آموزشکده توانا
54.1K subscribers
33.1K photos
38.3K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
فرشته تابانیان، وکیل دادگستری در یک رشته توییت از پیگیری وضعیت ایمان خدری اطلاع‌رسانی کرد و نوشت که هیچ نهادی مسئولیت بازداشت او را نمی‌پذیرد و مشخص نیست که او کجاست!!

«چهارده روز جستجو بی‌سرانجام!

موکلم ایمان خدری روز سه شنبه چهارده اسفند ساعت سه بعدازظهر در منزل شخصی مسجدسلیمان توسط چهار خودرو که شخصی بودند ربوده شده و تاکنون علی‌رغم تمام پیگیریهایی که کردم هیچ نهاد، سازمان و شخصی مسئولیت آن را به عهده نگرفتند.

سه‌شنبه بعد از ربودن موکلم همسایه‌ها به برادرش اطلاع دادند.ایشان روز چهارشنبه به من اطلاع دادند.در هفته بعد که من پیگیری کردم هیچ پرونده جدیدی علیه ایمان خدری در اهواز تشکیل نشده بود.بعد از آن من مجبور شدم به ایذه بروم.

چون پرونده قبلی که علیه ایشان تشکیل شده بود در شعبه دوم بازپرسی ایذه بود. شعبه دوم اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت که دستور بازداشتی صادر نشده است. بعد از آن با مراجعه به دادستان ایذه متاسفانه ایشان حاضر به ملاقات نشدند.

مراجعه من به دادستانی مسجدسلیمان با تنش همراه بود. مدیر دفتر دادستان اعلام کرد که ایشان در زندان هستند.در پی اصرار من به اینکه باید به خانواده تلفن بزنند درگیری لفظی بین من و ایشان رخ داد.امروز صبح با مراجعه به دفتر حقوق شهروندی در اهواز وضعیت موکلم را به معاون دادستان شرح دادم.

ایشان باچند نفر تماس گرفتند.بعداز تماس با دادستانی مسجدسلیمان مشخص شد که موکلم در زندان مسجدسلیمان نیست.تماسی با 113 داشتم آنها نیز اعلام کردند که ایمان خدری «موجودی» آنها نیست.تماسم با 114 بدون پاسخ بود.ولی معاون دادستان بامن تماس گرفتندوگفتندکه سپاه نیز اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.

من از ایشان خواستم از دادستان کل خوزستان بپرسد: چطور در روز روشن فردی را با نام قانون و ضابط قضایی امنیتی می‌ربایند و بعد از گذشت چهارده روز هنوزهیچ نهادی مسئولیت این بازداشت!!!!را نمی‌پذیرد؟وایشان نیز اظهار بی‌اطلاعی می‌کند.پرسش اصلی این است: #ایمان_خدری_کجاست؟ و چه کسی مسئول است؟»

#ایمان_خدری #ایذه #مسجدسلیمان #مسجد_سلیمان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فواد جوبین، دایی جاویدنام آرتبن رحمانی، ضمن انتشار این ویدیو از مزار آرتبن در شب چهارشنبه‌سوری، نوشت:

«من هنوز منتظرم که صدای خنده‌هایت را در وزش باد بهاری بشنوم.»

- آرتین رحمانی متولد سال ۱۳۸۴ و ۱۶ ساله بود. او علاوه بر تحصیل، همزمان بطور پاره‌وقت در یک مکانیکی هم کار می‌کرد. آرتین فرزند اول خانواده رحمانی بود با یک خواهر و یک برادر کوچکتر از خودش.

روز ۲۵ آبان همان روزی که کیان پیرفلک و سپهر مقصودی به رگبار بسته‌شدند، آرتین نیز در گوشه‌ای از دیگر از شهر ایذه در خیابان هدف گلوله ماموران قرار گرفت.

مأموران امنیتی به خانواده آرتین فشار آوردند که پیکر او را به عنوان «شهید» در تپه شهدای ایذه به خاک بسپارند اما خانواده قبول نکردند.
مراسم خاکسپاری آرتین با ساز و دهل بختیاری و نواختن ترانه‌های حماسی این منطقه از جمله «دایه دایه وقت جنگه» برگزار شد.

#آرتین_رحمانی #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظه تحویل سال نو بر سر مزار جاویدنام حامد سلحشور از جاویدنامان ایذه

ارسالی یکی از مخاطبان توانا از ایذه


حامد سلحشور جوانی که از مبارزان ایذه بود، مثل میلاد سعیدیان‌جو، محمود احمدی، حسین سعیدی، مجاهد کورکور، کمر طهماسبی، مهدی الماسی، ابول کورکور، سهراب احمدی و ...

او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا می‌کرد، تا اینکه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت شد، ۵ روز گذشت و خانواده از او خبری نداشت، روز ۹ آذرماه ۱۴۰۱ به پدر او زنگ زدند و او را نیمه‌شب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن کردند، بی‌آنکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرین‌بار با او وداع کنند.

یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جان‌باخته به سر مزارش رفتند، با کمک چند تن از جوانان مبارز، پیکر او را از خاک بیرون آوردند و سوار بر صندلی عقب پراید حامد کردند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک سپردند.

به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر حامد سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیه‌‌ها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» به‌گفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک» دفن کرده بودند.

حامد ۲۳ ساله که تجربه سال‌ها کار سخت در پروژه‌های جنوب ایران را داشت، به درخواست مادرش و‌ به‌علت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود.
حامد نامزد داشت و قصد داشت با او ازدواج کند. مهسا (معصومه) احمدی، نامزد حامد سلحشور دو سال پیش پس از برگزاری جشن تولد حامد سلحشور هنگام رفتن به مزار رضا شریعتی، از دیگر کشته‌شدگان ایذه بازداشت شد و یک ماه و نیم بعد آزاد شد.

#ایذه #دادخواهی #حامد_سلحشور #شکنجه #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایذه، مادر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو، بر سر مزار فرزندش در لحظه تحویل سال نو، نوروز را به مردم ایران تبریک می‌گوید.

مادری مقاوم و استوار، از خطه‌ای قهرمان‌پرور

ویدیو از صفحه زهرا سعیدیان‌جو


#ایذه #میلاد_سعیدیان_جو #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگار، خواهر جاویدنام محمود احمدی، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

«به نام خداوند پیکر نداران شیر........

این سفره آخرین سفره‌ای بود که کنار برادرم چیده بودیم اون عید آخرین عید ما بود؛ بعد از چهار سال دوباره این سفره رو چیدم به امید اینکه روزی کنار پیکرش دور هم جمع بشیم اون روز عید من است. عید من نفس کشیدنش نیست؛ عید من داشتن چهار تکه استخون

سال ۱۴۰۴ رو به تمام ایرانیان در سراسر این کره خاکی تبریک عرض می‌کنم در هر جای این کره خاکی هستین تنی سالم و دل خوش داشته باشین»


پس از کشته‌شدن #کیان_پیرفلک ، سرکوبگران این سناریو را ساختند که این جوانان مبارز ایذه بودند که به ماشین پدر کیان تیراندازی کرده‌اند، ادعایی که همه خانواده‌های دادخواه و شاهدان رد کرده‌اند. به تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۱ نیروهای حکومتی به روستای پرسوراخ حمله کرده؛ #محمود_احمدی و #حسین_سعیدی را به رگبار بستند. پیکر آن‌ها را با خود برده و تا کنون به خانواده‌های ایشان تحویل نداده‌اند.
محمود و حسین، همان جوانمردانی بودند که پیکر جاویدنام #حامد_سلحشور را از خاک بیرون کشیده و به خانواده وی تحویل دادند و این‌گونه خانواده توانستند حامد را در زادگاهش با رعایت رسم و رسوم معمول به خاک بسپارند.
خانواده محمود اما، لباس‌های جگرگوشه‌اشان را به جای پیکرش، دفن کرده‌اند.

ربودن پیکر کشته‌شدگان و اجازه ندادن ساخت آرامگاه و عزاداری برای کشته‌شدگان، ستم مضاعفی است که رژیم بر خانواده‌های کشته شده‌ها روا می‌دارد

#محمود_احمدی #دادخواهی #ایذه #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیام و تصاویری که میثم پیرفلک، پدر جاویدنام کیان پیرفلک که خود از مصدومین خیزش سال ۱۴۰۱ است، منتشر کرده است:
.
«به نام خدای رنگین کمان
خدای پویا،خدای کیان
نوروز باستانی ۱۴۰۴بر شما خوبان خجسته باد
آرزو دارم در این سال نو همه ما ملت با همدلی به آرزوهای قلبی خود برسیم.
پاینده باد ایران و ایرانی نوروتان پیروز»


#کیان_پیرفلک
#پویا_مولایی_راد
#نوروز_باستانی #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #دادخواهی #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«به نام ایران، وطنم، ایرانم
عید آن روز مبارک بادم که تو آبادی و من آزادم.
گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست؛ همان بهاری که در نمی‌زند، سر می‌زند... مثل انقلاب.
اگر تمام برگ‌های درختان را از شاخه بچینید، باز جوانه می‌زنند؛
چون کسی نمی‌تواند جلوی آمدن بهار را بگیرد.
و ما جنگلی از درختان هستیم، با زخم‌های بیشمار؛
آتش گرفتیم، ققنوس شدیم، دوباره از خاکسترمان جان گرفتیم،
تکثیر شدیم،
ساقه‌هایمان خم شد ولی نشکستیم،
ایستادیم و در برابر ستم سر خم نکردیم.
ما ادامه داریم...
با "سلام" زمین سبز شدیم،
و با "درود" باران روییدیم.
زنده‌ایم برای فردایی روشن‌تر؛
فردایی که امید داریم زیباست،
و سرشار از مهر و آرامش،
عدالتی از جنس کودکان سیستان و بلوچستان،
که با اشتیاق به کلاس درس می‌روند و
بابت نداشتن شناسنامه ناگزیر به ترک تحصیل نشوند.
نوروز و بهار یادآور سرزندگی، نشاط و زایش دوباره‌ی طبیعت است؛
یادآور شکوه و تمدن ایران،
از تخت جمشید، پاسارگاد، تا نیایشگاه تاریشا.
و یادبودی از رشادت‌ها و دلاوری‌هایی که اکنون جزئی از تاریخ‌اند.
نوروز به ما آموخت که در برابر سیاهی و تاریکی، نور باشیم؛
انسانیت را از یاد نبریم؛
برقصیم، بخندیم،
سفیر امید و صلح در جهان باشیم.
برای آزادی و نوید روزهای پُر امید، راهی نمانده؛
باید نستوه بمانیم.
کسی چه می‌داند؟
شاید نوروز امسال، دست‌های خدای رنگین‌کمان باشد برای بهبود حالمان...
نوروزتان نیکو، نور و خِرَد به راهتان


کوکب بداغی پگاه – معلم و فعال صنفی ایذه»

#کوکب_بداغی #ایذه #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز دو سردار بختیاری ایذه است که در مبارزه با جمهوری اسلامی جان خود را از دست دادند.

سید مصطفی احمدپور، (اهل ایذه، درگذشته ۲۹ تیر ۱۴۰۲، جاده یاسوج-اصفهان) یکی از معترضان فعال در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، بود. مصطفی احمدپور تا زمان جان‌باختن تحت‌تعقیب نهادهای حکومتی بود. محسن احمدپور برادر مصطفی نیز در ۲۶ آبان ۱۴۰۱، به اتهام محاربه و افساد فی‌الارض، دستگیر و به زندان شیبان اهواز منتقل شد. هم‌چنین خانواده مصطفی احمدپور هم در روز ۲۴ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲، توسط نهادهای امنیتی در ایذه به گروگان گرفته شدند و تحت فشار قرار گرفتند تا بلکه مصطفی احمدپور را وادار به تسلیم کنند، اما مصطفی تن به تسلیم نداد. سرانجام مصطفی احمدپوردر روز ۲۹ تیرماه ۱۴۰۲، در جاده‌ی یاسوج-اصفهان، پس یک درگیری مسلحانه با نیروهای حکومتی مورد اصابت تیر مستقیم قرار گرفت و جان باخت. در این درگیری دو تن از نیروهای انتظامی رژیم ایران به نام‌های مهدی امینی و حمید درخشان‌فر کشته شدند. رسانه‌های حکومتی وقوع این حادثه را به‌عنوان درگیری با قاچاقچیان اعلام کردند. اما تلگرام رسمی سپاه پاسداران در سی‌ام تیرماه ۱۴۰۲، اعتراف کرد که فرد کشته‌شده در درگیری یعنی مصطفی احمدپور از معترضان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بوده است.

حمید (اوول یاابول) کورکور یکی از معترضان خیزش ۱۴۰۱ بود که دو سال پس از خیزش در حین درگیری مسلحانه در ایذه در حالی که توسط نیروهای مسلح محاصره شده بود خودکشی کرد. جریان این درگیری در روز شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ در ویدئویی به صورت زنده در اینستاگرام منتشر شد. در این ویدئو ابول کورکور و سه نفر دیگر دیده می‌شوند. کورکور برای لحظاتی رو به بیرون خانه تیراندازی می‌کند و به جمهوری اسلامی ایران دشنام می‌دهد. همچنین در ویدئو صدای فریاد چند نفر شنیده می‌شود که می‌گویند قصد تسلیم شدن دارند. ابول کورکور چندین بار فریاد زد: «تسلیم می‌شویم»، اما تیراندازی ادامه پیدا کرد. وی سپس در مقابل دوربین سلاح را زیر گلویش گذاشت و گفت: «نه هیچ راهی ندارد. ایران خداحافظ.» و شلیک کرد.

کورکور که از معترضان اعتراضات ۱۴۰۱ بود دو سال در خفا زندگی می‌کرد.

#اوول_کورکور #ابول_کورکور #مصطفی_احمدپور #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیروز تولدش بود، ولی خودش نبود، صدای کل کشیدن با صدای گریه در هم آمیخته بود، صدای گریه و شیون، برای تولد کسی که ایستاده جان داد و تا واپسین ثانیه‌ها به ایران عشق ورزید. تولد کسی که هنوز پیکرش را تحویل نداده‌اند و مزار ندارد.

ویدئو از صفحه فواد چوبین

ـ حمید (اوول یاابول) کورکور یکی از معترضان خیزش ۱۴۰۱ بود که دو سال پس از خیزش در حین درگیری مسلحانه در ایذه در حالی که توسط نیروهای مسلح محاصره شده بود خودکشی کرد. جریان این درگیری در روز شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ در ویدئویی به صورت زنده در اینستاگرام منتشر شد. در این ویدئو ابول کورکور و سه نفر دیگر دیده می‌شوند. کورکور برای لحظاتی رو به بیرون خانه تیراندازی می‌کند و به جمهوری اسلامی ایران دشنام می‌دهد. همچنین در ویدئو صدای فریاد چند نفر شنیده می‌شود که می‌گویند قصد تسلیم شدن دارند. ابول کورکور چندین بار فریاد زد: «تسلیم می‌شویم»، اما تیراندازی ادامه پیدا کرد. وی سپس در مقابل دوربین سلاح را زیر گلویش گذاشت و گفت: «نه هیچ راهی ندارد. ایران خداحافظ.» و شلیک کرد.

کورکور که از معترضان اعتراضات ۱۴۰۱ بود دو سال در خفا زندگی می‌کرد.

#اوول_کورکور #ابول_کورکور #خداحافظ_ایران #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهمن نجفی، خواننده بختیاری، به یاد اوول (ابول) کورکور، می‌خواند

او ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

👑به یاد سرداران نامدار ایل بختیاری👑

🕊به وقت نبرد و به هنگام جنگ
تفنگم به دست و قطارم فشنگ
منم بختیاری منم مرد جنگ
بمیرم به نام و نمانم به ننگ🕊

bahmannajafioriginal

#ایذه #اوول_کورکور #ابول_کورکور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فریده خانم، مادر زنده‌یادان عادل، امین و آزیتا کیان‌پور است، سه فرزندش را حکومت جمهوری اسلامی از او گرفته است. او با وجود بیماری به ایذه رفته و بر مزار جاویدنامان ایذه گل گذاشته است.
البته ایذه، جان‌باختگانی هم دارد که هنوز محل دفن پیکرشان را به خانواده‌‌ها نگفته‌اند...

دادخواهی، پیوند دهنده مردم داغدیده ایران است، پل‌هایی که به واسطه دردی مشترک نزدیک می‌شوند و پست‌هایی که با هم یکی و همبسته می‌شوند و اتحادی که خاری در چشم قاتلان است.

#ایذه #آرتین_رحمانی #میلاد_سعیدیان_جو #حامد_سلحشور #کیان_پیرفلک #صائب_سرقلی #دنیا_فرهادی #عادا_کیانپور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خانواده جاویدنام امید مؤیدی، از جان‌باختگان شیراز در سال ۱۴۰۱، در ایام نوروز ۱۴۰۴ به شهر ایذه رفتند و بر سر مزار جان‌باختگان راه آزادی حضور یافتند و یادشان را گرامی داشتند.

نوروز و سایر مناسبت‌ها، فرصتی است برای ابراز همدلی، همبستگی و یکی بودن. فرصتی است برای دیدار و گفت‌وشنود. فهرستی است برای تجدید پیمان و یادآوری.

#امید_مؤیدی #شیراز #ایذه #کیان_پیرفلک #آرتین_رحمانی #میلاد_سعیدیان_جو #علی_مولایی #حامد_سلحشور #پویا_مولایی_راد #نوروز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر جاویدنام محمود احمدی، ویدیویی از محلی که آخرین سیزده بدر با برادرش رفته بودند، منتشر کرده و نوشته:

«آی محمود میبینی منو میشنوی صدامو برار تا مغز استخونم دلتنگم سلول به سلول مویرگ به مویرگ دلتنگم دلتنگم |

عاشق تفریح و زندگی بود....

و نمیدونین توی شلوغی‌ها نبودنش چه زخمی میشه تو قلبت و نمیدونین همونجا که لبخند میزنی به خدا قفسه سینه‌ات تیر میکشه یعنی چی

نمیدونین سرتو که بلند کنی ببینی به طور اتفاقی روبه روی به قبرستونی یعنی چه نمیدونین چه زخمی شد اون سنگ مزارها تو قلبت »


پس از کشته‌شدن #کیان_پیرفلک ، سرکوبگران این سناریو را ساختند که این جوانان مبارز ایذه بودند که به ماشین پدر کیان تیراندازی کرده‌اند، ادعایی که همه خانواده‌های دادخواه و شاهدان رد کرده‌اند. به تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۱ نیروهای حکومتی به روستای پرسوراخ حمله کرده؛ #محمود_احمدی و #حسین_سعیدی را به رگبار بستند. پیکر آن‌ها را با خود برده و تا کنون به خانواده‌های ایشان تحویل نداده‌اند.
محمود و حسین، همان جوانمردانی بودند که پیکر جاویدنام #حامد_سلحشور را از خاک بیرون کشیده و به خانواده وی تحویل دادند و این‌گونه خانواده توانستند حامد را در زادگاهش با رعایت رسم و رسوم معمول به خاک بسپارند.
خانواده محمود اما، لباس‌های جگرگوشه‌اشان را به جای پیکرش، دفن کرده‌اند.

ربودن پیکر کشته‌شدگان و اجازه ندادن ساخت آرامگاه و عزاداری برای کشته‌شدگان، ستم مضاعفی است که رژیم بر خانواده‌های کشته شده‌ها روا می‌دارد

#محمود_احمدی #دادخواهی #ایذه #نوروز #نوروز۱۴۰۴ #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام دنیا فرهادی، بر سر مزار فرزندش به یاد همه جان‌باختگان راه آزادی سبزه گره می‌زند «برای زندگی، برای شادی»

#دنبا_فرهادی #ایذه #سیزده_بدر #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTecha

کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی در خصوص تجربه سیزده بدر چنین نوشت:

سیزدهمین روز از نوروز به دامان طبیعت رفتیم، به سوی ناشناخته‌ها. با تمام غم‌ها و سختی‌ها، این روز را جشن گرفتیم. با صدای بلند خندیدیم، رقصیدیم، سبزه گره زدیم و برای هم سالی خوش آرزو کردیم؛ سالی سرشار از عشق، عدالت، انسانیت؛ سالی که رنج‌هایمان را به دست باد بسپاریم تا با خود به ناکجا آباد ببرد.

ما به استقبال آینده می‌رویم، با دلی سرشار از امید. با وجود ناملایمات، استوار ادامه خواهیم داد تا ایران به شکوه و عظمت خود بازگردد؛ راهی هموار برای آبادانی و رفاه.

فراموش نخواهیم کرد: جان‌های عزیزی فدا شدند. درختی تناور که با تبر زدند، اما جوانه زد؛ ریشه‌ای به بلندای تاریخ که قطع نمی‌شود. علف‌های هرزی اطرافش را گرفته‌اند که به‌زودی هرس خواهند شد.

عدد سیزده نحس و بدیمن نیست، ترس ندارد؛ بلکه قدرت ماست. ترس، وجود ظلم و ظالم و سکوت است. امروز، من و تو «ما» شده‌ایم؛ با اتحاد و همبستگی‌مان، کنار خانواده‌های دادخواه، کابوس استبداد خواهیم شد.

به رسم همیشگی، سبزه گره زدیم؛ برای پایان ظلم و ستم، برای داشتن ایرانی زیبا، باشکوه و سرشار از عشق. و دعای داریوش بزرگ را زمزمه کردیم:
«خدایا، ایرانمان را از شر دروغ و خشکسالی نجات بده.»

#کوکب_بداغی #ایذه #سیزده_بدر #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو از جان‌باختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، ضمن به اشتراک گذاشتن تصاویری از خواهرش نرجس، نوشت:

«امروز ۲۱ فروردین، حوالی ساعت ۱۹:۳۰، خواهرم نرجس در حال عبور از کوچه‌ای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی بود.
موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهره‌اش مشخص بود (ماسک زده بود)، او را صدا می‌زند.
وقتی خواهرم برمی‌گردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربه‌ای محکم به صورتش می‌زند.
برای چند دقیقه بی‌هوش می‌شود و وقتی به هوش می‌آید، موتورسوار متواری شده است.

این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت می‌شوند.
در کشوری که باید خانه‌مان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»


#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از نرجس سعیدیان‌جو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو

زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو از جان‌باختگان شهر ایذه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۲۱ فروردین خبر داده بود که خواهرش نرجس در حال عبور از کوچه‌ای در محله اشکبوس نادری، خیابان بابادی توسط موتورسوار ناشناسی که نه پلاک داشت و نه چهره‌اش مشخص بود (ماسک زده بود)، صدا زده می‌شود و وقتی برمی‌گردد تا ببیند چه کسی صدایش کرده، آن فرد با ضربه‌ای محکم به صورتش می‌زند.
برای چند دقیقه بی‌هوش می‌شود و وقتی به هوش می‌آید، موتورسوار متواری شده بود.

او نوشته بود:
«این یک حادثه نیست. این حمله است.
و متأسفانه، این اولین بار هم نیست که خانواده ما
در این شهر قربانی آزار و خشونت می‌شوند.
در کشوری که باید خانه‌مان باشد،
حتی امنیتِ ساده عبور از یک کوچه را نداریم...»


تصاویری از نرجس که انگشتانش را به علامت پیروزی گرفته، در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و به عنوان نمادی از ایستادگی مورد تحسین قرار گرفته است.


#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماه‌منیر مولایی‌راد: «حکومت نه به کودک رحم می‌کند نه به سنگ قبرش.»

ماه‌منیر مولایی‌راد مادر کیان پیرفلک از شکستن سنگ مزار پسرش و مادر بزرگش خبر داد. ماه منیر مولایی‌راد می‌گوید: «حکومت نه به کودک رحم می‌کند نه به سنگ قبرش».

تخریب سنگ آرامگاه «کیان پیرفلک» و مادر بزرگ «ماه‌منیر مولایی راد» پس از آن رخ داد که «ماه‌منیر مولایی‌راد» با اهدا خون از مردم بندرعباس و قربانیان فاجعه و جنایت اسکله بندرعباس حکایت کرد.

#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از ماه‌منیر مولایی و میثم پیرفلک بر سر مزار فرزندشان کیان، که سنگ مزارش شکسته شده است.

ماه‌منیر مولایی‌راد: «حکومت نه به کودک رحم می‌کند نه به سنگ قبرش.»

ماه‌منیر مولایی‌راد، مادر کیان پیرفلک، از تخریب سنگ مزار پسرش و سنگ مزار مادربزرگ خود خبر داده و گفته است: «حکومت نه به کودک رحم می‌کند، نه به سنگ قبرش.» او می‌گوید: «دیروز نوبت من بود، فردا نوبت بقیه است.»

این اقدام غیرانسانی و غیراخلاقی پس از آن رخ داد که ماه‌منیر با حضور در یکی از مراکز انتقال خون و اهدای خون، با مردم داغدار بندرعباس و خانواده‌های قربانیان فاجعه و جنایت اسکله همدلی و همبستگی کرد. این همدلی، تنها به جرم بازتاب صدای مردم و ایستادن کنار مظلومان، هدف این اقدام قرار گرفت.

تخریب مزار کیان، کودکی بی‌گناه که قربانی خشونت و کودک‌کشی حکومت شد، و مزار مادربزرگ ماه‌منیر، نشانه‌ای دیگر از هراس حاکمیت از حقیقت، مقاومت و حتی یادآوری خاطره‌ آنهاست که در راه آزادی و ایران کشته شدند.

سنگ قبر، به‌عنوان نمادی از یاد و عشق، برای آنها غیرقابل تحمل شده است.
این اقدام چهره واقعی حاکمیتی را نشان می‌دهد که نه‌تنها زندگی‌ها را سرکوب می‌کند، بلکه با یاد قربانیان، با عشق مادرانه و با هر آنچه نماد انسانیت است، در ستیز است.

این نخستین بار نیست که سنگ مزار قربانیان خشونت حکومت شکسته می‌شود. چندی پیش سنگ مزار نیکا شاکرمی، یلدا آقافضلی، آرمان عمادی، حمیدرضا روحی، دانیال پابندی و چندین نفر دیگر از عزیزان کشته شده توسط جمهوری اسلامی شکسته یا مخدوش شده بود.


#کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در پی شکستن سنگ مزار کیان پیرفلک، کوکب بداغی، معلم و فعال مدنی اهل ایذه، مطلبی به شرح زیر منتشر کرد:

«دنیای رنگین آرزوهای یک خانواده را در دل شب سیاه و ظلم برده‌اید. فرشته‌ی امید و خلاقیت که گنجینه‌ی یک کشور بود، توسط بی‌خِردان کشته شد. کیان نماد خلاقیت و فردای روشن بود. هر تکه از سنگی که شکسته شد، بدون شک نغمه‌ای از صداهای خاموش‌شده در کنج دنج تاریخ، ضجه می‌زند، بیدار می‌شود.
شما حتی دایره‌ی بی‌رحمی‌تان را گسترده‌تر کرده‌اید و‌ سنگِ قبرِ یک زن نودساله را هم شکستید. لباس تاریکی که شما به تن کرده‌اید، درست همرنگ افکارتان است؛ همان‌قدر سیاه و زشت.
شکستن سنگِ قبرِ یک کودک و یک بی‌بی اقتدار نیست، نابودی انسانیت است. شرمتان باد که آتش بر زخم‌شان زده‌اید. می‌دانید بی‌رحمی‌تان در برابر غم‌هایشان، دردناک‌تر از هر چیزی‌ست.
کودکان آرزوهای بی‌پایانی دارند که مثل رنگ‌های رنگین‌کمان در دلِ زندگی، شاد می‌درخشند، و این شادی را گرفتید.
کاش به‌جای ویرانی، در جست‌وجوی دنیایی زیباتر بودید.
شک نکنید اگر این خانواده هم بگذرند، تاریخ از شما نخواهد گذشت.

کوکب بداغی
پگاه _ معلم ایذه»

#ایذه #کوکب_بداغی #کیان_پیرفلک🌈 #ماهمنیر_مولایی_راد #میثم_پیرفلک #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech