Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۱۷ فروردینماه زادروز آرمیتا گراوند است، یکی از همراهان توانا این ویدئو را ساخته است.
دادخواهی رشته محکمی است که جامعه ایران را به هم پیوند داده است.
صبح روز نهم مهرماه ۱۴۰۲، آرمیتا در حالی که مقنعه بر دوشش افتاده بود، سوار بر مترو شد شاد و خندان همراه دوستانش به مدرسه میرفت.
یک مامور حجاب او را هل میدهد و سر او بر جسمی سخت میخورد و بیهوش میشود و از آن روز هیچ گاه به خانه برنمیگردد و این موضوع مصداق بارز قتل است.
آرمیتا دختری ورزشکار و نقاش بود. جمهوری اسلامی به دروغ مدعی شد که افت فشار خون باعث زمین خوردن او شد. اما منابع موثقی به توانا اطلاع دادند که حجاببانی با نام بهاره جنگروی او را در داخل واگن مترو هل داده و باعث مرگش شده است.
جمهوری اسلامی مرگ آرمیتا را با تاخیر اعلام کرد تا وقایع مختلف و مرور زمان این جنایت را تحتالشعاع قرار دهد. اما جنایت مشمول مرور زمان نمیشود.
#آرمیتا_گراوند #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادخواهی رشته محکمی است که جامعه ایران را به هم پیوند داده است.
صبح روز نهم مهرماه ۱۴۰۲، آرمیتا در حالی که مقنعه بر دوشش افتاده بود، سوار بر مترو شد شاد و خندان همراه دوستانش به مدرسه میرفت.
یک مامور حجاب او را هل میدهد و سر او بر جسمی سخت میخورد و بیهوش میشود و از آن روز هیچ گاه به خانه برنمیگردد و این موضوع مصداق بارز قتل است.
آرمیتا دختری ورزشکار و نقاش بود. جمهوری اسلامی به دروغ مدعی شد که افت فشار خون باعث زمین خوردن او شد. اما منابع موثقی به توانا اطلاع دادند که حجاببانی با نام بهاره جنگروی او را در داخل واگن مترو هل داده و باعث مرگش شده است.
جمهوری اسلامی مرگ آرمیتا را با تاخیر اعلام کرد تا وقایع مختلف و مرور زمان این جنایت را تحتالشعاع قرار دهد. اما جنایت مشمول مرور زمان نمیشود.
#آرمیتا_گراوند #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز نامهای از شریفه محمدی، فعال کارگری محکوم به اعدام، منتشر شد. او در یادداشتی از زندان لاکان رشت خطاب به پسر و همسرش، با اشاره به تلاش بازجویان برای گرفتن اعترافات دروغین از او، نوشت: «با آنکه مسئولان زندان دو ماه برای ابلاغ "حکم جدید" اعدام فرصت داشتهاند، اما حکم را "درست در ساعتی قبل از ملاقات با همسر و فرزند" او، آنهم در روز تولد پسرش، ابلاغ کردهاند.»
پس از انتشار این نامه، فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان زندانی سابق، در پستی در اینستاگرام به شرح وضعیت ناگوار شریفه محمدی در زندان اشاره کرد و خطاب به شریفه محمدی نوشت:
«من تو را با همان تصویر به خاطر سپردهام؛ شریفه محمدی آزاد و رها.»
ورق بزنید و متن نامه را بخوانید.
صدای زندانیان باشیم
#شریفه_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
پس از انتشار این نامه، فروغ سمیعنیا، فعال حقوق زنان زندانی سابق، در پستی در اینستاگرام به شرح وضعیت ناگوار شریفه محمدی در زندان اشاره کرد و خطاب به شریفه محمدی نوشت:
«من تو را با همان تصویر به خاطر سپردهام؛ شریفه محمدی آزاد و رها.»
ورق بزنید و متن نامه را بخوانید.
صدای زندانیان باشیم
#شریفه_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، فعال سیاسی، از حق تحصیل محروم شده است. او در پستی که در شبکه اکس منتشر کرد نوشته است که برای احقاق حق خود به دانشگاه رفته و قصد داشته با ظفرقندی، وزیر بهداشت جمهوری اسلامی، حرف بزند که نیروهای امنیتی او را محاصره کردهاند و مانع او شدهاند.
مطهره گونهای از دانشگاه اخراج شد در حالیکه در آستانه دفاع از پایاننامه دکترای دندانپزشکی بود. او ایستادگی و شرافت را به سر خم کردن ترجیح داد اخراج شد و حتی زندانی شد. او بهتازگی پس از تحمل ۶ ماه حبس از زندان آزاد شده است. با این حال به مبارزه با دیکتاتور ادامه میدهد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مطهره_گونه_ای
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای از دانشگاه اخراج شد در حالیکه در آستانه دفاع از پایاننامه دکترای دندانپزشکی بود. او ایستادگی و شرافت را به سر خم کردن ترجیح داد اخراج شد و حتی زندانی شد. او بهتازگی پس از تحمل ۶ ماه حبس از زندان آزاد شده است. با این حال به مبارزه با دیکتاتور ادامه میدهد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مطهره_گونه_ای
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز یکشنبه ۱۷ فروردینماه ۱۴۰۴ بازنشستگان در سراسر کشور تجمع اعتراضی برگزار کردند.
آنها زندانیان سیاسی و کارگران زندانی را هم فراموش نکردند و برای آزادی آنان هم شعار دادند.
از شعارهایی که بازنشستگان سر دادند:
کارگر زندانی آزاد باید گردد
معلم زندانی آزاد باید گردد
حسین حسین شعارشون / دروغ و دزدی کارشون
به دلیل حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، میلیونها ایرانی، زیر خط فقر زندگی میکنند. ثروت ایران خرج تسلیح نیروهای نیابتی و تروریستها میشود از یاد نبریم که حزبالله لبنان چندماه گذشته اعلام کرده بود ۵۷ میلیون دلار از جمهوری اسلامی پول دریافت کرده و ۲۰ میلیون دلار دیگر هم بهزودی به آنها پرداخت خواهد شد.
#بازنشستگان #اهواز
#شوش
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها زندانیان سیاسی و کارگران زندانی را هم فراموش نکردند و برای آزادی آنان هم شعار دادند.
از شعارهایی که بازنشستگان سر دادند:
کارگر زندانی آزاد باید گردد
معلم زندانی آزاد باید گردد
حسین حسین شعارشون / دروغ و دزدی کارشون
به دلیل حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران، میلیونها ایرانی، زیر خط فقر زندگی میکنند. ثروت ایران خرج تسلیح نیروهای نیابتی و تروریستها میشود از یاد نبریم که حزبالله لبنان چندماه گذشته اعلام کرده بود ۵۷ میلیون دلار از جمهوری اسلامی پول دریافت کرده و ۲۰ میلیون دلار دیگر هم بهزودی به آنها پرداخت خواهد شد.
#بازنشستگان #اهواز
#شوش
#اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادخواهی
اهمیت زنده نگاهداشتن یاد و خاطره مبارزان با دیکتاتور بر کسی پوشیده نیست. مبارزه خانوادههای دادخواه با دیکتاتوری جمهوری اسلامی نیاز به حمایت جامعه دارد. از یادشان نکاهیم
در ادامه عکس مادران همسران و خانوادههای دادخواه میآید. شما برای حمایت از خانوادههای دادخواه چه اقداماتی انجام دادهاید؟
این کارزار با فراخوان کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان، آغاز شده است.
عکس جاویدنام محمدمهدی کرمی
عکس جاویدنام کیان پیرفلک
عکس جاویدنام رضا معظمی
عکس جاویدنام علی فتوحی
عکس جاویدنام حنانه کیا
عکس جاویدنام عرفان ساریخانیدشتی
عکس جاویدنام بهنام لایقپور
عکس جاویدنام محسن جعفرپناه
عکس جاویدنام مریم آروین
عکس جاویدنام رضا رسایی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
اهمیت زنده نگاهداشتن یاد و خاطره مبارزان با دیکتاتور بر کسی پوشیده نیست. مبارزه خانوادههای دادخواه با دیکتاتوری جمهوری اسلامی نیاز به حمایت جامعه دارد. از یادشان نکاهیم
در ادامه عکس مادران همسران و خانوادههای دادخواه میآید. شما برای حمایت از خانوادههای دادخواه چه اقداماتی انجام دادهاید؟
این کارزار با فراخوان کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان، آغاز شده است.
عکس جاویدنام محمدمهدی کرمی
عکس جاویدنام کیان پیرفلک
عکس جاویدنام رضا معظمی
عکس جاویدنام علی فتوحی
عکس جاویدنام حنانه کیا
عکس جاویدنام عرفان ساریخانیدشتی
عکس جاویدنام بهنام لایقپور
عکس جاویدنام محسن جعفرپناه
عکس جاویدنام مریم آروین
عکس جاویدنام رضا رسایی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
«حکم شریفه محمدی، حکم اعدامِ فعالیت مدنی در ایران است»
جلوه جواهری، فعال حقوق زنان، در واکنش به صدور مجدد حکم اعدام علیه شریفه محمدی، نوشت:
آروزی که خبر بازداشت شریفه محمدی را شنیدم، تعجب نکردم. در جغرافیای ما، بازداشت انسانهای شریف بدون ارتکاب هیچ جرمی، در حالی که مجرمان واقعی آزادانه میگردند، به امری طبیعی بدل شده است. ما همیشه منتظر شنیدن خبر دستگیری وجدانهای آگاهیهستیم که گناهشان چیزی جز تلاش برای بهبود زندگی مردمانی گرفتار در خشونت، بیعدالتی و تبعیض نیست؛ مردمی که خود نیز در همین رنجها سهیماند: کودکان کار، زنان، افراد دارای معلولیت، کارگران، اقوام تحت ستم و...
پس خبر بازداشت شریفه چندان غافلگیرم نکرد. بااینحال، دلشوره داشتیم. نمیدانستیم چرا بازداشت شده و این بلاتکلیفی تا کِی ادامه خواهد داشت. ابتدا امید داشتیم که زود آزاد شود، اما وقتی بازداشت اوطولانی شد و نهم دیماه ۱۴۰۲، در بیست و دومین روز بازداشت انفرادیاش در لاکان رشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده به زندان سنندج منتقل شد، نگرانیمان به دلآشوبی بدل شد. ناباورانه از خود میپرسیدیم: چرا؟! ما میدانستیم که شریفه و همسرش، سیروس فتحی، جز برای ستمدیدگان دل نسوزاندهاند و تنها شکل فعالیت آنها فعالیت صنفی بوده است. سالها در سختترین شرایط زیستهاند و همواره منافع دیگران را بر خود ترجیح دادهاند. آنها فرزندی چون آیدین را پرورش دادهاند؛ کودکی که نهتنها در این دشواریها تاب آورده است، بلکه به دیگران نیز امید و انگیزه میبخشد.
با هر خبری که درباره پرونده شریفه و شرایط او منتشر میشد، ابهامها بیشتر میشد. یکی از تلخترین خبرها این بود که به او در یکی از جلسات بازجویی در سنندج آسیب رسانده بودند، بهحدیکه کبودی دور چشم و صورتش گواه آن بود. بعدها برایم تعریف کرد که در یکی از بازجوییها، بازجو چنان عصبانی شده که با شدت بر میز کوبیده، میز برگشته و محکم به صورتش برخورد کرده است؛ ضربهای که تا مدتها صورتش را متورم و کبود نگه داشت.
شریفه محمدی پس از ۸۳ روز بیخبری، در حالی که همچنان ممنوعالملاقات و تحت بازجوییهای سنگینبود، در ششم اسفند ۱۴۰۲ از زندان سنندج به زندان لاکان رشت منتقل شد. در چنین شرایطی، فرد بازداشتشده نه میتواند از وضعیت خود خبری بدهد و نه حق دفاع از خود دارد. شریفه نیز از ابتداییترینحقوق خود محروم بود، در حالی که خانوادهاش نیزتحت فشار قرار داشتند و برای اطلاعرسانی تهدیدمیشدند. در تمام این مدت، او را در سلول انفرادینگهداری کرده و تحت فشارهای شدید بازجویی برایاعتراف غیرواقعی علیه خود قرار داده بودند. در همینحال، از تماس با فرزند و خانوادهاش و همچنین از حق داشتن وکیل محروم بود. سیروس، که از لحظهٔ بازداشت همسرش پیگیر وضعیت او بود، بارها با تهدید نیروهای امنیتی و در نهایت پروندهسازیقضایی روبهرو شد.
در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از اولین جلسه دادگاه شریفه، مأموران وزارت اطلاعات سیروس را به اتهام نشر اکاذیب بازداشت کردند. او تا ۳۱ خرداد در بازداشت و تحت بازجویی بود. تصور کنید در این مدت بر شریفه چه گذشته است؛ زنی که تنها دلگرمیاش حضور همسرش در کنار فرزندشان بود، حالا با بازداشت سیروس، زیر فشاری مضاعف قرار گرفته بود. فشاری که هدفی جز خاموش کردن هرگونه اعتراض احتمالی او و خانوادهاش به روند دادگاه و حکم از پیش تعیینشده نداشت.
.....
اکنون ۴۸۶ روز از بازداشت شریفه محمدی میگذرد؛ بازداشتی که بیش از سه ماه آن در انفرادی و بیخبری خانواده از وضعیت او سپری شد. در تمام این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در شرایط آزاد، همسر، پسر و مادر خود را در آغوش نگرفت. تصور رنجی که بر شریفه و خانوادهاش، بهویژه سیروس و آیدین گذشته، بسیار دردناک است.
حکم اعدام علیه او، نهفقط حکمی علیه یک فرد، بلکه اقدامی علیه هرگونه فعالیت مدنی در ایران و تهدیدی برای همه فعالان اجتماعی است. این رنج اگرچه مستقیمبه او و خانوادهاش تحمیل شده است، اما نباید تصور کنیم که ما در آن سهیم نیستیم و در شرایطی امن زندگی میکنیم. این ناامنی هر روز گستردهتر میشود و اگر سکوت کنیم، دیر یا زود دامن همهمان را خواهد گرفت.»
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
صدای زندانیان باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جلوه جواهری، فعال حقوق زنان، در واکنش به صدور مجدد حکم اعدام علیه شریفه محمدی، نوشت:
آروزی که خبر بازداشت شریفه محمدی را شنیدم، تعجب نکردم. در جغرافیای ما، بازداشت انسانهای شریف بدون ارتکاب هیچ جرمی، در حالی که مجرمان واقعی آزادانه میگردند، به امری طبیعی بدل شده است. ما همیشه منتظر شنیدن خبر دستگیری وجدانهای آگاهیهستیم که گناهشان چیزی جز تلاش برای بهبود زندگی مردمانی گرفتار در خشونت، بیعدالتی و تبعیض نیست؛ مردمی که خود نیز در همین رنجها سهیماند: کودکان کار، زنان، افراد دارای معلولیت، کارگران، اقوام تحت ستم و...
پس خبر بازداشت شریفه چندان غافلگیرم نکرد. بااینحال، دلشوره داشتیم. نمیدانستیم چرا بازداشت شده و این بلاتکلیفی تا کِی ادامه خواهد داشت. ابتدا امید داشتیم که زود آزاد شود، اما وقتی بازداشت اوطولانی شد و نهم دیماه ۱۴۰۲، در بیست و دومین روز بازداشت انفرادیاش در لاکان رشت، بدون اطلاع قبلی به خانواده به زندان سنندج منتقل شد، نگرانیمان به دلآشوبی بدل شد. ناباورانه از خود میپرسیدیم: چرا؟! ما میدانستیم که شریفه و همسرش، سیروس فتحی، جز برای ستمدیدگان دل نسوزاندهاند و تنها شکل فعالیت آنها فعالیت صنفی بوده است. سالها در سختترین شرایط زیستهاند و همواره منافع دیگران را بر خود ترجیح دادهاند. آنها فرزندی چون آیدین را پرورش دادهاند؛ کودکی که نهتنها در این دشواریها تاب آورده است، بلکه به دیگران نیز امید و انگیزه میبخشد.
با هر خبری که درباره پرونده شریفه و شرایط او منتشر میشد، ابهامها بیشتر میشد. یکی از تلخترین خبرها این بود که به او در یکی از جلسات بازجویی در سنندج آسیب رسانده بودند، بهحدیکه کبودی دور چشم و صورتش گواه آن بود. بعدها برایم تعریف کرد که در یکی از بازجوییها، بازجو چنان عصبانی شده که با شدت بر میز کوبیده، میز برگشته و محکم به صورتش برخورد کرده است؛ ضربهای که تا مدتها صورتش را متورم و کبود نگه داشت.
شریفه محمدی پس از ۸۳ روز بیخبری، در حالی که همچنان ممنوعالملاقات و تحت بازجوییهای سنگینبود، در ششم اسفند ۱۴۰۲ از زندان سنندج به زندان لاکان رشت منتقل شد. در چنین شرایطی، فرد بازداشتشده نه میتواند از وضعیت خود خبری بدهد و نه حق دفاع از خود دارد. شریفه نیز از ابتداییترینحقوق خود محروم بود، در حالی که خانوادهاش نیزتحت فشار قرار داشتند و برای اطلاعرسانی تهدیدمیشدند. در تمام این مدت، او را در سلول انفرادینگهداری کرده و تحت فشارهای شدید بازجویی برایاعتراف غیرواقعی علیه خود قرار داده بودند. در همینحال، از تماس با فرزند و خانوادهاش و همچنین از حق داشتن وکیل محروم بود. سیروس، که از لحظهٔ بازداشت همسرش پیگیر وضعیت او بود، بارها با تهدید نیروهای امنیتی و در نهایت پروندهسازیقضایی روبهرو شد.
در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از اولین جلسه دادگاه شریفه، مأموران وزارت اطلاعات سیروس را به اتهام نشر اکاذیب بازداشت کردند. او تا ۳۱ خرداد در بازداشت و تحت بازجویی بود. تصور کنید در این مدت بر شریفه چه گذشته است؛ زنی که تنها دلگرمیاش حضور همسرش در کنار فرزندشان بود، حالا با بازداشت سیروس، زیر فشاری مضاعف قرار گرفته بود. فشاری که هدفی جز خاموش کردن هرگونه اعتراض احتمالی او و خانوادهاش به روند دادگاه و حکم از پیش تعیینشده نداشت.
.....
اکنون ۴۸۶ روز از بازداشت شریفه محمدی میگذرد؛ بازداشتی که بیش از سه ماه آن در انفرادی و بیخبری خانواده از وضعیت او سپری شد. در تمام این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامد و در شرایط آزاد، همسر، پسر و مادر خود را در آغوش نگرفت. تصور رنجی که بر شریفه و خانوادهاش، بهویژه سیروس و آیدین گذشته، بسیار دردناک است.
حکم اعدام علیه او، نهفقط حکمی علیه یک فرد، بلکه اقدامی علیه هرگونه فعالیت مدنی در ایران و تهدیدی برای همه فعالان اجتماعی است. این رنج اگرچه مستقیمبه او و خانوادهاش تحمیل شده است، اما نباید تصور کنیم که ما در آن سهیم نیستیم و در شرایطی امن زندگی میکنیم. این ناامنی هر روز گستردهتر میشود و اگر سکوت کنیم، دیر یا زود دامن همهمان را خواهد گرفت.»
۱۶ فروردین ۱۴۰۴
صدای زندانیان باشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#شهین_عبدالقادری بیش از دو سال و نیم است که ۳۰۰ ساچمه در سمت راست صورتش دارد.
پس از اینکه در بوکان شهین عبدلقادری(۶مهر)مورد هدف ساچمه، قرار گرفت(۲۷آبان) همسرش، #عثمان_مامه ربوده شد. حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.
در این مدت، به دلیل سرکوب و فشارهای امنیتی، نتوانستهاند وضعیت خود را علنی کنند. بارها به نهادهای مختلف در استان آذربایجان مراجعه کردهاند تا از سرنوشت عثمان مامه باخبر شوند، اما هر بار تنها پاسخی که شنیدهاند این بوده: «به شما اطلاع میدهیم.» و صرفاً گفتهاند که او زنده است.
خطاب به ج اسلامی:
هیچ حکومتی با شکنجه و جنایت دوام نیاورده است. شما هم از این سرنوشت فرار نخواهید کرد. روزی خواهد رسید که شهین عبدالقادری و هزاران آسیب دیده و خانواده داغدار، پاسخ این ظلم را خواهند گرفت و شما جنایتکاران به سزای کارهایتان خواهید رسید.
متن و تصاویر از صفحه فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان انقلاب مهسا
farhad.mahmoudi9582
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری
#عثمان_مامه_کجاست
#بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از اینکه در بوکان شهین عبدلقادری(۶مهر)مورد هدف ساچمه، قرار گرفت(۲۷آبان) همسرش، #عثمان_مامه ربوده شد. حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.
در این مدت، به دلیل سرکوب و فشارهای امنیتی، نتوانستهاند وضعیت خود را علنی کنند. بارها به نهادهای مختلف در استان آذربایجان مراجعه کردهاند تا از سرنوشت عثمان مامه باخبر شوند، اما هر بار تنها پاسخی که شنیدهاند این بوده: «به شما اطلاع میدهیم.» و صرفاً گفتهاند که او زنده است.
خطاب به ج اسلامی:
هیچ حکومتی با شکنجه و جنایت دوام نیاورده است. شما هم از این سرنوشت فرار نخواهید کرد. روزی خواهد رسید که شهین عبدالقادری و هزاران آسیب دیده و خانواده داغدار، پاسخ این ظلم را خواهند گرفت و شما جنایتکاران به سزای کارهایتان خواهید رسید.
متن و تصاویر از صفحه فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان انقلاب مهسا
farhad.mahmoudi9582
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری
#عثمان_مامه_کجاست
#بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلی که باید بر سر آرمیتا ریخته میشد، امروز بر روی مزارش ریخته شده است. او را کشتند، جرمش چه بود؟ اینکه میخواست به تحقیر تن ندهد، میخواست خودش انتخاب کند که چه بپوشد.
جنایتی که هیچگاه فراموش نخواهد شد...
امروز تولدش بود.
ویدیو از استوری آوا گراوند
awvageravand_
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جنایتی که هیچگاه فراموش نخواهد شد...
امروز تولدش بود.
ویدیو از استوری آوا گراوند
awvageravand_
#آرمیتا_گراوند #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«پسرم بیگناهه، پاسپورتش مهر خروج داره؛ چرا حکم اعدام؟»
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در ویدیو از شکنجهها، بیعدالتیها و اتهامات بیپایهای میگوید که منجر به صدور حکم اعدام برای فرزندش شده است.
او میگوید:
«من قزبست روزدار، مادر حمید حسیننژاد حیدرانلو هستم، اهل چالدران. دو ساله پسرم رو بازداشت کردن. یه سال کامل بدون تماس تو بازداشتگاه بود. همون روزی که میگن درگیر شده، ما با هم تو ترکیه بودیم، پاسپورتش مهر خروج داره، تلفنش هم نشون میده اون روز خارج از ایرانه. ولی گرفتنش و زیر شکنجه مجبورش کردن اعتراف کنه. اون بیسواده، نمیدونسته چی داره امضا میکنه.
وکیلش بیگناهیشو ثابت کرده. چرا باید اعدامش کنن؟ پسر من بیگناهه. من دارم از درد میمیرم. نوههام بیپدر موندن. کمکمون کنید…»
حمید حسیننژاد، متولد ۱۳۶۴ و پدر سه فرزند، روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و پس از آن به مدت ۱۱ ماه و ۱۰ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت تا به «شرکت در درگیری مسلحانه با نیروهای مرزبانی» اعتراف کند؛ اعترافی که تحت فشار و بدون حضور وکیل اخذ شد.
وی متهم به «بغی» از طریق عضویت در حزب کارگران کوردستان (PKK) شده؛ اتهامی که اسناد و شواهد موجود آن را بهکلی رد میکنند.
او تنها دو بار اجازه تماس کوتاه با خانوادهاش را داشته و از تمام حقوق پایهای همچون دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.
با وجود دفاعیات و مدارک متعدد مبنی بر بیگناهی او، شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی نجفزاده، تنها در یک جلسه چند دقیقهای و صرفاً بر اساس «علم قاضی»، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر کرده است.
#حمید_حسین_نژاد #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توماج صالحی، فعال مدنی، بخشهایی از کتاب ارزشمند قدرت بیقدرتان اثر واسلاو هاول را بازخوانی کرده است. او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداریِ روبنای نظام پساتوتالیتر است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده، ستونی ساخته شده بر پایههای دروغ.
«این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقفِ دروغ زندگی کنند»
یوتیوب توماج صالحی:
https://youtu.be/bpPoGdr8lns?feature=shared
«ایدئولوژی مانند یک پُل، فرد و نظام را به هم وصل مىكند، فاصله میان خواست نظام با اهداف زندگی را میپوشاند و مدعی است که مطالبات نظام ناشی از ضرورتهای زندگی است. زندگی در این نظام، آکنده از فریبکاری و دروغ خواهد بود.»
هاول، نویسندهایی است که با مقالهها و نمایشنامههایش ساختمان پوسیده رژیم کمونیستی را به لرزه میانداخت و در این کار بسیار موفق بود، او سیستم کمونیستی را یک دیکتاتوری فاقد ریشههای تاریخی میدانست که با «قدرت نظامی» به خود مشروعیت داده است.
«هاول» در «قدرت بیقدرتان» از هم وطنانش مصرانه میخواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژیای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، تغییر دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوزه حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوزه پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشتهاند، «واسلاو هاول» به دگرگونی روی داده در روان آدمی در جامعه میپردازد؛ جامعهای که مردم یاد میگیرند برای زنده ماندن، دروغی به نام دروغ کمونیسم را حفظ و ترویج کنند. هاول به تشریح آن دروغ و چگونگی نهادینه شدن آن میپردازد.
آموزشکده توانا پیشتر این کتاب را به صورت صوتی منتشر کرده است:
کتاب قدرت بیقدرتان را به طور کامل بشنوید
https://tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
کستباکس
https://castbox.fm/vb/592928904
ساندکلاود
https://soundcloud.com/tavaana/dq8es2ekzhvw
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» به فارسی برگردانده شده است.
@IRANRIGHTS
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب #توماج_صالحی
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداریِ روبنای نظام پساتوتالیتر است، اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده، ستونی ساخته شده بر پایههای دروغ.
«این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقفِ دروغ زندگی کنند»
یوتیوب توماج صالحی:
https://youtu.be/bpPoGdr8lns?feature=shared
«ایدئولوژی مانند یک پُل، فرد و نظام را به هم وصل مىكند، فاصله میان خواست نظام با اهداف زندگی را میپوشاند و مدعی است که مطالبات نظام ناشی از ضرورتهای زندگی است. زندگی در این نظام، آکنده از فریبکاری و دروغ خواهد بود.»
هاول، نویسندهایی است که با مقالهها و نمایشنامههایش ساختمان پوسیده رژیم کمونیستی را به لرزه میانداخت و در این کار بسیار موفق بود، او سیستم کمونیستی را یک دیکتاتوری فاقد ریشههای تاریخی میدانست که با «قدرت نظامی» به خود مشروعیت داده است.
«هاول» در «قدرت بیقدرتان» از هم وطنانش مصرانه میخواهد فعالیت سیاسی خود را به نفع استراتژیای که به باور او موفقیت بیشتری به بار خواهد آورد، تغییر دهند: استراتژی تقویت و پرورش حوزه حقیقت در روان هر فرد به امید آن که پرورش این حوزه پنهان به نیرویی غیرقابل مقاومت برای دگرگونی جامعه تبدیل شود. برخلاف آنچه که بسیاری از نویسندگان علیه کمونیسم نوشتهاند، «واسلاو هاول» به دگرگونی روی داده در روان آدمی در جامعه میپردازد؛ جامعهای که مردم یاد میگیرند برای زنده ماندن، دروغی به نام دروغ کمونیسم را حفظ و ترویج کنند. هاول به تشریح آن دروغ و چگونگی نهادینه شدن آن میپردازد.
آموزشکده توانا پیشتر این کتاب را به صورت صوتی منتشر کرده است:
کتاب قدرت بیقدرتان را به طور کامل بشنوید
https://tavaana.org/the_power_of_the_powerless/
کستباکس
https://castbox.fm/vb/592928904
ساندکلاود
https://soundcloud.com/tavaana/dq8es2ekzhvw
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایران» به فارسی برگردانده شده است.
@IRANRIGHTS
#یاری_مدنی_توانا
#کتاب #توماج_صالحی
#کتاب_صوتی
@Tavaana_TavaanaTech