آموزشکده توانا
56.1K subscribers
31.6K photos
37.2K videos
2.55K files
19.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کلیدها را به صدا درآورید: نمادی از اعتراض و امید

حرکت‌های نمادین و به ظاهر ساده، گاه می‌توانند تأثیری عمیق بر تحولات اجتماعی و سیاسی بگذارند. یکی از این حرکت‌های خلاقانه در مبارزات مردم چکسلواکی علیه حزب حاکم کمونیستی به کار گرفته شد؛ مبارزاتی که بعدها به انقلاب مخملی و بهار پراگ معروف شد و الهام‌بخش بسیاری از انقلاب‌های رنگی و صلح‌آمیز در مناطق مختلف جهان گشت.

یکی از نمادهای برجسته این اعتراضات، به صدا درآوردن دسته کلیدها بود. مردم چکسلواکی در جریان تجمعات، همزمان دسته کلیدهای خود را تکان می‌دادند. این حرکت دو پیام داشت: اول، نشان دادن امید به باز شدن قفل‌های بسته و گشایش درهای آینده‌ای روشن؛ و دوم، ارسال پیامی به مقامات کمونیستی مبنی بر پایان یافتن دوران حکمرانی‌شان و نزدیک شدن زمان ترک قدرت.

صدای جرینگ‌جرینگ کلیدها به تدریج به نماد مقاومت مسالمت‌آمیز مردم تبدیل شد و نیرویی الهام‌بخش برای وحدت و پایداری آن‌ها در برابر فشارهای حاکمیت شد. در نهایت، این اعتراضات گسترده و خلاقانه، با حمایت حضور پرشور مردم و اعتصابات سراسری، به پایان بیش از چهار دهه سلطه حزب کمونیست بر کشور چکسلواکی انجامید و راه را برای تشکیل اولین دولت غیرکمونیستی در این کشور هموار کرد.

اهمیت این حرکت به حدی بود که در بیستمین سالگرد انقلاب مخملی، اسلواکی یک سکه یادبود دو یورویی منتشر کرد که تصویر کلیدی در داخل یک زنگ را نشان می‌داد. این نماد، پیامی ماندگار از نقش صدای اعتراض در تاریخ تحولات بشری است.

داستان کوتاه «باز کردن هوا» اثر اورسولا لو گویین نیز با الهام از این حرکت، به ماجرای آزادی کشوری خیالی به نام اورسینیا می‌پردازد، جایی که صدای جرینگ‌جرینگ کلیدها نقشی محوری در بیداری مردم ایفا می‌کند.

امروز، این حرکت خلاقانه می‌تواند الگویی الهام‌بخش برای اعتراضات شهروندان ایرانی باشد؛ راهی برای نمایش همبستگی، امید، و تأکید بر لزوم تغییر، بدون توسل به خشونت. صدای کلیدها، همچنان پژواکی از مقاومت و آزادی است که از تاریخ الهام گرفته و به آینده چشم دوخته است.

https://www.youtube.com/watch?v=nxHbijTw9Xo

#انقلاب_مخملی #چکسلواکی #مبارزه_مدنی #مقاومت_مدنی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاپ ژان پل دوم، جنبش همبستگی و جایگزین نارنجی - قسمت اول

پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی حکومت‌های دست‌نشانده‌ای را در اروپای مرکزی و شرقی، از جمله لهستان، مستقر کرد که به «پرده آهنین» معروف شدند. در لهستان، حکومت کمونیستی با سرکوب مخالفان و نقض حقوق اولیه انسانی، زمینهٔ نارضایتی عمومی را فراهم آورد.

انتخاب کارول جوزف وویتیلا به عنوان پاپ ژان پل دوم در سال ۱۹۷۸، نقطهٔ عطفی در جنبش آزادی‌خواهی لهستان بود. او معتقد بود که کاتولیسیزم و وجدان فردی در تضاد با سرکوب آزادی‌های مذهبی، اقتصادی و سیاسی کمونیسم قرار دارند و مسیحیت را بخش جدایی‌ناپذیر فرهنگ لهستان می‌دانست. سخنان و سفرهای او به لهستان، الهام‌بخش مردم برای پیگیری آزادی‌های مدنی و مذهبی بود.

در آگوست ۱۹۸۰، اعتصاب کارگران کشتی‌سازی گدانسک به رهبری لخ والسا منجر به تشکیل جنبش همبستگی شد؛ نخستین اتحادیهٔ مستقل کارگری در پشت پرده آهنین. این جنبش نه تنها به مسائل صنفی، بلکه به حقوق بشر و آزادی‌های سیاسی نیز توجه داشت و مفهوم «جمهوری خودگردان» را برای توسعهٔ نهادهای دموکراتیک مطرح کرد.

جنبش جایگزین نارنجی، به رهبری والدمار فیدریخ معروف به «ماژور»، با استفاده از هنر و طنز، به مبارزه با رژیم کمونیستی پرداخت. آن‌ها با نقاشی تصاویر کوتوله‌ها بر روی دیوارهایی که شعارهای ضدکمونیستی پاک شده بود، رژیم را به سخره می‌گرفتند و فضای سرکوب را تضعیف می‌کردند.

همکاری و هم‌افزایی این سه عامل—پاپ ژان پل دوم، جنبش همبستگی و جایگزین نارنجی—نقش مهمی در تضعیف و نهایتاً سقوط رژیم کمونیستی لهستان در سال ۱۹۸۹ داشت. رهبری معنوی پاپ، فعالیت‌های صنفی و سیاسی همبستگی و خلاقیت هنری جایگزین نارنجی، همگی در ایجاد فضایی برای تغییرات دموکراتیک مؤثر بودند.


https://youtu.be/bIx-QRb7af8?feature=shared

نوشتاری:
https://tavaana.org/pope-john-paul-orange-poland/

#لهستان #انقلاب_نارنجی #لخ_والسا #کموتیسم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاپ ژان پل دوم، جنبش همبستگی و جایگزین نارنجی - قسمت دوم

پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی حکومت‌های دست‌نشانده‌ای را در اروپای مرکزی و شرقی، از جمله لهستان، مستقر کرد که به «پرده آهنین» معروف شدند. در لهستان، حکومت کمونیستی با سرکوب مخالفان و نقض حقوق اولیه انسانی، زمینهٔ نارضایتی عمومی را فراهم آورد.

انتخاب کارول جوزف وویتیلا به عنوان پاپ ژان پل دوم در سال ۱۹۷۸، نقطهٔ عطفی در جنبش آزادی‌خواهی لهستان بود. او معتقد بود که کاتولیسیزم و وجدان فردی در تضاد با سرکوب آزادی‌های مذهبی، اقتصادی و سیاسی کمونیسم قرار دارند و مسیحیت را بخش جدایی‌ناپذیر فرهنگ لهستان می‌دانست. سخنان و سفرهای او به لهستان، الهام‌بخش مردم برای پیگیری آزادی‌های مدنی و مذهبی بود.

در آگوست ۱۹۸۰، اعتصاب کارگران کشتی‌سازی گدانسک به رهبری لخ والسا منجر به تشکیل جنبش همبستگی شد؛ نخستین اتحادیهٔ مستقل کارگری در پشت پرده آهنین. این جنبش نه تنها به مسائل صنفی، بلکه به حقوق بشر و آزادی‌های سیاسی نیز توجه داشت و مفهوم «جمهوری خودگردان» را برای توسعهٔ نهادهای دموکراتیک مطرح کرد.

جنبش جایگزین نارنجی، به رهبری والدمار فیدریخ معروف به «ماژور»، با استفاده از هنر و طنز، به مبارزه با رژیم کمونیستی پرداخت. آن‌ها با نقاشی تصاویر کوتوله‌ها بر روی دیوارهایی که شعارهای ضدکمونیستی پاک شده بود، رژیم را به سخره می‌گرفتند و فضای سرکوب را تضعیف می‌کردند.

همکاری و هم‌افزایی این سه عامل—پاپ ژان پل دوم، جنبش همبستگی و جایگزین نارنجی—نقش مهمی در تضعیف و نهایتاً سقوط رژیم کمونیستی لهستان در سال ۱۹۸۹ داشت. رهبری معنوی پاپ، فعالیت‌های صنفی و سیاسی همبستگی و خلاقیت هنری جایگزین نارنجی، همگی در ایجاد فضایی برای تغییرات دموکراتیک مؤثر بودند.


https://youtu.be/ERx5QjoTnc0?feature=shared

نوشتاری:
https://tavaana.org/pope-john-paul-orange-poland/


لینک قسمت اول:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/88831

#لهستان #انقلاب_نارنجی #لخ_والسا #کموتیسم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پاپ ژان پل دوم، جنبش همبستگی و جایگزین نارنجی - قسمت سوم

پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی حکومت‌های دست‌نشانده‌ای را در اروپای مرکزی و شرقی، از جمله لهستان، مستقر کرد که به «پرده آهنین» معروف شدند. در لهستان، حکومت کمونیستی با سرکوب مخالفان و نقض حقوق اولیه انسانی، زمینهٔ نارضایتی عمومی را فراهم آورد.

انتخاب کارول جوزف وویتیلا به عنوان پاپ ژان پل دوم در سال ۱۹۷۸، نقطهٔ عطفی در جنبش آزادی‌خواهی لهستان بود. او معتقد بود که کاتولیسیزم و وجدان فردی در تضاد با سرکوب آزادی‌های مذهبی، اقتصادی و سیاسی کمونیسم قرار دارند و مسیحیت را بخش جدایی‌ناپذیر فرهنگ لهستان می‌دانست. سخنان و سفرهای او به لهستان، الهام‌بخش مردم برای پیگیری آزادی‌های مدنی و مذهبی بود.

در آگوست ۱۹۸۰، اعتصاب کارگران کشتی‌سازی گدانسک به رهبری لخ والسا منجر به تشکیل جنبش همبستگی شد؛ نخستین اتحادیهٔ مستقل کارگری در پشت پرده آهنین. این جنبش نه تنها به مسائل صنفی، بلکه به حقوق بشر و آزادی‌های سیاسی نیز توجه داشت و مفهوم «جمهوری خودگردان» را برای توسعهٔ نهادهای دموکراتیک مطرح کرد.

جنبش جایگزین نارنجی، به رهبری والدمار فیدریخ معروف به «ماژور»، با استفاده از هنر و طنز، به مبارزه با رژیم کمونیستی پرداخت. آن‌ها با نقاشی تصاویر کوتوله‌ها بر روی دیوارهایی که شعارهای ضدکمونیستی پاک شده بود، رژیم را به سخره می‌گرفتند و فضای سرکوب را تضعیف می‌کردند.

همکاری و هم‌افزایی این سه عامل—پاپ ژان پل دوم، جنبش همبستگی و جایگزین نارنجی—نقش مهمی در تضعیف و نهایتاً سقوط رژیم کمونیستی لهستان در سال ۱۹۸۹ داشت. رهبری معنوی پاپ، فعالیت‌های صنفی و سیاسی همبستگی و خلاقیت هنری جایگزین نارنجی، همگی در ایجاد فضایی برای تغییرات دموکراتیک مؤثر بودند.


https://youtu.be/vbDja615afM?feature=shared

نوشتاری:
https://tavaana.org/pope-john-paul-orange-poland/

لینک قسمت اول:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/88831

لینک قسمت دوم:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/88833

#لهستان #انقلاب_نارنجی #لخ_والسا #کموتیسم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«کشور ما تاریخ ما درسی دگر فراگرفته
گویی اهورا مزدا دوباره در نور خود مرا گرفته
اکنون سرودی سر می‌دهم باز فارغ از رنج و تشویش
ایران غرق انقلاب است
به پیش به پیش به پیش
خلق‌ها به پا بهر دفاع از زن زندگی آزادی
تا بشکنیم پشت ارتجاع پی ریزیم ایران آبادی
تا زنده سازیم سنت‌های ملی از هر آیین و کیش
ایران غرق انقلاب است به پیش به پیش به پیش»

«ایران غرق انقلاب است»
صدا : اجرای زیبای جمعی از دانشجویان موسیقی با برداشتی آزاد از اثر جاویدنام فریدون فرخزاد.

#ایران_غرق_انقلاب_است #فریدون_فرخزاد #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
انقلاب گل سرخ؛ وقتی گرجستان گفت «دیگر بس است!»

انقلاب گل سرخ در گرجستان در نوامبر ۲۰۰۳، تغییری مسالمت‌آمیز در قدرت بود که به دنبال اعتراضات گسترده به نتایج بحث‌برانگیز انتخابات پارلمانی رخ داد. این رویداد با استعفای رئیس‌جمهور وقت، ادوارد شواردنادزه، پایان یافت و به دوران رهبری میخائیل ساآکاشویلی آغاز شد.

زمینه‌های انقلاب:

فساد گسترده: دولت شواردنادزه با فساد سیستماتیک و ناکارآمدی مواجه بود که نارضایتی عمومی را افزایش داد.

انتخابات متقلبانه: انتخابات پارلمانی ۲۰۰۳ با تقلب‌های گسترده همراه بود که اعتراضات مردمی را برانگیخت.

نقش سازمان‌های غیردولتی: سازمان‌های غیردولتی و رسانه‌های مستقل، به‌ویژه شبکه تلویزیونی روستاو-۲، در بسیج افکار عمومی و سازماندهی اعتراضات نقش مهمی ایفا کردند.


روند انقلاب:

اعتراضات مسالمت‌آمیز: از ۳ تا ۲۳ نوامبر ۲۰۰۳، تظاهرات گسترده‌ای در تفلیس برگزار شد که با حمل گل‌های سرخ توسط معترضان به نشانه صلح همراه بود.

اشغال پارلمان: در ۲۲ نوامبر، معترضان به رهبری ساآکاشویلی با گل‌های سرخ وارد پارلمان شدند و جلسه را متوقف کردند.

استعفای شواردنادزه: در پی این تحولات، شواردنادزه در ۲۳ نوامبر استعفا داد و انتخابات جدید برگزار شد که به پیروزی ساآکاشویلی انجامید.


پیامدها:

اصلاحات گسترده: دولت جدید اصلاحات ساختاری در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و مبارزه با فساد انجام داد که به بهبود شاخص‌های بین‌المللی گرجستان منجر شد.

نزدیکی به غرب: گرجستان پس از انقلاب، سیاست خارجی خود را به سمت همگرایی با اتحادیه اروپا و ناتو سوق داد.

چالش‌های داخلی: با وجود دستاوردها، دولت ساآکاشویلی با انتقاداتی درباره تمرکز قدرت و محدودیت آزادی‌های مدنی مواجه شد.


انقلاب گل سرخ به عنوان نمونه‌ای از تغییر مسالمت‌آمیز قدرت در فضای پساشوروی شناخته می‌شود و تأثیراتی بر تحولات مشابه در منطقه داشته است. با این حال، ارزیابی‌های متفاوتی درباره دستاوردها و کاستی‌های آن وجود دارد که همچنان در مباحث سیاسی گرجستان مطرح است.

برای اطلاعات کامل‌تر، این مطالعه موردی توانا را بخوانید:

https://tavaana.org/rose_revolution_georgia/


#مطالعه_موردی  #انقلاب_گرجستان #گرجستان #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انقلاب آوازی استونی: مقاومت موسیقایی در برابر اشغال

انقلاب آوازی استونی، جنبشی بدون خشونت در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بود که با استفاده از موسیقی، منجر به استقلال این کشور از اتحاد جماهیر شوروی شد. استونی که از سال ۱۹۴۴ تحت اشغال شوروی بود، شاهد سرکوب‌های گسترده و ممنوعیت هویت فرهنگی خود بود. با این وجود، مردم این کشور توانستند از موسیقی به عنوان ابزار مقاومت استفاده کنند.

پیشینه تاریخی

استونی از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۹۱ تحت سلطه شوروی قرار داشت. در این دوران، موسیقی یکی از عناصر هویتی اصلی مردم بود و جشنواره‌های موسیقی، از جمله جشنواره آواز استونی، به بستری برای حفظ فرهنگ ملی تبدیل شد. این جشنواره‌ها با وجود نظارت شدید شوروی، برای مردم فرصتی بود تا با خواندن سرودهای میهنی، هویت و آرمان‌های خود را ابراز کنند.

جنبش موسیقیایی

در دهه ۱۹۸۰، جنبش ناسیونالیستی با اجرای سرودهای ممنوعه و آهنگ‌های میهنی، علیه سلطه شوروی شکل گرفت. این سرودها روحیه مقاومت را در مردم زنده نگه داشت و به نمادی از اتحاد ملی تبدیل شد. در تجمعات بزرگ، صدها هزار نفر با هم این سرودها را می‌خواندند و پیام مقاومت خود را به جهان مخابره می‌کردند.

استقلال

در سال ۱۹۹۱ و با فروپاشی شوروی، استونی به استقلال دست یافت. موسیقی به عنوان یک ابزار مقاومت بی‌خشونت در این موفقیت نقشی کلیدی ایفا کرد. انقلاب آوازی استونی نشان داد که موسیقی می‌تواند به ابزاری قدرتمند برای تغییرات اجتماعی و سیاسی تبدیل شود. این انقلاب، الهام‌بخش بسیاری از جنبش‌های مشابه در سراسر جهان شد.


https://youtu.be/pmFk6znVI20?feature=shared

نسخه نوشتاری:
https://tavaana.org/singing_revolution/

#اسلایدشو #انقلاب_آواز #مطالعه_موردی #استونی #کمونیسم #شوروی #دیکتاتوری #مقاومت_مدنی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech