اعدام در جمهوری اسلامی؛ سیاست هراس و انتقام
اعدام لقمان مرادی، زانیار مرادی و رامین حسین پناهی، در ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ اگرچه اعدامهایی سیاسی و پرسروصدا بودند و اگرچه پرونده جمهوری اسلامی را در زمینه اعدام سنگین تر ساخت، اما در واقع روندی معمول در حوزه قضایی نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود.
البته باید در نظر داشت که جمهوری اسلامی، اعدامهای سیاسی خود را برچسب «امنیتی» میزند تا آنها را از حوزه سیاسیبودن خارج سازد. چنانکه «خبرگزاری فارس»، که از وبسایتهای نزدیک به سپاه پاسداران است، در گزارشی پیرامون سه اعدام فوقالذکر نوشت: «این افراد از اشرار مسلح ضدانقلاب بودند که با انجام اقدامات نظامی و تروریستی در غرب کشور موجبات ناامنی و داغدارشدن برخی خانوادهها را فراهم آورده بودند.»
در نمونه رامین حسین پناهی، او به اتهام عضویت در «حزب کومله» و «بَغی» یا شورش مسلحانه علیه حکومت اسلامی در دوم تیر ۱۳۹۶ بازداشت شد و پس از ۲۰۰ روز انفرادى و شکنجههای جسمی و روانی، به زندان مرکزى سنندج منتقل شد. او در ٢۵ دی ٩۶ در شعبە یک دادگاه انقلاب شهر سنندج بە اعدام محکوم شد. این حکم، مجددا، ٢٢ فروردین ۱۳۹۷ در شعبه ٣٩ دیوانعالى کشور در شهر قم به تایید رسید.
در نمونه زانیار و لقمان مرادی روز چهارشنبه اول دیماه ۱۳۸۹، به حکم قاضی صلواتی در دادگاه شعبه ۱۵ انقلاب تهران، با اتهام عضویت در “کومله” و مشارکت در قتل فرزند امام جمعه مریوان در ۱۴ تیر ۱۳۸۸ به اعدام محکوم شدهاند. خود این دو زندانی جوان نیز بارها گفتند که که زیر فشار و شکنجه مجبور به پذیرش این اتهام شدند.
این سه نمونه و کیفیت روند قضایی صدور احکام علیه آنان نشان می دهد که احکام صادره علیه آنان، علی رغم ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر امنیتی و حتی جنایی خواندن اتهامات آنان، چه اندازه مشحون از غرایض و انگیزه های سیاسی است. جدای از پرونده سنگین اعدام های سیاسی در جمهوری اسلامی در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دهه ۶۰ شمسی، به نظر می رسد جمهوری اسلامی هنوز از اعدام به عنوان ابزاری برای گسترش سیاست ترس و انتقام بهره می جوید.
متن کامل این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/execution_in_iran_revenge_policy/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
اعدام لقمان مرادی، زانیار مرادی و رامین حسین پناهی، در ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ اگرچه اعدامهایی سیاسی و پرسروصدا بودند و اگرچه پرونده جمهوری اسلامی را در زمینه اعدام سنگین تر ساخت، اما در واقع روندی معمول در حوزه قضایی نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود.
البته باید در نظر داشت که جمهوری اسلامی، اعدامهای سیاسی خود را برچسب «امنیتی» میزند تا آنها را از حوزه سیاسیبودن خارج سازد. چنانکه «خبرگزاری فارس»، که از وبسایتهای نزدیک به سپاه پاسداران است، در گزارشی پیرامون سه اعدام فوقالذکر نوشت: «این افراد از اشرار مسلح ضدانقلاب بودند که با انجام اقدامات نظامی و تروریستی در غرب کشور موجبات ناامنی و داغدارشدن برخی خانوادهها را فراهم آورده بودند.»
در نمونه رامین حسین پناهی، او به اتهام عضویت در «حزب کومله» و «بَغی» یا شورش مسلحانه علیه حکومت اسلامی در دوم تیر ۱۳۹۶ بازداشت شد و پس از ۲۰۰ روز انفرادى و شکنجههای جسمی و روانی، به زندان مرکزى سنندج منتقل شد. او در ٢۵ دی ٩۶ در شعبە یک دادگاه انقلاب شهر سنندج بە اعدام محکوم شد. این حکم، مجددا، ٢٢ فروردین ۱۳۹۷ در شعبه ٣٩ دیوانعالى کشور در شهر قم به تایید رسید.
در نمونه زانیار و لقمان مرادی روز چهارشنبه اول دیماه ۱۳۸۹، به حکم قاضی صلواتی در دادگاه شعبه ۱۵ انقلاب تهران، با اتهام عضویت در “کومله” و مشارکت در قتل فرزند امام جمعه مریوان در ۱۴ تیر ۱۳۸۸ به اعدام محکوم شدهاند. خود این دو زندانی جوان نیز بارها گفتند که که زیر فشار و شکنجه مجبور به پذیرش این اتهام شدند.
این سه نمونه و کیفیت روند قضایی صدور احکام علیه آنان نشان می دهد که احکام صادره علیه آنان، علی رغم ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر امنیتی و حتی جنایی خواندن اتهامات آنان، چه اندازه مشحون از غرایض و انگیزه های سیاسی است. جدای از پرونده سنگین اعدام های سیاسی در جمهوری اسلامی در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دهه ۶۰ شمسی، به نظر می رسد جمهوری اسلامی هنوز از اعدام به عنوان ابزاری برای گسترش سیاست ترس و انتقام بهره می جوید.
متن کامل این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/execution_in_iran_revenge_policy/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
حمید حسیننژاد حیدرانلو که دیروز به اداره کل اطلاعات ارومیه منتقل شده بود مجددا توسط ماموران امنیتی به سلول انفرادی زندان ارومیه منتقل شده است. بنابر اظهارات یکی از مقامات زندان، احتمال اجرای حکم طی سحرگاه فردا در زندان ارومیه وجود دارد.
امروز رسانههای مرتبط با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی مبادرت به انتشار فیلم اعترافات زیر فشار این زندان سیاسی کرده و سعی دارند مستند به این اعترافات اجباری زمینه را برای اعدام وی فراهم آورند.
متعاقب انتشار ویدیوی اعترافات اجباری، دختر حمید حسیننژاد حیدرانلو در آخرین تلاشهایش برای دفاع از بیگناهی پدرش، از شکنجه و رفتار غیر انسانی ماموران امنیتی برای اخذ اعترافات اجباری از پدرش و تحت فشار قرار دادن خودش برای اینکه بگوید پدرش در ترکیه از آنها جدا شده، گفته است.
طبق اطلاعات رسیده به آموزشکده توانا، حمید حسیننژاد حیدرانلو تحت فشار و شکنجه شدیدی قرار داشته و حتی بازجویان به او گفتند که همسرت را بازداشت کردهایم و او را تهدید به تجاوز به همسرش کردند. آقای حسیننژاد تحت فشار برگههایی را امضا کرده که به علت سواد نداشتن، از محتوای نوشتههای آنها اطلاعی نداشته است.
یکی از نزدیکان آقای حسیننژاد میگوید ویدیوی اعترافات اجباری دارای تناقضات جدی است، فاصله منطقهای که ادعا شده عملیات تروریستی انجام شده، با مرز و مدت زمان لازم برای رفت و برگشت با ادعاهای گفته شده در ویدیوی اعترافات ناقض جدی دارد.
حتی اگر فرض کنیم ادعاهای ویدیوی اعترافات اجباری درست باشد، باز اتهام بغی در خصوص آقای حسیننژاد صادق نیست.
#حمید_حسین_نژاد #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز رسانههای مرتبط با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی مبادرت به انتشار فیلم اعترافات زیر فشار این زندان سیاسی کرده و سعی دارند مستند به این اعترافات اجباری زمینه را برای اعدام وی فراهم آورند.
متعاقب انتشار ویدیوی اعترافات اجباری، دختر حمید حسیننژاد حیدرانلو در آخرین تلاشهایش برای دفاع از بیگناهی پدرش، از شکنجه و رفتار غیر انسانی ماموران امنیتی برای اخذ اعترافات اجباری از پدرش و تحت فشار قرار دادن خودش برای اینکه بگوید پدرش در ترکیه از آنها جدا شده، گفته است.
طبق اطلاعات رسیده به آموزشکده توانا، حمید حسیننژاد حیدرانلو تحت فشار و شکنجه شدیدی قرار داشته و حتی بازجویان به او گفتند که همسرت را بازداشت کردهایم و او را تهدید به تجاوز به همسرش کردند. آقای حسیننژاد تحت فشار برگههایی را امضا کرده که به علت سواد نداشتن، از محتوای نوشتههای آنها اطلاعی نداشته است.
یکی از نزدیکان آقای حسیننژاد میگوید ویدیوی اعترافات اجباری دارای تناقضات جدی است، فاصله منطقهای که ادعا شده عملیات تروریستی انجام شده، با مرز و مدت زمان لازم برای رفت و برگشت با ادعاهای گفته شده در ویدیوی اعترافات ناقض جدی دارد.
حتی اگر فرض کنیم ادعاهای ویدیوی اعترافات اجباری درست باشد، باز اتهام بغی در خصوص آقای حسیننژاد صادق نیست.
#حمید_حسین_نژاد #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«شما که هنوز از این حکومت دفاع میکنید، به این کودک چه خواهید گفت؟
وقتی دختر خردسال حمید حسیننژاد را به بهانهی دیدار با پدرش به بازجویی بردند،
وقتی او را تهدید کردند که «اگر نگویی بابایت در ترکیه رهایت کرده، او را میکشیم»،
وقتی گفتند: «اگر این حرفها را به کسی بگویی، بابایت را میکشیم» —
آن لحظهها، چیزی فراتر از نقض حقوق بشر اتفاق افتاد.
این حکومت، پردهای از انسانیت را پاره کرد.
البته این نخستین بار نبود که چنین کاری انجام شد.
بهراستی، شما که هنوز از این رژیم دفاع میکنید،
چه توضیحی دارید برای اینکه بازجویان یک حکومت با فشار بر یک کودک، با تهدید مرگ پدر، تلاش میکنند، حقیقت را وارونه میسازند؟
شما که این دستگاه را «حافظ دین»، «امنیت» یا «منافع ملی» مینامید،
آیا هنوز هم حمایت یا سکوت را ترجیح میدهید، وقتی میبینید ابزار قدرت، به یک کودک هم رحم نمیکند؟
حمایت از حکومتی که برای پروندهسازی علیه یک مخالف، دخترش را قربانی میکند،
نه حمایت از کشور است، نه مصلحت، نه غیرت.
این فقط همدستی با جنایتیست که روزی گریبان همهمان را خواهد گرفت.
وقت آن نرسیده که بپرسید:
ـ «اگر این کودک، دختر من بود، باز هم سکوت میکردم؟»
وقت آن نرسیده که مرز بین دروغ و وجدان را بازتعریف کنید؟
وقت آن نرسیده که از خود بپرسید:
ـ «در کدام آیین، در کدام مذهب، در کدام قانون، شکنجهی روانی یک کودک پذیرفته است؟»
ما فراموش نمیکنیم.
نه این اعترافات جعلی را،
نه اشکهای پنهان یک کودک را.
و شما... اگر وجدان دارید، شما هم فراموش نکنید.»
ـ پیام بالا را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.
#حمید_حسیننژاد_حیدرانلو
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی دختر خردسال حمید حسیننژاد را به بهانهی دیدار با پدرش به بازجویی بردند،
وقتی او را تهدید کردند که «اگر نگویی بابایت در ترکیه رهایت کرده، او را میکشیم»،
وقتی گفتند: «اگر این حرفها را به کسی بگویی، بابایت را میکشیم» —
آن لحظهها، چیزی فراتر از نقض حقوق بشر اتفاق افتاد.
این حکومت، پردهای از انسانیت را پاره کرد.
البته این نخستین بار نبود که چنین کاری انجام شد.
بهراستی، شما که هنوز از این رژیم دفاع میکنید،
چه توضیحی دارید برای اینکه بازجویان یک حکومت با فشار بر یک کودک، با تهدید مرگ پدر، تلاش میکنند، حقیقت را وارونه میسازند؟
شما که این دستگاه را «حافظ دین»، «امنیت» یا «منافع ملی» مینامید،
آیا هنوز هم حمایت یا سکوت را ترجیح میدهید، وقتی میبینید ابزار قدرت، به یک کودک هم رحم نمیکند؟
حمایت از حکومتی که برای پروندهسازی علیه یک مخالف، دخترش را قربانی میکند،
نه حمایت از کشور است، نه مصلحت، نه غیرت.
این فقط همدستی با جنایتیست که روزی گریبان همهمان را خواهد گرفت.
وقت آن نرسیده که بپرسید:
ـ «اگر این کودک، دختر من بود، باز هم سکوت میکردم؟»
وقت آن نرسیده که مرز بین دروغ و وجدان را بازتعریف کنید؟
وقت آن نرسیده که از خود بپرسید:
ـ «در کدام آیین، در کدام مذهب، در کدام قانون، شکنجهی روانی یک کودک پذیرفته است؟»
ما فراموش نمیکنیم.
نه این اعترافات جعلی را،
نه اشکهای پنهان یک کودک را.
و شما... اگر وجدان دارید، شما هم فراموش نکنید.»
ـ پیام بالا را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده است.
#حمید_حسیننژاد_حیدرانلو
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پس از پایان دیدار روز گذشته پرسپولیس و سپاهان در هفته بیستوهشتم لیگ برتر، گروهی از زنان تماشاگر در خروجی ورزشگاه آزادی شعار «رضا شاه روحت شاد» سر دادند.
با آنکه ۴۶ سال است که سیستم تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی علیه رضا شاه تبلیغات گستردهای انجام میدهد، با این حال در هر فرصتی در ایران شعار «رضا شاه روحت شاد» سر داده میشود و این شعار به نوعی جنبه نشان دادن مخالفت با کلیت رژیم جمهوری اسلامی را بازتاب میدهد.
نظر شما چیست؟
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با آنکه ۴۶ سال است که سیستم تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی علیه رضا شاه تبلیغات گستردهای انجام میدهد، با این حال در هر فرصتی در ایران شعار «رضا شاه روحت شاد» سر داده میشود و این شعار به نوعی جنبه نشان دادن مخالفت با کلیت رژیم جمهوری اسلامی را بازتاب میدهد.
نظر شما چیست؟
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، داستانی به شرح زیر را روایت میکند:
داستان پادشاه و اژدها
سالها پیش، در سرزمینی دور، پادشاهی زندگی میکرد که مردمش را از هیولایی به نام اژدهای آبی میترساند. هر بار که آب قطع میشد، نان نایاب میشد یا فقر و بدبختی بیشتر میشد، پادشاه فریاد میزد: "کار اژدهاست!"
مردم هم باور کرده بودند که تمام مشکلاتشان زیر سر همان اژدهای افسانهای است. سالها گذشت. نان دیگر نبود. آب دیگر نبود. قحطی و فلاکت همهگیر شده بود.
مردم فقط سایهای از اژدها دیده بودند، اما خود او را هرگز. کمکم ترسشان هم ریخته بود. دیگر از سایه هم نمیترسیدند.
تا اینکه یک شب، پادشاه پنهانی راهی کوهستان شد و به خانه همان اژدها رفت. در زد. گفت:
"من همیشه تو را دشمن خودم میدانستم، اما حالا یک خواهش دارم: کمکم کن تا تاج و تختم را نگه دارم."
اژدها خندید و گفت:
"تو تا امروز مرا دشمن دانستی، حالا کمک میخواهی؟ اما یادت باشد، مردمی که دیگر از سایهی من هم نمیترسند، یعنی چیزی برای ترسیدن ندارند."
پادشاه به کاخش برگشت، جشنی بزرگ گرفت و با صدای بلند اعلام کرد:
"اژدها رام شده! دشمن دیگر وجود ندارد!"
اما در میان آن جشن، پیرمردی ایستاد و گفت:
"پادشاه، آنقدر تنها شده که برای حفظ تاجش، به اژدهای خودش سلام میکند."
.
.
ـ مادر جاویدنام سیاوش محمودی، با روایت این داستان، بهسادگی و در قالب یک افسانه، وضعیت امروز حاکمیت جمهوری اسلامی را به تصویر میکشد:
پادشاه نمادی از قدرتیست که سالها مردم را با «دشمنسازی» و ترس، مطیع نگه داشت؛ دشمنی فرضی به نام "اژدها" که میتوانست آمریکا باشد، اسرائیل، اپوزیسیون، یا حتی یک زن بیحجاب. اما حالا که مردم دیگر از این سایهها نمیترسند، دیگر تهدید کار نمیکند. آنوقت است که همین پادشاه، همان اژدهایی را که میگفت دشمن است، دعوت میکند به بازی؛ به سازش، به معامله، فقط برای حفظ تاج و تخت.
پیام روشن است: وقتی مردم از ترس عبور میکنند، هیچ قدرتی—حتی افسانهایترین آنها—دیگر توان مهارشان را ندارد. آنچه باقی میماند، حکومتی تنها، بیپشتوانه، و فروپاشیده از درون است.
#سیاوش_محمودی #دشمن_ما_همین_جاست #نه_به_جمهورى_اسلامى #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
داستان پادشاه و اژدها
سالها پیش، در سرزمینی دور، پادشاهی زندگی میکرد که مردمش را از هیولایی به نام اژدهای آبی میترساند. هر بار که آب قطع میشد، نان نایاب میشد یا فقر و بدبختی بیشتر میشد، پادشاه فریاد میزد: "کار اژدهاست!"
مردم هم باور کرده بودند که تمام مشکلاتشان زیر سر همان اژدهای افسانهای است. سالها گذشت. نان دیگر نبود. آب دیگر نبود. قحطی و فلاکت همهگیر شده بود.
مردم فقط سایهای از اژدها دیده بودند، اما خود او را هرگز. کمکم ترسشان هم ریخته بود. دیگر از سایه هم نمیترسیدند.
تا اینکه یک شب، پادشاه پنهانی راهی کوهستان شد و به خانه همان اژدها رفت. در زد. گفت:
"من همیشه تو را دشمن خودم میدانستم، اما حالا یک خواهش دارم: کمکم کن تا تاج و تختم را نگه دارم."
اژدها خندید و گفت:
"تو تا امروز مرا دشمن دانستی، حالا کمک میخواهی؟ اما یادت باشد، مردمی که دیگر از سایهی من هم نمیترسند، یعنی چیزی برای ترسیدن ندارند."
پادشاه به کاخش برگشت، جشنی بزرگ گرفت و با صدای بلند اعلام کرد:
"اژدها رام شده! دشمن دیگر وجود ندارد!"
اما در میان آن جشن، پیرمردی ایستاد و گفت:
"پادشاه، آنقدر تنها شده که برای حفظ تاجش، به اژدهای خودش سلام میکند."
.
.
ـ مادر جاویدنام سیاوش محمودی، با روایت این داستان، بهسادگی و در قالب یک افسانه، وضعیت امروز حاکمیت جمهوری اسلامی را به تصویر میکشد:
پادشاه نمادی از قدرتیست که سالها مردم را با «دشمنسازی» و ترس، مطیع نگه داشت؛ دشمنی فرضی به نام "اژدها" که میتوانست آمریکا باشد، اسرائیل، اپوزیسیون، یا حتی یک زن بیحجاب. اما حالا که مردم دیگر از این سایهها نمیترسند، دیگر تهدید کار نمیکند. آنوقت است که همین پادشاه، همان اژدهایی را که میگفت دشمن است، دعوت میکند به بازی؛ به سازش، به معامله، فقط برای حفظ تاج و تخت.
پیام روشن است: وقتی مردم از ترس عبور میکنند، هیچ قدرتی—حتی افسانهایترین آنها—دیگر توان مهارشان را ندارد. آنچه باقی میماند، حکومتی تنها، بیپشتوانه، و فروپاشیده از درون است.
#سیاوش_محمودی #دشمن_ما_همین_جاست #نه_به_جمهورى_اسلامى #فقر_فساد_گرونی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پاسخ غزاله شارمهد به عراقچی: شمارش معکوس شما آغاز شده، رژیم گروکانگیر و شکنجهگر در برابر حقیقت تاب نمیآورد
غزاله شارمهد، فرزند جمشید شارمهد، فعال سیاسی زندانی که پس از ماهها بیخبری در زندان جمهوری اسلامی کشته شد، در واکنش به اظهارات عباس عراقچی درباره «پیشرفت» مذاکرات اتمی با آمریکا، در پیامی تند به صراحت از فروپاشی مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی سخن گفت.
او خطاب به عراقچی نوشت:
«رژیم اسلامگرای خمینیصفت شما پدرم را کشت و برای آنکه سکوتش را ابدی کند، بدنش را مثله کرد و زبانش را برید. اما اکنون صدایش از زبان ما شنیده میشود.»
شارمهد با اشاره به روایت حکومت از وضعیت کنونی گفت:
«شما این وضعیت را پیشرفت مینامید. من آن را آغاز شمارش معکوس شما میدانم.»
وی ادامه داد:
«شاید جهان هنوز اندکی بازی شما را ادامه دهد، اما تاریخ در حال چرخش است—و شما این را حس میکنید. رژیمی که بر گروگانگیری، شکنجههای وحشیانه و اعدامها بنا شده، توان ایستادگی در برابر حقیقت را نخواهد داشت.»
غزاله شارمهد در انتها نوشت:
«من اینجا نیستم که فقط حرف بزنم. آمدهام کاری را تمام کنم که پدرم آغاز کرده بود.»
#جمشید_شارمهد #غزاله_شارمهد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
غزاله شارمهد، فرزند جمشید شارمهد، فعال سیاسی زندانی که پس از ماهها بیخبری در زندان جمهوری اسلامی کشته شد، در واکنش به اظهارات عباس عراقچی درباره «پیشرفت» مذاکرات اتمی با آمریکا، در پیامی تند به صراحت از فروپاشی مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی سخن گفت.
او خطاب به عراقچی نوشت:
«رژیم اسلامگرای خمینیصفت شما پدرم را کشت و برای آنکه سکوتش را ابدی کند، بدنش را مثله کرد و زبانش را برید. اما اکنون صدایش از زبان ما شنیده میشود.»
شارمهد با اشاره به روایت حکومت از وضعیت کنونی گفت:
«شما این وضعیت را پیشرفت مینامید. من آن را آغاز شمارش معکوس شما میدانم.»
وی ادامه داد:
«شاید جهان هنوز اندکی بازی شما را ادامه دهد، اما تاریخ در حال چرخش است—و شما این را حس میکنید. رژیمی که بر گروگانگیری، شکنجههای وحشیانه و اعدامها بنا شده، توان ایستادگی در برابر حقیقت را نخواهد داشت.»
غزاله شارمهد در انتها نوشت:
«من اینجا نیستم که فقط حرف بزنم. آمدهام کاری را تمام کنم که پدرم آغاز کرده بود.»
#جمشید_شارمهد #غزاله_شارمهد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیوانگان مسلح یا پاسداران کشور؟
روز گذشته، ۲۹ فروردین، عکسی از مراسم رژه ارتش در شهر ساری منتشر شد که این سوال را به ذهن متبادر میکند؛ اینها پاسداران کشور و میهن هستند یا دیوانگانی مسلح؟
حقیقت این است که نه تنها رفتار و رژههای عجیب و شکستن کوزه! و از این دست فراوان دیدهایم بلکه اظهارنظرهای فرماندهان نظامی هم به خوبی نشان میدهد که بخشی از فرماندهان نظامی جمهوریاسلامی از چه نادانی عمیقی نسبت به دنیای بیرون بسر میبرند و در عینحال چه توهم عمیقی نسبت به داشتههای نظامی خود دارند.
«غلامرضا جلالی» – دستیار پزشکیان در امور پدافند غیرعامل – در یک سخنرانی، «آتشزدن دلار» را «حمله به نقطه ضعف دشمن» دانست و گفت: «اگر این اراده در کشور به وجود بیاید که دلار آمریکایی توسط مردم در خیابان به آتش کشیده شود و تمرکز برای بالابردن ارزش پول ملی کشور ایجاد شود میتواند یک حمله تمامعیار به نقطهضعف دشمن باشد»!
آیا مسئولان عالی کشور از هزینهزایی چنین سخنانی از جانب مقامات نظامی جمهوریاسلامی آگاه هستند؟
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/iran_and-_its_rulers/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته، ۲۹ فروردین، عکسی از مراسم رژه ارتش در شهر ساری منتشر شد که این سوال را به ذهن متبادر میکند؛ اینها پاسداران کشور و میهن هستند یا دیوانگانی مسلح؟
حقیقت این است که نه تنها رفتار و رژههای عجیب و شکستن کوزه! و از این دست فراوان دیدهایم بلکه اظهارنظرهای فرماندهان نظامی هم به خوبی نشان میدهد که بخشی از فرماندهان نظامی جمهوریاسلامی از چه نادانی عمیقی نسبت به دنیای بیرون بسر میبرند و در عینحال چه توهم عمیقی نسبت به داشتههای نظامی خود دارند.
«غلامرضا جلالی» – دستیار پزشکیان در امور پدافند غیرعامل – در یک سخنرانی، «آتشزدن دلار» را «حمله به نقطه ضعف دشمن» دانست و گفت: «اگر این اراده در کشور به وجود بیاید که دلار آمریکایی توسط مردم در خیابان به آتش کشیده شود و تمرکز برای بالابردن ارزش پول ملی کشور ایجاد شود میتواند یک حمله تمامعیار به نقطهضعف دشمن باشد»!
آیا مسئولان عالی کشور از هزینهزایی چنین سخنانی از جانب مقامات نظامی جمهوریاسلامی آگاه هستند؟
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/iran_and-_its_rulers/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امروز یکشنبه ۳۱ فروردینماه بازنشستگان در اهواز و چندین شهر دیگر تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کارگران پالایشگاه پارس جنوبی برای دومین روز متوالی تجمع اعتراضی برگزار میکنند.
روز گذشته هم کارگران شرکت برق منطقهای فارس هم مقابل وزارت نیرو تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کسبه چندین شهر اعتصاب کردهاند در اعتراض به گرانی و ...
این درد مشترک هرگز جداجدا درمان نمیشود
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/cartoon_solidarity/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بازنشستگان #تجمعات_اعتراضی
@Tavaana_TavaanaTech
کارگران پالایشگاه پارس جنوبی برای دومین روز متوالی تجمع اعتراضی برگزار میکنند.
روز گذشته هم کارگران شرکت برق منطقهای فارس هم مقابل وزارت نیرو تجمع اعتراضی برگزار کردند.
کسبه چندین شهر اعتصاب کردهاند در اعتراض به گرانی و ...
این درد مشترک هرگز جداجدا درمان نمیشود
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/cartoon_solidarity/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بازنشستگان #تجمعات_اعتراضی
@Tavaana_TavaanaTech
مردی در نهبندان خراسان جنوبی، همسر باردار خود را به قتل رساند.
زنی که شش ماهه باردار بوده به دلیل ضربوجرح به بیمارستان منتقل میشود که پس از چند ساعت فوت میکند جنین این زن هم فوت شده و سقط شده است.
رسانههای جمهوری اسلامی دلیل قتل را «اختلافات خانوادگی» نوشتهاند.
حقیقت اینکه حمایت قوانین موضوعه جمهوری اسلامی از زنکشی در ایران باعث شده آمار این پدیده شوم هر ساله افزایش یابد.
امروز زنی در نهبندان دیروز زنی در بندرعباس روز پیشتر زنی در اهواز دختری در ایلام کودکی در کرمانشاه ....
تاثیر این قتلها بر جامعه چیست؟ این خشونت به کجا میرسد؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_کشی #دختر_کشی #قتل
@Tavaana_TavaanaTech
زنی که شش ماهه باردار بوده به دلیل ضربوجرح به بیمارستان منتقل میشود که پس از چند ساعت فوت میکند جنین این زن هم فوت شده و سقط شده است.
رسانههای جمهوری اسلامی دلیل قتل را «اختلافات خانوادگی» نوشتهاند.
حقیقت اینکه حمایت قوانین موضوعه جمهوری اسلامی از زنکشی در ایران باعث شده آمار این پدیده شوم هر ساله افزایش یابد.
امروز زنی در نهبندان دیروز زنی در بندرعباس روز پیشتر زنی در اهواز دختری در ایلام کودکی در کرمانشاه ....
تاثیر این قتلها بر جامعه چیست؟ این خشونت به کجا میرسد؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_کشی #دختر_کشی #قتل
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خمینی:
«حفظ نظام جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر اهمیت بیشتری دارد.»
یک آخوند دیگر
«جان امام زمان باید فدای نظام شود.»
و آخوند دیگری!
«حفظ نظام از اوجب واجبات است حتی از حفظ جان امام زمان هم واجبتر است.»
این سخنان در نظامی که بر پایه ایدئولوژی بنا شده نشاندهنده آن است که جمهوری اسلامی برای حفظ خود حتی اسلام و عقاید مربوط به آن را هم قربانی میکند.
جمهوری اسلامی با هدف حفظ نظام دست به قتل ایرانیان، غارت اموال ایرانیان دروغپردازی و ... زد و بعدها هم با تکیه بر ایدئولوژی حاکم، حتی قتل امام عصر شیعیان را هم با هدف حفظ نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی توجیه کرد.
نظر شما درباره این سخنان چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#خمینی
@Tavaana_TavaanaTech
«حفظ نظام جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر اهمیت بیشتری دارد.»
یک آخوند دیگر
«جان امام زمان باید فدای نظام شود.»
و آخوند دیگری!
«حفظ نظام از اوجب واجبات است حتی از حفظ جان امام زمان هم واجبتر است.»
این سخنان در نظامی که بر پایه ایدئولوژی بنا شده نشاندهنده آن است که جمهوری اسلامی برای حفظ خود حتی اسلام و عقاید مربوط به آن را هم قربانی میکند.
جمهوری اسلامی با هدف حفظ نظام دست به قتل ایرانیان، غارت اموال ایرانیان دروغپردازی و ... زد و بعدها هم با تکیه بر ایدئولوژی حاکم، حتی قتل امام عصر شیعیان را هم با هدف حفظ نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی توجیه کرد.
نظر شما درباره این سخنان چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#خمینی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حاتم قادری، استاد فلسفه سیاسی، در گفتوگویی در استودیو پات تأکید کرد که علی خامنهای بیش از هر زمان به مرگ سیاسی نزدیک شده است. او با مرور مواضع تند خامنهای در خطبههای سال گذشته درباره زنان، اسرائیل و آمریکا، و مقایسه آن با تحولات داخلی و منطقهای اخیر—از عقبنشینیهای آشکار در مواضع ایدئولوژیک تا تغییر رویکرد به مذاکره با آمریکا—گفت: «این تحولات چیزی نیست جز نشانههای مرگ سیاسی.» قادری با اشاره به از دست رفتن مشروعیت و توان مانور سیاسی رهبر جمهوری اسلامی، افزود: «به باور من، مرگ سیاسی او حتی رخ داده، هرچند هنوز بسیاری باور دارند که او همچنان در رأس قدرت است.»
@studio_patt
ویدیوی کامل این گفتگو در یوتیوب:
https://youtu.be/P0_zVbZowLk?feature=shared
#بحران_مشروعیت #حاتم_قادری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
@studio_patt
ویدیوی کامل این گفتگو در یوتیوب:
https://youtu.be/P0_zVbZowLk?feature=shared
#بحران_مشروعیت #حاتم_قادری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، با انتشار پستی درباره مذاکره با عوامل جمهوری اسلامی نوشت:
«جمهوری اسلامی مردم را به اندازه اسرائیل دشمن خود میداند
در حالی که رسانهها مملو از اخبار مذاکرات و تحلیلها پیرامون آن هستند، جمهوری اسلامی با تمام قدرت مشغول سرکوب داخلی است. ۸۵ زندانی بلوچ در معرض اعدام هستند. حملات سازمان یافته سپاه پاسداران به مردم بیپناه دست کم ۲۶ بازداشت در تنها شهر زاهدان به دنبال داشته، در میان این بازداشتیها کودکان هم حضور دارند. بنا به گزارشها یک بیمار مبتلا به اوتیسم نیز در میان آنهاست.
یک دختر ۱۸ ساله دیگر به دست پدرش در اسلامشهر کشته شده است. کمپین معلولان تعطیل شده، یک کولبر را با بهانههایی موهوم و غیرقانونی تا پای چوبهی دار بردهاند. سه زن دیگر محکوم به اعدام هستند. مادران دادخواهی همچون ناهید شیرپیشه در کنج زندان است. فاطمه سپهری در زندان عادلآباد جانش را در کف دست گرفته است. زندانیان عرب در زندان شیبان اهواز متحمل شدیدترین فشارها هستند.
از کدام مذاکره و توافق حرف میزنید؟ بدون هیچ شکی همگان از گشایش اقتصادی که به نفع مردم باشد استقبال میکنند اما نباید فراموش کرد که توافق و مذاکره اصلی با مردم ایران و با قصد پایان جنگ داخلی باید صورت بگیرد. که صد البته تا زمانی که اپوزوسیون چندپاره، نزاع درونی خود را خاتمه ندهد این اتفاق نخواهد افتاد.»
نظر شما چیست؟
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#مذاکره_با_آمریکا
@Tavaana_TavaanaTech
«جمهوری اسلامی مردم را به اندازه اسرائیل دشمن خود میداند
در حالی که رسانهها مملو از اخبار مذاکرات و تحلیلها پیرامون آن هستند، جمهوری اسلامی با تمام قدرت مشغول سرکوب داخلی است. ۸۵ زندانی بلوچ در معرض اعدام هستند. حملات سازمان یافته سپاه پاسداران به مردم بیپناه دست کم ۲۶ بازداشت در تنها شهر زاهدان به دنبال داشته، در میان این بازداشتیها کودکان هم حضور دارند. بنا به گزارشها یک بیمار مبتلا به اوتیسم نیز در میان آنهاست.
یک دختر ۱۸ ساله دیگر به دست پدرش در اسلامشهر کشته شده است. کمپین معلولان تعطیل شده، یک کولبر را با بهانههایی موهوم و غیرقانونی تا پای چوبهی دار بردهاند. سه زن دیگر محکوم به اعدام هستند. مادران دادخواهی همچون ناهید شیرپیشه در کنج زندان است. فاطمه سپهری در زندان عادلآباد جانش را در کف دست گرفته است. زندانیان عرب در زندان شیبان اهواز متحمل شدیدترین فشارها هستند.
از کدام مذاکره و توافق حرف میزنید؟ بدون هیچ شکی همگان از گشایش اقتصادی که به نفع مردم باشد استقبال میکنند اما نباید فراموش کرد که توافق و مذاکره اصلی با مردم ایران و با قصد پایان جنگ داخلی باید صورت بگیرد. که صد البته تا زمانی که اپوزوسیون چندپاره، نزاع درونی خود را خاتمه ندهد این اتفاق نخواهد افتاد.»
نظر شما چیست؟
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#مذاکره_با_آمریکا
@Tavaana_TavaanaTech
سعید زرگوش، اهل آبدانان، امروز یکشنبه ۳۱ فروردینماه، بازداشت شد.
بنا به گفته منابع موثق سعید زرگوش به دلیل انتشار پستهای اعتراضی بازداشت شده است.
بازداشت سعید زرگوش، در حالی صورت میگیرد که آزادی بیان در ایران با محدودیتهای فزایندهای روبهرو است و فضای مجازی بهشدت تحت نظارت و کنترل نهادهای امنیتی قرار دارد.
طی سالهای اخیر، بسیاری از روزنامهنگاران، فعالان اجتماعی و کاربران شبکههای اجتماعی تنها به دلیل ابراز عقیده یا انتقاد از حکومت، با احکام قضایی، بازداشت و تهدید مواجه شدهاند.
سرکوب آزادی بیان و تشدید سانسور آنلاین بخشی از سیاستهای مداوم جمهوری اسلامی برای محدود کردن گردش آزاد اطلاعات و کنترل افکار عمومی به شمار میرود.
#آزادی_بیان #سانسور
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #سعید_زرگوش
@Tavaana_TavaanaTech
بنا به گفته منابع موثق سعید زرگوش به دلیل انتشار پستهای اعتراضی بازداشت شده است.
بازداشت سعید زرگوش، در حالی صورت میگیرد که آزادی بیان در ایران با محدودیتهای فزایندهای روبهرو است و فضای مجازی بهشدت تحت نظارت و کنترل نهادهای امنیتی قرار دارد.
طی سالهای اخیر، بسیاری از روزنامهنگاران، فعالان اجتماعی و کاربران شبکههای اجتماعی تنها به دلیل ابراز عقیده یا انتقاد از حکومت، با احکام قضایی، بازداشت و تهدید مواجه شدهاند.
سرکوب آزادی بیان و تشدید سانسور آنلاین بخشی از سیاستهای مداوم جمهوری اسلامی برای محدود کردن گردش آزاد اطلاعات و کنترل افکار عمومی به شمار میرود.
#آزادی_بیان #سانسور
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #سعید_زرگوش
@Tavaana_TavaanaTech
توماج صالحی:
نام با شکوه ایران، ما را از تفرقه نجات میدهد
دو روز پیش توماج صالحی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«هیچ اسمی از وطن بالاتر نیست.
همهی انسانها باارزشند، همهی انسانها با هر نژادی از هر خطهای بخشی از وجود ما هستند، بخشی از وجود همدیگر هستیم، ما همه در وهلهی اول انسانیم و در زمان التزام باید کنار همدیگر باشیم و تاریکیها را با همدیگر به روشنایی تبدیل کنیم.
اما وطن، وطن اولین رمزِ اتحاد است، اولین خانوادهی بزرگِ غیرِ خونیِ ما، از تمام اسمها و شعارها باید گذشت و تکیه کرد به نام بلندِ وطن، برای ما نامِ باشکوهِ ایران.
همین رمز است که ما را از تفرقه نجات میدهد، همین کلیدواژهی باشکوه و دوست داشتنیست که ما را متحد میکند، تنها وطن است که اختلافاتِ ما را کنار میزند و متفاوت بودنِ عقایدمان را کوچک میکند تا بتوانیم بزرگتر شویم و کنار همدیگر با عشق باایستیم.»
برخی افراد اما انتقادهایی به او کردند وگفتند که مفهوم آزادی و انسان ارزشمندتر از وطن است، او امروز در شرح نظرش و پاسخ به انتقادات چنین نوشت:
«تمام انسانها ارزشمندند اما رمزِ اتحادِ ما نمیتواند تمام دنیا باشد.
وطن هویت جمعیِ ماست، مفهوم و ارزش این وطن را انسانهایی تعیین میکنند با اشتراکاتی اجتماعی و تاریخی و فرهنگی، ما دردهایی داریم مشترک و البته اهدافی مشترک، هدفِ رسیدن به آزادی، کرامت انسانی، عدالت و برابری… و اینها را برای همهی وطنمان میخواهیم نه هر کس فقط برای خودش، همین اشتراکاتمانند که توانِ کنار زدنِ تفاوتهامان را دارند تا نزدیک شویم، تا یکی شویم، چه تفاوت در قومیت، چه در عقاید و…
ما جانهای جدا از همِ ایرانیم با شعارِ از جانگذشتگانمان «زن زندگی آزادی».
اگر حقوق هر قومی هرگز رعایت نشد، اگر شهروندانی به حاشیه رانده شدند، به این خاطر است که هرگز مسیرِ دموکراسی را تا پایان نرفتیم و هرگز به کمالِ آزادی نرسیدیم و حکومتی بنا شده بر قدرتِ مردمی نداشتهایم.
این بیعدالتیها به گردنِ مردم نیست، جامعه حکومت نیست، هیچ قومی مقصر نیست که به قومی دیگر ظلم بیشتری شده، هیچ قومی طرفدار این ظلم نبوده و نیست.
همانقدر که لُر وطنِ من است کورد هم، همانقدر که بلوچ جانِ من است عرب هم، تورک هم….
ایران خودِ ما هستیم.»
نظر شما چیست؟
چه عاملی ما را به عنوان ایرانی به هم متصل میکند و پیوند میدهد و میتواند عامل اتحاد ما به عنوان یک کل منسجم باشد؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران #مذاکره_با_آمریکا
@Tavaana_TavaanaTech
نام با شکوه ایران، ما را از تفرقه نجات میدهد
دو روز پیش توماج صالحی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«هیچ اسمی از وطن بالاتر نیست.
همهی انسانها باارزشند، همهی انسانها با هر نژادی از هر خطهای بخشی از وجود ما هستند، بخشی از وجود همدیگر هستیم، ما همه در وهلهی اول انسانیم و در زمان التزام باید کنار همدیگر باشیم و تاریکیها را با همدیگر به روشنایی تبدیل کنیم.
اما وطن، وطن اولین رمزِ اتحاد است، اولین خانوادهی بزرگِ غیرِ خونیِ ما، از تمام اسمها و شعارها باید گذشت و تکیه کرد به نام بلندِ وطن، برای ما نامِ باشکوهِ ایران.
همین رمز است که ما را از تفرقه نجات میدهد، همین کلیدواژهی باشکوه و دوست داشتنیست که ما را متحد میکند، تنها وطن است که اختلافاتِ ما را کنار میزند و متفاوت بودنِ عقایدمان را کوچک میکند تا بتوانیم بزرگتر شویم و کنار همدیگر با عشق باایستیم.»
برخی افراد اما انتقادهایی به او کردند وگفتند که مفهوم آزادی و انسان ارزشمندتر از وطن است، او امروز در شرح نظرش و پاسخ به انتقادات چنین نوشت:
«تمام انسانها ارزشمندند اما رمزِ اتحادِ ما نمیتواند تمام دنیا باشد.
وطن هویت جمعیِ ماست، مفهوم و ارزش این وطن را انسانهایی تعیین میکنند با اشتراکاتی اجتماعی و تاریخی و فرهنگی، ما دردهایی داریم مشترک و البته اهدافی مشترک، هدفِ رسیدن به آزادی، کرامت انسانی، عدالت و برابری… و اینها را برای همهی وطنمان میخواهیم نه هر کس فقط برای خودش، همین اشتراکاتمانند که توانِ کنار زدنِ تفاوتهامان را دارند تا نزدیک شویم، تا یکی شویم، چه تفاوت در قومیت، چه در عقاید و…
ما جانهای جدا از همِ ایرانیم با شعارِ از جانگذشتگانمان «زن زندگی آزادی».
اگر حقوق هر قومی هرگز رعایت نشد، اگر شهروندانی به حاشیه رانده شدند، به این خاطر است که هرگز مسیرِ دموکراسی را تا پایان نرفتیم و هرگز به کمالِ آزادی نرسیدیم و حکومتی بنا شده بر قدرتِ مردمی نداشتهایم.
این بیعدالتیها به گردنِ مردم نیست، جامعه حکومت نیست، هیچ قومی مقصر نیست که به قومی دیگر ظلم بیشتری شده، هیچ قومی طرفدار این ظلم نبوده و نیست.
همانقدر که لُر وطنِ من است کورد هم، همانقدر که بلوچ جانِ من است عرب هم، تورک هم….
ایران خودِ ما هستیم.»
نظر شما چیست؟
چه عاملی ما را به عنوان ایرانی به هم متصل میکند و پیوند میدهد و میتواند عامل اتحاد ما به عنوان یک کل منسجم باشد؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران #مذاکره_با_آمریکا
@Tavaana_TavaanaTech
صدیقه وسمقی، اسلامپژوه و فعال مدنی، در گفتوگو با استودیو پات، با اشاره به وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور تأکید کرد که ریشه بحرانها نه در خارج، بلکه در ساختار قدرت در داخل ایران است.
او گفت:
«حکومت در مذاکره و توافق به دنبال بقای خود است، نه گشایش در زندگی مردم. اگر به رفاه مردم اهمیت میداد، میلیاردها دلار از دارایی کشور را خرج جنگافروزی در منطقه نمیکرد.»
وسمقی با انتقاد از ساختار مافیایی اقتصاد و سیاست کشور افزود:
«حتی اگر توافقی با آمریکا انجام شود، در این شرایط آشفته، نه سرمایهگذار داخلی میماند، نه سرمایهگذار خارجی خواهد آمد.»
وسمقی با اشاره به اعتراضات مردمی، اصطلاح «فتنه» را ابزاری برای سرکوب دانست و افزود:
«ما باید وضعیت داخلی را حل کنیم. مردم امروز از خود میپرسند چه باید کرد، حتی برخی نیروهای درون حکومت نیز همین سؤال را دارند. پاسخ روشن است: ساختار قدرت باید تغییر کند. ما هزینه سنگینی بابت استبداد فردی پرداخت کردهایم و وقت آن رسیده این چرخه شکسته شود.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مذاکره_با_آمریکا #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
او گفت:
«حکومت در مذاکره و توافق به دنبال بقای خود است، نه گشایش در زندگی مردم. اگر به رفاه مردم اهمیت میداد، میلیاردها دلار از دارایی کشور را خرج جنگافروزی در منطقه نمیکرد.»
وسمقی با انتقاد از ساختار مافیایی اقتصاد و سیاست کشور افزود:
«حتی اگر توافقی با آمریکا انجام شود، در این شرایط آشفته، نه سرمایهگذار داخلی میماند، نه سرمایهگذار خارجی خواهد آمد.»
وسمقی با اشاره به اعتراضات مردمی، اصطلاح «فتنه» را ابزاری برای سرکوب دانست و افزود:
«ما باید وضعیت داخلی را حل کنیم. مردم امروز از خود میپرسند چه باید کرد، حتی برخی نیروهای درون حکومت نیز همین سؤال را دارند. پاسخ روشن است: ساختار قدرت باید تغییر کند. ما هزینه سنگینی بابت استبداد فردی پرداخت کردهایم و وقت آن رسیده این چرخه شکسته شود.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مذاکره_با_آمریکا #ایران
@Tavaana_TavaanaTech
انتشار نامه سرگشاده روناهی و برادر حمید حسیننژاد حیدرانلو، خطاب به نهادهای بینالمللی و حقوق بشری جهت توجه فوری به امکان اجرای حکم اعدام این زندانی سیاسی
خانواده این زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوقبشر سازمان ملل در امور ایران، و سایر نهادهای حقوقبشری نامههایی سرگشاده منتشر کردهاند. در این نامه بر شکنجه و نقض حقوق انسانی حمید حسیننژاد تاکید شده است.
در این نامه آمده است:
«در حال حاضر، خطر اجرای حکم اعدام در هر لحظه وجود دارد، حمید حسیننژاد تنها یک کولبر ساده است که حتی سواد خواندن و نوشتن کافی برای درک محتوای برگههایی که از او خواستهاند امضا کند را ندارد. او تحت فشار و شکنجه، مجبور به امضای برگههایی شده که از مفاد آنها بیاطلاع بوده است.
ما از شما، به عنوان نمایندگان نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر، درخواست فوری داریم که برای نجات جان یک انسان بیگناه وارد عمل شوید و مانع اجرای این حکم ناعادلانه شوید.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام #حمید_حسین_نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
خانواده این زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوقبشر سازمان ملل در امور ایران، و سایر نهادهای حقوقبشری نامههایی سرگشاده منتشر کردهاند. در این نامه بر شکنجه و نقض حقوق انسانی حمید حسیننژاد تاکید شده است.
در این نامه آمده است:
«در حال حاضر، خطر اجرای حکم اعدام در هر لحظه وجود دارد، حمید حسیننژاد تنها یک کولبر ساده است که حتی سواد خواندن و نوشتن کافی برای درک محتوای برگههایی که از او خواستهاند امضا کند را ندارد. او تحت فشار و شکنجه، مجبور به امضای برگههایی شده که از مفاد آنها بیاطلاع بوده است.
ما از شما، به عنوان نمایندگان نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر، درخواست فوری داریم که برای نجات جان یک انسان بیگناه وارد عمل شوید و مانع اجرای این حکم ناعادلانه شوید.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام #حمید_حسین_نژاد
@Tavaana_TavaanaTech
یاشار تبریزی، فعال مدنی، به ۵ سال و ۸ ماه حبس محکوم شد.
این فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، با انتشار متنی در کانال تلگرام خود نوشت به اتهام
«۱. اقدام تبلیغی و رسانهای بهنفع رژیم صهیونیستی: ۳ سال و ۷ ماه
۲. توهین به مقام رهبری: ۱ سال و ۵ ماه
۳. تبلیغ علیه نظام: ۸ ماه»
جمعن به ۵ سال و ۸ ماه حبس محکوم شده هرچند این حکم هنوز قطعی نیست و قابل اعتراض است.
یاشار تبریزی اشاره میکند که پرونده دیگری هم برای ایشان تشکیل شده با اتهام «توهین به مقدسات» که به دلیل عدم صلاحیت دادگاه انقلاب، به دادگاه کیفری دو ارجاع شده است.
این فعال مدنی در پایان به دیکتاتوری و سرکوب آزادی بیان در ایران اشاره میکند و مینویسد:
«این احکام ظالمانه، نه بر مبنای عدالت، بلکه با هدف سرکوب اندیشه و خاموشسازی صدای آزادیخواهان و دلسوزان ایران صادر شدهاند.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاشار_تبریزی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
این فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، با انتشار متنی در کانال تلگرام خود نوشت به اتهام
«۱. اقدام تبلیغی و رسانهای بهنفع رژیم صهیونیستی: ۳ سال و ۷ ماه
۲. توهین به مقام رهبری: ۱ سال و ۵ ماه
۳. تبلیغ علیه نظام: ۸ ماه»
جمعن به ۵ سال و ۸ ماه حبس محکوم شده هرچند این حکم هنوز قطعی نیست و قابل اعتراض است.
یاشار تبریزی اشاره میکند که پرونده دیگری هم برای ایشان تشکیل شده با اتهام «توهین به مقدسات» که به دلیل عدم صلاحیت دادگاه انقلاب، به دادگاه کیفری دو ارجاع شده است.
این فعال مدنی در پایان به دیکتاتوری و سرکوب آزادی بیان در ایران اشاره میکند و مینویسد:
«این احکام ظالمانه، نه بر مبنای عدالت، بلکه با هدف سرکوب اندیشه و خاموشسازی صدای آزادیخواهان و دلسوزان ایران صادر شدهاند.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاشار_تبریزی #زندانیان_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
تفاهمنامه آموزش و پرورش و نیروی انتظامی برای ورود پلیس به مدارس برای تحمیل حجاب به دانشآموزان
با امضای تفاهمنامهای میان احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی، و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان، پای نیروهای نظامی و امنیتی رسماً به مدارس کشور باز شد؛ آن هم نه برای حفظ امنیت آموزشی، بلکه برای نظارت بر «حجاب» و اجرای سیاستهای تحمیلشدهی «عفاف اجباری».
کاظمی در مراسم امضای این تفاهمنامه، خود را «با افتخار سرباز رادان» نامید و گفت با این همکاری، میتوان اقدامات «فرهنگی» را در مدارس گسترش داد. او در اظهاراتی نگرانکننده، از «حجاب و عفاف» به عنوان یکی از «آسیبهای فرهنگی» کشور نام برد که نیازمند «معرفتافزایی» است. وی حتی پا را فراتر گذاشته و ریشه همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را «فرهنگی» دانست و خواستار نهادینهسازی «فرهنگ امنیت» از دوره ابتدایی شد.
این در حالیست که بحرانهای واقعی مدارس—از ترک تحصیل گسترده، تا کمبود امکانات آموزشی، تا فقر شدید در مناطق محروم—روزبهروز عمیقتر میشود. در چنین شرایطی، حضور پلیس در مدارس نه تنها پاسخی به این مشکلات نیست، بلکه نشانهای هشداردهنده از اراده حاکمیت برای سرکوب و کنترل دانشآموزان، بهویژه دختران نوجوان است.
نامهایی مانند سارینا اسماعیلزاده، سارینا ساعدی، اسرا پناهی، آرمیتا گراوند، آیناز کریمی و آرزو خاوری و ...، که قربانیان مستقیم سیاستهای تحمیلی حجاب اجباری بودند، دیگر فقط در گزارشها تکرار نمیشوند؛ آنها به نمادهایی از مقاومت نسل جدید علیه سلطه بدل شدهاند. این تفاهمنامه، بازگشتی خطرناک به سیاستهاییست که در خیزش «زن، زندگی، آزادی» با یورش به مدارس، بازداشت، ضربوشتم، و حتی جانباختن شماری از دانشآموزان همراه بود.
اکنون این سؤال مطرح است: آیا حضور نیروهای نظامی در مدارس، پاسخی به بحران ترک تحصیل است یا نشانهای از برنامهریزی برای تربیت نسلی مطیع، سرکوبشده، و بیصدا؟ نسلی که قرار است از همان سالهای ابتدایی، «امنیت» را در هیبت باتوم و اجبار یاد بگیرد؟
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با امضای تفاهمنامهای میان احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی، و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان، پای نیروهای نظامی و امنیتی رسماً به مدارس کشور باز شد؛ آن هم نه برای حفظ امنیت آموزشی، بلکه برای نظارت بر «حجاب» و اجرای سیاستهای تحمیلشدهی «عفاف اجباری».
کاظمی در مراسم امضای این تفاهمنامه، خود را «با افتخار سرباز رادان» نامید و گفت با این همکاری، میتوان اقدامات «فرهنگی» را در مدارس گسترش داد. او در اظهاراتی نگرانکننده، از «حجاب و عفاف» به عنوان یکی از «آسیبهای فرهنگی» کشور نام برد که نیازمند «معرفتافزایی» است. وی حتی پا را فراتر گذاشته و ریشه همه مسائل اقتصادی و اجتماعی را «فرهنگی» دانست و خواستار نهادینهسازی «فرهنگ امنیت» از دوره ابتدایی شد.
این در حالیست که بحرانهای واقعی مدارس—از ترک تحصیل گسترده، تا کمبود امکانات آموزشی، تا فقر شدید در مناطق محروم—روزبهروز عمیقتر میشود. در چنین شرایطی، حضور پلیس در مدارس نه تنها پاسخی به این مشکلات نیست، بلکه نشانهای هشداردهنده از اراده حاکمیت برای سرکوب و کنترل دانشآموزان، بهویژه دختران نوجوان است.
نامهایی مانند سارینا اسماعیلزاده، سارینا ساعدی، اسرا پناهی، آرمیتا گراوند، آیناز کریمی و آرزو خاوری و ...، که قربانیان مستقیم سیاستهای تحمیلی حجاب اجباری بودند، دیگر فقط در گزارشها تکرار نمیشوند؛ آنها به نمادهایی از مقاومت نسل جدید علیه سلطه بدل شدهاند. این تفاهمنامه، بازگشتی خطرناک به سیاستهاییست که در خیزش «زن، زندگی، آزادی» با یورش به مدارس، بازداشت، ضربوشتم، و حتی جانباختن شماری از دانشآموزان همراه بود.
اکنون این سؤال مطرح است: آیا حضور نیروهای نظامی در مدارس، پاسخی به بحران ترک تحصیل است یا نشانهای از برنامهریزی برای تربیت نسلی مطیع، سرکوبشده، و بیصدا؟ نسلی که قرار است از همان سالهای ابتدایی، «امنیت» را در هیبت باتوم و اجبار یاد بگیرد؟
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آبان۱۳۹۶، هشت نیروی مرزبانی جمهوری اسلامی در یک درگیری با چند نیروی مسلح در حوالی چالدران کشته شدند. ۶ سال بعد، روز ۲۴فروردین۱۴۰۲، حمید حسیننژاد حیدرانلو»، کولبر کُرد اهل چالدران در آذربایجان غربی، به اتهام «قاچاق» بازداشت شد.او که ابتدا قرار بود با قرار وثیقه آزاد شود، یازده ماه و ۱۲ روز را در بازداشتگاه اطلاعات و تحتفشار بود تا به مشارکت در واقعه ای که شش سال پیش اتفاق افتاده بود و طبق گزارش خبرگزاری فارس همه مهاجمین کشته شدند اعتراف کند.
گزارش زیر تناقضات این پرونده را بررسی میکند.
بخش اول: یک کولبر،فاقد سواد خواندن و نوشتن در آستانه اعدام؛ اعترافی که با فریب و شکنجه ساخته شد
۲۴ فروردین ۱۴۰۲ #حمید_حسیننژاد_حیدرانلو کولبر کُرد اهل چالدران، در حالی بازداشت شد که قرار بود با قرار وثیقه آزاد شود. اما آنچه در ادامه رخ داد، روایتی است از ظلم پنهان در سلول های انفرادی؛ یازده ماه شکنجه جسمانی، روانی، فریب. مردی فاقد سواد خواندن و نوشتن، ناآشنا با زبان فارسی، مجبور شد برگههایی را انگشت بزند که بازجویان نوشته بودند.
در پروندهای که به اتهام مشارکت در کشته شدن هشت مرزبان در آبان ۱۳۹۶ شکل گرفته، روایتهای متناقضی وجود دارد. دادگاه ادعا میکند حمید در آن روز نیروهای پژاک را به داخل ایران هدایت کرده، اما منابع موثق میگویند او در همان روز با خانوادهاش در ترکیه بوده است. پاسپورت، مهر ورود، دوربینهای مدار بسته و حتی مسیر صعب العبور جغرافیایی دشوار منطقه همه با این ادعا در تضادند.
او در دادگاهی بدون حضور نماینده دادستان، بدون امکان دفاع واقعی، و بدون نمایش فیلمی که ادعا شده شواهد جرم در آن است، به اعدام محکوم شد. تنها دو تماس تلفنی در طول دو سال بازداشت، محرومیت از وکیل در دوران بازجویی و بازپرسی و فشارهایی غیرانسانی، بخشی از سرگذشت مردیست که پیشتر، فقط کولبر بود تا نانی برای سه فرزند و مادرش فراهم کند.
بخش دوم: «فیلمی که ندیدهایم»؛ روایت وکیل از یک پرونده
وقتی عدالت با فیلمی نامرئی و برگههایی امضا نشده جاری میشود، آیا هنوز نامش عدالت است؟
عثمان مزین، وکیل حمید حسیننژاد، یکی از معدود صداهاییست که میکوشد حقیقت این پرونده را به گوش افکار عمومی برساند. او با مستنداتی قوی و ایرادهای حقوقی دقیق، به تشریح روند ناقص و غیرقانونی محاکمه موکلش پرداخته است.
مزین میگوید رأی دیوان عالی بر اساس فیلمی صادر شده که نه در دادگاه نمایش داده شده و نه به وکیل یا متهم ارائه شده است. فیلمی که گفته میشود «نیسان آبی» متعلق به حمید را در آن دیدهاند، در حالیکه او در سال ۱۳۹۶ اصلاً چنین خودرویی نداشته است.
بیش از نیمی از دادنامه، صرف توصیف گروه پژاک شده، بدون آنکه ارتباط اثباتشدهای با متهم وجود داشته باشد. هیچ بررسی فنیای از مسیر جغرافیایی که مدعیاند او در چند ساعت طی کرده، انجام نشده است.
بازجوها میگویند سهساعته مسیر را طی کرده و بعد دوباره برگشته و از مرز قانونی رد شده است.این ادعا درحالی مطرح میشود که این مسیر،محل حضور حمید و خانواده اش در ترکیه تا منطقه مورد ادعایی دستگاه امنیتی، به خاطر کوهستانی بودن،که حتی قاطر هم نمیتواند از آن عبور کند و حتماً باید پیاده رفت،حداقل ۱۴ ساعت زمان میبرد تا حمید به این منطقه برسد. حتی پیشنهاد خانواده به دادگاه برای تأمین هزینه بررسی میدانی این مسیر طولانی برای اثبات دروغ بودن ادعای دستگاه امنیتی نیز نادیده گرفته شد.
مزین تصریح میکند که حکم اعدام باید طبق قانون به وکیل ابلاغ میشد، اما چنین ابلاغی صورت نگرفت. او تنها با پیگیری شخصی از صدور رأی مطلع شد، در حالیکه زندانی به سلول انفرادی منتقل شده بود و خانوادهاش در اضطراب اجرای قریبالوقوع حکم بودند.
این پرونده نهتنها یک سناریو حکومتی را به تصویر میکشد، بلکه نشان میدهد چگونه در غیاب شفافیت، زندگی انسانی در آستانه نابودی قرار میگیرد. اگر امروز این صدا شنیده نشود، فردا دیگر نخواهد بود.
این گزارش بر گرفته از سایت ایران وایر است.
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش زیر تناقضات این پرونده را بررسی میکند.
بخش اول: یک کولبر،فاقد سواد خواندن و نوشتن در آستانه اعدام؛ اعترافی که با فریب و شکنجه ساخته شد
۲۴ فروردین ۱۴۰۲ #حمید_حسیننژاد_حیدرانلو کولبر کُرد اهل چالدران، در حالی بازداشت شد که قرار بود با قرار وثیقه آزاد شود. اما آنچه در ادامه رخ داد، روایتی است از ظلم پنهان در سلول های انفرادی؛ یازده ماه شکنجه جسمانی، روانی، فریب. مردی فاقد سواد خواندن و نوشتن، ناآشنا با زبان فارسی، مجبور شد برگههایی را انگشت بزند که بازجویان نوشته بودند.
در پروندهای که به اتهام مشارکت در کشته شدن هشت مرزبان در آبان ۱۳۹۶ شکل گرفته، روایتهای متناقضی وجود دارد. دادگاه ادعا میکند حمید در آن روز نیروهای پژاک را به داخل ایران هدایت کرده، اما منابع موثق میگویند او در همان روز با خانوادهاش در ترکیه بوده است. پاسپورت، مهر ورود، دوربینهای مدار بسته و حتی مسیر صعب العبور جغرافیایی دشوار منطقه همه با این ادعا در تضادند.
او در دادگاهی بدون حضور نماینده دادستان، بدون امکان دفاع واقعی، و بدون نمایش فیلمی که ادعا شده شواهد جرم در آن است، به اعدام محکوم شد. تنها دو تماس تلفنی در طول دو سال بازداشت، محرومیت از وکیل در دوران بازجویی و بازپرسی و فشارهایی غیرانسانی، بخشی از سرگذشت مردیست که پیشتر، فقط کولبر بود تا نانی برای سه فرزند و مادرش فراهم کند.
بخش دوم: «فیلمی که ندیدهایم»؛ روایت وکیل از یک پرونده
وقتی عدالت با فیلمی نامرئی و برگههایی امضا نشده جاری میشود، آیا هنوز نامش عدالت است؟
عثمان مزین، وکیل حمید حسیننژاد، یکی از معدود صداهاییست که میکوشد حقیقت این پرونده را به گوش افکار عمومی برساند. او با مستنداتی قوی و ایرادهای حقوقی دقیق، به تشریح روند ناقص و غیرقانونی محاکمه موکلش پرداخته است.
مزین میگوید رأی دیوان عالی بر اساس فیلمی صادر شده که نه در دادگاه نمایش داده شده و نه به وکیل یا متهم ارائه شده است. فیلمی که گفته میشود «نیسان آبی» متعلق به حمید را در آن دیدهاند، در حالیکه او در سال ۱۳۹۶ اصلاً چنین خودرویی نداشته است.
بیش از نیمی از دادنامه، صرف توصیف گروه پژاک شده، بدون آنکه ارتباط اثباتشدهای با متهم وجود داشته باشد. هیچ بررسی فنیای از مسیر جغرافیایی که مدعیاند او در چند ساعت طی کرده، انجام نشده است.
بازجوها میگویند سهساعته مسیر را طی کرده و بعد دوباره برگشته و از مرز قانونی رد شده است.این ادعا درحالی مطرح میشود که این مسیر،محل حضور حمید و خانواده اش در ترکیه تا منطقه مورد ادعایی دستگاه امنیتی، به خاطر کوهستانی بودن،که حتی قاطر هم نمیتواند از آن عبور کند و حتماً باید پیاده رفت،حداقل ۱۴ ساعت زمان میبرد تا حمید به این منطقه برسد. حتی پیشنهاد خانواده به دادگاه برای تأمین هزینه بررسی میدانی این مسیر طولانی برای اثبات دروغ بودن ادعای دستگاه امنیتی نیز نادیده گرفته شد.
مزین تصریح میکند که حکم اعدام باید طبق قانون به وکیل ابلاغ میشد، اما چنین ابلاغی صورت نگرفت. او تنها با پیگیری شخصی از صدور رأی مطلع شد، در حالیکه زندانی به سلول انفرادی منتقل شده بود و خانوادهاش در اضطراب اجرای قریبالوقوع حکم بودند.
این پرونده نهتنها یک سناریو حکومتی را به تصویر میکشد، بلکه نشان میدهد چگونه در غیاب شفافیت، زندگی انسانی در آستانه نابودی قرار میگیرد. اگر امروز این صدا شنیده نشود، فردا دیگر نخواهد بود.
این گزارش بر گرفته از سایت ایران وایر است.
#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمود بهشتی لنگرودی، معلم، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، در واکنش به تفاهمنامه وزارت آموزش و پرورش با نیروی انتظامی در خصوص اجازه ورود پلیس به مدارس جهت اجبار دانشآموزان به حجاب، در شبکه اجتماعی ایکس:
«آقای وزیر!!!
هر گونه تفاهم که پای نیروهای انتظامی و امنیتی را به مدارس باز کند، موجب سلب امنیت روانی دانش آموزان و معلمان خواهد شد.
مدرسه جای باتوم و قوای قهریه نیست. کار فرهنگ را به سرهنگ نسپارید. دودش به چشم خودتان خواهد رفت.»
ـ تفاهمنامه مذکور واکنشهای بسیاری را برانگیخته است در یکی از کانالهای تلگرامی متن زیر منتشر شده است:
«وقتی شکمها گرسنه است، حجاب میدوزند!
در اوج گرانی، بیکاری، سفرههای خالی، حقوقهای آب رفته، و آیندهای مبهم، وزیر آموزشوپرورش با نیروی انتظامی تفاهمنامه امضا کرده—نه برای امنیت مدارس، نه برای رسیدگی به فقر آموزشی، نه حتی برای حفاظت از دانشآموزان در برابر زورگیری و اعتیاد—بلکه برای "کار فرهنگی"، آن هم فقط درباره حجاب دختران دانشآموز.
یعنی در مدرسهای که سقفش چکه میکند و نان تو کیف بچه نیست، پلیس باید بیاید ببیند روسری کی کمی عقب رفته! لابد چون نان و آب مردم را نمیتوان تأمین کرد، تصمیم گرفتهاند روی روسری کنترل داشته باشند.
وقتی زورگیرها در روز روشن جولان میدهند و خانوادهها از پس پول پوشک و شیر خشک برنمیآیند، نیروی انتظامی مأمور شده تا با "اقتدار فرهنگی"، فرم تعهد در مدرسه بین بچهها پخش کند!
آیا کسی هست از وزیر محترم بپرسد: آقای وزیر! برای وعده نخورده، کفش پاره، لباس نداشته و کیف خالی هم تفاهمنامهای امضا کردهاید؟ یا آنها هنوز دغدغهی فرهنگی نیستند؟
شاید درد واقعی، روسری نباشد... بلکه روسیاهی سیاستیست که نان را از سفره مردم برد و پوشش را بهانه کرد برای پنهانکاری.»
ـ نظر شما چیست؟
#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«آقای وزیر!!!
هر گونه تفاهم که پای نیروهای انتظامی و امنیتی را به مدارس باز کند، موجب سلب امنیت روانی دانش آموزان و معلمان خواهد شد.
مدرسه جای باتوم و قوای قهریه نیست. کار فرهنگ را به سرهنگ نسپارید. دودش به چشم خودتان خواهد رفت.»
ـ تفاهمنامه مذکور واکنشهای بسیاری را برانگیخته است در یکی از کانالهای تلگرامی متن زیر منتشر شده است:
«وقتی شکمها گرسنه است، حجاب میدوزند!
در اوج گرانی، بیکاری، سفرههای خالی، حقوقهای آب رفته، و آیندهای مبهم، وزیر آموزشوپرورش با نیروی انتظامی تفاهمنامه امضا کرده—نه برای امنیت مدارس، نه برای رسیدگی به فقر آموزشی، نه حتی برای حفاظت از دانشآموزان در برابر زورگیری و اعتیاد—بلکه برای "کار فرهنگی"، آن هم فقط درباره حجاب دختران دانشآموز.
یعنی در مدرسهای که سقفش چکه میکند و نان تو کیف بچه نیست، پلیس باید بیاید ببیند روسری کی کمی عقب رفته! لابد چون نان و آب مردم را نمیتوان تأمین کرد، تصمیم گرفتهاند روی روسری کنترل داشته باشند.
وقتی زورگیرها در روز روشن جولان میدهند و خانوادهها از پس پول پوشک و شیر خشک برنمیآیند، نیروی انتظامی مأمور شده تا با "اقتدار فرهنگی"، فرم تعهد در مدرسه بین بچهها پخش کند!
آیا کسی هست از وزیر محترم بپرسد: آقای وزیر! برای وعده نخورده، کفش پاره، لباس نداشته و کیف خالی هم تفاهمنامهای امضا کردهاید؟ یا آنها هنوز دغدغهی فرهنگی نیستند؟
شاید درد واقعی، روسری نباشد... بلکه روسیاهی سیاستیست که نان را از سفره مردم برد و پوشش را بهانه کرد برای پنهانکاری.»
ـ نظر شما چیست؟
#نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech