آموزشکده توانا
56.4K subscribers
31.4K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام مریم آروین، این ویدیو از شب یلدا در کنار مزار فرزندش را منتشر کرد و نوشت:

«یلدای بدون مریم
باز هم یلدایی دیگر، باز هم اوج دلتنگی‌ها، باز هم احساس سردی، باز هم شب در آغوش کشیدن غم، باز هم هم‌زبانی با صدای هق‌هق گریه‌هایم، باز همدم بودن با یاد و خاطراتت.

دخترکم، عزیز مادر، با اینکه امشب شب عشق، شب فال، شب آرزو، شب آزادی و رهایی است، ولی من خوشحال نیستم چون تو را ندارم. امشب برایم خیلی طولانی است، خیلی زیاد، و این طولانی بودن برایم بسیار تلخ است.

ولی به یادت، به عشقت، امشب و تمام شب‌های عمرم را به چله‌نشینی خواهم نشست و منتظر طلوع واقعی خورشید و میلاد مهر و شکست تاریکی و ظلمت بر نور خواهم ماند.

عاشق جشن‌های باستانی بودی، عاشقشان خواهم ماند و یاد و خاطرتو، همرزمانت و همه جان‌باختگان راه آزادی را در این روزها و شب‌ها گرامی خواهم داشت.

یلدایتان در آسمان‌ها مبارک.
نور بر تاریکی پیروز است.

نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم یلدا زد و رفت.»

.
#مریم_آروین #وکیل #وکیل_پایه_یک_دادگستری #شب_یلدا #ظلم_پایدار_نیست #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر و مادر جاویدنام جواد شیازی، به مناسبت فرا رسیدن یلدا، بر سر مزار فرزند خود حاضر شدند

جواد شیازی، در روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در زینبیه اصفهان با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر کشته شد و روز اول آذر ۹۸ در باغ رضوان اصفهان به خاک سپرده شد. جوان ۲۶ ساله‌ای که جان جوانش را جمهوری اسلامی گرفت.


#جواد_شیازی
#آبان_خونین #آبان_۹۸ #شب_یلدا
#دادخواهی #اصفهان #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام آرمینا گراوند، این ویدیو را به مناسبت دومین شب یلدا بدون حضور فرزندش، منتشر کرد.

روز نهم مهرماه ۱۴۰۲، دختری به نام آرمیتا گراوند در حالی که مقنعه او بر دوشش بوده، سوار بر مترو می‌شود و توسط یک مامور حجاب هل داده می‌شود و سر او بر جسمی سخت می‌خورد و بیهوش می‌شود و از آن روز هیچ گاه به خانه برنمی‌گردد و این موضوع مصداق بارز قتل است.

آرمیتا دختری ورزشکار و نقاش بود. جمهوری اسلامی به دروغ مدعی شد که افت فشار خون باعث زمین خوردن او شد. اما منابع موثقی به توانا اطلاع دادند که حجاب‌بانی با نام بهاره جنگروی او را در داخل واگن مترو هل داده و باعث مرگش شده است.
حکومت مرگ آرمیتا را با تاخیر اعلام کرد تا وقایع مختلف و مرور زمان این جنایت را تحت‌الشعاع قرار دهد. اما جنایت مشمول مرور زمان نمی‌شود.
رژیم همچنان در حال تقویت نیروهای موسوم به حجاب‌بان و تصویب لایحه حجاب و عفاف برای محدودتر کردن جامعه است.

#آرمیتا_گراوند #شب_یلدا #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
این پدر و مادر سالمند، کمتر نام فرزندشان شنیده شده است. کمتر کسی آن‌ها را می‌شناسد.
آن‌ها مادر جاویدنام حسین کشاورز افشار از جان‌باختگان آبان ۹۸ هستند.

حسین متولد ۱۳۷۱/۷/۱۲ بود و در حالی که فقط ۳ روز از مراسم ازدواجش گذشته بود روز ۲۶ آبان ۹۸ در جریان اعتراضات شهر قدس به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد، برادر جوانش "علی" نیز یک سال بعد بر اثر سکته قلبی درگذشت و در کنار او دفن شد.

این پدر و مادر مظلوم دو پسر جوان خود را از دست داده‌اند و غریبانه در شب یلدا به یاد آن‌ها تصاویرشان را در دست گرفته‌اند.

آدرس اینستاگرام مادر حسین کشاورز افشار:
mahbobeh._afshar

#حسین_کشاورز_افشار #دادخواهی #آبان۹۸ #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
وحید کیا، پدر جاویدنام حنانه کیا، این تصاویر را منتشر کرد و نوشت:

«دوباره داغ مرا تازه می‌کند شب یلدایی که نیستی،
می‌بینی یک دقیقه چه بر سر مردم آورده
من چه می‌کشم از هزاران هزار دقیقه نبودن!
وای که چه تلخ می‌گذرد امشب، این ثانیه‌ها، هر ثانیه‌ای خراشی بر قلبم و صدای تیک تاک ساعت ضربه‌ای بر آن.
امشب این ثانیه‌ها دیر می‌گذرند، نه نه،
شاید اصلا نمی‌گذرند، پایان تلخ پاییز رو به اتمام است اما برای من امشب یک شب تلخی بی پایان است.
یلدای من سردی تنهایی را حس می‌کند و تنهایی من تلخی یلدا را.
دخترم دلمان برای صدایت تنگ شده همان صدایی که وقتی آنرا می‌شنیدیم وجودمان غرق در شادی می‌شد،این صدا نوازشگر گوشه‌ای ما در شب یلدا هم بود.
بودن هایی هست که هیچ بودنی جبران شان نمی‌کند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمی شوند،
و تو آن تکرار نشدنی ما هستی.
یلدات تو آسمونا مبارک عزیز تنهای خوابیده در خاک.»
😭😭😭😭😭😭

vahid__kia50
masomeh__azari

#حنانه_کیا
#عروس_ایران
#دلتنگی #شب_یلدا
#علیه_فراموشی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مخاطبان توانا این ویدیو را ارسال کرد و نوشت:

«سلام توانا
ما نه میبخشیم و نه میتونیم فراموش کنیم
شب چله از دوسال پیش برامون
یه جور دیگه است»

و بیاد همه آنهایی که در این قاب نیستند
یلدا ،شب چله بر همگی خسته باد

#مهسا_اميني
#زن_زندگی_آزادی
#یلدا
#شب_یلدا
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویر دیگری از مراسم زادروز جاویدنام یلدا آقافضلی، با حضور جمعی از خانواده‌های دادخواه و آسیب‌دیدگان چشم

یلدا هنوز ۲۰ ساله نشده بود که توسط جمهوری اسلامی کشته شد.
اما میراث یلدا برای جوانان ایران، مقاومت اوست که باعث شد در پرونده‌اش بنویسند «متهم اظهار پشیمانی نکرد». او اینک الهام‌بخش جوانان بسیاری شده است.
یلدا که مورد ضرب و شتم بسیار قرار گرفت ولی تسلیم بازجویان نشد. نسل یلدا و نیکا و سارینا و سیاوش و ابوالفضل و حمیدرضا، نسلی است که می‌تواند ایران را از چنگال استبداد رهایی بخشد.

#یلدا_آقافضلی #شب_یلدا #دادخواهی #متهم_اظهار_پشیمانی_نکرد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام ابوالفضل مهدی‌پور، بر سر مزار فرزند قهرمانش، در شب یلدا

ابوالفضل مهدی‌پور، جوان ۱۸ ساله کارگری که ۳۰ شهریور در بابل کشته شد، یکی از جان‌باخته‌های خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است.
او کارگر کارگاه سنگ‌کاری بود که با شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شد.
@abolfwzl_mhp.1
مادر ابوالفضل چندی پیش نوشته بود:

«من یک معترضم. این چشم‌ها امید به زندگی داشتند. ابوالفضلم تنها (تنها هجده سال داشت) امروز، بعد از دو سال شکایت، به کشته‌شدن ابوالفضلم در سی شهریور هیچ پاسخی به من، #مادر_دادخواه، نداده‌اید. آن روز که از فرمانداری، سپاه، شورای شهر، شهرداری و... به خانه‌مان آمدند، فرمانده سپاه به من گفت: این بچه‌ها شور جوانی داشتند، بچه‌های ما هم کشته شدند. در سال فلان، فلان، فلان، فلان هم این اغتشاشات (اعتراضات) وجود داشت، اما خدا را شکر مهار کردیم.

بله، درست است، مهار کردند. با گلوله، با باتوم، با زخم‌های پی‌درپی، اعدام و کشتار دسته‌جمعی و فردی.

من خسته شدم. تا چه زمان می‌خواهید پاسخگو نباشید؟ در تمام جواب‌های او، پدرم گفت: من اگر بروم اهواز و بخواهم زیر سایهٔ درختی بنشینم، چه کسی می‌خواهد حرف بزند؟ برادرزاده‌ام گفت: با من، هفت نسل اینجا در این روستا زندگی می‌کنیم. اما من آن روز سه بار به او گفتم: شما و وجدانتان.

وجدان صدای کیانوش سنجری‌ست، وجدان صدای کاملیا است، وجدان صدای لیلا، مادر سیاوش است، وجدان صدای من و خون به ناحق ریختهٔ فرزندانمان است، وجدان سکوت در خفقان مردم است، وجدان صدای زندانیان است.

اکنون با وجدان‌های بیدار چه می‌کنید؟ همهٔ ما برای این به دنیا آمدیم که زندگی کنیم، نه برای مرگ‌های پیش‌ساختهٔ دست شما. چرا باید ابوالفضلم در سی شهریور به خیابان می‌رفت؟ این سوالی‌ست که من خواهم پرسید.

جوابش هم این است: چون هیچ امنیتی وجود نداشت. امنیت تیر و تفنگ شما نیست؛ امنیت دلخوشی جوانان و راضی بودن از وضع موجود حاکمیت بود (رفاه و آسایش). او راضی نبود زنده بماند، ابوالفضلم می‌خواست زندگی کند.»


#یاری_مدنی_توانا #ابوالفضل_مهدی_پور #شب_یلدا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر جاویدنام محمد طاهری، از جان‌باختگان آبان ۹۸، این ویدیو را در شب یلدا منتشر کرد


محمد طاهری؛ قتل یک جوان ۱۹ ساله به دست دستگاه سرکوب

محمد طاهری در سال ۱۳۷۹ به دنیا آمد و در آبان ۹۸ به دست نیروهای امنیت جمهوری اسلامی به قتل رسید. به گزارش هرانا، او در شهرستان «بهارستان» در استان تهران کشته شد. پس از جان‌باختن مظلومانه محمد که هنوز ۲۰ ساله نیز نشده بود، پدر و مادر او از جمله کسانی بودند که با حرارت به دادخواهی خون فرزند خود برخاستند و بی‌هراس از تبعات امنیتی دادخواهی خود را با صراحت سیاسی در هم آمیختند.

از جمله مادر محمد طاهری در یک پیام ویدئویی به صراحت خواستار سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی شد و گفت: «من مادر جاویدنام محمد طاهری هستم. از کشته‌شدگان آبان خونین ۹۸. همراه و همسو می‌شوم با تمام مادران دادخواه آبان و به حرمت خون به ناحق‌ ریخته فرزندم و تمام شهدای آبان خونین ۹۸ با صدای بلند فریاد می‌زنم نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم. نه به جمهوری اسلامی، رای ما سرنگونی.»

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/mohammad_Taheri

#محمد_طاهری #آبان۹۸ #آبان_خونین  #دادخواهی #شب_یلدا  #دانشجو #آبان_ادامه_دارد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواز خوانی هاشم ساعدی پدر جاویدنام سارینا ساعدی بر سر مزار فرزندش

سارینا ساعدی، مبارز ۱۵ ساله‌ای بود که پس از بازگشت از اعتراضات، بر اثر ضربات باتون در خانه به خوابی عمیق رفت و هرگز بیدار نشد.

شاهدان عینی می‌گویند با وجود سن کمش در اعتراض‌ها همیشه در صف اول بود. به بقیه می‌گفت که دنبالش بیایند و همان روزی که کشته شد در خیابان شش بهمن سنندج ماموران به سر او ضربه زده بودند. نزدیکانش می‌گویند در مدرسه عکس خمینی و علی خامنه‌ای را از کتابش پاره کرده و عکس آنها را از بالای تخته کلاس پایین آورده بود و زیر پا گرفته بود.

روز چهارم آبان وقتی سارینا از مدرسه به خانه برگشت جلوی در خانه از حال رفت. همسایه‌ها فهمیدند و به خانواده خبر دادند. برادر سارینا او را از مقابل در به داخل خانه آورد.

یک فرد نزدیک به خانواده سارینا ساعدی به بی‌بی‌سی گفت: «سارینا بعد از تعطیلی مدرسه با همکلاسی‌هایش به شعارنویسی می‌پرداختند. حراست مدرسه آن‌ها را شناسایی کرده بود و حتی گفته بودند که سارینا بچه‌ها را تحریک به این کار کرده. او را بعنوان لیدر اعتراض‌های مدرسه شناخته بودند. دوستانش به خانواده گفتند که سارینا و همکلاسی‌هایش شعارنویسی می‌کردند که ماموران آنها را در یک کوچه بن‌بست گیر انداختند. دو نفر از دوستانش را کتک زدند. سارینا خودش را روی آنها انداخت که کتک نخورند. در همین میان چند ضربه به سرش خورده.»
منبع نزدیک به خانواده سارینا به بی‌بی‌سی گفت: « سارینا چهارم آبان به مادربزرگش گفته بود سرش گیج می‌رود و چشم‌ها‌یش نمی‌بیند. گفته بود آن روز بعضی اوقات چشم‌هایش تار می‌بیند و گاهی اصلا نمی‌بیند. شب دوباره به اعتراض‌ها رفت و دوباره در خیابان از حال رفت. همسایه‌ها او را به خانه رساندند. به همسایه‌ها گفته بود چشم‌هایش سیاهی رفته. لباس‌هایش خاکی شده بود. پدرش خواسته بود او را ببرد دکتر. سارینا گفته بود خوب است و گشنه بوده و ضعف کرده و برای همین از حال رفته. هر چه خانواده اصرار کردند سارینا حاضر نشد برود دکتر. احتمالا می‌ترسید که شناسایی شود و بفهمند در اعتراض‌ها ضربه خورده.»

پنجم آبان سارینا دیگر از خواب بیدار نشد. وقتی خانواده او را در اتاقش پیدا می‌کنند، بدنش سرد بود.

او مثل سارینا اسماعیل‌زاده و بسیاری از نوجوانان مظلومانه کشته شد ولی یادش جاودان است و چراغ راه جوانانی که در جستجوی آزادی هستند.

#سارینا_ساعدی #سارینا #سارینا_اسماعیل_زاده #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بستگان جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی، به مناسبت شب یلدا، بر سر مزار او حاضر شدند

ابوالفضل امیرعطایی، در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهرری با شلیک ماموران، نیمی از جمجمه خود را از دست داده بود. در روز حادثه ماموران گلوله گاز اشک آور را از رو به رو و از فاصله یک متری به سر ابوالفضل شلیک کردند.

سمت چپ جمجمه او کاملا از بین رفته بود و بخشی از رگ‌های عصبی سرش نیز تخلیه شده بود، او توانایی حرکت را از دست داده بود و فقط چشمانش حرکت می‌کرد.
او پس از تحمل ماه‌ها درد و رنج در تیر ماه ۱۴۰۲ درگذشت.

#ابوالفضل_امیرعطایی #دادخواهی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بی‌تابی مادر جاویدنام پارسا رضادوست در زادروز فرزندش بر سر مزار او

زادروز جاویدنام پارسا رضادوست است، نوجوان زیبایی که توسط جمهوری اسلامی کشته شد.

او در حالی که گلوله خورده بود، در مغازه‌ای پنهان شد، ماموران مقابل چشم مادرش، کرکره را پایین کشیدند تا جانش را از دست بدهد.

روز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ پارسا رضادوست، در اوج خیزش انقلابی «زن، زندکی، آزادی»، همچون بسیاری از مردم و به ویژه همسن و سال‌هایش به خیابان رفته بود، پارسا فقط ۱۷ سال داشت، به پا و پهلویش گلوله شلیک کردند، او به مغازه‌ای که صاحب آن پارسا را می‌شناخت پناه برد، ماموران وقتی محل اختفای او را فهمیدند کرکره را پایین کشیدند. آنقدر بالای سرش ایستادند تا جان دهد.

اجازهٔ ورود آمبولانس را از سر بلوار به محل ندادند، آمبولانس برگشت. بعد از این‌که پارسا جانش را از دست داد، بلندش کردند و سوار یک ماشین شخصی به بیمارستان بردند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و همه چیز تمام شده بود.
مراسم عزاداری چهلم پارسا رضا‌دوست را یادتان هست؟ شیون مادر پارسا یادتان هست؟ رقص مادر پارسا در مراسم عزاداری او صحنه‌ای تراژیک را رقم زده بود. رقص و دست و گریه توأمان برای نوجوانی ۱۷ ساله که آرزوهای بسیاری داشت و جمهوری اسلامی نگذاشت تا او به آرزوهایش برسد.
پارسا رضادوست، جوان انقلابی ۱۷ ساله‌ای بود که در چهلم او و حدیث نجفی جمعیت بسیاری در کرج حضور پیدا کرده بودند. مادرش مویه‌هاش را با شکل اعتراضی جدید برگزار کرد که کلمات دیگر یارای توصیف آن نبود.

ویدیو از صفحه حسام رضادوست

#پارسا_رضادوست #دادخواهی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی دیگر از تولدی دردناک، تولدی همراه با ماتم و عزا ...

مادر جاویدنام پارسا رضادوست در زادروز فرزندش بر سر مزار او

زادروز جاویدنام پارسا رضادوست است، نوجوان زیبایی که توسط جمهوری اسلامی کشته شد.

او در حالی که گلوله خورده بود، در مغازه‌ای پنهان شد، ماموران مقابل چشم مادرش، کرکره را پایین کشیدند تا جانش را از دست بدهد.

روز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ پارسا رضادوست، در اوج خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، همچون بسیاری از مردم و به ویژه همسن و سال‌هایش به خیابان رفته بود، پارسا فقط ۱۷ سال داشت، به پا و پهلویش گلوله شلیک کردند، او به مغازه‌ای که صاحب آن پارسا را می‌شناخت پناه برد، ماموران وقتی محل اختفای او را فهمیدند کرکره را پایین کشیدند. آنقدر بالای سرش ایستادند تا جان دهد.

اجازهٔ ورود آمبولانس را از سر بلوار به محل ندادند، آمبولانس برگشت. بعد از این‌که پارسا جانش را از دست داد، بلندش کردند و سوار یک ماشین شخصی به بیمارستان بردند. اما دیگر کار از کار گذشته بود و همه چیز تمام شده بود.
مراسم عزاداری چهلم پارسا رضا‌دوست را یادتان هست؟ شیون مادر پارسا یادتان هست؟ رقص مادر پارسا در مراسم عزاداری او صحنه‌ای تراژیک را رقم زده بود. رقص و دست و گریه توأمان برای نوجوانی ۱۷ ساله که آرزوهای بسیاری داشت و جمهوری اسلامی نگذاشت تا او به آرزوهایش برسد.
پارسا رضادوست، جوان انقلابی ۱۷ ساله‌ای بود که در چهلم او و حدیث نجفی جمعیت بسیاری در کرج حضور پیدا کرده بودند. مادرش مویه‌هاش را با شکل اعتراضی جدید برگزار کرد که کلمات دیگر یارای توصیف آن نبود.

ویدیو از صفحه حسام رضادوست

#پارسا_رضادوست #دادخواهی #شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech