آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.7K photos
34.7K videos
2.53K files
17.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام مهدی فتحی، معلم زندانی، از زندان عادل‌آباد شیراز:

ما از فرق می‌نالیم نه از فقر

آقای فتحی همچنین در پیامی مکتوب به مناسبت روز معلم بر تداوم مسیر دادخواهی و حق‌طلبی تاکید کرد و نوشت:

«ما به عنوان متولیان فرهنگ ایران زمین، هماره به مردم این آب و خاک بدهکاریم، مادامی که نتوانیم شاگردان شجاع و مطالبه‌گر تربیت کنیم. فقط یک معلم شجاع می‌تواند شاگردانی شجاع تربیت کند، تا در بحران‌های اجتماعی، محکم و قاطع مطالبه‌گری کند حق و حقوقش را از آنانی که ایران و آن همه سرمایه را ارث پدری خود می‌دانند.»


- مهدی فتحی معلمی است که اینک با وجود بیماری قلبی، در زندان عادل‌آباد شیراز محبوس است و آموزش و پرورش حقوق ایشان را قطع کرده است. او به دلیل دفاع از حقوق معلمان و سخنان انتقادی‌اش به ۱۲ سال زندان و دو سال تبعید محکوم شده است.

#مهدی_فتحی #معلم #روز_معلم #روز_کارگر #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بهنام گرجی‌نیا معلم زبان انگلیسی، کوهنورد و فعال محیط زیست گچسارانی که در مهر ماه سال قبل با در دست داشتن برگه کاغذ A4 که روی آن نوشته شده بود «من اغتشاشگر نیستم ولی ترسو هم نیستم» و در زیر برگه نوشته شده بود «زن،زندگی،آزادی» به خیابان اصلی شهر گچساران رفت و برای دفعه اول دستگیر شد و چندی بعد با تودیع قرار به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.
ایشان بهمن ماه به زندان فرا خوانده شد و پس از مدتی با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
آقای گرجی‌نیا در نهایت به ده ماه حبس تعزیری محکوم و با یورش مأموران امنیتی به خانه‌اش در تاریخ ۴ اردیبهشت به زندان گچساران منتقل شد.

بهنام گرجی‌نیا از جمله فعالان مدنی و نیروهای اصلی در مهار آتش‌سوزی.های جنگل‌های گچساران و باشت است و از دوستان نزدیک البرز زارعی از جان‌باختگان راه طبیعت بود.

البرز زارعی از نیروی‌های داوطلب بسیار فعال در مهار آتش‌سوزی‌ها در کوه‌های زاگرس بود. که در ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ هنگام خاموش کردن آتش دچار سوختگی شدید شد و در سی خرداد درگذشت.

#بهنام_گرجی_نیا #معلم #معلم_زندانی #گچساران #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

فرزاد کمانگر، یکی از زندانیان سیاسی اوین، یکی از آن‌ها که رفت و نیامد

از اینجا خواهم رفت. پروانه‌ای که با شب می‌رفت، این فال را برای دلم دید….»

کمتر از یکسال از انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ گذشته بود. هنوز داغ سهراب، ندا، محسن و ده‌ها کشته دیگر اعتراضات آن سال تازه بود که خبری تلخ رسید: پنج زندانی سیاسی اعدام شدند؛ فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان. در میان این پنج اسم، نام فرزاد به واسطه نامه‌هایش بیشتر می‌درخشید. فرزاد در سال ۱۳۵۴ در کامیاران استان #کردستان متولد شد. دوران کودکیش با جنگ گره خورده بود: «کودکی من (و نسل ما) تاثیرات عمیقی بر همه وجوه زندگیمان گذاشته است. من شعری از کودکی‌ام به یاد ندارم. اصلا شعری به ما یاد ندادند. باور کن نگذاشتند کودکی کنیم، کودکی من با بوی سرب و گلوله و رگبار تفنگ آغاز شد.» می‌خواست کودکی کند، می‌خواست رویاهای کودکی در وجودش تازه بماند، پس #معلم شد. می‌گفت: «هنوز در سی و چند سالگی دوست دارم بازی‌های #کودکانه انجام دهم. شاید به همین دلیل باشد که این‌قدر از بازی با بچه‌ها لذت می‌برم و هنوز آرزو دارم باز فرصتی پیش آید تا پای ثابت حلقه عمو زنجیر باف و گرگم به هوای کودکان شوم.» در مرداد ۱۳۸۵ برای پیگیری مساله درمان بیماری برادرش به تهران آمده بود که به اتهام عضویت در پژاک و مشارکت در چند عملیات بمب گذاری و خرابکارنه دستگیر شد.

از شرح شکنجه‌هایش اینگونه می‌نویسد: با صدای شلاقشان که آن را ذوالفقار می‌نامیدند به گوشه‌ای دیگر از دنیا می‌رفتم… با هر ضربه ذوالفقار سال‌ها به عقب بر می‌گشتم، به عهد قاجار به مناره‌ای از سر و گوش و چشم، به دهه هیتلر به عصر تاتار و مغول و بربر و.. باز می‌زدند تا به ابتدای تاریخی که خوانده و نخوانده بودم می‌رسیدم اما باز درد تمامی نداشت. بیهوش می‌شدم و ساعتی بعد در سلولم دوباره به دنیا می‌آمدم. فردا شب باز صدای درد و باز…. یکی می‌زد به خاطر افکارم، دیگری می‌زد به خاطر زبانم، سومی می‌پنداشت که امنیت ملی را به خطر انداخته‌ام، چهارمی می‌زد تا ببیند صدایم به کجای دنیا می‌رسد.» از قاضی پرونده شنید که: «وزارت اطلاعات خواستار اعدام شماست، بروید و آن‌ها را راضی کنید». تقاضای عفو نکرد و ...

ادامه را اینجا بخوانید:
t.me/Tavaana_TavaanaTech/27647

#فرزاد_کمانگر #یادمون_نمیره #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تلاش این معلم اسپانیایی برای آموزش بهتر شاگردان را مقایسه کنید با حضور زیادی و زیان‌بار روحانیون در #نظام_آموزشی_ایدئولوژیک که برای شست‌وشوی مغزی دانش‌آموزان و ترویج خرافات و باورهای نادرست اعزام شده‌اند.

- این پست و تصویر پیش از این نیز منتشر شده بود. متاسفانه جمهوری اسلامی به اعتراض معلمان پیرامون دخالت روحانیت حکومتی در مناسبات آموزشی نه تنها توجه نمی‌کند بلکه تصمیم دارد حضور روحانیون در ساختار آموزشی را گسترده‌تر نیز سازد.

-- به نظر شما دلیل این اصرار جمهوری اسلامی برای گسترده‌سازی حضور طلبه‌ها در مدارس چیست؟

#یاری_مدنی_توانا #آموزش_و_پرورش #معلم #روحانیت_شیعه #جمهوری_اسلامی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عزیز قاسم‌زاده معلم و خواننده که به اتهام تبلیغ علیه نظام از ۱۹ فروردین در زندان لاکان رشت محکومیت خود را می گذراند روز یکشنبه اول مرداد ماه، برای مدت ۱۰ روز به مرخصی آمد.

ویدیویی که می‌بینید، اجرای منتشر نشده‌ای از ترانه بازگشته با صدای عزیز قاسم‌زاده است که هم زمان با مرخصي او برای نخستین بار در کانال تلگرامی‌اش منتشر شده است.

در این ویدیو تصاویر آقای قاسم‌زاده هنگام مرخصی و ملاقات با خانواده‌اش را مشاهده می‌کنید.

آهنگساز: استاد علی تجویدی
ترانه سرا: استاد معینی کرمانشاهی

https://t.me/azizghasemzademusic

عزیز قاسم‌زاده، معلم و فعال صنفی معلمان است، او علاوه بر این، خواننده و مدرس آواز سنتی ایرانی هم هست. او طی سال‌های گذشته بارها احضار و بازداشت شده است، اما هیچگاه دست از مطالبه‌گری برنداشته است.

#عزیز_قاسم_زاده #معلم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
یک سال پس از انقلاب زن زندگی آزادی اقدامات خشونت‌آمیز دیکتاتوری جمهوری اسلامی علیه مردم ایران همچنان ادامه دارد.
روزنامه شرق در گزارشی به محدودیت‌ها اخراج و زندانی‌کردن معلمان در این یک سال پرداخته است.
«وقایع سراسری سال گذشته اگرچه بر بستر خیابان شکل گرفت اما خیلی زود دانشگاه‌ها و مدارس را هم در بر گرفت. درگیرشدن بسیاری از مدارس با این حوادث از اتفاقات جدیدی بود که نمونه‌اش را کمتر در آنچه سال ۹۶ یا ۹۸ رخ داد، دیده بودیم؛ اما یک سال بعد از این رویدادها اتفاقات رخ‌داده در پاییز و زمستان ۱۴۰۱ به اتخاذ تصمیمات گوناگونی در این دو محیط منجر شد. بخشی از آن دامن دانشجویان را گرفته و بخشی هم دامن‌گیر معلمان و استادان دانشگاه شده. معلم‌ها و استادان دانشگاه در این یک سال اعتراضات سراسری، با محدودیت‌های بی‌شماری روبه‌رو شدند. از اخراج‌ با دلایل مختلف تا قطع حقوق و مزایای آنها.»
در ادامه شرق گفتگویی داشته با معلمانی که زندانی‌شده‌اند، اخراج شده‌اند، با پابند الکترونیکی و بلاتکلیف در خانه نشسته‌اند، کسانی که حقوق‌شان قطع شده، کسانی که بیمه آن‌ها قطع شده، معلمانی که مجبور به استعفای اجباری شده‌اند و ...
این خشونت‌ها علیه اصلی‌ترین نهاد آموزش در کشور، بدون پیامد نیست. این اقدامات به گسترش خشونت و گسترش بی‌سوادی در جامعه منجر خواهد شد.

#معلم
#مدرسه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی فتحی، معلم تاریخ محبوس در زندان عادل‌آباد شیراز، طی نامه‌ای از اعتصاب غذای اعتراضی خود خبر داد. او در این نامه همچنین پاسخی به افراد حکومتی داده که به او گفتند توبه‌نامه بنویسد تا آزادش کنند!

متن نامه آقای فتحی را در زیر بخوانید:

*توبه نامه*
✍️ معلم تاریخ مهدی فتحی

من یک معلم تاریخ هستم، که از فراز تاریخ مطالبه‌گری معلمان فارس شما را مورد خطاب قرار می‌دهم. خطابه‌ای بر محوری از حق و حقیقت، تا به یادگار بماند که شرف در همه تاریخ و حکومت‌ها قیمتی نبوده و نخواهد بود. در ابتدا مورد خطابم ابدا نهاد‌های دستگیر کننده و پرونده‌ساز و یا قاضی‌های دستگاه قوه‌قضاییه نیست، چرا که آنان وظیفه شرعی و دینی خود را انجام و در اکثر مواقع بسیار مومنانه‌تر هم انجام وظیفه می‌کنند. من داغدار و عزادار دلسوزی گاهی خونبار و تحقیرآمیز همکاران محترم فرهنگی خودم و خصوصا همکاران گرامی واحد‌های حراست و بازرسی اداره کل و منطقه است. لازم است در وحله اول تاکید کنم که وظیفه حراست در ادارات، دفاع از حقوق معلم و دانش‌آموز و تثبیت امنیت و آسایش جامعه فرهنگی ایران است.
امروز اگر من به بی‌ گناهی کامل در بند و همزمان در زنجیر بودن با هفت هشت نفر داعشی که مسلح به رحل‌های قرآنی و انواع تیزی‌ها هستند، مجبور به جنگی تن به تن شده و زخمهایی بسیار برمی‌دارم. من امروز اگر بدون در نظر گرفتن آیین‌نامه تفکیک جرائم محکومان هر روز آواره این بند و آن بند هستم و در مسیر دادگاه‌ها و دادسراها و پزشکی قانونی با زنجیر بر دست و پایم تحقیرها و توهین‌های بی‌شماری می‌بینم، فقط به آن جهت است که بخشی از بی‌عدالتی و فساد و دزدی را که دیده‌ام فریاد زده‌ام. تازه آنهم در هنگامه‌ای فریاد زده‌ام که تمامی راهکارهای قانونی را طی کرده و تمامی دستگاه قضایی و امنیتی در جریان کامل پرونده فساد کشف شده بوده‌اند و این فساد و دزدی حتی دامنه‌اش به چهارچوب خانه و خانواده‌ام کشیده شده بود.

من هیچ‌گاه در طول سال‌های حبس، زندان و شکنجه‌های بسیار جسمی و روحی در مخوف‌ترین اتاقک‌های انفرادی و بازجویی در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها خودم را نباختم، والله و والله که هیچ‌گاه و هرگز. اما پیشنهاد شما در نوشتن پشیمان‌بودن از راه رفته مرا بسیار افسرده خاطرُ رنجورُ صاحب بُغضی شکسته و خفه‌کننده کرد. والله من خودم هم نمی‌دانم چه گناهی کرده‌ام که باید در مذمت آن اظهار تأسف و ندامت کنم؟

شما که قدم رنجه می‌کنید و پیشقدم می‌شوید که بنده توبه‌نامه بنویسم تا شما در کمتر از یک هفته شرایط آزادی من را فراهم می‌نمایید، لطفا فقط بگویید من بابت کدام گناه باید اظهار ندامت کرده و توبه‌نامه بنویسم؟ کاش قبل از آمدن به زندان و فرودآوردن آن دشنه زهرآگین از غلافِ زبانتان، این پرسش را از مدیر کل محترم قوه‌قضاییه فارس جناب سیدکاظم موسوی کرده بودید. که اگر چنین کاری کرده بودید، هرگز به چنین ماموریت شبه نظامی منحوسُ مُشمئز کننده نمی‌آمدید. چرا که شخص ایشان ماه‌ها پیشتر و با حضور در واحد چهار امنیتی در بند سبز بزرگسالان از بنده خواسته بود که با چنین حُقه‌ای می‌شود از بند و زندان بِرَست، اما به خدای یکتا و یگانه که من هدفم رُستَن بود و نه رَستَن.

ادامه را اینجا بخوانید.

#مهدی_فتحی #معلم_زندانی #اعتصاب_غذا #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
برخی از مدیران مدارس برای این‌که کلاس‌های درس بدون معلم نماند، دست به دامن خانواده‌ها شده‌اند

حدود یک ماه از آغاز سال تحصیلی جدید می‌گذرد و بحران کمبود معلم در مدارس همچنان وجود دارد.
گرچه "کمبود" واژه جدیدی نیست، اما این بار اوضاع به گونه‌ای است که هنوز مسئولان نتوانسته‌اند این خلاء را پر کنند. در واقع اعداد و ارقام متفاوتی درباره کمبود معلم از زبان مسئولان مطرح شده و در این بین صحبت از کمبود حداقل ۳۰۰ هزار معلم هم شده است.
هدی هاشمی در گزارشی که در روزنامه شرق منتشر شده است می‌نویسد:
برخی از اولیا دانش‌آموزان در گفت‌وگو با خبرنگار شبکه شرق اعلام کردند که مدیر مدرسه از آنها خواسته تا سرکلاس درس حاضر شوند و درس های سال گذشته را برای دانش‌آموزان مرور کنند۔
مادر شقایق دانش‌آموز کلاس دوم دبستان به شبکه شرق می‌گوید: "دخترم کلاس دوم دبستان است. در مدرسه دخترم پنج کلاس پایه دوم ابتدایی وجود دارد، از این تعداد فقط سه کلاس معلم ثابت دارند. بقیه کلاس‌ها معلم ندارند، بنابراین مدیر مدرسه از یکی از اولیای دانش‌آموزان که فوق‌لیسانس علوم آزمایشگاهی دارد، خواسته که به کلاس درس برود و با بچه‌ها درس‌ها را کار کند که دانش‌آموزان عقب نیافتند."

در این شرایط جمهوری اسلامی در یک سال اخیر بالغ بر ۳۵۰ میلیون دلار به حماس پرداخت کرده است۔

#یاری_مدنی_توانا
#مدرسه
#معلم
@Tavaana_TavaanaTech
صدور احکام سنگین قضایی علیه فعالان صنفی معلمان استان فارس

شعبه ۳۷ دادگاه تجدید نظر استان فارس دهها سال زندان برای فعالین و اعضای انجمن صنفی معلمان  فارس صادر کرد.

در این بی‌دادنامه:
#افشین_رزمجویی
#ایرج_رهنما
#اصغر_امیر_ازادگانی
#محمد_علی_زحمتکش
به پنج سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه به مدت دو سال

#مژگان_باقری به مدت دو سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه به مدت دو سال

#زهرا_اسفندیاری و
#عبدالرزاق_امیری
دو سال حبس تحت نظارت سامانه های الکترونیکی پاپند در محدوده یک هزار متری از محل سکونت و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه و منع فعالیت در فضای مجازی به مدت دو سال 

#غلامرضا_غلامی_کندازی
به سه اتهام
الف : اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور  از طریق شرکت در فراخوان های معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران پنج سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور
با ابطال گذرنامه به مدت دو سال
ب-اتهام عضویت در گروهای معاند نظام پنج سال حبس و دو سال اقامت اجباری در شهرستان بیرجند و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه و منع فعالیت در فضای مجازی و به مدت دو سال
ج- به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام یک سال حبس

از کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

#یاری_حقوقی_توانا
#معلم
@Tavaana_TavaanaTech
عزیز قاسم‌زاده، معلم و کنشر مدنی محبوس در زندان لاکان رشت، طی نامه‌ای درباره رفتار غیر قانونی قاضی ناظر جدید زندان لاکان رشت نوشت. متن این نامه به شرح زیر است:


پیرامون قاضی ناظر زندان لاکان رشت

✍🏻عزیز قاسم زاده
بند میثاق زندان لاکان رشت
چهارشنبه ۰۱/ ۰۹ / ۱۴۰۲

کمی بیشتر از دو ماه است که قاضی ناظر زندان لاکان رشت عوض شده و جوانی متولد اواخر دهه هفتاد بر این جایگاه تکیه زده است. تغییر افراد در سطوح مختلف مدیریتی و نهادهای گوناگون،مسلما به همراه خود اندک تغییراتی را در پی دارد اما اگر تغییر افراد به تغییر رویه‌ها و ساختارها در سطح کلان منجر شود، حکایت از ناهمگونی مشخصی دارد که مهم‌ترین آن رویکرد فردی در فرایند تصمیم‌گیری به جای رویکرد قانونی است که دستورالعمل‌های لازم را در حیطه‌های مختلف تصمیم‌گیری‌ها معین کرده است. رویه قاضی جوان نه تنها با رویه دیگر قاضی ناظرهای پیش از خود در همین زندان تفاوت فاحشی دارد، بلکه اساسا با آنچه در وظایف قانونی و حقوقی قاضی ناظر تعریف شده، منافات مسلم و آشکاری دارد. به عنوان نمونه روال مرخصی‌ها به این شکل است که بعد از درخواست زندانی، رییس اندرزگاه، مسوول واحد اصلاح و تربیت و یا مددکار اجتماعی و کارشناس فرهنگی و مسوول واحد قضایی زندان یا مددکار قضایی (دبیر شورا) و مسوول حفاظت و اطلاعات،  مسوول واحد بهداشت و درمان و روانشناس و رییس یا معاون زندان پس از موافقت خود مراتب را طی نامه‌ای در نهایت به قاضی ناظر زندان ارجاع می دهند. در واقع پس از بررسی‌های انجام شده و تایید مراجع تعیین شده فوق، تایید قاضی ناظر به‌ تعبیر فقهی قضیه، علی الاغلب "جنبه امضایی" دارد و نه "تاسیسی" بدین معنی که قاضی ناظر واضع یک قانون تازه برای اراده‌ی معطوف به نادیده انگاشتن تصمیم جمعی بر طبق قوانین و یا دست کم عرفی که در زندان‌های کشور مرسوم است، نمی‌باشد. در حالی که قاضی فعلی با عدم رعایت این اصل، زندانی‌ها را به صف می‌کشد و از آنها می‌خواهد که قرآن بخوانند و هر کس که از پس این کار بر نیاید مرخصی او را لغو می‌کند. پیرامون قرآن این کتاب آسمانی توصیه موکد شده است که بی وضو سراغ آن نرویم. اینکه زندانیان مختلف را با انواع و اقسام جرم‌های عمومی به صف کردن حتی با نیت پاک، نتیجه آن خیر نخواهد بود. قرآن کتابی است آسمانی و شاهدی است قدسی اما این رویه تبدیل این "شاهد قدسی" به "شاهد بازاری" است.

امری که بنا به توصیه همه بزرگان دینی  در حفظ و نگهداری این کتاب آسمانی کوشا باید بود نه اینکه  فقط در ظواهر امر خود را فردی قرآنی نشان دهیم بلکه باید در بواطن امر عامل به قرآن بود  با چنین شیوه‌ای باید گفت:
گر تو قرآن بر این نّمّط خوانی
ببری رونق مسلمانی
از سوی دیگر روال بر ابن است که افراد مراجعه کننده در دفتر قاضی ناظر در سالن انتظار می‌مانند و نامه‌ها و درخواست‌های آنها از طریق کارمندهای آن بخش به دست قاضی ناظر می رسد و او در نهایت تصمیم می‌گیرد و در صورت لزوم شخص خاصی را احضار می‌کند اما قاضی جوان تک تک افراد را صدا می‌زند و اگر فردی روی صندلی‌های تعیین شده بنشیند، خطاب به او می‌گوید: چه کسی به تو اجازه داده که روی صندلی بنشینی؟ و اگر در پاسخ بشنود که این صندلی‌ها را برای نشستن گذاشته‌اند، می‌گوید : تو زندانی هستی تا من اجازه نداده‌ام حق نشستن نداری
لازم است که گماردگان و ناظران بر قاضی ناظر جوان در دستگاه قضایی به ويژه دادگستری استان گیلان آداب و رسوم قضایی را دست کم به صورت شکلی به این جوان که در حال کار‌آموزی است بیاموزند چرا که به قول سعدی :

ضرورت است که افراد را سَری باشد         
وگرنه مُلک نگیرد به هیچ روی نظام
به شرط آنکه بداند سر اکابر قوم                
که بی وجود رعیت سری است بی اندام

امید می‌رود که دست اندرکاران قضایی با تغییر رویه کنونی شرایط زندان را به حالت تعادل برسانند. این شیوه و  منش نه با سازو کارهای حقوقی و قانونی منطبق است و نه با سازوکارهای شرعی و اخلاقی تطابقی دارد و از سوی دیگر اختلال در امور زندان و تصمیم‌گیری‌های زندان در حوزه‌های مختلف را نیز به دنبال دارد. قاضی جوان نیز می‌باید توصیه حافظ شیرازی را به گوش جان بسپارد و زین پس بر این منوال طی طریق نماید:

مکن که کوکبه خسروی شکسته شود
چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند

#عزیز_قاسم_زاده #معلم_زندانی #زندان_لاکان_رشت #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech