🔹 اردوگاه یا شکنجهگاه مهاجران؛ روایتی دیگر از اردوگاه عسکرآباد
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
گزارش باقر ابراهیمی را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #اردوگاه_عسکرآباد #سنگ_سفید #حقوق_بشر #خشونت_علیه_مهاجران
@Farsi_Iranwire
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
گزارش باقر ابراهیمی را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #اردوگاه_عسکرآباد #سنگ_سفید #حقوق_بشر #خشونت_علیه_مهاجران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
اردوگاه یا شکنجهگاه مهاجران؛ روایتی دیگر از اردوگاه عسکرآباد
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از…
Forwarded from Iranwire
🔹 اردوگاه یا شکنجهگاه مهاجران؛ روایتی دیگر از اردوگاه عسکرآباد
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
گزارش باقر ابراهیمی را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #اردوگاه_عسکرآباد #سنگ_سفید #حقوق_بشر #خشونت_علیه_مهاجران
@Farsi_Iranwire
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
گزارش باقر ابراهیمی را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #اردوگاه_عسکرآباد #سنگ_سفید #حقوق_بشر #خشونت_علیه_مهاجران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
اردوگاه یا شکنجهگاه مهاجران؛ روایتی دیگر از اردوگاه عسکرآباد
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از…