آموزشکده توانا
53.8K subscribers
34.1K photos
38.7K videos
2.55K files
20K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
شادی مردم، نه از مرگ جنایتکاران، که برای فروپاشی هیمنه کسانی است که خود را مصون از حساب‌کشی می‌دانستند.

حسن باقری‌نیا

خبر کشته شدن برخی فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی، به‌سرعت فضای مجازی را پُر کرد؛ اما چیزی که بیش از خود خبر جلب توجه کرد، واکنش‌های مردمی بود: شادی، خنده، طعنه، و گاه فریادی فروخورده از عمق خشم و زخم.

حالا پرسشی جدی پیش‌روی ماست:
در برابر مرگ، چه باید احساس کرد؟ شادی یا اندوه؟

واقعیت این است که وقتی سرکوب‌گران سقوط می‌کنند، آدمی نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد.
و آن شادی‌هایی که در فضای مجازی منتشر شد،
شاید از نگاه برخی، نوعی انتقام‌جویی به‌نظر برسد؛
اما واقعیت این است که این واکنش‌ها کاملاً قابل درک است.
چرا که همین فرماندهان نظامی، در سال‌های اخیر،
مستقیم‌ترین نقش را در قتل، سرکوب، بازداشت، شکنجه و ارعاب مردم معترض داشته‌اند.
این‌ها همان‌هایی‌اند که دستور شلیک دادند،
چشم درآوردند،
جوانان را در خیابان کشتند،
و در بازداشتگاه‌ها له کردند.

پس اگر مردم شادند، نه برای مرگ یک انسان است، بلکه برای فروپاشی هیمنه کسانی است که خود را مصون از حساب‌کشی می‌دانستند.
شادی‌شان، واکنشی طبیعی به سال‌ها بی‌عدالتی، سکوت، تحقیر و خونریزی است.

اما ما فرزندان مرگ نیستیم؛ ما بازماندگان رنجیم.
ما اگر داغداریم، داغداران قربانیان گورستان خاوران، قتل‌های زنجیره‌ای، آبان خونین ۹۸، جاوید نامان و آسیب دیدگان خیزش مهسا، داغدار عباس مجاهد کورکور و هزاران جوان دیگری هستیم
که در طول این سالیان، در سکوت سنگین دادگاه‌های نمایشی، و گاه چند دقیقه‌ای
به چوبه‌ی دار سپرده شدند.

نه شادی بر مرگ، نه اندوه برای جنایتکار؛
اما اندوهِ بزرگ ما، برای جوانانی است که به جرم آزادی‌خواهی اعدام شدند؛
برای مادرانی که پیکر بی‌جان فرزندشان را شبانه تحویل گرفتند؛
برای خانواده‌هایی که حتی جنازه‌ی عزیزشان را هم ندیدند؛
برای آنانی که فرزندشان را در خیابان کشتند و بعد، نامشان را هم ممنوع کردند.

اگر قراری بر اندوه باشد، اندوه ما برای مردم است، نه برای قدرت‌مداران.

در چنین لحظاتی، اهمیت عدالت انتقالی بیش از هر زمان دیگر خود را نشان می‌دهد.
اگر ما نیز در چرخه‌ی انتقام بمانیم، همان‌جایی می‌ایستیم که سرکوب‌گران ایستاده بودند:
در تکرار خشونت.
عدالت انتقالی به ما یادآوری می‌کند که پاسخ خون، قانون است؛
پاسخ جنایت، دادخواهی شفاف و منصفانه است، نه کینه و انتقام.

ما به محاکمه نیاز داریم، نه ترور.
به حقیقت‌گویی، نه پنهان‌کاری.
به درمان رنج‌ها، نه بازتولید درد.

در سرزمینی که عدالت قربانی شده،
مرگ یک فرمانده سرکوب، شاید برای لحظه‌ای وجود ما را از خشم خالی کند،
اما تسلای دل ما نیست.
آن‌چه ما را آرام می‌کند، نه مرگ یک مستبد، بلکه پایان استبداد است.
نه انتقام، بلکه عدالت.

جمهوری اسلامی می‌خواهد این مرگ‌ها را بهانه‌ی سرکوب بیشتر کند.
می‌خواهد با هیاهوی "امنیت ملی"، فریاد مردم را خاموش کند
و دوباره بر گرده‌شان شلاق اعدام و زندان بزند.
اما ما دیگر فریب نمی‌خوریم.

ما در سمت زندگی ایستاده‌ایم.
در کنار مردم،
در کنار آزادی،
در کنار عدالت.

#حسن_باقری_نیا #عدالت #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی با اشاره به مرگ فرماندهان سپاه نوشت:
«امروز همان روز است همان روزی که همیشه می‌نوشتم برسد روز تلافی
بی‌شرفانی که دستور مرگ فرزندان ما را صادر می‌کردند در اتش سوختند
خانه‌شان اتیش گرفت خونه‌شون خراب شد همونجوری که منو خونه خراب کردند.»
متن کاملی که این مادر دادخواه منتشر کرده است:
«درد داشت به دوربین نگاه کنی و بخندی وقتی جگر گوشه‌ات روی تخت است و برای امید به او فقط می‌خندیدی
مادری که به سر پسرش با گلوله جنگی شلیک کردند، اورا غرق در خون دید
خودش را فراموش کرد. تمام زندگی‌اش شد تلاش برای پسرش و امیددادن به او. با درد برای پسرش خندیدن و بی‌صدا گریه‌کردن
حتی وقتی پزشکان ناامید شدند دست از تلاش نکشیدم
برای هر صدای نفس‌های پسرم شد هزار بار مردم
با هر پلک زدن او دوباره متولد شدم
این عشق، فراتر از درد بود، فراتر از ترس
یک مادر، تا آخرین لحظه می‌جنگد
من یک مادر بودم
اما بین مردانی با ادعای مردانگی کسانی که فقط با مرگ تهدید صحبت می‌کردند مانده بودم اما سکوت نکردم
یک روز که ساعت‌ها در اطلاعات بودم بین چهار پنج مرد که هر کدام به طریقی تهدیدم می‌کردند، به من گفتند فرزندت مُرد که مُرد یک اتفاق بود به فکر یک فرزند دیگر باش و به زندگیت بچسب.
تمام وجودم تیر می‌کشید با تمام دردم بدون ترس نفرتم را در کلامم جمع کردم و به انها گفتم
اتفاق شما عزیز من را کشت
بلند شدم روبروی‌شان گفتم
الهی خونه‌تون خراب بشه الهی اتیش به زندگی‌تون بیفته
یکی از انها داد زد اع اع اع و به سمت من امد و شخص دیگر نگذاشت
می‌دانستم زورم به انها نمی‌رسد اما باید حرفم را می‌زدم تا شرمنده فرزندم نباشم
امروز همان روز است همان روزی که همیشه می‌نوشتم برسد روز تلافی
بی‌شرفانی که دستور مرگ فرزندان ما را صادر می‌کردند در اتش سوختند
خانه‌شان اتیش گرفت خونه‌شون خراب شد همونجوری که منو خونه خراب کردن
فرزند من پسر شیر مردم چشم تیله‌ایم دیگر برنمی‌گردد دردهایی که کشید چشمان مظلومش از خاطرم نمی‌رود با هر نفس می‌گویم خونه‌تون اتیش بگیره جیگرتون بسوزه.»

#ابولفضل_امیرعطایی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عظمت اژدری، خواهر غنیمت اژدری از جا‌نباختگان هواپیمای اوکراینی، با انتشار پیامی ویدیویی تاکید کرد جمهوری اسلامی رفتنی است و آنچه می‌ماند، ایران و مردمش هستند.

او از غم ۴۷ سال محرومیت از شادی گفت و افزود: «ما بازمی‌گردیم و بر گور دشمنان زن، زندگی، آزادی خواهیم رقصید.»

#هواپیمای_اوکراینی #دادخواهی #نه_به_جمهورى_اسلامى #ps752justice #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مهسا پیرایی، دختر جاویدنام مینو مجیدی نوشت:
«از صبح، شادی و خوشی خانواده‌های دادخواه را دارید میبینید، همه از نابودی قاتلانِ بچه‌ها، مادرها و پدرهایشان، خوشحالند ولی
با چشمهای پر از اشک و دل‌های خونین برای عزیزان و مردم کشورشان، برای زندگی که از همه ما گرفتند،
برای ایران!
خوشحالی ما به این معنی نیست که از جنگ خوشحالیم.
جنگ هزینه داره، که مردم بیگناه میدن، جنگ ویرانی داره!
ولی انگشت اتهامتان فقط و فقط باید طرف جمهوری اسلامی باشه
که ایران را به این روز رساند.»

ـ شما چه فکر می‌کنید؟

#زن_زندگی_آزادی #مینو_مجیدی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام علیرضا انجوی، از جان‌باختگان آبان خونین ۹۸، جمهوری اسلامی را دشمن اصلی ایران و ایرانیان می‌داند. این مادر دادخواه نوشت:


« #جاویدنام_علیرضا_انجوی
کشته‌شده به دست حکومت جنایتکار آخوندی 💔
روزهای سختی‌ست.
هر جان دادنِ قاتلانِ وطن، به کام‌مان شیرین آمده؛ اما بعضی‌هامان ترسیده‌ایم. بعضی‌ها غمگین یا نگرانیم؛ نگرانِ خودمان، خانواده‌مان، وطن‌مان.
اما فراموش نکنیم:
ایران مال ماست، مال مردم ایران. و در این ۴۷ سال، خاک‌مان زیر سلطه‌ی جانی‌ترین گروهی بوده که هرگز خود را ایرانی ندانسته‌اند و نمی‌دانند.
ما، مردم ایران، طی این سال‌ها حتی برای لحظه‌ای فراموش نکرده و فراموش نخواهیم کرد که دشمن ما جمهوری اسلامی‌ست.
#دشمن_ما_همینجاست »


#علیرضا_انجوی #دادخواهی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مرضیه، خواهر جاویدنام ابوالفضل آدینه‌زاده، در متنی کوتاه، به کشته شدن برادرش توسط عوامل حکومت اشاره کرد و آدرس دشمن واقعی مردم ایران را در داخل ایران داد. او نوشت:

«نه تو جنگ بود، نه تو حمله‌ی خارجی. توی خیابون‌های همین سرزمین، برادر هفده‌ساله‌م ابوالفضل آدینه‌زاده به دست همین جانی‌های حکومت کشته شد. نه دشمن خارجی، #دشمن_ما_همینجاست »

marzie_adinezade

ـ دشمن مردم ما، حکومتی که معترضان بی دفاع را با گلوله می‌کشد، حکومتی که ایران را ویران کرده، حالا با وارد شدن در یک جنگ، ابایی از ویرانی بیشتر ایران عزیز ندارد.
تنها راه رهایی از این ویرانی، سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی توسط مردم است.

#ابوالفضل_آدینه_زاده #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مادر دادخواه ابراهیم کتابدار با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«ما معنی جنگ را در ۲۵ آبان ۹۸ فهمیدیم وقتی که قلب ابراهیم را هدف گلوله جنگی در وطن خود قرار دادند و بعد از سه روز پیکرش را زیر فشار نهادهای امنیتی به خاک سپردیم، ابراهیمی که عاشق وطن و زندگی بود ابراهیمی که سوگندش ۲ سال و سودایش ۴ سال داشت معنی جنگ را ما شش سال پیش تجربه کردیم و زندگی‌مان سیاه شد‌.»

از خانواده‌های دادخواه حمایت کنیم
صفحه ایشان در اینستاگرام
ebrahim_ketabdar

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #دادخواهی


@Tavaana_TavaanaTech
کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«روزهای سختی بود، محمدحسن را همینجا در همین مملکت و کشور با سه گلوله جنگی به خاک و خون کشیدند، او دست خالی بود، او فقط خواهان اجرای عدالت و آزادی بود، او را دشمن خارجی نکشت، دشمنان بزرگی به نام دین و مذهب به ناحق به خون غلطاندند، پدر محمدحسن ترکمان از ایثارگران و جانبازان است، آنها حرمتی برای او قائل نشدند و با وقاحت به روی پدر محمدحسن ترکمان اسلحه کشیده و مزار فرزندش را لگدمال کردند.
جای غریبی نبود، همین جا بود، در همین آب و خاک، در همین کشور، مدعیان دروغین دین که ادعای خدایی دارند، آنها فرزندان نیلی را به خاک و خون کشیدند تا بگویند که مثلا به حق هستند، محمدحسن ترکمان آزادی‌خواه راه آزادی و آزادگی ست، او قهرمانی ست که هرگز نمی‌میرد، بلکه جاودانه باقی خواهد ماند،
در آن روز همه عوامل حکومت استبدادی فقط نگاه کردند و سکوت کردند و فشارهای مضاعفی امنیتی‌شان را به روی تک‌تک‌مان اجرا کردند، آن روزها هیچ کس تسلیت نگفت، آن روزها هیچ کس برای آن همه جوان به خون خفته عزای عمومی اعلام نکرد، آن زمان اجازه عزای فرزندان‌مان را به ما نمی‌دادند، آن زمان، حتی مزار فرزندان نیلی هم امنیتی بود، آن زمان همه عوامل حکومت سکوت کردند و جگر ما سوخت، ما سوختیم در فقدان فرزندان‌مان، ما سوختیم در نبود قانون و بی‌عدالتی‌ها، ما سوختیم در حقی که از ما ضایع شده بود.
قاتلان محمدحسن ترکمان همچنان در حال رجزخوانی‌اند، اما به حق که خداوند به جای عدلش نشسته و چه زیبا با عدالت کامل رفتار می‌کند، ما زنده می‌مانیم، پر قدرت و صبور، تا انتقام خون پاک فرزندان‌مان را بگیریم، ما فریاد دادخواهی و عدالت‌خواهی هستیم.»

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #دادخواهی


@Tavaana_TavaanaTech
مادر دادخواه ابوالفضل مهدی‌پور از جان‌باختگان انقلاب ملی ایران، در صفحه اینستاگرامی خود نوشت:

«ابوالفضلم شوق زندگی داشت. او جوانی ۱۸ ساله بود. ابوالفضلم می‌خواست در ۲۵ سالگی ازدواج کنه و اسم بچه‌هاش رو سوین و آرسین بگذاره. ابوالفضلم می‌خواست بهترین سنگ‌کار مازندران و شهر خودش باشه.
جمهوری اسلامی یک گلوله به پشت سر ابوالفضلم و یک گلوله به قلب خانواده‌ام زد. ج.ا دنیایی از درد را بر یِکایک قلب‌های ما روانه داشته است.
ابوالفضلم در ساعات پایانی با این واژگان از من خداحافظی کرد
مامان من باید برم
مگه یه مردن بیشتره
او همچنان در تاریخ زدن دفتر کارش نوشت چهارشنبه ۳۰ شهریور تا ساعت دو
کنارش ایستاده بودم به من گفت پنجشنبه را هم می‌نویسم پس نوشت
پنجشنبه ۳۱ شهریور گفت از سرکار اومدم خونه فقط می‌نویسم تا ساعت چند ....
ابوالفضلم هرگز به خانه برنگشت
او امید به برگشتن داشت.
ابوالفضلم در دستانش چیزی نداشت گناهی نکرده بود اگر اینطور بود عوامل ظالمین تا به امروز چیزی را به نمایش می‌گذاشتند ما نمی‌دونیم چه کسی فرزندان نازنین ما را کشت اما به یقین می‌دانیم در اطاعت به چه کسی این ظلم ها بر ما نگاه داشتند.
در دلم آشوب است تشویش‌های بسیاری. می‌خواهم با تمام توانم نامش را در کوی و بَرزن هوار بکشم می‌خواهم یک دل سیر برای پسرم با قَهقَه (خندیدن) عزاداری کنم امروز ابوالفضلم نیست و قاب عکسش دستانم را پر نمی‌کند هر روز که به مزارش می‌روم یک قاب عکس در دستانم در آغوش می‌گیرم تا زمان مرگم، تا همه بدانند #ابوالفضل_مهدی_پور در سی شهریور باید به خانه بر می‌گشت.»

در مسیر سخت دادخواهی همراه خانواده‌های دادخواه باشیم
صفحه این مادر دادخواه در اینستاگرام
fatemeh_gh_1364


#دشمن_ما_همینجاست #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #دادخواهی



@Tavaana_TavaanaTech