آموزشکده توانا
56.2K subscribers
31.5K photos
37.2K videos
2.55K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
انتقام جمهوری اسلامی از دانشگاه ادامه دارد

نرگس فداکار، از دانشجویان معترض، از خوابگاه و کلاس درس محروم شده و تنها می‌تواند در پایان ترم در امتحانات شرکت کند!

طبق گزارش دریافتی، «نرگس فداکار» دانشجوی رشته اقتصاد دانشگاه ارومیه که به خاطر فعالیت در جریان خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» ۴ ترم از دانشگاه تعلیق شده بود، اینک پس از گذشت کمتر از دو ماه از سال تحصیلی دوباره از خوابگاه و کلاس درس محروم شده است.

یک منبع مطلع می‌گوید، «ابتدا او را به دانشگاه تبریز تبعید کرده‌اند و چون دانشگاه تبریز نپذیرفته، او را از خوابگاه و کلاس درس محروم کرده و صرفاً اجازه داده‌اند که پایان ترم به شکل خودخوان در امتحانات شرکت کند!»

به گفته این منبع: «ماجرا از این قرار است که نرگس به علت مشکل گوارشی، در خوابگاه حالش بد می‌شود و دوستانش او را به درمانگاه دانشگاه می‌برند، اما پزشک حکومتی درمانگاه با هماهنگی حراست دانشگاه، بدون تست کردن و معاینه، به او تهمت می‌زند که تو در خوابگاه مشروبات الکلی مصرف کرده‌ای و از این رو دچار مشکل گوارشی شدی!»

طبق این گزارش «مسئولان دانشگاه برخوردهای توهین‌آمیزی با نرگس فداکار کردند، می‌خواستند او را شب پشت در خوابگاه بگذارند و اجازه ندهند به داخل خوابگاه برود که با دلسوزی نگهبان خوابگاه توانست شب را در خوابگاه بگذارند. در روزهای بعد علاوه بر برخورد با لحنی توهین‌آمیز و بدون هیچ‌حکمی به نرگس گفتند که باید خوابگاه را تخلیه کنی»

او نوشته که «نرگس را تهدید کردند و به او گفتند اگر جانت را دوست داری، به تبریز برو! به صلاحت است که به تبریز بروی و گفتند ترم بعد هم معرفی به استاد می‌شوی و فقط می‌توانی امتحان بدهی!»

فرستنده این گزارش اضافه کرده:
«امثال نرگس البته برای مدیران دانشگاه خطرناک هستند، چرا که او جسارت و شهامت سخن گفتن دارد، سیاست‌های ایدئولوژیک مسئولین دانشگاه را به چالش می‌کشد، تریبون‌های مثلاً آزاد‌ اما نمایشی‌ بسیج را رسوا می‌کند.

این سناریوها در جمهوری اسلامی نخ‌نما شده است و کسی آن را باور نمی‌کند.
جمهوری اسلامی می‌رود و مردم افتخار می‌کنند که نرگس‌ها چگونه برای محافظت از جامعه خطر کردند.
کاوه‌های آینده ایران، بمانید برای وطن❤️»


در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، دانشجویان دانشگاه‌ها خوش درخشیدند و در واقع از موتور محرکه‌های قیام مردمی بودند. حکومت سرکوب سنگینی را اعمال کرد و تعداد بسیار زیادی از دانشجویان را تعلیق یا اخراج و بازداشت کرد.

#نرگس_فداکار #دانشجو #دانشگاه_در_زنجیر
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نرگس محمدی، پس از جراحی، به زندان اوین بازگشت

این زندانی سیاسی برنده جایزه صلح نوبل، که جهت درمان به بیمارستان اعزام شده بود، پس از عمل جراحی تومور استخوانی، به زندان بازگشت.

مصطفی نیلی، وکیل نرگس محمدی، خبر داد «موکلش اخیرا به دلیل تومور استخوانی در قسمت فوقانی ساق پا، تحت عمل جراحی برداشتن تومور و پیوند استخوانی قرار گرفته و روز شنبه، ۲۶ آبان‌ماه، به زندان بازگردانده شده است.»
یادآور می‌شویم که بر اساس آزمایش صورت‌گرفته، این ضایعه مشکوک به سرطان بوده است.
به گفته وکیل نرگس محمدی، هرچند پزشک معالج، سه ماه مراقبت در شرایط مطلوب را تجویز کرده است، اما کماکان مقامات قضایی پاسخی به تقاضای مرخصی و توقف اجرای نداده‌اند.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نرگس_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
‏مطهره گونه‌ای از زندان اوین: «با امید به روزهای روشن و آگاه و آباد و آزاد برای سرزمین‌مان که جانمان است، ایمان دارم که با اراده‌ی پولادین و ستودنی و ایستادگی مردم ایران، ظلم ظالمان پایدار نخواهد ماند.»

درخواست #مطهره_گونه_ای از وزیر بهداشت و درمان برای رسیدگی به وضعیت پزشکی #نرگس_محمدی و مرخصی او

آقای دکتر ظفرقندی
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
بنده به عنوان دانشجوی ترم آخر دکترای دندانپزشکی که در آستانه‌ی دفاع و دانش‌آموختگی به طور قطعی از دانشگاه علوم پزشکی تهران اخراج شده‌ام و شاهد رنج و مهجوریت زنان زندانی بند اوین هستم، بیش از پیش یقین یافته‌ام که جان انسان‌ها در حکومت جمهوری اسلامی از هر چیزی بی‌ارزش‌تر است.

هدف اولیه و اصلی این نامه، تشریح وضعیت بحرانی و حاد خانم نرگس محمدی بود که با مشاهده‌ی تبدیل سیستم ناکارآمد درمانی حاکم بر زندان‌ها به یک رویه‌ی ثابت جهت تحت فشار قرار دادن هرچه بیشتر فعالان سیاسی، مدنی، عقیدتی به صرافت آن افتادم که گزارش مختصری از وضعیت وخیم موجود منتشر کنم. این نامه‌ی سرگشاده نیز نه صرفاً برای اطلاع مسئولان حکومتی، بلکه جهت آگاهی بخشی به مردم شریف و آزاده‌ی ایران است که شاید پیش‌تر با انتشار نامه‌ی یک زندانی سیاسی سابق، مبنی بر ارائه‌ی مستمر و مطلوب و کافی خدمات درمانی و اعزام به‌موقع زندانیان به بیمارستان، که مطلقاً کذب و عوام‌فریبی بود دچار سوگیری و خطا در مورد وضعیت نابه‌سامان زندان‌ها از جمله بند زنان اوین شده باشند.

وریشه مرادی (میرزایی) پس از تحمل دوره‌ی طولانی اعتصاب غذا، هم‌اکنون در وضعیت بد جسمانی قرار دارد، اما بهداری زندان با مخالفت مستقیم دادستان و ضابطین نهادهای امنیتی از اعزام وی به بیمارستان و انجام اقدامات درمانی لازم ممانعت به عمل می‌آورند.
برخورد غیرانسانی و منافی حقوق متهم با خانم مرادی، تنها یک مورد از تخطی سازمان زندان‌ها خاصه در مواجهه با زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

در بند زنان اوین، ۴ نفر از زندانیان، بالای ۷۰ سال و بیش از ۱۸ نفر بالای ۶۰ سال سن دارند که مبتلا به بیماری‌های خاص مانند MS پیشرفته، سرطان، تومور مغزی و همچنین آپنه‌ی تنفسی و بیماری‌های مزمن ریوی و قلبی هستند و من به‌طور روزمره شاهدم که حتی زندگی عادی و روزانه هم برای آن‌ها چقدر دشوار و طاقت‌فرسا است.

در تمامی این روزها به‌عنوان یک پزشک زندانی، شاهد عملکرد نامناسب و غیرتخصصی کادر درمانی بوده‌ام که حتی از رسیدگی اولیه و پانسمان ساده هم عاجزند. امکانات بهداری داخل بند و مرکزی اوین نیز تا جایی حداقلی و ناچیز است که زندانیان برای تهیه‌ی آنتی‌بیوتیک‌های معمول و مسکن‌های بدون تجویز و داروهای سرماخوردگی و حتی در مواردی چسب و وسایل پانسمان نیز مشکلات عدیده دارند.

مدتی پیش خانم محمدی جهت آنژیوگرافی، پس از رایزنی‌ها و اعتراضات هم‌بندیان و هم‌چنین وکلای ایشان با مسئولان ذی‌ربط، بعد از حدود هفت هفته، تحت شرایط خاص و به‌صورت تحت‌الحفظ به بیمارستان اعزام شد. در حالیکه مدت‌ها از درد قفسه‌ی سینه، مضاف بر مشکلات متعدد و طاقت‌فرسای جسمی دیگر رنج می‌برد و بارها با شرایطی بحرانی، تنها به بهداری زندان انتقال یافته بود.

در بیمارستان با معاینه‌ی پزشک متخصص به صورت کاملاً اتفاقی و حین اخذ شرح حال و سایر معاینات و روندهای درمانی، با بُن‌اسکن تشخیصی، ضایعه‌ای در زانوی پای راست ایشان مشاهده شد که نیاز به بیوپسی (نمونه‌برداری) داشت تا خوش‌خیمی یا بدخیمی آن مشخص شود. گرچه پیشتر توده ای نیز در سینه سمت راست مشاهده و بیوبسی شده بود . فیزیوتراپی در ناحیه کمر و گردن او به مدت یکسال است که انجام نمی‌شود.

نهایتاً خانم محمدی جهت انجام عمل جراحی نمونه‌برداری، مجدداً به بیمارستان اعزام شد. پزشک متخصص جراح با توجه به گستردگی ضایعه و تشکیک بیش از پیش به بدخیمی، پروسه‌ی ریسکشن (خارج کردن کامل ضایعه) و همچنین کورتاژ (تراشیدن نواحی اطراف ضایعه که مستعد متاستاز بود) را انجام داد.

مضاف بر این عمل جراحی سنگین، همزمان پیوند استخوان (گرفت و آلوگرفت) هم انجام شد. شرح کامل گزارش عمل جراحی و توصیه‌های پزشک متخصص به‌صورت مستند در اختیار نهادهای ذیربط است.

علی‌رغم وجود گزارش مبسوط پزشکی مبنی بر وضعیت وخیم نرگس محمدی و توصیه‌ی پزشک جهت گذراندن دوره‌ی نقاهت در خارج از زندان، متاسفانه با جلوگیری از حضور پزشک قانونی برای صدور حکم مرخصی درمانی، ایشان را تنها پس از ۴۸ ساعت بعد از عمل جراحی به زندان بازگرداندند.
ادامه در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2b8397d5

#بیانیه #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ویدا ربانی: اعتصاب کردیم چون راه دیگری پیش روی خود نمی‌بینیم

نامه‌ای از قلب درد و مقاومت

ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی، از بند زنان زندان اوین، در نامه‌ای تکان‌دهنده وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی، بی‌توجهی به حقوق اولیه آن‌ها، و محرومیت‌های سیستماتیک در حق درمان را به تصویر کشیده است. او و مطهره گونه‌ای، دانشجوی اخراجی ترم آخر. دندان‌پزشکی، برای اعتراض به شرایط درمانی نرگس محمدی و دیگر همبندی‌های خود، از ۲۸ آبان ماه اعتصاب غذا کرده‌اند؛ اقدامی که از سر استیصال و درد صورت گرفته، اما فریادی است علیه بی‌عدالتی.

این نامه، علاوه بر شرح شرایط طاقت‌فرسای جسمی و روحی زندانیان، به وضعیت هشداردهنده محرومیت از درمان و استفاده از فشارهای روانی و جسمی بر زندانیان سیاسی اشاره می‌کند. ویدا با صداقت و جسارت، از نظامی می‌نویسد که حتی نیازهای ابتدایی انسانی را دستمایه‌ی تنبیه و کنترل قرار داده است. متن کامل این نامه، فراخوانی است برای توجه، همبستگی و عمل.

متن کامل نامه را به نقل از رسانه ایران‌‌وایر بخوانید:

روی برانکارد چرخدار می‌آید توی بند، مردمک چشم‌های سیاه و درشتش گشاد شده و با اینکه مدام به اطرافش و به انبوه جمعیتی که دوره‌اش کرده‌اند نگاه می‌کند، اما انگار چیزی نمی‌بیند یا وارد جای عجیب و ناآشنایی شده است. با نگاه خیره و مبهوتش چشم در چشم می‌شوم، بلند صدایش می‌زنم، نرگس؟ نگاه می‌کند اما انگار من را نمی‌شناسد.

پرسنل زندان می‌گويند ببریدش بالا. صدای اعتراض‌ها زندانی‌ها بلند می‌شود که این کار ما نیست، چطور ببریم و...
چند زندانی رای باز مرد و یکی دو مرد که از پرسنل زندان هستند دارند بحث می‌کنند که چطور برانکارد با پایه‌های چرخدار را از دو ردیف پله‌های بند زنان بالا ببرند. بالاخره برانکارد را سر و ته، طوری که سر نرگس پایین است از پله‌ها بالا می‌برند.

می‌آیند توی اتاق سه، می‌خواهند نرگس را بلند کنند و بگذارند روی تخت خودش، پای راستش تا بالای ران توی آتل است و نباید خم شود. وقتی می‌خواهند بلندش کنند نرگس کمی به خودش می‌آید. می‌گوید اگر پا خم شود با وجود جراحی استخوان می‌شکند، ده دقیقه‌ای بگو مگو می‌کنند و در آخر نرگس می‌گوید اجازه نمی‌دهم، کار شما نیست.

بیسیم می‌زنند و با ما شرط می‌کنند که در تمام مسیر هیچ زندانی نباشد تا پرسنل آمبولانس بیمارستان بیاید و او را جا‌به‌جا کنند. اول به خاطر اینکه بندان زنان امنیتی است اجازه ورود به آنها نداده بودند.

بالاخره نرگس را از روی برانکارد بلند می‌کنند. تخت زندان  خیلی کوتاه است و تا او را بگذارند روی تخت فریادش بلند می‌شود: «پااااام، آخ پااام، سپیده پام پام پام....صدای دلخراش و هق هق گریه بلند می‌شود.

یکی دو بار تلاش می‌کنند، بلندش می‌کنند و بالاخره میگذارند روی تخت و می‌روند! تنها ۴۸ ساهت از جراحیش گذشته، درد در چهره‌اش پیداست. صدای هق هق گریه به تدریج آرام‌تر می‌شود. مهوش و سپیده اتاق را خلوت می‌کنند، نرگس دوست ندارد کسی حال و روزش را ببیند.
یک ساعت بعد رفتم نگاهی به نرگس انداختم، چشمانش قرمز و پف کرده بود، گریه نمی‌کرد اما از درد اشک در چشمانش حلقه میزد و به پایین می‌غلتید. اینبار مرا شناخت، شروع با خندیدن کرد و گفت باور کن همش داشتم به مصطفی(نیلی، وکیلش) می‌گفتم برای ویدا شیرینی بخر.
و برای بقیه توضیح می‌داد: «دفعه قبل که از بیمارستان برگشتم ویدا یک جعبه شیرینی فرانسه توی وسایل پیدا کرد و با ذوق بازش کرد ولی تویش نان بربری بود. آنقدر غر زد که اینبار هی به مصطفی گفتم شیرینی را فراموش نکنی.»
نمی‌توانم به صورتش نگاه‌ کنم. برمی‌گردم‌ از این وضعیت فرار کنم توی تختم، جوانا (وریشه مرادی) کنار تخت ایستاده، یک لیوان آب جوش که چند آلو بخارا داخل آن انداخته را هم می‌زند و می‌پرسد. نرگس چطوره؟

تختمان مشترک است، او طبقه بالای تخت است.
من فقط خشم و بغضم را قورت می‌دهم و می‌پرسم زخم عثنی‌عشر با آب جوش و آلوچه درمان میشه؟ بدبخت داری از خونریزی می‌میری.
وریشه بعد از آن اعتصاب غذای طولانی حالا خونریزی دارد. مستقیم نمی‌گویند اما ما می‌دانیم چون در مراسم‌های اعتراض به اعدام شرکت کرده اعزامش به بیمارستان را لغو کرده‌اند. فقط او نبود، بدون اینکه مستقیما بگویند هر کسی در اعتراض به اعدام‌ها شرکت داشت را به نحوی تنبیه کردند. بسته به اینکه زندانی چه چیزی داشته باشد که بشود از آن محرومش کرد، از تحویل ندادن وسایل تا قطع تلفن و ملاقات و اعزام به بیمارستان.
مدتی است که می‌گويند ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی با همسر امتیاز است و در صورت حسن رفتار به زندانی تعلق می‌گیرد.

ادامه را در لینک زیر بخوانید:

https://tinyurl.com/3xfhxhzd

#بیانیه #ویدا_ربانی #مطهره_گونه_ای #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #حق_درمان #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
کمیته مستقل حقیقت‌یاب سازمان ملل متحد، خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط نرگس محمدی، زندانی سیاسی، شد.
در متن این بیانیه آمده است:
«مقامات زندان بارها او را از ارائه خدمات پزشکی ضروری برای درمان بیماری‌هایش محروم کرده‌اند. این بخشی از الگوی بی‌توجهی سیستماتیک پزشکی نسبت به زندانیان، از جمله مدافعان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و نویسندگان است.»
نرگس محمدی برنده جایزه نوبل صلح و فعال حقوق بشر در زندان از رسیدگی پزشکی محروم بوده و در روزهای اخیر چندین زندانی نسبت به وضعیت نامناسب بهداشتی در زندان و بیماری نرگس محمدی هشدار داده‌اند. حتی ویدا ربانی و مطهره گونه‌ای به همین دلیل دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
صدای زندانیان باشیم

#نرگس_محمدی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech