🍁 زن؛ تابوی طالب
▪️ترس زنان افغانستان از بازگشت دوباره طالبان به قدرت
✍🏻 ترانه بنییعقوب:
رفتوآمد در شهر صرفاً همراه پدر، همسر یا برادر، تعطیلی دوباره دانشگاهها، ناأمنی و پوشیدن اجباری برقع تنها بخش کوچکی از کابوسها و ترسهای زنان افغانستان از بازگشت دوباره طالبان به قدرت است. آنهایی که سالهای قدرت طالبان را به چشم دیدهاند بیش از این به خود میلرزند. این کابوسها حالا همراه همیشگی زنان افغانستان است، زنانی که جز یک زندگی عادی و حضور در جامعه، خواسته و توقع دیگری ندارند. برخی میگویند طالبان هم از مردم افغانستان هستند و طی ۲۰ سال گذشته تغییر کردهاند، اما زنان فعال در افغانستان با این گفتهها موافق نیستند. زنان افغانستان از آغاز چندان نسبت به پروسه صلح در این کشور خوشبین نبودند و امضای توافق صلح میان حکومت و طالبان را تنها موجب قدرت گرفتن دوباره طالبان میدانند.
شیما کریمی، فعال حقوق زنان در افغانستان، میگوید: «زنان سیاهترین روزها را در دوره طالبان در این کشور تجربه کردهاند. زنان در آن دوره حتی اجازه خروج از منزل، اشتغال و تحصیل نداشتند و اگر برای کاری ضروری بیرون از خانه میرفتند مجبور به پوشیدن برقع بودند. اینکه آنها بخواهند وارد عرصه سیاسی و اجتماعی شوند که دیگر امری محال بود. زنان افغانستان از تکرار آن دوره سخت نگراناند.»
مبینه خیراندیش ساعی، مسئول دفتر حمایتکننده رسانههای آزاد افغانستان، میگوید: «من از جمله کسانی هستم که دوره قبلی حاکمیت طالبان در افغانستان را تجربه کردهام. آن زمان دانشجو بودم که آنها آمدند. دانشگاهها بسته شد و سه سال و نیم وقفه بین تحصیلم افتاد. من سه سال نتوانستم درسم را ادامه دهم که یک ضربه بزرگ در زندگیام بود. به غیر از این، من شاهد افزایش خشونتها در بلخ و مزار شریف بودم. آن دوره زنان نمیتوانستند فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشند. من اکنون از حضور دوباره آنها نگرانم،به ویژه برای زنانی که در این ۲۰ سال دستاوردهای زیادی داشتهاند، با آمدن آنها زنان دیگر نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند و این یک ترس دوباره برای زنان افغانستان است.»
راحله احمدی، مسئول یک نهاد حقوقی در شهر مزار شریف افغانستان، که سابقه کار در رسانهها را در طول ۹ سال گذشته دارد، هم نظر مشابهی دارد: «به نظر من اگر طالبان مسلط شود، آزادی زنان هم در عرصه اجتماعی و هم فردی محدود میشود. من نگران زندگی نرمال خودم در افغانستان هستم؛ میدانم به عنوان یک آدم عادی دیگر نمیتوانم در این جامعه زندگی کنم و مرگ زندگیام را تهدید میکند. آنها قبلاً زنها را محدود کردند و گفتند بدون محرم اجازه سفر کردن و بیرون شدن از خانه را ندارند. همهمان میپرسیم میتوانیم مثل امروز زندگی کنیم یا دوباره مجبوریم برقع بپوشیم؟ من امروز در این جامعه کار میکنم و در شهرستانها برای زنان کارگاههای حقوقی برگزار میکنم. با وجود طالبان همه اینها غیرممکن است و امکان سفر به شهرهای دیگر هم وجود ندارد.»
زنان افغانستان این روزها یک کابوس دارند. کابوسی که حالا در بیداری و حتی خواب رهایشان نمیکند؛ بازگشت دوباره طالبان و خانهنشین شدن آنها و از دست رفتن همه تلاشهایشان در این سالها
©️از: روزنامه ایران (۱۴۰۰/۵/۱۸)
#️⃣ #زنان_افغانستان #حقوق_زنان #طالبان
@EveDaughters
▪️ترس زنان افغانستان از بازگشت دوباره طالبان به قدرت
✍🏻 ترانه بنییعقوب:
رفتوآمد در شهر صرفاً همراه پدر، همسر یا برادر، تعطیلی دوباره دانشگاهها، ناأمنی و پوشیدن اجباری برقع تنها بخش کوچکی از کابوسها و ترسهای زنان افغانستان از بازگشت دوباره طالبان به قدرت است. آنهایی که سالهای قدرت طالبان را به چشم دیدهاند بیش از این به خود میلرزند. این کابوسها حالا همراه همیشگی زنان افغانستان است، زنانی که جز یک زندگی عادی و حضور در جامعه، خواسته و توقع دیگری ندارند. برخی میگویند طالبان هم از مردم افغانستان هستند و طی ۲۰ سال گذشته تغییر کردهاند، اما زنان فعال در افغانستان با این گفتهها موافق نیستند. زنان افغانستان از آغاز چندان نسبت به پروسه صلح در این کشور خوشبین نبودند و امضای توافق صلح میان حکومت و طالبان را تنها موجب قدرت گرفتن دوباره طالبان میدانند.
شیما کریمی، فعال حقوق زنان در افغانستان، میگوید: «زنان سیاهترین روزها را در دوره طالبان در این کشور تجربه کردهاند. زنان در آن دوره حتی اجازه خروج از منزل، اشتغال و تحصیل نداشتند و اگر برای کاری ضروری بیرون از خانه میرفتند مجبور به پوشیدن برقع بودند. اینکه آنها بخواهند وارد عرصه سیاسی و اجتماعی شوند که دیگر امری محال بود. زنان افغانستان از تکرار آن دوره سخت نگراناند.»
مبینه خیراندیش ساعی، مسئول دفتر حمایتکننده رسانههای آزاد افغانستان، میگوید: «من از جمله کسانی هستم که دوره قبلی حاکمیت طالبان در افغانستان را تجربه کردهام. آن زمان دانشجو بودم که آنها آمدند. دانشگاهها بسته شد و سه سال و نیم وقفه بین تحصیلم افتاد. من سه سال نتوانستم درسم را ادامه دهم که یک ضربه بزرگ در زندگیام بود. به غیر از این، من شاهد افزایش خشونتها در بلخ و مزار شریف بودم. آن دوره زنان نمیتوانستند فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشند. من اکنون از حضور دوباره آنها نگرانم،به ویژه برای زنانی که در این ۲۰ سال دستاوردهای زیادی داشتهاند، با آمدن آنها زنان دیگر نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند و این یک ترس دوباره برای زنان افغانستان است.»
راحله احمدی، مسئول یک نهاد حقوقی در شهر مزار شریف افغانستان، که سابقه کار در رسانهها را در طول ۹ سال گذشته دارد، هم نظر مشابهی دارد: «به نظر من اگر طالبان مسلط شود، آزادی زنان هم در عرصه اجتماعی و هم فردی محدود میشود. من نگران زندگی نرمال خودم در افغانستان هستم؛ میدانم به عنوان یک آدم عادی دیگر نمیتوانم در این جامعه زندگی کنم و مرگ زندگیام را تهدید میکند. آنها قبلاً زنها را محدود کردند و گفتند بدون محرم اجازه سفر کردن و بیرون شدن از خانه را ندارند. همهمان میپرسیم میتوانیم مثل امروز زندگی کنیم یا دوباره مجبوریم برقع بپوشیم؟ من امروز در این جامعه کار میکنم و در شهرستانها برای زنان کارگاههای حقوقی برگزار میکنم. با وجود طالبان همه اینها غیرممکن است و امکان سفر به شهرهای دیگر هم وجود ندارد.»
زنان افغانستان این روزها یک کابوس دارند. کابوسی که حالا در بیداری و حتی خواب رهایشان نمیکند؛ بازگشت دوباره طالبان و خانهنشین شدن آنها و از دست رفتن همه تلاشهایشان در این سالها
©️از: روزنامه ایران (۱۴۰۰/۵/۱۸)
#️⃣ #زنان_افغانستان #حقوق_زنان #طالبان
@EveDaughters
طالبان: زنها نباید جذاب و خوشبو از خانه بیرون بروند
🔹 یکی از اعضای گروه طالبان در گفتوگویی با تلویزیون طلوع در مورد شرایط #طالبان برای پوشش زنها گفت که کفش پاشنه بلند را خارجیها برای تحریک جوانان ساختهاند و صدای آن توجه جوانان را جلب میکند.
🔹او گفت رنگ لباس زنها نباید جذاب باشد و خوشبو از خانه بیرون نروند./طلوعنیوز
@EveDaughters
🔹 یکی از اعضای گروه طالبان در گفتوگویی با تلویزیون طلوع در مورد شرایط #طالبان برای پوشش زنها گفت که کفش پاشنه بلند را خارجیها برای تحریک جوانان ساختهاند و صدای آن توجه جوانان را جلب میکند.
🔹او گفت رنگ لباس زنها نباید جذاب باشد و خوشبو از خانه بیرون نروند./طلوعنیوز
@EveDaughters
Forwarded from افغانستانیها
🍁 حاکمیت طالبان و سرگردانی دختران برای پیداکردن خوابگاه
✍🏻 لیلا یوسفی:
در گوشهای از اتاق مصروفِ مطالعه است. تمامی اسباب خلاصه میشود به چند تخته لحاف و چند عدد ظرفی که در گوشهای از اتاق با سلیقه خاصی چیده شده است. اتاق رنگورورفتهای است؛ پنجره کوچک با دیدی در داخل حویلی دارد. در اولین نگاه، مرا به یاد خانههای قدیم کابل میاندازد، کابلی که تصویرهایی از آن در آلبوم مادربزرگم است. با وجود خانههای کاهگلی، لبخندشان بیانگر این است که ذهنشان با صدای توپ و تفنگ و انفجار، گره نخورده است، آن کابلی که دختران با دامنهای کوتاه در خیابان بیرون میشدند و ترس از شلاق و اسیدپاشی نداشتند، کابلی که در آن احمد ظاهر عاشقانه میخواند. در گوشهی دیگر اتاق، مجموعهای از کتاب چیده شده که بیشتر به کتابخانه کوچک میماند. اتاق مرضیه میرزایی و دو هماتاقی دیگرش یک کلبه برای این سه نفر است، هم آشپزخانه است، هم مکان مطالعه و هم اتاق خواب. آنها در غرب کابل با صاحبخانه در یک حویلی زندگی میکنند.
مرضیه میرزایی ۲۱ساله دانشجوی سال سوم دانشکده کمپیوترساینس در یکی از دانشگاههای خصوصی کابل است. خانوادهاش در ولایت غزنی زندگی میکند. مدت چهار سال است که برای ادامه درسهایش در خوابگاه و اتاقهای کرایی در کابل زندگی میکند. او میگوید که بعد از به قدرت رسیدن طالبان، کابل برایش به شهر وحشت تبدیل شده است؛ او هیچگاهی کابل را مثل این روزها به این اندازه آشفته ندیده است. بعد از سقوط کابل، خوابگاهی که مرضیه در آن زندگی میکرد بسته شد و او با پادرمیانی یکی از خویشاوندان خود، این اتاق را به کرایه گرفته است. در کابل، برای دختران مجرد که میخواهند مستقلانه زندگی کنند، بدون معرفی و ضمانت اقارب مرد، مالکان خانه با آنها قرارداد نمیبندند. مرضیه و سه هماتاقیاش، ماهانه مبلغ ۲ هزار افغانی برای این اتاق، کرایه پرداخت میکنند.
مرضیه از روز سقوط کابل به تلخی یاد میکند و میگوید: «پیش از آمدن طالبان در خوابگاه آسایش در برچی زندگی میکردم. روز سقوط کابل شبیه به این میماند که زامبیها به شهر آمده باشند. ما همه دختران با عجله و وحشت، وسایل خود را از لیلیه جمع کردیم و راهی ولایت خود شدیم. بعد از اینکه دوباره دانشگاههای خصوصی به فعالیتشان آغاز کردند، به کابل آمدم. برای پیدا کردن مکان مناسب، بسیار زیاد سرگردان شدم. متأسفانه خیلی از لیلیهها بسته شده و چندتایی که باز است دیگر امکانات قبل را ندارند و قیمتهایشان خیلی بالا است.»
خوابگاههای دخترانه در کابل در حالی بسته شده است که دختران مجرد برای پیدا کردن خانه کرایی با محدودیتهای زیادی روبهرو هستند. صاحبان خانه، با دختران مجرد قرارداد کرایه اتاق را نمیبندند. زنان و دختران باید در زمان قرارداد یک مرد از خانوادهشان را بهعنوان طرف قرارداد معرفی کنند. از سویی، همزمان با به قدرت رسیدن طالبان، کرایه و هزینه غذا، آب و برق خوابگاههای خصوصی دخترانه از ۳ هزار و پنجصد به ۴ هزار و پنجصد تا ۵ هزار افزایش یافته است.
خوابگاه خصوصی کاخ بانوان در غرب کابل یکی از خوابگاههایی است که پس از به قدرت رسیدن طالبان و ایجاد محدودیتها از سوی آنها، فعالیتش متوقف شده است. در این خوابگاه، بیش از ۸۰ دختر زندگی میکردند و در کتابخانه آن روزانه دهها دانشآموز و دانشجو برای مطالعه میآمدند.
ذکی سلطانی، بنیانگذار خوابگاه کاخ بانوان، ایجاد محدودیتها از سوی طالبان را دلیل بسته شدن این خوابگاه میداند و میگوید: «این خوابگاه در روزهای نخستی که طالبان آمد بسته شد. بیست روز بعد دوباره به کمک همکاران فعال کردیم. دلیل اصلی بسته شدن خوابگاه، محدودیتهای وضعشده از سوی طالبان بود. به حوزه سیزده مربوط طالبان برای اجازه فعالیت مراجعه کردیم. در اول اجازه فعالیت دادند. اما بعد از چند روز، شش نفر از افراد طالبان در خوابگاه آمدند و گفتند که پسرها حق ندارند در کتابخانه لیلیه بیایند و مطالعه کنند. محافظ مرد هم حق این را ندارد که از خوابگاه محافطت کند. خودم را هم گفتند که فقط در هفته یکبار میتوانم برای نظارت به خوابگاه بیایم و دیگر حق ندارم اینجا باشم. با ایجاد همچون محدودیتهای نمیتوانستیم از پس مصارف خوابگاه برآییم و درست مدیریت کنیم. مجبور شدیم خوابگاه را بسته کنیم.»
با سقوط دولت پیشین، شمار زیادی از شهروندان شغلهایشان را از دست دادهاند و شماری از سرمایهگذاران سرمایههایشان را از افغانستان بیرون کردهاند. سازمان ملل متحد گفته است که احتمالا نظام اقتصادی افغانستان تا چند ماه دیگر فرو بپاشد، زیرا به باور این سازمان، شهروندان توانایی پرداختِ قرضههایشان را ندارند.
📝 متن کامل را در اینجا بخوانید.
© از: رخشانه (۱۴۰۰/۹/۷)
#⃣ #تحصیل #دختران_افغانستان #طالبان
✍🏻 لیلا یوسفی:
در گوشهای از اتاق مصروفِ مطالعه است. تمامی اسباب خلاصه میشود به چند تخته لحاف و چند عدد ظرفی که در گوشهای از اتاق با سلیقه خاصی چیده شده است. اتاق رنگورورفتهای است؛ پنجره کوچک با دیدی در داخل حویلی دارد. در اولین نگاه، مرا به یاد خانههای قدیم کابل میاندازد، کابلی که تصویرهایی از آن در آلبوم مادربزرگم است. با وجود خانههای کاهگلی، لبخندشان بیانگر این است که ذهنشان با صدای توپ و تفنگ و انفجار، گره نخورده است، آن کابلی که دختران با دامنهای کوتاه در خیابان بیرون میشدند و ترس از شلاق و اسیدپاشی نداشتند، کابلی که در آن احمد ظاهر عاشقانه میخواند. در گوشهی دیگر اتاق، مجموعهای از کتاب چیده شده که بیشتر به کتابخانه کوچک میماند. اتاق مرضیه میرزایی و دو هماتاقی دیگرش یک کلبه برای این سه نفر است، هم آشپزخانه است، هم مکان مطالعه و هم اتاق خواب. آنها در غرب کابل با صاحبخانه در یک حویلی زندگی میکنند.
مرضیه میرزایی ۲۱ساله دانشجوی سال سوم دانشکده کمپیوترساینس در یکی از دانشگاههای خصوصی کابل است. خانوادهاش در ولایت غزنی زندگی میکند. مدت چهار سال است که برای ادامه درسهایش در خوابگاه و اتاقهای کرایی در کابل زندگی میکند. او میگوید که بعد از به قدرت رسیدن طالبان، کابل برایش به شهر وحشت تبدیل شده است؛ او هیچگاهی کابل را مثل این روزها به این اندازه آشفته ندیده است. بعد از سقوط کابل، خوابگاهی که مرضیه در آن زندگی میکرد بسته شد و او با پادرمیانی یکی از خویشاوندان خود، این اتاق را به کرایه گرفته است. در کابل، برای دختران مجرد که میخواهند مستقلانه زندگی کنند، بدون معرفی و ضمانت اقارب مرد، مالکان خانه با آنها قرارداد نمیبندند. مرضیه و سه هماتاقیاش، ماهانه مبلغ ۲ هزار افغانی برای این اتاق، کرایه پرداخت میکنند.
مرضیه از روز سقوط کابل به تلخی یاد میکند و میگوید: «پیش از آمدن طالبان در خوابگاه آسایش در برچی زندگی میکردم. روز سقوط کابل شبیه به این میماند که زامبیها به شهر آمده باشند. ما همه دختران با عجله و وحشت، وسایل خود را از لیلیه جمع کردیم و راهی ولایت خود شدیم. بعد از اینکه دوباره دانشگاههای خصوصی به فعالیتشان آغاز کردند، به کابل آمدم. برای پیدا کردن مکان مناسب، بسیار زیاد سرگردان شدم. متأسفانه خیلی از لیلیهها بسته شده و چندتایی که باز است دیگر امکانات قبل را ندارند و قیمتهایشان خیلی بالا است.»
خوابگاههای دخترانه در کابل در حالی بسته شده است که دختران مجرد برای پیدا کردن خانه کرایی با محدودیتهای زیادی روبهرو هستند. صاحبان خانه، با دختران مجرد قرارداد کرایه اتاق را نمیبندند. زنان و دختران باید در زمان قرارداد یک مرد از خانوادهشان را بهعنوان طرف قرارداد معرفی کنند. از سویی، همزمان با به قدرت رسیدن طالبان، کرایه و هزینه غذا، آب و برق خوابگاههای خصوصی دخترانه از ۳ هزار و پنجصد به ۴ هزار و پنجصد تا ۵ هزار افزایش یافته است.
خوابگاه خصوصی کاخ بانوان در غرب کابل یکی از خوابگاههایی است که پس از به قدرت رسیدن طالبان و ایجاد محدودیتها از سوی آنها، فعالیتش متوقف شده است. در این خوابگاه، بیش از ۸۰ دختر زندگی میکردند و در کتابخانه آن روزانه دهها دانشآموز و دانشجو برای مطالعه میآمدند.
ذکی سلطانی، بنیانگذار خوابگاه کاخ بانوان، ایجاد محدودیتها از سوی طالبان را دلیل بسته شدن این خوابگاه میداند و میگوید: «این خوابگاه در روزهای نخستی که طالبان آمد بسته شد. بیست روز بعد دوباره به کمک همکاران فعال کردیم. دلیل اصلی بسته شدن خوابگاه، محدودیتهای وضعشده از سوی طالبان بود. به حوزه سیزده مربوط طالبان برای اجازه فعالیت مراجعه کردیم. در اول اجازه فعالیت دادند. اما بعد از چند روز، شش نفر از افراد طالبان در خوابگاه آمدند و گفتند که پسرها حق ندارند در کتابخانه لیلیه بیایند و مطالعه کنند. محافظ مرد هم حق این را ندارد که از خوابگاه محافطت کند. خودم را هم گفتند که فقط در هفته یکبار میتوانم برای نظارت به خوابگاه بیایم و دیگر حق ندارم اینجا باشم. با ایجاد همچون محدودیتهای نمیتوانستیم از پس مصارف خوابگاه برآییم و درست مدیریت کنیم. مجبور شدیم خوابگاه را بسته کنیم.»
با سقوط دولت پیشین، شمار زیادی از شهروندان شغلهایشان را از دست دادهاند و شماری از سرمایهگذاران سرمایههایشان را از افغانستان بیرون کردهاند. سازمان ملل متحد گفته است که احتمالا نظام اقتصادی افغانستان تا چند ماه دیگر فرو بپاشد، زیرا به باور این سازمان، شهروندان توانایی پرداختِ قرضههایشان را ندارند.
📝 متن کامل را در اینجا بخوانید.
© از: رخشانه (۱۴۰۰/۹/۷)
#⃣ #تحصیل #دختران_افغانستان #طالبان
رسانه رخشانه
حاکمیت طالبان و سرگردانی دختران برای پیدا کردن خوابگاه – رسانه رخشانه
خوابگاههای دخترانه در کابل در حالی بسته شده است که دختران مجرد برای پیدا کردن خانه کرایی با محدودیتهای زیادی روبهرو هستند.
زن دوم، فرمانده محلی #طالبان را کشت
هرات تایمز نوشت:
"یک فرمانده محلی طالبان به نام سیفالله از سوی همسرش دومش توسط «#تبر» به قتل رسیده است.
این رویداد دو شب قبل در ولسوالی موساقلعه رخ داده و زن ۲۰ سالهی وی حدود پنج ماه پیش با سیفالله ازدواج کرده بود.
بربنیاد اطلاعات، پدر این زن او را در بدل دریافت ۹۰۰ هزار افغانی به عقد نکاح این فرمانده محلی طالبان درآورده بود."
🖼 تندیس یاعیل در حال کشتن سیسرا، اثر ژوزف سک، اکسآنپروانس فرانسه
🔺واقعه مربوط به سده دوازدهم پیش از میلاد(تاریخ جای تکرار زیاد دارد)
@EveDaughters
هرات تایمز نوشت:
"یک فرمانده محلی طالبان به نام سیفالله از سوی همسرش دومش توسط «#تبر» به قتل رسیده است.
این رویداد دو شب قبل در ولسوالی موساقلعه رخ داده و زن ۲۰ سالهی وی حدود پنج ماه پیش با سیفالله ازدواج کرده بود.
بربنیاد اطلاعات، پدر این زن او را در بدل دریافت ۹۰۰ هزار افغانی به عقد نکاح این فرمانده محلی طالبان درآورده بود."
🖼 تندیس یاعیل در حال کشتن سیسرا، اثر ژوزف سک، اکسآنپروانس فرانسه
🔺واقعه مربوط به سده دوازدهم پیش از میلاد(تاریخ جای تکرار زیاد دارد)
@EveDaughters