نشر سایه سخن
9.74K subscribers
13K photos
4.72K videos
270 files
3.75K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
#تفکر
📌 #عباس_معروفی در #سمفونی_مردگان:

🔸عادت کرده ایم هرروز دوش بگیریم، اما یادمان میرود که ذهنمان هم به دوش نیاز دارد.
گاهی با یک غزل حافظ می توان دوش ذهنی گرفت و خوابید.

🔹یک شعر از فروغ، تکه ای از بیهقی، صفحه ای از مزامیر، عبارتی از گراهام گرین، جمله ای از شکسپیر، خطی از نیما، ولی غافلیم.

🔸شبانه روز چقدر خبر و گزارش و مطلب آشغال می تپانیم توی کله مان؟! بعد هم با همان کله ی بادکرده به رختخواب می رویم و توقع داریم در خواب پدربزرگمان را ببینیم که یک گلابی پوست کنده و با لبخند می گوید بفرما!

@Banafshiat

🆔 @sayehsokhan
گفت: «دنیا پوچ و بی‌ارزش است. هیچ ارزشی ندارد.»

گفتم: «حرف‌های خوب بزن. دنیا بی‌ارزش نیست. فقط انسانی زندگی کردن خیلی سخت است.»


📕 سمفونی مردگان
✍🏻 #عباس_معروفی
🆔 @sayehsokhan
#صرفا_جهت_اندیشیدن

گفت: دنیا پوچ و بی‌ارزش است.
هیچ ارزشی ندارد، ‎
گفتم: حرف‌های خوب بزن. دنیا بی ارزش نیست.
فقط انسانی زندگی کردن خیل سخت است.

#سمفونی_مردگان
#عباس_معروفی

🆔@Sayehsokhan
#صرفا_جهت_رسیدن

دوست داشتن زوری نیست
اختیاری ست ...
اِداری هم نیست
ساعت کار ندارد، شبانه روزی ست ...
خواب و خوراک نمی‌شناسد ...
شوخی نیست، جدی هم نیست
یک بازی ست که
بَلد بودن و قاعده‌ی خودش را
خودش تعیین می‌کند ...
دوست داشتن
یا هست یا نیست
حدِ وسط ندارد ...

#عباس_معروفی

🆔@Sayehsokhan
عادت کرده‌ایم هر روز دوش بگیریم، اما یادمان می‌رود که ذهنمان هم به دوش نیاز دارد. گاهی با یک غزل حافظ می‌توان دوش ذهنی گرفت و خوابید.
یک شعر از فروغ، تکه‌ای از بیهقی، صفحه‌ای از مزامیر، عبارتی از گراهام گرین، جمله‌ای از شکسپیر، خطی از نیما... ولی غافلیم!

شبانه‌روز چقدر خبر و گزارش و مطلب آشغال می‌تپانیم توی کله‌مان؟! بعد هم با همان کله‌ی بادکرده به رختخواب می‌رویم و توقع داریم در خواب پدربزرگمان را ببینیم که یک گلابی پوست‌ کنده و با لبخند می‌گوید: بفرما!

#سمفونی_مردگلن
#عباس_معروفی

🆔@Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عباس معروفی: من عاشق انسان‌هام، تنها چیزی که راجع به خودم کشف کردم همین بوده!
ضامن استقلال ایران، فقط اتحاد تمام اقوام ایرانی است.

بخشی از گفتگوی اختصاصی انتشارات ققنوس  با عباس معروفی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت سال ۱۳۸۶

ادامه دارد…

#عباس_معروفی
#ایران
@qoqnoospub
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همین روزها، ۱۵ سال پیش
مهرماه ۱۳۸۶
عباس معروفی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت در گفتگو با ققنوس در غرفه انتشارات از ماجرای شکل گرفتن #سمفونی_مردگان و ماجرای مغز چلچله و پیداکردن لوکیشن مناسب این قصه برایمان
می‌گوید...

شورآباد اردبیل
این گفتگوی اختصاصی، ادامه دارد...

#عباس_معروفی

@qoqnoospub
🆔 @Sayehsokhan
#صرفا_جهت_اندیشیدن


تاریخ مثل یک صفحه کاغذ است که ما روی پهنه‌اش زندگی می‌کنیم
و درد می‌کشیم،
دردی به پهنای کاغذ،
گاهی هم اصلا دیده نمی‌شویم.

#تماما_مخصوص
#عباس_معروفی

🆔 @Sayehsokhan
🌿🌿🌿🌿🌿🌿

#صرفا_جهت_اندیشیدن

انسان مدام باید مشغول کار باشد.
سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می‌شود.
بیکاری بدتر از تنهایی است.
آدم بیکار در جمع هم تنهاست...

#عباس_معروفی
#سمفونی_مردگان

🆔 @Sayehsokhan
گفت: دنیا پوچ و بی‌ارزش است.
هیچ ارزشی ندارد، ‎
گفتم: حرف‌های‌خوب بزن. دنیا بی‌ارزش نیست.
فقط انسانی زندگی‌کردن خیل سخت است.

#سمفونی_مردگان
#عباس_معروفی

🆔 @Sayehsokhan
صدای چند تیر پیاپی آمد، بعد سگ‌ها پارس کردند، از دور صدای پتک می‌آمد. گفت: «اوضاع بدجوری قمر در عقرب است، اگر تک‌تک مردم را دار بزنند، باز هم تیراندازی قطع نمی‌شود.»
حالا جز معصوم کسی در حوضخانه نبود، انعکاس صداش انگار روی آب حوض موج می‌خورد و ماهی‌ها از ترس سر به زیر آب می‌بردند. یک لحظه به فکرم رسید که ماهی‌ها از ترس آدم‌ها ماهی شده‌اند و به آب پناه برده‌اند، ولی آن‌جا هم در امان نیستند.

#سال_بلوا
#عباس_معروفی

🆔 @Sayehdokhan
نوای ققنوس: زادروز عباس معروفی
مهدی صفری
🎧 پادکست #نوای_ققنوس

🔻اپیزود سیزدهم؛ زادروز #عباس_معروفی

🎙گوینده: مهدی صفری
متن پادکست از الهام فلاح
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس با همکاری آوانامه
مدت: 27 دقیقه و 53 ثانیه

اردیبهشت است. زمان دلدادگی. زمان شاعری و خوشدلی. زمان باران نیسان و طوفان گل.
از دلتنگی‌ت کجا فرار کنم؟
معمار هیجان؟
کجا بروم که صدای آمدنت را بشنوم؟
کجا بایستم که راه رفتنت را ببینم؟
کجا بخوابم که صدای نفس‌هات بیاید؟
کجا بچرخم که در آغوش تو پیدا شوم؟ کجا چشم باز کنم که در منظرم قاب شوی؟
کجایی؟
کجایی که هیچ چیزی قشنگ‌تر از تماشای تو نیست؟
کجا بمیرن که با بوسههای تو چشم بار کنم؟ نارنجی وحشی!

و خوش‌اقبالیم که می‌توانیم میلاد آقای معروفی عزیز را از این طریق شادباش بگوییم.

@qoqnoospub
🆔 @Sayehsokhan
#سال_بلوا 
#عباس_معروفی 
#رمان

توضیحات : 📒📒📒

دار سایه درازی‌ داشت‌. وحشتناک‌ و عجیب‌. خورشید که‌ برمی‌آمد، سایه‌اش‌ از جلو همه مغازه‌ها و خانه‌ها می‌گذشت‌. با این‌ صحنه شگفت‌ سال‌ بلوا آغاز می‌شود.

داستانی‌ که‌ در آن‌ همه‌ چیز منظم‌ است‌ و منظم‌ نیست‌؛ داستانی‌ که‌ تاریخی‌ است‌ و تاریخی‌ نیست‌؛ داستانی‌ که‌ روایتش‌ خطی‌ است‌ و در عین‌ حال‌ سیال‌ است‌.
ماجرا عمدتاً از زبان‌ دختری‌ روایت‌ می‌شود که‌ پدرش‌ سرهنگ‌ است‌ و در آرزوی‌ صعود از پله‌های‌ ترقی‌ مدام‌ سقوط‌ می‌کند. سرهنگ‌ هرگز به‌ پایتخت‌ خوانده‌ نمی‌شود، دخترش‌ نیز به‌ جای‌ آن‌ که‌ همسر ولیعهد و ملکة‌ ایران‌ شود، دل‌ سپرده‌ به‌ عشق‌ کوزه‌گری‌ غریب‌ به‌ ناچار به‌ همسری‌ پزشکی‌ در می‌آید که‌ سرانجام‌ قاتل‌ اوست‌.
تصویر موشکافانة‌ مظلومیت‌ زن‌ ایرانی‌، مظلومیت‌ مرد هنرمند ایرانی‌ و تاریخ‌ پرهراس‌ یک‌ سرزمین‌ کهنسال‌، از سال‌ بلوا رمانی‌ ساخته‌ است‌ که‌ هرگز فراموش‌ نمی‌شود.

عباسمعروفی‌، ۴۶ ساله، روزنامه‌نگار و نویسنده مشهور ایرانی‌، جوایز داخلی‌ و بین‌المللی‌ بسیاری‌ را از آن‌ خود کرده‌ و مدتی‌ است‌ ایران‌ را به‌ ناچار ترک‌ گفته‌ است‌. معروفی‌ اکنون‌ ساکن‌ آلمان‌ است‌، همچنان‌ می‌نویسد و تسلطش‌ بر شیوه‌های‌ مدرن‌ داستان‌نویسی‌ و شناختش‌ از تاریخ‌ و اسطوره‌ او را در زمره پرمخاطب‌ترین‌ نویسندگان‌ ایرانی‌ قرار داده‌ است‌.

معروفی دیگر در میان ما نیست.
#روحش_شاد

🆔 @Sayehsokhan