آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
ده تمرین برای افزایش #شادی

چطوری #شاد زندگی کنیم؟

این‌ها ده مورد از بهترین‌ها هستند که به اندازه کافی درموردشان بحث نشده اما باید بشود! به این ده تمرین بیشتر توجه کنید؛ قدرت شخصیت، مستقیم یا غیرمستقیم، جنبه‌ای از هرکدام از این ده مورد می‌باشد.

نامه‌ای از #آینده

نامه‌ای از “آینده خودتان” به “حال خودتان” بنویسید. در این نامه توضیح دهید که زندگی‌تان چقدر مثبت است، و به چه اهداف خوبی رسیده‌اید، و اینکه از نقاط قوت شخصیت‌تان چگونه برای رسیدن به این مرحله استفاده کرده‌اید.

کمک مالی

دوست یا غریبه‌ای را که نیاز مالی دارد شناسایی کنید. کمی از پول‌تان را صرف او کنید(مثلا برایش مواد خوراکی یا چیزی که لازم دارد را بخرید).

مشخصه‌های خوب مربوط به کار

پنج تا از بهترین ویژگی‌های شغلی‌تان را بررسی و شناسایی کنید. بنویسید که چگونه می‌توانید از هرکدام‌شان در یک روز عادی کاری استفاده کنید، محکم و دقیق باشید.

سفر ذهنی مثبت

شب‌ها پیش از رفتن به رختخواب، چشمان‌تان را ببندید و دست‌کم چهار حادثه مثبت را که احتمالا می‌تواند روز بعد رخ دهد، روشن و زنده پیش خود مجسم کنید.

سه چیز جالب و #خنده‌دار

در پایان روز، سه چیز خنده‌داری را که درآن روز برای‌تان اتفاق افتاد و دلیل روی دادن‌شان را بنویسید.

تفریق ذهنی

در ذهن‌تان یکی از چیزهای مثبتی که در زندگی دارید را حذف کنید. ببینید زندگی‌تان بدون آن مورد مثبت چگونه خواهد بود، مثلا #سلامتی‌تان، یکی از روابط خوب‌تان، یک همسایه خوب و مطمئن، یا یک دست آورد بخصوص. بنویسید که زندگی‌تان بدون آن چیز خوب چقدر متفاوت خواهد بود.

کمبود وقت موقت

سعی کنید مجسم کنید وقت کمی برای انجام برنامه‌های‌تان دارید، مثلا دارید بازنشسته می‌شوید، فارغ‌التحصیل می‌شوید و یا یک عمل جراحی در پیش دارید. در مورد #اهمیت و #ارزش موقعیت کنونی‌تان بنویسید و اینکه زمان چقدر گرانبها و کمیاب و زودگذر است.

دری بسته می‌شود، در دیگری باز می‌شود

درمورد لحظه‌ای در زندگی‌تان بنویسید که یک رویداد منفی منجر به یک پیامد پیش بینی نشده #مثبت شد. به مدت یک هفته روزی یکبار درموردش بنویسید.

اهمیت دادن به یکی از نقاط ضعف #شخصیت

هرچند کار کردن طبق نقاط قوت خاص، بهترین رویکرد می‌تواند باشد، اما تحقیقات نشان داده سعی در بهبود نقاط ضعف شخصیتی، با تکیه بر بررسی‌ها، می‌تواند سودمند باشد. از نقاط قوت‌تان برای بهبود یکی از نقاط ضعف‌تان استفاده کنید.

موهبت #زمان

در این هفته، با کمک به حداقل سه فرد مختلف به هر صورتی که امکان دارد، “موهبت زمان” را ارائه دهید. این‌ها شاید رفتارهای کوچک یا بزرگ باشند اما مهم این است که کارهایی خارج از فعالیت‌های برنامه‌ریزی‌شده‌تان انجام دهید.

منبع:
مجله‌ی #سلامت

#توانا


@Tavaana_TavaanaTech
سال‌گرد درگذشت ِ #آلبرکامو، بیگانه‌ی طاغی

تنها سی‌وچهار سال سن داشت که برنده‌ی جایزه‌ی #نوبل #ادبیات شد و در چهل‌وهفت سالگی نیز درگذشت. خلاف ِ سن کم و عمر کوتاهش اما از شهرت بسیاری برخوردار است به طوری که او را تاثیرگذارترین #نویسندگان قرن بیستم نیز شناخته‌اند.

آلبر کامو در هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳ میلادی در روستایی در نزدیکی شهر امروزین «عنابه» در شمال شرقی الجزایر دیده به جهان گشود. پدرش «لوسین کامو» فراسوی‌الاصلی فقیر بود که در کشور الجزایر بر روی زمین کار می‌کرد. او در آنجا با زنی اسپانیایی که خدمتکار بود و اهل اسپانیا آشنا می‌شود و این آشنایی به ازدواج منجر می‌شود. حاصل این ازدواج دو فرزند شد که یکی از آن‌ها «آلبر» نام گرفت. برادر دیگر آلبر که هم‌نام پدر، لوسین نام داشت پس از به دنیا آمدن آلبر در نبرد مارن در جنگ جهانی اول کشته شد. پس از این حادثه آلبر به هم‌راه مادر به خانه‌ی مادربزرگ در الجزیره می‌رود. کامو چهارده سال سن داشت که پدر را از دست داد. مادر کامو زنی کم‌حرف و بی‌سواد بود که به گفته‌ی کامو، «تنها ۴۵۰ کلمه بلد بود، اگر که اصلا حرف می‌زد.» کودکی کامو در تنگ‌دستی گذشت.

او در تابستان برای دریافت دستمزد کمی ناچار بود در مغازه‌ها کار کند. کامو در مورد فقری که دست به گریبانش بود می‌گوید: «فقر مانع این شد که فکر کنم زیر آفتاب و در تاریخ، همه چیز خوب است. آفتاب به من آموخت که تاریخ، همه چیز نیست.»

کامو با کمک یکی از آموزگارانش در یکی از آزمون‌هایی که پس از موفقیت تقبل کمک‌هزینه‌ی دانش‌آموز را می‌کردند پذیرفته می‌شود و به هزینه‌ی دولت وارد دبیرستان می‌شود. در همین زمان او به فراگیری زبان انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی نیز آشنا شد. کامو به فوتبال نیز بسیار علاقه‌مند بود و در این رشته توانست موفقیت‌هایی نیز به دست آورد. او در سال ۱۹۲۹ دروازه‌بان تیم جوانان دانشگاه ریسینگ الجزیره شد. کامو پس از دریافت دیپلم و در همان سال نشانه‌هایی از بیماری سل را در خود می‌یابد. فوتبال را نیمه‌کاره رها می‌کند. او در سال ۱۹۳۵ لیسانس فلسفه گرفت و در سال ۱۹۳۶ پایان‌نامه‌ی خود را در مورد فلوطین، فیلسوف یونانی نوشت. کامو در سال ۱۹۳۴ به حزب کمونیست پیوست. او پیش‌تر گفته بود که «آزادی را من در آثار مارکس نیاموختم، بل خود آن را در دل فقر شناختم.»

کامو در «انسان طاغی» می‌نویسد: «آزادی مطلق، عدالت را یک مضحکه جلوه می‌دهد. #عدالت مطلق هم #آزادی را انکار می‌کند. این دو مفهوم می‌بایست یکدیگر را محدود کنند (…) انسان طاغی راستین فقط هنگامی دست به اسلحه می‌برد که بخواهد خشونت را محدود کند و نه برای آنکه #خشونت را #قانونی جلوه دهد و آن را موجه سازد. فقط هنگامی #مردن برای #انقلاب #ارزش دارد که ثمره انقلاب الغای #مجازات #اعدام باشد. (…) اگر هدف، مطلق باشد، می‌توان بسیاری چیزها را قربانی هدف کرد. اما در غیر این‌صورت فقط #انسان خودش را به کشتن می‌دهد.»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/kQtqIY

#توانا

مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇