انور اقدم؛ تجربه یک زندانبان در ایران
تجربه زندانبانی در جمهوری اسلامی میتواند تجربه خاصی باشد و برای کسانی که تلاش میکنند از شعله انسانیت در درون خود پاسداری کنند، تجربهای تلخ. «انور اقدم» که قرار بود مددکار اجتماعی زندان شود، تحت فشار مسئولان زندان مهاباد مجبور شد زندانبان شود و به پستهای مختلفی در حوزه زندانبانی گماشته شد.
او خود اذعان میکند که اصلا این شغل را دوست نداشت ولی به علت خانواده و نیاز به درآمد، مجبور شد آن را بپذیرد. او که اکنون در یکی از کشورهایی اروپایی زندگی میکند، تاکید میکند که خود را این گونه تسکین میداد که در همین پست زندانبانی تلاش میکرد نقش مثبت و مفید بازی کند.
انور اقدم مشخصا درباره زندان مهاباد میگوید که این زندان ۳۵ سال پیش درست شده بود و گنجایش ۲۰۰ نفر را دارد ولی بعضی از وقتها میزان و تعداد زندانیان از ۷۰۰ نفر هم بالاتر میرفت. او که در گفتگو با بنیاد عبدالرحمن برومند در سال ۱۳۹۸ این حقایق را بازگو میکرد روی وضعیت نامطلوب این زندان تاکید میکند و میگوید در اتاقی با ظرفیت شش نفره بعضا ۴۰ نفر زندگی میکردند و بسیاری نیز بودند که تخت نداشتند.
او درباره وجود فساد اداری در سازمان زندانها که زیر نظر قوه قضاییه است به یک تجربهای که خود مشاهده کرده بود، استناد میکند و میگوید یک کارمند زندان را به علت اعتیاد بازداشت کردند ولی او را یک روز نیز مجازات نکردند و صرفا او را از زندان مهاباد به زندان نقده منتقل کردند. این فردی بود که حتی مواد مخدر به زندانیها نیز میفروخت ولی با این وجود فساد نهادینهشده در قوه قضاییه و سازمان زندانها اجازه مجازات عادلانه چنین شخصی را نمیداد.
او همچنین با تاسف بسیار از فروش سیگار توسط کارمندان به زندانیها یاد میکند و میگوید در دورهای به علت ممنوعیت فروش سیگار، یک بسته سیگار تا پانصدهزار تومان فروخته میشد و این علیرغم این بود که بسیاری از مسئولان ردهبالای زندان از این وضعیت باخبر بودند. او به طور کلی سوءاستفاده مالی از زندانیان را بسیار رایج میداند. بخش تاسفبار دیگر سخن اقدم این است که میگوید مسئولان زندان حتی تلاش میکردند با استفاده از وضعیت بد زندانی با همسر یا خواهر زندانی نیز ملاقات کنند و با استفاده از وضعیت بد زندانی او را مجاب کنند به خواستههای جنسی آنها تن بدهد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Prison_In_Islamic_Republic
#انور_اقدم #گزارش #زندان_مهاباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تجربه زندانبانی در جمهوری اسلامی میتواند تجربه خاصی باشد و برای کسانی که تلاش میکنند از شعله انسانیت در درون خود پاسداری کنند، تجربهای تلخ. «انور اقدم» که قرار بود مددکار اجتماعی زندان شود، تحت فشار مسئولان زندان مهاباد مجبور شد زندانبان شود و به پستهای مختلفی در حوزه زندانبانی گماشته شد.
او خود اذعان میکند که اصلا این شغل را دوست نداشت ولی به علت خانواده و نیاز به درآمد، مجبور شد آن را بپذیرد. او که اکنون در یکی از کشورهایی اروپایی زندگی میکند، تاکید میکند که خود را این گونه تسکین میداد که در همین پست زندانبانی تلاش میکرد نقش مثبت و مفید بازی کند.
انور اقدم مشخصا درباره زندان مهاباد میگوید که این زندان ۳۵ سال پیش درست شده بود و گنجایش ۲۰۰ نفر را دارد ولی بعضی از وقتها میزان و تعداد زندانیان از ۷۰۰ نفر هم بالاتر میرفت. او که در گفتگو با بنیاد عبدالرحمن برومند در سال ۱۳۹۸ این حقایق را بازگو میکرد روی وضعیت نامطلوب این زندان تاکید میکند و میگوید در اتاقی با ظرفیت شش نفره بعضا ۴۰ نفر زندگی میکردند و بسیاری نیز بودند که تخت نداشتند.
او درباره وجود فساد اداری در سازمان زندانها که زیر نظر قوه قضاییه است به یک تجربهای که خود مشاهده کرده بود، استناد میکند و میگوید یک کارمند زندان را به علت اعتیاد بازداشت کردند ولی او را یک روز نیز مجازات نکردند و صرفا او را از زندان مهاباد به زندان نقده منتقل کردند. این فردی بود که حتی مواد مخدر به زندانیها نیز میفروخت ولی با این وجود فساد نهادینهشده در قوه قضاییه و سازمان زندانها اجازه مجازات عادلانه چنین شخصی را نمیداد.
او همچنین با تاسف بسیار از فروش سیگار توسط کارمندان به زندانیها یاد میکند و میگوید در دورهای به علت ممنوعیت فروش سیگار، یک بسته سیگار تا پانصدهزار تومان فروخته میشد و این علیرغم این بود که بسیاری از مسئولان ردهبالای زندان از این وضعیت باخبر بودند. او به طور کلی سوءاستفاده مالی از زندانیان را بسیار رایج میداند. بخش تاسفبار دیگر سخن اقدم این است که میگوید مسئولان زندان حتی تلاش میکردند با استفاده از وضعیت بد زندانی با همسر یا خواهر زندانی نیز ملاقات کنند و با استفاده از وضعیت بد زندانی او را مجاب کنند به خواستههای جنسی آنها تن بدهد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Prison_In_Islamic_Republic
#انور_اقدم #گزارش #زندان_مهاباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرخدندههای بیرحم حجاب اجباری
جمهوری اسلامی همیشه تلاش میکند این نگاه را ترویج کند که مسئله اعتراض به حجاب اجباری از سوی گروهی کوچک پیگیری میشود و آنها نیز افرادی هستند که در پی «بیبند و باری» یا «فروپاشی بنیانهای اخلاقی» و مسائلی از این دست هستند. فراتر از این، جمهوری اسلامی حتی تلاش میکند معترضان به حجاب اجباری را به عنصر خارجی وصل کند و خواست آزادی پوشش را یک توطئه خارجی جلوه دهد.
به عنوان نمونه، خامنهای در اسفند ۱۳۹۶ در واکنش به اعتراض بسیار تاثیرگذار و نمادین «دختران خیابان انقلاب» ضمن تحقیر این حرکت، تلاش کرد آن را حرکتی از پیش سازماندهیشده بخواند و چنین گفت: «آنهمه هزینه، فکر و تبلیغات کردند که در نتیجه آن چند دختر، فریب بخورند و در گوشه و کنار، روسری از سر بردارند و همه تلاشهایشان در این نتیجه کوچک و حقیر خلاصه شد که این، مسئلهای نیست اما آنچه بنده را حساس میکند، طرح مسئله حجاب اجباری از دهان برخی خواص است.»
محسنی اژهای - سخنگوی وقت قوه قضاییه - نیز با صراحت بیشتری تلاش کرد مسئله دختران خیابان انقلاب و اعتراض نمادین آنان به حجاب اجباری را مسئلهای امنیتی جلوه دهد و چنین گفت: «آنها سه گروه بودند، گروهی فریبخورده بودند و اعمال کودکانه انجام دادند، گروهی مواد مخدر صنعتی مصرف کرده بودند و گروه دیگری به صورت باندی و سازماندهی شده به این کار اقدام کردند.»
همه اینها ولی این واقعیت را انکار نمیکند که خواست آزادی پوشش نه تنها یک خواست گسترده مدنی در جامعه ایران است که از ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ همراه با یک تظاهرات گسترده آغاز شده و تا امروز ادامه دارد بلکه حجاب اجباری تاثیرات بسیار منفی نیز گذاشته است. با توجه به مجال اندکی که در اینجا است، صرفا به یادآوری رخدادی که اخیرا برای یک کارگر زن جوان اتفاق افتاده است پرداخته میشود؛ مرضیه طاهریان.
در آبان ۱۴۰۰ بود که خبر رسید یک کارگر زن ۲۱ساله بر اثر گیرکردن مقنعه در دستگاه ریسندگی در شهرک صنعتی شرق سمنان جان شیرین خود را به نحوی بسیار دلخراش از دست داد. جدای از وجه عدم توجه به آسیبهای فراوانی که در محیطهای کاری به کارگران وارد میشود و بخش عمدهای از آن، ناشی از بیتوجهی و بیتفاوتی کارفرما و حکومت است، در نمونه مرضیه طاهریان مسئله حجاب اجباری به عنوان یکی از دلایل اصلی مرگ این زن جوان خودنمایی میکند؛ مرگی که از آن میتوان به قتل غیرمستقیم مرضیه طاهریان توسط جمهوری اسلامی یاد کرد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Compulsory_Hijab_In_Iran
#حجاب_اجباری #گزارش #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی همیشه تلاش میکند این نگاه را ترویج کند که مسئله اعتراض به حجاب اجباری از سوی گروهی کوچک پیگیری میشود و آنها نیز افرادی هستند که در پی «بیبند و باری» یا «فروپاشی بنیانهای اخلاقی» و مسائلی از این دست هستند. فراتر از این، جمهوری اسلامی حتی تلاش میکند معترضان به حجاب اجباری را به عنصر خارجی وصل کند و خواست آزادی پوشش را یک توطئه خارجی جلوه دهد.
به عنوان نمونه، خامنهای در اسفند ۱۳۹۶ در واکنش به اعتراض بسیار تاثیرگذار و نمادین «دختران خیابان انقلاب» ضمن تحقیر این حرکت، تلاش کرد آن را حرکتی از پیش سازماندهیشده بخواند و چنین گفت: «آنهمه هزینه، فکر و تبلیغات کردند که در نتیجه آن چند دختر، فریب بخورند و در گوشه و کنار، روسری از سر بردارند و همه تلاشهایشان در این نتیجه کوچک و حقیر خلاصه شد که این، مسئلهای نیست اما آنچه بنده را حساس میکند، طرح مسئله حجاب اجباری از دهان برخی خواص است.»
محسنی اژهای - سخنگوی وقت قوه قضاییه - نیز با صراحت بیشتری تلاش کرد مسئله دختران خیابان انقلاب و اعتراض نمادین آنان به حجاب اجباری را مسئلهای امنیتی جلوه دهد و چنین گفت: «آنها سه گروه بودند، گروهی فریبخورده بودند و اعمال کودکانه انجام دادند، گروهی مواد مخدر صنعتی مصرف کرده بودند و گروه دیگری به صورت باندی و سازماندهی شده به این کار اقدام کردند.»
همه اینها ولی این واقعیت را انکار نمیکند که خواست آزادی پوشش نه تنها یک خواست گسترده مدنی در جامعه ایران است که از ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ همراه با یک تظاهرات گسترده آغاز شده و تا امروز ادامه دارد بلکه حجاب اجباری تاثیرات بسیار منفی نیز گذاشته است. با توجه به مجال اندکی که در اینجا است، صرفا به یادآوری رخدادی که اخیرا برای یک کارگر زن جوان اتفاق افتاده است پرداخته میشود؛ مرضیه طاهریان.
در آبان ۱۴۰۰ بود که خبر رسید یک کارگر زن ۲۱ساله بر اثر گیرکردن مقنعه در دستگاه ریسندگی در شهرک صنعتی شرق سمنان جان شیرین خود را به نحوی بسیار دلخراش از دست داد. جدای از وجه عدم توجه به آسیبهای فراوانی که در محیطهای کاری به کارگران وارد میشود و بخش عمدهای از آن، ناشی از بیتوجهی و بیتفاوتی کارفرما و حکومت است، در نمونه مرضیه طاهریان مسئله حجاب اجباری به عنوان یکی از دلایل اصلی مرگ این زن جوان خودنمایی میکند؛ مرگی که از آن میتوان به قتل غیرمستقیم مرضیه طاهریان توسط جمهوری اسلامی یاد کرد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Compulsory_Hijab_In_Iran
#حجاب_اجباری #گزارش #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech