This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دهم اسفند، زادروز جاویدنام میلاد سعیدیانجو است. خواهرش زهرا، این ویدیو را در استوری اینستاگرامش منتشر کرد.
به نام میلاد، که میلادش شادی بود و نبودنش اندوهی بیپایان...
دهم اسفند، روزی که آسمان، ستارهای به زمین بخشید. روزی که لبخند مادر، از شوق زاده شدنش شکفت. روزی که زندگی، نوید امیدی تازه را داد. میلاد سعیدیانجو در دهم اسفند ۱۳۷۵ چشم به جهان گشود، جهانی که آن روز برایش گهوارهای از عشق و آیندهای پر از رویا بود.
هر سال این روز، خانهشان لبریز از شادی بود. خواهرش کیکی میآورد و مادرش با ذوق به جوان رعنایش نگاه میکرد.
اما امروز...
دهم اسفند، دیگر روز شادی نیست، روز دلتنگی است. روزی که مادر، به جای شمعهای کیک تولد، شمعهای یادبود روشن میکند. روزی که نبودن او، همچون زخمی عمیق، بر دل تمام کسانی که دوستش داشتند، نشسته است.
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به نام میلاد، که میلادش شادی بود و نبودنش اندوهی بیپایان...
دهم اسفند، روزی که آسمان، ستارهای به زمین بخشید. روزی که لبخند مادر، از شوق زاده شدنش شکفت. روزی که زندگی، نوید امیدی تازه را داد. میلاد سعیدیانجو در دهم اسفند ۱۳۷۵ چشم به جهان گشود، جهانی که آن روز برایش گهوارهای از عشق و آیندهای پر از رویا بود.
هر سال این روز، خانهشان لبریز از شادی بود. خواهرش کیکی میآورد و مادرش با ذوق به جوان رعنایش نگاه میکرد.
اما امروز...
دهم اسفند، دیگر روز شادی نیست، روز دلتنگی است. روزی که مادر، به جای شمعهای کیک تولد، شمعهای یادبود روشن میکند. روزی که نبودن او، همچون زخمی عمیق، بر دل تمام کسانی که دوستش داشتند، نشسته است.
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم زادروز جاویدنام میلاد سعیدیانجو بر سر مزارش برگزار شد.
زهرا و امید، خواهر و برادرش این ویدیو را منتشر کردند و نوشتند:
.
«ما به انتظار بهاریم میلاد،
بهاری که زندگی ما رو نو کنه
ما به انتظار تولد دوباره ایم میلاد
تولدی تو زندگی دیگر که تو در کنار ما باشی
این آرزوی محال منه تو روز تولدت
و آرزوی تو هم بهار برای ما بود، بهاری سبزتر از همیشه
که جونت رو هم براش دادی، که جونت رو به خاطرش ازت گرفتند،
ما به انتظار بهاریم میلاد
زمستون تموم میشه
و تو میای، بهار ما
و تو تا ابد در زندگی سبز ما جریان خواهی داشت.
میلادجانم تولدت مبارک»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا و امید، خواهر و برادرش این ویدیو را منتشر کردند و نوشتند:
.
«ما به انتظار بهاریم میلاد،
بهاری که زندگی ما رو نو کنه
ما به انتظار تولد دوباره ایم میلاد
تولدی تو زندگی دیگر که تو در کنار ما باشی
این آرزوی محال منه تو روز تولدت
و آرزوی تو هم بهار برای ما بود، بهاری سبزتر از همیشه
که جونت رو هم براش دادی، که جونت رو به خاطرش ازت گرفتند،
ما به انتظار بهاریم میلاد
زمستون تموم میشه
و تو میای، بهار ما
و تو تا ابد در زندگی سبز ما جریان خواهی داشت.
میلادجانم تولدت مبارک»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام میلاد معروفی، امشب باید شمع تولد ۲۶ سالگیاش را فوت میکرد.
میلاد جوانی پر از انرژی و شور زندگی بود. او سوارکاری میکرد و در آن بسیار خبره بود. ۲۶ آبان ۱۴۰۱ با گلوله ماموران در بوکان بهشدت زخمی شد و یک روز بعد در بیمارستان جان باخت. جمعیت بزرگی از مردم بوکان برای مراسم خاکسپار او در روستای «کوسته» بوکان گرد هم آمدند . مادر میلاد بر مزار فرزندش گفت: «پسرم شهید است. تقدیمش میکنم به کردستان. من مادر میلاد نیستم اگر انتقامش را نگیریم.» و پدر نیز گفت: «میلاد شهید کردستان است و انتقامش را میگیرم. ۷دی ۱۴۰۱ مراسم چهلمین روز کشتهشدن میلاد معروفی در روستای کوسته برگزار شد. ماموران سرکوبگر در این مراسم به مردم حمله کردند. آنها با گاز اشکآور به منزل یکی از بستگان یورش بردند و پدر و برخی از اعضای خانواده را بازداشت کردند.
میلاد از آغاز اعتراضها تا روز کشته شدنش، بسیار در شبکههای اجتماعی فعال بود:
«از موقعی که اعتراضها شروع شد گفت تا شرایط خوب نشه هیچ پست و استوری خارج از بحث اعتراضها در اینستاگرام نمیذاره. حتی یه استوری گذاشت و نوشت هرکسی استوری بیمورد بذاره آنفالو میکنه. روزی دو تا استوری درباره اعتراضها میذاشت. یه بار از شرایط زندان اوین نوشت و گفت از همه نوع قشر و شغل توش هست. یه شهر کامله. یکی از دوستاش گفت فقط یه سوارکار کم داره. میلاد توی جوابش گفت اگه لازم باشه و کمکی به مردم کشورم بکنه حاضرم برم. زن، زندگی، آزادی برای میلاد مفهوم آزادی و رها شدن یک ملت بود. خیلی خوشحال بود میگفت این بار دیگه کارشون تمومه. »
آخرین استوری اینستاگرام میلاد معروفی این شعر از مولوی بود: «آبی که از دیده چو خون میریزد/خون است بیا ببین که چون میریزد»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «ادبیات فارسی خونده بود. عاشق حیوانات بود. همیشه میگفت یه روزی دامپزشک میشم.»
https://tavaana.org/milad_maroofi/
در یوتیوب:
https://youtu.be/KB5YiW1fUZg
#میلاد_معروفی #بوکان #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میلاد جوانی پر از انرژی و شور زندگی بود. او سوارکاری میکرد و در آن بسیار خبره بود. ۲۶ آبان ۱۴۰۱ با گلوله ماموران در بوکان بهشدت زخمی شد و یک روز بعد در بیمارستان جان باخت. جمعیت بزرگی از مردم بوکان برای مراسم خاکسپار او در روستای «کوسته» بوکان گرد هم آمدند . مادر میلاد بر مزار فرزندش گفت: «پسرم شهید است. تقدیمش میکنم به کردستان. من مادر میلاد نیستم اگر انتقامش را نگیریم.» و پدر نیز گفت: «میلاد شهید کردستان است و انتقامش را میگیرم. ۷دی ۱۴۰۱ مراسم چهلمین روز کشتهشدن میلاد معروفی در روستای کوسته برگزار شد. ماموران سرکوبگر در این مراسم به مردم حمله کردند. آنها با گاز اشکآور به منزل یکی از بستگان یورش بردند و پدر و برخی از اعضای خانواده را بازداشت کردند.
میلاد از آغاز اعتراضها تا روز کشته شدنش، بسیار در شبکههای اجتماعی فعال بود:
«از موقعی که اعتراضها شروع شد گفت تا شرایط خوب نشه هیچ پست و استوری خارج از بحث اعتراضها در اینستاگرام نمیذاره. حتی یه استوری گذاشت و نوشت هرکسی استوری بیمورد بذاره آنفالو میکنه. روزی دو تا استوری درباره اعتراضها میذاشت. یه بار از شرایط زندان اوین نوشت و گفت از همه نوع قشر و شغل توش هست. یه شهر کامله. یکی از دوستاش گفت فقط یه سوارکار کم داره. میلاد توی جوابش گفت اگه لازم باشه و کمکی به مردم کشورم بکنه حاضرم برم. زن، زندگی، آزادی برای میلاد مفهوم آزادی و رها شدن یک ملت بود. خیلی خوشحال بود میگفت این بار دیگه کارشون تمومه. »
آخرین استوری اینستاگرام میلاد معروفی این شعر از مولوی بود: «آبی که از دیده چو خون میریزد/خون است بیا ببین که چون میریزد»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «ادبیات فارسی خونده بود. عاشق حیوانات بود. همیشه میگفت یه روزی دامپزشک میشم.»
https://tavaana.org/milad_maroofi/
در یوتیوب:
https://youtu.be/KB5YiW1fUZg
#میلاد_معروفی #بوکان #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دیروز میلاد ۲۶ ساله شد، اما نه در کنار خانواده و دوستانش، بلکه پشت میلههای زندان.
نزدیک به سه سال است که میلاد آرمون و بچههای اکباتان در بیرحمانهترین انتظار، زیر سایه سنگین طناب دار، بدون دادرسی عادلانه، روزهایشان را یکی پس از دیگری از دست میدهند.»
از صفحه شهرزاد
artdeshaz
#میلاد_آرمون #بچه_های_اکباتان #بچههای_اکباتان #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نزدیک به سه سال است که میلاد آرمون و بچههای اکباتان در بیرحمانهترین انتظار، زیر سایه سنگین طناب دار، بدون دادرسی عادلانه، روزهایشان را یکی پس از دیگری از دست میدهند.»
از صفحه شهرزاد
artdeshaz
#میلاد_آرمون #بچه_های_اکباتان #بچههای_اکباتان #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر چقدر هم که زمان بگذرد، برای خانوادههای جانباختگان، داغ عزیزانشان تازه است و هر لحظه و هر مکان به یاد آنها هستند.
این ویدیو را زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو منتشر کرد و نوشت:
«وقتی عزیزتو از دست میدی
برات فرقی نداره بهار میرسه یا تابستون
چون جای خالیش هر لحظه احساس میشه
نمیتونی بپذیری که دیگه نفس نمیکشه.
داداش میلاد عید داره میاد و تو پیش ما نیستی
چطوری جلوی دلتنگی هامون بگیریم
مامان یه چشمش اشکه، یه چشمش خون🩸
ورد زبانش آه، ناله
کاش میتونستم از لحظات پر از درد، رنج مامان
برات بگم.... »
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این ویدیو را زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو منتشر کرد و نوشت:
«وقتی عزیزتو از دست میدی
برات فرقی نداره بهار میرسه یا تابستون
چون جای خالیش هر لحظه احساس میشه
نمیتونی بپذیری که دیگه نفس نمیکشه.
داداش میلاد عید داره میاد و تو پیش ما نیستی
چطوری جلوی دلتنگی هامون بگیریم
مامان یه چشمش اشکه، یه چشمش خون🩸
ورد زبانش آه، ناله
کاش میتونستم از لحظات پر از درد، رنج مامان
برات بگم.... »
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آرش فروزندهجمالی؛ جان شیفته آزادی
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سهشنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۳ مراسم دومین سالگرد جانباختن جاویدنام آرش فروزنده جمالی، بر سر مزارش در شهر آبادان برگزار شد
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز سهشنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۳ مراسم دومین سالگرد جانباختن جاویدنام آرش فروزنده جمالی، بر سر مزارش در شهر آبادان برگزار شد
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایذه، مادر جاویدنام میلاد سعیدیانجو، بر سر مزار فرزندش در لحظه تحویل سال نو، نوروز را به مردم ایران تبریک میگوید.
مادری مقاوم و استوار، از خطهای قهرمانپرور
ویدیو از صفحه زهرا سعیدیانجو
#ایذه #میلاد_سعیدیان_جو #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادری مقاوم و استوار، از خطهای قهرمانپرور
ویدیو از صفحه زهرا سعیدیانجو
#ایذه #میلاد_سعیدیان_جو #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر عادل، امین و آزیتا کیانپور در ایذه بر سر مزار میلادسعیدیانجو حاضر شد و با خانوادهاش دیدار کرد
زهرا، خواهر میلاد چنین نوشت:
«حضور گرم و پر از آرامش مادر دادخواه سه فرزند قهرمان
بر مزار میلاد جان
شنیدن صدای مادر دادخواهی که سه فرزند خودش را تقدیم وطن کرد.
تمام جسمان برای مظلومیتشان اندوهگین شد.
غمگینم برای مادری که دیگر نای صحبت هم نداره.
چه فرزندان شجاع دلی
را از ما ناجوانمردانه گرفتهاند.»
zahra_saeidianjou1996
#میلاد_سعیدیان_جو
#عادل_کیانپور
#آزیتا_کیانپور
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا، خواهر میلاد چنین نوشت:
«حضور گرم و پر از آرامش مادر دادخواه سه فرزند قهرمان
بر مزار میلاد جان
شنیدن صدای مادر دادخواهی که سه فرزند خودش را تقدیم وطن کرد.
تمام جسمان برای مظلومیتشان اندوهگین شد.
غمگینم برای مادری که دیگر نای صحبت هم نداره.
چه فرزندان شجاع دلی
را از ما ناجوانمردانه گرفتهاند.»
zahra_saeidianjou1996
#میلاد_سعیدیان_جو
#عادل_کیانپور
#آزیتا_کیانپور
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریده خانم، مادر زندهیادان عادل، امین و آزیتا کیانپور است، سه فرزندش را حکومت جمهوری اسلامی از او گرفته است. او با وجود بیماری به ایذه رفته و بر مزار جاویدنامان ایذه گل گذاشته است.
البته ایذه، جانباختگانی هم دارد که هنوز محل دفن پیکرشان را به خانوادهها نگفتهاند...
دادخواهی، پیوند دهنده مردم داغدیده ایران است، پلهایی که به واسطه دردی مشترک نزدیک میشوند و پستهایی که با هم یکی و همبسته میشوند و اتحادی که خاری در چشم قاتلان است.
#ایذه #آرتین_رحمانی #میلاد_سعیدیان_جو #حامد_سلحشور #کیان_پیرفلک #صائب_سرقلی #دنیا_فرهادی #عادا_کیانپور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
البته ایذه، جانباختگانی هم دارد که هنوز محل دفن پیکرشان را به خانوادهها نگفتهاند...
دادخواهی، پیوند دهنده مردم داغدیده ایران است، پلهایی که به واسطه دردی مشترک نزدیک میشوند و پستهایی که با هم یکی و همبسته میشوند و اتحادی که خاری در چشم قاتلان است.
#ایذه #آرتین_رحمانی #میلاد_سعیدیان_جو #حامد_سلحشور #کیان_پیرفلک #صائب_سرقلی #دنیا_فرهادی #عادا_کیانپور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانواده جاویدنام امید مؤیدی، از جانباختگان شیراز در سال ۱۴۰۱، در ایام نوروز ۱۴۰۴ به شهر ایذه رفتند و بر سر مزار جانباختگان راه آزادی حضور یافتند و یادشان را گرامی داشتند.
نوروز و سایر مناسبتها، فرصتی است برای ابراز همدلی، همبستگی و یکی بودن. فرصتی است برای دیدار و گفتوشنود. فهرستی است برای تجدید پیمان و یادآوری.
#امید_مؤیدی #شیراز #ایذه #کیان_پیرفلک #آرتین_رحمانی #میلاد_سعیدیان_جو #علی_مولایی #حامد_سلحشور #پویا_مولایی_راد #نوروز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نوروز و سایر مناسبتها، فرصتی است برای ابراز همدلی، همبستگی و یکی بودن. فرصتی است برای دیدار و گفتوشنود. فهرستی است برای تجدید پیمان و یادآوری.
#امید_مؤیدی #شیراز #ایذه #کیان_پیرفلک #آرتین_رحمانی #میلاد_سعیدیان_جو #علی_مولایی #حامد_سلحشور #پویا_مولایی_راد #نوروز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو از جانباختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، ضمن به اشتراک گذاشتن تصاویری از خواهرش نرجس، نوشت:
«امروز ۲۱ فروردین، حوالی ساعت ۱۹:۳۰، خواهرم نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی بود.
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا میزند.
وقتی خواهرم برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده است.
این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز ۲۱ فروردین، حوالی ساعت ۱۹:۳۰، خواهرم نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی بود.
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا میزند.
وقتی خواهرم برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده است.
این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از نرجس سعیدیانجو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو از جانباختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۲۱ فروردین خبر داده بود که خواهرش نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی توسط موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، صدا زده میشود و وقتی برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده بود.
او نوشته بود:
«این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
تصاویری از نرجس که انگشتانش را به علامت پیروزی گرفته، در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و به عنوان نمادی از ایستادگی مورد تحسین قرار گرفته است.
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو از جانباختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۲۱ فروردین خبر داده بود که خواهرش نرجس در حال عبور از کوچهای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی توسط موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهرهاش مشخص بود (ماسک زده بود)، صدا زده میشود و وقتی برمیگردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربهای محکم به صورتش میزند.
برای چند دقیقه بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید، موتورسوار متواری شده بود.
او نوشته بود:
«این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت میشوند.
در کشوری که باید خانهمان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»
تصاویری از نرجس که انگشتانش را به علامت پیروزی گرفته، در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و به عنوان نمادی از ایستادگی مورد تحسین قرار گرفته است.
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میلاد یا آرش فروزنده جمالی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ بود که بامداد ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگه فوت صادرشده از بیمارستان شریعتی تهران، دلیل فوت، نارسایی ارگانهای متعدد، مانند نارسایی کلیوی و نارسایی کبدی عنوان شده است. در حالی که به شهادت خانوادهاش، هیچ بیماری زمینهای نداشته است.
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
آرش تلاش زیادی کرد تا نیروهای سیاسی را به گفتگو و اتحاد ترغیب کند،او حتی برای این کار دست به اعتصاب غذا زد و روزانه ویدیوها و متنهایی را برای فعالان فرستاد. او قدرت مردم را در اتحاد و حضور پر جمعیت در میدان مبارزه میدانست و به دنبال راههای کم هزینه برای حضور مردم در صحنه و کاهش ترس آنها بود.
ـ تصاویر از چت آرش با ادمین توانا
ویدیویی که توانا درست کرده را در لینکهای زیر ببینید:
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۱، آرش فروزنده جمالی، ساعتی ربوده و در یک خودرو توسط نیروهای لباس شخصی نگهداری شد. به او یک بطری آب معدنی دادند که نمیدانیم حاوی چه سمی بود که حالش به شدت خراب شد، به بیمارستان مراجعه کرد و سرانجام روز ۲۸ اسفند جان سپرد.
او از جوانان آزادیخواه بود که حضوری فعال در انقلاب ملی ایران داشت. او پیشتر در پستی در اینستاگرام خود نوشته بود: مرگ در شب آزادی را به زندگی در صبح استبداد ترجیح میدهم. دادخواه خون عزیزانمان هستیم!
هایلایت استوریهای او در رابطه با انقلاب، نشان میدهد که او شیفته آزادی بود. جایی که نوشت: «در راه آزادی نه تنها قدمی به عقب نیست، بلکه لحظهای برای ایستادن هم نیست. مگر جسم، خالی از جان جا بماند.»
او به دوستانش گفته بود: «من کاری را که باید، انجام دادم و تاثیرم را گذاشتم، شک نداشته باشید که این انقلاب چه من باشم و چه نباشم، پیروز خواهد شد.»
تصاویری از آرش به جا مانده که نشان میدهد او عاشق آزادی، شادی، خانواده – به خصوص مادرش – محیط زیست و حیوانات بود. او خواستار یک زندگی نرمال بود، مثل خیلی از جوانان انقلابی ایران، اما جمهوری اسلامی جان این جوان پویا را گرفت.
آرش در دستنوشتهای برای دوست نزدیکش نوشته بود: «فردای آزادی به یاد بیاور کدام خیابان را شانهبهشانه من قدم زدی. فردای آزادی، دوباره قدم بزن به عشق، به خنده، همان خیابان را. که به خون من آزاد شد.»
آرش تلاش زیادی کرد تا نیروهای سیاسی را به گفتگو و اتحاد ترغیب کند،او حتی برای این کار دست به اعتصاب غذا زد و روزانه ویدیوها و متنهایی را برای فعالان فرستاد. او قدرت مردم را در اتحاد و حضور پر جمعیت در میدان مبارزه میدانست و به دنبال راههای کم هزینه برای حضور مردم در صحنه و کاهش ترس آنها بود.
ـ تصاویر از چت آرش با ادمین توانا
ویدیویی که توانا درست کرده را در لینکهای زیر ببینید:
https://tavaana.org/arash_frouzandeh
در یوتیوب:
https://youtu.be/P9T6Jkt5BKs
#آرش_فروزنده_جمالی #میلاد_فروزنده_جمالی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چندی پیش اسرین محمدی با بدرقه خانوادههای دادخواه، به کانادا مهاجرت کرد، مهاجرتی که برای او همراه با اندوه بوده است.
اسرین ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«من اسرینم؛ خواهری دادخواه از بوکان.
به جرم چاپ چند عکس ساده از برادرهای کشتهشدهام برای مراسم اولین سالگردشان، مجرم شناخته شدم؛ بازداشت شدم و زیر شکنجهی روحی و جسمی قرار گرفتم.
به خاطر همین “جرم”، ناچار شدم خاکم را ترک کنم.
و حالا، پس از یک سال و شش ماه بیپناهی و رنج، به مکانی نسبتاً امن رسیدهام.
از صمیم قلبم سپاسگزارم از خانوادههای دادخواه، عزیزتر از جان:
#یلدا_آقافضلی
#متین_نادرخانی
#سپهر_اعظمی
#فرزین_معروفی
#امیرمهدی_فرخی_پور
که کیلومترها راه را طی کردند تا در این لحظات سخت کنارم باشند.
آمدند تا بعد از رفتن من، نگذارند #دایه_مینا وزنِ سنگین تنهایی را تنها به دوش بکشد.
ما مهاجر نیستیم؛
ما تبعیدیانیم. راندهشدگان از خاکی که برایش جنگیدیم، گریختگان از جایی که باید خانهمان میبود.
و حالا در سرزمینی ایستادهایم که دستکم، جان و صدای ما در امان است —
اما دلمان هنوز آنجاست، کنار مزار عزیزانمان،
در خیابانهای زخمی،
در فریادهایی که خاموش نشدند.»
#شهریار_محمدی
#دایه_مینا
#میلاد_محمدی
#اسرین_محمدی
#دادخواهی
از صفحه اسرین محمدی، خواهر جاویدنام شهریار محمدی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اسرین ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«من اسرینم؛ خواهری دادخواه از بوکان.
به جرم چاپ چند عکس ساده از برادرهای کشتهشدهام برای مراسم اولین سالگردشان، مجرم شناخته شدم؛ بازداشت شدم و زیر شکنجهی روحی و جسمی قرار گرفتم.
به خاطر همین “جرم”، ناچار شدم خاکم را ترک کنم.
و حالا، پس از یک سال و شش ماه بیپناهی و رنج، به مکانی نسبتاً امن رسیدهام.
از صمیم قلبم سپاسگزارم از خانوادههای دادخواه، عزیزتر از جان:
#یلدا_آقافضلی
#متین_نادرخانی
#سپهر_اعظمی
#فرزین_معروفی
#امیرمهدی_فرخی_پور
که کیلومترها راه را طی کردند تا در این لحظات سخت کنارم باشند.
آمدند تا بعد از رفتن من، نگذارند #دایه_مینا وزنِ سنگین تنهایی را تنها به دوش بکشد.
ما مهاجر نیستیم؛
ما تبعیدیانیم. راندهشدگان از خاکی که برایش جنگیدیم، گریختگان از جایی که باید خانهمان میبود.
و حالا در سرزمینی ایستادهایم که دستکم، جان و صدای ما در امان است —
اما دلمان هنوز آنجاست، کنار مزار عزیزانمان،
در خیابانهای زخمی،
در فریادهایی که خاموش نشدند.»
#شهریار_محمدی
#دایه_مینا
#میلاد_محمدی
#اسرین_محمدی
#دادخواهی
از صفحه اسرین محمدی، خواهر جاویدنام شهریار محمدی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech