آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
عکس‌هایی از شهاب حسینی منتشر شده است که هم بهروز وثوقی را در آغوش گرفته است و هم در جایی دیگر سردار نقدی را، در جایی سیاه‌پوش است و سینه می‌زند و در جایی دیگر گویا شنگول است و لابد رقص و آب‌شنگولی.

در جایی کنار خامنه‌ای ایستاده است و از او می‌خواهد که سینمای ارزشی - بخوانید سینمای رانتی- را مورد حمایت قرار دهد که لابد از این راه میلیاردها تومان نصیب بازی‌گران ارزشی بشود و در جای دیگر هم ممکن است برای بهرام بیضایی و ناصر تقوایی و امیر نادری که برای «خود»شان بودن ایستادگی کردند، سرود بسراید و کف بزند.

باور بفرمایید همه‌ی ایراد از شهاب حسینی نیست. وقتی در جایی زندگی کنی که برای جماعت کثیری، رفتار تا این حد متناقض و ریاکارانه به هیچ وجه ضد ارزش محسوب نمی‌شود و به بهانه‌ی زندگی در شرایط نامناسب و دیکتاتوری، هر رفتار بی‌پرنسیبی نه تنها زشت نیست، بل‌که نوعی مبارزه‌ی گام‌به‌گام هم شمرده می‌شود و شرایط سخت، توجیه‌گر هر گونه معلق‌زدن وسط میدان قدرتمندان به حساب می‌آید، چرا همگان بخواهند بهرام بیضایی باشند؟

وقتی می‌شود هم در کنار نقدی پول درآورد و هم محبوب قلوب مردم بود؛ هم سینه زد و هم عرق خورد و مورد قبول «عرق‌خوران ولایی» بود؛ وقتی می‌شود جمع ضدین بود و محبوب هر دو طرف، چرا باید یک‌رو بود و به سهم عظیم خود از سینمای دولتی - نفتی پشت‌ ِ پا زد؟

مگر همه باید مبارز باشند؟ اشتباه نکنید منظورم مبارزه با حکومت نیست بل‌که مبارزه با خود و با نفس خود برای زیست اخلاقی و انسانی است. وقتی دوغ و دوشاب یکی است عقل! اقتضا می‌کند هر آن‌جا باشی که امکانات هست، که پول هست.

در یک جامعه‌ی با حساسیت‌های بالای اخلاقی و در حضور نهادهای مدنی و عدم دست‌اندازی‌های قدرت به همه‌ی شئونات است که انسان‌ها می‌توانند با دشواری کم‌تری طرف اخلاق و پرنسیب‌های اخلاقی بایستند. وقتی زندگی با اصول اخلاقی در جامعه‌ای نیازمند یک مبارزه‌ی بی‌امان با نفس و با خود اغواگر است کم‌تر انسان‌هایی توانایی چنین نبرد جان‌کاهی را دارند.

در جامعه‌‌ی امت‌وار رانتی، آدم‌ها تلاش می‌کنند آن‌جایی بایستند که حلوا است و شهد و عسل و آن‌هایی که تلاش می‌کنند چنین نباشند نه تنها کار قشنگی نمی‌کنند بل‌که از سوی «بچه‌زرنگ‌»‌ها مشنگ نام می‌گیرند و کیست که دوست داشته باشد به جای زرنگ، مشنگ باشد.

از فیسبوک بهزاد مهرانی
نظر شما چیست؟
در اینستاگرام توانا بنویسید.
goo.gl/Py8r3k

@Tavaana_TavaanaTech
منیژه حکمت: برای سینما تنها ۵ نفر تصمیم می‌گیرند
goo.gl/Pm0m0D

سینمای ایران در ماه‌های گذشته شرایط عجیب و پرفرازونشیبی را طی کرده است. شمار چشمگیر فیلم‌های توقیفی بی‌سرانجام و تصمیمات شورای پروانه نمایش که انتقادهای بسیاری را متوجه عملکرد وزارت ارشاد کرده، برخی ازحواشی پرسروصدای سینما در ماه‌های اخیر است. منیژه حکمت در تازه‌ترین گفت‌وگوی خود با برنامه «آبان» با انتقاد از شرایط دشوار فیلم‌سازی در ایران گفته است: «برایمان فیلم‌سازی سخت است، بودجه تأمین‌کردن، پروانه‌گرفتن و آن شورای پروانه نمایش که هرکس درونش است سانسورچی است، هرکس... و براساس خوش‌خدمتی به مدیران عمل می‌کند که بتواند امکانات ویژه‌ای در جایی دیگر بگیرد، ما همه اینها را می‌دانیم و می‌دانید کجا بد است و درد دارد. آنجا که مدیران فرهنگی فکر می‌کنند ما نمی‌دانیم. خودشان کبکند و سرشان را زیر برف کرده‌اند. از این موضوع بگذریم و به وجدان خودشان واگذار کنیم، فقط این‌ نکته که فکر نکنند ما احمقیم. حتی مردم هم می‌فهمند و همه می‌فهمند. این مدیران و حلقه دوستانشان هستند که نمی‌فهمند».

منیژه حکمت در همین زمینه در گفت‌وگویی با رزونامه شرق می‌گوید:

بعد از چندین سال تجربه کار در سینمای ایران و شناخت چارچوب‌های نظامی که به آن قائل هستیم، اظهارنظرهای این‌چنینی از طرف برخی که به خودشان اجازه می‌دهند با سینماگران این‌طور برخورد کنند، دردناک است. نمی‌دانم چرا این تصور برای آنها به وجود آمده که فکر برتر هستند؟ طبعا به‌عنوان یک فیلم‌ساز با بایدونباید‌های کارم آشنا هستم و اعتراض ما به عملکرد این شورا نیز مشخص است و نمی‌دانم بر چه اساس تصور می‌کنند که ناجی اکران فیلم‌ها و به‌طورکل ناجی هنر هستند؟ حقیقت این است که من خیلی با افرادی که در این شورا مشغول فعالیت هستند آشنا نیستم و ‌ای‌کاش زمانی پاسخ این پرسش داده شود که به چه دلیل این تصور در بین آنها وجود دارد که اندیشه برتر هستند؟ و بهتر از ما شرایط را می‌شناسند.

من نوع برخورد ارباب و رعیتی این دوستان را متوجه نمی‌شوم؛ این نگاه بالابه‌پایینی که باعث رنجش سینماگران می‌شود. متأسفانه تنها چهار، پنج نفر هستند که در تمام نهادها حضور دارند و مدام جابه‌جا می‌شوند و برای سینما و سینماگران تصمیم می‌گیرند. ظاهرا صلاح ما را بهتر از خودمان می‌دانند و ما هم باید حرف آنها را بپذیریم. اینکه آنها تصور می‌کنند ما آدم‌های نابالغی هستیم، توهین به ماست. من برای خودم و سینمایی که دغدغه‌ام است احترام قائلم و متأسفانه بسیاری از سینماگران در شرایط اقتصادی و اجتماعی‌ای که به آن دچار هستیم، به‌سختی گذران زندگی می‌کنند و در همین شرایط متأسفانه عده‌ای به فکر سهم‌خواهی هستند.

‌ای‌کاش مقایسه‌ای صورت بگیرد و مشخص شود که مدرسه ملی سینما از زمان تأسیس تا به امروز چه کرده است؟ یا اینکه فارابی در مدت ١٠ سال گذشته به چه کسانی کمک و به‌نوعی بودجه‌اش را صرف چه کارهایی کرده است یا مؤسسه رسانه‌های تصویری چه عملکردی داشته؟ به‌عنوان یک سینماگر حق دارم این سؤالات را مطرح کنم و منتظر پاسخی باشم و بعد از پاسخ این دوستان، وظیفه اهالی رسانه است که شرایط را رصد کنند و نکات مهم و ناگفته را گزارش کنند. اگر اعتراضی مبنی‌بر اینکه شفاف‌سازی وجود ندارد، مطرح می‌کنم به این دلیل است که تمامی این نکات به سینمای کشورمان آسیب رسانده است.

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی از خانم «پوری بنایی» - بازیگر برجسته سینمای پیش از انقلاب - که در آن از نقش شهبانو فرح پهلوی در برپایی جشن هنر شیراز تجلیل می‌کند و آن را فرصتی برای هنرمندان ایران و عرضه هنرنمایی‌شان در عرصه‌های مختلف می‌داند.

این جشن از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ به مدت ۱۱ دوره برگزار شد و هر تابستان، به مدت نزدیک به دو هفته ایران را تبدیل به یک مرکز هنری بزرگ می‌کرد. شهبانو فرح پهلوی کلید آغاز آن را زد و «رضا قطبی» - رییس سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران - و فرخ غفاری - معاون فرهنگی رضا قطبی - از جمله کسانی بودند که از همان آغاز طرح جشن هنر شیراز در برگزاری آن مدخلیت داشتند.

پوری بنایی قبل از وقوع انقلاب اسلامی قراردادهایی با کشورهای آمریکایی و اروپایی داشت که با وقوع انقلاب نتوانست دو سه سالی از ایران خارج شود. البته تصمیم هم نداشت ایران را ترک کند. در این باره می‌گوید: «می‌خواستم هر کاری که می‌کنم در همین آب و خاک باشد.»

درباره‌ی پوری بنایی بیشتر بخوانید :
bit.ly/2UIDBfO
.
#پوری_بنایی #جشن_هنر #جشن_هنر_شیراز #فرح_پهلوی #سینمای_ایران #هنر #هنرمند #توانا #آموزشکده_توانا #انقلاب_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
سینما یا دستگاه پول‌شویی؟!

ساسان آقایی روزنامه نگار در رشته توییتی نوشت:«چندماهی با خودم کلنجار رفتم که این‌ها را بنویسم یا نه، چون ربطی به حوزه‌ی من نداشت اما به نظرم زدن رد فساد، حوزه‌ی عمومی روزنامه‌نگاران است، این شما و سه نمونه تیپ پول‌شویی در سینمای ایران:

تهیه‌کننده‌ی یک فیلم بدون قصه اما پرهزینه با گیشه‌ی ۱۴ میلیاردی که به شکل عجیب و غریبی همه حتا فراستی از آن تمجید می‌کند، درگیر معامله‌ای صوری با بانکی زمستانی! بوده که در آن چند صد میلیارد تومان را با فروش زمین بی‌قیمتی، به جیب زده‌اند. وقتی فیلم را در جشنواره دیدم ...
جز طراحی صحنه و زرق و برق پرخرج آن، سینمایی در کار نبود و راز این‌همه تعریف را نفهمیدم، بعدتر البته دانستم.
تیپ کار ساده است. شما یک‌پنجم از پول هنگفت غارت کرده را وارد سینما می‌کنید، با آن ۵ فیلم پرخرج می‌سازید و با یک صورت‌حساب ناچیز هم همه را به نفع فیلم‌هاتان می‌خرید ..

چهارپنجم پول را در چرخه‌ی فاکتورهایی به شکل هزینه‌کرد و درآمدنمایی از محل فروش و اسپانسرینگ فیلم می‌شویید و با یک از این جیب به آن جیب کردن، ثروت هنگفت‌تان را طیب و طاهر می‌کنید، و البته یک اتیکت مفت فرهنگی هم صاحب شده‌اید و از خوان خوش‌رنگ سینما بهره‌مند
یک فیلم مسخره به تمام معنا که از پرده پایین نیامده،بخش سومش برای 'فیلم‌برداری در برزیل' در حال برنامه‌ریزی‌ست، به شکل روشن در انتقال پول کلان به خارج از ایران نقش دارد؛ پول‌هایی که اسمن با هدف دورزدن تحریم و درعمل برای از دسترس خارج شدن ثروت‌های غارت‌شده بیرون می‌روند
آیا در سال‌های اخیر بر حجم ابتذال‌های خارج کشوری! با حضور چندستاره که در حال زیست غیرفرهنگی‌اند و یک دوربین به اسم‌ فیلم ساختن آن‌ها را هم‌راهی می‌کند، افزوده نشده؟ و آیا اتفاقن تمام این 'ماقبل فیلم‌ها' پرفروش نشده‌اند؟!
رازش در تیپ دیگری ازپول‌شویی در سینمای ایران است ..
انتقال پول از ایران به خارج دچار مشکل است، چه راه ساده‌تری برای انتقالش به عنوان بودجه ساخت فیلم که هم دارای توجیه فرهنگی و گاه برخورداری از معافیت‌هایی در کشور مقصد است؟
چند روزی با مجوز رسمی و چند ستاره قابل سرچ که به ساخت فیلم توجیه و بدگراند می‌دهد، به ددر می‌روید و ...
در ضمن عشق و حالات غیرفرهنگی با عزیزان‌دل خارجی، ثروت هنگفتی را به اسم مخارج فیلم به بیرون منتقل می‌کنید! ممکن است بعدها حتا به عنوان "بسیجی اقتصاد" مانند روزگاری خوش بابک خان، لوح تقدیر هم بگیرید.
.
شاید حالا بفهمید که چرا این کمدی‌های خارج‌ددری بی‌کیفیت، در صدر جدول‌های فروش قرار دارند و یکی تمام‌نشده، دنباله‌ی بعدی برای فلان مقصد در حال برنامه‌ریزی‌ست! آن جدول فروش، توجیه‌کننده‌ی خیلی حساب و کتاب‌ها و حساب‌سازی‌هاست.

یک سریال خانگی در حال تولید است(پخش نشده). بازی‌گر مرد آن که به شکل غریبی در این سال‌ها فیلم‌ها و تئاترهای مشکوک را مونوپول کرده، قرارداد ماهانه ۷۰۰ میلیون تومانی بسته! یعنی فقط حضور او در سریال کمابیش ۷ میلیارد تمام می‌شود. رقم بازیگر زن هم تنها کمی، کم‌تر است و نه فقط دو بازیگر که چند بازیگر با رقم‌های مشابه در کار حضور دارند.

سرجمع هزینه‌ی اسمی دست‌مزدهای سریال، بیش از ۲۰ میلیارد می‌شود و هزینه‌های ساخت هم که سر به فلک کشیده. این پول در بازاری که مخاطب برای دیدن اثر پول نمی‌پردازد، قرار است چگونه بازگردد؟
چند میلیون نفر باید دست در جیب کنند و ۵ تومن،۵ تومن بپردازند تا فقط سرمایه‌ی سریال بازگشت داده شود؟ توجیه مالی این پروژه چیست؟ شما به من بگویید که در این مورد چه تیپ پول‌شویی به کار رفته؟ و آیا این تیپ سوم با توجه به اژدهای چند سر فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان و سرریز آن در یک سریال موفق چند سال پیش، آیا کمی دمده نشده؟ لاکردار انگار هنوز هم جواب می‌دهد!

#پول_شویی #سینمای_ایران #صندوق_ذخیره_فرهنگیان #توانا

@Tavaana_TavaanaTech
دیروز روز ملی سینما بود.
جعفر پناهی ممنوع‌الفعالیت و ممنوع‌الخروج است. محمد رسول‌اف محکوم به زندان و محرومیت همیشگی از سینما، صبا کمالی بازیگر هم که روز گذشته به دلیل انتشار یک پست اینستاگرامی محکوم شده است. بهرام بیضایی که ترک وطن کرده است...
شما به این لیست نام چه کسانی را اضافه می‌کنید؟
نظام ممیزی و تائید فیلمنامه‌ها و سانسور و توقیف فیلم‌ها، فیلمسازان را دچار خودسانسوری و سینمای ایران را ورشکسته کرده است.

#روز_ملی_سینما #سانسور #سینمای ایران
.
طرح از بهنام محمدی

@Tavaana_TavaanaTech
.
فرزانه تاییدی، بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر ایران، پس از مدتی بیماری، در لندن درگذشت.
.
او هنگام مرگ ۷۵ ساله بود.
.
خانم تاییدی پیش از انقلاب ۵۷ دوره تئاتر را در کالیفرنیا گذرانده بود و سپس به ایران بازگشت و به فعالیت هنری ادامه داد. او در فیلم مشهور و نوستالژیک «فریاد زیر آب» همراه «داریوش اقبالی» نیز بازی کرد.
.
فرزانه تاییدی در عین‌حال به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. پس از پیروزی انقلاب به روایت خودش، او را بدون هیچ علت خاصی اخراج کردند. او هیچ‌گاه دلیل اخراج خود را نفهمید.
.
فرزانه تاییدی سال ۱۳۶۵ ایران را ترک کرد و به انگلستان رفت. او در خارج از کشور از جمله در فیلم «بدون دخترم هرگز» بازی کرد که خشم مقامات جمهوری اسلامی را برانگیخت.
.
در سال ۱۹۹۴ نشریه ایندپندنت فاش کرد که جمهوری اسلامی تصمیم داشت با استخدام یک تروریست از «ارتش جمهوریخواه ایرلند» او را ترور کند که در نهایت ناکام ماند.
.
#فرزانه_تاییدی #سینمای_ایران #انقلاب۵۷ #فریاد_زیر_آب #بدون_دخترم_هرگز

@Tavaana_TavaanaTech
به مناسبت سالگرد درگذشت عبدالحسین سپنتا، پدر سینمای ناطق ایران

دختر لر نخستین فیلم ناطق فارسی است که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی به وسیله‌ی اردشیر ایرانی، نویسنده، کارگردان، تدوین‌کننده و هنرپیشه‌ی سینمای هند در بمبئی ساخت. این فیلم در میان مردم با نام «جعفر و گلنار» شناخته می‌شود و به صورت سیاه و سفید فیلم‌برداری شده است. این فیلم اولْ‌بار در سینما «دیده‌بان» یا «مایاک» ِ لاله‌زار در روز سی‌ام آبان‌ماه ۱۳۱۲ خورشیدی به نمایش درآمد. استقبال از این فیلم غیرقابل پیش‌بینی بود. عبدالحسین سپنتا که کارگردان واقعی این فیلم بود با کمک کتاب‌های راه‌نمای ساخت فیلم با کمک همه‌جانبه‌ی اردشیر ایرانی پروژه‌ی ساخت این فیلم را در هندوستان کلید زد اما با این‌حال نام اردشیر ایرانی به‌عنوان رژیسور این فیلم در عنوان‌بندی فیلم رقم خورد.

سرنوشت اولین هنرپیشه‌ی زن ایران قابل تامل است. او به دلیل فشار متعصبانه‌ی بنیادگرایان مذهبی نتوانست کار هنری انجام دهد و خانه‌نشین شد. مزار اولین کارگردان سینمای ناطق ایران نیز این چنین ویران شده است که نشان از بی‌توجهی به این هنرمند ایرانی است.

یکی از دوستداران میراث فرهنگی در گفت‌وگویی با خبرگزای مهر در مورد مزار عبدالحسین سپنتا چنین‌ می‌گوید: « سال ۱۳۸۵ آرامگاه پدر سینمای ناطق ایران، نویسنده، شاعر و روزنامه نگار برجسته ایرانی، شبانه با خاک یکسان، نبش قبر و به چند متر آن طرف تر کنار دیوار منتقل شد. این موضوع انجمن‌های دوستدار میراث فرهنگی و فرهنگ‌دوستان کشور را بر آن داشت تا نسبت به نبش قبر و تخریب آرامگاه این هنرمند واکنش نشان دهند.»

عبدالحسین شیرازی معروف به عبدالحسین سپنتا در چهارم خرداد در تهران دیده به جهان گشود.پدرش غلام‌رضا شیروانی نام داشت و سال‌های کودکی و نوجوانی عبدالحسین تحت نظر دایی‌اش محمدحسن شیرازی صورت پذیرفت.
او تحصیلات خودر را در مدرسه‌ی سن‌لویی، مدرسه‌ی زرتشتیان تهران، استیورت مموریان کالج اصفهان و کالج آمریکایی تهران انجام داد. او به موضوع تاریخ و فرهنگ علاقه‌ی بسیار داشت. سپنتا پس از تحصیل در مدرسه‌ی آمریکایی‌های تهران برای ادامه‌ی تحصیلات به کشور هندوستان رفت. در کارنامه‌ی سینمایی سپنتا فیلم‌نامه‌نویسی، شاعری، آوازخوانی، بازی‌گری، تدوین فیلم و مجری‌گری وجود دارد.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/XKOO62
.
#عبدالحسین_سپنتا #دختر_لر #سینمای_ناطق

@Tavaana_TavaanaTech
زادروز علی حاتمی، سوته‌دل ِ سینمای ایران

شاید کم‌تر اتفاق بیفتد که کسی اهل سینما باشد و سینمای ایران را دنبال کرده باشد و لااقل یک دیالوگ از فیلم‌های «علی حاتمی» را در خاطر نداشته باشد. علی حاتمی، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کننده‌ی سینما در ۲۳ مردادماه ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد.
مادرش خانه‌دار و پدرش صفحه‌آرا در یک چاپ‌خانه بود.حاتمی آن‌چنان علاقه‌مند به سینما و نمایش‌نامه‌نویسی بود که از همان سن نوجوانی پایش به تماشاخانه‌های لاله‌زار باز شد و در آن‌جا عاشق بازی‌های هنرمندانه‌ی «جعفر توکل» شد.
علی حاتمی کار نمایش‌نامه‌نویسی خود را در تئاتر آغاز کرد و در زمینه‌ی نویسندگی با نمایش‌نامه‌هایی چون «ساتن»، «قصه‌ی حریر»،«ماهی‌گیر»، «حسن کچل»، «چهل‌گیس» و «شهر آفتاب و مهتاب» خوش درخشید. نوشتن نمایش‌نامه‌ی مدرنی با نام «آدم و حوا» یا برج زهر مار در سال ۱۳۴۵ نقطه‌ی عطفی در کارهای حاتمی محسوب می شود. این نمایش‌نامه موجب شد که تلویزیون و مسئولان آن جذب حاتمی بشوند. اولین فیلم‌نامه‌ی کاملی که حاتمی ارائه می‌کند «شب جمعه» نام دارد که به صورت یک فیلم کوتاه درمی‌آید. اولین فیلم سینمایی حاتمی، «حسن کچل» نام داشت و این فیلم پس از آن ساخته شد که نمایش‌نامه‌ی حسن کچل با استقبال خوب مردم روبه رو شد.
.....
حاجی واشینگتن یکی دیگر از ساخته‌های علی حاتمی است که پس از انقلاب ساخته شد. این فیلم نتوانست تا سال‌ها اجازه‌ی نمایش پیدا کند و توقیف شد تا این‌که در خردادماه ۱۳۷۷ و پس از مرگ حاتمی توانست اجازه‌ی نمایش عمومی پیدا کند. بسیاری فصل قربانی‌کردن گوسفند در حاجی واشینگتن را از تاثیرگذارترین سکانس‌های سینمای ایران دانسته‌اند و بازی عزت‌الله انتظامی در این سکانس را از قوی‌ترین کارهای انتظامی دانسته‌اند.
بخشی از تک‌گویی این سکانس آن‌جا که می‌گوید «آئین چراغْ خاموشی نیست» از تک‌گویی‌های به یادماندنی ِ سینمای ایران محسوب می‌شود و این جمله بر روی مزار علی حاتمی حک شده‌ است. کمال‌الملک، جعفرخان از فرنگ‌ برگشته، مادر، دلشدگان، جهان‌پهلوان تختی، مادر، کمیته‌ی مجازات، تهران روزگار نو از فیلم‌های پس از انقلاب علی حاتمی هستند. از ازدواج علی حاتمی و زهرا خوشکام که از هنرپیشگان پیش از انقلاب بود، لیلا حاتمی به دنیا آمد که از هنرپیشگان توانای ایران محسوب می‌شود.
بر روی سنگ مزار علی حاتمی که در تاریخ ۱۵ آذرماه ۱۳۷۵ درگذشت دیالوگی از فیلم «حاجی واشینگتن» حک شده است که «آئین چراغ خاموشی نیست».

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/jCwG05

#علی_حاتمی #سینمای_ایران

@Tavaana_Tavaanatech
نصرت‌الله وحدت، بازیگر و کارگردان قدیمی و پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران، به علت بیماری ذات‌الریه در ۹۵ سالگی درگذشت.

او از پایه‌گذاران تئاتر اصفهان بود و به همراه ارحام صدر، سالها به عنوان دو کمدین معروف در تئاترهای اصفهان فعالیت کردند. آقای وحدت از دهه سی وارد عرصه سینما شد و در حدود ۴۰ فیلم بازی و کارگردانی کرد که از معروفترین آنها می توان به فیلم‌های عروس فرنگی، شوهر پاستوریزه، شوهرجونم عاشق شده و یک اصفهانی در نیویورک اشاره کرد.

نصرت‌الله وحدت بعد ازانقلاب خانه‌نشین شد و هرگز نتوانست به کار هنری خود ادامه دهد. اما با نقش‌آفرینی‌های خود در قبل از انقلاب، دل میلیون‌ها ایرانی را شاد کرد و همچنان در حافظه آنها حضور دارد.

متن برگرفته از رادیو فردا

یادش گرامی باد

#نصرالله_وحدت #ارحام_صدر #سینمای_ایران #انقلاب_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
به مناسبت سالگرد درگذشت عبدالحسین سپنتا، پدر سینمای ناطق ایران

دختر لر نخستین فیلم ناطق فارسی است که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی به وسیله‌ی اردشیر ایرانی، نویسنده، کارگردان، تدوین‌کننده و هنرپیشه‌ی سینمای هند در بمبئی ساخت. این فیلم در میان مردم با نام «جعفر و گلنار» شناخته می‌شود و به صورت سیاه و سفید فیلم‌برداری شده است. این فیلم اولْ‌بار در سینما «دیده‌بان» یا «مایاک» ِ لاله‌زار در روز سی‌ام آبان‌ماه ۱۳۱۲ خورشیدی به نمایش درآمد. استقبال از این فیلم غیرقابل پیش‌بینی بود. عبدالحسین سپنتا که کارگردان واقعی این فیلم بود با کمک کتاب‌های راه‌نمای ساخت فیلم با کمک همه‌جانبه‌ی اردشیر ایرانی پروژه‌ی ساخت این فیلم را در هندوستان کلید زد اما با این‌حال نام اردشیر ایرانی به‌عنوان رژیسور این فیلم در عنوان‌بندی فیلم رقم خورد.

سرنوشت اولین هنرپیشه‌ی زن ایران قابل تامل است. او به دلیل فشار متعصبانه‌ی بنیادگرایان مذهبی نتوانست کار هنری انجام دهد و خانه‌نشین شد. مزار اولین کارگردان سینمای ناطق ایران نیز این چنین ویران شده است که نشان از بی‌توجهی به این هنرمند ایرانی است.

یکی از دوستداران میراث فرهنگی در گفت‌وگویی با خبرگزای مهر در مورد مزار عبدالحسین سپنتا چنین‌ می‌گوید: « سال ۱۳۸۵ آرامگاه پدر سینمای ناطق ایران، نویسنده، شاعر و روزنامه نگار برجسته ایرانی، شبانه با خاک یکسان، نبش قبر و به چند متر آن طرف تر کنار دیوار منتقل شد. این موضوع انجمن‌های دوستدار میراث فرهنگی و فرهنگ‌دوستان کشور را بر آن داشت تا نسبت به نبش قبر و تخریب آرامگاه این هنرمند واکنش نشان دهند.»

عبدالحسین شیرازی معروف به عبدالحسین سپنتا در چهارم خرداد در تهران دیده به جهان گشود.پدرش غلام‌رضا شیروانی نام داشت و سال‌های کودکی و نوجوانی عبدالحسین تحت نظر دایی‌اش محمدحسن شیرازی صورت پذیرفت.
او تحصیلات خودر را در مدرسه‌ی سن‌لویی، مدرسه‌ی زرتشتیان تهران، استیورت مموریان کالج اصفهان و کالج آمریکایی تهران انجام داد. او به موضوع تاریخ و فرهنگ علاقه‌ی بسیار داشت. سپنتا پس از تحصیل در مدرسه‌ی آمریکایی‌های تهران برای ادامه‌ی تحصیلات به کشور هندوستان رفت. در کارنامه‌ی سینمایی سپنتا فیلم‌نامه‌نویسی، شاعری، آوازخوانی، بازی‌گری، تدوین فیلم و مجری‌گری وجود دارد.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/XKOO62
.
#عبدالحسین_سپنتا #دختر_لر #سینمای_ناطق

@Tavaana_TavaanaTech
«من هنوز باور نمی‌کنم زمانی تو این مملکت فیلم درست کرده بودن و بازیگر زن داشت در حمام زیر دوش هم حجاب رو رعایت می‌کرد! با اینکه تو مملکتی هستم که آخوندا حکومت میکنن ولی هنوز باور نمیکنم»

- متن و تصویر ارسالی از همراهان

#حجاب_اجباری #سینمای_ایران #صدا_سیما #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_Tavaanatech
زادروز علی حاتمی، سوته‌دل ِ سینمای ایران

شاید کم‌تر اتفاق بیفتد که کسی اهل سینما باشد و سینمای ایران را دنبال کرده باشد و لااقل یک دیالوگ از فیلم‌های «علی حاتمی» را در خاطر نداشته باشد. علی حاتمی، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کننده‌ی سینما در ۲۳ مردادماه ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد.
مادرش خانه‌دار و پدرش صفحه‌آرا در یک چاپ‌خانه بود.حاتمی آن‌چنان علاقه‌مند به سینما و نمایش‌نامه‌نویسی بود که از همان سن نوجوانی پایش به تماشاخانه‌های لاله‌زار باز شد و در آن‌جا عاشق بازی‌های هنرمندانه‌ی «جعفر توکل» شد.
علی حاتمی کار نمایش‌نامه‌نویسی خود را در تئاتر آغاز کرد و در زمینه‌ی نویسندگی با نمایش‌نامه‌هایی چون «ساتن»، «قصه‌ی حریر»،«ماهی‌گیر»، «حسن کچل»، «چهل‌گیس» و «شهر آفتاب و مهتاب» خوش درخشید. نوشتن نمایش‌نامه‌ی مدرنی با نام «آدم و حوا» یا برج زهر مار در سال ۱۳۴۵ نقطه‌ی عطفی در کارهای حاتمی محسوب می شود. این نمایش‌نامه موجب شد که تلویزیون و مسئولان آن جذب حاتمی بشوند. اولین فیلم‌نامه‌ی کاملی که حاتمی ارائه می‌کند «شب جمعه» نام دارد که به صورت یک فیلم کوتاه درمی‌آید. اولین فیلم سینمایی حاتمی، «حسن کچل» نام داشت و این فیلم پس از آن ساخته شد که نمایش‌نامه‌ی حسن کچل با استقبال خوب مردم روبه رو شد.
.....
حاجی واشینگتن یکی دیگر از ساخته‌های علی حاتمی است که پس از انقلاب ساخته شد. این فیلم نتوانست تا سال‌ها اجازه‌ی نمایش پیدا کند و توقیف شد تا این‌که در خردادماه ۱۳۷۷ و پس از مرگ حاتمی توانست اجازه‌ی نمایش عمومی پیدا کند. بسیاری فصل قربانی‌کردن گوسفند در حاجی واشینگتن را از تاثیرگذارترین سکانس‌های سینمای ایران دانسته‌اند و بازی عزت‌الله انتظامی در این سکانس را از قوی‌ترین کارهای انتظامی دانسته‌اند.
بخشی از تک‌گویی این سکانس آن‌جا که می‌گوید «آئین چراغْ خاموشی نیست» از تک‌گویی‌های به یادماندنی ِ سینمای ایران محسوب می‌شود و این جمله بر روی مزار علی حاتمی حک شده‌ است. کمال‌الملک، جعفرخان از فرنگ‌ برگشته، مادر، دلشدگان، جهان‌پهلوان تختی، مادر، کمیته‌ی مجازات، تهران روزگار نو از فیلم‌های پس از انقلاب علی حاتمی هستند. از ازدواج علی حاتمی و زهرا خوشکام که از هنرپیشگان پیش از انقلاب بود، لیلا حاتمی به دنیا آمد که از هنرپیشگان توانای ایران محسوب می‌شود.
بر روی سنگ مزار علی حاتمی که در تاریخ ۱۵ آذرماه ۱۳۷۵ درگذشت دیالوگی از فیلم «حاجی واشینگتن» حک شده است که «آئین چراغ خاموشی نیست».

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/jCwG05

#علی_حاتمی #سینمای_ایران

@Tavaana_Tavaanatech
داریوش مهرجویی، فیلم‌ساز و کارگردان ایرانی، از تیغ سانسور بر آثارش سخن گفت.

این فیلم‌ساز ۸۱ ساله، که از پیشگامان موج نو در سینمای ایران است، در طول بیش از نیم قرن فیلم‌سازی، علاوه بر خلق شخصیت‌های ماندگار در سینما، بازیگرانی را با فیلم‌هایش به سینمای ایران معرفی کرده که هر کدام ستاره شدند و مسیری تازه پیش‌رویشان باز شد؛ مثل عزت‌الله انتظامی، خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، علی مصفا و لیلا حاتمی.

فیلم‌های او همچنین رکورددار توقیف و سانسور هم هستند.

مهرجویی روز گذشته در مصاحبه با ایسنا گفت: «دوست دارم، ولی من هر چه می‌سازم سانسور و توقیف می‌شود».

مهرجویی همچنین وضعیت بی‌ثبات اقتصادی را مانع دیگری برای فیلم‌سازان دانست و تصریح کرد: «با این گرانی و تورم، فیلمسازی صرف نمی‌کند، چون ساخت یک فیلم دست‌کم ۱۰ میلیارد تومان هزینه دارد و باید موقع اکران۳۰ میلیارد بفروشد تا به پول اولیه‌اش برسد».

نظر شما همراهان درباره سانسور در سینمای ایران چیست؟ هدف جمهوری اسلامی از سانسور گسترده در سینمای ایران چه بوده؟

#یاری_مدنی_توانا #سانسور_فیلم #سینمای_ایران

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در اینجا یکی از بازیگران تلویزیون جمهوری اسلامی به نام محمد کاسبی را می‌بینیم.

او در اینجا روی تخت بیمارستان است ولی وقتی از دست یکی از افراد وابسته به جمهوری اسلامی، چفیه مربوط به خامنه‌ای را می‌گیرد از «لیاقت» خامنه‌ای می‌گوید!

چاپلوسی کسانی که خود را هنرمند می‌نامند قطعا امر مذمومی است و وقتی این چاپلوسی حتی در زمان بیماری و ناتوانی نیز نمود دارد، جلوه زشت‌تری پیدا می‌کند.

هنرمندان بایستی صدای مردم باشند چون شهرت و محبوبیت خود را از مردم گرفته‌اند.

#یاری_مدنی_توانا #محمد_کاسبی #هنرمندان_مردمی #صدا_سیما #سینمای_حکومتی

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جمهوری اسلامی که با سوزاندن سینماها بر سر کار آمد، با شروع حیات خود تلاش کرد تا از این ابزار مدرن برای ترویج ایدیولوژی و سبک زندگی مطلوب خود استفاده کند. سانسور، تحریف واقعیت، ممیزی، گزینش، ممنوع‌الکاری سینماگران مستقل و آزاداندیش در این سال‌ها رواج یافت. بودجه‌ها به سوی سینماگرانی روانه شد که تابع خواسته‌های حکومت بودند و بدین طریق عامل جباریت شدند.

در این ویدیو سخنان برخی سینماگران نامدار که تلاش کرده‌اند در برابر استبداد ایستادگی کنند و هزینه‌اش را با مننوع‌الکاری، تبعید و زندانی‌شدن داده‌اند، مشاهده می‌کنید.

ویدیو از جوکرنژاد
@jokernejad

#سینمای_ایران #نظام_ایدئولوژیک #جعفر_پناهی #محمذ_رسول_اف #ناصر_تقوایی #بهرام_بیضایی #سوسن_تسلیمی #پرویز_صیاد #محمدعلی_فردین #سانسور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاوه مظاهری، فیلمساز، با انتشار ویدیویی دو سیمرغ بلورینی را که برای فیلم‌هایش از جشنواره فیلم فجر گرفته به نشانه‌ اعتراض دور انداخت. کارگردان فیلم «روتوش» گفت: «من دیگر در این سیستم آدم‌کش و جنایتکار فیلم نمی‌سازم و در هیچ جشنواره‌ای که این سیستم برگزار کند، شرکت نخواهم کرد.»

او در این ویدیو که با زیرنویس انگلیسی منتشر شده، می‌گوید:

«سینمایی که من فکر می‌کردم باید بهش برسیم، چیزی نیست که الان وجود دارد؛ سینمایی که عملا نهادهای وابسته به قدرت و نهادهای امنیتی آن را اداره می‌کنند. قرار نبود ما عمله جباریت شویم.
من قبلا هم در اعتراض به شرایط موجود و اتفاقی که در چند ماه اخیر توی کشور افتاده، از شرکت در جشنواره فیلم کوتاه تهران انصراف داده بودم. فکر می‌کنم الآن هم به سیاق گذشته نه وقت جشن است، نه وقت جشنواره و نه وقت شادی. اصلا دلیلی وجود ندارد که ما فیلمسازها برای شادی دور هم جمع شویم، آن هم در شرایط امروز کشور که سینما بی‌اهمیت‌ترین چیز است.
من به نشانه‌ی اعتراض این دو سیمرغ را که برای دو فیلم "روتوش" و "بوتاکس" از جشنواره ملی فجر و جشنواره بین‌المللی فجر گرفته‌ام، با کمال احترام به داورانی که این‌ها را به من داده‌اند، برای همیشه دور می‌اندازم.
اتفاق جالب اینه که این دو فیلم، با اینکه سال‌های پیش ساخته شده، اتفاقی که الان توی کشور داره رقم می‌خورد و زنان و حقوق زنان در محوریت آن قرار دارند را انگار پیش‌بینی کرده است.
من قطعا دیگر در این سیستم تمامیت‌خواه، سیستم آدم‌کش و جنایتکار فیلم نمی‌سازم و هیچ‌وقت در هیچ جشنواره‌ای که این سیستم بخواهد برگزار کند شرکت نخواهم کرد.»

به امید #سینمای_آزاد
به امید #ایران_آزاد

kaveh.mazaheri

#هنرمند_آزاد #زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سینمای ایران، سینمای سوخته

ناصر تقوایی: «امیدوارم بتوانم با فیلم نساختنم به سهم خودم باعث سقوط این سینما شوم، شاید با فروریزی آن چیز تازه‌ای از نو در بیاید. این سینمایی نیست که نسل من و پیش از ما و حتی نسل باهوش بعد از ما می‌خواستند. این سینما دفن شده است. کوشش کنیم با فروریزی آن نهال تازه‌ای جان بگیرد.»

سازنده کاربر ناشناس «مبارز آزادی»

از صفحه حسین رونقی

@Hosseinronaghi

#محمدعلی_فردین #سوسن_تسلیمی #ناصر_تقوایی #بهرام_بیضایی #جعفر_پناهی #محمد_رسول_اف #پرویز_صیاد #سینمای_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech