امروز دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۷، جمعی از خانواده و بستگان #اسماعیل_بخشی فعال کارگری و #سپیده_قلیان فعال مدنی به همراه تعدادی از #کارگران_هفت_تپه در مقابل ساختمان دادگستری #شوش، تجمع کردند و خواستار آزادی آنها شدند.
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
«فرزانه زیلابی»، وکیل مدافع کارگران نیشکر هفتتپه، ضمن خبر دادن از توصیه مقامات قضایی و امنیتی برای رسانهای نکردن وضعیت موکلش «#اسماعیل_بخشی» گفت که قرار بازداشت آقای بخشی ۱ فروردین ۱۳۹۸ به پایان رسیده و ادامهی بازداشت او بدون تمدید قرار، غیرقانونی است.
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
سپیده قلیان، روز دوشنبه ۱۳ خردادماه ۱۳۹۸ از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. او در نامهای که از این «تبعیدگاه» نوشته است درباره انتقال خود مطالبی را بیان کرده است که به نقل از خبرگزاری هرانا، بخشهایی از آن را در اینجا نقل میکنیم.
.
او نامه خود را اینگونه آغاز کرده است: «صبح روز دوشنبه، ۱۳ خرداد، مسئول بند در زندان اوین من را برای رساندن خبری احضار کرد. خانم مسئول بند سراسیمه و نگران به من گفت که حامل خبری ناگوار است. با وجود اینکه در ماههای اخیر هر روز شنونده اخبار ناگوار بودهام، اما از اینکه این خبر میتواند تصادف اعضای خانوادهام در مسیر دزفول-تهران برای ملاقات با من باشد، به خود لرزیدم...خاصه آن که آن روز تلفن زندان هم قطع بود. اما خبری که به زعم مسئول بند، بد بود، تصمیم بر انتقال من از زندان اوین به زندان قرچک ورامین بود».
.
این فعال مدنی درباره زندان قرچک نوشته است: «زندانی که عموم زندانیان سابق در آن از وضعیت غیر انسانی و تحملناپذیر آن سخن گفتهاند و حتی از دید مسئول زندان هم شکنجهگاه و تبعیدگاه است. اما پس از تحمل زندانهای متعدد، پس از تحمل روزها رنج و بازجویی در انفرادیهای وزارت اطلاعات و پس از انتقال به زندان اوین، انتقال به قرچک ورامین یک خبر بد نیست».
.
سپیده قلیان در بخش پایانی نامه خود میگوید: “زندان زندان است و زندانی زندانی! خانم مسئول زندان گفت با تصمیم دادستان و برای تادیب من را قرچک ورامین منتقل میکنند. یعنی دستگاه قضایی و نهادهای بالادستی هم دقیقاً میدانند در اینجا چه خبر است: زندانی فاقد هر گونه امکانات اولیه، مملو از فشار و توهین و تحقیر».
.
لازم به ذکر است سپیده قلیان به همراه اسماعیل بخشی در دی ماه ۹۷ و مجددا در اسفند همان سال بازداشت شدند و در نهایت به زندان اوین منتقل شده بودند.
.
#سپیده_قلیان #حقوق_کارگران #حقوق_زندانی #اسماعیل_بخشی #نیشکر_هفت_تپه #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
او نامه خود را اینگونه آغاز کرده است: «صبح روز دوشنبه، ۱۳ خرداد، مسئول بند در زندان اوین من را برای رساندن خبری احضار کرد. خانم مسئول بند سراسیمه و نگران به من گفت که حامل خبری ناگوار است. با وجود اینکه در ماههای اخیر هر روز شنونده اخبار ناگوار بودهام، اما از اینکه این خبر میتواند تصادف اعضای خانوادهام در مسیر دزفول-تهران برای ملاقات با من باشد، به خود لرزیدم...خاصه آن که آن روز تلفن زندان هم قطع بود. اما خبری که به زعم مسئول بند، بد بود، تصمیم بر انتقال من از زندان اوین به زندان قرچک ورامین بود».
.
این فعال مدنی درباره زندان قرچک نوشته است: «زندانی که عموم زندانیان سابق در آن از وضعیت غیر انسانی و تحملناپذیر آن سخن گفتهاند و حتی از دید مسئول زندان هم شکنجهگاه و تبعیدگاه است. اما پس از تحمل زندانهای متعدد، پس از تحمل روزها رنج و بازجویی در انفرادیهای وزارت اطلاعات و پس از انتقال به زندان اوین، انتقال به قرچک ورامین یک خبر بد نیست».
.
سپیده قلیان در بخش پایانی نامه خود میگوید: “زندان زندان است و زندانی زندانی! خانم مسئول زندان گفت با تصمیم دادستان و برای تادیب من را قرچک ورامین منتقل میکنند. یعنی دستگاه قضایی و نهادهای بالادستی هم دقیقاً میدانند در اینجا چه خبر است: زندانی فاقد هر گونه امکانات اولیه، مملو از فشار و توهین و تحقیر».
.
لازم به ذکر است سپیده قلیان به همراه اسماعیل بخشی در دی ماه ۹۷ و مجددا در اسفند همان سال بازداشت شدند و در نهایت به زندان اوین منتقل شده بودند.
.
#سپیده_قلیان #حقوق_کارگران #حقوق_زندانی #اسماعیل_بخشی #نیشکر_هفت_تپه #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سپیده قلیان، روز دوشنبه ۱۳ خردادماه ۱۳۹۸ از بند زنان زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. او در نامهای که از این «تبعیدگاه» نوشته است درباره انتقال خود مطالبی را بیان کرده است که به نقل از خبرگزاری هرانا، بخشهایی از آن را در اینجا نقل میکنیم.…
"حاکمیت وقتی میبیند جامعه معترضِ پیشرو را رها کرده یا به وااسفایی در حمایت از او اکتفا کرده، ضربه مهلک را وارد میکند.
حاکمیت در روزهای اعتراضِ #اسماعیل_بخشی تک تک ما (جامعه) را هم رصد میکرد. وقتی ما با او نیز به مانند دیگر داغهای مجازی برخورد کردیم فشارها بر او بیشتر شد و تا جایی پیش رفت که غیر از اعمال فشار برای گرفتن اعتراف اجباری و زندانی کردن او، حالا #حقوق اش را نیز قطع کرده است.
با قربانی کردن بخشی به ما (جامعه) که حالا واپس نشستهایم و تماشا میکنیم هشدار میدهد که اگر برخیزی نه تنها به #حق ات نمیرسی، حقوقات را نیز از دست میدهی.
اگر بناست به سرکوب و ارعاب عقب بنشینیم، پس بهتر است از ابتدا برنخیزیم و ادعای همراهی نکنیم. با اعلام وجود و پس نشستن؛ به عنصر پیشرو، که روزی از فریادش برانگیخته میشدیم ضربههای جبران ناپذیری وارد میکنیم.
حاکمیت همچنان همان ماهیت را دارد که در روزهایی که مدعی بودیم همه اسماعیل بخشی هستیم، داشت. اسماعیل بخشی نیز همچنان ایستاده است اما "ما همه اسماعیل بخشی نبودهایم" و دوباره در پاس کردن تاریخ رفوزه شدیم.
به قول اسماعیل بخشی "لعنت به این زندگی". لعنت به این زندگی که خلاصه میشود در شبکههای اجتماعی و تعریف وارونهای که از مبارزه ارائه میکند.
مبارزهای که بیش از یک قرن عمر دارد و حالا خلاصه شده در مجاز.
و مایی که فانتزی مبارزهای که دیگر نیست و فکر میکنیم هست را در سر داریم و به آن مشغولیم.
لعنت به این زندگی که کف خیابان را رها کردهایم و به شعر و شعار روی آوردهایم.
لعنت به این زندگیِ هشتگیِ منفعلی که دچارش شدهایم."
.
متن فوق از اینستاگرام خانم گلرخ ایرائی فعال سیاسی و زندانی سابق سیاسی برداشته شده است.
شما در مورد نوشتهی گلرخ چه فکر میکنید؟ فضای مجازی چقدر در حمایت از فعالان مدنی موثر است؟ آیا اکتفا به این ابزار کافی است؟
.
لازم به ذکر است کانال تلگرامی «کارگران نیشکر هفتتپه»، روز چهارشنبه ۱۲ تیر ماه خبر داد که کارفرمای مجتمع صنعتی نیشکر هفتتپه، قرارداد کاری اسماعیل بخشی را فسخ و حقوقش را قطع کرده است.
@Tavaana_TavaanaTech
حاکمیت در روزهای اعتراضِ #اسماعیل_بخشی تک تک ما (جامعه) را هم رصد میکرد. وقتی ما با او نیز به مانند دیگر داغهای مجازی برخورد کردیم فشارها بر او بیشتر شد و تا جایی پیش رفت که غیر از اعمال فشار برای گرفتن اعتراف اجباری و زندانی کردن او، حالا #حقوق اش را نیز قطع کرده است.
با قربانی کردن بخشی به ما (جامعه) که حالا واپس نشستهایم و تماشا میکنیم هشدار میدهد که اگر برخیزی نه تنها به #حق ات نمیرسی، حقوقات را نیز از دست میدهی.
اگر بناست به سرکوب و ارعاب عقب بنشینیم، پس بهتر است از ابتدا برنخیزیم و ادعای همراهی نکنیم. با اعلام وجود و پس نشستن؛ به عنصر پیشرو، که روزی از فریادش برانگیخته میشدیم ضربههای جبران ناپذیری وارد میکنیم.
حاکمیت همچنان همان ماهیت را دارد که در روزهایی که مدعی بودیم همه اسماعیل بخشی هستیم، داشت. اسماعیل بخشی نیز همچنان ایستاده است اما "ما همه اسماعیل بخشی نبودهایم" و دوباره در پاس کردن تاریخ رفوزه شدیم.
به قول اسماعیل بخشی "لعنت به این زندگی". لعنت به این زندگی که خلاصه میشود در شبکههای اجتماعی و تعریف وارونهای که از مبارزه ارائه میکند.
مبارزهای که بیش از یک قرن عمر دارد و حالا خلاصه شده در مجاز.
و مایی که فانتزی مبارزهای که دیگر نیست و فکر میکنیم هست را در سر داریم و به آن مشغولیم.
لعنت به این زندگی که کف خیابان را رها کردهایم و به شعر و شعار روی آوردهایم.
لعنت به این زندگیِ هشتگیِ منفعلی که دچارش شدهایم."
.
متن فوق از اینستاگرام خانم گلرخ ایرائی فعال سیاسی و زندانی سابق سیاسی برداشته شده است.
شما در مورد نوشتهی گلرخ چه فکر میکنید؟ فضای مجازی چقدر در حمایت از فعالان مدنی موثر است؟ آیا اکتفا به این ابزار کافی است؟
.
لازم به ذکر است کانال تلگرامی «کارگران نیشکر هفتتپه»، روز چهارشنبه ۱۲ تیر ماه خبر داد که کارفرمای مجتمع صنعتی نیشکر هفتتپه، قرارداد کاری اسماعیل بخشی را فسخ و حقوقش را قطع کرده است.
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
،، "حاکمیت وقتی میبیند جامعه معترضِ پیشرو را رها کرده یا به وااسفایی در حمایت از او اکتفا کرده، ضربه مهلک را وارد میکند. حاکمیت در روزهای اعتراضِ #اسماعیل_بخشی تک تک ما (جامعه) را هم رصد میکرد. وقتی ما با او نیز به مانند دیگر داغهای مجازی برخورد کردیم…
مزه شیرین عدالت، نقد و اعتراض سنگینتر از قتل عمد
خبر آزادی یک شخص «محمدعلی نجفی» که به اتهام قتل عمد مجرم شناخته شده، نه شوکهکننده است و نه ناراحتکننده؛ اندکی درنگ میکنی و بعد از آن به این طنزِ مبتذل، لبخند تلخی میزنی و در افکار مختلف غرق میشوی، ناگهان شوکه میشوی، سکوت میکنی، بغض میکنی، خشمگین میشوی و این داستان تلخِ بیانتها تا مغزاستخوان تو را در غم فرو میبرد.
[ساکت به این فکر میکنم] معلم مسئولیتپذیر و شریف در زندان، قاتل آزاد
هنوز چند روز نشده است که #محمودبهشتی از معلممان شریف بخاطر آزادگی و انسانیتش به زندان بازگردانده شده است، محمد حبیبی، اسماعیل عبدی،عبدالرضا قنبری و ... جز همین معلمان هستند معلمانی که نگران سیستم آموزش و پرورش این کشور بودند و هستند. [با خودم مدام تکرار میکنم جرمشان سنگینتر و بزرگتر از قتل بوده؟]
[ساکت به این فکر میکنم] وکیل و مدافع عدالت در زندان، قاتل آزاد
همین چند ماه پیش بود که خبر آمد #امیرسالار_داودی دوست و وکیل عزیزمان که در نقد بیعدالتی مینوشت، از زندانیان و حقوق انسانها میگفت و دفاع میکرد به پانزده سال زندان محکوم شده است.مدام با خودم کلنجار میروم مگر وکالت، دفاع از حق و عدالت بدتر از قتل است؟ نسرین ستوده، نرگس محمدی، محمد نجفی و ... وکلای در بند هستند. [با خودم مدام تکرار میکنم جرمشان سنگینتر و بزرگتر از قتل نبوده؟]
[ساکت به این فکر میکنم] کارگر، فعال کارگری و مدنی در زندان، قاتل آزاد
#اسماعیل_بخشی کارگر هفتتپه یک جمله گفت که تمام آنچه باید بگوییم در آن نهفته است «لعنت به این زندگی»؛وقتی برای احیای حقوق کارگر و مردم فریاد سردهی و بگویی: «گرانی، تورم، بلای جان مردم» بازداشت شوی و زندان ببینی و ... فقط باید حرف اسماعیل را تکرار کنی «لعنت به این زندگی» باقی سخنها بعد از این و بعد از زندان #سپیده_قلیان، #ندا_ناجی ،#عاطفه_رنگریز و بازداشتیهای روز کارگر سخنی بیهوده و گزاف است.
[ساکت به این فکر میکنم] خبرنگار، روزنامهنگار و طنزپرداز در زندان، قاتل آزاد
میگویم شاید سکوت میکردند بهتر بود، مگر نمیدانستند آگاه کردن مردم و اطلاعرسانی آزاد جرمی به مراتب سنگینتر از قتل است؟ مگر نمیدانستند که زبان سرخ، سرسبز را به باد میدهد؟ مثلا #کیومرث_مرزبان با کدام زبان طنز میتوانست طنزپردازی را جرمی سنگینتر از قتل نشان دهد؟ بیست و سه سال زندان برای یک طنزپرداز به خودی خود تلخترین طنزی است که میتوان نوشت و خواند و خندید و با آن گریه کرد. مرضیه امیری روزنامهنگار کارگزی ده سال زندان، مسعود کاظمی دو سال و ... آری زبان سرخ، سرسبز را به باد میدهد.
[ساکت به این فکر میکنم] فعال محیط زیست و کودک در زندان، قاتل آزاد
به اینجا که میرسم نمیدانم باید چه بگوییم؟ آنها که جان میبخشند و به فکر زیست و محیط زیست انسانها هستند در زندانند، بیپناه و در برزخ بلاتکلیفی! او که جان میگیرد آزاد است و میخندد، احترام میبیند، در دادگاه خوش و بش میکند، در آگاهی چای میخورد و پس از اندکی سوءتفاهمها برطرف شده و آزاد میشود. نیلوفر بیانی، سام رجبی و ...
[ساکت به این فکر میکنم] معترض در زندان، قاتل آزاد
اگر بنا بر دین باشد، مگر فساد و گناهی بالاتر از قتل است؟ مگر جرمی بزرگتر از سلب حق حیات است؟ فهمش سخت است چگونه زنان فعال بخاطر اعتراض به حجاب اجباری و پخش گل به مردم به زندانهای طول محکوم میشوند؟ صبا کردافشاری دختر جوانی است که باید بخاطر آنچه میخواهد (حق انتخاب و آزادی) پانزده سال در زندان باشد؟ مژگان کشاور، یاسمن آریانی و منیره عربشاهی مگر چه میخواهند؟
[ساکت به این فکر میکنم] مادر معترض، زن آزاده، نویسنده، هنرمند، عقیدهای متفاوت و مخالف، فعال سیاسی، فعال صنفی و ... در زندان و قاتل آزاد، واحد خلوصی، آرش صادقی، رضا انتصاری، کسری نوری، سعید شیرزاد، مصطفی عبدی، هنگامه شهیدی، میثم فرهادی، آتنا دائمی، محمد شریفی مقدم، شکوفه یداللهی، سهیل عربی و ... در زندان و قاتل آزاد.
اینکه یک قاتل بدون مجازات آزاد شود خودش نوعی نقض حقوق بشر است، هماهنطور که محاکمه عادلانه حق هر انسانی است، هر انسانی باید عهدهدار تبعات اعمال و رفتارش باشد و مسئولیت آنها را بپذیرد. و وقتی مجازات یک مجرم متناسب نباشد و به نوعی مجازات رانتی در آن حاکم باشد دیگر میتوان گفت عدالت و حق انسان رنگ باخته است. و خود این موضوع باعث افزایش جرم و جنایت و فساد میشود.
#حسین_رونقی
از اینستاگرام حسین رونقی
@Tavaana_TavaanaTech
خبر آزادی یک شخص «محمدعلی نجفی» که به اتهام قتل عمد مجرم شناخته شده، نه شوکهکننده است و نه ناراحتکننده؛ اندکی درنگ میکنی و بعد از آن به این طنزِ مبتذل، لبخند تلخی میزنی و در افکار مختلف غرق میشوی، ناگهان شوکه میشوی، سکوت میکنی، بغض میکنی، خشمگین میشوی و این داستان تلخِ بیانتها تا مغزاستخوان تو را در غم فرو میبرد.
[ساکت به این فکر میکنم] معلم مسئولیتپذیر و شریف در زندان، قاتل آزاد
هنوز چند روز نشده است که #محمودبهشتی از معلممان شریف بخاطر آزادگی و انسانیتش به زندان بازگردانده شده است، محمد حبیبی، اسماعیل عبدی،عبدالرضا قنبری و ... جز همین معلمان هستند معلمانی که نگران سیستم آموزش و پرورش این کشور بودند و هستند. [با خودم مدام تکرار میکنم جرمشان سنگینتر و بزرگتر از قتل بوده؟]
[ساکت به این فکر میکنم] وکیل و مدافع عدالت در زندان، قاتل آزاد
همین چند ماه پیش بود که خبر آمد #امیرسالار_داودی دوست و وکیل عزیزمان که در نقد بیعدالتی مینوشت، از زندانیان و حقوق انسانها میگفت و دفاع میکرد به پانزده سال زندان محکوم شده است.مدام با خودم کلنجار میروم مگر وکالت، دفاع از حق و عدالت بدتر از قتل است؟ نسرین ستوده، نرگس محمدی، محمد نجفی و ... وکلای در بند هستند. [با خودم مدام تکرار میکنم جرمشان سنگینتر و بزرگتر از قتل نبوده؟]
[ساکت به این فکر میکنم] کارگر، فعال کارگری و مدنی در زندان، قاتل آزاد
#اسماعیل_بخشی کارگر هفتتپه یک جمله گفت که تمام آنچه باید بگوییم در آن نهفته است «لعنت به این زندگی»؛وقتی برای احیای حقوق کارگر و مردم فریاد سردهی و بگویی: «گرانی، تورم، بلای جان مردم» بازداشت شوی و زندان ببینی و ... فقط باید حرف اسماعیل را تکرار کنی «لعنت به این زندگی» باقی سخنها بعد از این و بعد از زندان #سپیده_قلیان، #ندا_ناجی ،#عاطفه_رنگریز و بازداشتیهای روز کارگر سخنی بیهوده و گزاف است.
[ساکت به این فکر میکنم] خبرنگار، روزنامهنگار و طنزپرداز در زندان، قاتل آزاد
میگویم شاید سکوت میکردند بهتر بود، مگر نمیدانستند آگاه کردن مردم و اطلاعرسانی آزاد جرمی به مراتب سنگینتر از قتل است؟ مگر نمیدانستند که زبان سرخ، سرسبز را به باد میدهد؟ مثلا #کیومرث_مرزبان با کدام زبان طنز میتوانست طنزپردازی را جرمی سنگینتر از قتل نشان دهد؟ بیست و سه سال زندان برای یک طنزپرداز به خودی خود تلخترین طنزی است که میتوان نوشت و خواند و خندید و با آن گریه کرد. مرضیه امیری روزنامهنگار کارگزی ده سال زندان، مسعود کاظمی دو سال و ... آری زبان سرخ، سرسبز را به باد میدهد.
[ساکت به این فکر میکنم] فعال محیط زیست و کودک در زندان، قاتل آزاد
به اینجا که میرسم نمیدانم باید چه بگوییم؟ آنها که جان میبخشند و به فکر زیست و محیط زیست انسانها هستند در زندانند، بیپناه و در برزخ بلاتکلیفی! او که جان میگیرد آزاد است و میخندد، احترام میبیند، در دادگاه خوش و بش میکند، در آگاهی چای میخورد و پس از اندکی سوءتفاهمها برطرف شده و آزاد میشود. نیلوفر بیانی، سام رجبی و ...
[ساکت به این فکر میکنم] معترض در زندان، قاتل آزاد
اگر بنا بر دین باشد، مگر فساد و گناهی بالاتر از قتل است؟ مگر جرمی بزرگتر از سلب حق حیات است؟ فهمش سخت است چگونه زنان فعال بخاطر اعتراض به حجاب اجباری و پخش گل به مردم به زندانهای طول محکوم میشوند؟ صبا کردافشاری دختر جوانی است که باید بخاطر آنچه میخواهد (حق انتخاب و آزادی) پانزده سال در زندان باشد؟ مژگان کشاور، یاسمن آریانی و منیره عربشاهی مگر چه میخواهند؟
[ساکت به این فکر میکنم] مادر معترض، زن آزاده، نویسنده، هنرمند، عقیدهای متفاوت و مخالف، فعال سیاسی، فعال صنفی و ... در زندان و قاتل آزاد، واحد خلوصی، آرش صادقی، رضا انتصاری، کسری نوری، سعید شیرزاد، مصطفی عبدی، هنگامه شهیدی، میثم فرهادی، آتنا دائمی، محمد شریفی مقدم، شکوفه یداللهی، سهیل عربی و ... در زندان و قاتل آزاد.
اینکه یک قاتل بدون مجازات آزاد شود خودش نوعی نقض حقوق بشر است، هماهنطور که محاکمه عادلانه حق هر انسانی است، هر انسانی باید عهدهدار تبعات اعمال و رفتارش باشد و مسئولیت آنها را بپذیرد. و وقتی مجازات یک مجرم متناسب نباشد و به نوعی مجازات رانتی در آن حاکم باشد دیگر میتوان گفت عدالت و حق انسان رنگ باخته است. و خود این موضوع باعث افزایش جرم و جنایت و فساد میشود.
#حسین_رونقی
از اینستاگرام حسین رونقی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. مزه شیرین عدالت، نقد و اعتراض سنگینتر از قتل عمد خبر آزادی یک شخص «محمدعلی نجفی» که به اتهام قتل عمد مجرم شناخته شده، نه شوکهکننده است و نه ناراحتکننده؛ اندکی درنگ میکنی و بعد از آن به این طنزِ مبتذل، لبخند تلخی میزنی و در افکار مختلف غرق میشوی،…