This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلنوشته مریم اسکندری، در دومین سالگرد کشته شدن برادرش، جاویدنام محمدرضا اسکندری
دوسال گذشت ...
دوسال از شومترین شب زندگیم گذشت...
لحظه به لحظه ثانیههای زجرآورش تو ذهنم مرور میشه تا آخرین لحظه زندگیم...
از بعدازظهر اون روز لعنتی شروع میکنم: با خیالی راحت میخوام خونه را به قصد مهمونی ترک کنم. شنیدم که مرکز پاکدشت شلوغ شده، بابت محمدرضا خیالم راحته شبهای قبل حرفایی از شلوغیا و اعتراضا میزد میگفت چندتا امبولانس دیدم رد شدن ولی شکل امبولانس نبودن میگفت اینا به هیچکس رحم نمیکنن! اما خب میدونستم که با مصطفی باشگاهه و قبلشم سرکار پس خطری نیست...
مصطفی از باشگاه برگشت خونه گفتم محمدرضا کو نرفت مامازند که گفت نه مثل اینکه بهش گفته بود میره خونه دوش بگیره و بره پیش دوستش ابی!مامان ساعتای ۷ بهش زنگ میزنه اخرین نفری که باهاش صحبت کرده مامانه به مامان میگه میرم پیش ابی مامان میگه شام کبابه که دوست داری میگه برام نگه دار گشنمه میام!
میرم به مهمونی با لباسای تمیز و اتو کشیده!ساعت حدودای ۸ شده میلاد(پسرخالم و رفیق صمیمش)یهو نگران میشه بهش زنگ میزنه میبینه در دسترس نیست زنگ میزنه به مصطفی میگه بیا بریم دنبالش محمدرضا گوشیش خاموشه!
به چشمای نگران مصطفی نگاه میکنم جوابمو نمیده و با دمپایی و سراسیمه میره!
هرچی زنگمیزدم هیچکس جواب نمیداد میلاد جواب نمیداد محمدرضام جواب نمیداد فقط مصطفی گفت اینجا قیامته و قطع کرد...
آجی زنگ میزنه میگه مریم چه خبره بابا کجا رفت گفتم آجی فک کنم گرفتنش بدبخت شدیم ..
مهمونا نگاهم میکنن سفره شام وسط باز مونده
بغض میکنم و گریه نمیکنم میترسم نکنه گرفتنش وای محمدرضا اگه گرفته باشنت چی ...دم به دیقه خطشو میگیرم کسی جواب نمیده...
مامان زنگمیزنه با صدایی که نفسی نداره میگه چیشده محمدرضا تصادف کرده؟گفتم نه نه هیچی نیست...سراسیمه بلند میشم میگم توروخدا یکی منو ببره پیش مامانم الان دق میکنه...
تو راه خط بابا رو میگیرم خطشو یه غریبه جواب میده میگه بابات حالش خوب نیست بیاید درمونگاه مرجان میگم وای محمدرضا رو گرفتن بابا حالش بد شده به میلاد زنگ میزنم فقط میگه مریم بدبخت شدیم و گریه میکنه...
راه میفتیم به سمت درمونگاه لعنتی تموم خیابونا رو بستن از کوچه پس کوچه میریم تا درمونگاه اجی با مامان ازونطرف دارن میان اجی زنگ زد گفتم اجی مامانو چرا اوردی ببر بابا حالش خوب نیس محمدرضا رو گفتن گفت تو فقط بگو محمدرضا سالمه من میرم گفتم نمیدونم نمیدونم...
میرسیم دم در درمونگاه انگار وارد یه جبهه جنگ شدیم پر از مامور اسلحه به دست جلو درو احاطه کردن....
اطرافیانم نمیذارن پیاده شممیگن صبر کن ببینیم چه خبره ولی از دور دیدم مامان و اجی با پاهای سست رفتن تو دیگ نتونستن نگهم دارن دوییدم دوییدم رفتم تو اخ کاش نمیرفتم کاش دنیا تو همون لحظه تموم میشد اخ کاش هیچ وقت پام نمیرسید دیگه هیچی یادم نیست با تمام وجود داد میزنم عربده میزنم همه و فحش میدم داد میزنم کف درمونگاه خوابونده بودنت بدن غرق خونتو میبینم نمیذارن بیام سمتت جلوی دهنمو میگیرن میگن داد نزن میبرنش میبرنش ...
باید به چی فکر کنم به آواری که رو سرمون هوار شده یا به اینکه ممکنه ببرنت؟؟ میخوان با امبولانس ببرنت بیمارستان خودمو میندازم روت میگم منم ببرید با اجی و مصطفی دوستش سوار میشیم به دوستش التماس میکنم میگم توروخدا فیلم بگیر ازش تو اوج درد به فکر جمع کردن مدرکیم!
اون لباسای مهمونی و اتو کشیدم حالا غرق خونه پاکه محمدرضامه...
دستای آجی از چند جا پاره شده دستای میلاد و مصطفی پر ازشیشه و زخمه!
بابا و مصطفی تو حال خودشون نیستن کلی بهشون آمپول تزریق کردن!
لحظه به لحظه این زجرا رو میتونم با جزئیات تعریف کنم از بیدار موندنمون بگم که تا دور روز بعد از استرس خوابمون نمیبرد که بدونیم پیکر پاکتو بهمون میدن یا نه...از بابا بگم که التماس ماشینا میکرد کا راهو باز کنن تا ببریمت چون گفته بودن اگر شلوغ بشه اگر بیارنت خونه از همونجا برت میگردونن...از مامان بگم که نتونست واسه پذیرایی از مهمونا بیاد به تالاری که برات گرفتیم آخه قرار بود واسه عروسی یکی یدونش بیاد تالار بگم که کبابی برات نگه داشته بود تا چند وقت تو یخچال بود میگفت بچمگشنش بود...از آجی بگم که مثل دیوونه ها با دستای خونین و پاره تو کوچه زجه میزد آی مردم بیاید داداشمو کشتن...محمدرضا همه اینا سرمون اومد ولی به کدومگناه چرا ؟ تو با دستای خالیت با اون چشمای معصومت قرار بود چه خطری داشته باشی که قلبتو شکافتن؟ با ساک باشگاهت قرار بود چیکار کنی که مثل کفتارا دورت کردن؟؟
#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دوسال گذشت ...
دوسال از شومترین شب زندگیم گذشت...
لحظه به لحظه ثانیههای زجرآورش تو ذهنم مرور میشه تا آخرین لحظه زندگیم...
از بعدازظهر اون روز لعنتی شروع میکنم: با خیالی راحت میخوام خونه را به قصد مهمونی ترک کنم. شنیدم که مرکز پاکدشت شلوغ شده، بابت محمدرضا خیالم راحته شبهای قبل حرفایی از شلوغیا و اعتراضا میزد میگفت چندتا امبولانس دیدم رد شدن ولی شکل امبولانس نبودن میگفت اینا به هیچکس رحم نمیکنن! اما خب میدونستم که با مصطفی باشگاهه و قبلشم سرکار پس خطری نیست...
مصطفی از باشگاه برگشت خونه گفتم محمدرضا کو نرفت مامازند که گفت نه مثل اینکه بهش گفته بود میره خونه دوش بگیره و بره پیش دوستش ابی!مامان ساعتای ۷ بهش زنگ میزنه اخرین نفری که باهاش صحبت کرده مامانه به مامان میگه میرم پیش ابی مامان میگه شام کبابه که دوست داری میگه برام نگه دار گشنمه میام!
میرم به مهمونی با لباسای تمیز و اتو کشیده!ساعت حدودای ۸ شده میلاد(پسرخالم و رفیق صمیمش)یهو نگران میشه بهش زنگ میزنه میبینه در دسترس نیست زنگ میزنه به مصطفی میگه بیا بریم دنبالش محمدرضا گوشیش خاموشه!
به چشمای نگران مصطفی نگاه میکنم جوابمو نمیده و با دمپایی و سراسیمه میره!
هرچی زنگمیزدم هیچکس جواب نمیداد میلاد جواب نمیداد محمدرضام جواب نمیداد فقط مصطفی گفت اینجا قیامته و قطع کرد...
آجی زنگ میزنه میگه مریم چه خبره بابا کجا رفت گفتم آجی فک کنم گرفتنش بدبخت شدیم ..
مهمونا نگاهم میکنن سفره شام وسط باز مونده
بغض میکنم و گریه نمیکنم میترسم نکنه گرفتنش وای محمدرضا اگه گرفته باشنت چی ...دم به دیقه خطشو میگیرم کسی جواب نمیده...
مامان زنگمیزنه با صدایی که نفسی نداره میگه چیشده محمدرضا تصادف کرده؟گفتم نه نه هیچی نیست...سراسیمه بلند میشم میگم توروخدا یکی منو ببره پیش مامانم الان دق میکنه...
تو راه خط بابا رو میگیرم خطشو یه غریبه جواب میده میگه بابات حالش خوب نیست بیاید درمونگاه مرجان میگم وای محمدرضا رو گرفتن بابا حالش بد شده به میلاد زنگ میزنم فقط میگه مریم بدبخت شدیم و گریه میکنه...
راه میفتیم به سمت درمونگاه لعنتی تموم خیابونا رو بستن از کوچه پس کوچه میریم تا درمونگاه اجی با مامان ازونطرف دارن میان اجی زنگ زد گفتم اجی مامانو چرا اوردی ببر بابا حالش خوب نیس محمدرضا رو گفتن گفت تو فقط بگو محمدرضا سالمه من میرم گفتم نمیدونم نمیدونم...
میرسیم دم در درمونگاه انگار وارد یه جبهه جنگ شدیم پر از مامور اسلحه به دست جلو درو احاطه کردن....
اطرافیانم نمیذارن پیاده شممیگن صبر کن ببینیم چه خبره ولی از دور دیدم مامان و اجی با پاهای سست رفتن تو دیگ نتونستن نگهم دارن دوییدم دوییدم رفتم تو اخ کاش نمیرفتم کاش دنیا تو همون لحظه تموم میشد اخ کاش هیچ وقت پام نمیرسید دیگه هیچی یادم نیست با تمام وجود داد میزنم عربده میزنم همه و فحش میدم داد میزنم کف درمونگاه خوابونده بودنت بدن غرق خونتو میبینم نمیذارن بیام سمتت جلوی دهنمو میگیرن میگن داد نزن میبرنش میبرنش ...
باید به چی فکر کنم به آواری که رو سرمون هوار شده یا به اینکه ممکنه ببرنت؟؟ میخوان با امبولانس ببرنت بیمارستان خودمو میندازم روت میگم منم ببرید با اجی و مصطفی دوستش سوار میشیم به دوستش التماس میکنم میگم توروخدا فیلم بگیر ازش تو اوج درد به فکر جمع کردن مدرکیم!
اون لباسای مهمونی و اتو کشیدم حالا غرق خونه پاکه محمدرضامه...
دستای آجی از چند جا پاره شده دستای میلاد و مصطفی پر ازشیشه و زخمه!
بابا و مصطفی تو حال خودشون نیستن کلی بهشون آمپول تزریق کردن!
لحظه به لحظه این زجرا رو میتونم با جزئیات تعریف کنم از بیدار موندنمون بگم که تا دور روز بعد از استرس خوابمون نمیبرد که بدونیم پیکر پاکتو بهمون میدن یا نه...از بابا بگم که التماس ماشینا میکرد کا راهو باز کنن تا ببریمت چون گفته بودن اگر شلوغ بشه اگر بیارنت خونه از همونجا برت میگردونن...از مامان بگم که نتونست واسه پذیرایی از مهمونا بیاد به تالاری که برات گرفتیم آخه قرار بود واسه عروسی یکی یدونش بیاد تالار بگم که کبابی برات نگه داشته بود تا چند وقت تو یخچال بود میگفت بچمگشنش بود...از آجی بگم که مثل دیوونه ها با دستای خونین و پاره تو کوچه زجه میزد آی مردم بیاید داداشمو کشتن...محمدرضا همه اینا سرمون اومد ولی به کدومگناه چرا ؟ تو با دستای خالیت با اون چشمای معصومت قرار بود چه خطری داشته باشی که قلبتو شکافتن؟ با ساک باشگاهت قرار بود چیکار کنی که مثل کفتارا دورت کردن؟؟
#محمدرضا_اسکندری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدیو را مریم اسکندری خواهر جاویدنام محمدرضا اسکندری منتشر کرد و نوشت؛
«ما خونه و خونواده خیلی شادی داشتیم
از خونمون همیشه صدای رقص و شادی میومد جوریکه همسایهها فکر میکردن جشن داریم
مامان یهو صدای آهنگو زیاد میکرد و میگفت پاشید یکم برقصید ذوق میکرد از خوشحالی ما و بابا دورمون میچرخید
همیشه تصور میکردم برای خواستگاری و عروسی محمدرضا از چند روز قبل چه بزن و برقصی داشته باشیم
اما تو قاتل بیشرف تو با قساوت و نامردی به ناحق همهی این آرزوها رو کشتی
تو با شلیک گلولت فقط قلب محمدرضا رو نشونه نرفتی قلب یه خونواده و و یه فامیلو جریحه دار کردی ...
به امید روز عدالت ✌»
محمدرضا اسکندری، ۲۶ ساله، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی به قلبش جان باخت.
محمدرضا روی دستش واژه آزادی را خالکوبی کرده بود.
پدرش از جانبازان جنگ ایران و عراق است.
پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانواده داغدارش به خاک سپرده شد.
محمدرضا اسکندری، جوانی که کشورش را شایسته آزادی میدانست و به خیابان آمد تا به مسالمتآمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را به خفقان و دیکتاتوری نشان دهد.
#محمدرضا_اسکندری #داذخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما خونه و خونواده خیلی شادی داشتیم
از خونمون همیشه صدای رقص و شادی میومد جوریکه همسایهها فکر میکردن جشن داریم
مامان یهو صدای آهنگو زیاد میکرد و میگفت پاشید یکم برقصید ذوق میکرد از خوشحالی ما و بابا دورمون میچرخید
همیشه تصور میکردم برای خواستگاری و عروسی محمدرضا از چند روز قبل چه بزن و برقصی داشته باشیم
اما تو قاتل بیشرف تو با قساوت و نامردی به ناحق همهی این آرزوها رو کشتی
تو با شلیک گلولت فقط قلب محمدرضا رو نشونه نرفتی قلب یه خونواده و و یه فامیلو جریحه دار کردی ...
به امید روز عدالت ✌»
محمدرضا اسکندری، ۲۶ ساله، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی به قلبش جان باخت.
محمدرضا روی دستش واژه آزادی را خالکوبی کرده بود.
پدرش از جانبازان جنگ ایران و عراق است.
پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانواده داغدارش به خاک سپرده شد.
محمدرضا اسکندری، جوانی که کشورش را شایسته آزادی میدانست و به خیابان آمد تا به مسالمتآمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را به خفقان و دیکتاتوری نشان دهد.
#محمدرضا_اسکندری #داذخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گرامیداشت یاد استاد محمدرضا شجریان و ساخت تندیس شنی ایشان در سواحل عمان
یاد محمدرضا شجریان گرامی، هنرمندی که در کنار مردم ایستاد، در خیابان «مرگ بر دیکتاتور» گفت و تلاش ارزندهای برای حفظ و اشاعه موسیقی و ادبیات ایران کرد.
#محمدرضا_شجریان #شجریان #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یاد محمدرضا شجریان گرامی، هنرمندی که در کنار مردم ایستاد، در خیابان «مرگ بر دیکتاتور» گفت و تلاش ارزندهای برای حفظ و اشاعه موسیقی و ادبیات ایران کرد.
#محمدرضا_شجریان #شجریان #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خطر اجرای حکم اعدام زندانیان سیاسی
سازمان حقوق بشر کارون اعلام کرد على مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم سه زندانی سیاسی ۲۴ مهر برای اجرای حکم اعدام از زندان شیبان به سلولهای انفرادی زندان سپیدار اهواز منتقل شدند آنها همراه با حبیب دریس، عدنان غبیشاوی و سالم موسوی در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شدهاند.
به نظر میآید با توجه به شرایط جنگی در کشور جمهوری اسلامی فشار بر زندانیان سیاسی را بیشتر کرده است و تلاش دارد با اجرای احکام اعدام فضای رعب و وحشت در جامعه ایجاد کند و بدین وسیله مانع از قیام احتمالی مردم شود.
گزارش نهادهای حقوق بشری روند دادرسی این متهمان ناعادلانه بوده است چرا که از این شهروندان اعترافاتی اخذ شده است که
مشخص نیست تحت چه شرایطی بوده و چه میزان قابل استناد
بوده است.
#على_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سازمان حقوق بشر کارون اعلام کرد على مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم سه زندانی سیاسی ۲۴ مهر برای اجرای حکم اعدام از زندان شیبان به سلولهای انفرادی زندان سپیدار اهواز منتقل شدند آنها همراه با حبیب دریس، عدنان غبیشاوی و سالم موسوی در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شدهاند.
به نظر میآید با توجه به شرایط جنگی در کشور جمهوری اسلامی فشار بر زندانیان سیاسی را بیشتر کرده است و تلاش دارد با اجرای احکام اعدام فضای رعب و وحشت در جامعه ایجاد کند و بدین وسیله مانع از قیام احتمالی مردم شود.
گزارش نهادهای حقوق بشری روند دادرسی این متهمان ناعادلانه بوده است چرا که از این شهروندان اعترافاتی اخذ شده است که
مشخص نیست تحت چه شرایطی بوده و چه میزان قابل استناد
بوده است.
#على_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سید عدنان موسوی غبیشاوی هم به سلول انفرادی پیش از اعدام منتقل شد
خطر اجرای حکم اعدام زندانیان سیاسی
سازمان حقوق بشر کارون اعلام کرد علاوه بر على مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم که پیشتر خبرشان را اعلام کرده بودیم، سید عدنان موسوی غبیشاوی هم روز ۲۴ مهر ماه برای اجرای حکم اعدام از زندان شیبان به سلولهای انفرادی زندان سپیدار اهواز منتقل شده است. آنها همراه با حبیب دریس و سالم موسوی در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شدهاند.
به نظر میآید با توجه به شرایط جنگی در کشور جمهوری اسلامی فشار بر زندانیان سیاسی را بیشتر کرده است و تلاش دارد با اجرای احکام اعدام فضای رعب و وحشت در جامعه ایجاد کند و بدین وسیله مانع از قیام احتمالی مردم شود.
گزارش نهادهای حقوق بشری روند دادرسی این متهمان ناعادلانه بوده است چرا که از این شهروندان اعترافاتی اخذ شده است که
مشخص نیست تحت چه شرایطی بوده و چه میزان قابل استناد
بوده است.
ویدیو از اطلس زندانهای ایران
@IranPrisonAtlas
#عدنان_غبیشاوی #على_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خطر اجرای حکم اعدام زندانیان سیاسی
سازمان حقوق بشر کارون اعلام کرد علاوه بر على مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم که پیشتر خبرشان را اعلام کرده بودیم، سید عدنان موسوی غبیشاوی هم روز ۲۴ مهر ماه برای اجرای حکم اعدام از زندان شیبان به سلولهای انفرادی زندان سپیدار اهواز منتقل شده است. آنها همراه با حبیب دریس و سالم موسوی در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شدهاند.
به نظر میآید با توجه به شرایط جنگی در کشور جمهوری اسلامی فشار بر زندانیان سیاسی را بیشتر کرده است و تلاش دارد با اجرای احکام اعدام فضای رعب و وحشت در جامعه ایجاد کند و بدین وسیله مانع از قیام احتمالی مردم شود.
گزارش نهادهای حقوق بشری روند دادرسی این متهمان ناعادلانه بوده است چرا که از این شهروندان اعترافاتی اخذ شده است که
مشخص نیست تحت چه شرایطی بوده و چه میزان قابل استناد
بوده است.
ویدیو از اطلس زندانهای ایران
@IranPrisonAtlas
#عدنان_غبیشاوی #على_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتقال چهار زندانی سیاسی اهوازی به سلول انفرادی برای اجرای جکم اعدام
گزارشهای رسیده از سازمان حقوق بشر کارون حاکی از آن است که صبح روز سهشنبه ۲۴ مهر، گارد حفاظت زندان مرکزی اهواز (شیبان) سه زندانی سیاسی محکوم به اعدام، علی مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم را برای اجرای حکم به انفرادی زندان سپیدار منتقل کرده است.
ساعاتی قبل عدنان غبیشاوی (موسوی) چهارمین زندانی سیاسی اهوازی نیز به سلول انفرادی منتقل شد.
پیشتر در روز ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۱،شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز علی مجدم، حبیب دریس، سالم موسوی، محمدرضا مقدم، عدنان موسوی و معین خنفری را به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرده بود.
قاضی ادیبیمهر، رئیس شعبه ۴ دادگاه انقلاب شخصا در زندان شیبان حاضر شده و حکم اعدام این شش زندانی سیاسی به آنها ابلاغ کرد.
این شش زندانی سیاسی، در سالهای ۹۶ و ۹۷ بازداشت و به بازداشتگاههای اطلاعات منتقل شدند. شماری از خانواده این زندانیان از جمله همسر و فرزند علی مجدم را برای تحت فشار گذاشتن او بازداشت کردند و بیش از ۶ ماه او را در سلول انفرادی نگه داشتند.نهایتاً پس از انتشار اعترافات فرزند و همسرش را آزاد کردند.
از صفحه : ryma.bcn
#نه_به_اعدام
#علی_مجدم
#عدنان_غبیشاوی
#معین_خنفری
#محمدرضا_مقدم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارشهای رسیده از سازمان حقوق بشر کارون حاکی از آن است که صبح روز سهشنبه ۲۴ مهر، گارد حفاظت زندان مرکزی اهواز (شیبان) سه زندانی سیاسی محکوم به اعدام، علی مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم را برای اجرای حکم به انفرادی زندان سپیدار منتقل کرده است.
ساعاتی قبل عدنان غبیشاوی (موسوی) چهارمین زندانی سیاسی اهوازی نیز به سلول انفرادی منتقل شد.
پیشتر در روز ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۱،شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز علی مجدم، حبیب دریس، سالم موسوی، محمدرضا مقدم، عدنان موسوی و معین خنفری را به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرده بود.
قاضی ادیبیمهر، رئیس شعبه ۴ دادگاه انقلاب شخصا در زندان شیبان حاضر شده و حکم اعدام این شش زندانی سیاسی به آنها ابلاغ کرد.
این شش زندانی سیاسی، در سالهای ۹۶ و ۹۷ بازداشت و به بازداشتگاههای اطلاعات منتقل شدند. شماری از خانواده این زندانیان از جمله همسر و فرزند علی مجدم را برای تحت فشار گذاشتن او بازداشت کردند و بیش از ۶ ماه او را در سلول انفرادی نگه داشتند.نهایتاً پس از انتشار اعترافات فرزند و همسرش را آزاد کردند.
از صفحه : ryma.bcn
#نه_به_اعدام
#علی_مجدم
#عدنان_غبیشاوی
#معین_خنفری
#محمدرضا_مقدم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، در پی انتقال چهار زندانی سیاسی عرب خوزستانی به سلول انفرادی پیش از اعدام، در بیانیهای خواستار مخالفت همهجانبه با مجازات اعدام شد و تاکید کرد که مخالفان مجازات اعدام، بایستی مقابل اعدام افرادی مخالف با مشی سیاسی خود و حتی متهمان غیر سیاسی هم بیتفاوت نباشند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
گلرخ ایرایی برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همه جانبه با آن برخاست
برای مبارزه با مجازات وحشیانه ی ،اعدام نمیتوانیم فقط در برابر
اعدام های سیاسی یا در برابر احکام مرگ صادره برای همسویان سیاسی خود واکنش نشان بدهیم برای لغو مجازات اعدام باید بتوانیم هر حکم مرگی حتا برای مجرمی که ابعاد جرمش در نظرمان بسی هولناک است را نیز محکوم کنیم.
آنچه مسلم است اینکه جمهوری اسلامی فراتر از گسترش فقر و فساد و فلاکت نگرشی را در جامعه نهادینه کرد که خود محل بحث است. با وجود افزایش آمار اعدامها بخش قابل توجهی از جامعه هنوز به آن حساسیتی نشان نمیدهد و درصد زیادی از جامعه نیز بسته به جرائم، ملیت، قومیت و جنسیت محکوم و تضادها یا همسویی سیاسی و عقیدتی موجود واکنش نشان میدهند.
گاه در مواجهه با رویدادی درمییابیم به نقیض خود و به آنی که به انکارش برخاسته بودیم، بدل شدهایم.
تناقض در مواجهه با احکام مرگ و تبدیل محکومان در صف اعدام به خودی و ناخودی جز ویرانی آنچه ساختهایم، نیست. در نظر گرفتن شاخصهایی در واکنش به احکام مرگ که قطعا منجر به تلطیف فضا به نفع عامل سرکوب و کشتار میشود، رذیلانهتر از قتل سیستماتیک است.
اگر در واکنش به شنیدن «اعدام گرفت» میگوییم «برای چه» به معنای پذیرش حکم مرگ برای آن دسته افرادی است که مجرمیتشان در دایرهی معادلات ما نمیگنجد و حکومت را محق به کشتن آنان میدانیم.
برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همه جانبه با آن برخاست.
گلرخ ایرایی مهر ۱۴۰۳، زندان اوین
#عدنان_غبیشاوی (موسوی) #على_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم #حبیب_دریس و #سالم_موسوی (آلبوشوکه) در یک پرونده مشترک به اعدام محکوم شدهاند و دیروز چهار نفر از آنها به انفرادی منتقل شدهاند.
#بیانیه #گلرخ_ایرایی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این بیانیه به شرح زیر است:
گلرخ ایرایی برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همه جانبه با آن برخاست
برای مبارزه با مجازات وحشیانه ی ،اعدام نمیتوانیم فقط در برابر
اعدام های سیاسی یا در برابر احکام مرگ صادره برای همسویان سیاسی خود واکنش نشان بدهیم برای لغو مجازات اعدام باید بتوانیم هر حکم مرگی حتا برای مجرمی که ابعاد جرمش در نظرمان بسی هولناک است را نیز محکوم کنیم.
آنچه مسلم است اینکه جمهوری اسلامی فراتر از گسترش فقر و فساد و فلاکت نگرشی را در جامعه نهادینه کرد که خود محل بحث است. با وجود افزایش آمار اعدامها بخش قابل توجهی از جامعه هنوز به آن حساسیتی نشان نمیدهد و درصد زیادی از جامعه نیز بسته به جرائم، ملیت، قومیت و جنسیت محکوم و تضادها یا همسویی سیاسی و عقیدتی موجود واکنش نشان میدهند.
گاه در مواجهه با رویدادی درمییابیم به نقیض خود و به آنی که به انکارش برخاسته بودیم، بدل شدهایم.
تناقض در مواجهه با احکام مرگ و تبدیل محکومان در صف اعدام به خودی و ناخودی جز ویرانی آنچه ساختهایم، نیست. در نظر گرفتن شاخصهایی در واکنش به احکام مرگ که قطعا منجر به تلطیف فضا به نفع عامل سرکوب و کشتار میشود، رذیلانهتر از قتل سیستماتیک است.
اگر در واکنش به شنیدن «اعدام گرفت» میگوییم «برای چه» به معنای پذیرش حکم مرگ برای آن دسته افرادی است که مجرمیتشان در دایرهی معادلات ما نمیگنجد و حکومت را محق به کشتن آنان میدانیم.
برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همه جانبه با آن برخاست.
گلرخ ایرایی مهر ۱۴۰۳، زندان اوین
#عدنان_غبیشاوی (موسوی) #على_مجدم #معین_خنفری #محمدرضا_مقدم #حبیب_دریس و #سالم_موسوی (آلبوشوکه) در یک پرونده مشترک به اعدام محکوم شدهاند و دیروز چهار نفر از آنها به انفرادی منتقل شدهاند.
#بیانیه #گلرخ_ایرایی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق اخبار دریافتی از زندان شیبان، معین خنفری و محمدرضا مقدم در تماس کوتاه یکدقیقهای با خانوادههایشان اعلام کردند که به آنها گفته شده “اشهد خود را بخوانند".
آنها در چهار سلول مجزا نگهداری میشوند.
روز سهشنبه ۲۴ مهر، گارد حفاظت زندان مرکزی اهواز (شیبان) چهار زندانی سیاسی محکوم به اعدام، علی مجدم، معین خنفری، محمدرضا مقدم و عدنان غبیشاوی (موسوی) را برای اجرای حکم به انفرادی زندان سپیدار منتقل کرده است.
پیشتر در روز ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۱،شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز علی مجدم، حبیب دریس، سالم موسوی، محمدرضا مقدم، عدنان موسوی و معین خنفری را به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرده بود.
قاضی ادیبیمهر، رئیس شعبه ۴ دادگاه انقلاب شخصا در زندان شیبان حاضر شده و حکم اعدام این شش زندانی سیاسی به آنها ابلاغ کرد.
این شش زندانی سیاسی، در سالهای ۹۶ و ۹۷ بازداشت و به بازداشتگاههای اطلاعات منتقل شدند. شماری از خانواده این زندانیان از جمله همسر و فرزند علی مجدم را برای تحت فشار گذاشتن او بازداشت کردند و بیش از ۶ ماه او را در سلول انفرادی نگه داشتند.نهایتاً پس از انتشار اعترافات فرزند و همسرش را آزاد کردند.
#نه_به_اعدام
#محمدرضا_مقدم
#معین_خنفری
#علی_مجدم
#عدنان_غبیشاوی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها در چهار سلول مجزا نگهداری میشوند.
روز سهشنبه ۲۴ مهر، گارد حفاظت زندان مرکزی اهواز (شیبان) چهار زندانی سیاسی محکوم به اعدام، علی مجدم، معین خنفری، محمدرضا مقدم و عدنان غبیشاوی (موسوی) را برای اجرای حکم به انفرادی زندان سپیدار منتقل کرده است.
پیشتر در روز ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۱،شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز علی مجدم، حبیب دریس، سالم موسوی، محمدرضا مقدم، عدنان موسوی و معین خنفری را به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرده بود.
قاضی ادیبیمهر، رئیس شعبه ۴ دادگاه انقلاب شخصا در زندان شیبان حاضر شده و حکم اعدام این شش زندانی سیاسی به آنها ابلاغ کرد.
این شش زندانی سیاسی، در سالهای ۹۶ و ۹۷ بازداشت و به بازداشتگاههای اطلاعات منتقل شدند. شماری از خانواده این زندانیان از جمله همسر و فرزند علی مجدم را برای تحت فشار گذاشتن او بازداشت کردند و بیش از ۶ ماه او را در سلول انفرادی نگه داشتند.نهایتاً پس از انتشار اعترافات فرزند و همسرش را آزاد کردند.
#نه_به_اعدام
#محمدرضا_مقدم
#معین_خنفری
#علی_مجدم
#عدنان_غبیشاوی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ریما شیرمحمدی، فعال حقوق بشر، در شبکه اکس، توییتر سابق، تناقضات در پرونده اعدام ۶ زندانی در زندان شیبان اهواز را بررسی کرد.
متن گزارش ایشان:
تناقضات پرونده اهواز: احکام اعدام و حبس طولانی بر اساس اعترافات اجباری و شکنجه
در این پرونده، ۱۲ شهروند اهوازی در دادگاهی مشترک محاکمه شدند؛ شش نفر به اعدام و شش نفر دیگر در مجموع به ۷۰ سال زندان محکوم شدند. در این گزارش، به اتهامات ناعادلانه و عدم دادرسی منصفانه پرداخته میشود.
قتل دو بسیجی در آبادان:
به گفته خبرگزاری فارس، بامداد روز دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۷، دو بسیجی موتورسوار در جاده ساحلی اروند هدف تیراندازی قرار گرفتند. کاربران ارزشی بلافاصله این حادثه را به سازمان حرکهالنضال نسبت دادند، اما روز بعد دادستان و فرمانده نیروی انتظامی آبادان این ادعا را رد کردند و علت قتل را اختلاف خانوادگی اعلام کردند.
قتل دو مأمور نیروی انتظامی در بندر امام:
بامداد ۵ بهمن ۱۳۹۷، دو مأمور نیروی انتظامی در بندر امام با شلیک افراد ناشناس کشته شدند. تا ماهها پس از این حادثه، هیچ اطلاعاتی از عاملان تیراندازی منتشر نشد و رسانهها به «افراد ناشناس» اشاره میکردند.
بازداشتهای گسترده:
سه ماه پس از قتل بسیجیها و دو هفته پس از کشته شدن مأموران نیروی انتظامی، نیروهای امنیتی علی مجدم و معین خنفری را در خانهای در خرمشهر بازداشت کردند. در این بازه زمانی، ۳۳ نفر از خانواده و دوستان این افراد توسط مأموران اطلاعات سپاه بازداشت و تحت شکنجه قرار گرفتند. برخی از بازداشتشدگان، از جمله همسر و فرزندان علی مجدم و حبیب دریس، برای گرفتن اعترافات اجباری بازداشت شدند.
یکی از همبندیان حبیب دریس از شکنجههای شدیدی چون غرق مصنوعی، ضرب و شتم با کابل و لوله سبز، و محرومیت از خواب برای فشار آوردن به متهمان سخن گفت. این افراد همچنین از دسترسی به وکیل و خدمات درمانی محروم بودند.
تناقضات در پرونده:
اعترافات اجباری برخی متهمان، از جمله روایتهایی از قتل دو بسیجی و مأموران نیروی انتظامی، با تناقضات جدی روبرو بود. در حالی که برخی خبرگزاریها این قتلها را به گروههای مسلح نسبت میدادند، فرمانده نیروی انتظامی و دادستان آبادان این ادعاها را رد کرده و علت قتلها را اختلافات خانوادگی عنوان کردند.
روایت میزان از کشتهشدن دو مامور نیروی انتظامی در بندر خمینی نیز ابهاماتی دارد. این خبرگزاری مدعی است که گزارش بر اساس اعترافات متهمان پرونده تنظیم شده است. میزان در این گزارش، تنها به اعترافات متهمان استناد و هیچگونه سند،شاهد یا فیلمی برای اثبات ادعای خود منتشر نکرده است. اگر این اتفاق طبق ادعای میزان توسط این افراد حادث شده بود حداقل یک شاهد باید در این پرونده موجود میبود که طبق داده های این پرونده هیچ شاهدی وجود ندارد.
احکام نهایی:
شعبه چهار دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبی مهر، شش نفر از متهمان را به اعدام محکوم کرد. بقیه متهمان به حبسهای طولانیمدت محکوم شدند: فارس عموری ۳۵ سال، جاسم البوغبیش ۱۵ سال، و اسکندر مجدم، محمدقاسم مجدم، رعد منیعات و توفیق منیعات هر کدام به ۵ سال زندان.
سؤال این است که چرا پرونده این افراد به جای دادگاه کیفری در دادگاه انقلاب بررسی شد. به نظر میرسد شواهد کافی برای اثبات قتل وجود نداشت، چرا که در موارد مشابه، افراد بدون مدارک کافی به اعدام محکوم شدهاند، همانطور که در مورد اخیر اعدام ۷ زندانی اهل تسنن کرد که در زندان قزلحصار اعدام شدهاند، نیز مشاهده شد.
#نه_به_اعدام
#محمدرضا_مقدم
#معین_خنفری
#علی_مجدم
#عدنان_غبیشاوی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
متن گزارش ایشان:
تناقضات پرونده اهواز: احکام اعدام و حبس طولانی بر اساس اعترافات اجباری و شکنجه
در این پرونده، ۱۲ شهروند اهوازی در دادگاهی مشترک محاکمه شدند؛ شش نفر به اعدام و شش نفر دیگر در مجموع به ۷۰ سال زندان محکوم شدند. در این گزارش، به اتهامات ناعادلانه و عدم دادرسی منصفانه پرداخته میشود.
قتل دو بسیجی در آبادان:
به گفته خبرگزاری فارس، بامداد روز دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۷، دو بسیجی موتورسوار در جاده ساحلی اروند هدف تیراندازی قرار گرفتند. کاربران ارزشی بلافاصله این حادثه را به سازمان حرکهالنضال نسبت دادند، اما روز بعد دادستان و فرمانده نیروی انتظامی آبادان این ادعا را رد کردند و علت قتل را اختلاف خانوادگی اعلام کردند.
قتل دو مأمور نیروی انتظامی در بندر امام:
بامداد ۵ بهمن ۱۳۹۷، دو مأمور نیروی انتظامی در بندر امام با شلیک افراد ناشناس کشته شدند. تا ماهها پس از این حادثه، هیچ اطلاعاتی از عاملان تیراندازی منتشر نشد و رسانهها به «افراد ناشناس» اشاره میکردند.
بازداشتهای گسترده:
سه ماه پس از قتل بسیجیها و دو هفته پس از کشته شدن مأموران نیروی انتظامی، نیروهای امنیتی علی مجدم و معین خنفری را در خانهای در خرمشهر بازداشت کردند. در این بازه زمانی، ۳۳ نفر از خانواده و دوستان این افراد توسط مأموران اطلاعات سپاه بازداشت و تحت شکنجه قرار گرفتند. برخی از بازداشتشدگان، از جمله همسر و فرزندان علی مجدم و حبیب دریس، برای گرفتن اعترافات اجباری بازداشت شدند.
یکی از همبندیان حبیب دریس از شکنجههای شدیدی چون غرق مصنوعی، ضرب و شتم با کابل و لوله سبز، و محرومیت از خواب برای فشار آوردن به متهمان سخن گفت. این افراد همچنین از دسترسی به وکیل و خدمات درمانی محروم بودند.
تناقضات در پرونده:
اعترافات اجباری برخی متهمان، از جمله روایتهایی از قتل دو بسیجی و مأموران نیروی انتظامی، با تناقضات جدی روبرو بود. در حالی که برخی خبرگزاریها این قتلها را به گروههای مسلح نسبت میدادند، فرمانده نیروی انتظامی و دادستان آبادان این ادعاها را رد کرده و علت قتلها را اختلافات خانوادگی عنوان کردند.
روایت میزان از کشتهشدن دو مامور نیروی انتظامی در بندر خمینی نیز ابهاماتی دارد. این خبرگزاری مدعی است که گزارش بر اساس اعترافات متهمان پرونده تنظیم شده است. میزان در این گزارش، تنها به اعترافات متهمان استناد و هیچگونه سند،شاهد یا فیلمی برای اثبات ادعای خود منتشر نکرده است. اگر این اتفاق طبق ادعای میزان توسط این افراد حادث شده بود حداقل یک شاهد باید در این پرونده موجود میبود که طبق داده های این پرونده هیچ شاهدی وجود ندارد.
احکام نهایی:
شعبه چهار دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبی مهر، شش نفر از متهمان را به اعدام محکوم کرد. بقیه متهمان به حبسهای طولانیمدت محکوم شدند: فارس عموری ۳۵ سال، جاسم البوغبیش ۱۵ سال، و اسکندر مجدم، محمدقاسم مجدم، رعد منیعات و توفیق منیعات هر کدام به ۵ سال زندان.
سؤال این است که چرا پرونده این افراد به جای دادگاه کیفری در دادگاه انقلاب بررسی شد. به نظر میرسد شواهد کافی برای اثبات قتل وجود نداشت، چرا که در موارد مشابه، افراد بدون مدارک کافی به اعدام محکوم شدهاند، همانطور که در مورد اخیر اعدام ۷ زندانی اهل تسنن کرد که در زندان قزلحصار اعدام شدهاند، نیز مشاهده شد.
#نه_به_اعدام
#محمدرضا_مقدم
#معین_خنفری
#علی_مجدم
#عدنان_غبیشاوی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech