند.
در ایران اما از دهه چهل خورشیدی به بعد کم گروههای چی و مذهبی به یکدیگر نزدیک شدند در نشیب برخی گروههای مارکسیست مذهبی ظهور کردند که #مجاهدین_خلق از مهمترین آنها بود این گروهها با وجود تفاوت های بنیادین که با هم داشتند اما شباهتهای مهمی هم داشتند که باعث محقق شدن پیوند میان ایشان میشد. این شباهتها ناشی از بنیادهای دینی فلسفه ضددینی کارل مارکس و پیروان او بود
مارکسی یک فیلسوف به شدت ضد دین بود. دیدگاه ماتریالیستی او در تاریخ بسیار معروف است. با این حال نظرات مارکس و پیروانش در مخالفت با دین گاهی به حدی افراطی میشود که به یک #دین_ضددین و خشونت تمام عیار علیه هر نوع دین منجر می شود به همین خاطر در کشورهای کمونیستی با هر دینی به شدت مخالفت دشمنی میشود این خشونت ضددینی در مارکسیسم و کمونیسم شباهت عجیب به خشونت مذهبی دارد
چپ و مذهبی افراطی خشونت طلب هستند
آنها معتقدند چون هدف والایی را دنبال میکنند استفاده از خشونت اشکالی ندارد به همین خاطر در کشورهای کمونیستی نظیر چین و کشورهای مذهبی افراطی مچون افغانستان طالبانی حاکمان مثل آب خوردن آدم كشته کمونسیت ها آدم میکشند تا این دنیا را آباد کنند و مذهبیها برای کسب ثواب و خرید بهشت آدم کشند این خشونت یک وجه مشترک مهم است
یکی دیگر از مهمترین اشتراکات مذهبیها و چیها وجه #جهان_وطنی ایشان است چپی ها همانطور که دین را ساخته طبقه سرمایه دار میدانند مفاهیمی چون کشور وطن و میهن را هم ساخته طبقه فرادستان میدانند تا از طريق آن طبقات فرودست را غارت کنند. مذهبی ها اما دین را به ملیت ارجع می دانند به طوری که براساس آن پیروان آن دین ، فارغ از ملیت ، نژاد و قومیت همه برادر و برابر محسوب میشوند
اما مهم ترین عامل پیوند گروههای چپی و مذهبی در ایران وجه مبارزه با چیزی بود که آنها #استعمار و #امپریالیسم_غرب میخواندند
در این جنگ کشورهای آمریکا و انگلستان به عنوان رهبران جهان غرب بیش دیگر کشورهای غربی آماج حملات قرار میگرفتند و به دلیل احساسات به ویژه ضد انگلیسی در ایران بسیاری از مردم نیز جذب این گروهها میشدند. به همین ترتیب از دیدگاه آنها شاه و حکومت پهلوی هم نوکر آمریکا و غرب خوانده می شد
بنابراین #غرب_ستیزی یکی دیگر از مهم ترین اشتراکات گروههای چی و مذهبی در ایران بود. لازم به ذکر است که نوشته های افرادی مانند شریعتی و آل احمد نیز که پرورش یافته خانوادههای مذهبی بودند و فلسفه مارکس را هم ناقصی درک کرده بودند تأثیر به سزایی در پیوند چیها و مذهبیها داشت این افراد در کنار سایر چپ گرایان ایران باعث شدند تا بسیاری از جوانان ایرانی به گروههای مارکسیستی و مذهبی بپیوندند.
#خشونت_ورزی #جهان_وطنی، #غرب_ستیزی
سه وجه مشترک بسیار مهم در پیوند گروههای #مذهبی و #چپی در ایران معاصر است که تقریبا از دهه چهل خورشیدی آغاز و تا سال ۱۳۵۷ که انقلاب شد تاثیر زیادی داشت.
اما جمهوری اسلامی پس از رسیدن به قدرت تا سال ۱۳۶۸ آنچنان گروهها و احزاب چی نظیر حزب توده و مجاهدین خلق را سرکوب کرد که بعد از آن فعالیت این گروهها تقریبا به طور کامل در ایران برچیده شد. و پس از گذشت سالها مجددا فعالیت خود را در قالب شعارهای آرمانگرایانه جدید آغاز نمود
از دیدگاه مارکیستی ایدئولوژی عینیت قابل اثباتی را که بوسیله علم بیان می شود، بیان نمی.کند به نظر مارکس ایدئولوژی نمایش واقعیت به شکلی فریبنده است. ایدئولوژی برخی از عناصر اساسی تر واقعیت را توصیف و توضیح میدهد تا برخی اعمال را توجیه کند در نهایت ایدئولوژی صرفا برای منافع و قدرت طبقه حاکمه به کار میرود بنابراین ایدئولوژی ها دستگاهایی هستند که #دولت بوسیله آنها به خود مشروعیت میبخشد
ایدئولوژی ها برای حذف دیگران و ایجاد تمایز از يك سو عرصه تعریف را محدود میکنند و از سوی دیگر برای توجیه خویش دایره تعریف و عرصه ها را گسترده می کنند
ایدئولوژی در شرایط بحرانی و با توجه به واقعیتهای موجود رشد می ولی با وجود این تغییر و رشد در برابر تغییرات بنیادی مقاوت میکند
از مهمترین ایدئولوژیها میتوان به آنارشیسم، لیبرالیسم، محافظه کاری مارکسیسم، فاشیسم، فمینیسم... نام برد
کند
اما نکته مهمی که چپ گرایان مارکسیست را در تقابل با لیبرالیسم قرار میدهد موضوع ناسیونالیسم است. یکی از شاخصه های چپ گرایان عدم تعلق به ناسیونالیم است که این خود شرحی مفصل را میطلبد اما باتوجه به محدویت این نوشتار باختصار عنوان میگردد
Telegram
اتحاد ملی ایران
🟢سوسیالیسم در ایران
https://t.me/OmidIranAzad/127917
تا اینجا سعی شد تعریفی از هردو اندیشه طیف سیاسی که در دوران جنگ بعنوان دو قطب جهان شناسانده شدند را ارائه کنیم
اکنون نوع فعالیت انها را در ایران کمی بررسی میکنیم و با گذر از مراحل اولیه تشکیل آنها از دهه…
https://t.me/OmidIranAzad/127917
تا اینجا سعی شد تعریفی از هردو اندیشه طیف سیاسی که در دوران جنگ بعنوان دو قطب جهان شناسانده شدند را ارائه کنیم
اکنون نوع فعالیت انها را در ایران کمی بررسی میکنیم و با گذر از مراحل اولیه تشکیل آنها از دهه…
Forwarded from اتحاد ملی ایران
🔷 #ملی_گرایی
https://t.me/OmidIranAzad/127919
در ناسیونالیسم #لیبرالیستی_راستگرا به معنی باور به ملیت است. ملیتی که مفهومی تاریخی دارد.از ملی گرایی اصولا به عنوان نوعی اگاهی جمعی که به عضوی از ملت بودن تعلق دارد نام میبرند.
این اگاهی اغلبا موجد حس وفاداری و دلبستگی و غیرت و تعصب نسبت به افتخارات ملی فرهنگی مانند نژاد ، تاریخ و تمدن، قدرتمندی های مختلف ، زبان ، سنن ، عادات، ادیان و ... میشود.
این دلبستگی ها گاه در رشد افراطی موجب بزرگنمایی مبالغه امیز و برتری ای اعتقادی و نوعی غرور ملی و حس برتری نسبت به دیگر ملیت ها میشود.
ملیگرایی به عنوان ارمان و هویتی برای ملل همیشه مورد توجه و عنایت بوده است و بهانه ای بوده برای افتخار به هویت تاریخی خود.
از محاسن این مذهب باید گفت که ملی گرایی سبب همسانی مردم در اخلاق ملی وحدت مردم در برابر دشمنان و تقویت روحیه پاسداری از کشور و استقلال ملی شده و همچنین در نهایت باعث رشد اقتصاد و سیاست ان کشور میشود و البته باید اضافه کنم که همانطور که تاریخ نشان میدهد ملی گرایی میتواند منجر به جنبش یا واکنشی عظیم در برابر سلطه و اقتدار شود.
#ناسیونالیسم_چپگرا بر پایه عدالت اجتماعی، حاکمیت مردم و خودمختاری ملی استوار است. این دیدگاه نشات گرفته از ژاکوبینیزم در انقلاب فرانسه است. ملیگرایی چپگرا در اساس ضدیت علیه امپریالیسم را ترویج میکند.
اگرچه بعضی اشکال این نوع چپگرایی وجوهی از تمایلات عرقی را دارند و اقلیتها را نیز رد میکنند، ولی این دیدگاه در مقابل ناسیونالیسم راستگرا قرار دارد و ناسیونالیسم عرقی و فاشیسم را رد میکند.
چپ ( به معنای کمونیسم و مارکسیسم) جهانگراست و همه ابنا بشر را یکی می داند، و در هر کشور آزادی و برابری را برای تمام مردمان سراسر آن کشور می خواهد
مارکسیسم ملت ها را ساختاری اقتصادی - اجتماعی می داند که بعد از فروپاشی نظام فئودالی شکل گرفته است
مانند ناسیونالیسم اسلامی که خود را متعلق به جهان میداند و آنچه که برایش اهمیت دارد تقوی است و عرق ملی گرایی ندارد.
@OmidIranAzad
https://t.me/OmidIranAzad/127919
در ناسیونالیسم #لیبرالیستی_راستگرا به معنی باور به ملیت است. ملیتی که مفهومی تاریخی دارد.از ملی گرایی اصولا به عنوان نوعی اگاهی جمعی که به عضوی از ملت بودن تعلق دارد نام میبرند.
این اگاهی اغلبا موجد حس وفاداری و دلبستگی و غیرت و تعصب نسبت به افتخارات ملی فرهنگی مانند نژاد ، تاریخ و تمدن، قدرتمندی های مختلف ، زبان ، سنن ، عادات، ادیان و ... میشود.
این دلبستگی ها گاه در رشد افراطی موجب بزرگنمایی مبالغه امیز و برتری ای اعتقادی و نوعی غرور ملی و حس برتری نسبت به دیگر ملیت ها میشود.
ملیگرایی به عنوان ارمان و هویتی برای ملل همیشه مورد توجه و عنایت بوده است و بهانه ای بوده برای افتخار به هویت تاریخی خود.
از محاسن این مذهب باید گفت که ملی گرایی سبب همسانی مردم در اخلاق ملی وحدت مردم در برابر دشمنان و تقویت روحیه پاسداری از کشور و استقلال ملی شده و همچنین در نهایت باعث رشد اقتصاد و سیاست ان کشور میشود و البته باید اضافه کنم که همانطور که تاریخ نشان میدهد ملی گرایی میتواند منجر به جنبش یا واکنشی عظیم در برابر سلطه و اقتدار شود.
#ناسیونالیسم_چپگرا بر پایه عدالت اجتماعی، حاکمیت مردم و خودمختاری ملی استوار است. این دیدگاه نشات گرفته از ژاکوبینیزم در انقلاب فرانسه است. ملیگرایی چپگرا در اساس ضدیت علیه امپریالیسم را ترویج میکند.
اگرچه بعضی اشکال این نوع چپگرایی وجوهی از تمایلات عرقی را دارند و اقلیتها را نیز رد میکنند، ولی این دیدگاه در مقابل ناسیونالیسم راستگرا قرار دارد و ناسیونالیسم عرقی و فاشیسم را رد میکند.
چپ ( به معنای کمونیسم و مارکسیسم) جهانگراست و همه ابنا بشر را یکی می داند، و در هر کشور آزادی و برابری را برای تمام مردمان سراسر آن کشور می خواهد
مارکسیسم ملت ها را ساختاری اقتصادی - اجتماعی می داند که بعد از فروپاشی نظام فئودالی شکل گرفته است
مانند ناسیونالیسم اسلامی که خود را متعلق به جهان میداند و آنچه که برایش اهمیت دارد تقوی است و عرق ملی گرایی ندارد.
@OmidIranAzad
Telegram
اتحاد ملی ایران
⚫️ چپ و مذهب
https://t.me/OmidIranAzad/127918
پیوند چپیها و مذهبیها و تولد اندیشه هایی نظیر #مارکسیسم_اسلامی از شگفتیهای تاریخ معاصر ایران است. این پیوند از آنجا شگفت انگیز است که مارکسیسم و به طور کلی چپی ها به شدت ضد دین و مذهب هستند از نظر کمونیستها و…
https://t.me/OmidIranAzad/127918
پیوند چپیها و مذهبیها و تولد اندیشه هایی نظیر #مارکسیسم_اسلامی از شگفتیهای تاریخ معاصر ایران است. این پیوند از آنجا شگفت انگیز است که مارکسیسم و به طور کلی چپی ها به شدت ضد دین و مذهب هستند از نظر کمونیستها و…
Forwarded from اتحاد ملی ایران
⚜ #پاینده_ایران
🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻
اگر چه خاستگاه #چپ_ایرانی از گروه همت باکو آغاز می شود و تحت عنوان #اجتماعیون_عامیون (سوسیال دموکرات) در نهضت مشروطه نقش مهم و به سزایی داشت، اما با پیروزی انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، چپ ایرانی تحت تاثیر و گاه نفوذ #مارکسیسم_لنینیسم در حوزه نظریه خوانشی لنینستی و بعدها حتی استالینیستی پیدا کرد و در حوزه عمل بیش از پیش به سندیکالیسم روی آورد. رویکرد #سندیکالیستی، انقلاب و برپایی دیکتاتوری پرولتاریا را یگانه هدف خود می داند.
بنابراین، مسئله فقط این نبود که حزب توده به عنوان مهم ترین حزب مارکسیستی، سرسپردگی بی چون و چرا به اتحاد جماهیر شوروی داشت؛
حتی مسئله این نبود که چپ ها تحت عنوان انترناسیونالیسم، مبلغ نوعی بی وطنی بودند که راه را بر خیانت به میهن می گشود، بلکه مسئله این بود که سندیکالیسم انقلابی، با ایده آلیزه کردن انقلاب، راه را بر هر گونه #اصلاحات تدریجی و در چارچوب #دولت_ملی می بست، تا جایی که وقتی محمدرضا شاه تحت عنوان #انقلاب_سفید به سیاست های سوسیال دموکراتیک رو آورد، چپ ایرانی هم چنان از در مخالفت در آمد و آن گاه که سلاح به دست گرفتند، چون مردم و به ویژه کارگران را همراه خود نیافتند، به سمت #ترور و تروریسم روی آوردند.
چپ ایرانی، همچنین با سطحی نگری و نگاهی ایدئولوژیک حتی قادر نبود جامعه ایرانی و تحولات اجتماعی، اقتصادی را به درستی درک کند، فلذا بی آنکه بداند و بخواهد در #زمین_دشمن (خرده بورژوازی حامی روحانیت و مذهب) بازی می کرد تا جایی که تقی شهرام پس از انقلاب ۵۷ و در مدت اسارتش در زندان رژیم، در دست نوشته هایش ضمن تحلیل انقلاب ۵۷، به تلخی اعتراف می کند که:
"چپ ایرانی در زمین خرده بورژوازی بازی کرده است و آب به آسیاب دشمن ریخته است."
از دیگر آفات رویکرد سندیکالیستی چپ ایرانی که متاسفانه به زیان مردم ایران تمام شد، رویکرد #اقتدارگرا و #ضددموکراتیک آن بود تا جایی که هیچ گونه نقدی را بر نمی تافت چنانکه در مشاجره قلمی بین مصطفی شعاعیان و حمید اشرف، #شعاعیان به #اشرف می گوید:
"رفیق، الآن که شما قدرت ندارید دهان ها را می بندید، فردا که به قدرت برسید، مغزها را با گلوله خاموش می کنید."
این رویکرد ضد دموکراتیک یا به تعبیر چپها سنترالیسم دقیقا در جهت عکس انقلاب مشروطه قرار داشت و راه را بر خوانش و غلبه اسلام سیاسی #ولایت_فقیه هموار کرد.
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران
✍ #فرهاد
https://t.me/OmidIranAzad/127914
🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻
اگر چه خاستگاه #چپ_ایرانی از گروه همت باکو آغاز می شود و تحت عنوان #اجتماعیون_عامیون (سوسیال دموکرات) در نهضت مشروطه نقش مهم و به سزایی داشت، اما با پیروزی انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، چپ ایرانی تحت تاثیر و گاه نفوذ #مارکسیسم_لنینیسم در حوزه نظریه خوانشی لنینستی و بعدها حتی استالینیستی پیدا کرد و در حوزه عمل بیش از پیش به سندیکالیسم روی آورد. رویکرد #سندیکالیستی، انقلاب و برپایی دیکتاتوری پرولتاریا را یگانه هدف خود می داند.
بنابراین، مسئله فقط این نبود که حزب توده به عنوان مهم ترین حزب مارکسیستی، سرسپردگی بی چون و چرا به اتحاد جماهیر شوروی داشت؛
حتی مسئله این نبود که چپ ها تحت عنوان انترناسیونالیسم، مبلغ نوعی بی وطنی بودند که راه را بر خیانت به میهن می گشود، بلکه مسئله این بود که سندیکالیسم انقلابی، با ایده آلیزه کردن انقلاب، راه را بر هر گونه #اصلاحات تدریجی و در چارچوب #دولت_ملی می بست، تا جایی که وقتی محمدرضا شاه تحت عنوان #انقلاب_سفید به سیاست های سوسیال دموکراتیک رو آورد، چپ ایرانی هم چنان از در مخالفت در آمد و آن گاه که سلاح به دست گرفتند، چون مردم و به ویژه کارگران را همراه خود نیافتند، به سمت #ترور و تروریسم روی آوردند.
چپ ایرانی، همچنین با سطحی نگری و نگاهی ایدئولوژیک حتی قادر نبود جامعه ایرانی و تحولات اجتماعی، اقتصادی را به درستی درک کند، فلذا بی آنکه بداند و بخواهد در #زمین_دشمن (خرده بورژوازی حامی روحانیت و مذهب) بازی می کرد تا جایی که تقی شهرام پس از انقلاب ۵۷ و در مدت اسارتش در زندان رژیم، در دست نوشته هایش ضمن تحلیل انقلاب ۵۷، به تلخی اعتراف می کند که:
"چپ ایرانی در زمین خرده بورژوازی بازی کرده است و آب به آسیاب دشمن ریخته است."
از دیگر آفات رویکرد سندیکالیستی چپ ایرانی که متاسفانه به زیان مردم ایران تمام شد، رویکرد #اقتدارگرا و #ضددموکراتیک آن بود تا جایی که هیچ گونه نقدی را بر نمی تافت چنانکه در مشاجره قلمی بین مصطفی شعاعیان و حمید اشرف، #شعاعیان به #اشرف می گوید:
"رفیق، الآن که شما قدرت ندارید دهان ها را می بندید، فردا که به قدرت برسید، مغزها را با گلوله خاموش می کنید."
این رویکرد ضد دموکراتیک یا به تعبیر چپها سنترالیسم دقیقا در جهت عکس انقلاب مشروطه قرار داشت و راه را بر خوانش و غلبه اسلام سیاسی #ولایت_فقیه هموار کرد.
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران
✍ #فرهاد
https://t.me/OmidIranAzad/127914
Telegram
اتحاد ملی ایران
🔳 #پاینده_ایران
#مجموعه_اتحاد_ملی_ایران با افتخار منتشر میکند :
✍ #رویای_چپ
🔳نقدی بر اندیشه های چپ مارکسیستی به قلم استاد گرانمایه جناب #فرهاد .
@OmidIranAzad
#مجموعه_اتحاد_ملی_ایران با افتخار منتشر میکند :
✍ #رویای_چپ
🔳نقدی بر اندیشه های چپ مارکسیستی به قلم استاد گرانمایه جناب #فرهاد .
@OmidIranAzad