مرگ وجدان خطرناکتر است یا طناب دار؟
چرا قتل حکومتی در جمهوری اسلامی عادی شده؟
پیام همراهان
هر روز در گوشهای از ایران، انسانی بیصدا اعدام میشود؛ بدون محاکمهی عادلانه، بدون دفاع، و اغلب بینام. خبر کوتاه است: «سحرگاه امروز چند زندانی در فلان زندان اعدام شدند.» همین. گویی جان انسان، دیگر ارزشی ندارد.
طبق گزارش سازمان عفو بینالملل در سال ۲۰۲۵، شمار اعدامها در ایران از مرز هزار نفر گذشته است؛ بسیاری از قربانیان معترضان، فعالان مدنی، و اقلیتهای قومی و مذهبیاند. اعدام دیگر ابزار عدالت نیست؛ ابزار ترساندن است.
طناب دار، ابزار حکومت است، اما خطرناکتر از آن، مرگ وجدان جامعه است. وقتی هر بار خبر مرگ را میخوانیم و خاموش میمانیم، عادت میکنیم، و وجدانمان آرام آرام فرو میپاشد. حکومتهایی که از صدای مردم میترسند، عدالت را در دار میجویند و قدرت را در حذف مخالف میبینند.
فاجعه تنها در کشتن نیست؛ در عادت کردن ماست. اعدام تن را میکشد، اما سکوت، روح جامعه را. اگر امروز چشم بر این جنایت ببندیم، فردا ممکن است هر کسی که صدای اعتراضش را بلند کند، قربانی همان سکوت شود. هر بار که بیتفاوت میگذریم، حکومت پیام خود را تثبیت میکند: «ساکت بمان، وگرنه نوبت تو هم خواهد رسید.»
اما هنوز میتوان این چرخه را شکست: با نوشتن، بازنشر نام قربانیان، امضای طومارهای بینالمللی، و آموزش نسل جوان درباره حق زندگی. هر صدا، شکافی است در دیوار ترس.
کشتن انسانها در جمهوری اسلامی نباید عادی شود.
هر طناب دار، نه فقط حلقهای بر گردن یک انسان، که زنگ هشداری است بر وجدان همهی ما.
بیایید پژواک صدای زندانیان قزلحصار باشیم و نگذاریم طناب دار، صدای این اعتراضها را خاموش کند.
#اعدام_عادی_نشود
#زندگی_حق_است
#حق_حیات #نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرا قتل حکومتی در جمهوری اسلامی عادی شده؟
پیام همراهان
هر روز در گوشهای از ایران، انسانی بیصدا اعدام میشود؛ بدون محاکمهی عادلانه، بدون دفاع، و اغلب بینام. خبر کوتاه است: «سحرگاه امروز چند زندانی در فلان زندان اعدام شدند.» همین. گویی جان انسان، دیگر ارزشی ندارد.
طبق گزارش سازمان عفو بینالملل در سال ۲۰۲۵، شمار اعدامها در ایران از مرز هزار نفر گذشته است؛ بسیاری از قربانیان معترضان، فعالان مدنی، و اقلیتهای قومی و مذهبیاند. اعدام دیگر ابزار عدالت نیست؛ ابزار ترساندن است.
طناب دار، ابزار حکومت است، اما خطرناکتر از آن، مرگ وجدان جامعه است. وقتی هر بار خبر مرگ را میخوانیم و خاموش میمانیم، عادت میکنیم، و وجدانمان آرام آرام فرو میپاشد. حکومتهایی که از صدای مردم میترسند، عدالت را در دار میجویند و قدرت را در حذف مخالف میبینند.
فاجعه تنها در کشتن نیست؛ در عادت کردن ماست. اعدام تن را میکشد، اما سکوت، روح جامعه را. اگر امروز چشم بر این جنایت ببندیم، فردا ممکن است هر کسی که صدای اعتراضش را بلند کند، قربانی همان سکوت شود. هر بار که بیتفاوت میگذریم، حکومت پیام خود را تثبیت میکند: «ساکت بمان، وگرنه نوبت تو هم خواهد رسید.»
اما هنوز میتوان این چرخه را شکست: با نوشتن، بازنشر نام قربانیان، امضای طومارهای بینالمللی، و آموزش نسل جوان درباره حق زندگی. هر صدا، شکافی است در دیوار ترس.
کشتن انسانها در جمهوری اسلامی نباید عادی شود.
هر طناب دار، نه فقط حلقهای بر گردن یک انسان، که زنگ هشداری است بر وجدان همهی ما.
بیایید پژواک صدای زندانیان قزلحصار باشیم و نگذاریم طناب دار، صدای این اعتراضها را خاموش کند.
#اعدام_عادی_نشود
#زندگی_حق_است
#حق_حیات #نه_به_اعدام #از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤15👍7💔1