آموزشکده توانا
56.6K subscribers
31.3K photos
37K videos
2.54K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دهه دوم پس از انقلاب، درست پس از اعدام‌های دهه شصت و جنگ، ایران وضعیت آرام‌تری را تجربه کرد که با ظهور جبهه اصلاحات امید می‌رفت که جو خفقان باقی‌مانده از دهه شصت رفته رفته از بین برود و شاهد آزادی بیان بیشتر و موارد کمتری از نقض حقوق بشر در ایران باشیم

اما با وجود ظاهر آرام‌تر، در این دوران نیز عوامل جمهوری اسلامی ‌از روش‌های مختلفی برای حذف مخالفان خود استفاده کردند.
بین سال‌های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۷،‌ شاهد قتلهای زنجیرهای بودیم که شخصیت‌های سیاسی و اجتماعیِ منتقد نظام جمهوری اسلامی ‌در داخل و خارج از ایران را هدف می‌گرفتند.

هرچند هیچ‌ یک از مقامات جمهوری اسلامی ‌مسئولیت این قتل‌ها را به‌ عهده نگرفتند و همواره آن‌ها را به عوامل خارجی ‌یا به گروه‌های بنیادگرای خارج از نظام نسبت می‌دادند.

روزنامهٔ سلام در ۱۵ تیر ۱۳۷۸ نامه‌ای محرمانه از سعید امامی، متهم اصلی قتلهای زنجیرهای را منتشر کرد که با ذکر نام ‌یکی از افرادی که بعدا کشته شد، خواستار اعمال محدودیت بیشتر برای وی شده بود.
روزنامهٔ سلام به‌دلیل انتشار این نامه تعطیل شد که این همین اتفاق منجر به وقایع هجده تیر ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران و اولین دور اعتراضات دانشجویی در تاریخ جمهوری اسلامی‌شد.
در این اعتراض‌ها هفت نفر در طی حمله به کوی دانشگاه کشته شدند و سعید زینالی که به دست ماموران دستگیر شده بود از آن زمان ناپدید شده و هنوز پیدا نشده است.

این اعتراضات شروع کننده راهی بودند که منجر به جنبش‌های مطالبه‌گری و آزادی خواهانه دهه‌های بعدی شد، و با وجود اجرای انواع تاکتیک‌های ارعاب توسط حکومت، پس از این جنبش نقش دانشجویان و جوانان در جنبش‌های اعتراضی پررنگ‌تر هم شد.»

متن و ویدیو از صفحه آزادماهی
@azadmahii

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادگی
#مهسا_امینی
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_آزاد
#کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی
#فرشته_علیزاده
#فریدون_فرخزاد
#قتلهای_زنجیره_ای
#داریوش_فروهر
#پروانه_اسکندری
#محمد_مختاری
#محمدجعفر_پوینده
#حمید_حاجی_زاده
#کارون_حاجی_زاده
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سالروز قتل احمد میرعلایی

هشت صبح روز دوم آبان‌ماه ۱۳۷۴مترجم و نویسنده‌‌ پرکار ایرانی، احمد میرعلایی از منزلش به سوی کتاب‌فروشی محل کارش به راه افتاد اما هرگز به آن‌جا نرسید.

خانواده‌اش نگران شدند اما جستجو برای یافتنش بی‌نتیجه بود. پیکر بی‌جان او ساعت ده شب در کوچه‌های خیابان میر اصفهان پیدا شد. کنار جنازه‌ی او دو بطری مشروب قرار داده بودند. نیروی انتظامی پیدا شدن جسد را به خانواده میرعلایی اطلاع می‌دهد. او در یکی از کوچه‌‌های فرعی محل کارش به شکل نشسته به دیوار تکیه داده بود.

همان شب در پزشکی قانونی خانواده‌ی میرعلایی جسد را می‌بینند که جای دو تزریق آمپول در دست راست او دیده می‌شود. احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیه‌ دست راست دچار ایست قلبی می‌شود و جان می‌دهد.

این‌گونه پایان می‌یابد زندگی این مترجم۔ از احمد میرعلایی به غیر از ترجمه‌های ارزشمند می‌توان به حدود ۲۶ کتاب، مقاله و داستان اشاره کرد.

قتل میرعلایی مانند دیگر قتلهای نویسندگان و دگراندیشان، برای محدودسازی اندیشه و حق آزادی بیان صورت گرفت. احمد میرعلایی به هیچ حزب و دسته‌ سیاسی وابستگی نداشت که بخواهیم او را مخالف سیاسی جمهوری اسلامی قلمداد کنیم. او در نوجوانی شیفته‌ محمد مصدق و جبهه‌ ملی بود؛ اما چه پیش و چه پس از انقلاب هیچ سابقه‌ فعالیت سیاسی یا مبارزات سیاسی نداشت. احمد میرعلایی تنها در نامه‌ای ۱۳۴ امضایی که امضای او هم پای نامه بود گفت که «ما نویسنده‌ایم». «ما نویسنده‌ایم، یعنی احساس و تخیل و اندیشه‌ و تحقیق خود را به اشکال مختلف می‌نویسیم و منتشر می‌کنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ما ست که نوشته‌مان - اعم از شعر یا داستان، نمایش‌نامه یا فیلم‌نامه، تحقیق یا نقد و نیز ترجمه آثار دیگر نویسندگان جهان - آزادانه و بی‌ هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانه‌ای، در صلاحیت هیچ‌ کس یا هیچ‌ نهادی نیست. اگرچه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه درباره‌ آن‌ها بر همگان گشوده است.»

درباره احمد میرعلایی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Ahmad_MirAlaei


#قتلهای_زنجیره‌_ای #ایران  #احمد_میرعلایی #یاری_مدنی_توانا #دادخواهی

@Tavaana_TavaanaTech
سعیدی سیرجانی را سکته کردند!
سالروز قتل علی‌اکبر سعیدی سیرجانی
سعیدی سیرجانی تنها به جرم! نوشتن نامه به رهبر جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتاب‌هایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت و مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.

نامه‌های سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. شجاعت روشن‌فکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار می‌دهد..

در یکی از نامه‌ها می‌نویسد:

«بگذارید آیندگان بدانند که در سرزمین بلاخیز ایران هم بودند مردمی که دلیرانه از جان خود گذشتند و مردانه به استقبال مرگ رفتند.»

سعید امامی در مورد مرگ سعیدی سیرجانی توضیح داده بود که به او به جای شیاف ملین، شیافی ساخته‌شده از پتاسیم دادند تا به عنوان توصیه پزشک استفاده کند. شیاف پتاسیم به راحتی می‌تواند قلب انسان را از کار بیاندازد. قلب سیرجانی از کار افتاد و علت مرگ او را حمله‌ی قلبی اعلام کردند.

سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفندماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونی‌اش به وسیله‌ی ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از نُه ماه بازداشت در چهارم آذرماه ۱۳۷۳ درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:

https://tavaana.org/aliakbar_saeidi_sirjani/
#پروفایل
#یاری_مدنی_توانا
#قتلهای_زنجیره_ای
#سعیدی_سیرجانی

@Tavaana_TavaanaTech
احمد تفضلی؛ دشنه قهر ایران‌ستیزان بر قلب ایران‌شناسان


احمد تفضلی، زبان‌شناس، ایران‌شناس و پژوهش‌گر ایرانی، در سال ۱۳۱۶ دیده به جهان گشود. او در رشته زبان‌های باستانی دکترا گرفت. موضوع پایان‌نامه‌اش تصحیح و ترجمه سوتکرنسک، نخستین بخش از اوستای ساسانی و نسک دوم بود.
تفضلی مدتی به‌عنوان پژوهش‌گر در بنیاد فرهنگ ایران به کار مشغول شد و از سال ۱۳۴۷ با سمت استادیار گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی به هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پیوست و پس از آن با سمت استاد زبان‌های باستانی ایرانی در دانشگاه به تدریس مشغول شد و ده سال ریاست بخش دانشجویان خارجی دانشکده ادبیات را بر عهده داشت.

پژوهش‌های احمد تفضلی با همراهی بدیع‌الزمان فروزانفر در بازنویسی یادداشت‌های کتاب «عطار» آغاز شد. فروزان‌فر همواره دید علمی و سخت‌کوشی و موشکافی تفضلی را می‌ستود.

تفضلی به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و آلمانی تسلط داشت و با زبان‌های روسی و عربی نیز آشنا بود.
این ایران‌شناس و پژوهشگر، ساعت دوازده و نیم روز ۲۴ دی‌ماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانش‌گاه تهران ترک کرد تا به منزل خود در شمیران برود اما هیچ‌گاه به منزل نرسید. او میانه‌ راه ربوده شد و توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به قتل رسید.

درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/ahmad_tafazoli/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ادبیات
#قتلهای_زنجیره_ای
#احمد_تفضلی
@Tavaana_TavaanaTech