آموزشکده توانا
56K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
روایت یک پرونده؛ مریم اکبریمنفرد، زندانی سیاسی

در این برنامه که با حضور آرش صادقی، کنش‌گر مدافع حقوق بشر، برگزار شد، نگاهی انداخته شد به وضعیت سهیلا حجاب، زندانی سیاسی، در زندان جمهوری اسلامی.

این قسمت از برنامه «روایت یک پرونده» آبان ۱۴۰۰ در کلاب‌هاوس آموزشکده توانا برگزار شد.

در یوتیوب توانا:
https://youtu.be/ATnPzFJQCgQ

در ساندکلاد توانا:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-akbarimonfared

#سهیلا_حجاب #حقبقت_زندان #لایو_ایونت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چند روز پیش تولد مریم اکبریمنفرد بود، او دارای سه دختر است. مریم اکبری منفرد، زمانی که زندانی شد سه دختر خردسال و نوجوان داشت که او در ۱۲ سال گذشته بزرگ شدن‌شان را در سالن‌های ملاقات زندان اوین و حالا زندان سمنان شاهد بوده است. همسرش در مصاحبه‌ای گفته است: «دختر من سه سالش بود که مادرش را بردند زندان و الان ۱۵ سالش شده. بغل من بود توی دادگاه انقلاب که نشسته بودم و داشتند دادگاهی می‌کردند.»

می‌دانید جرم مریم اکبریمنفرد چیست؟
برادر اول مریم را دهه ۶۰ کشتند. برادر دومش را در سال ۶۴ و یک خواهر و یک برادرش را هم ۶۷ اعدام کردند.
مریم اکبری منفرد در سال ۶۰ شش‌ساله، در ۶۴ ده ساله و در ۶۷ سیزده ساله بود. یعنی کودکی‌اش با اخبار اعدام برادران و خواهرش گذشت.

او حالا دوازده سال است که بدون مرخصی زندانی است و علاوه بر زندانی بودن، تجربه مادرانگی را هم از او گرفته‌اند و از دخترانش هم تجربه بودن مادر در کنارشان را گرفته‌اند.

متن کامل‌تر

چند هفته پیش در کلاب هاوس به بررسی پرونده مریم اکبری منفرد پرداختیم:
https://tavaana.org/fa/Clubhouse_Case_AkbariMonfared

#مریم_اکبری_منفرد #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«زینب جلالیان ... مریم اکبری منفرد

زینب جلالیان چهارده سال و مریم اکبری منفرد سیزده سال از بهترین روزهای عمرشان را در زندان و در تبعید بدون حتی ساعتی مرخصی سپری می‌کنند.
در تاریخ ایران در میان زندانیان سیاسی چنین مواردی سابقه نداشته و جمهوری اسلامی در کنار ستم‌های دیگر رکورد حبس طولانی مدت دو تن از زنان فعال سیاسی را نیز در کارنامه منحوس خود ثبت کرده است!

زینب جلالیان را ندیده‌ام اما شرح ایستادگی‌های او را به کرات شنیده‌ام، شنیده‌هایم از او همان هایی ست که در مریم دیدم که شش سال با او هم بند بوده‌ام و در میان تمامی کسانی که در زندان بودند به معنای واقعی کلمه مقاوم ترین، محکم ترین، با نشاط ترین و مصمم ترین زندانی بوده و هست، در تمام سال های حبس باوجود آزارها و شکنجه های فرسایشیِ بی امان همچنان اراده و مقاومت و شادابی خود را حفظ کرد و البته آسیب های بسیار هم دید اما سربلند ایستاد.

هر یک از آنان علاوه بر دشمن اصلی که همان ج.ا می‌باشد با جناح بندی‌های رسانه‌های مطرح و فراموشی‌ها و بایکوت‌های خبری آن هم صرفا به سبب عقایدشان جنگیدند، قهرمانی برای آن‌ها در تیتر اول رسانه‌ها بودن و جایزه‌های رنگارنگ بین‌المللی معنا نمی‌شود بلکه در عزم و اراده برای شکست قدرت ظالم و ایستادگی در برابر شکنجه‌های جسمی و روانی بوده و هست ولو در سکوت خبری، مریم اولین زندانی بود که از داخل زندان به دادخواهی اعدام چهار عضو خانواده‌اش پرداخت و موفق به ثبت نام اعضای خانواده‌اش در لیست گم‌شدگان قهری سازمان ملل شد...
تنهایشان نگذاریم... هر چند که حتما به تنهایی قدرت یک ایران را دارند که حکومت چنین خصمانه در برابر آن‌ها قدرت‌نمایی می‌کند.»

- متن و تصویر از اینستاگرام آتنا دائمی

- به نظر شما چگونه می‌توان از زندانیان سیاسی حمایت کرد؟چرا آن‌ها باید در زندان باشند و چرا محروم از حقوق زندانیان در استفاده از مرخصی؟!!

#زینب_جلالیان #مریم_اکبری_منفرد #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بسیاری از زندانی سیاسی و عقیدتی در ایام نوروز از مرخصی محروم بودند و این ایام را به دور از خانواده‌های خود در زندان سپری کردند.
زندانیانی هستند که نه تنها در نوروز بلکه طی سال‌های دارز حبس‌شات، اجازه یک روز مرخصی هم نداشته‌اند.

منبع: مرکز حقوق بشر ایران

#یاری_حقوقی_توانا #مرخص_زندانیان #مریم_اکبری_منفرد #محمد_نظری #سعید_ماسوری #ارژنگ_داودی #حمزه_سواری #توکانیستانی

@Tavaana_TavaanaTech
مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان سمنان با نگارش نامه‌ای با اعتراضات مردمی اعلام همبستگی کرد.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:
«سالهاست که ما برای آب و نان جان می‌دهیم
از کولبر گرفته تا سوخت بر و الان کل ایران… آنهم در کشور ثروتمندی همچون ایران! که زمین و آسمان‌اش به تاراج رفته و می‌رود.
این صدای همه ماست که از ایذه و شادگان و اهواز بلند شده و به زودی کل ایران را فرا خواهد گرفت.
من و این زنان ستمدیده هم بندم در زندان سمنان قوت غالب نان و پنیرمان هم با این قیمت‌ها کوچک و کوچک‌تر شده اما تلخ‌کام‌ایم برای مردممان ….ولی از شنیدن فریاد اعتراضات هم وطنانمان در ایذه و شهرهای جنوب دلمان شاد و پشتمان گرم شد… مردمی که اگرچه تکه نانی در سفره هایشان نمانده اما غیرت و شرف در سینه هایشان حک شده است و از میان خونابه های زخم سالیان عزیزانشان دوباره برخاسته اند.
من هم از درون زندان سمنان دست در دست این زنان ستمدیده و همه شمایان که نانی و آبی برایمان نمانده، خودم را در کنارتان می‌بینم و با صدای بلند فریاد میزنم:
ما، گرسنگان بی‌لبخند از میان رنج‌ها، لبخند به لب‌هایمان برمی‌گردد.
فردا از آن ماست
مریم اکبری منفرد/اردیبهشتماه ۱۴۰۱/ زندان سمنان»

- مریم اکبری منفرد، که چهار نفر از اعضای خانواده‌اش در دهه شصت، در زمانی که کودک بود، اعدام شدند، دوازده سال است که بدون مرخصی در زندان است.
او مادر سه فرزند است که دوازده سال از مادر خود دور بوده‌اند.

#مریم_اکبری_منفرد #بیانبه #اعتراضات_سراسری #جان_برای_نان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی تبعیدی که سیزدهمین سال از دوران محکومیت خود را در زندان سمنان سپری می‌کند، بابت پرونده‌ای جدید و با اتهام «تبلیغ علیه نظام» طی دو مرحله به دادگاه سمنان احضار شد. خانم اکبری منفرد به دلیل عدم رعایت فاصله زمانی قانونی بین تاریخ ابلاغ و تاریخ احضار و همچنین عدم ارسال ابلاغیه به وکیل خود، از حضور در جلسات دادگاه خودداری کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، این زندانی سیاسی، وکیل و خانواده‌اش از علت تشکیل این پرونده اطلاع ندارند.

این زندانی سیاسی که از بیماری کبد چرب رنج می برد کماکان از رسیدگی پزشکی محروم است.

مریم اکبری منفرد، از دیماه ۸۸ دوران محکومیت ۱۵ ساله خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان سپری می‌کند.
 پیشتر حسین تاج وکیل مدافع این زندانی، ضمن اشاره به تداوم محرومیت موکلش از حداقلی‌ترین ظرفیت‌ تسهیلات قانونی، از درخواست اعاده دادرسی مجدد برای پرونده‌ این زندانی سیاسی خبر داده بود. به گفته او درخواست اعاده دادرسی پیشین وی که بر مبنای لایحه قبلی بوده، بدنبال اعمال تغییراتی در قانون، مورد بی توجهی مراجع قضایی قرار گرفته است.

خانم اکبری منفرد مادر سه دختر است و تا این لحظه از حق آزادی مشروط و حتی یک روز مرخصی طی دوران حبس خود محروم مانده است.

برادر اول مریم را دهه ۶۰ کشتند. برادر دومش را در سال ۶۴ و یک خواهر و یک برادرش را هم ۶۷ اعدام کردند.
مریم اکبری منفرد در سال ۶۰ شش‌ساله، در ۶۴ ده ساله و در ۶۷ سیزده ساله بود. یعنی کودکی‌اش با اخبار اعدام برادران و خواهرش گذشت.

برای آشنایی بیشتر با این زندانی سیاسی، این برنامه آموزشکده توانا را گوش کنید:
https://tavaana.org/fa/Clubhouse_Case_AkbariMonfared

#مریم_اکبری_منفرد #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پرونده‌های جدید برای زندانیان دربند

جمهوری اسلامی برای تداوم نگهداری زندانیان سیاسی در زندان، در دوران حبس برای آنان پرونده‌سازی می‌کند.

طرح از بهنام محمدی
@behtoons

https://tavaana.org/fa/Cartoon_NewCases
#یاری_مدنی_توانا #کارتون #زندانی_سیاسی
#مریم_اکبری_منفرد

@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش خبرگزاری هرانا، ‏آقای کردی معاون زندان سمنان همراه با بی‌احترامی با ملاقات دو دختر مریم اکبریمنفرد به دلیل نپوشیدن چادر مخالفت کرد و قصد داشتند #مریم_اکبری_منفرد را به بند بازگردانند. او که به شدت معترض بود، برای بازگشت به بند مقاوت کرد که حسینی‌پور رئیس سالن ملاقات گلوی او را گرفت و او را مورد ضرب‌وشتم قرار داد.

‏خانم اکبریمنفرد و همسرش به گشایش پرونده به اتهام اغتشاش در نظم زندان نیز تهدید شده‌اند.
مریم اکبری منفرد، از دی‌ماه ۸۸ دوران محکومیت ۱۵ ساله خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان سپری می‌کند.
او از رسیدگی درمانی هم محروم مانده است. فرزندان خانم اکبریمنفرد در طی این سال‌ها از آغوش مادر خود دور مانده‌اند. چهار برادر و خواهر خانم اکبری منفرد در زمانی که او کودکی بیش نبود، اعدام شدند.

#یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مریم اکبری منفرد، ‏سیزده سال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندان است.
چند روز پیش به این بهانه که دخترانش در سالن ملاقات چادر بر سر نکردند، با رفتار نامناسبی مواجه شدند و مانع ملاقات آن‌ها شدند. در پی اعتراض خانم اکبریمنفرد و ایستادگی‌اش هنگام انتقال به بند، مامور زندان او را مورد ضرب و شتم قرار داد و مقابل دیدگان فرزندان و همسرش، گلویش را فشار داد.
خانم اکبری منفرد چند سال پیش در نامه‌ای به دخترش نوشته بود:
«تمام این سالها روز تولدت را در سالن ملاقات جشن گرفتم.... قد کشیدنت را پشت کابین ملاقات نظاره‌گر بودم و روی سکوی سنگی کابین ملاقات چوپ خط کشیدم، قد کشیدی و بزرگ شدی.
مدرسه رفتی و بالغ شدی و من در زندان خبر بالغ شدنت را شنیدم»

همسر خانم اکبری منفرد، چند سال پیش در نامه‌ای خطاب به او نوشته بود:
‏«کودکیت هم رنگ‌وبوی کودکی نداشت و در راهروهای تاریک گذشت.آنهم برای یک ملاقات چند دقیقه‌ای با خواهر و برادرهایت که به‌خاطر فروختن‌یاخواندن یک نشریه به زندان افتاده بودند و اکنون مریم کوچک سارای خودمان است که باید از این راهروها بگذرد تا مادرش یعنی تو را ببیند. همه توانم را به کار بستم تا یکی دو روزی از زندان برایت مرخصی بگیرم اما موافقت نکردند حتی یک ساعت به تو مرخصی بدهند تا سارا را در روز اول مدرسه همراهی کنی. سارایم بدون تو به مدرسه رفت درحالی که کودکان دیگر دست در دست مادرانشان روز اول مدرسه را شروع می‌کردند ‏و چه حسرتی در نگاه سارا بود و دستهایش که دست تو را جستجو میکردند. چهارسال بعد، سارا باید جراحی می‌شد و مانند هر کودکی نیاز داشت تا مادرش کنارش باشد اما باز هم با مرخصی موافقت نکردند.»

- اصل شخصی‌بودن جرائم و مجازات یا اصل فردی‌بودن مسئولیت کیفری از اصطلاحات علم حقوق است و به این معناست که هرکس برای تقصیری که مرتکب‌شده مؤاخذه می‌شود این یعنی هیچ کس را نمی‌توان برای جرمی که دیگری مرتکب‌شده یا اتهامی که متوجه دیگری است مجازات کرد. آزار فرزندان خانم اکبریمنفرد و محروم کردن آن‌ها از آغوش مادر، ناقض این اصل حقوقی است. از طرفی ضرب‌وشتم خانم اکبری منفرد، امری غیر انسانی و مغایر قانون است.

طرح از قلمفرسا

#مریم_اکبری_منفرد
#StopTorturingMaryam
#یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

مریم اکبری منفرد که در حال گذراندن سیزدهمین سال محکومیت ۱۵ ساله‌اش است و در طی این مدت حتی یک روز هم مرخصی نرفته و با وجود ابتلا به بیماری‌های متعدد از حق درمان هم محروم مانده است، در سال ۱۳۹۶ شکایتی را به گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل درباره رسیدگی به پرونده برادر و خواهرش که در سال ۶۷ اعدام شده‌اند، داده بود.
گروه کاری سازمان ملل ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار ۶۷ به عنوان ناپدیدشده قهری، در نامه‌ای به دولت ایران خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد.
عبدالرضا و رقیه اکبری منفرد، از جمله هزاران زندانی سیاسی بودند که به طور مخفیانه در عرض کمتر از دو ماه اعدام شدند در حالی که بیشتر آنان مدت زمان کمی به پایان محکومیت خود داشتند و برخی از آن‌ها حتی حکم حبس‌شان به پایان رسیده بود اما مقامات از آزادی آن‌ها خودداری می‌کردند.

خانم اکبری منفرد در آبان ۹۶ طی نامه‌ای از زندان اوین، از این نهاد سازمان ملل و تمام کسانی که او را در مسیر دادخواهی همراهی کردند، تشکر کرد.

این نامه توسط آموزشکده توانا بازخوانی شده است.

وقتی مریم اکبری منفرد، کودک بود، سه برادر و یک خواهرش اعدام شدند، مادرش را هم در ۱۳ سالگی از دست داد. او به جرم دادخواهی و تماس تلفنی برای اعضای خانواده‌اش به ۱۵ سال زندان محکوم شده است و اینک در زندان سمنان در تبعید به سر می‌برد. فرزندانش هنگام بازداشت او کودک بودند و در طی این ۱۳ سال از آغوش مادر دور بوده‌اند.

سی اوت روز جهانی ناپدیدشدگان قهری است و به سرنوشت کسانی اشاره دارد که در حکومت‌های دیکتاتوری، جنگ، درگیری‌های سیاسی، مسیر مهاجرت و… یا دلایل نامعلوم ناپدید شده‌اند.

#ناپدیدشدگان_قهری #مریم_اکبری_منفرد #تابستان۶۷ #دهه_شصت #خاوران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نامه مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی، از زندان سمنان

مبارزه ما از زندان تا خیابان، پیوند خورده است

یک ایران خروش، یک ایران فریاد برای آزادی به‌یغما‌رفته
سراسر ایران پر شده است از یک حرف «این حکومت ستمگر و فاشیستی را نمی‌خواهیم». مردم ایران هیچ وقت به این اندازه مطمئن به حرف خود نبودند! الان با ایقان و ایمان بعد از گذران از دریای خون عزیزانشان دوباره شعله کشیده‌اند برای سوزاندن ریشه ظلم و ظلمت.

فریاد آزادی‌خواهی تمام ایران را فرا گرفته است و فریب‌ها و توطئه و سرکوب‌ها دیگر اثر ندارد. از میانه امواج درد و اندوه شهیدانمان از آمل تا زاهدان، غرق غرور و افتخارم به بی‌باکی و شجاعت مردم ایران.

مردم ما از خاکستر طناب‌دارها، سرکوب‌ها و خونابه‌ها ، کشتار کرونا و خاک‌ها و سنگ قبرهای نتوانستن برخاسته است... برخاسته برای همیشه تا در نبض شهر جریان پیدا کند... این صدای جاودان است طنین افکنده از ایران تا کل دنیا... می‌رود تا فتح فردا را رقم بزند. می‌رود که انقلاب نوین را بر تاریخ ایران حک کند.
به آنان که کاخ ظلمت را به لرزه در‌آورده‌اند، از دختران شجاع و زنان و مردان، دانشجویان بی‌باک زیر سرکوب و دانش‌آموزان دلیر، اساتید باشرف و معلم‌های دلسوز [می‌گویم]: می‌دانم بی‌باک‌ترین‌ها هستید که «به سرعت انفجار خون در نبض» گام برمی‌دارید به سوی آزادی...
شما که گلویتان به انفجار در می‌آورد ظلم تاریخی ۴۳ ساله را...

بدانید من در کنارتان هستم. قدم به قدم برای هر صحنه‌ای! از زندان تا خیابان مبارزه ما پیوند خورده است. قطره قطره خونی که از صفوف‌تان می‌ریزد، سیلی است که پل‌های رو‌به‌روی تمامی دیکتاتورها را در هم می‌شکند...

پیروزی در خشم مشتهای ماست
فردا از آن ماست
مریم اکبری منفرد
زندان جهنمی سمنان
۱۷ مهر ۱۴۰۱

#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #مریم_اکبری_منفرد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech

نامه مریم اکبریمنفرد، در آستانه ورود به چهاردهمین سال حبس

اگر چه برای من با تجربه ‍ ۱۳ سال زندان و یا به‌قول اینجایی‌ها «زندانی حبس سنگین»، از همان روزهای اول شمردن روزها و ماه‌های بازداشت امری نکوهیده بود و هست اما مگر می‌شود آن نیمه‌شب تاریک و بختک ظلم بر خودم و خانواده‌ام را فراموش کنم؟ اگر چه جغد شوم جور و ستم‌شان از دهه ۶۰ بر فراز خانه ما سکنی گزیده بود!

۱۰ دی۱۴۰۱، سیزده سال تمام است که مرا از سارای ۴ ساله و دو دختر ۱۲ ساله‌ام در آن نیمه‌شب زمستانی جدا کردند و بدون خداحافظی از عزیزانم، برای پاره‌ای از توضیحات راهی اوین کردند با وعده مضحک این‌که «صبح پیش بچه‌هایت برمی‌گردی» که از آن روز تاکنون ۱۳ سال گذشته است. از۱۰ دی ۱۳۸۸ تا ۱۰دی ۱۴۰۱!

۱۳ سال که ثانیه به ثانیه برای گذراندنش نبردی نفس‌گیر بود، ۱۳ سال که شمردن روز به روزش (یعنی ۴هزار و ۷۴۵ روز) آدمی را خسته می‌کند چه برسد که بخواهد تک به تک ۴هزار و ۷۴۵ روز را در وسط یک جنگ نابرابر باشد!

این قصه ۴ هزار صفحه‌یی نیست، واقعیت عریان زندگی زیر سلطه فاشیستهایی است که بر ما تحمیل کردند و ما نخواستیم تن بدهیم.

اگر چه با بند بند وجودم دلم می‌خواست در کنار فرزندانم می‌بودم، کدام مادری نمی‌خواهد؟ اما پشیمان نیستم بلکه مصمم‌تر برای ادامه مسیرم هستم. این را هر بار در هر جلسه بازجویی و بازپرسی رسمی و غیررسمی گفته و از تکرارش خرسندم! ۱۳ سال از فرزندانم دور ماندم اما ۱۳سال جنایت را با چشمانم دیدم و عزمم راسخ‌تر شد. این سوی میله‌ها، در صحاری تاریک شکنجه و ظلم تا چشم کار می‌کند (حتی جایی که چشم کار نمی‌کند هم) رذالت است و وحشانیت! اینجا مستند خاموش ظلم و جور رفته بر زنانی است که دل را طاقت شنیدن یکی از آنها نیست، چه برسد که با صدها تن از این نمادهای شکنجه شده باید زیست و رنج‌شان را با پوست و گوشت حس کرد.

۱۳ سال دهها کودک و صدها نوجوان و جوان هم‌سن دخترانم را دیدم و دست بر سر و رویشان کشیدم و هم صحبت شدم و از بی‌صدایی و تنهایی‌شان از خشم دندان بر دندان فشردم و برای دفاع از آنها خروشیدم بر سر هر آن‌که در جرگه شب‌پرستان است!

من حتی نمی‌دانم در این ۱۳ سال بر فرزندانم چه گذشت! در این ۱۳ سال آن‌چنان پر قدرت با تلاطم زندگی برخورد کردند که کمترین موجش به من نرسید! با همه طوفان ابتلائات هر ملاقات را به انفجار انرژی برایم تبدیل کردند!

اگر از من بپرسید پس چطور در میان تاریکی شکنجه و طاقت‌فرسایی زمان دوام آوردم؟ می‌گویم شعله سرکش ایمان درون قلبم است.

ادامه اینجا


#مریم_اکبری_منفرد #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech