This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@shafiei_kadkani
ـــــــــــــــــــــــ
وطن واقعی من
[با یاد یارِ شاطرِ فرهنگِ ایران]
▪️وطن ما، به یک معنی، سرزمینیست پر از صحراهای فراخ و کوههای بلند و رودها و دریاچههایی که در درازای زمان بارها زیر پای مهاجمان مختلف کوفته شده و باز به پا خاسته. ولی ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد. وطنی که #رودکی در آن چنگ مینواخت و #فردوسی از خِرَد و دلاوریهای قهرمانان سخن میگفت، و #خیام سرگردانی انسان را بازمینمایاند و #ابوسعید و #نظامی و #سعدی و #مولوی و #حافظ، با استادی حیرتانگیز، از ظرایف روان انسان، بیش از همه عشق، سخن میگفتند. این وطن را میتوان از گزند حوادث در امان داشت. وطن من این وطن است.
مرحوم استاد دکتر احسان یارشاطر
[بنیانگذار و سرویراستار دانشنامهٔ ایرانیکا، بزرگترین و جامعترین پروژهٔ بینالمللی ایرانشناختی، بنیانگذار مرکز مطالعات ایرانشناسی، و استاد بازنشستهٔ مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا نیویورک]
۱۴ فروردین ۱۲۹۹ همدان
۱۰ شهریور ۱۳۹۷ کالیفرنیا
#احسان_یارشاطر
🆔 @Sayehsokhan
ـــــــــــــــــــــــ
وطن واقعی من
[با یاد یارِ شاطرِ فرهنگِ ایران]
▪️وطن ما، به یک معنی، سرزمینیست پر از صحراهای فراخ و کوههای بلند و رودها و دریاچههایی که در درازای زمان بارها زیر پای مهاجمان مختلف کوفته شده و باز به پا خاسته. ولی ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد. وطنی که #رودکی در آن چنگ مینواخت و #فردوسی از خِرَد و دلاوریهای قهرمانان سخن میگفت، و #خیام سرگردانی انسان را بازمینمایاند و #ابوسعید و #نظامی و #سعدی و #مولوی و #حافظ، با استادی حیرتانگیز، از ظرایف روان انسان، بیش از همه عشق، سخن میگفتند. این وطن را میتوان از گزند حوادث در امان داشت. وطن من این وطن است.
مرحوم استاد دکتر احسان یارشاطر
[بنیانگذار و سرویراستار دانشنامهٔ ایرانیکا، بزرگترین و جامعترین پروژهٔ بینالمللی ایرانشناختی، بنیانگذار مرکز مطالعات ایرانشناسی، و استاد بازنشستهٔ مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا نیویورک]
۱۴ فروردین ۱۲۹۹ همدان
۱۰ شهریور ۱۳۹۷ کالیفرنیا
#احسان_یارشاطر
🆔 @Sayehsokhan
✔️هویت ایرانی،
از سوگ سیاوش تا تعزیت عاشوراء🔻
برگزاری باشکوه سالروز رویدادهای تاریخی و فرهنگی هم در جوامع پیشامدرن و هم در دوران جدید از ابزارهای عمده برای تداوم و زنده نگاهداشتن خاطرات جمعی یا هویت قومی و ملی پیشامدرن در گذشته و هویت ملی در دورهی جدید بوده است.
در ایران برگزاری نوروز باستانی و مراسم دههی عاشورا، که هر دو از تقدس خاصی برای ایرانیان شیعه برخوردارند، ملاط عمدهی هویت ایرانی شیعه یا، به زبان دیگر، دو ستون اصلی آن را تشکیل میدهند.
ظاهرا مراسم دههی عاشورا، که به طور رسمی و علنی به فرمان معزالدولهی دیلمی بویهای در سال ۳۵۲ ق. در بغداد آغاز شده بود، با نشیب و فرازهایی تا دورهی صفوی ادامه یافته و همراه با مراسم عید نوروز، که برای آن احادیثی پرداخته شده بود، به منزلهی پراهمیتترین مراسم سالانهی ایرانی شیعی نهادینه شده و تا به امروز تداوم یافته است.
البته در آن زمان در بغداد دو جشن ایرانی پراهمیت نوروز و مهرگان برپا میشد. هنگامی که در سال ۳۹۸ ق.، عاشورا و مهرگان در یک روز همزمان شدند، به فرمان شاهنشاه بویهای ابتدا مراسم عاشورا را برگزار کردند و روز بعد جشنهای مهرگان را در زمان شاه عباس که نوروز و عاشورا در سال ۱۰۲۱ ق. همزمان شدند، او هم رویهی آل بویه را به کار بست.
تعزیهی شهادت شاه شهیدان امام حسین (ع) از بسیاری جهات شباهت به سوگ سیاوش داشت که سالروز آن در دوران پیش از اسلام برگزار میشد و اشاره به آن در آثار گوناگون نظم و نثر فارسی دیده میشود. سوگ سیاوش چنان ریشه در اسطورههای پیش از اسلام داشت که تا اوایل دوران اسلامی نیز در سغد و خوارزم برگزار میشد. چنانکه در تاریخ بخارا آمده است: "
و اهل بخارا را بر کشتن سیاوش سرودهای عجب است و مطربان آن .. سرودها را کین سیاوش گویند. و محمد بن جعفر گوید که از این - تاریخ سه هزار سال است و الله اعلم.
#شاهرخ_مسکوب در تحلیل ماندنی خود از سوگ سیاوش میگوید: «حتا هنوز در پارهای از گوشههای دور، سیاوش شهید کامل و سرنوشت او نشان ظلمی است که انسان عرصه ی آن است».
آنگاه به نقل قول از#صادق_هدایت میگوید: «در مراسم سوگواری نیز در کوهکیلویه زنهایی هستند که تصنیفهای خیلی قدیمی را با آهنگ غمناکی به مناسبت مجلس عزا میخوانند و ندبه و مویه میکنند. این عمل را سوسيوش (سوگ سیاوش) مینامند» (نوشتههای پراکنده هدایت، با مقدمه حسن قائمیان، امیرکبیر).
سوگ سیاوش که در عهد اساطیری تاریخ سنتی ایران در اواخر عهد ساسانی در خدای نامکها تدوین شده و به ثبت رسیده بود، در دست پرتوان فردوسی در شاهنامه حماسهای جاودانه شد.
به نوشتهی شاهرخ مسکوب :
سلسلهی سیاوشان تاریخ در سرودهای یارسان، که اهل حق بدانها پایبندند، و روح عالی قلندر از هابیل به جمشید و از وی به ایرج و یحیی و سیاوش و امام حسین در گردش آمده است. آنان برگزیدگان و پاکان و مظلومان تاریخ اند. گردش روح شهیدان بزرگ تاریخ، که سالار شهیدان حسین (ع) بر تارک آنان میدرخشد، نشانهی تداوم تاریخی شهادت در هر دوره ی تاریخی است، چنان که گویی زمین هیچگاه از شهید خالی نیست.
در تشیع ایران، سیاوش، که اسطوره ای بود، جای خود را به شهید کربلا، که وجود تاریخی داشت واگذاشت و بدین گونه تعزیه جای سوگ سیاوش را گرفت. در واقع شباهتهای دو مراسم ممکن است تا حدی گسترده محبوبیت عاشورا را در میان ایرانیان تبیین کند؛ همانطور که #احسان_یارشاطر در مقایسهی خود از دو مراسم نتیجه میگیرد:
«شهادت امام حسین (ع) و اهل بیت او یک زمینهی واقعی در سنت ایرانی پیدا کرد تا به یک نمایش سوگواری الهام دهنده و سنجیده تبدیل شود. این مراسم وارث ویژگی عمدهی مراسم بسیار کهنی بود که ریشههای عمیقی در روح ایرانی داشت».
✔️هویت ایرانی، احمد اشرف،(دو مقاله از جراردو نیولی و شاپور شهبازی)، ترجمه دکتر حمید احمدی، نشرنی
🔸نقل قول از مسکوب: سوگ سیاوش در مرگ و رستاخیز
تهران، نشر خوارزمی
🆔 @Sayehsokhan
از سوگ سیاوش تا تعزیت عاشوراء🔻
برگزاری باشکوه سالروز رویدادهای تاریخی و فرهنگی هم در جوامع پیشامدرن و هم در دوران جدید از ابزارهای عمده برای تداوم و زنده نگاهداشتن خاطرات جمعی یا هویت قومی و ملی پیشامدرن در گذشته و هویت ملی در دورهی جدید بوده است.
در ایران برگزاری نوروز باستانی و مراسم دههی عاشورا، که هر دو از تقدس خاصی برای ایرانیان شیعه برخوردارند، ملاط عمدهی هویت ایرانی شیعه یا، به زبان دیگر، دو ستون اصلی آن را تشکیل میدهند.
ظاهرا مراسم دههی عاشورا، که به طور رسمی و علنی به فرمان معزالدولهی دیلمی بویهای در سال ۳۵۲ ق. در بغداد آغاز شده بود، با نشیب و فرازهایی تا دورهی صفوی ادامه یافته و همراه با مراسم عید نوروز، که برای آن احادیثی پرداخته شده بود، به منزلهی پراهمیتترین مراسم سالانهی ایرانی شیعی نهادینه شده و تا به امروز تداوم یافته است.
البته در آن زمان در بغداد دو جشن ایرانی پراهمیت نوروز و مهرگان برپا میشد. هنگامی که در سال ۳۹۸ ق.، عاشورا و مهرگان در یک روز همزمان شدند، به فرمان شاهنشاه بویهای ابتدا مراسم عاشورا را برگزار کردند و روز بعد جشنهای مهرگان را در زمان شاه عباس که نوروز و عاشورا در سال ۱۰۲۱ ق. همزمان شدند، او هم رویهی آل بویه را به کار بست.
تعزیهی شهادت شاه شهیدان امام حسین (ع) از بسیاری جهات شباهت به سوگ سیاوش داشت که سالروز آن در دوران پیش از اسلام برگزار میشد و اشاره به آن در آثار گوناگون نظم و نثر فارسی دیده میشود. سوگ سیاوش چنان ریشه در اسطورههای پیش از اسلام داشت که تا اوایل دوران اسلامی نیز در سغد و خوارزم برگزار میشد. چنانکه در تاریخ بخارا آمده است: "
و اهل بخارا را بر کشتن سیاوش سرودهای عجب است و مطربان آن .. سرودها را کین سیاوش گویند. و محمد بن جعفر گوید که از این - تاریخ سه هزار سال است و الله اعلم.
#شاهرخ_مسکوب در تحلیل ماندنی خود از سوگ سیاوش میگوید: «حتا هنوز در پارهای از گوشههای دور، سیاوش شهید کامل و سرنوشت او نشان ظلمی است که انسان عرصه ی آن است».
آنگاه به نقل قول از#صادق_هدایت میگوید: «در مراسم سوگواری نیز در کوهکیلویه زنهایی هستند که تصنیفهای خیلی قدیمی را با آهنگ غمناکی به مناسبت مجلس عزا میخوانند و ندبه و مویه میکنند. این عمل را سوسيوش (سوگ سیاوش) مینامند» (نوشتههای پراکنده هدایت، با مقدمه حسن قائمیان، امیرکبیر).
سوگ سیاوش که در عهد اساطیری تاریخ سنتی ایران در اواخر عهد ساسانی در خدای نامکها تدوین شده و به ثبت رسیده بود، در دست پرتوان فردوسی در شاهنامه حماسهای جاودانه شد.
به نوشتهی شاهرخ مسکوب :
سلسلهی سیاوشان تاریخ در سرودهای یارسان، که اهل حق بدانها پایبندند، و روح عالی قلندر از هابیل به جمشید و از وی به ایرج و یحیی و سیاوش و امام حسین در گردش آمده است. آنان برگزیدگان و پاکان و مظلومان تاریخ اند. گردش روح شهیدان بزرگ تاریخ، که سالار شهیدان حسین (ع) بر تارک آنان میدرخشد، نشانهی تداوم تاریخی شهادت در هر دوره ی تاریخی است، چنان که گویی زمین هیچگاه از شهید خالی نیست.
در تشیع ایران، سیاوش، که اسطوره ای بود، جای خود را به شهید کربلا، که وجود تاریخی داشت واگذاشت و بدین گونه تعزیه جای سوگ سیاوش را گرفت. در واقع شباهتهای دو مراسم ممکن است تا حدی گسترده محبوبیت عاشورا را در میان ایرانیان تبیین کند؛ همانطور که #احسان_یارشاطر در مقایسهی خود از دو مراسم نتیجه میگیرد:
«شهادت امام حسین (ع) و اهل بیت او یک زمینهی واقعی در سنت ایرانی پیدا کرد تا به یک نمایش سوگواری الهام دهنده و سنجیده تبدیل شود. این مراسم وارث ویژگی عمدهی مراسم بسیار کهنی بود که ریشههای عمیقی در روح ایرانی داشت».
✔️هویت ایرانی، احمد اشرف،(دو مقاله از جراردو نیولی و شاپور شهبازی)، ترجمه دکتر حمید احمدی، نشرنی
🔸نقل قول از مسکوب: سوگ سیاوش در مرگ و رستاخیز
تهران، نشر خوارزمی
🆔 @Sayehsokhan