آموزشکده توانا
56.4K subscribers
31.4K photos
37.1K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یادنامه‌ای برای سارو قهرمانی: جان‌باخته در راه آزادی

سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» می‌خواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانه‌ی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.

سارو در نوجوانی به اتهام هواداری از کومله زندانی شده بود، پلی بعد از دو سال تحمل حبس آزاد شده بود.
سارو مردی پرامید بود که با نامزد خود تصمیم به ازدواج داشت و زندگی ساده‌اش را با کار در رستوران در تهران سپری می‌کرد.

در دی‌ماه ۱۳۹۶، اعتراضات سراسری علیه استبداد آغاز شد و سارو نیز به صف مردم معترض پیوست. در ۱۲ دی‌ماه همان سال، نیروهای امنیتی او را بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل کردند. آن‌جا، شکنجه‌های بی‌رحمانه‌ای به او تحمیل شد که تاب نیاورد و زیر فشار جان باخت.

ماموران امنیتی به خانواده‌ی سارو خبر دادند که او در یک «درگیری مسلحانه» کشته شده است، اما هیچ سند و مدرکی برای این ادعا ارائه نکردند. بدن بی‌جان او که آثار ضرب و شتم وحشتناک بر آن نمایان بود، بدون امکان کالبدشکافی رسمی، به خاک سپرده شد. خاکسپاری او در قطعه‌ی ۳ بهشت محمدی سنندج، در حضور پدر و مادرش و نیروهای امنیتی، با تحقیر و بی‌احترامی کامل انجام شد. اجازه برگزاری مراسم ختم نیز از خانواده‌اش گرفته شد، و فضای خانه‌ی آن‌ها تحت کنترل و تهدید نیروهای اطلاعاتی قرار گرفت.
حکومت از پدر سارو اعتراف اجباری گرفت تا روایت آن‌ها را تایید کند و شهادت دروغ بدهد، در حالی که گروه کومله اعلام کرد که او هیچ ارتباط تشکیلاتی‌ای با آن‌ها نداشت. بسیاری از افراد گفتند اگر سارو در درگیری کشته شده بود و عضو کومله بود، پیکرش را به خانواده تحویل نمی‌داند، مثل همه افرادی که چنان وضعیتی داشتند.

مادر سارو، با شجاعت و دلی خونین، در اینستاگرام به عنوان «سارو قلب مادر»، عکس‌ها و یادگارهای او را منتشر کرد تا صدای فرزندش خاموش نشود.

داستان زندگی و جان‌باختن سارو قهرمانی، داستانی از جنایت، سرکوب، و ایستادگی است.



#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه
#علیه_فراموشی #مهسا_امینی #سنندج #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
مادران میدان مایو در آرژانتین: نمونه‌ای الهام‌بخش از دادخواهی

در دوران حکومت نظامی دیکتاتوری خورخه ویدلا در آرژانتین (۱۹۷۶–۱۹۸۳)، بیش از ۳۰ هزار نفر به بهانه مقابله با مخالفان حکومت ربوده و ناپدید شدند. این قربانیان که اغلب دانشجویان، روزنامه‌نگاران، کارگران و فعالان سیاسی بودند، به مکان‌های نامعلومی منتقل و پس از شکنجه، کشته شدند.

در این شرایط خفقان‌آور، مادران میدان مایو در ۳۰ آوریل ۱۹۷۷، با شجاعت تمام در میدان مرکزی شهر بوئنوس‌آیرس جمع شدند. این زنان، که فرزندان خود را در جریان «جنگ کثیف» از دست داده بودند، با به تن کردن روسری‌های سفید که نماد پاکی و معصومیت قربانیان بود، سکوت جامعه بین‌المللی و مردم آرژانتین را شکستند. روسری‌های سفید، نمادی از کهنه‌های قنداق نوزادان بود که مادران آن را به نشانه فرزندان ربوده‌شده بر سر داشتند.

آن‌ها هر هفته در همین میدان تجمع کرده و با حمل عکس‌های فرزندانشان، از حکومت خواستار پاسخگویی در مورد سرنوشت عزیزانشان شدند. این تجمعات با وجود تهدیدها و سرکوب شدید پلیس ادامه یافت و به مرور، نه تنها در آرژانتین، بلکه در سطح بین‌المللی به نمادی از مبارزه مسالمت‌آمیز برای عدالت تبدیل شد.

مبارزات مادران میدان مایو تأثیر عمیقی بر جامعه گذاشت. آن‌ها به دادخواهی محدود نشدند، بلکه خواهان افشای سازوکارهای سرکوب و نقض حقوق بشر توسط حکومت شدند. فشارهای بین‌المللی ناشی از فعالیت این مادران، باعث شد پس از سقوط حکومت نظامی، بسیاری از مقامات دیکتاتوری محاکمه و مجازات شوند.

این مادران همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند و در سال‌های اخیر، علاوه بر دادخواهی برای فرزندان خود، به دفاع از حقوق بشر در آرژانتین و سایر نقاط جهان پرداخته‌اند.

اهمیت این تجربه برای مادران دادخواه ایران
تجربه مادران میدان مایو، الگویی الهام‌بخش برای مبارزات مشابه در جهان، از جمله ایران، است. اتحاد، پایداری، و تأکید بر عدالت‌خواهی، ابزارهایی قدرتمند برای مقابله با سرکوب است. مادران دادخواه در ایران، با الهام از این جنبش، می‌توانند صدای مظلومان را جهانی کنند و با ادامه مبارزات خود، امید به تحقق عدالت را زنده نگه دارند.


این مطالعه موردی را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
https://tavaana.org/mothers_of_the_plaza/

#مادران_دادخواه #مطالعه_موردی #مادران_میدان_مایو #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام سارو قهرمانی از جان‌باختگان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶، به مناسبت سالگرد جان‌باختن فرزندش این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«هفتمین سالگرد آسمانی شدنت مبارک قهرمان قلب مادر 💔
اگر چه با قلبی شکسته و دلی زخمی اما تا روزی که نفس می‌کشم، دادخواه خون پاکت خواهم ماند پسر قهرمانم و نامت را با افتخار فریاد میزنم تا روزی که آه و خشمم نابود کند قاتلانت را✌️

آه.... بعضی آه ها رو....هر چقدر هم از ته دل بکشی، بازم سینه‌ات خالی نمیشه 💔
دلم پر است، پر از جای خالی تو💔😭💔»

مادر سارو در این ویدیو نسبت به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتراض می‌کند.

سارو قهرمانی، جوانی ۲۴ ساله از شهر سنندج، فرزند محمد و مادری دلسوز که او را «عشق مادر» می‌خواند، یکی از هزاران قربانی سرکوب وحشیانه‌ی حکومت جمهوری اسلامی است. او متولد ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و در ۲۲ دیماه ۱۳۹۶ در اثر شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات سنندج جان خود را از دست داد.

#سارو_قهرمانی #مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

روز یکشنبه روز پنجم ژانویه ۲۰۲۵ ، مراسمی با عنوان «مادران دادخواه، از رنج تا امید» در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد. در این برنامه جمعی از مادران دادخواه ایران برگزار شد. در بخشی از این مراسم پیامی از مادر جاویدنام محمدرسول مؤمنی‌زاده قرائت شد.
متن پیام به شرح زیر است:
«درود می‌فرستم به هموطنانم

من مادر محمد رسول مومنی‌زاده هستم همان جوانی که در چهارشنبه سیاه برابر با ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ برای نجات هموطنش بر اثر شلیک از فاصله ای کمتر از یک متر به خون غلطید.

من همان مادری هستم که پس از تیر خوردن فرزندم بالای سرش ماندم محمد رسول در بغل برادر بزرگش بود و مأموران با لگد اسلحه و باتون ضرباتی محکم به سر و صورت پسر بزرگم وارد کردند در حالی که او نمی‌گذاشت جسم تیر خورده برادرش آسیب بیشتری ببیند. اما مأموران حتی به زخم‌های محمد رسول رحم نکردند و لگدهایشان مستقیماً به جای زخم فرزندم اصابت می‌کرد.

محمد رسول پسر شجاع و دلاور من مانند یک مرد با دستان خالی سینه سپر کرد من از آن رئیس بیمارستان پورسینای رشت نمی‌گذرم؛ همان کسی که دستور داد هر زخمی که به بیمارستان مراجعه می‌کند به اطلاعات خبر داده شود و هیچ اقدامی حتی احیا برای زخمی‌ها انجام نشود.

من زهرا کریمی مادری که فرزندش را از دست داده است دادخواه خون به ناحق ریخته جوانم هستم من خودم را به یاد میآورم در حالی که تخت فرزندم را با سرعت می‌بردند و دور تخت چندین مأمور با اسلحه حضور داشتند زیپ کاور را کمی باز کردم و متوجه شدم جگرگوشه‌ام محمدرسول دیگر زنده نیست.

روی صحبتم با همه هموطنانم است ملت شریف ایران از شما می‌خواهم که تفرقه‌ها را کنار بگذارید و بیدار شوید. ما هم فکر نمی‌کردیم این داغ به ما برسد. بیدار شوید!

من زهرا کریمی نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنم آن حرام‌زاده‌ای که از فاصله کمتر از یک متر به جوان بی‌سلاح من شلیک کرد در پیشگاه عدالت پاسخگو خواهد بود.

محمد رسول افتخار من بود.

از طرف زهرا کریمی مادر محمد رسول مومنی‌زاده»


#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #دادخواهی #مادران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام عرفان رضایی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

بعضی‌ها می‌گریند تا فراموش کنند

بعضی ها میخندند تا فراموش کنند

بعضی ها  می‌خوابند تا  فراموش کنند

بعضی‌ها  سکوت می‌کنند تا فراموش کنند

اما من هم می‌گریم، هم میخندم،هم میخوابم  وهم سکوت میکنم 

اما فراموش نه...


ـ عرفان رضایی نوائی، جوان ۲۱ ساله‌ای که در مسیر عدالت‌خواهی و اعتراض به سرکوب‌های جمهوری اسلامی، جانش را از دست داد، نماد آگاهی و شجاعت بود. او در خانواده‌ای بزرگ شد که پدرش، محسن، جانباز شیمیایی و موج انفجار بود؛ مردی که سلامتش را در جنگ ایران و عراق از دست داد و سال‌ها با رنج‌های ناشی از جنگ دست‌وپنجه نرم کرد. عرفان، پسری کتاب‌خوان و آگاه، با وجود تمام دشواری‌های زندگی در خانواده‌ای با مشکلات مالی و فشارهای ناشی از جانبازی پدر، شخصیتی قوی و پرامید داشت.

قتل عرفان در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، صحنه‌ای دردناک از جنایت جمهوری اسلامی را به تصویر کشید. او پس از پایین کشیدن تصویر علی خامنه‌ای، با دو گلوله مأموران امنیتی جان باخت. مادرش، فرزانه برزه‌کار، از رنج‌های فرزندش و دلتنگی عمیق خود می‌گوید؛ دلتنگی برای پسری که او را به ایستادگی و قدرت دعوت می‌کرد و زندگی‌اش را در راه آزادی گذاشت. فرزانه امروز، در برابر فشارها و تهدیدهای حکومت، همچنان با صدای بلند از حقانیت پسرش دفاع می‌کند. داغ عرفان، زخمی است که هیچ‌گاه التیام نمی‌یابد.

#عرفان_رضایی #دادخواهی #اعتراضات_سراسری #مادران_دادخواه_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech