This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام عرفان ساریخانی دشتی، در پیامی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، میگوید فرزندان ما مجرم و تبهکار نبودند که حتی اگر هم بودند حقشان نبود که اینگونه کشته شوند، آنها معترض بودند و خواهان آزادی ...
- عرفان ساریخانی دشتی، ۲۱ ساله ساکن تهرانپارس در تهران که در انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱ حضور فعالی داشت، در تاریخ ۲۶ مهرماه مفقود و پیکرش در ۲۹ مهر ماه در حوالی جاجرود پیدا شد. پیکر عرفان در حالی که بینی و صورتش شکسته شده بود، پیدا شد.
عرفان دانشجوی حسابداری بود، ولی به خاطر علاقه به عکاسی به طور حرفهای عکاسی میکرد. در جریان انقلاب دو بار نزدیک بود بازداشت شود که با کمک مردم رهانده شد. او در جریان اعتراضات در فعالیت عمامهپرانی مشارکت داشت و حین این کار شناسایی شد.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جانباخته راه آزادی آرام گرفته است.
#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- عرفان ساریخانی دشتی، ۲۱ ساله ساکن تهرانپارس در تهران که در انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱ حضور فعالی داشت، در تاریخ ۲۶ مهرماه مفقود و پیکرش در ۲۹ مهر ماه در حوالی جاجرود پیدا شد. پیکر عرفان در حالی که بینی و صورتش شکسته شده بود، پیدا شد.
عرفان دانشجوی حسابداری بود، ولی به خاطر علاقه به عکاسی به طور حرفهای عکاسی میکرد. در جریان انقلاب دو بار نزدیک بود بازداشت شود که با کمک مردم رهانده شد. او در جریان اعتراضات در فعالیت عمامهپرانی مشارکت داشت و حین این کار شناسایی شد.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جانباخته راه آزادی آرام گرفته است.
#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عرفان ساریخانی دشتی، ۲۱ ساله ساکن تهرانپارس در تهران که در انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱ حضور فعالی داشت، در تاریخ ۲۶ مهرماه مفقود و پیکرش در ۲۹ مهر ماه در حوالی جاجرود پیدا شد. پیکر عرفان در حالی که بینی و صورتش شکسته شده بود، پیدا شد.
عرفان دانشجوی حسابداری بود، ولی به خاطر علاقه به عکاسی به طور حرفهای عکاسی میکرد. در جریان انقلاب دو بار نزدیک بود بازداشت شود که با کمک مردم رهانده شد. او در جریان اعتراضات در فعالیت عمامهپرانی مشارکت داشت و حین این کار شناسایی شد.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جانباخته راه آزادی آرام گرفته است.
مادر عرفان در اینستاگرام نوشت:
«باید خیال کنم هستی و دوستم داری
باید خیال کنم امشب زودتر از همیشه خوابیدی
برای همین شب بخیر نگفتی
پیش خودم باید خیال کنم که فردا کلی حرف داریم که باید با هم بزنیم
باید خیال کنم
باید خیال کنم
باید خیال کنم
بعضی رفتنها رو نمیتونیم باور کنیم😔😔»
او همچنین در پستی دیگر ضمن یادآوری خاطرهای از غذا دادن عرفان به کلاغی که روز ۲۵ مهر دم پنجره خانهشان آمده بود، نوشت:
«خاطره تلخ از یک روز عصر در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۱
عرفان بعد از دوبار به مشکل خوردن و از اخرین حرکتی که تو خیابون انجام داد و خیلی هم باعث نگرانی و ناراحتی من شده بود اونروز تو خونه مونده بود و منو تو اتاقش صدا زد و وقتی رفتم با این صحنه مهمون ناخونده لب پنجره اتاقش روبرو شدم،این کلاع اصلا از ما نمیترسید انقدری که عرفان رفت و از تو اشپزخونه براش نون اورد و اونمراحت از دستش گرفت و خورد و همونجوری که لب پنجره بود یهو چشمش به دو نفر افتاد که با لباس عادی تو کوچه رفت و امد میکردن،کوچه ما گوچیک و بن بست بود و کاملا رفتارشون مشکوک بود و به ساختمون ما میرسیدن بالا رو نگاه میکردن
اون کلاغ اون روز اومده بود ما رو اگاه کنه،اومده بود یه خبر به ما بده
که فردا شبش عرفان از خونه رفت و دیگه نیومد تا تاریخ ۲۹ مهر ساعت ۸ شب با یه تلفن بدترین خبر زندگیمو شنیدم
هنوز اونشب برای من صبح نشده
هنوز زندگی مثل تاریکی اون شبه
من پشت فرمون و از اگاهی میومدم و در به در عرفان بودم وسط اتوبان تلفنم زنگ خورد و همون وسط اتوبان ایستادم فقط جیغ میزدم و صدای بوق ماشینها هم پیچیده بود و آخر یکی اومد و فرمون ماشین رو حرکت داد و ماشین رو کشید کنار، حتی نتونستم از روی صندلی ماشین جابه جا بشم
خدایا فقط تو میدونی من اونشب چی کشیدم»
#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عرفان دانشجوی حسابداری بود، ولی به خاطر علاقه به عکاسی به طور حرفهای عکاسی میکرد. در جریان انقلاب دو بار نزدیک بود بازداشت شود که با کمک مردم رهانده شد. او در جریان اعتراضات در فعالیت عمامهپرانی مشارکت داشت و حین این کار شناسایی شد.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جانباخته راه آزادی آرام گرفته است.
مادر عرفان در اینستاگرام نوشت:
«باید خیال کنم هستی و دوستم داری
باید خیال کنم امشب زودتر از همیشه خوابیدی
برای همین شب بخیر نگفتی
پیش خودم باید خیال کنم که فردا کلی حرف داریم که باید با هم بزنیم
باید خیال کنم
باید خیال کنم
باید خیال کنم
بعضی رفتنها رو نمیتونیم باور کنیم😔😔»
او همچنین در پستی دیگر ضمن یادآوری خاطرهای از غذا دادن عرفان به کلاغی که روز ۲۵ مهر دم پنجره خانهشان آمده بود، نوشت:
«خاطره تلخ از یک روز عصر در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۱
عرفان بعد از دوبار به مشکل خوردن و از اخرین حرکتی که تو خیابون انجام داد و خیلی هم باعث نگرانی و ناراحتی من شده بود اونروز تو خونه مونده بود و منو تو اتاقش صدا زد و وقتی رفتم با این صحنه مهمون ناخونده لب پنجره اتاقش روبرو شدم،این کلاع اصلا از ما نمیترسید انقدری که عرفان رفت و از تو اشپزخونه براش نون اورد و اونمراحت از دستش گرفت و خورد و همونجوری که لب پنجره بود یهو چشمش به دو نفر افتاد که با لباس عادی تو کوچه رفت و امد میکردن،کوچه ما گوچیک و بن بست بود و کاملا رفتارشون مشکوک بود و به ساختمون ما میرسیدن بالا رو نگاه میکردن
اون کلاغ اون روز اومده بود ما رو اگاه کنه،اومده بود یه خبر به ما بده
که فردا شبش عرفان از خونه رفت و دیگه نیومد تا تاریخ ۲۹ مهر ساعت ۸ شب با یه تلفن بدترین خبر زندگیمو شنیدم
هنوز اونشب برای من صبح نشده
هنوز زندگی مثل تاریکی اون شبه
من پشت فرمون و از اگاهی میومدم و در به در عرفان بودم وسط اتوبان تلفنم زنگ خورد و همون وسط اتوبان ایستادم فقط جیغ میزدم و صدای بوق ماشینها هم پیچیده بود و آخر یکی اومد و فرمون ماشین رو حرکت داد و ماشین رو کشید کنار، حتی نتونستم از روی صندلی ماشین جابه جا بشم
خدایا فقط تو میدونی من اونشب چی کشیدم»
#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام عرفان ساریخانی دشتی، ویدیویی از تصاویر تولدهای فرزندش و تولد بر سر مزار او را منتشر کرد و از دوستان فرزندش که او را تنها گذاشتهاند گلایه کرد و نوشت:
«پسر قشنگم پسر ایران پسر نترس تولدت مبارک ۷۹/۸/۸ ساعت ۱۰شب خدا تو رو بهم داد
بچه شیطونی بودی ولی همه دوستت داشتن یادته یه سال برات تولد گرفتم تو جمع دوستات کیک تولدت هم توپ فوتبال بود اخر تولد اومدین فیلمتون رو با دوستات ببینید اشتباه زدین پاکش کردین و کلی ناراحت شدین
یادش بخیر نمیدونستم نهایت ۱۲ سال بعدش مهمونمون هستی
اونروز که غزل دنیا اومد یادم نمیره چه ذوقی میکردی
اخ عرفان چه روزایی بود کاش زمان به عقب برمیگشت
کاش بیشتر میدیدمت، چقدر امشب دلم هواتو کرده، مامان آخرین شمع تولدتو تو ۲۱ سالگی تو محل کارت فوت کردی و تولد ۲۲ سالگیت مصادف شد با روز هفتم فوتت و تولد سر مزارت گرفتیم با دوستات، راستی سراغی از دوستات نمیخوای بگیری،همشون خوبن حتی اسمتم یادشون نمیاد حتی منکر این شدن که شب آخر با هم بودین حتی یه عکس و فیلم رو از تو دریغ کردن و جالب که یادآور میشدن از فیلمهایی که خودم دارم چیزی نذارم صداشون باشه یا تصویرشون، روزگار همینه، ولی شک ندارم اگه خودت بودی الان کنار خونوادشون بودی و دادخواه خون رفیقت بودی،افتخار میکنم به اسمت به نامت و به مهربونیهایی که داشتی
مامانی پسرم تولدت تو اسمونها بازم مبارک برای ارامش من و غزل تو اسمونها دعا کن💔💔🖤🕊🕊🎊 به زودی نوبت ما هم میشه و روز ما هم خواهد رسید»
- کنار خانوادههای جانباختگان راه آزادی باشیم و با آنها همدل باشیم. همدلی، درک درد و رنجی که متحمل میشوند. تصور کنیم که عرفان و عرفانها برادر ما، فرزند ما، عموی ما، عزیز ما بودند که کشته شدند، آن وقت چه کار میکردیم؟ چه انتظاری داشتیم؟
#مهسا_امینی #عرفان_دشتی #عرفان_ساریخانی_دشتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«پسر قشنگم پسر ایران پسر نترس تولدت مبارک ۷۹/۸/۸ ساعت ۱۰شب خدا تو رو بهم داد
بچه شیطونی بودی ولی همه دوستت داشتن یادته یه سال برات تولد گرفتم تو جمع دوستات کیک تولدت هم توپ فوتبال بود اخر تولد اومدین فیلمتون رو با دوستات ببینید اشتباه زدین پاکش کردین و کلی ناراحت شدین
یادش بخیر نمیدونستم نهایت ۱۲ سال بعدش مهمونمون هستی
اونروز که غزل دنیا اومد یادم نمیره چه ذوقی میکردی
اخ عرفان چه روزایی بود کاش زمان به عقب برمیگشت
کاش بیشتر میدیدمت، چقدر امشب دلم هواتو کرده، مامان آخرین شمع تولدتو تو ۲۱ سالگی تو محل کارت فوت کردی و تولد ۲۲ سالگیت مصادف شد با روز هفتم فوتت و تولد سر مزارت گرفتیم با دوستات، راستی سراغی از دوستات نمیخوای بگیری،همشون خوبن حتی اسمتم یادشون نمیاد حتی منکر این شدن که شب آخر با هم بودین حتی یه عکس و فیلم رو از تو دریغ کردن و جالب که یادآور میشدن از فیلمهایی که خودم دارم چیزی نذارم صداشون باشه یا تصویرشون، روزگار همینه، ولی شک ندارم اگه خودت بودی الان کنار خونوادشون بودی و دادخواه خون رفیقت بودی،افتخار میکنم به اسمت به نامت و به مهربونیهایی که داشتی
مامانی پسرم تولدت تو اسمونها بازم مبارک برای ارامش من و غزل تو اسمونها دعا کن💔💔🖤🕊🕊🎊 به زودی نوبت ما هم میشه و روز ما هم خواهد رسید»
- کنار خانوادههای جانباختگان راه آزادی باشیم و با آنها همدل باشیم. همدلی، درک درد و رنجی که متحمل میشوند. تصور کنیم که عرفان و عرفانها برادر ما، فرزند ما، عموی ما، عزیز ما بودند که کشته شدند، آن وقت چه کار میکردیم؟ چه انتظاری داشتیم؟
#مهسا_امینی #عرفان_دشتی #عرفان_ساریخانی_دشتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech