جمهوری اسلامی و طرفدارانش همیشه برای توجیه جنایتها و سرکوبها و خفقانها «امنیت» رو بهانه میکردن و میگفتن اگر ما وضع اقتصادیمون خوب نیست، رابطه درستی با دنیا نداریم، بگیر و ببند داخل زیاده و... «عوضش امنیت داریم».
چه امنیتی؟ اسرائیل هر کاری دلش خواست کرد. مقامات نظامی و هستهای جمهوری اسلامی رو زد.
اینها در تامین امنیت خودشون ناتوان هستن، بعد میخوان امنیت ایران و ایرانی رو فراهم کنن؟
چه امنیتی؟ ایران با این منابع و ظرفیتها رو مقایسه میکردن با کشورهایی که خود جمهوری اسلامی در نابودیش نقش داشت و میخواستن جلوه بدن که امنیت ما بهتر از دیگرانه.
کدوم امنیت؟ امنیت دربرابر زورگیرها یا آلودگی هوا یا مامور حجاب و بازداشت به دلیل سگگردانی و مخالفت سیاسی و ....؟
ما ایرانیها در این سالهای جمهوری اسلامی هیچ امنیتی نداشتیم.
#امنیت #ایران #عوضش_امنیت_داریم #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چه امنیتی؟ اسرائیل هر کاری دلش خواست کرد. مقامات نظامی و هستهای جمهوری اسلامی رو زد.
اینها در تامین امنیت خودشون ناتوان هستن، بعد میخوان امنیت ایران و ایرانی رو فراهم کنن؟
چه امنیتی؟ ایران با این منابع و ظرفیتها رو مقایسه میکردن با کشورهایی که خود جمهوری اسلامی در نابودیش نقش داشت و میخواستن جلوه بدن که امنیت ما بهتر از دیگرانه.
کدوم امنیت؟ امنیت دربرابر زورگیرها یا آلودگی هوا یا مامور حجاب و بازداشت به دلیل سگگردانی و مخالفت سیاسی و ....؟
ما ایرانیها در این سالهای جمهوری اسلامی هیچ امنیتی نداشتیم.
#امنیت #ایران #عوضش_امنیت_داریم #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این جنگ، آینهایست برای دیدن آنچه چهلوشش سال نادیده گرفته شد
بینش نوروزی | ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ |
این روزها که جنگ به خانههای ما رسیده، دلها ناآرام است. اما این ناآرامی، تازه نیست. ریشه در زخمی دارد که چهلوشش سال پیش خورده شد؛ زخمی که هر روز در سکوت، سانسور، شکنجه، تبعید، و در ترس و فقر، خون تازه داده است.
جمهوری اسلامی این جنگ را آغاز کرد. نه امروز، که سالها پیش، با کشاندن ایران به میدان جاهطلبیهای منطقهای، با گروگانگرفتن سیاست خارجی، و با بیپروایی در دشمنتراشی.
و امروز، آنچه بر سر ایران ما آمده، آتشیست که همان ساختار، سالها پیش در منطقه برافروخت.
حالا از وطن میگوید؛ اما چهلوشش سال است همچون انگلی بر جان وطن افتاده و ریشهی زندگی را مکیده، نه برای آبادانی، که برای بقای قدرت.
از اخلاق میگوید، اما ما مردم، حافظه داریم. حافظهی کشتار آبان، سرکوب زنان، اعدام نوجوانان، شلیک به پرواز ۷۵۲، و دروغهای هرروزه.
کسانی که این روزها از اخلاق و وطندوستی دم میزنند، آیا آنوقت که دختران ما در خیابان جان دادند، چیزی گفتند؟ آیا در برابر زخمهای کهنهای که حکومت بر تن این مردم زده، ایستادند یا خاموش ماندند؟
رنج ما، تنها از جنگ بیرونی نیست؛
رنج ما از درون شروع شده، از همان ساختاری که با ما نه همچون ملت، که چون مانع برخورد کرده است.
و بله، باید گفت:
پایان این رنج، تنها با پایان همان ساختار ممکن است.
حتی اگر این پایان، تلخ باشد. حتی اگر گردِ خاک بر همه چیز بنشیند، باز ایران برمیخیزد.
از دل همین آتش، از دل همین خاکستر، ایرانی دیگر خواهد روئید. اگر خودمان با هم باشیم، اگر نترسیم، اگر فریب نخوریم، اگر خرد و همدلی را جایگزین نفرت و انفعال کنیم.
در سنت حکمت و دین، آمده است که گاه خداوند از طریق خودِ ظالمان، کار ظالمان را تمام میکند.
اگر امروز، دستی از جایی دیگر ضربهای به این ساختار زده، آندست لزوماً دشمن مردم نیست، شاید آینهایست برای دیدن ظلمی که از درون میآمد.
ما مردم، اگر در کنار هم بایستیم، اگر روایت خود را بسازیم، اگر به همدیگر پناه شویم، سرنوشت را میتوانیم از نو رقم بزنیم.
ما جنگطلب نیستیم.
ما مردمی هستیم که صلح میخواهیم، اما نه صلحی در سایهی ظلم،
صلحی در آفتاب آزادی، عدالت، و شکوفایی.
باشد که این گذار، با کمترین هزینه طی شود.
و اگر چارهای جز عبور از آتش نیست، این امید با ماست:
که از دل این سوختن، تولدی دیگر در راه است.
از کانال تلگرام آقای دکتر عزیز نوروزی زرگانی
https://t.me/BineshNowRuzi
#جنگ #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بینش نوروزی | ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ |
این روزها که جنگ به خانههای ما رسیده، دلها ناآرام است. اما این ناآرامی، تازه نیست. ریشه در زخمی دارد که چهلوشش سال پیش خورده شد؛ زخمی که هر روز در سکوت، سانسور، شکنجه، تبعید، و در ترس و فقر، خون تازه داده است.
جمهوری اسلامی این جنگ را آغاز کرد. نه امروز، که سالها پیش، با کشاندن ایران به میدان جاهطلبیهای منطقهای، با گروگانگرفتن سیاست خارجی، و با بیپروایی در دشمنتراشی.
و امروز، آنچه بر سر ایران ما آمده، آتشیست که همان ساختار، سالها پیش در منطقه برافروخت.
حالا از وطن میگوید؛ اما چهلوشش سال است همچون انگلی بر جان وطن افتاده و ریشهی زندگی را مکیده، نه برای آبادانی، که برای بقای قدرت.
از اخلاق میگوید، اما ما مردم، حافظه داریم. حافظهی کشتار آبان، سرکوب زنان، اعدام نوجوانان، شلیک به پرواز ۷۵۲، و دروغهای هرروزه.
کسانی که این روزها از اخلاق و وطندوستی دم میزنند، آیا آنوقت که دختران ما در خیابان جان دادند، چیزی گفتند؟ آیا در برابر زخمهای کهنهای که حکومت بر تن این مردم زده، ایستادند یا خاموش ماندند؟
رنج ما، تنها از جنگ بیرونی نیست؛
رنج ما از درون شروع شده، از همان ساختاری که با ما نه همچون ملت، که چون مانع برخورد کرده است.
و بله، باید گفت:
پایان این رنج، تنها با پایان همان ساختار ممکن است.
حتی اگر این پایان، تلخ باشد. حتی اگر گردِ خاک بر همه چیز بنشیند، باز ایران برمیخیزد.
از دل همین آتش، از دل همین خاکستر، ایرانی دیگر خواهد روئید. اگر خودمان با هم باشیم، اگر نترسیم، اگر فریب نخوریم، اگر خرد و همدلی را جایگزین نفرت و انفعال کنیم.
در سنت حکمت و دین، آمده است که گاه خداوند از طریق خودِ ظالمان، کار ظالمان را تمام میکند.
اگر امروز، دستی از جایی دیگر ضربهای به این ساختار زده، آندست لزوماً دشمن مردم نیست، شاید آینهایست برای دیدن ظلمی که از درون میآمد.
ما مردم، اگر در کنار هم بایستیم، اگر روایت خود را بسازیم، اگر به همدیگر پناه شویم، سرنوشت را میتوانیم از نو رقم بزنیم.
ما جنگطلب نیستیم.
ما مردمی هستیم که صلح میخواهیم، اما نه صلحی در سایهی ظلم،
صلحی در آفتاب آزادی، عدالت، و شکوفایی.
باشد که این گذار، با کمترین هزینه طی شود.
و اگر چارهای جز عبور از آتش نیست، این امید با ماست:
که از دل این سوختن، تولدی دیگر در راه است.
از کانال تلگرام آقای دکتر عزیز نوروزی زرگانی
https://t.me/BineshNowRuzi
#جنگ #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پایان دیکتاتور نزدیک است
طرح از رضا جوزانی
reza.arts
ـ خامنهای در اوج ذلت به پایان نزدیک میشود.
#دیکتاتور #خامنه_ای #نه_به_جمهورى_اسلامى
#کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از رضا جوزانی
reza.arts
ـ خامنهای در اوج ذلت به پایان نزدیک میشود.
#دیکتاتور #خامنه_ای #نه_به_جمهورى_اسلامى
#کارتون #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی، غاصب یا مدافع وطن؟
به نام وطن، کنار غاصبان وطن نایستیم
در روزهای جنگ، حافظهی سرکوب را فراموش نکنیم.
🔹✍حسن باقرینیا
با شعلهور شدن آتش جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، موجی از وطندوستی فرمایشی در رسانهها و میان برخی روشنفکران به راه افتاده است. کسانی که تا دیروز در برابر کشتار آبان ۹۸، سرکوب خیزش زنـزندگیـآزادی، و اعدام، تبعید و زندان صدها انسان بیدفاع سکوت کرده بودند، امروز عَلَم وطنپرستی برافراشتهاند و منتقدان را «بیوطن» و «خائن» مینامند.
اما اینها از کدام وطن سخن میگویند؟ وطنی که پیکر نوجوانانش را به گلوله بستند؟ وطنی که چشم فرزندانش را با ساچمه کور کردند؟ وطنی که هزاران جوانش را از حق زندگی، کار، آزادی و اندیشه محروم ساختند؟ اگر وطن یعنی مردم، آنگاه چه کسی به وطن خیانت کرده است؟ آنان که دههها در برابر استبداد و فساد حاکم فریاد زدند، یا آنان که به نام «حفظ کشور»، در سکوت و مماشات، شریک جنایت شدند؟
ما نه خواهان جنگایم و نه مدافع صلحی که بوی استمرار فاجعه بدهد. ما خواهان تغییرایم؛ تغییری ریشهای که از پایان جمهوری اسلامی آغاز میشود. امروز دیگر جنگ برای مردم نه «دفاع از خاک» که گاه تنها راه رهایی از جبرِ مرگآور وضع موجود است. در این سرزمینِ بیفردا، آنچه مردم را میترساند جنگ نیست، بلکه ادامهی همین زندگی بیزندگی است.
و در این بزنگاه تاریخی، تجربهی آلمان نازی برایمان آینهای عبرتآموز است: مارتین هایدگر، فیلسوف نامدار، در برابر فاشیسم سکوت کرد و به ریاست دانشگاه رسید. در مقابل، هانا آرنت، شاگرد و منتقدش، زبان به حقیقت گشود، تبعید شد، اما آزاد ماند. امروز نیز ما با همین دو راه روبهروییم: ماندن در کنار قدرت بهنام «وطن»، یا ایستادن کنار مردم، در غربت، در حاشیه، اما با شرافت.
تاریخ قضاوت خواهد کرد که چه کسی هایدگر بود و چه کسی آرنت؛ اما مهمتر از نامها، موضعهاست.
سکوت در برابر استبداد، وطندوستی نیست؛ همدستی با غاصبان وطن است.
ما آسایش، خانه، خانواده، شغل و زندگیمان را دادیم تا حقیقت بماند.
شما چه دادید؟ جز سکوت؟ جز بزدلی؟ جز خزیدن زیر عبای قدرت؟
#جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به نام وطن، کنار غاصبان وطن نایستیم
در روزهای جنگ، حافظهی سرکوب را فراموش نکنیم.
🔹✍حسن باقرینیا
با شعلهور شدن آتش جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، موجی از وطندوستی فرمایشی در رسانهها و میان برخی روشنفکران به راه افتاده است. کسانی که تا دیروز در برابر کشتار آبان ۹۸، سرکوب خیزش زنـزندگیـآزادی، و اعدام، تبعید و زندان صدها انسان بیدفاع سکوت کرده بودند، امروز عَلَم وطنپرستی برافراشتهاند و منتقدان را «بیوطن» و «خائن» مینامند.
اما اینها از کدام وطن سخن میگویند؟ وطنی که پیکر نوجوانانش را به گلوله بستند؟ وطنی که چشم فرزندانش را با ساچمه کور کردند؟ وطنی که هزاران جوانش را از حق زندگی، کار، آزادی و اندیشه محروم ساختند؟ اگر وطن یعنی مردم، آنگاه چه کسی به وطن خیانت کرده است؟ آنان که دههها در برابر استبداد و فساد حاکم فریاد زدند، یا آنان که به نام «حفظ کشور»، در سکوت و مماشات، شریک جنایت شدند؟
ما نه خواهان جنگایم و نه مدافع صلحی که بوی استمرار فاجعه بدهد. ما خواهان تغییرایم؛ تغییری ریشهای که از پایان جمهوری اسلامی آغاز میشود. امروز دیگر جنگ برای مردم نه «دفاع از خاک» که گاه تنها راه رهایی از جبرِ مرگآور وضع موجود است. در این سرزمینِ بیفردا، آنچه مردم را میترساند جنگ نیست، بلکه ادامهی همین زندگی بیزندگی است.
و در این بزنگاه تاریخی، تجربهی آلمان نازی برایمان آینهای عبرتآموز است: مارتین هایدگر، فیلسوف نامدار، در برابر فاشیسم سکوت کرد و به ریاست دانشگاه رسید. در مقابل، هانا آرنت، شاگرد و منتقدش، زبان به حقیقت گشود، تبعید شد، اما آزاد ماند. امروز نیز ما با همین دو راه روبهروییم: ماندن در کنار قدرت بهنام «وطن»، یا ایستادن کنار مردم، در غربت، در حاشیه، اما با شرافت.
تاریخ قضاوت خواهد کرد که چه کسی هایدگر بود و چه کسی آرنت؛ اما مهمتر از نامها، موضعهاست.
سکوت در برابر استبداد، وطندوستی نیست؛ همدستی با غاصبان وطن است.
ما آسایش، خانه، خانواده، شغل و زندگیمان را دادیم تا حقیقت بماند.
شما چه دادید؟ جز سکوت؟ جز بزدلی؟ جز خزیدن زیر عبای قدرت؟
#جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech