روایت شکنجه در بازداشتگاه پلیس؛ رنجنامه مختار آلبوشوکه از زندان شیبان
مختار آلبوشوکه، زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز، در نامهای به شرح شکنجههای روحی و جسمیای پرداخته که در یکی از بازداشتگاههای پلیس اهواز تجربه کرده است.
او با اشاره به فحاشیهای جنسیتی مأموران، روایت میکند که چگونه، با وجود آگاهی از بیماری فتق، ضربات مکرر به ناحیه شکمش وارد شده و این خشونتها به تشدید بیماری و تحمل دردهای شدید منجر شده است. وی که محکوم به حبس ابد است، همچنین از محرومیت خود از درمان ضروری علیرغم تأکید پزشکان سخن گفته و توضیح میدهد که چگونه به جای درمان، با تزریق مسکنهای قوی و مصرف قرص، درد ناشی از بیماری و شکنجه را تحمل میکند.
او که پیشتر با دستور پلیس فتا و توسط مأموران اداره اطلاعات از زندان خارج شده بود، در یکی از بازداشتگاههای پلیس اهواز تحت ضربوشتم قرار گرفت.
متن کامل این نامه، عینا در پی میآیند:
«وقتی با حکم ابد و پنج سال، چهارده سال در زندان بمانی؛ دیدن منظره خیابانها، ماشینهای در رفتوآمد، درختهای وسط بلوار و چهرههای مردم که با عجله در آمد و شدند، برای من حکم رفتن به یک تور تفریحی ویژه و دیدن زیباترین مناظر جهان را داشت. برای همین وقتی ۱۵ آذر ۱۴۰۳ من را صدا زدند و در محوطه زندان سوار ماشین کردند، در ابتدا حسی از شوق در وجودم جوانه زد، تا وقتی که با همراهان لباس شخصی که نمیشناختم از در زندان خارج شدیم و نفر جلوئی برگشت و اولین مشت محکم را به صورتم کوبید و به همکارش که کنارم بود گفت «چشمبند و دستبد این بیشرف….را بزنید!»
من در حالی که از شدت درد صورتم را گرفته بودم و در همان حال که دو مامور کناری، دستانم را برای زدن دستبند از روی صورتم کشیده و با فشار و خشونت به پشتم میپیچاندند, و نیز در حالی که آخرین رد مناظر بیرون زندان از مقابل چشمانم میگذشت، با زدن چشمبند با تاریکی مطلق مواجه شده و از خاطرم گذشت که«مختار قرار نیست به تور تفریحی بروی و احتمالا خبری از دیدن بلوار، درخت، ماشین و چهرههای مردم رهگذر نخواهد بود!» اما هرگز فکر آن حجم از داغ و درفش و شکنجه را هم نمیکردم آنهم پس از ۱۴ سال زندانی بودن!
داشتم خودم را دلداری میدادم که:« من چهارده سال است زندانی هستم، با حکم ابد و البته به جرم ناکرده!، دیگر بیشتر از این چه میخواهند که قصد آزارم را داشته باشند!؟» در همین فکرها بودم که مشتی محکم به پائین شکمم زدند که از درد به خود پیچیده و حواسم نبود که گفتم:« من بیماری فتق شدیدی دارم نزنید لطفا!» مأمور کنار دستی که گوئی با شنیدن این حرف من احساسات سادیستیکش به غلیان آمده بود با پوزخندی گفت:”خوب چه بهتر!” و با فحاشی رکیک جنسی ادامه داد که:” که فتق داری! بلائی سرت بیارم که فتقت یادت بره” و باز با تمام قدرت با مشت به زیر شکمم ضربه زد. در طول مسیر تا به بازداشتگاهشان برسیم، با فحاشیهای رکیک جنسی به مادر، خواهر و خانوادهام چنان آزارم دادند که درد مشت و سیلی زدنشان را کمتر متوجه میشدم. چند روز در بازداشتگاهی که بعدا فهمیدم متعلق به پلیس فتای اهواز است، به شدت شکنجه شدم.
نمیدانم چند روز گذشته بود که از شدت ضربات مشت و لگد که تعمدا بیشتر به زیر شکمم میزدند، از هوش رفتم؛ روی تخت بیمارستان و در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجیر شده بودم، به هوش آمدم و متوجه شدم، شخصی که احتمالا پزشک بود، دارد به مامورها اصرار و گاهی التماس میکند که:« این بیماری شدید فتق دارد و احتمال پارهشدن فتقش زیاد است، باید اینجا بماند و فوری عملش کنیم.» مأمورهای لباس شخصی گوئی دکتر با دیوار حرف زده، بدون اینکه پاسخی دهند، آمدند و بعد از زدن دستبند از پشت و چشمبند من را کشان کشان از تخت بیمارستان به شکنجهگاهشان بازگرداندند.
این شکنجه شدن، همراه با فحاشیهای رکیک جنسی به خانوادهام و بیهوشی دوباره و بردن به بیمارستان، اصرار دکتر به بستری و عمل فوری و بیتوجهی مأموران، یکبار دیگر تکرار شد. در حالی که من کلا در اعتصاب بودم، تا زمانی که به زندان شیبان اهواز بازگردانده شدم. همه این رفتارهای غیرانسانی برای این بود که اسم من را در لیست تلفنهای گوشی شخصی که بازداشتشده دیده بودند، من که چهارده سال است زندانی خودشان هستم!
وقتی به بند برگشتم اول فکر کردم بیش از یکی دو ماه است که من را بردهاند و همبندیها یادآور شدند که ۱۲ روز پیش تو را بردند، یعنی از ۱۵ تا ۲۷ آذر! الان که یک ماه از آن روزها میگذرد، احساس میکنم حفرهای عمیق در وجودم ایجاد شده!، نه به دلیل شکنجه فیزیکی، بلکه شکنجه و آزار روحی با فحاشیهای جنسی مکررشان به عزیزانم، حفرهای که هرگز پر نخواهد شد.
مختار آلبوشوکه، دیماه ۱۴۰۳″
اطلاعات بیشتر
https://tinyurl.com/mvkck9br
#مختار_آلبوشوکه #زندان_شیبان_اهواز #شکنحه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مختار آلبوشوکه، زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز، در نامهای به شرح شکنجههای روحی و جسمیای پرداخته که در یکی از بازداشتگاههای پلیس اهواز تجربه کرده است.
او با اشاره به فحاشیهای جنسیتی مأموران، روایت میکند که چگونه، با وجود آگاهی از بیماری فتق، ضربات مکرر به ناحیه شکمش وارد شده و این خشونتها به تشدید بیماری و تحمل دردهای شدید منجر شده است. وی که محکوم به حبس ابد است، همچنین از محرومیت خود از درمان ضروری علیرغم تأکید پزشکان سخن گفته و توضیح میدهد که چگونه به جای درمان، با تزریق مسکنهای قوی و مصرف قرص، درد ناشی از بیماری و شکنجه را تحمل میکند.
او که پیشتر با دستور پلیس فتا و توسط مأموران اداره اطلاعات از زندان خارج شده بود، در یکی از بازداشتگاههای پلیس اهواز تحت ضربوشتم قرار گرفت.
متن کامل این نامه، عینا در پی میآیند:
«وقتی با حکم ابد و پنج سال، چهارده سال در زندان بمانی؛ دیدن منظره خیابانها، ماشینهای در رفتوآمد، درختهای وسط بلوار و چهرههای مردم که با عجله در آمد و شدند، برای من حکم رفتن به یک تور تفریحی ویژه و دیدن زیباترین مناظر جهان را داشت. برای همین وقتی ۱۵ آذر ۱۴۰۳ من را صدا زدند و در محوطه زندان سوار ماشین کردند، در ابتدا حسی از شوق در وجودم جوانه زد، تا وقتی که با همراهان لباس شخصی که نمیشناختم از در زندان خارج شدیم و نفر جلوئی برگشت و اولین مشت محکم را به صورتم کوبید و به همکارش که کنارم بود گفت «چشمبند و دستبد این بیشرف….را بزنید!»
من در حالی که از شدت درد صورتم را گرفته بودم و در همان حال که دو مامور کناری، دستانم را برای زدن دستبند از روی صورتم کشیده و با فشار و خشونت به پشتم میپیچاندند, و نیز در حالی که آخرین رد مناظر بیرون زندان از مقابل چشمانم میگذشت، با زدن چشمبند با تاریکی مطلق مواجه شده و از خاطرم گذشت که«مختار قرار نیست به تور تفریحی بروی و احتمالا خبری از دیدن بلوار، درخت، ماشین و چهرههای مردم رهگذر نخواهد بود!» اما هرگز فکر آن حجم از داغ و درفش و شکنجه را هم نمیکردم آنهم پس از ۱۴ سال زندانی بودن!
داشتم خودم را دلداری میدادم که:« من چهارده سال است زندانی هستم، با حکم ابد و البته به جرم ناکرده!، دیگر بیشتر از این چه میخواهند که قصد آزارم را داشته باشند!؟» در همین فکرها بودم که مشتی محکم به پائین شکمم زدند که از درد به خود پیچیده و حواسم نبود که گفتم:« من بیماری فتق شدیدی دارم نزنید لطفا!» مأمور کنار دستی که گوئی با شنیدن این حرف من احساسات سادیستیکش به غلیان آمده بود با پوزخندی گفت:”خوب چه بهتر!” و با فحاشی رکیک جنسی ادامه داد که:” که فتق داری! بلائی سرت بیارم که فتقت یادت بره” و باز با تمام قدرت با مشت به زیر شکمم ضربه زد. در طول مسیر تا به بازداشتگاهشان برسیم، با فحاشیهای رکیک جنسی به مادر، خواهر و خانوادهام چنان آزارم دادند که درد مشت و سیلی زدنشان را کمتر متوجه میشدم. چند روز در بازداشتگاهی که بعدا فهمیدم متعلق به پلیس فتای اهواز است، به شدت شکنجه شدم.
نمیدانم چند روز گذشته بود که از شدت ضربات مشت و لگد که تعمدا بیشتر به زیر شکمم میزدند، از هوش رفتم؛ روی تخت بیمارستان و در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجیر شده بودم، به هوش آمدم و متوجه شدم، شخصی که احتمالا پزشک بود، دارد به مامورها اصرار و گاهی التماس میکند که:« این بیماری شدید فتق دارد و احتمال پارهشدن فتقش زیاد است، باید اینجا بماند و فوری عملش کنیم.» مأمورهای لباس شخصی گوئی دکتر با دیوار حرف زده، بدون اینکه پاسخی دهند، آمدند و بعد از زدن دستبند از پشت و چشمبند من را کشان کشان از تخت بیمارستان به شکنجهگاهشان بازگرداندند.
این شکنجه شدن، همراه با فحاشیهای رکیک جنسی به خانوادهام و بیهوشی دوباره و بردن به بیمارستان، اصرار دکتر به بستری و عمل فوری و بیتوجهی مأموران، یکبار دیگر تکرار شد. در حالی که من کلا در اعتصاب بودم، تا زمانی که به زندان شیبان اهواز بازگردانده شدم. همه این رفتارهای غیرانسانی برای این بود که اسم من را در لیست تلفنهای گوشی شخصی که بازداشتشده دیده بودند، من که چهارده سال است زندانی خودشان هستم!
وقتی به بند برگشتم اول فکر کردم بیش از یکی دو ماه است که من را بردهاند و همبندیها یادآور شدند که ۱۲ روز پیش تو را بردند، یعنی از ۱۵ تا ۲۷ آذر! الان که یک ماه از آن روزها میگذرد، احساس میکنم حفرهای عمیق در وجودم ایجاد شده!، نه به دلیل شکنجه فیزیکی، بلکه شکنجه و آزار روحی با فحاشیهای جنسی مکررشان به عزیزانم، حفرهای که هرگز پر نخواهد شد.
مختار آلبوشوکه، دیماه ۱۴۰۳″
اطلاعات بیشتر
https://tinyurl.com/mvkck9br
#مختار_آلبوشوکه #زندان_شیبان_اهواز #شکنحه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آغاز ششمین سال حبس مهران قرهباغی، زندانی سیاسی اهل بهبهان
۲۸ دیماه آغاز ششمین سال حبس مهران قرهباغی، زندانی سیاسی ۳۲ ساله اهل بهبهان است. او هماکنون دوران محکومیت خود را در زندان شیبان اهواز سپری میکند.
مهران قرهباغی در ۲۸ دیماه ۱۳۹۸ توسط مأموران اطلاعات سپاه در بهبهان بازداشت و اوایل دیماه ۱۴۰۰ از زندان بهبهان به زندان شیبان اهواز منتقل شد. وی در دوران حبس با مشکلات جدی سلامتی، از جمله بیماریهای قلبی و اختلالات بینایی، مواجه شد. هرچند با دریافت خدمات پزشکی وضعیت جسمانی او بهبود یافت، اما همچنان گاهی از تپش قلب رنج میبرد.
این زندانی سیاسی طی مدت حبس با پروندههای جدیدی مواجه شده است. پیش از سال ۱۳۹۸، از سوی دادگاه انقلاب به اتهام "توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام" به سه سال حبس محکوم شد که دو سال آن اجرایی شد.
اوایل اردیبهشت ۱۴۰۲، در پروندهای مجزا از سوی دادگاه انقلاب ماهشهر به اتهام "عضویت در گروههای مخالف نظام" به شش سال و سه ماه حبس، "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و چهار ماه حبس، و "توهین به رهبری" به دو سال و شش ماه حبس محکوم شد که در مجموع ۱۰ سال و یک ماه حبس تعزیری به او ابلاغ گردید.
در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۲، مهران قرهباغی در پروندهای دیگر به اتهام "تخریب اموال عمومی" (آتشزدن حوزه علمیه خواهران در بهبهان) به سه سال و شش ماه حبس و به اتهام "اختلال در نظم عمومی" به ۴۵ ضربه شلاق تعزیری محکوم شد که دو سال از این حکم به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمد.
مهران قرهباغی، اهل روستای تیلهکوهی از توابع شهرستان بهبهان در استان خوزستان است. وی چند ماه پیش درخواست تجمیع احکام خود را به دیوان عالی کشور ارسال کرده، اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.
#مهران_قره_باغی #زندانی_سیاسی #بهبهان #زندان_شیبان_اهواز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۸ دیماه آغاز ششمین سال حبس مهران قرهباغی، زندانی سیاسی ۳۲ ساله اهل بهبهان است. او هماکنون دوران محکومیت خود را در زندان شیبان اهواز سپری میکند.
مهران قرهباغی در ۲۸ دیماه ۱۳۹۸ توسط مأموران اطلاعات سپاه در بهبهان بازداشت و اوایل دیماه ۱۴۰۰ از زندان بهبهان به زندان شیبان اهواز منتقل شد. وی در دوران حبس با مشکلات جدی سلامتی، از جمله بیماریهای قلبی و اختلالات بینایی، مواجه شد. هرچند با دریافت خدمات پزشکی وضعیت جسمانی او بهبود یافت، اما همچنان گاهی از تپش قلب رنج میبرد.
این زندانی سیاسی طی مدت حبس با پروندههای جدیدی مواجه شده است. پیش از سال ۱۳۹۸، از سوی دادگاه انقلاب به اتهام "توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام" به سه سال حبس محکوم شد که دو سال آن اجرایی شد.
اوایل اردیبهشت ۱۴۰۲، در پروندهای مجزا از سوی دادگاه انقلاب ماهشهر به اتهام "عضویت در گروههای مخالف نظام" به شش سال و سه ماه حبس، "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و چهار ماه حبس، و "توهین به رهبری" به دو سال و شش ماه حبس محکوم شد که در مجموع ۱۰ سال و یک ماه حبس تعزیری به او ابلاغ گردید.
در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۲، مهران قرهباغی در پروندهای دیگر به اتهام "تخریب اموال عمومی" (آتشزدن حوزه علمیه خواهران در بهبهان) به سه سال و شش ماه حبس و به اتهام "اختلال در نظم عمومی" به ۴۵ ضربه شلاق تعزیری محکوم شد که دو سال از این حکم به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمد.
مهران قرهباغی، اهل روستای تیلهکوهی از توابع شهرستان بهبهان در استان خوزستان است. وی چند ماه پیش درخواست تجمیع احکام خود را به دیوان عالی کشور ارسال کرده، اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.
#مهران_قره_باغی #زندانی_سیاسی #بهبهان #زندان_شیبان_اهواز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نقض حقوق اولیه یک متهم سیاسی؛ تداوم بلاتکلیفی امان جلالی نژاد در زندان شیبان اهواز
امان جلالی نژاد، معلم و متهم سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز، همچنان از حقوق اولیه خود محروم بوده و در وضعیت بلاتکلیف به سر میبرد. در روزهای اخیر، پرونده او برای «رفع ایرادات قضایی» به شعبه ۱۳ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اهواز بازگردانده شده است. این روند نهتنها نقض آشکار حقوق بنیادین اوست، بلکه نشاندهنده بیتوجهی سیستم قضایی به اصول دادرسی عادلانه است.
تداوم بازداشت غیرضروری
امان جلالی نژاد در ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ در اهواز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای امنیتی خوزستان منتقل شد. از آن زمان تاکنون، او بدون برگزاری دادگاه و تعیین وضعیت حقوقی خود، در زندان شیبان (مرکزی اهواز) نگهداری میشود. این در حالی است که فرزانه زیلابی، وکیل مدافع او، در ۱۰ دی ۱۴۰۳ تأیید کرده که تحقیقات قضایی و امنیتی پرونده موکلش به پایان رسیده است. با این وجود، قرار بازداشت موقت او در ۲ آبان ۱۴۰۳ تمدید شد، و همچنان در وضعیت نامشخص قرار دارد.
#امان_جلالی_نژاد #زندان_شیبان_اهواز
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امان جلالی نژاد، معلم و متهم سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز، همچنان از حقوق اولیه خود محروم بوده و در وضعیت بلاتکلیف به سر میبرد. در روزهای اخیر، پرونده او برای «رفع ایرادات قضایی» به شعبه ۱۳ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اهواز بازگردانده شده است. این روند نهتنها نقض آشکار حقوق بنیادین اوست، بلکه نشاندهنده بیتوجهی سیستم قضایی به اصول دادرسی عادلانه است.
تداوم بازداشت غیرضروری
امان جلالی نژاد در ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ در اهواز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای امنیتی خوزستان منتقل شد. از آن زمان تاکنون، او بدون برگزاری دادگاه و تعیین وضعیت حقوقی خود، در زندان شیبان (مرکزی اهواز) نگهداری میشود. این در حالی است که فرزانه زیلابی، وکیل مدافع او، در ۱۰ دی ۱۴۰۳ تأیید کرده که تحقیقات قضایی و امنیتی پرونده موکلش به پایان رسیده است. با این وجود، قرار بازداشت موقت او در ۲ آبان ۱۴۰۳ تمدید شد، و همچنان در وضعیت نامشخص قرار دارد.
#امان_جلالی_نژاد #زندان_شیبان_اهواز
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهران قرهباغی، زندانی سیاسی، در زندان شیبان اهواز به مکان نامعلومی منتقل شده است.
این زندانی ۳۲ ساله اهل بهبهان که بیش از ۶ سال است در حبس به سر میبرد، از دیروز، پنجشنبه ۲۳ اسفندماه، به مکانی نامعلوم منتقل شده و مسئولان هیچ توضیحی هم به خانواده این زندانی ارائه نمیدهند.
یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی، به «هرانا» گفته است:
«انتقال ناگهانی و بدون اطلاع قبلی این زندانی صبح روز پنجشنبه ۲۳ اسفندماه صورت گرفته و تاکنون مسئولان مربوطه در خصوص دلیل این اقدام توضیحی ارائه نکردهاند. آقای قره باغی که به بیماریهای قلبی و مشکلات بینایی مبتلا ست، همچنان از رسیدگی مناسب پزشکی و درمان تخصصی محروم است.»
مهران قرهباغی در ۲۸ دیماه ۱۳۹۸ توسط مأموران اطلاعات سپاه در بهبهان بازداشت و اوایل دیماه ۱۴۰۰ از زندان بهبهان به زندان شیبان اهواز منتقل شد. وی در دوران حبس با مشکلات جدی سلامتی، از جمله بیماریهای قلبی و اختلالات بینایی، مواجه شد.
این زندانی سیاسی طی مدت حبس با پروندههای جدیدی مواجه شده است.
پیش از سال ۱۳۹۸، از سوی دادگاه انقلاب به اتهام "توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام" به سه سال حبس محکوم شد که دو سال آن اجرایی شد.
اوایل اردیبهشت ۱۴۰۲، در پروندهای مجزا از سوی دادگاه انقلاب ماهشهر به اتهام "عضویت در گروههای مخالف نظام" به شش سال و سه ماه حبس، "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و چهار ماه حبس، و "توهین به رهبری" به دو سال و شش ماه حبس محکوم شد که در مجموع ۱۰ سال و یک ماه حبس تعزیری به او ابلاغ گردید.
در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۲، مهران قرهباغی در پروندهای دیگر به اتهام "تخریب اموال عمومی" (آتشزدن حوزه علمیه خواهران در بهبهان) به سه سال و شش ماه حبس و به اتهام "اختلال در نظم عمومی" به ۴۵ ضربه شلاق تعزیری محکوم شد که دو سال از این حکم به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمد.
مهران قرهباغی، اهل روستای تیلهکوهی از توابع شهرستان بهبهان در استان خوزستان است. وی چند ماه پیش درخواست تجمیع احکام خود را به دیوان عالی کشور ارسال کرده، اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.
#مهران_قره_باغی #زندانی_سیاسی #بهبهان #زندان_شیبان_اهواز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی ۳۲ ساله اهل بهبهان که بیش از ۶ سال است در حبس به سر میبرد، از دیروز، پنجشنبه ۲۳ اسفندماه، به مکانی نامعلوم منتقل شده و مسئولان هیچ توضیحی هم به خانواده این زندانی ارائه نمیدهند.
یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی، به «هرانا» گفته است:
«انتقال ناگهانی و بدون اطلاع قبلی این زندانی صبح روز پنجشنبه ۲۳ اسفندماه صورت گرفته و تاکنون مسئولان مربوطه در خصوص دلیل این اقدام توضیحی ارائه نکردهاند. آقای قره باغی که به بیماریهای قلبی و مشکلات بینایی مبتلا ست، همچنان از رسیدگی مناسب پزشکی و درمان تخصصی محروم است.»
مهران قرهباغی در ۲۸ دیماه ۱۳۹۸ توسط مأموران اطلاعات سپاه در بهبهان بازداشت و اوایل دیماه ۱۴۰۰ از زندان بهبهان به زندان شیبان اهواز منتقل شد. وی در دوران حبس با مشکلات جدی سلامتی، از جمله بیماریهای قلبی و اختلالات بینایی، مواجه شد.
این زندانی سیاسی طی مدت حبس با پروندههای جدیدی مواجه شده است.
پیش از سال ۱۳۹۸، از سوی دادگاه انقلاب به اتهام "توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام" به سه سال حبس محکوم شد که دو سال آن اجرایی شد.
اوایل اردیبهشت ۱۴۰۲، در پروندهای مجزا از سوی دادگاه انقلاب ماهشهر به اتهام "عضویت در گروههای مخالف نظام" به شش سال و سه ماه حبس، "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و چهار ماه حبس، و "توهین به رهبری" به دو سال و شش ماه حبس محکوم شد که در مجموع ۱۰ سال و یک ماه حبس تعزیری به او ابلاغ گردید.
در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۲، مهران قرهباغی در پروندهای دیگر به اتهام "تخریب اموال عمومی" (آتشزدن حوزه علمیه خواهران در بهبهان) به سه سال و شش ماه حبس و به اتهام "اختلال در نظم عمومی" به ۴۵ ضربه شلاق تعزیری محکوم شد که دو سال از این حکم به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمد.
مهران قرهباغی، اهل روستای تیلهکوهی از توابع شهرستان بهبهان در استان خوزستان است. وی چند ماه پیش درخواست تجمیع احکام خود را به دیوان عالی کشور ارسال کرده، اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.
#مهران_قره_باغی #زندانی_سیاسی #بهبهان #زندان_شیبان_اهواز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech