آموزشکده توانا
55.4K subscribers
32.1K photos
37.6K videos
2.55K files
19.3K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
دکتر یاسر رحمانی‌راد، پزشک و فعال مدنی، بار دیگر از ارائه ویزیت آنلاین رایگان خبر داد. او نوشت:

تاریخ هرگز سکوت نمی‌کند. مسئله فراموش‌شدگان پس از مهسا امینی با جنبش «نامش را بگو» مطرح شد و سپس با «به نام‌شان را بگو» گسترش یافت. جمله‌ای که در این دو سه سال اخیر مکرر شنیده‌ایم، حقیقتی عمیق را بازگو می‌کند: «ستیز با قدرت، ستیز خاطره است با فراموشی.» تاریخ اگرچه قاعده‌پذیر نیست، اما تصادفاتش نشان می‌دهد که سکوت نمی‌شناسد. این تصادفات زمانی معنا می‌یابند که وقایعی در جریان باشند و با میانجی‌گری تاریخ، به هم پیوند خورده و سکوت را به صدا بدل کنند. همان‌طور که بیژن الهی می‌گوید: «اما تو نشانه‌ای، تو که یعنی، رویایی وجود داشت.» این همان نقطه‌ای است که عاملیت انسان و وظیفه یادآوری اهمیت پیدا می‌کند.

بسیاری این روزها از «خون‌هایی که در این چند دهه هدر رفته‌اند» سخن می‌گویند. اما من در درون خود همیشه می‌گویم: نه، رفیق! هیچ چیز هدر نمی‌رود. هر فریاد، هر رنج، و هر جان از دست رفته، جایی در آینده، با قدرت و در زمان خود، احضار خواهد شد. همین تلاش‌های بی‌وقفه برای دادخواهی و ثبت خاطرات، نشان از امید به آینده‌ای دارند که در آن عدالت محقق می‌شود. بخشی از جهان آزاد امروز، بر پایه خاطرات احیاشده، رنج‌های رسمیت‌یافته و شرم‌هایی همچون آشوویتس، گولاک و داخائو بنا شده است. تاریخ، نابهنگامی‌ها را در خود مدفون می‌کند تا در زمانی مناسب، آن‌ها را به ما عرضه کند.

دادگاه حمید نوری و زنده‌شدن نام هزاران مدفون در گورهای دسته‌جمعی، نمونه‌ای کوچک از حقیقتی بزرگ است که در پیش داریم.

به مناسبت دومین سالگرد جان‌باختگان اعتراضات ۱۴۰۱، از تاریخ ۲۰ دی‌ماه تا ۲۰ بهمن‌ماه، به یاد همه جان‌باختگان، ویزیت‌های آنلاین رایگان ارائه خواهم داد، بلکه اندکی از سنگینی دلم کاسته شود.
با @dryaserrahmanirad در ارتباط باشید تا زمان ویزیت را منشی برایتان تعیین کند.


#مهسا_امینی #دادخواهی #علیه_فراموشی #ویزیت_رایگان #یاسر_رحمانی_راد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#علیه_فراموشی
بخش‌های خبری صدا و سیمای ایران در رد و انکار اصابت موشک به هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ خطوط هوایی اوکراین در آسمان تهران و انتساب سقوط به «نقص فنی»؛ پیش از تایید نهایی توسط ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی(۱۸-۲۰ دی ۱۳۹۸)
@hafezeye_tarikhi

فراموش نمی‌کنیم که چند روز به مردم ایران و جهان دروغ گفتید. فراموش نمی‌کنیم عوامل و حامیان داخلی و خارجی‌تان در شبکه اجتماعی توییتر دروغ‌هایتان را تکرار کردند. فراموش نمی‌کنیم از همه امکاناتتان برای لاپوشانی جنایت استفاده کردید...

در حالی که همه می‌دانیم شلیک عمدی بود و از جان شهروندان عادی به عنوان سپر بلا استفاده کردید، همان کاری که حماس و حزب‌الله و بشار اسد هم از شما یاد گرفتند...
شما پدر مافیا هستید! ولی با تمام جنایتکار بودنتان، رفتنی هستید!

#هواپیمای_اوکراینی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
#IRGCterrorists #PS752justice

@Tavaana_TavaanaTech
امروز زادروز جاویدنام آریانا سیف است. پدرش نوشت:

«امروز ۱۸ دی ۱۴۰۳ و صدمین پست اختصاص داره به تولد دخترم آریانا دوسدارم امروز یاد روزهای خوشحالیمون باشیم و من یک عکس یادگاری از جشن تولدش انتخاب کردم زمانیکه مهد کودک می‌رفت و امیدوارم بپسندید و باعث خشنودی روح عزیز سفر کرده باشه اینقدر روح سبک و مطلعی داره که مطمئنم از همه چیز باخبره نامش جاوید و یادش گرامی باد ❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌟🌟🌟🌈🌈🌈💐💐💐💢💢💢 »


اگر جمهوری اسلامی آریانا را نکشته بود، او تازه امروز ۲۳ سالگی‌اش را جشن می‌گرفت.
آریانا سیف دختر جوانی از تهران در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۱ به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید. آریانا فرزند فؤاد عاشق حیوانات بود و آرزو داشت روزی دامپزشک شود. او دیپلم خود را در رشته گردشگری گرفته بود و زندگی اش پر از عشق به ایران و مردمش بود. حتی با وجود پیشنهادهای مکرر پدرش برای مهاجرت به کانادا به دلیل علاقه‌اش به وطن از ترک ایران سر باز زده بود.

با آغاز خیزش انقلابی ۱۴۰۱ پس از قتل مهسا (ژینا) امینی آریانا به همراه دوستانش در تجمعات تهران از جمله در چیتگر و اکباتان حضور داشت. در روز ۱۰ آذر او با ماشین شخصی‌اش به تجمع چیتگر رفت. نیروهای امنیتی او را از روی پلاک ماشین شناسایی و دستگیر کردند.

پس از دستگیری، ماموران با گلوله‌های ساچمه‌ای به سرش شلیک کردند و او را تحت شکنجه و ضرب و شتم شدید قرار دادند.
آریانا همان روز جان باخت. اما نیروهای حکومتی برای پنهان‌کردن جنایت خود پیکر او را به اطراف تهران بردند و با صحنه‌سازی وانمود کردند که او در اثر سقوط از سایت پاراگلایدر به دره‌ای جان باخته است.

روز بعد خانواده آریانا برای تعیین هویت پیکر او فراخوانده شدند اما به دلیل شدت ضرب و شتم چهره‌اش قابل شناسایی نبود و خانواده‌اش تنها از روی لباس و موهایش او را تشخیص دادند پزشکی قانونی علت مرگ را برخورد جسم پرشتاب به سر و بدن اعلام کرد.

نیروهای امنیتی تحت فشار شدید به خانواده او اجازه ندادند که آریانا را در تهران به خاک بسپارند و آن‌ها را مجبور کردند که در آرامستان وادی رودسر در یکی از روستاهای اطراف دفن شود. بر روی مزار او نوشته شد «به نام خدای رنگین کمان»

آریانا دختری پر از شور زندگی بود و آرزوهای بزرگی برای آینده داشت. او عاشق حیوانات، طبیعت و زندگی بود.

او معتقد بود که برای رسیدن به آزادی باید از ترس عبور کرد «بعضی وقت‌ها باید از ترست بگذری تا زیبایی آن سمت ترس را ببینی»

#آریانا_سیف #علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادنامه‌ای برای سارو قهرمانی: جان‌باخته در راه آزادی

سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» می‌خواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانه‌ی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.

سارو در نوجوانی به اتهام هواداری از کومله زندانی شده بود، پلی بعد از دو سال تحمل حبس آزاد شده بود.
سارو مردی پرامید بود که با نامزد خود تصمیم به ازدواج داشت و زندگی ساده‌اش را با کار در رستوران در تهران سپری می‌کرد.

در دی‌ماه ۱۳۹۶، اعتراضات سراسری علیه استبداد آغاز شد و سارو نیز به صف مردم معترض پیوست. در ۱۲ دی‌ماه همان سال، نیروهای امنیتی او را بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل کردند. آن‌جا، شکنجه‌های بی‌رحمانه‌ای به او تحمیل شد که تاب نیاورد و زیر فشار جان باخت.

ماموران امنیتی به خانواده‌ی سارو خبر دادند که او در یک «درگیری مسلحانه» کشته شده است، اما هیچ سند و مدرکی برای این ادعا ارائه نکردند. بدن بی‌جان او که آثار ضرب و شتم وحشتناک بر آن نمایان بود، بدون امکان کالبدشکافی رسمی، به خاک سپرده شد. خاکسپاری او در قطعه‌ی ۳ بهشت محمدی سنندج، در حضور پدر و مادرش و نیروهای امنیتی، با تحقیر و بی‌احترامی کامل انجام شد. اجازه برگزاری مراسم ختم نیز از خانواده‌اش گرفته شد، و فضای خانه‌ی آن‌ها تحت کنترل و تهدید نیروهای اطلاعاتی قرار گرفت.
حکومت از پدر سارو اعتراف اجباری گرفت تا روایت آن‌ها را تایید کند و شهادت دروغ بدهد، در حالی که گروه کومله اعلام کرد که او هیچ ارتباط تشکیلاتی‌ای با آن‌ها نداشت. بسیاری از افراد گفتند اگر سارو در درگیری کشته شده بود و عضو کومله بود، پیکرش را به خانواده تحویل نمی‌داند، مثل همه افرادی که چنان وضعیتی داشتند.

مادر سارو، با شجاعت و دلی خونین، در اینستاگرام به عنوان «سارو قلب مادر»، عکس‌ها و یادگارهای او را منتشر کرد تا صدای فرزندش خاموش نشود.

داستان زندگی و جان‌باختن سارو قهرمانی، داستانی از جنایت، سرکوب، و ایستادگی است.



#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه
#علیه_فراموشی #مهسا_امینی #سنندج #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
یکی از دلایل قطعی فروپاشی ابهت رژیم‌های دیکتاتور، زنده‌نگهداشت جنایت‌هایی است که توسط این رژیم‌ها انجام گرفته‌اند.
از یاد نبریم هنوز ساعاتی از شلیک موشک‌های سپاه به هواپیمای اوکراینی نگذشته بود که عوامل جمهوری اسلامی به محل حادثه بولدوزر فرستادند تا بتوانند در حد توان ننگ جنایت را پاک کنند.

این اول ماجرا بود و کارهای بسیار دیگر کردند تا این ماجرا محو و فراموش شود و از آن به عنوان رخدادی عادی یاد شود.
آنچه نگذاشت، جنبشی بود که تحت نام دادخواهی به مبارزه با فراموشی دست زد.

علیه فراموشی، علیه فراموش‌سازی جنایت، علیه فراموشاندن جنایت، و هشداری به فراموش‌کاران که اگر امروز علیه نقض حقوق دیگران اعتراض نکنند، ناقضان حقوق انسان روزی در خانه او را خواهند زد.
دادخواهی حق ایرانیان است جنایات جمهوری اسلامی از آتش‌سوزی سینما رکس آبادان آغاز شد و پس از آن به پشت‌بام مدرسه رفاه انجامید و با قتل‌عام بیش از ۳ هزار زندانی ادامه یافت و پس از آن هم جمهوری اسلامی سایه جنایت و قساوت را بر سر ایران افکنداند.


https://tavaana.org/ps752/
طرح از رضا عقیلی

#یاری_مدنی_توانا #علیه_فراموشی
#دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

در صعودی موفقیت‌آمیز یک کوهنورد ایرانی در مسیر جدید در کوه‌های راکی کانادا را پیمود و نام این مسیر را «نیکا» گذاشت

یکی از کوهنوردان ایرانی ساکن کانادا موفق شد در یک صعود زمستانی دشوار، کوهی در رشته‌کوه‌های راکی را از مسیری جدید فتح کند. این کوهنورد به پاس گرامیداشت یاد نیکا شاکرمی، نام این مسیر جدید را «نیکا شاکرمی» گذاشته است و در تلاش است تا این نام را به ثبت برساند.

این صعود که پس از چهار بار تلاش در شرایط سخت زمستانی به سرانجام رسید، نه تنها دستاوردی بزرگ در عرصه کوهنوردی محسوب می‌شود، بلکه یادبودی از شجاعت و مقاومت در برابر ناملایمات است.

تصاویر و فیلم‌های این صعود برای ما ارسال شده است. این کوهنورد جوان از این طریق یاد نیکا را زنده نگاه داشته است. نیکایی که شجاعت و شهامتش مسیر تازه‌ای پیش پای مردم ایران گذاشته است، ایستادگی، غرور، افتخار، پایداری و سوزاندن نماد سلطه حکومت...

#نیکا_شاکرمی #دادخواهی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معصومه آذری، مادر جاویدنام حنانه کیا، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«گل زیبا روی من، حنانه جان
۲۵ سال از به دنیا آمدنت، از آن سپیده دمی که با چشمان درشت و زیبا به این دنیای فانی پا نهادی گذشت،
اکنون تو نیستی وهمچنان در ۲۲ سالگیت مانده ای و من با خاطراتت روزها و شبها را سپری میکنم
و دلتنگ روزای خوشی هستم که باهم در کنار خانواده‌ی چهار نفره‌مان می‌گذراندیم۰ چه زود گذشت خوشی‌هامان، حال که تو را در کنارمان نداریم، دخترم،خداوند مهربان را در آغوش خود داریم و هر لحظه از غم دوریت به او پناه می‌بریم واز او طلب صبر و آرامش می‌کنیم همانا خداوند صابران را مورد لطف و عنایت خود قرار می‌دهد.
حنانه قشنگمم، تولد ۲۵ سالگیت در آسمان‌ها کنار زیباترین خالق هستی شاد باش عزیز مادررر 💔🕊»

#حنانه_کیا
#عروس_ایران
#مادران_دادخواه
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

بیست و پنجم بهمن‌ماه، چهاردهمین سالروز جاودانه شدن محمد مختاری، صانع ژاله و امیرحسین طهرانچی گرامی باد.

۲۵ بهمن‌ماه، سالروز به قتل رسیدن صانع ژاله، محمد مختاری و امیرحسین طهرانچی در اعتراضات بهمن‌ماه ۸۹ توسط مزدوران آدم‌کش علی خامنه‌ای است؛ روزی که یادآور خون‌های به ناحق ریخته‌ی جوانان ایران‌زمین به دست جنایتکاران تاریخ و فرصتی برای تجدید عهد در ادامه‌ی راه آنان تا آزادی ایران از چنگال رژیم خونخوار جمهوری اسلامی است.

محمد مختاری، متولد ۱۸ شهریور ۱۳۶۸، دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه شاهرود بود. او یکی از قربانیان سرکوب اعتراضات ۲۵ بهمن ۸۹ در تهران بود که در خیابان رودکی، نرسیده به توحید، به ضرب گلوله‌ی جنگی مزدوران امنیتی حکومت، مظلومانه کشته شد. شب ۲۴ بهمن ۸۹، یک روز پیش از اعتراضات، محمد در صفحه‌ی فیس‌بوکش نوشته بود:

"خدایا، ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته‌ام."

متأسفانه، پدر زنده‌یاد محمد مختاری، پس از دوازده سال دوری از فرزند قهرمانش، دو سال پیش برای همیشه به سوی محمدش پرواز کرد.

صانع ژاله، ۲۶ ساله، اهل تهران، دانشجوی رشته‌ی هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران و از کردهای سنی‌مذهب بود. او در اعتراضات جنبش سبز، در روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، به ضرب گلوله‌ی نیروهای امنیتی رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شد.

رژیم فاسد جمهوری اسلامی، در ادامه‌ی تلاش‌های مذبوحانه‌ی خود برای مصادره‌ی نام کشته‌شدگان اعتراضات تحت عنوان "شهید"، طی سناریویی قصد داشت محمد مختاری و صانع ژاله، جان‌باختگان راه آزادی وطن را، به‌عنوان طرفداران حکومت و بسیجی معرفی کند؛ اما با واکنش و اقدام به‌موقع خانواده‌های آن‌ها، این توطئه‌ی دستگاه‌های امنیتی بار دیگر خنثی شد.

امیرحسین طهرانچی، نوجوان ۲۲ ساله‌ای بود که مانند محمد مختاری و صانع ژاله، در روز ۲۵ بهمن ۸۹، در پی اصابت گلوله‌ی نیروهای امنیتی در تهران، مظلومانه جان باخت. پیکر وی توسط نیروهای امنیتی ربوده شد و در ۴ اسفند، تحت تدابیر امنیتی بالا، در بهشت زهرا، در قطعه‌ی ۳۰۱، ردیف ۶۳، و شماره‌ی ۷۳ به خاک سپرده شد.

چهارده سال پیش، فرشته‌ی مرگ با اشک، بر محمدِ قهرمان، امیرحسین، و صانع ژاله نازل شد. مردن به عشق و زندگیِ جاری در چشم‌های شما نمی‌آمد! خیلی زود بود… خیلی… اما… اسمتان، عشقتان، راهتان… اینجاست!

در قلب‌های تک‌تک ما! ♥️

از صفحه مسعود علیزاده

#۲۵_بهمن_۸۹
#محمد_مختاری
#صانع_ژاله
#امیرحسین_طهرانچی
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سال ۱۳۹۹ در چنین روزهایی مادر بهنام محجوبی، در محوطه بیمارستان لقمان نگران بهنام بود. اجازه نمی‌دادند که فرزندش را ببیند.
بهنام درگذشته بود، بدنش را به طور نمایشی به دستگاه‌ها وصل کرده بودند.
بهنام محجوبی در ماجرای گلستان هفتم در زمستان ۹۶ بازداشت و بعد از مراحل بازجویی با قرار وثیقه آزاد شد. او در خرداد ۹۹ برای تحمل حکم دو سال حبس به زندان فراخوانده شد. این درویش گنابادی در حالی زندانی شد که تحت نظر روانپزشک قرار داشته و پزشکی قانونی تشخیص به عدم تحمل کیفر برای او داده بود.

از آن زمان چندین بار بیماری اعصاب و روان او عود کرد، او شرایط تحمل زندان را نداشت و باید خارج از زندان مراحل درمانی را پی می‌گرفت، اما رفتار نامناسب با او، انتقال او به تیمارستان و شکنجه‌ باعث شد رفته رفته قدرت تکلم خود را از دست بدهد، بارها دچار تشنج شود و از طرف دیگر کوتاهی در درمان او باعث وخیم‌تر شدن حال او شد. فایل‌های صوتی او از زندان و گواهی‌های پزشکان و شهادت هم‌بندان او، شاهدی هستند بر جفایی که در حق این جوان زندانی شد.

او را به امین‌آباد برده بودند، جایی که به گفته خودش «افول انسانیت را دیده بود»

اواخر بهمن ۱۳۹۹ در پی مسمومیت دارویی ناشی از تجویز داروی خواب‌آور توسط بهداری زندان، حال بهنام رو به وخامت بیشتر نهاد و او را به بیمارستان لقمان منتقل کردند. بهنام به کما رفت و سطح هوشیاری‌اش بسیار پایین آمد و پزشکان گفتند فقط معجزه او را زنده نگاه می‌دارد....
‏جمهوری اسلامی ‎#بهنام_محجوبی را به قتل رساند.

یادش گرامی

#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی ساور از زندانیان سیاسی سابق، هر روز بر سر مزار یکی از جان‌باختگان راه آزادی حاضر می‌شود و با خانواده او دیدار می‌کند.
این بار بر سر مزار امید مؤیدی حاضر شده است.

امید مویدی دانشجوی ۲۰ ساله رشته تربیت بدنی دانشگاه باهنر شیراز بود که هنگام بازگشت از تمرین در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱با شلیک مستقیم ماموران کشته شد.

روز ۲۴ آبان ۱۴۰۱، پسر جوانی معترض روی زمین افتاده است، تعدادی مأمور مسلح او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، مردم قصد کمک دارند، اما ماموران با شلیک تیرهوایی ایجاد رعب و وحشت می‌کنند تا برای کمک به معترض جلوتر نیایند، امید مؤیدی، دانشجوی سال آخر تربیت‌بدنی شیراز جلوتر می‌آید تا به جوانی که کتک می‌خورد؛ کمک کند، ماموران از پشت امید را هدف گلوله قرار می‌دهند، تیری به طرف کمر او شلیک می‌کنند، امید روی زمین می‌افتد، اما گویی این برای ماموران کافی نیست، دوباره شلیک می‌کنند، این بار تیر خلاص است به پیشانی امید.


#شیراز #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #امید_مؤیدی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، همراه با پدر و مادر جاویدنام مصطفی کریم‌بیگی، بر سر مزار تعدادی از جاویدنامان ایران، حضور یافتند.

خانم محمدی، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:

«آخرین دیدارم با مادر توران صدیقی، مادر فرهاد مجدم در کنار ناهید شیرپیشه و سایر مادران در منزل پوران ناظمی بود. روزی که دستانمان را برای ایستادن برای دادخواهی در دستان هم گذاشتیم.
مادر مجدم تا آخرین دقایق عمرش برای دادخواهی مبارزه کرد. او در مسیری که برای شرکت در دادگاه منوچهر بختیاری پدر دادخواه می رفت، تصادف کرد و جان باخت.

اکنون برای دیدار با مادر توران و یادآوری عهد و‌ پیمانمان بر سر مزارش ایستاده ایم.

در کنار پدر و مادر دادخواه، شهناز اکملی و محمد کریم بیگی بر سر مزار کشته شدگان اعتراضات رفتیم.

نامشان جاودانه

نرگس محمدی
۱۱ اسفند ۱۴»

#فرهاد_مجدم #مصطفی_کریمبیگی #توران_صدیقی #ناهید_شیرپیشه #آبان_ادامه_دارد #دادخواهی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز زادروز جاویدنام جواد رضایی است.
جواد رضایی را یادتان هست؟ همان که تصویرش چند روز قبل از کشته شدن در چالش مشت و شکلات به طور اتفاقی منتشر شده بود، ... پدر دو فرزند بود. او سنگ‌کار و کاشی‌کاری بود که به دلیل مشکل کمر، دست از این کار کشیده و در یک کیوسک حوالی میدان انتظام لاهیجان مشغول به کار شده بود.

«من اگه نرم تو خیابون، تو اگه نری، پس کی بره؟ تو هم باید بیای. من که آماده مردنم. بالاترین افتخارم می‌شه که حتی همین امشب کشته بشم.»

این جملاتی از جواد رضایی با صورتی اصلاح‌کرده خطاب به دوستش در مغازه‌ای در لاهیجان است، حوالی ساعت ۶ و نیم عصر روز ۲۵ آبان‌ماه؛ ساعاتی پیش از آنکه با کاپشن مشکی چرمی بر تن، در خیابان شیشه‌گران با گلوله ماموران حکومتی کشته شود.

طاهره خوش‌کلام، همسر داغدار جواد رضایی، چندی پیش ویدیویی منتشر کرده و نوشته بود:

" بماند که بعد از تو دیگر ندارم نفس
بماند که یکباره داغت به جانم نشست
بماند که بعد از تو تنها ترین آدمم
بماند که شوقی ندارم به هرچی که هست
بماند که حس میشود جای خالی تو
بماند که جا مانده ام در حوالی تو
بماند که یک دم نبردم ز خاطر تو
بماند که غم شد یادگاری تو "

#جواد_رضایی
#لاهیجان
#علیه_فراموشی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم تولد پنجاه سالگی جاویدنام جواد رضایی با حضور خانواده‌های دادخواه گیلان، بر سر مزارش برگزار شد

طاهره خوشکلام ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

.«جواد عزیزم امروز جان عزیزت در کنارمان نبود که شمع ۵۰ سالگی ات را فوت کنی

به یادت در سالروز تولدت جمع شدیم و زادروزت را گرامی داشتیم
یاد تو و شهامتت تا همیشه در دلمان می ماند
قهرمان وطنم
رفیق همیشگی ام
عشق جاودانه ام
زادروزت مبارک ❤️✌️

به وقت ۱۴ اسفند ۱۴۰۳»

«من اگه نرم تو خیابون، تو اگه نری، پس کی بره؟ تو هم باید بیای. من که آماده مردنم. بالاترین افتخارم می‌شه که حتی همین امشب کشته بشم.»

این جملاتی از جواد رضایی با صورتی اصلاح‌کرده خطاب به دوستش در مغازه‌ای در لاهیجان است، حوالی ساعت ۶ و نیم عصر روز ۲۵ آبان‌ماه؛ ساعاتی پیش از آنکه با کاپشن مشکی چرمی بر تن، در خیابان شیشه‌گران با گلوله ماموران حکومتی کشته شود.

#جواد_رضایی #دادخواهی
#علیه_فراموشی #لاهیجان #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech