آتنا دائمی، فعال مدافع حقوق بشر، به دنبال انتشار خبر عفو عمومی فعالان محیط زیست پس از تحمل هفت سال زندان، خاطرهای تلخ از شکنجهشدن نیلوفر بیانی نوشت که بسیار تلخ است و دردناک، با هم بخوانیم:
«روزی زنی از سمت آخوندک خانمحمدی(معاون رییسی در زمان ریاست قوه قضاییه و سخنگوی فعلی ستاد امر به معروف) به بند ما آمد این زن ظاهری متفاوت با سایر زندانبانها داشت، بدون چادر با مانتوی کوتاه، ناخنهای لاک زده، آرایش غلیظ و… آمده بود درخواستهای زندانیان را دریافت کند! به او گفتیم برای حفظ حریم خصوصیِ زندانیان در اتاق رییس بند با هر زندانی جداگانه صحبت کند اما او به داخل بند آمد و جلوی تخت من نشست. من در تختم پشت پرده نشسته بودم، کسی به زن توجه نمیکرد و او با ادبیات دوستانه سعی داشت اعتماد زندانیان را جلب کند. نیلوفر بیانی آمد و زن با لودگی از او سوالاتی پرسید، نیلوفر با صلابتی کمنظیر از پرونده و از بازجوییها گفت از اینکه او را با ۷ مرد به استخری در لواسان بردهاند سپس بازجو و بقیه مردان به داخل آب پریده و او را که در داخل ماشین بوده مجبور به تماشا میکردند و با ادبیات سخیفی به او میگفتند داخل آب بیا، میگفت خودم را در چادر گلگلی دوالف پنهان کردم و در تمام مدت دستگیره در ماشین را محکم گرفته بودم. گفت که در اتاق بازجویی در حالی که از مرگ مشکوک کاووس سیدامامی بیخبر بوده ناگهان و بدون مقدمه عکس پیکر آقای سیدامامی را به او نشان دادند، گفت در اتاق بازجویی او را مجبور کردند که صدای گرگ و قورباغه و… را تقلید کند، گفت او را تهدید به تجاوز کردند و بیمارگونه صحنه تجاوز و یا اعدام را برای او شرح دادند… از توهینهای صلواتی در دادگاه گفت، از فرد معممی که در اتاقهای بازجویی به سمت او صندلی پرتاب کرده بود… سکوت عجیبی در بند حاکم بود و فقط نیلوفر با صلابت صحبت میکرد، حس کردم نفسم تنگ شده بغض راه گلویم را گرفته بود و دیدم نمیتوانم در تخت بمانم پرده را کنار کشیدم که به هواخوری بروم دیدم تمام اعضای بند در سکوت در اتاق دو روبروی تختم ایستادهاند و بیصدا به نیلوفر خیره شدهاند و اشک میریزند، به نیلوفر نگاه کردم او خود همچنان که مسلط و محکم حرف میزد اشک از چشمانش جاری بود… با خود گفتم ما حتی از شنیدن شرح شکنجههایی که او و دوستانش متحمل شدند چنین به نفس تنگی میافتیم آنها در آن فضای انفرادی و اتاقهای بازجویی با آن بازجوهای روانی چه کشیدند اما همچنان محکم و استوارند.
حالا خبر رسیده که پس از ۷ سال فعالان محیط زیست برای هر آنچه مرتکب نشده بودند ولی با این شکنجهها مجبور به پذیرش آن شدند مشمول عفو شدهاند»
#نیلوفر_بیانی #کاووس_سیدامامی #شکنجه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«روزی زنی از سمت آخوندک خانمحمدی(معاون رییسی در زمان ریاست قوه قضاییه و سخنگوی فعلی ستاد امر به معروف) به بند ما آمد این زن ظاهری متفاوت با سایر زندانبانها داشت، بدون چادر با مانتوی کوتاه، ناخنهای لاک زده، آرایش غلیظ و… آمده بود درخواستهای زندانیان را دریافت کند! به او گفتیم برای حفظ حریم خصوصیِ زندانیان در اتاق رییس بند با هر زندانی جداگانه صحبت کند اما او به داخل بند آمد و جلوی تخت من نشست. من در تختم پشت پرده نشسته بودم، کسی به زن توجه نمیکرد و او با ادبیات دوستانه سعی داشت اعتماد زندانیان را جلب کند. نیلوفر بیانی آمد و زن با لودگی از او سوالاتی پرسید، نیلوفر با صلابتی کمنظیر از پرونده و از بازجوییها گفت از اینکه او را با ۷ مرد به استخری در لواسان بردهاند سپس بازجو و بقیه مردان به داخل آب پریده و او را که در داخل ماشین بوده مجبور به تماشا میکردند و با ادبیات سخیفی به او میگفتند داخل آب بیا، میگفت خودم را در چادر گلگلی دوالف پنهان کردم و در تمام مدت دستگیره در ماشین را محکم گرفته بودم. گفت که در اتاق بازجویی در حالی که از مرگ مشکوک کاووس سیدامامی بیخبر بوده ناگهان و بدون مقدمه عکس پیکر آقای سیدامامی را به او نشان دادند، گفت در اتاق بازجویی او را مجبور کردند که صدای گرگ و قورباغه و… را تقلید کند، گفت او را تهدید به تجاوز کردند و بیمارگونه صحنه تجاوز و یا اعدام را برای او شرح دادند… از توهینهای صلواتی در دادگاه گفت، از فرد معممی که در اتاقهای بازجویی به سمت او صندلی پرتاب کرده بود… سکوت عجیبی در بند حاکم بود و فقط نیلوفر با صلابت صحبت میکرد، حس کردم نفسم تنگ شده بغض راه گلویم را گرفته بود و دیدم نمیتوانم در تخت بمانم پرده را کنار کشیدم که به هواخوری بروم دیدم تمام اعضای بند در سکوت در اتاق دو روبروی تختم ایستادهاند و بیصدا به نیلوفر خیره شدهاند و اشک میریزند، به نیلوفر نگاه کردم او خود همچنان که مسلط و محکم حرف میزد اشک از چشمانش جاری بود… با خود گفتم ما حتی از شنیدن شرح شکنجههایی که او و دوستانش متحمل شدند چنین به نفس تنگی میافتیم آنها در آن فضای انفرادی و اتاقهای بازجویی با آن بازجوهای روانی چه کشیدند اما همچنان محکم و استوارند.
حالا خبر رسیده که پس از ۷ سال فعالان محیط زیست برای هر آنچه مرتکب نشده بودند ولی با این شکنجهها مجبور به پذیرش آن شدند مشمول عفو شدهاند»
#نیلوفر_بیانی #کاووس_سیدامامی #شکنجه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
آتنا دائمی، زندانی سابق سیاسی و فعال مدافع حقوق بشر، در پی انتشار خبر عفو عمومی فعالان محیط زیست پس از تحمل هفت سال زندان، خاطرهای درد
آتنا دائمی، زندانی سابق سیاسی و فعال مدافع حقوق بشر، در پی انتشار خبر عفو عمومی فعالان محیط زیست پس از تحمل هفت سال زندان، خاطرهای درد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊...فعالین محیط زیست آزاد میشوند
#نیلوفر_بیانی #هومن_جوکار #سپیده_کاشانی و #طاهر_قدیریان
بعد از تحمل هفت سال زندان آزاد خواهند شد.
پیش از این #کاووس_سید_امامی فعال محیط زیست و استاد دانشگاه که در رابطه با همین پرونده بازداشت شده بود در زندان کشته شد.
این افراد هفت سال از زندگی خود را در پی پروندهسازی اطلاعات سپاه در زندان گذراندند و شکنجههایی طاقتفرسا را پشت سر گذاشتند.
بازداشت این افراد هزینه زیادی برای خانوادههای آنها، خودشان و جامعه ایران در بر داشت.
هفت سال زمان کمی نیست. ما فقط نباید دادخواه جانباختگان باشبم، بلکه دادخواه زمان و عمری که در جمهوری اسلامی با رنج سپری شد هم باید بود. زمانی از عمر ما که دیگر بازمیگردد.
ویدیو از سامی فردی
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#نیلوفر_بیانی #هومن_جوکار #سپیده_کاشانی و #طاهر_قدیریان
بعد از تحمل هفت سال زندان آزاد خواهند شد.
پیش از این #کاووس_سید_امامی فعال محیط زیست و استاد دانشگاه که در رابطه با همین پرونده بازداشت شده بود در زندان کشته شد.
این افراد هفت سال از زندگی خود را در پی پروندهسازی اطلاعات سپاه در زندان گذراندند و شکنجههایی طاقتفرسا را پشت سر گذاشتند.
بازداشت این افراد هزینه زیادی برای خانوادههای آنها، خودشان و جامعه ایران در بر داشت.
هفت سال زمان کمی نیست. ما فقط نباید دادخواه جانباختگان باشبم، بلکه دادخواه زمان و عمری که در جمهوری اسلامی با رنج سپری شد هم باید بود. زمانی از عمر ما که دیگر بازمیگردد.
ویدیو از سامی فردی
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فعالان محیط زیستی، پس از هفت سال تحمل حبس و شکنجه و جانباختن جاویدنام کاووس سیدامامی، روز گذشته آزاد شدند. در حالی که فقط یک ماه تا پایان مدت محکومیت آنها باقی مانده بود! آزادی آنها تحت عنوان عفو صورت گرفت. عفو بابت چه جرم و گناهی؟! مگر آنها چه کار کرده بودند؟! همه نیک میدانیم که وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه، چگونه برای افراد پروندهسازی کرده و آنها را به زندان میافکنند، بازجوهایی بیسواد و خشن که عنوانشان را «کارشناس پرونده» گذاشتهاند، با چه استدلالهایی پرونده امنیتی برای شهروندان درست میکنند.
مطهره گونهای، فعال دانشجویی، با نگارش متنی متاثر از آزادی فعالان محیط زیستی، به نکاتی درباره پرونده خودش اشاره میکند و نحوه برخورد و استناد بازجو به موضوعاتی بیربط برای انتساب اتهامات مختلف به او.
نوشته مطهره به شرح زیر است:
«عفو ملوکانه یا شکست مفتضحانه؟
با خندهای تلخ، خبر عفو ملوکانهی رهبری که شامل حال فعالان محیط زیستی شد را خواندم و دائم با خودم تکرار میکنم:
هفت سال... هفت سال... هفت سال عمر و جوانی و زندگی. هفت سال شکنجه و انفرادی و تنگنا و خودکشیشدن. که بعد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هم بیانیهای منتشر کند و بیگناهیشان نیز اثبات شود، ولی باز هم به جور و ظلم در حبس بمانند.
ناباورانه به استاد کاووس سید امامی فکر میکنم که چه مظلومانه او را کشتند.
پنداری، زندگی و عمر و جان آدمها برای خودکامه، شوخی است و ما برای خامنهای، نه انسان که تنها یک وسیلهی بازی احمقانه برای خلوت شبانهاش هستیم!
بغض بیپایان هفت سال عمر و زندگی تباه شده به حکم بیدادگاه جمهوری اسلامی و پروندهسازی و دسترنج سازمان اطلاعات سپاه به مسئولیت حسین طائب، برای سینهی تنگم بسیار عظیم و سترگ است.
روایتهای آزار و شکنجههای نیلوفر بیانی را اگر پیش از دریافت حکم اخراجم از دانشگاه میخواندم، باور نمیکردم که دستگاه امنیتی یک حکومت آنقدر شنیع و بیشرف باشد که از هرگونه دستاویز برای گرفتن اعتراف اجباری ابا نکند.
حسین طائب، همان فردی است که در یکی از سخنرانیهای سال گذشتهاش میگفت: "ایلان ماکس! میخواهد رییس جمهور امریکا شود (درحالیکه ایلان ماسک اهل کانادا و متولد آفریقای جنوبی است و طبق قانون نمیتواند کاندیدای ریاست جمهوری شود!). چنین آدمی، که روزگاری از آوردن نامش هم لرزه بر تنمان میافتاد، با نازلترین سطح تحلیل، سالها عهدهدار مسئولیت اطلاعات سپاه بود.
.
در این سازمان شوم چه پروندهها که نساختند و چه حقها که ناحق نکردند و چه عمرها که به باد ندادند.
نمونهی کوچکش هم پروندهی کمیتهی انضباطی مرکزی وزارت بهداشت خودم بود.
به چشم خویش دیدم که انسانیت در تک تک آنها مرده است و هر اتهامی که اراده کنند و "بفرموده" باشد، به پرونده الصاق میکنند.
اینجا محکمه و دادگاه برحسب عدل و قانون و قضاوت در کار نیست، بلکه براساس یافتههای تخیلی و شیداگونهی ضابطین حکم میدهند و به مثابهی وحی منزل، هرچه که آنها بنویسند و بخواهند، خواهد شد! گویا از خدا هم بالاتر اند و کن فیکون میکنند و با قوهی تخیل بسیار فعالشان سرنوشت شما را آنچنان دگرگون میکنند که سراسر در بهت و حیرانی فرو خواهید رفت.
ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/cb5prt7b
شرح عکس:
عکس دستهجمعی فعالان آزاد شده محیط زیست، جای کاووس سیدامامی خالی است
#مطهره_گونه_ای #نیلوفر_بیانی #هومن_جوکار #سپیده_کاشانی #کاووس_سید_امامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، فعال دانشجویی، با نگارش متنی متاثر از آزادی فعالان محیط زیستی، به نکاتی درباره پرونده خودش اشاره میکند و نحوه برخورد و استناد بازجو به موضوعاتی بیربط برای انتساب اتهامات مختلف به او.
نوشته مطهره به شرح زیر است:
«عفو ملوکانه یا شکست مفتضحانه؟
با خندهای تلخ، خبر عفو ملوکانهی رهبری که شامل حال فعالان محیط زیستی شد را خواندم و دائم با خودم تکرار میکنم:
هفت سال... هفت سال... هفت سال عمر و جوانی و زندگی. هفت سال شکنجه و انفرادی و تنگنا و خودکشیشدن. که بعد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هم بیانیهای منتشر کند و بیگناهیشان نیز اثبات شود، ولی باز هم به جور و ظلم در حبس بمانند.
ناباورانه به استاد کاووس سید امامی فکر میکنم که چه مظلومانه او را کشتند.
پنداری، زندگی و عمر و جان آدمها برای خودکامه، شوخی است و ما برای خامنهای، نه انسان که تنها یک وسیلهی بازی احمقانه برای خلوت شبانهاش هستیم!
بغض بیپایان هفت سال عمر و زندگی تباه شده به حکم بیدادگاه جمهوری اسلامی و پروندهسازی و دسترنج سازمان اطلاعات سپاه به مسئولیت حسین طائب، برای سینهی تنگم بسیار عظیم و سترگ است.
روایتهای آزار و شکنجههای نیلوفر بیانی را اگر پیش از دریافت حکم اخراجم از دانشگاه میخواندم، باور نمیکردم که دستگاه امنیتی یک حکومت آنقدر شنیع و بیشرف باشد که از هرگونه دستاویز برای گرفتن اعتراف اجباری ابا نکند.
حسین طائب، همان فردی است که در یکی از سخنرانیهای سال گذشتهاش میگفت: "ایلان ماکس! میخواهد رییس جمهور امریکا شود (درحالیکه ایلان ماسک اهل کانادا و متولد آفریقای جنوبی است و طبق قانون نمیتواند کاندیدای ریاست جمهوری شود!). چنین آدمی، که روزگاری از آوردن نامش هم لرزه بر تنمان میافتاد، با نازلترین سطح تحلیل، سالها عهدهدار مسئولیت اطلاعات سپاه بود.
.
در این سازمان شوم چه پروندهها که نساختند و چه حقها که ناحق نکردند و چه عمرها که به باد ندادند.
نمونهی کوچکش هم پروندهی کمیتهی انضباطی مرکزی وزارت بهداشت خودم بود.
به چشم خویش دیدم که انسانیت در تک تک آنها مرده است و هر اتهامی که اراده کنند و "بفرموده" باشد، به پرونده الصاق میکنند.
اینجا محکمه و دادگاه برحسب عدل و قانون و قضاوت در کار نیست، بلکه براساس یافتههای تخیلی و شیداگونهی ضابطین حکم میدهند و به مثابهی وحی منزل، هرچه که آنها بنویسند و بخواهند، خواهد شد! گویا از خدا هم بالاتر اند و کن فیکون میکنند و با قوهی تخیل بسیار فعالشان سرنوشت شما را آنچنان دگرگون میکنند که سراسر در بهت و حیرانی فرو خواهید رفت.
ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/cb5prt7b
شرح عکس:
عکس دستهجمعی فعالان آزاد شده محیط زیست، جای کاووس سیدامامی خالی است
#مطهره_گونه_ای #نیلوفر_بیانی #هومن_جوکار #سپیده_کاشانی #کاووس_سید_امامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
عفو ملوکانه یا شکست مفتضحانه؟
فعالان محیط زیستی، پس از هفت سال تحمل حبس و شکنجه و جانباختن جاویدنام کاووس سیدامامی، روز گذشته آزاد شدند. در حالی که فقط یک ماه تا پایان مدت محکومیت آنها باقی مانده بود! آزادی آنها تحت عنوان عفو صورت گرفت. عفو بابت چه جرم و گناهی؟! مگر آنها چه کار کرده…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق یک معجزست...😍
#سپیده_کاشانی و همسرش #هومن_جوکار #فعالین_محیط_زیست دیروز بعد از هفت سال از زندان آزاد شدند.
#کاووس_سید_امامی
#نیلوفر_بیانی
#طاهر_قدیریان
#سام_رجبی
#امیرحسین_خالقی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#سپیده_کاشانی و همسرش #هومن_جوکار #فعالین_محیط_زیست دیروز بعد از هفت سال از زندان آزاد شدند.
#کاووس_سید_امامی
#نیلوفر_بیانی
#طاهر_قدیریان
#سام_رجبی
#امیرحسین_خالقی
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#آرمیتا_گراوند #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز گروهی از فعالان محیط زیست که به تازگی از زندان جمهوری اسلامی آزاد شده بودند بر مزار کاووس سیدامامی در گورستان روستای امامه گرد هم آمدند.
۶ سال پیش پیکر کاووس سیدامامی، استاد دانشگاه و شهروند ایرانی- کانادایی، در گورستان امامه به خاک سپرده شد.
جمهوری اسلامی ادعا میکند کاووس سیدامامی فعال محیط زیست در زندان دست به خودکشی زده بود.
دو روز پیش فعالان محیط زیستی، پس از هفت سال تحمل حبس و شکنجه و جانباختن جاویدنام کاووس سیدامامی، آزاد شدند. در حالی که فقط یک ماه تا پایان مدت محکومیت آنها باقی مانده بود! آزادی آنها تحت عنوان عفو صورت گرفت.
عکس از استوری امیرحسین خالقی در اینستاگرام
#یاری_مدنی_توانا
#کاووس_سید_امامی
#طاهر_قدیریان
#نیلوفر_بیانی
@Tavaana_TavaanaTech
۶ سال پیش پیکر کاووس سیدامامی، استاد دانشگاه و شهروند ایرانی- کانادایی، در گورستان امامه به خاک سپرده شد.
جمهوری اسلامی ادعا میکند کاووس سیدامامی فعال محیط زیست در زندان دست به خودکشی زده بود.
دو روز پیش فعالان محیط زیستی، پس از هفت سال تحمل حبس و شکنجه و جانباختن جاویدنام کاووس سیدامامی، آزاد شدند. در حالی که فقط یک ماه تا پایان مدت محکومیت آنها باقی مانده بود! آزادی آنها تحت عنوان عفو صورت گرفت.
عکس از استوری امیرحسین خالقی در اینستاگرام
#یاری_مدنی_توانا
#کاووس_سید_امامی
#طاهر_قدیریان
#نیلوفر_بیانی
@Tavaana_TavaanaTech
«آنها که زندان رفتهاند خوب میدانند که برای برخی زندانیان، کتاب حکم نان شب را دارد. هیچ چیز نمیتواند سنگینی گذر روزها و شبها را در زندان آسان کند، مگر غرقشدن در لابهلای خطوط کتابها.
و حالا اگر جایی باشد که در آن همهمهی بیپایان صداها، سکوتی را هدیه کند برای این غرقشدنها، حکم تنفس رهایی در زندان را دارد. جایی شبیه به کتابخانه بند ۴ اوین
این بار آخری که برای سومین بار وارد بند شدم و به کتابخانه رفتم، مثل قبل نبود. چیزهای زیادی تغییر کرده بود.
تنوع کتابها بیشتر از گذشته بود. ساعتهای بیشتری میشد در کتابخانه بمانی و گاهی تا نه شب.
هر روز دهها روزنامه و مجله وارد بند میشد. کلاسهای فرهنگی از آموزش نجوم ( علی یونسی و امیرحسین مرادی عزیز درس میدادند) تا کلاسهای زبان ( یکی از آموزشگرها کیوان مهتدی عزیز بود ) و موسیقی و آشپزی ...برقرار بود.
تمام کتابها لیستبندی شده در یک کامپیوتر با یک سرچ ساده قابل دسترس بود. بانک فیلم و سی دی ارزشمندی فراهم شده بود و بعد از آزادی شنیدم که مانیتورهایی در کتابخانه نصب شده است برای شنیدن موسیقی یا دیدن سی.دیهای آموزشی
همه این تغییرات محصول شش سال تلاش مداوم زندانیان محیط زیستی در بند ۴ بود. در این سالها مسئولیت کتابخانه و بخش فرهنگی بند با آنها بود. همه این امکانات را ذره ذره، با پیگیری و جمعآوری کمکهای مالی از خود زندانیان فراهم کردند و با صبر و حوصله و پشتکار، زندانبان را قانع کردند، حالا که امکاناتی فراهم نمیکند، اجازه ورود این امکانات به زندان را بدهد. حاصل کار این دوستان شگفتانگیز بود.
آنها بیش از شش سال به ناحق حبس کشیدند درست، اما حبس با کیفیت! کتابخانهای ساختند که تا سالها میتواند، جایی باشد برای تنفس آزادی برای هر زندانی.
همه از حبس ناعادلانهشان گفتند و من دوست داشتم از دستاورد ارزشمندشان در سالهای حبس بگویم و به پاس قدردانی کلاه از سر بردارم.
امیرحسین خالقی، سام رجبی، هومن جوکار و طاهر قدیریان
از شما دوستان ممنونم و می دانم که شما سرمایههای ارزشمند این سرزمین هستید.
پ ن : محمدرضا معمارصادقی، در این سالها نقش موثری در فرستادن کتاب به زندانهای مختلف و از جمله بند ۴ اوین داشته است.
دراویش گنابادی ( محمد شریفی مقدم، عباس دهقان، مصطفی عبدی) هنگام آزادی حجم زیادی دی وی دی آموزشی، موسیقی و فیلم و همچنین کتاب که در همه سالهای حبس جمعآوری کرده بودند را به کتابخانه بند ۴ اهدا کردند.
جعفر ابراهیمی، سعید مدنی و کیوان مهتدی، واسطهی ورود کتابهای ارزشمندی به بند ۴ بودند .به امید آزادیشان»
- برگرفته از حساب ایکس محمد حبیبی، زندانی سیاسی سابق
#طاهر_قدیریان #هومن_جوکار #امیرحسین_خالقی #سام_رجبی #سپیده_کاشانی #نیلوفر_بیانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
و حالا اگر جایی باشد که در آن همهمهی بیپایان صداها، سکوتی را هدیه کند برای این غرقشدنها، حکم تنفس رهایی در زندان را دارد. جایی شبیه به کتابخانه بند ۴ اوین
این بار آخری که برای سومین بار وارد بند شدم و به کتابخانه رفتم، مثل قبل نبود. چیزهای زیادی تغییر کرده بود.
تنوع کتابها بیشتر از گذشته بود. ساعتهای بیشتری میشد در کتابخانه بمانی و گاهی تا نه شب.
هر روز دهها روزنامه و مجله وارد بند میشد. کلاسهای فرهنگی از آموزش نجوم ( علی یونسی و امیرحسین مرادی عزیز درس میدادند) تا کلاسهای زبان ( یکی از آموزشگرها کیوان مهتدی عزیز بود ) و موسیقی و آشپزی ...برقرار بود.
تمام کتابها لیستبندی شده در یک کامپیوتر با یک سرچ ساده قابل دسترس بود. بانک فیلم و سی دی ارزشمندی فراهم شده بود و بعد از آزادی شنیدم که مانیتورهایی در کتابخانه نصب شده است برای شنیدن موسیقی یا دیدن سی.دیهای آموزشی
همه این تغییرات محصول شش سال تلاش مداوم زندانیان محیط زیستی در بند ۴ بود. در این سالها مسئولیت کتابخانه و بخش فرهنگی بند با آنها بود. همه این امکانات را ذره ذره، با پیگیری و جمعآوری کمکهای مالی از خود زندانیان فراهم کردند و با صبر و حوصله و پشتکار، زندانبان را قانع کردند، حالا که امکاناتی فراهم نمیکند، اجازه ورود این امکانات به زندان را بدهد. حاصل کار این دوستان شگفتانگیز بود.
آنها بیش از شش سال به ناحق حبس کشیدند درست، اما حبس با کیفیت! کتابخانهای ساختند که تا سالها میتواند، جایی باشد برای تنفس آزادی برای هر زندانی.
همه از حبس ناعادلانهشان گفتند و من دوست داشتم از دستاورد ارزشمندشان در سالهای حبس بگویم و به پاس قدردانی کلاه از سر بردارم.
امیرحسین خالقی، سام رجبی، هومن جوکار و طاهر قدیریان
از شما دوستان ممنونم و می دانم که شما سرمایههای ارزشمند این سرزمین هستید.
پ ن : محمدرضا معمارصادقی، در این سالها نقش موثری در فرستادن کتاب به زندانهای مختلف و از جمله بند ۴ اوین داشته است.
دراویش گنابادی ( محمد شریفی مقدم، عباس دهقان، مصطفی عبدی) هنگام آزادی حجم زیادی دی وی دی آموزشی، موسیقی و فیلم و همچنین کتاب که در همه سالهای حبس جمعآوری کرده بودند را به کتابخانه بند ۴ اهدا کردند.
جعفر ابراهیمی، سعید مدنی و کیوان مهتدی، واسطهی ورود کتابهای ارزشمندی به بند ۴ بودند .به امید آزادیشان»
- برگرفته از حساب ایکس محمد حبیبی، زندانی سیاسی سابق
#طاهر_قدیریان #هومن_جوکار #امیرحسین_خالقی #سام_رجبی #سپیده_کاشانی #نیلوفر_بیانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
«آنها که زندان رفتهاند خوب میدانند که برای برخی زندانیان، کتاب حکم نان شب را دارد. هیچ چیز نمیتواند سنگینی گذر روزها و شبها را در زندان آسان کند، مگر غرقشدن در لابهلای خطوط کتابها.
و حالا اگر جایی باشد که در آن همهمهی بیپایان صداها، سکوت...
«آنها که زندان رفتهاند خوب میدانند که برای برخی زندانیان، کتاب حکم نان شب را دارد. هیچ چیز نمیتواند سنگینی گذر روزها و شبها را در زندان آسان کند، مگر غرقشدن در لابهلای خطوط کتابها.
و حالا اگر جایی باشد که در آن همهمهی بیپایان صداها، سکوت...