#شهین_عبدالقادری بیش از دو سال و نیم است که ۳۰۰ ساچمه در سمت راست صورتش دارد.
پس از اینکه در بوکان شهین عبدلقادری(۶مهر)مورد هدف ساچمه، قرار گرفت(۲۷آبان) همسرش، #عثمان_مامه ربوده شد. حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.
در این مدت، به دلیل سرکوب و فشارهای امنیتی، نتوانستهاند وضعیت خود را علنی کنند. بارها به نهادهای مختلف در استان آذربایجان مراجعه کردهاند تا از سرنوشت عثمان مامه باخبر شوند، اما هر بار تنها پاسخی که شنیدهاند این بوده: «به شما اطلاع میدهیم.» و صرفاً گفتهاند که او زنده است.
خطاب به ج اسلامی:
هیچ حکومتی با شکنجه و جنایت دوام نیاورده است. شما هم از این سرنوشت فرار نخواهید کرد. روزی خواهد رسید که شهین عبدالقادری و هزاران آسیب دیده و خانواده داغدار، پاسخ این ظلم را خواهند گرفت و شما جنایتکاران به سزای کارهایتان خواهید رسید.
متن و تصاویر از صفحه فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان انقلاب مهسا
farhad.mahmoudi9582
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری
#عثمان_مامه_کجاست
#بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از اینکه در بوکان شهین عبدلقادری(۶مهر)مورد هدف ساچمه، قرار گرفت(۲۷آبان) همسرش، #عثمان_مامه ربوده شد. حالا نزدیک به ۹۰۰ روز است که شهین این ساچمهها را در سر و صورت خود حمل میکند، در حالی که هیچ خبری از همسرش ندارد و نمیداند که او زنده است یا جانش را گرفتهاند.
در این مدت، به دلیل سرکوب و فشارهای امنیتی، نتوانستهاند وضعیت خود را علنی کنند. بارها به نهادهای مختلف در استان آذربایجان مراجعه کردهاند تا از سرنوشت عثمان مامه باخبر شوند، اما هر بار تنها پاسخی که شنیدهاند این بوده: «به شما اطلاع میدهیم.» و صرفاً گفتهاند که او زنده است.
خطاب به ج اسلامی:
هیچ حکومتی با شکنجه و جنایت دوام نیاورده است. شما هم از این سرنوشت فرار نخواهید کرد. روزی خواهد رسید که شهین عبدالقادری و هزاران آسیب دیده و خانواده داغدار، پاسخ این ظلم را خواهند گرفت و شما جنایتکاران به سزای کارهایتان خواهید رسید.
متن و تصاویر از صفحه فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی از جانباختگان انقلاب مهسا
farhad.mahmoudi9582
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری
#عثمان_مامه_کجاست
#بوکان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔53👍11
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت اردلان مامه از شلیک به مادر و ناپدیدسازی قهری پدرش
بیش از هزار روز بیخبری از عثمان مامه
اردلان مامه، فرزند عثمان مامه – قربانی ناپدیدسازی قهری – و شهین عبدالقادری، از آسیبدیدگان انقلاب مهسا، در ویدیویی که برای آموزشکده توانا ارسال کرده، جزئیات شلیک به مادرش و ناپدید شدن پدرش را روایت کرده است.
به گفته اردلان مامه، شامگاه هفتم مهر ۱۴۰۱، هنگامی که خانواده او برای مراسم فوت مادربزرگش به سمت خانه او در حرکت بودند، حوالی میدان مادر شهر بوکان، در میان ترافیک ناشی از بوقهای اعتراضی، هدف تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی قرار گرفتند. شش یا هفت گلوله به خودروی آنها اصابت کرد که یکی از آنها مستقیماً به سر مادرش برخورد کرد و باعث جدا شدن گوش راست او و باقی ماندن ساچمهها در سرش شد.
اردلان توضیح میدهد که در بیمارستان بوکان اعلام کردند پزشک متخصص حضور ندارد و روز بعد نیز هیچ پزشکی حاضر به مداوا نشد. در نهایت مادرش را به سقز منتقل کردند، جایی که پزشک تنها توانست گوش او را پیوند بزند و به دلیل خطر بالای فلج کامل، از خارج کردن ساچمهها خودداری کرد.
به گفته او، در زمان بستری شدن مادرش، چندین بار از خانواده بازجویی شد و نیروهای امنیتی علت تیرخوردن را «اشتباه» عنوان کردند. پس از ترخیص، اطلاعات سپاه سقز، خانواده را تهدید کرد که از انتشار هرگونه تصویر یا فیلم از وضعیت مادرش خودداری کنند.
اردلان مامه میگوید پنجاه روز بعد، در شب ۲۷ آبان ۱۴۰۱، پدرش، عثمان مامه، در مسیر بازگشت به خانه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ناپدید شد. اکنون ۱۰۰۱ روز از آن زمان میگذرد و با وجود پیگیریهای مکرر، هیچ اطلاع رسمی از سرنوشت او به دست نیامده است. اردلان نقل میکند که فرمانده سپاه بوکان به آنها گفته: «پدرت در بازداشت وزارت اطلاعات است و تا خودشان نخواهند، خبری از او نخواهید گرفت.»
او در پایان این ویدیو از همه نهادهای حقوق بشری و فعالان میخواهد که صدای پدرش و دیگر زندانیان سیاسی باشند.
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری #بوکان #زن_زندگی_آزادی #ناپدیدسازی_قهری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیش از هزار روز بیخبری از عثمان مامه
اردلان مامه، فرزند عثمان مامه – قربانی ناپدیدسازی قهری – و شهین عبدالقادری، از آسیبدیدگان انقلاب مهسا، در ویدیویی که برای آموزشکده توانا ارسال کرده، جزئیات شلیک به مادرش و ناپدید شدن پدرش را روایت کرده است.
به گفته اردلان مامه، شامگاه هفتم مهر ۱۴۰۱، هنگامی که خانواده او برای مراسم فوت مادربزرگش به سمت خانه او در حرکت بودند، حوالی میدان مادر شهر بوکان، در میان ترافیک ناشی از بوقهای اعتراضی، هدف تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی قرار گرفتند. شش یا هفت گلوله به خودروی آنها اصابت کرد که یکی از آنها مستقیماً به سر مادرش برخورد کرد و باعث جدا شدن گوش راست او و باقی ماندن ساچمهها در سرش شد.
اردلان توضیح میدهد که در بیمارستان بوکان اعلام کردند پزشک متخصص حضور ندارد و روز بعد نیز هیچ پزشکی حاضر به مداوا نشد. در نهایت مادرش را به سقز منتقل کردند، جایی که پزشک تنها توانست گوش او را پیوند بزند و به دلیل خطر بالای فلج کامل، از خارج کردن ساچمهها خودداری کرد.
به گفته او، در زمان بستری شدن مادرش، چندین بار از خانواده بازجویی شد و نیروهای امنیتی علت تیرخوردن را «اشتباه» عنوان کردند. پس از ترخیص، اطلاعات سپاه سقز، خانواده را تهدید کرد که از انتشار هرگونه تصویر یا فیلم از وضعیت مادرش خودداری کنند.
اردلان مامه میگوید پنجاه روز بعد، در شب ۲۷ آبان ۱۴۰۱، پدرش، عثمان مامه، در مسیر بازگشت به خانه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ناپدید شد. اکنون ۱۰۰۱ روز از آن زمان میگذرد و با وجود پیگیریهای مکرر، هیچ اطلاع رسمی از سرنوشت او به دست نیامده است. اردلان نقل میکند که فرمانده سپاه بوکان به آنها گفته: «پدرت در بازداشت وزارت اطلاعات است و تا خودشان نخواهند، خبری از او نخواهید گرفت.»
او در پایان این ویدیو از همه نهادهای حقوق بشری و فعالان میخواهد که صدای پدرش و دیگر زندانیان سیاسی باشند.
#عثمان_مامه #شهین_عبدالقادری #بوکان #زن_زندگی_آزادی #ناپدیدسازی_قهری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29🕊6❤3