🔹 حق انتخاب برای مهاجر افغانستانی: دیپورت یا عضویت در لشکر فاطمیون؟
پنج سال پیش برای تامین معیشت، از فقر و ناامنی افغانستانی به ایران پا نهاد، اما به محض ورود به ایران بازداشت شد و به او گفتند که مختار است بین رد مرز شدن [بازگردانده شدن] و پیوستن به «لشکر فاطمیون» یکی را انتخاب کند. برای او بازگشتن به افغانستان امکانناپذیر بود، پس تصمیم گرفت به جنگ برود و در جبهه ایران بجنگد. اگرچه او حالا در افغانستان زندگی متفاوتی را تجربه میکند، اما خاطرات جنگ، انتخابی که ناچار به پذیرفتن بود، همچنان همراهیاش میکند.
لشکر فاطمیون شاخه شبهنظامیان مهاجر، خصوصا افغانستانیها، است که وابسته به نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران، در سوریه برای منافع جمهوری اسلامی و «بشار اسد»، رئيسجمهور سوریه، جنگیدند و هزاران کشته دادند.
«ذاکر حسین» فقط ۲۴ سال دارد، اما تجربهاش از ورود غیرقانونی، بازداشت و جنگ، خاطرات متفاوتی از ایران برایش به جا گذاشته است؛ تشنگی و مرگ، خلاصهای از تجربه اوست.
«پلیس پس از بازداشت، من و چهار نفر دیگر را به یک اتاق برد و پرسید که چرا به ایران آمدهام. گفتم به خاطر کار آمدم چون در کشور ما کار نیست و هر چه هست؛ بدبختی است و فقر. سوالهای مذهبی پرسید. گفتم شیعه هستم و جواب سوالهایش را دادم. گفت ورود غیرقانونی جرم است و یا باید به کشورم بازگردانده شوم و دیگر به ایران قدم نگذارم، یا برای دفاع از حرم حضرت زینب [خواهر امام سوم شیعیان] عضو لشکر فاطمیون شوم.»
ادامه گزارش حقیقت دوستدار را اینجا بخوانید👇
#افغانستان #مهاجران_افغانستانی #لشکر_فاطمیون #دیپورت_پناهندگان #اطلاع_رسانی
@Farsi_Iranwire
پنج سال پیش برای تامین معیشت، از فقر و ناامنی افغانستانی به ایران پا نهاد، اما به محض ورود به ایران بازداشت شد و به او گفتند که مختار است بین رد مرز شدن [بازگردانده شدن] و پیوستن به «لشکر فاطمیون» یکی را انتخاب کند. برای او بازگشتن به افغانستان امکانناپذیر بود، پس تصمیم گرفت به جنگ برود و در جبهه ایران بجنگد. اگرچه او حالا در افغانستان زندگی متفاوتی را تجربه میکند، اما خاطرات جنگ، انتخابی که ناچار به پذیرفتن بود، همچنان همراهیاش میکند.
لشکر فاطمیون شاخه شبهنظامیان مهاجر، خصوصا افغانستانیها، است که وابسته به نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران، در سوریه برای منافع جمهوری اسلامی و «بشار اسد»، رئيسجمهور سوریه، جنگیدند و هزاران کشته دادند.
«ذاکر حسین» فقط ۲۴ سال دارد، اما تجربهاش از ورود غیرقانونی، بازداشت و جنگ، خاطرات متفاوتی از ایران برایش به جا گذاشته است؛ تشنگی و مرگ، خلاصهای از تجربه اوست.
«پلیس پس از بازداشت، من و چهار نفر دیگر را به یک اتاق برد و پرسید که چرا به ایران آمدهام. گفتم به خاطر کار آمدم چون در کشور ما کار نیست و هر چه هست؛ بدبختی است و فقر. سوالهای مذهبی پرسید. گفتم شیعه هستم و جواب سوالهایش را دادم. گفت ورود غیرقانونی جرم است و یا باید به کشورم بازگردانده شوم و دیگر به ایران قدم نگذارم، یا برای دفاع از حرم حضرت زینب [خواهر امام سوم شیعیان] عضو لشکر فاطمیون شوم.»
ادامه گزارش حقیقت دوستدار را اینجا بخوانید👇
#افغانستان #مهاجران_افغانستانی #لشکر_فاطمیون #دیپورت_پناهندگان #اطلاع_رسانی
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
حق انتخاب برای مهاجر افغانستانی: دیپورت یا عضویت در لشکر فاطمیون؟
پنج سال پیش برای تامین معیشت، از فقر و ناامنی افغانستانی به ایران پا نهاد، اما به محض ورود به ایران بازداشت شد و به او گفتند که مختار است بین رد مرز شدن [بازگردانده شدن] و پیوستن به «لشکر فاطمیون» یکی را انتخاب کند. برای او بازگشتن به افغانستان امکانناپذیر…
Forwarded from Iranwire
🔹 حق انتخاب برای مهاجر افغانستانی: دیپورت یا عضویت در لشکر فاطمیون؟
پنج سال پیش برای تامین معیشت، از فقر و ناامنی افغانستانی به ایران پا نهاد، اما به محض ورود به ایران بازداشت شد و به او گفتند که مختار است بین رد مرز شدن [بازگردانده شدن] و پیوستن به «لشکر فاطمیون» یکی را انتخاب کند. برای او بازگشتن به افغانستان امکانناپذیر بود، پس تصمیم گرفت به جنگ برود و در جبهه ایران بجنگد. اگرچه او حالا در افغانستان زندگی متفاوتی را تجربه میکند، اما خاطرات جنگ، انتخابی که ناچار به پذیرفتن بود، همچنان همراهیاش میکند.
لشکر فاطمیون شاخه شبهنظامیان مهاجر، خصوصا افغانستانیها، است که وابسته به نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران، در سوریه برای منافع جمهوری اسلامی و «بشار اسد»، رئيسجمهور سوریه، جنگیدند و هزاران کشته دادند.
«ذاکر حسین» فقط ۲۴ سال دارد، اما تجربهاش از ورود غیرقانونی، بازداشت و جنگ، خاطرات متفاوتی از ایران برایش به جا گذاشته است؛ تشنگی و مرگ، خلاصهای از تجربه اوست.
«پلیس پس از بازداشت، من و چهار نفر دیگر را به یک اتاق برد و پرسید که چرا به ایران آمدهام. گفتم به خاطر کار آمدم چون در کشور ما کار نیست و هر چه هست؛ بدبختی است و فقر. سوالهای مذهبی پرسید. گفتم شیعه هستم و جواب سوالهایش را دادم. گفت ورود غیرقانونی جرم است و یا باید به کشورم بازگردانده شوم و دیگر به ایران قدم نگذارم، یا برای دفاع از حرم حضرت زینب [خواهر امام سوم شیعیان] عضو لشکر فاطمیون شوم.»
ادامه گزارش حقیقت دوستدار را اینجا بخوانید👇
#افغانستان #مهاجران_افغانستانی #لشکر_فاطمیون #دیپورت_پناهندگان #اطلاع_رسانی
@Farsi_Iranwire
پنج سال پیش برای تامین معیشت، از فقر و ناامنی افغانستانی به ایران پا نهاد، اما به محض ورود به ایران بازداشت شد و به او گفتند که مختار است بین رد مرز شدن [بازگردانده شدن] و پیوستن به «لشکر فاطمیون» یکی را انتخاب کند. برای او بازگشتن به افغانستان امکانناپذیر بود، پس تصمیم گرفت به جنگ برود و در جبهه ایران بجنگد. اگرچه او حالا در افغانستان زندگی متفاوتی را تجربه میکند، اما خاطرات جنگ، انتخابی که ناچار به پذیرفتن بود، همچنان همراهیاش میکند.
لشکر فاطمیون شاخه شبهنظامیان مهاجر، خصوصا افغانستانیها، است که وابسته به نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران، در سوریه برای منافع جمهوری اسلامی و «بشار اسد»، رئيسجمهور سوریه، جنگیدند و هزاران کشته دادند.
«ذاکر حسین» فقط ۲۴ سال دارد، اما تجربهاش از ورود غیرقانونی، بازداشت و جنگ، خاطرات متفاوتی از ایران برایش به جا گذاشته است؛ تشنگی و مرگ، خلاصهای از تجربه اوست.
«پلیس پس از بازداشت، من و چهار نفر دیگر را به یک اتاق برد و پرسید که چرا به ایران آمدهام. گفتم به خاطر کار آمدم چون در کشور ما کار نیست و هر چه هست؛ بدبختی است و فقر. سوالهای مذهبی پرسید. گفتم شیعه هستم و جواب سوالهایش را دادم. گفت ورود غیرقانونی جرم است و یا باید به کشورم بازگردانده شوم و دیگر به ایران قدم نگذارم، یا برای دفاع از حرم حضرت زینب [خواهر امام سوم شیعیان] عضو لشکر فاطمیون شوم.»
ادامه گزارش حقیقت دوستدار را اینجا بخوانید👇
#افغانستان #مهاجران_افغانستانی #لشکر_فاطمیون #دیپورت_پناهندگان #اطلاع_رسانی
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
حق انتخاب برای مهاجر افغانستانی: دیپورت یا عضویت در لشکر فاطمیون؟
پنج سال پیش برای تامین معیشت، از فقر و ناامنی افغانستانی به ایران پا نهاد، اما به محض ورود به ایران بازداشت شد و به او گفتند که مختار است بین رد مرز شدن [بازگردانده شدن] و پیوستن به «لشکر فاطمیون» یکی را انتخاب کند. برای او بازگشتن به افغانستان امکانناپذیر…
🔹 اردوگاه یا شکنجهگاه مهاجران؛ روایتی دیگر از اردوگاه عسکرآباد
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
گزارش باقر ابراهیمی را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #اردوگاه_عسکرآباد #سنگ_سفید #حقوق_بشر #خشونت_علیه_مهاجران
@Farsi_Iranwire
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
گزارش باقر ابراهیمی را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #اردوگاه_عسکرآباد #سنگ_سفید #حقوق_بشر #خشونت_علیه_مهاجران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
اردوگاه یا شکنجهگاه مهاجران؛ روایتی دیگر از اردوگاه عسکرآباد
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از…
Forwarded from Iranwire
🔹 اردوگاه یا شکنجهگاه مهاجران؛ روایتی دیگر از اردوگاه عسکرآباد
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
گزارش باقر ابراهیمی را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #اردوگاه_عسکرآباد #سنگ_سفید #حقوق_بشر #خشونت_علیه_مهاجران
@Farsi_Iranwire
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از آنچه بر آنها گذشته است.
گذر زمان گاهی نمیتواند مرهم باشد، بلکه خاطرات را کمرنگ میکند و آسیبدیده تمایلی به باز کردن صندوقچههای دردناک ذهنش ندارد.
«حسن حسینی» اما بعد از بیش از پنج سال، آنچه را که در سفر قاچاقی و «سنگ سفید» تجربه کرده است، برای «ایرانوایر» روایت کرد. او در پایان روایتهایش به دردناکترین بخش خاطراتش برگشت و گفت: «خلاصه فکر کنید ما گوسفند بودیم؛ با این تفاوت که به گوسفندان آب و علف میدهند تا نمیرد، اما به ما آب و غذا هم نمیدادند. اینطور داستانها هر روز در ایران اتفاق میافتد. بدتر از همه این که اجازه خارج شدن از اردوگاه را هم نمیدهند.»
***
سال ۱۳۹۴ بود که حسن حسینی، شهروند افغانستانی، تصمیم گرفت برای رهایی از فقر و ناامنی در کشورش راهی کشورهای اروپایی شود. در همان قدم اول اما پس از آن که مرز ایران را رد کرد، به دست نیروهای پلیس مرزی بازداشت شد و سرنوشتش طور دیگری رقم خورد: بازداشت، حبس در اردوگاه، گرسنگی و بیخوابی و در نهایت هم بازگردانده شدن به افغانستان.
گزارش باقر ابراهیمی را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #اردوگاه_عسکرآباد #سنگ_سفید #حقوق_بشر #خشونت_علیه_مهاجران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
اردوگاه یا شکنجهگاه مهاجران؛ روایتی دیگر از اردوگاه عسکرآباد
روایتهای معدودی وجود دارد از مهاجرانی که در اردوگاههای مهاجران، از جمله «عسکرآباد»، نگهداری شدهاند؛ اما همان هم حکایت از اعمال خشونت، آزار و شکنجه مهاجران بوده است. کمبود این روایتها گاه برمیگردد به عدم تمایل بازگشت به خاطرات تلخ آن روزگار و خلاصی از…
🔹 روایت یک سفر قاچاقی مرگبار؛ از افغانستان تا تهران
ولایت [استان] مرزی «نیمروز» در افغانستان به پاتوق قاچاقبرهای انسان معروف است. صدها قاچاقبر انسان روزانه جوانان و کودکان زیادی را غیرقانونی به سوی ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی می فرستند؛ کودکان و نوجوانانی که با وعدههای توخالی قاچاقبرهای انسان فریب میخورند و قدم به راهی میگذارند که گاهی به قیمت جانشان تمام میشود.
در پایان سال ۱۳۹۸ تعدادی از کودکان و نوجوانان افغانستانی با یک گروه ۲۸ نفری توسط قاچاقبر به ایران فرستاده میشوند؛ سفری که همانند گذر از هفت خوان رستم میماند. پول این سفر غیرقانونی برای هر نفر از نیمروز تا تهران دومیلیون تومان بود، اما سفری را پشت سر میگذارند که با میلیاردها تومان هم نمیتوان آسیبهای آن را جبران کرد؛ از شلیک ماموران ایرانی گرفته تا گروگان گرفته شدن در مشهد.
قاچاقبرها در نیمروز ۲۸ مسافر را در یک تویوتا جای دادند و به سمت مرز پاکستان حرکت کردند. آنها باید «رود هلمند» را پشت سر میگذاشتند. مسافران و وسایلشان با قایق به آن سوی رود [دریاچه] منتقل میشوند؛ قایقی که هر لحظه ممکن بود به دلیل مسافران زیاد و وزن ماشین در دریاچه غرق شود.
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #افعانستان #پناهجویان
@Farsi_Iranwire
ولایت [استان] مرزی «نیمروز» در افغانستان به پاتوق قاچاقبرهای انسان معروف است. صدها قاچاقبر انسان روزانه جوانان و کودکان زیادی را غیرقانونی به سوی ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی می فرستند؛ کودکان و نوجوانانی که با وعدههای توخالی قاچاقبرهای انسان فریب میخورند و قدم به راهی میگذارند که گاهی به قیمت جانشان تمام میشود.
در پایان سال ۱۳۹۸ تعدادی از کودکان و نوجوانان افغانستانی با یک گروه ۲۸ نفری توسط قاچاقبر به ایران فرستاده میشوند؛ سفری که همانند گذر از هفت خوان رستم میماند. پول این سفر غیرقانونی برای هر نفر از نیمروز تا تهران دومیلیون تومان بود، اما سفری را پشت سر میگذارند که با میلیاردها تومان هم نمیتوان آسیبهای آن را جبران کرد؛ از شلیک ماموران ایرانی گرفته تا گروگان گرفته شدن در مشهد.
قاچاقبرها در نیمروز ۲۸ مسافر را در یک تویوتا جای دادند و به سمت مرز پاکستان حرکت کردند. آنها باید «رود هلمند» را پشت سر میگذاشتند. مسافران و وسایلشان با قایق به آن سوی رود [دریاچه] منتقل میشوند؛ قایقی که هر لحظه ممکن بود به دلیل مسافران زیاد و وزن ماشین در دریاچه غرق شود.
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #افعانستان #پناهجویان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
روایت یک سفر قاچاقی مرگبار؛ از افغانستان تا تهران
ولایت [استان] مرزی «نیمروز» در افغانستان به پاتوق قاچاقبرهای انسان معروف است. صدها قاچاقبر انسان روزانه جوانان و کودکان زیادی را غیرقانونی به سوی ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی می فرستند؛ کودکان و نوجوانانی که با وعدههای توخالی قاچاقبرهای انسان فریب میخورند…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روایت یک سفر قاچاقی مرگبار؛ از افغانستان تا تهران
ولایت مرزی «نیمروز» در افغانستان به پاتوق قاچاقبرهای انسان معروف است. صدها قاچاقبر انسان روزانه جوانان و کودکان زیادی را غیرقانونی به سوی ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی می فرستند؛ کودکان و نوجوانانی که با وعدههای توخالی قاچاقبرهای انسان فریب میخورند و قدم به راهی میگذارند که گاهی به قیمت جانشان تمام میشود.
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #افعانستان #پناهجویان
@Farsi_Iranwire
ولایت مرزی «نیمروز» در افغانستان به پاتوق قاچاقبرهای انسان معروف است. صدها قاچاقبر انسان روزانه جوانان و کودکان زیادی را غیرقانونی به سوی ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی می فرستند؛ کودکان و نوجوانانی که با وعدههای توخالی قاچاقبرهای انسان فریب میخورند و قدم به راهی میگذارند که گاهی به قیمت جانشان تمام میشود.
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #افعانستان #پناهجویان
@Farsi_Iranwire
Forwarded from Iranwire
🔹 روایت یک سفر قاچاقی مرگبار؛ از افغانستان تا تهران
ولایت [استان] مرزی «نیمروز» در افغانستان به پاتوق قاچاقبرهای انسان معروف است. صدها قاچاقبر انسان روزانه جوانان و کودکان زیادی را غیرقانونی به سوی ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی می فرستند؛ کودکان و نوجوانانی که با وعدههای توخالی قاچاقبرهای انسان فریب میخورند و قدم به راهی میگذارند که گاهی به قیمت جانشان تمام میشود.
در پایان سال ۱۳۹۸ تعدادی از کودکان و نوجوانان افغانستانی با یک گروه ۲۸ نفری توسط قاچاقبر به ایران فرستاده میشوند؛ سفری که همانند گذر از هفت خوان رستم میماند. پول این سفر غیرقانونی برای هر نفر از نیمروز تا تهران دومیلیون تومان بود، اما سفری را پشت سر میگذارند که با میلیاردها تومان هم نمیتوان آسیبهای آن را جبران کرد؛ از شلیک ماموران ایرانی گرفته تا گروگان گرفته شدن در مشهد.
قاچاقبرها در نیمروز ۲۸ مسافر را در یک تویوتا جای دادند و به سمت مرز پاکستان حرکت کردند. آنها باید «رود هلمند» را پشت سر میگذاشتند. مسافران و وسایلشان با قایق به آن سوی رود [دریاچه] منتقل میشوند؛ قایقی که هر لحظه ممکن بود به دلیل مسافران زیاد و وزن ماشین در دریاچه غرق شود.
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #افعانستان #پناهجویان
@Farsi_Iranwire
ولایت [استان] مرزی «نیمروز» در افغانستان به پاتوق قاچاقبرهای انسان معروف است. صدها قاچاقبر انسان روزانه جوانان و کودکان زیادی را غیرقانونی به سوی ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی می فرستند؛ کودکان و نوجوانانی که با وعدههای توخالی قاچاقبرهای انسان فریب میخورند و قدم به راهی میگذارند که گاهی به قیمت جانشان تمام میشود.
در پایان سال ۱۳۹۸ تعدادی از کودکان و نوجوانان افغانستانی با یک گروه ۲۸ نفری توسط قاچاقبر به ایران فرستاده میشوند؛ سفری که همانند گذر از هفت خوان رستم میماند. پول این سفر غیرقانونی برای هر نفر از نیمروز تا تهران دومیلیون تومان بود، اما سفری را پشت سر میگذارند که با میلیاردها تومان هم نمیتوان آسیبهای آن را جبران کرد؛ از شلیک ماموران ایرانی گرفته تا گروگان گرفته شدن در مشهد.
قاچاقبرها در نیمروز ۲۸ مسافر را در یک تویوتا جای دادند و به سمت مرز پاکستان حرکت کردند. آنها باید «رود هلمند» را پشت سر میگذاشتند. مسافران و وسایلشان با قایق به آن سوی رود [دریاچه] منتقل میشوند؛ قایقی که هر لحظه ممکن بود به دلیل مسافران زیاد و وزن ماشین در دریاچه غرق شود.
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #افعانستان #پناهجویان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
روایت یک سفر قاچاقی مرگبار؛ از افغانستان تا تهران
ولایت [استان] مرزی «نیمروز» در افغانستان به پاتوق قاچاقبرهای انسان معروف است. صدها قاچاقبر انسان روزانه جوانان و کودکان زیادی را غیرقانونی به سوی ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی می فرستند؛ کودکان و نوجوانانی که با وعدههای توخالی قاچاقبرهای انسان فریب میخورند…
🔹 کودکمهاجر افغانستانی که از آتشسوزی خودرو قاچاقبرها نجات یافت
خرداد سال جاری بود که آتشسوزی خودروی حامل مهاجران افغانستانی در استان یزد موجی از اعتراض به تبعیض علیه آنها در ایران ایجاد کرد. و همچنین بحث اعمال خشونت بر آنها را به رسانهها کشید. ماموران نیروی انتظامی اعلام «ایست» کرده بودند اما خودرو به راه خود ادامه داده بود تا آتش گرفت و دستکم سه نفر از مهاجران جان باختند و تعدادی دیگر سوختند. در آن زمان، هشتگ «#کمی_آب_بیار_که_سوختم» در شبکههای اجتماعی، مجموعهای شد از روایتهای مختلف مهاجران افغانستانی به ایران و انگار که دادخواهی بود از بیدادهایی که گاه به قیمت جان آدمها تمام میشوند.
اگرچه این واقعه به خبر تبدیل شد اما اولین و آخرین حادثه مرگبار اینچنینی علیه مهاجران افغانستانی نبود. در این گزارش، حکایت «حبیبالله محسنی» است که وقتی کودک بود، با پدرش راهی ایران شد و از حادثهای مشابه جان سالم به در برد.
سال ۱۳۹۶ بود که حبیبالله با پدرش قاچاقی راهی ایران شد. در آن زمان هنوز نوجوان بود و به هزار امید برای آیندهای بهتر، قدم به ایران گذاشت. قاچاقبر مسافرانی را که بیش از ۳۰ نفر بودند، در دو خودرو جای داد و جان آنها را به رانندهها سپرد. موانع جادهای نیروی انتظامی اما جان برخی را گرفتند و تعدادی دیگر را با روانی سوخته، راهی سرنوشتی دیگر کردند.
حبیبالله در روایت خود برای «ایرانوایر» چند بار تکرار کرد که در تمام مسیر قاچاق و لمس مرگ از نزدیک، بارها آرزو کرده بود که کاش وصیتنامهاش را پیش از ترک افغانستان نوشته بود.
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#قاچاق_انسان #کودکمهاجر #مهاجران_افغانستانی #حقوق_مهاجران #یزد
@Farsi_Iranwire
خرداد سال جاری بود که آتشسوزی خودروی حامل مهاجران افغانستانی در استان یزد موجی از اعتراض به تبعیض علیه آنها در ایران ایجاد کرد. و همچنین بحث اعمال خشونت بر آنها را به رسانهها کشید. ماموران نیروی انتظامی اعلام «ایست» کرده بودند اما خودرو به راه خود ادامه داده بود تا آتش گرفت و دستکم سه نفر از مهاجران جان باختند و تعدادی دیگر سوختند. در آن زمان، هشتگ «#کمی_آب_بیار_که_سوختم» در شبکههای اجتماعی، مجموعهای شد از روایتهای مختلف مهاجران افغانستانی به ایران و انگار که دادخواهی بود از بیدادهایی که گاه به قیمت جان آدمها تمام میشوند.
اگرچه این واقعه به خبر تبدیل شد اما اولین و آخرین حادثه مرگبار اینچنینی علیه مهاجران افغانستانی نبود. در این گزارش، حکایت «حبیبالله محسنی» است که وقتی کودک بود، با پدرش راهی ایران شد و از حادثهای مشابه جان سالم به در برد.
سال ۱۳۹۶ بود که حبیبالله با پدرش قاچاقی راهی ایران شد. در آن زمان هنوز نوجوان بود و به هزار امید برای آیندهای بهتر، قدم به ایران گذاشت. قاچاقبر مسافرانی را که بیش از ۳۰ نفر بودند، در دو خودرو جای داد و جان آنها را به رانندهها سپرد. موانع جادهای نیروی انتظامی اما جان برخی را گرفتند و تعدادی دیگر را با روانی سوخته، راهی سرنوشتی دیگر کردند.
حبیبالله در روایت خود برای «ایرانوایر» چند بار تکرار کرد که در تمام مسیر قاچاق و لمس مرگ از نزدیک، بارها آرزو کرده بود که کاش وصیتنامهاش را پیش از ترک افغانستان نوشته بود.
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#قاچاق_انسان #کودکمهاجر #مهاجران_افغانستانی #حقوق_مهاجران #یزد
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
کودکمهاجر افغانستانی که از آتشسوزی خودرو قاچاقبرها نجات یافت
خرداد سال جاری بود که آتشسوزی خودروی حامل مهاجران افغانستانی در استان یزد موجی از اعتراض به تبعیض علیه آنها در ایران ایجاد کرد. و همچنین بحث اعمال خشونت بر آنها را به رسانهها کشید. ماموران نیروی انتظامی اعلام «ایست» کرده بودند اما خودرو به راه خود ادامه…
🔹 کتک، فحش، تحقیر و توهین؛ همه آنچه در اردوگاه مهاجران ایران میگذرد
اردوگاه برایش «جهنم» است. اولین بار آن را در زمستان ۱۳۷۷ در ایران تجربه کرد. همانزمان که همراه با ۲۳۰ مهاجر افغانستانی دیگر، پس از ورود به ایران به پاسگاه «زاهدان» منتقل شدند. آنها را شش ساعت زیر باران نگه داشتند تا دیگر رویاهایشان را در ایران جستوجو نکنند. هرچند که باز هم تلاش کرد و دو بار دیگر به افغانستان برگردانده شد.
خودش را با نام مستعار «غلامرضا» معرفی میکند. ۲۲ سال قبل بود که برای نخستین بار قاچاقی وارد ایران شد. از مرز «روباتک» شهر «نیمروز» افغانستان خود را به «زاهدان» رساند و همانجا دستگیر شد. ساعت حدود هشت شب بود که او را به همراه ۲۳۰ مهاجر افغانستانی دیگر در پاسگاه این شهر بازداشت نگه داشتند. شب سردی بود و باران میبارید؛ اما ماموران، تمامی این مهاجران را زیر باران و در سرما نگه داشتند. ساعت دو بامداد شده بود که این جمعیت را با چشمبند به یکی از پادگانهای نظامی منتقل کردند و در یک سوله بزرگ انداختند.
بنا به روایتهای غلامرضا در پادگان نظامی به آنها آب و غذایی ندادند و تا صبح تشنگی و گرسنگی را طاقت آوردند تا صبح به اردوگاهی در زاهدان منتقل شوند: «سه سالن مثل پارکینگ ماشینهای بزرگ بود. آب فاضلابها بالا آمده بود. جا نداشتیم. شبها کنار هم مینشستیم. نمیتوانستیم دراز بکشیم. هنوز وقتی به یاد میآورم، وحشتش به جانم میافتد.»
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#شهروندخبرنگار #قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #پناهجویان
@Farsi_Iranwire
اردوگاه برایش «جهنم» است. اولین بار آن را در زمستان ۱۳۷۷ در ایران تجربه کرد. همانزمان که همراه با ۲۳۰ مهاجر افغانستانی دیگر، پس از ورود به ایران به پاسگاه «زاهدان» منتقل شدند. آنها را شش ساعت زیر باران نگه داشتند تا دیگر رویاهایشان را در ایران جستوجو نکنند. هرچند که باز هم تلاش کرد و دو بار دیگر به افغانستان برگردانده شد.
خودش را با نام مستعار «غلامرضا» معرفی میکند. ۲۲ سال قبل بود که برای نخستین بار قاچاقی وارد ایران شد. از مرز «روباتک» شهر «نیمروز» افغانستان خود را به «زاهدان» رساند و همانجا دستگیر شد. ساعت حدود هشت شب بود که او را به همراه ۲۳۰ مهاجر افغانستانی دیگر در پاسگاه این شهر بازداشت نگه داشتند. شب سردی بود و باران میبارید؛ اما ماموران، تمامی این مهاجران را زیر باران و در سرما نگه داشتند. ساعت دو بامداد شده بود که این جمعیت را با چشمبند به یکی از پادگانهای نظامی منتقل کردند و در یک سوله بزرگ انداختند.
بنا به روایتهای غلامرضا در پادگان نظامی به آنها آب و غذایی ندادند و تا صبح تشنگی و گرسنگی را طاقت آوردند تا صبح به اردوگاهی در زاهدان منتقل شوند: «سه سالن مثل پارکینگ ماشینهای بزرگ بود. آب فاضلابها بالا آمده بود. جا نداشتیم. شبها کنار هم مینشستیم. نمیتوانستیم دراز بکشیم. هنوز وقتی به یاد میآورم، وحشتش به جانم میافتد.»
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را اینجا بخوانید👇
#شهروندخبرنگار #قاچاق_انسان #مهاجران_افغانستانی #پناهجویان
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
کتک، فحش، تحقیر و توهین؛ همه آنچه در اردوگاه مهاجران ایران میگذرد
زخمهایی که بر تن و روح مهاجران و پناهجویان در مسیر مهاجرت غیرقانونی وارد میشود، گاه سالها بر وجودشان سنگینی میکند. آنها خطرات سفر غیرقانونی را به جان میخرند تا از زندگی بهتر و امنی برخوردار شوند. اما برای بسیاری از آنها، آنچه در مسیر یا پس از رسیدن…
🔹 قاچاق کودکان؛ از چپ کردن ماشین حمل مهاجران تا گروگان گرفته شدن
اگر ویدیوها از شلیک نیروهای انتظامی ایران به خودروی حامل مهاجران افغانستانی در شبکههای اجتماعی پخش نمیشدند، شاید باورش برای بسیاری سخت بود که شهروندان افغانستان با چه شرایط سختی خود را به ایران میرسانند. شاید هم کسی باور نمیکرد که نیروهای پلیس ایران جمهوری اسلامی به خودرویی که انسان در آن جابهجا میشود، شلیک کنند و همزبانانشان در آتش بسوزند. اما این واقعه، یک اتفاق استثنایی نبود؛ خاطرات مهاجران افغانستانی مملو از تصادف، هدف گلوله قرار گرفتن، گروگانگیری و خشونتهایی است که متحمل میشوند.
«بصیر» هم ۱۵ ساله بود که راهی ایران شد. تحصیل را رها کرد و برای کمک به تامین معیشت خانوادهاش، به ایران رفت. اما در حالی که در خودرو جاساز شده بود، ماشینشان چپ کرد، سر و دست و پای همسفرانش شکست و گروگان گرفته شد. ولی در نهایت ماهها در ایران کارگری کرد.
ماجرای سفر بصیر را در گزارش باقر ابراهیمی بخوانید.
#شهروندخبرنگار #قاچاق_انسان #قاچاق_کودکان_افغانستان #پناهجویان_افغان #مهاجران_افغانستانی
@Farsi_Iranwire
اگر ویدیوها از شلیک نیروهای انتظامی ایران به خودروی حامل مهاجران افغانستانی در شبکههای اجتماعی پخش نمیشدند، شاید باورش برای بسیاری سخت بود که شهروندان افغانستان با چه شرایط سختی خود را به ایران میرسانند. شاید هم کسی باور نمیکرد که نیروهای پلیس ایران جمهوری اسلامی به خودرویی که انسان در آن جابهجا میشود، شلیک کنند و همزبانانشان در آتش بسوزند. اما این واقعه، یک اتفاق استثنایی نبود؛ خاطرات مهاجران افغانستانی مملو از تصادف، هدف گلوله قرار گرفتن، گروگانگیری و خشونتهایی است که متحمل میشوند.
«بصیر» هم ۱۵ ساله بود که راهی ایران شد. تحصیل را رها کرد و برای کمک به تامین معیشت خانوادهاش، به ایران رفت. اما در حالی که در خودرو جاساز شده بود، ماشینشان چپ کرد، سر و دست و پای همسفرانش شکست و گروگان گرفته شد. ولی در نهایت ماهها در ایران کارگری کرد.
ماجرای سفر بصیر را در گزارش باقر ابراهیمی بخوانید.
#شهروندخبرنگار #قاچاق_انسان #قاچاق_کودکان_افغانستان #پناهجویان_افغان #مهاجران_افغانستانی
@Farsi_Iranwire
t.me
قاچاق کودکان؛ از چپ کردن ماشین حمل مهاجران تا گروگان گرفته شدن
اگر ویدیوها از شلیک نیروهای انتظامی ایران به خودروی حامل مهاجران افغانستانی در شبکههای اجتماعی پخش نمیشدند، شاید باورش برای بسیاری سخت ...
🔹 عضو سابق لشکر فاطمیون: یا باید به افغانستان برمیگشتم یا میجنگیدم
هزاران نفر از شهروندان افغانستانی از کشور خودشان یا همانزمان که در ایران سکونت داشتند، در پی وعدههای جمهوری اسلامی یا بر اساس باورهای مذهبی خود به «لشکر فاطمیون» پیوستند؛ شاخه نظامی نیروی «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که متشکل از مهاجران و شهروندان افغانستانی بود. هیچگاه مشخص نشد آمار این جنگجویان که در خدمت جمهوری اسلامی برای مقابله با نیروهای مخالف دولت سوریه و علیه «داعش» جنگیدند، چند نفر بود؛ همانطور که هیچوقت معلوم نشد چند تن از آنها در آن جنگ کشته شدند.
دی ماه سال گذشته، «بلقیس روشن»، نماینده مجلس افغانستان اعلام کرد دستکم پنج هزار افغانستانی زیر پرچم فاطمیون در سوریه کشته شدهاند. از سوی دیگر، «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با تلویزیون «طلوع» تاکید کرد که نیروهای افغانستانی داوطلبانه به لشکر جمهوری اسلامی پیوستهاند.
در این گزارش، یکی از اعضای سابق لشکر فاطمیون از چگونگی پیوستنش به این شاخه نظامی نیروی قدس سپاه و همچنین آنچه در جنگ سوریه بر او و همرزمانش گذشته، روایت کرده است؛ اظهاراتی که بیانگر ادعای دروغین وزیر امور خارجه ایران هستند.
خودش را «علیرضا» معرفی میکند. ۲۷ سال دارد و چهار دوره مختلف زیر پرچم فاطمیون در جهت منافع جمهوری اسلامی در سوریه جنگیده است. او در منطقه «برچی»، از جمله مناطق «هزاره»نشین [شیعیان افغانستان] در شهر «کابل» زندگی میکرد. اما فقر و بیکاری باعث شده بود که برای کمک به تامین معیشت خانوادهاش، به ایران هجرت و کارگری کند.
او به دلیل نداشتن مدرک اقامت، مثل بسیاری از افغانستانیها در ایران، «غیرقانونی» به حساب میآمد و در یکی از بازداشتها، ناچار شد به لشکر فاطمیون بپیوندد تا به کشورش برگردانده نشود.
ادامه گزارش دانیال دایان را اینجا بخوانید👇
#شهروندخبرنگار #قاچاق_انسان #لشکر_فاطمیون #جنگ_سوریه #مهاجران_افغانستانی
@Farsi_Iranwire
هزاران نفر از شهروندان افغانستانی از کشور خودشان یا همانزمان که در ایران سکونت داشتند، در پی وعدههای جمهوری اسلامی یا بر اساس باورهای مذهبی خود به «لشکر فاطمیون» پیوستند؛ شاخه نظامی نیروی «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که متشکل از مهاجران و شهروندان افغانستانی بود. هیچگاه مشخص نشد آمار این جنگجویان که در خدمت جمهوری اسلامی برای مقابله با نیروهای مخالف دولت سوریه و علیه «داعش» جنگیدند، چند نفر بود؛ همانطور که هیچوقت معلوم نشد چند تن از آنها در آن جنگ کشته شدند.
دی ماه سال گذشته، «بلقیس روشن»، نماینده مجلس افغانستان اعلام کرد دستکم پنج هزار افغانستانی زیر پرچم فاطمیون در سوریه کشته شدهاند. از سوی دیگر، «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با تلویزیون «طلوع» تاکید کرد که نیروهای افغانستانی داوطلبانه به لشکر جمهوری اسلامی پیوستهاند.
در این گزارش، یکی از اعضای سابق لشکر فاطمیون از چگونگی پیوستنش به این شاخه نظامی نیروی قدس سپاه و همچنین آنچه در جنگ سوریه بر او و همرزمانش گذشته، روایت کرده است؛ اظهاراتی که بیانگر ادعای دروغین وزیر امور خارجه ایران هستند.
خودش را «علیرضا» معرفی میکند. ۲۷ سال دارد و چهار دوره مختلف زیر پرچم فاطمیون در جهت منافع جمهوری اسلامی در سوریه جنگیده است. او در منطقه «برچی»، از جمله مناطق «هزاره»نشین [شیعیان افغانستان] در شهر «کابل» زندگی میکرد. اما فقر و بیکاری باعث شده بود که برای کمک به تامین معیشت خانوادهاش، به ایران هجرت و کارگری کند.
او به دلیل نداشتن مدرک اقامت، مثل بسیاری از افغانستانیها در ایران، «غیرقانونی» به حساب میآمد و در یکی از بازداشتها، ناچار شد به لشکر فاطمیون بپیوندد تا به کشورش برگردانده نشود.
ادامه گزارش دانیال دایان را اینجا بخوانید👇
#شهروندخبرنگار #قاچاق_انسان #لشکر_فاطمیون #جنگ_سوریه #مهاجران_افغانستانی
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
عضو سابق لشکر فاطمیون: یا باید به افغانستان برمیگشتم یا میجنگیدم
هزاران نفر از شهروندان افغانستانی از کشور خودشان یا همانزمان که در ایران سکونت داشتند، در پی وعدههای جمهوری اسلامی یا بر اساس باورهای مذهبی خود به «لشکر فاطمیون» پیوستند؛ شاخه نظامی نیروی «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که متشکل از مهاجران و شهروندان…
🔹سوءاستفاده از مهاجران افغانستانی در جنگ سوریه، وعدههایی که عملی نشد
روایتهای اعضای سابق «لشکر فاطمیون» که در دورههای مختلف برای منافع جمهوری اسلامی ایران در جنگ سوریه مشارکت کردند، مملو از خشونت و سرخوردگی است. لشکر فاطمیون یکی از شاخههای نظامی نیروی قدس سپاه پاسداران است که از شهروندان و مهاجران افغانستانی تشکیل شد. برخی از آنها داوطلبانه و شماری دیگر با وعدههای جمهوری اسلامی مبنی بر حقوق ماهیانه و دریافت مدارک قانونی اقامت برای خود و خانوادههایشان تن به جنگیدن برای منافع حکومت ایران دادند. زندگی آنها پس از بازگشت به افغانستان اما به کابوسی وحشتناک میماند؛ از هراس داعش در این کشور تا بازداشت از سوی حکومت افغانستان. در عینحال، برخی از مقامات افغانستان و کنشگران این کشور بر این باورند که ممکن است جمهوری اسلامی از نیروهای لشکر فاطمیون برای جنگ در افغانستان و منافع خود بهره ببرد.
در این گزارش به روایت «محمد» میپردازیم که حالا به افغانستان بازگشته است و از جنگیدن در سوریه، پشیمان است. هویت او به خاطر ناامنی که اعضای فاطمیون را تهدید میکند، نزد ما محفوظ است.
***
«محمد» ۲۸ ساله است و در دوره سال ۱۳۹۶ زیر پرچم لشکر فاطمیون برای جمهوری اسلامی ایران در سوریه جنگیده است؛ جوانی اهل استان «غزنی» که حالا در «کابل» پایتخت افغانستان زندگی میکند و روزهای خود را در پی یافتن کار است. او هم مثل بسیاری از اعضای سابق لشکر فاطمیون، از قدرتگیری «داعش» نگران است که مبادا با افشای هویتشان هدف این گروه تروریستی قرار بگیرند.
اواخر سال ۱۳۹۵ بود که محمد قاچاقی به ایران رفت تا بتواند با کارگری، در تامین معیشت خانوادهاش سهیم شود. او نیز مثل دیگر مهاجران افغانستانی که قاچاقی به ایران میآیند، ابتدا به شهر مرزی «نیمروز» رفت و بعد از یافتن قاچاقبر و توافق بر سر هزینه چهار میلیون تومانی، به پاکستان برده شد و با عبور از مرز «ماشکل» به ایران رسید. محمد در ساختمانهای نوساز «تهران» مشغول به کارگری شد تا آنکه وعده سه میلیون تومان حقوق در ازای پیوستن به لشکر فاطمیون، او را جذب جنگ در سوریه کرد.
#شهروندخبرنگار #قاچاق_انسان #لشکر_فاطمیون #مهاجران_افغانستانی
جزییات را در گزارش دانیال دایان بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
روایتهای اعضای سابق «لشکر فاطمیون» که در دورههای مختلف برای منافع جمهوری اسلامی ایران در جنگ سوریه مشارکت کردند، مملو از خشونت و سرخوردگی است. لشکر فاطمیون یکی از شاخههای نظامی نیروی قدس سپاه پاسداران است که از شهروندان و مهاجران افغانستانی تشکیل شد. برخی از آنها داوطلبانه و شماری دیگر با وعدههای جمهوری اسلامی مبنی بر حقوق ماهیانه و دریافت مدارک قانونی اقامت برای خود و خانوادههایشان تن به جنگیدن برای منافع حکومت ایران دادند. زندگی آنها پس از بازگشت به افغانستان اما به کابوسی وحشتناک میماند؛ از هراس داعش در این کشور تا بازداشت از سوی حکومت افغانستان. در عینحال، برخی از مقامات افغانستان و کنشگران این کشور بر این باورند که ممکن است جمهوری اسلامی از نیروهای لشکر فاطمیون برای جنگ در افغانستان و منافع خود بهره ببرد.
در این گزارش به روایت «محمد» میپردازیم که حالا به افغانستان بازگشته است و از جنگیدن در سوریه، پشیمان است. هویت او به خاطر ناامنی که اعضای فاطمیون را تهدید میکند، نزد ما محفوظ است.
***
«محمد» ۲۸ ساله است و در دوره سال ۱۳۹۶ زیر پرچم لشکر فاطمیون برای جمهوری اسلامی ایران در سوریه جنگیده است؛ جوانی اهل استان «غزنی» که حالا در «کابل» پایتخت افغانستان زندگی میکند و روزهای خود را در پی یافتن کار است. او هم مثل بسیاری از اعضای سابق لشکر فاطمیون، از قدرتگیری «داعش» نگران است که مبادا با افشای هویتشان هدف این گروه تروریستی قرار بگیرند.
اواخر سال ۱۳۹۵ بود که محمد قاچاقی به ایران رفت تا بتواند با کارگری، در تامین معیشت خانوادهاش سهیم شود. او نیز مثل دیگر مهاجران افغانستانی که قاچاقی به ایران میآیند، ابتدا به شهر مرزی «نیمروز» رفت و بعد از یافتن قاچاقبر و توافق بر سر هزینه چهار میلیون تومانی، به پاکستان برده شد و با عبور از مرز «ماشکل» به ایران رسید. محمد در ساختمانهای نوساز «تهران» مشغول به کارگری شد تا آنکه وعده سه میلیون تومان حقوق در ازای پیوستن به لشکر فاطمیون، او را جذب جنگ در سوریه کرد.
#شهروندخبرنگار #قاچاق_انسان #لشکر_فاطمیون #مهاجران_افغانستانی
جزییات را در گزارش دانیال دایان بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
سوءاستفاده از مهاجران افغانستانی در جنگ سوریه، وعدههایی که عملی نشد
دانیال دایان؛ شهروندخبرنگار
🔹 یک عاشقانه ناآرام؛ تنها یک زنجیر طلا از معشوقی ماند که جنگجوی فاطمیون شد
داستان زندگی اعضای «لشکر فاطمیون» فقط جبهه و خط مقدم و بازگشت به وطن نیست، گاه زندگی پشت خاکریزها، فرسنگها دورتر، حتی پس از کشته شدن آنها جریان دارد. «لشکر فاطمیون» شاخهای نظامی وابسته به نیروهای «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است که بیشتر اعضای آن را مهاجران افغانستانی تشکیل داده، باقی اعضا بنا به انگیزههای مالی یا اعتقادی، از افغانستان راهی سوریه شدهاند. به همگی آنها گفته شده که قرار است از مکانهای مقدس شیعیان دفاع کنند و در ازای آن، اقامت ایران و حقوق ماهیانه بگیرند؛ وعدههایی که مثل تن و روح آنها، ناپدید شدند. بسیاری جان دادند و گروهی به کشورشان برگشتند و در ناامنی و خطر بازداشت به سر میبرند. اما این خلاصه، همه واقعیت نیست. عشقهایی هم در این جنگ پرپر شدهاند؛ مثل حکایت عشق «راضیه» و «صادق» که حالا چهار سال پس از کشته شدن صادق، راضیه با زنجیری طلا بر گردن و داغی بر دل، هنگام روایت آن، همچنان اشک میریزد.
***
زنجیر طلا را میان دستهایش مشت میکند، بغض او میترکد و اشک روی گونههای جوانش سر میخورد. نفسی میگیرد و میگوید: «این گردنبند تنها یادگاری است که از صادق دارم. کاش میشد فقط یکبار قبرش را ببینم و از او بپرسم چرا من را تنها گذاشت و رفت.»
عشق آنها پنهانی بود. با هم قرار ازدواج گذاشته بودند؛ داستان عاشقانهای در بطن کابل، پایتخت زخمی افغانستان. شاید خیال شود که کابل فقط انتحاری و مرگ است اما در لابهلای مرگ و نابودی، عشقهایی جوانه میزند، امیدوار میشود و زندگی را معنا میبخشد. راضیه و صادق هم در همین کابل دلباخته هم شدند و برای زندگی و آینده خود خیالپردازی کردند. اما جنگ سوریه و فریبکاری جمهوری اسلامی صادق را به کام مرگ فرستاد و به جای زندگی، جهنم قسمت راضیه شد.
گزارش باقر ابراهیمی، شهروندخبرنگار، را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #شهروندخبرنگار #لشکر_فاطمیون #سوریه #مهاجران_افغانستانی
@Farsi_Iranwire
داستان زندگی اعضای «لشکر فاطمیون» فقط جبهه و خط مقدم و بازگشت به وطن نیست، گاه زندگی پشت خاکریزها، فرسنگها دورتر، حتی پس از کشته شدن آنها جریان دارد. «لشکر فاطمیون» شاخهای نظامی وابسته به نیروهای «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است که بیشتر اعضای آن را مهاجران افغانستانی تشکیل داده، باقی اعضا بنا به انگیزههای مالی یا اعتقادی، از افغانستان راهی سوریه شدهاند. به همگی آنها گفته شده که قرار است از مکانهای مقدس شیعیان دفاع کنند و در ازای آن، اقامت ایران و حقوق ماهیانه بگیرند؛ وعدههایی که مثل تن و روح آنها، ناپدید شدند. بسیاری جان دادند و گروهی به کشورشان برگشتند و در ناامنی و خطر بازداشت به سر میبرند. اما این خلاصه، همه واقعیت نیست. عشقهایی هم در این جنگ پرپر شدهاند؛ مثل حکایت عشق «راضیه» و «صادق» که حالا چهار سال پس از کشته شدن صادق، راضیه با زنجیری طلا بر گردن و داغی بر دل، هنگام روایت آن، همچنان اشک میریزد.
***
زنجیر طلا را میان دستهایش مشت میکند، بغض او میترکد و اشک روی گونههای جوانش سر میخورد. نفسی میگیرد و میگوید: «این گردنبند تنها یادگاری است که از صادق دارم. کاش میشد فقط یکبار قبرش را ببینم و از او بپرسم چرا من را تنها گذاشت و رفت.»
عشق آنها پنهانی بود. با هم قرار ازدواج گذاشته بودند؛ داستان عاشقانهای در بطن کابل، پایتخت زخمی افغانستان. شاید خیال شود که کابل فقط انتحاری و مرگ است اما در لابهلای مرگ و نابودی، عشقهایی جوانه میزند، امیدوار میشود و زندگی را معنا میبخشد. راضیه و صادق هم در همین کابل دلباخته هم شدند و برای زندگی و آینده خود خیالپردازی کردند. اما جنگ سوریه و فریبکاری جمهوری اسلامی صادق را به کام مرگ فرستاد و به جای زندگی، جهنم قسمت راضیه شد.
گزارش باقر ابراهیمی، شهروندخبرنگار، را بخوانید 👇
#قاچاق_انسان #شهروندخبرنگار #لشکر_فاطمیون #سوریه #مهاجران_افغانستانی
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
یک عاشقانه ناآرام؛ تنها یک زنجیر طلا از معشوقی ماند که جنگجوی فاطمیون شد
کابل- باقر ابراهیمی، شهروندخبرنگار
🔹 لشکر فاطمیون؛ پیکری که یک سال در سوریه ماند و خانوادهای بیخبر از محل مزار
مقامات جمهوری اسلامی با افتخار از بهکارگیری مهاجران و شهروندان افغانستانی در جنگ سوریه و زیر پرچم «لشکر فاطمیون» سخن به میان آوردهاند. آنها حتی به حکومت افغانستان پیشنهاد دادهاند که از این افراد در ارتش خود استفاده کنند؛ انسانهایی که یا بر اساس اعتقاداتشان یا به فریب جمهوری اسلامی پا به میدان جنگ گذاشتند و گاه حتی پیکرهایشان هم معلوم نیست کجا دفن شده است، با خانوادههایی عزادار که حتی مزاری برای سوگواری ندارند. اعضای سابق این لشکر که شاخهای نظامی از نیروهای قدس سپاه پاسداران هستند، در افغانستان هم امنیت ندارند و حکومت افغانستان آنها را بازداشت میکند و جامعه آنها را از خود میراند. البته اگر از آن جنگ جان سالم به در برده باشند.
گزارش حاضر روایت همسر یکی از اعضای سابق فاطمیون است که سیاهپوش و عزادار، سه فرزندش را به تنهایی بزرگ میکند.
***
در استان مرکزی «بامیان» با سه فرزند خود به سختی زندگی میکند. همسر او دو سال پیش در شهر حلب سوریه، وقتی برای منافع جمهوری اسلامی زیر پرچم لشکر فاطمیون میجنگید، کشته شد. او حالا برای فرزندش هم مادر است و هم پدر و از طلوع تا غروب آفتاب کشاورزی میکند تا بلکه بتواند شکم فرزندانش را سیر کند. «علیداد»، همسر او، قرار بود برای کارگری به ایران برود و برای آنها پول بفرستد، اما حتی جنازهاش هم به وطنش باز نگشت.
«علیداد» در افغانستان روی زمینهای پدریاش کشاورزی میکرد، اما در سال ۱۳۹۵ تصمیم گرفت برای کارگری به ایران سفر کند. او در بهار همان سال طی سفری قاچاقی خود را به تهران رساند و مشغول به کارگری شد. چهار ماه بعد از رسیدنش به تهران توانست ۱۰هزار افغانی (تقریبا معادل ۱۱۰ یورو) برای خانوادهاش ارسال کند؛ البته پس از آن که هزینه سفرش را به قاچاقبرش پرداخت. او قرار بود بعد از آن، هر ماه برای تامین معیشت خانوادهاش پول بفرستد.
ادامه گزارش محمد باقری، شهروندخبرنگار، را بخوانید 👇
#شهروندخبرنگار #لشکر_فاطمیون #مهاجران_افغانستانی #نیروی_قدس_سپاه_پاسداران #افغانستان #سوریه #جنگ_سوریه
@Farsi_Iranwire
مقامات جمهوری اسلامی با افتخار از بهکارگیری مهاجران و شهروندان افغانستانی در جنگ سوریه و زیر پرچم «لشکر فاطمیون» سخن به میان آوردهاند. آنها حتی به حکومت افغانستان پیشنهاد دادهاند که از این افراد در ارتش خود استفاده کنند؛ انسانهایی که یا بر اساس اعتقاداتشان یا به فریب جمهوری اسلامی پا به میدان جنگ گذاشتند و گاه حتی پیکرهایشان هم معلوم نیست کجا دفن شده است، با خانوادههایی عزادار که حتی مزاری برای سوگواری ندارند. اعضای سابق این لشکر که شاخهای نظامی از نیروهای قدس سپاه پاسداران هستند، در افغانستان هم امنیت ندارند و حکومت افغانستان آنها را بازداشت میکند و جامعه آنها را از خود میراند. البته اگر از آن جنگ جان سالم به در برده باشند.
گزارش حاضر روایت همسر یکی از اعضای سابق فاطمیون است که سیاهپوش و عزادار، سه فرزندش را به تنهایی بزرگ میکند.
***
در استان مرکزی «بامیان» با سه فرزند خود به سختی زندگی میکند. همسر او دو سال پیش در شهر حلب سوریه، وقتی برای منافع جمهوری اسلامی زیر پرچم لشکر فاطمیون میجنگید، کشته شد. او حالا برای فرزندش هم مادر است و هم پدر و از طلوع تا غروب آفتاب کشاورزی میکند تا بلکه بتواند شکم فرزندانش را سیر کند. «علیداد»، همسر او، قرار بود برای کارگری به ایران برود و برای آنها پول بفرستد، اما حتی جنازهاش هم به وطنش باز نگشت.
«علیداد» در افغانستان روی زمینهای پدریاش کشاورزی میکرد، اما در سال ۱۳۹۵ تصمیم گرفت برای کارگری به ایران سفر کند. او در بهار همان سال طی سفری قاچاقی خود را به تهران رساند و مشغول به کارگری شد. چهار ماه بعد از رسیدنش به تهران توانست ۱۰هزار افغانی (تقریبا معادل ۱۱۰ یورو) برای خانوادهاش ارسال کند؛ البته پس از آن که هزینه سفرش را به قاچاقبرش پرداخت. او قرار بود بعد از آن، هر ماه برای تامین معیشت خانوادهاش پول بفرستد.
ادامه گزارش محمد باقری، شهروندخبرنگار، را بخوانید 👇
#شهروندخبرنگار #لشکر_فاطمیون #مهاجران_افغانستانی #نیروی_قدس_سپاه_پاسداران #افغانستان #سوریه #جنگ_سوریه
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
لشکر فاطمیون؛ پیکری که یک سال در سوریه ماند و خانوادهای بیخبر از محل مزار
محمد باقری، شهروندخبرنگار، کابل
🔹قاچاق انسان با نفتکش و اخاذی پلیسهای پاکستانی از مسافران
جابهجایی انسانها میان مرزها با کامیون و قایق به خاطر هر کسی ممکن است برسد؛ اما با نفتکش شاید اتفاقی دور از ذهن باشد. اگر دوربینهایی وجود داشت که شبانهروز عبور انسانها میان مرزها را به ثبت میرساند، هزاران نفر را میدیدیم که در ساعتهای مختلف در تقلای زنده ماندن هستند تا از مرز بگذرند. در این میان، ایران مقصد بسیاری از مهاجران اقتصادی افغانستانی است و از سوی دیگر، محل عبوری برای بسیاری دیگر است تا خود را به ترکیه و بعد به اروپا برسانند. روایتهای بسیاری وجود دارد از جا دادن انسانها در خودرو، ضرب و شتم آنها توسط نیروهای مرزی، سپری کردن روزها و ماهها در زندان و گذراندن روزگاری پر درد و خشونت. اما شاید کمتر کسی باشد که با نفتکش جابهجا شده است یا حتی باورناپذیر باشد که چنین امکانی هم به مغز قاچاقبران میرسد.
این گزارش، روایت «علیسینا» از مهاجران افغانستانی به ایران است؛ او پس از اخاذی پلیسهای پاکستانی، همراه با گروه دیگری از مسافران مسیر قاچاق، با نفتکش در خاک ایران جابهجا شد.
***
ماجرا به هشت سال پیش برمیگردد. وقتی علیسینا شانزده ساله بود و ناامنیهای ایجادشده توسط گروه «طالبان» در شهر زندگیاش، او را راهی ایران کرد تا بلکه بتواند کودک کار شود و پولی درآورد. اما مسیری که از سر گذراند و جان سالم از آن به در برد، روایتی منحصربهفرد میان مهاجران افغانستانی است که کمتر کسی آن را تعریف کرده است. علیسینا توسط پلیس پاکستان مورد اخاذی قرار گرفت و بعد در حالی که تا کمر در نفت فرو گرفته بود، بنا به تصمیم قاچاقبران، جابهجا شد.
علیسینا آنقدر کودک بود که حتی در استان محل زندگیاش هم سفر نکرده بود. اما مثل بسیاری از مهاجران و پناهجویان افغانستانی به شهر مرزی نیمروز در افغانستان رفت، قاچاقبر پیدا کرد و ضمن توافق مالی با او، رهسپار ایران شد. او به همراه گروهی دیگر از مسافران پس از دو روز ماندگاری در نیمروز، توسط قاچاقبران به شهر کویته پاکستان برده شد و همانجا بود که مدارک تقلبی آن کاروان توسط قاچاقبران پاکستانی صادر شد؛ مدارکی که بعدتر در پاکستان تمامی آنها را به دردسر بزرگی انداخت.
#قاچاق_انسان #شهروندخبرنگار #مهاجران_افغانستانی #نفتکش #پلیسهای_پاکستانی #قاچاقبران
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
جابهجایی انسانها میان مرزها با کامیون و قایق به خاطر هر کسی ممکن است برسد؛ اما با نفتکش شاید اتفاقی دور از ذهن باشد. اگر دوربینهایی وجود داشت که شبانهروز عبور انسانها میان مرزها را به ثبت میرساند، هزاران نفر را میدیدیم که در ساعتهای مختلف در تقلای زنده ماندن هستند تا از مرز بگذرند. در این میان، ایران مقصد بسیاری از مهاجران اقتصادی افغانستانی است و از سوی دیگر، محل عبوری برای بسیاری دیگر است تا خود را به ترکیه و بعد به اروپا برسانند. روایتهای بسیاری وجود دارد از جا دادن انسانها در خودرو، ضرب و شتم آنها توسط نیروهای مرزی، سپری کردن روزها و ماهها در زندان و گذراندن روزگاری پر درد و خشونت. اما شاید کمتر کسی باشد که با نفتکش جابهجا شده است یا حتی باورناپذیر باشد که چنین امکانی هم به مغز قاچاقبران میرسد.
این گزارش، روایت «علیسینا» از مهاجران افغانستانی به ایران است؛ او پس از اخاذی پلیسهای پاکستانی، همراه با گروه دیگری از مسافران مسیر قاچاق، با نفتکش در خاک ایران جابهجا شد.
***
ماجرا به هشت سال پیش برمیگردد. وقتی علیسینا شانزده ساله بود و ناامنیهای ایجادشده توسط گروه «طالبان» در شهر زندگیاش، او را راهی ایران کرد تا بلکه بتواند کودک کار شود و پولی درآورد. اما مسیری که از سر گذراند و جان سالم از آن به در برد، روایتی منحصربهفرد میان مهاجران افغانستانی است که کمتر کسی آن را تعریف کرده است. علیسینا توسط پلیس پاکستان مورد اخاذی قرار گرفت و بعد در حالی که تا کمر در نفت فرو گرفته بود، بنا به تصمیم قاچاقبران، جابهجا شد.
علیسینا آنقدر کودک بود که حتی در استان محل زندگیاش هم سفر نکرده بود. اما مثل بسیاری از مهاجران و پناهجویان افغانستانی به شهر مرزی نیمروز در افغانستان رفت، قاچاقبر پیدا کرد و ضمن توافق مالی با او، رهسپار ایران شد. او به همراه گروهی دیگر از مسافران پس از دو روز ماندگاری در نیمروز، توسط قاچاقبران به شهر کویته پاکستان برده شد و همانجا بود که مدارک تقلبی آن کاروان توسط قاچاقبران پاکستانی صادر شد؛ مدارکی که بعدتر در پاکستان تمامی آنها را به دردسر بزرگی انداخت.
#قاچاق_انسان #شهروندخبرنگار #مهاجران_افغانستانی #نفتکش #پلیسهای_پاکستانی #قاچاقبران
ادامه گزارش باقر ابراهیمی را در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
قاچاق انسان با نفتکش و اخاذی پلیسهای پاکستانی از مسافران
باقر ابراهیمی
🔹 وضعیت شهروندان افغانستان در ایران؛ پژوهشها چه میگویند؟
فصلنامه «سیاست»، وابسته به «دانشگاه تهران» در تازهترین شماره خود تحقیقی در مورد ریشههای مهاجرت شهروندان افغانستان به ایران منتشر کرده است. این تحقیق میگوید سیاستهای دولتی در ایران درباره ضرورت خروج افغانها از کشور و محدود کردن آنها، این مهاجران را آسیبپذیر کرده است.
چرا شهروندان افغانستان سالها است خانه و کاشانه خود را ترک میکنند و رنج مهاجرت قانونی و غیرقانونی را به جان میخرند تا ساکن ایران، ترکیه و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی شوند؟
این مهاجران یا پناهجویان با تهدیدها، فشارها و اتفاقات زیادی مواجه هستند و حتی پس از سکونت در کشور مقصد، راهی طول و دراز برای ساختن یک زندگی عادی پیشرو دارند. یکی از همین کشورها، ایران است.
آمارها میگویند مهاجران افغانستانی بیش از ۸۰ درصد جمعیت مهاجران در ایران را تشکیل میدهند و بیشتر بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ راهی شهرهای مختلف ایران شدهاند.
البته در سالهای اخیر در پی گرانی کالا و خدمات، افزایش ارزش انواع ارز و همنطور شیوع ویروس کرونا و تشدید سیاستهای ضدمهاجرتی مقامهای ایران، روند مهاجرت افغانستانیها به ایران کاهش محسوسی داشته است.
ادامه گزارش بهنام قلیپور را اینجا بخوانید👇
#راستی_آزمایی #اخبار_ایران #مهاجران_افغانستانی
@Farsi_Iranwire
فصلنامه «سیاست»، وابسته به «دانشگاه تهران» در تازهترین شماره خود تحقیقی در مورد ریشههای مهاجرت شهروندان افغانستان به ایران منتشر کرده است. این تحقیق میگوید سیاستهای دولتی در ایران درباره ضرورت خروج افغانها از کشور و محدود کردن آنها، این مهاجران را آسیبپذیر کرده است.
چرا شهروندان افغانستان سالها است خانه و کاشانه خود را ترک میکنند و رنج مهاجرت قانونی و غیرقانونی را به جان میخرند تا ساکن ایران، ترکیه و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی شوند؟
این مهاجران یا پناهجویان با تهدیدها، فشارها و اتفاقات زیادی مواجه هستند و حتی پس از سکونت در کشور مقصد، راهی طول و دراز برای ساختن یک زندگی عادی پیشرو دارند. یکی از همین کشورها، ایران است.
آمارها میگویند مهاجران افغانستانی بیش از ۸۰ درصد جمعیت مهاجران در ایران را تشکیل میدهند و بیشتر بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸ راهی شهرهای مختلف ایران شدهاند.
البته در سالهای اخیر در پی گرانی کالا و خدمات، افزایش ارزش انواع ارز و همنطور شیوع ویروس کرونا و تشدید سیاستهای ضدمهاجرتی مقامهای ایران، روند مهاجرت افغانستانیها به ایران کاهش محسوسی داشته است.
ادامه گزارش بهنام قلیپور را اینجا بخوانید👇
#راستی_آزمایی #اخبار_ایران #مهاجران_افغانستانی
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
وضعیت شهروندان افغانستان در ایران؛ پژوهشها چه میگویند؟
فصلنامه «سیاست»، وابسته به «دانشگاه تهران» در تازهترین شماره خود تحقیقی در مورد ریشههای مهاجرت شهروندان افغانستان به ایران منتشر کرده است. این تحقیق میگوید سیاستهای دولتی در ایران درباره ضرورت خروج افغانها از کشور و محدود کردن آنها، این مهاجران را…
🔹یک کشته و هفت مصدوم در واژگونی خودروی مهاجران در ایرانشهر
واژگونی خودروی حامل مهاجران «غیرمجاز » در ایرانشهر یک کشته و هفت مصدوم بر جای گذاشت.
این دومین حادثه طی یک هفته گذشته برای خودروهایی است که مسافرانشان «مهاجران غیرقانونی» خوانده میشوند
خبرگزاری ایلنا به نقل از سرپرست مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی ایرانشهر گزارش داده است که بامداد پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۹در محور بمپور- دلگان در نزدیکی ایرانشهر واقع در استان سیستان و بلوچستان یک دستگاه خودرو حامل مهاجران غیرقانونی واژگون شد.
نادر ستوده ۲۳ اسفندماه سال جاری نیز از کشته شدن دو نفر و مجروح شدن ۱۳ نفر در حادثهای مشابه در جاده ایرانشهر خبر داده بود.
سرعت غیرمجاز خودروها و عدم توانایی راننده در کنترل خودرو از مهمترین عوامل بروز این حادثه و حوادث مشابه اعلام شده است.
کمپین فعالین بلوچ گزارش کرده است بر اثر واژگونی دو خودروی حامل اتباع خارجی در محورهای بم_زاهدان و بمپور_دلگان، جمعا ۲۰ نفر کشته و زخمی شدند.
حوادث مربوط به حمل غیرمجاز اتباع خارجی که بیشتر آنها افغانستانی و پاکستانی هستند، در جادههای شرق و مرکز ایران رخ میدهد
خبرسازترین حادثه مربوط به تردد غیرمجاز اتباع خارجی در خردادماه سال جاری بود .
۱۵ خرداد۱۳۹۹ در جریان شلیک به یک خودرو و آتشگرفتن آن در یزد، سه شهروند افغان کشته و هشت نفر زخمی شدند.
این حادثه موجب تنشهای موقت دیپلماتیک میان ایران و افغانستان شد.
مجلس ایران، اوایل آذرماه از رایگیری طرحی خبر داده بود که در صورت تصویب نهایی، برای اتباع خارجی غیرمجاز، مجازات ۲۵ سال حبس و جریمه ۱۰۰ میلیون تومانی در نظر گرفته خواهد شد.
این درحالی است که نماینده مردم سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانها در گفتگو با رسانههای ایران، «نبود شغل و منبع درآمد ثابت » را از دلایل روی آوردن جوانان این استان به مشاغل کاذب همچون سوختبری یا جابهجایی اتباع خارجی عنوان کرد.
#اخبار_ایران #سیستان_و_بلوچستان #حوادث #حمل_اتباع_خارجه #مهاجران_افغانستانی_در_ایران
در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
واژگونی خودروی حامل مهاجران «غیرمجاز » در ایرانشهر یک کشته و هفت مصدوم بر جای گذاشت.
این دومین حادثه طی یک هفته گذشته برای خودروهایی است که مسافرانشان «مهاجران غیرقانونی» خوانده میشوند
خبرگزاری ایلنا به نقل از سرپرست مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی ایرانشهر گزارش داده است که بامداد پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۹در محور بمپور- دلگان در نزدیکی ایرانشهر واقع در استان سیستان و بلوچستان یک دستگاه خودرو حامل مهاجران غیرقانونی واژگون شد.
نادر ستوده ۲۳ اسفندماه سال جاری نیز از کشته شدن دو نفر و مجروح شدن ۱۳ نفر در حادثهای مشابه در جاده ایرانشهر خبر داده بود.
سرعت غیرمجاز خودروها و عدم توانایی راننده در کنترل خودرو از مهمترین عوامل بروز این حادثه و حوادث مشابه اعلام شده است.
کمپین فعالین بلوچ گزارش کرده است بر اثر واژگونی دو خودروی حامل اتباع خارجی در محورهای بم_زاهدان و بمپور_دلگان، جمعا ۲۰ نفر کشته و زخمی شدند.
حوادث مربوط به حمل غیرمجاز اتباع خارجی که بیشتر آنها افغانستانی و پاکستانی هستند، در جادههای شرق و مرکز ایران رخ میدهد
خبرسازترین حادثه مربوط به تردد غیرمجاز اتباع خارجی در خردادماه سال جاری بود .
۱۵ خرداد۱۳۹۹ در جریان شلیک به یک خودرو و آتشگرفتن آن در یزد، سه شهروند افغان کشته و هشت نفر زخمی شدند.
این حادثه موجب تنشهای موقت دیپلماتیک میان ایران و افغانستان شد.
مجلس ایران، اوایل آذرماه از رایگیری طرحی خبر داده بود که در صورت تصویب نهایی، برای اتباع خارجی غیرمجاز، مجازات ۲۵ سال حبس و جریمه ۱۰۰ میلیون تومانی در نظر گرفته خواهد شد.
این درحالی است که نماینده مردم سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانها در گفتگو با رسانههای ایران، «نبود شغل و منبع درآمد ثابت » را از دلایل روی آوردن جوانان این استان به مشاغل کاذب همچون سوختبری یا جابهجایی اتباع خارجی عنوان کرد.
#اخبار_ایران #سیستان_و_بلوچستان #حوادث #حمل_اتباع_خارجه #مهاجران_افغانستانی_در_ایران
در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
یک کشته و هفت مصدوم در واژگونی خودروی مهاجران در ایرانشهر
🔹 عضو سابق فاطمیون: بزرگترین اشتباه زندگیام عضویت در فاطمیون است
او ساکن شهر «جبرئیل» از مناطق هزارهنشین [شیعیان] استان «هرات» است و از نگرانی شناسایی شدن توسط حکومت افغانستان، با نام مستعار برای «ایران وایر» روایت کرد که چطور به لشکر فاطمیون پیوست، چه بر او گذشت و حالا در چه شرایطی قرار دارد.
چهار سال پیش بود که مادر محمدعلی نیاز به جراحی قلب داشت و خانواده آنها از نظر مالی، ضعیف بودند. برای همین با قرض توانستند هزینه درمان او را بپردازند. اما بدهی باید پرداخت میشد و آخرین مسیر، سفر به ایران و کارگری در کشور همسایه بود. محمدعلی هم قاچاقی به ایران رفت. مثل بسیاری از افغانستانیها در شهر مرزی «نیمروز» قاچاقبر پیدا کرد و از مسیر پاکستان، قدم به ایران گذاشت. او برای پنج ماه در ساختمانهای نیمهکاره در شهر «مشهد» کارگری کرد و سپس عازم تهران شد و به کارگری ادامه داد.
کسب درآمد و دریافت مدارک اقامتی ایران دو وعده از سوی جمهوری اسلامی برای پیوستن به لشکر فاطمیون بود که محمدعلی را وسوسه کرد تا از کارگری کنار بکشد و قدم در جنگ بگذارد. او هیچ ایدهای نداشت که با چه شرایطی مواجه خواهد شد. بیشتر دوستان و هموطنانش راهی سوریه شده بودند. او هم وقتی دید مهاجران افغانستانی گروهگروه برای دریافت دستمزد بیشتر و دریافت اقامت ایران به عضویت لشکر فاطمیون درمیآیند، دل به دریا زد: «وقتی انسان پول نیاز دارد و بدهکار هم باشد، هر کاری میکند. در آن زمان به اعضای فاطمیون خوب پول میدادند. منم جذب شدم.»
ادامه گزارش دانیال دایان که روایت حکایت «محمدعلی» است؛ جوانی ۲۴ ساله که هفت دوره برای جمهوری اسلامی در سوریه جنگیده است و حالا در افغانستان، مخفیانه زندگی میکند. 👇
#قاچاق_انسان #شهروندخبرنگار #لشکر_فاطمیون #مهاجران_افغانستانی_در_ایران
@Farsi_Iranwire
او ساکن شهر «جبرئیل» از مناطق هزارهنشین [شیعیان] استان «هرات» است و از نگرانی شناسایی شدن توسط حکومت افغانستان، با نام مستعار برای «ایران وایر» روایت کرد که چطور به لشکر فاطمیون پیوست، چه بر او گذشت و حالا در چه شرایطی قرار دارد.
چهار سال پیش بود که مادر محمدعلی نیاز به جراحی قلب داشت و خانواده آنها از نظر مالی، ضعیف بودند. برای همین با قرض توانستند هزینه درمان او را بپردازند. اما بدهی باید پرداخت میشد و آخرین مسیر، سفر به ایران و کارگری در کشور همسایه بود. محمدعلی هم قاچاقی به ایران رفت. مثل بسیاری از افغانستانیها در شهر مرزی «نیمروز» قاچاقبر پیدا کرد و از مسیر پاکستان، قدم به ایران گذاشت. او برای پنج ماه در ساختمانهای نیمهکاره در شهر «مشهد» کارگری کرد و سپس عازم تهران شد و به کارگری ادامه داد.
کسب درآمد و دریافت مدارک اقامتی ایران دو وعده از سوی جمهوری اسلامی برای پیوستن به لشکر فاطمیون بود که محمدعلی را وسوسه کرد تا از کارگری کنار بکشد و قدم در جنگ بگذارد. او هیچ ایدهای نداشت که با چه شرایطی مواجه خواهد شد. بیشتر دوستان و هموطنانش راهی سوریه شده بودند. او هم وقتی دید مهاجران افغانستانی گروهگروه برای دریافت دستمزد بیشتر و دریافت اقامت ایران به عضویت لشکر فاطمیون درمیآیند، دل به دریا زد: «وقتی انسان پول نیاز دارد و بدهکار هم باشد، هر کاری میکند. در آن زمان به اعضای فاطمیون خوب پول میدادند. منم جذب شدم.»
ادامه گزارش دانیال دایان که روایت حکایت «محمدعلی» است؛ جوانی ۲۴ ساله که هفت دوره برای جمهوری اسلامی در سوریه جنگیده است و حالا در افغانستان، مخفیانه زندگی میکند. 👇
#قاچاق_انسان #شهروندخبرنگار #لشکر_فاطمیون #مهاجران_افغانستانی_در_ایران
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
عضو سابق فاطمیون: بزرگترین اشتباه زندگیام عضویت در فاطمیون است
دانیال دایان؛ شهروندخبرنگار
🔹پیوستن افغانستانیها به لشکر فاطمیون؛ «اشتباهی جبرانناپذیر»
روند مذاکرات صلح افغانستان در حالی پیگیری میشود و به پیش میرود که در این میان، وضعیت شهروندان افغانستانی که روزگاری به «لشکر فاطمیون» جمهوری اسلامی پیوسته بودند، همچنان نامشخص است. گروهی میگویند جمهوری اسلامی همچنان روی آنها نفوذ دارد و در تلاش است از ایشان در داخل خاک افغانستان در راستای منافع خود بهره ببرد. البته مقامات جمهوری اسلامی چنین ادعایی را مردود میدانند. از سوی دیگر، این افراد با فروکش کردن جنگ در سوریه به خاک خود بازگشتهاند؛ اما از سوی حکومت افغانستان در معرض تهدید و بازداشت قرار دارند.
لشکر فاطمیون شاخه شبهنظامی وابسته به نیروهای «قدس» سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است که از شهروندان افغانستانی، خصوصا قوم هزاره تشکیل شده است. اگرچه آمار و اسامی تلفات این شاخه نظامی هیچوقت از سوی جمهوری اسلامی آشکار نشده است؛ اما به گفته برخی مقامات افغانستان بیش از پنج هزار شهروند این کشور در جنگ برای جمهوری اسلامی کشته شدند.
در این گفتوگو، «حبیبالله غوریانی» از چهرههای بانفوذ قوم هزاره، جمهوری اسلامی را مسئول «استفاده ابزاری» از شهروندان افغانستانی معرفی و از بازداشت آنها توسط حکومت افغانستان، دفاع کرد.
***
یکسال پیش «بلقیس روشن» نماینده مجلس افغانستان «قاسم سلیمانی» فرمانده ترورشده نیروهای قدس سپاه پاسداران را مسئول کشته شدن بیش از پنج هزار افغانستانی دانست که زیر پرچم «لشکر فاطمیون» در راستای منافع جمهوری اسلامی جنگیده بودند. روایتهای بازماندههای آن شاخه نظامی، حاکی از فریب آنها با وعدههای عملی نشده جمهوری اسلامی مبنی بر دریافت حقوق ماهیانه و اجازه اقامت است. برخی هم بر اساس باورهای مذهبی قدم در جبهه جنگ گذاشته بودند. بسیاری از بازماندهها بارها گفتهاند که نبود امکانات تسلیحاتی کافی، فقدان آموزش نظامی و شستوشوی ایدئولوژیک، آنها را طعمه خط مقدم جنگ جمهوری اسلامی در سوریه کرده بود.
#شهروندخبرنگار #لشکر_فاطمیون #قاسم_سلیمانی #مذاکرات_صلح_افغانستان #مهاجران_افغانستانی_در_ایران #نیروی_قدس_سپاه
ادامه گزارش دانیال دایان را در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
روند مذاکرات صلح افغانستان در حالی پیگیری میشود و به پیش میرود که در این میان، وضعیت شهروندان افغانستانی که روزگاری به «لشکر فاطمیون» جمهوری اسلامی پیوسته بودند، همچنان نامشخص است. گروهی میگویند جمهوری اسلامی همچنان روی آنها نفوذ دارد و در تلاش است از ایشان در داخل خاک افغانستان در راستای منافع خود بهره ببرد. البته مقامات جمهوری اسلامی چنین ادعایی را مردود میدانند. از سوی دیگر، این افراد با فروکش کردن جنگ در سوریه به خاک خود بازگشتهاند؛ اما از سوی حکومت افغانستان در معرض تهدید و بازداشت قرار دارند.
لشکر فاطمیون شاخه شبهنظامی وابسته به نیروهای «قدس» سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است که از شهروندان افغانستانی، خصوصا قوم هزاره تشکیل شده است. اگرچه آمار و اسامی تلفات این شاخه نظامی هیچوقت از سوی جمهوری اسلامی آشکار نشده است؛ اما به گفته برخی مقامات افغانستان بیش از پنج هزار شهروند این کشور در جنگ برای جمهوری اسلامی کشته شدند.
در این گفتوگو، «حبیبالله غوریانی» از چهرههای بانفوذ قوم هزاره، جمهوری اسلامی را مسئول «استفاده ابزاری» از شهروندان افغانستانی معرفی و از بازداشت آنها توسط حکومت افغانستان، دفاع کرد.
***
یکسال پیش «بلقیس روشن» نماینده مجلس افغانستان «قاسم سلیمانی» فرمانده ترورشده نیروهای قدس سپاه پاسداران را مسئول کشته شدن بیش از پنج هزار افغانستانی دانست که زیر پرچم «لشکر فاطمیون» در راستای منافع جمهوری اسلامی جنگیده بودند. روایتهای بازماندههای آن شاخه نظامی، حاکی از فریب آنها با وعدههای عملی نشده جمهوری اسلامی مبنی بر دریافت حقوق ماهیانه و اجازه اقامت است. برخی هم بر اساس باورهای مذهبی قدم در جبهه جنگ گذاشته بودند. بسیاری از بازماندهها بارها گفتهاند که نبود امکانات تسلیحاتی کافی، فقدان آموزش نظامی و شستوشوی ایدئولوژیک، آنها را طعمه خط مقدم جنگ جمهوری اسلامی در سوریه کرده بود.
#شهروندخبرنگار #لشکر_فاطمیون #قاسم_سلیمانی #مذاکرات_صلح_افغانستان #مهاجران_افغانستانی_در_ایران #نیروی_قدس_سپاه
ادامه گزارش دانیال دایان را در اینجا بخوانید:👇
@Farsi_Iranwire
IranWire | خانه
پیوستن افغانستانیها به لشکر فاطمیون؛ «اشتباهی جبرانناپذیر»
دانیال دایان؛ شهروندخبرنگار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تصادف سه خودروی حامل #مهاجران_افغانستانی در #جیرفت ۴ کشته و ۱۱ زخمی برجای گذاشت. جمهوری اسلامی تا به امروز در حوادث مشابه، با بهانه اینکه این افراد مهاجران «غیرقانونی» هستند، همواره از پیگیری متخلفین حوادث خودداری کرده است.
#اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire
#اخبار_ایران
@Farsi_Iranwire