Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
هرگز نبودن بهتر از متولد شدن است!
دیوید بناتار
دیوید بناتار از زمره فیلسوفان مخالف زاد و ولد است که در ادبیات انگلیسی به فیلسوفان Anti-Natalist شهرت دارند. او در کتاب مشهور خود به نام «هرگز نبودن بهتر است» که توسط علی طباخیان به فارسی ترجمه شده، این عقیده را طرح میکند که اگر مبنا کتاب مقدس باشد، زاد و ولد انسان ضرورتا توصیه نشده است؛ بلکه برخی کاراکترهای مقدس و برخی مضامین در ادبیات دینی، موافق این عقیده است که نبودن و متولد نشدن، بهتر از بودن و زندگی کردن است.
او در فصل پنجم کتاب خود با نام «سقط جنین» به این موضوع منافشهبرانگیز میپردازد و با نقل از ارمیاء نبی و ایوب نبی، میآغازد. در بخش «دیدگاههای دینی» مینویسد:
«ارمیا و ایوب در کتاب مقدس به شدت از تولد خود پشیمان هستند. ایوب آرزو دارد که ایکاش در رَحِم مادرش میمرد. ارمیا فراتر میرود و کسی را که او را سقط نکرده است، نفرین میکند.»
بناتار مینویسد:
«جالب توجه است که این دیدگاهها تا چه اندازه با دیدگاههای بنیادگرای خوشبینانه و یکجانبهنگر درباره راه درست متفاوت است. ارمیا و ایوب آزادانه فکر میکنند و حرفشان را میزنند؛ حتی خود خدا را به چالش میکشند. تعداد بسیار کمی از ایمانداران مذهبی از چنین دیدگاهی پیروی میکنند. برای آنها دینداری مانع از چنین تفکر و گفتار انتقادیست.»
آنچه بناتار به نقل از باب بیستم از صحیفه ارمیاء نبی، آیات ۱۴ تا ۱۸ نقل میکند این است:
«لعنت بر روزی که به دنیا آمدم! اجازه دهید روزی که مادرم مرا در آن به دنیا آورد، مبارک باشد! بعنت بر آن مرد! چرا که نگذاشت رحم مادرم، فبر ابدی من باشد. چرا از رحم بیرون امدم تا درد و اندوه را ببینم!؟»
و آنچه به نقل از صحیفه ایوب، باب سوم، آیات ۱ تا ۱۵ میآورد این است:
«سرانجام ایوب لب به سخن گشوده و روزی را که متولد شده بود نفرین کرد: لعنت بر آن روزی که به دنیا آمدن و شب که نطفهام در رحم مادرم بسته شد. آن روز تاریک شود! خدا را به یاد نیاورد و نور در آن ندرخشد. آن شب، شبی خاموش باشد و صدای خوشی در آن شنیده نشود… چرا وقت تولدم نمردم و چرا زمانی که از رحم مادرم به دنیا آمدم، جان ندادم!؟ چرا مادرم مرا بر زانوان خود گذاشت و پستان به دهانم نهاد!؟»
کتاب «هرگز نبودن بهتر است» به سبک فیلسوفان انگلوساکسون، یعنی سبک تحلیلی (Analytical) است و بنابراین غالبا زبان پیچیدهای ندارد و به استدلالهای روشن و منطقی میپردازد. مقصود بناتار از یادآوری این بخشهای عهد عتیق است که بگوید استناد به ادبیات دینی مقدس، گفتگو در این مورد را فیصله نمیدهد. این عقیده که خداوند خواهان زاد و ولد انسان و تکثیر او بر روی زمین است، دیدگاههای معارض یا رقیب در خود کتاب مقدس دارد.
#رواداری #مدارا #بناتار #ادبیات_مقدس #ادبیات_دینی
@dialogue1402
هرگز نبودن بهتر از متولد شدن است!
دیوید بناتار
دیوید بناتار از زمره فیلسوفان مخالف زاد و ولد است که در ادبیات انگلیسی به فیلسوفان Anti-Natalist شهرت دارند. او در کتاب مشهور خود به نام «هرگز نبودن بهتر است» که توسط علی طباخیان به فارسی ترجمه شده، این عقیده را طرح میکند که اگر مبنا کتاب مقدس باشد، زاد و ولد انسان ضرورتا توصیه نشده است؛ بلکه برخی کاراکترهای مقدس و برخی مضامین در ادبیات دینی، موافق این عقیده است که نبودن و متولد نشدن، بهتر از بودن و زندگی کردن است.
او در فصل پنجم کتاب خود با نام «سقط جنین» به این موضوع منافشهبرانگیز میپردازد و با نقل از ارمیاء نبی و ایوب نبی، میآغازد. در بخش «دیدگاههای دینی» مینویسد:
«ارمیا و ایوب در کتاب مقدس به شدت از تولد خود پشیمان هستند. ایوب آرزو دارد که ایکاش در رَحِم مادرش میمرد. ارمیا فراتر میرود و کسی را که او را سقط نکرده است، نفرین میکند.»
بناتار مینویسد:
«جالب توجه است که این دیدگاهها تا چه اندازه با دیدگاههای بنیادگرای خوشبینانه و یکجانبهنگر درباره راه درست متفاوت است. ارمیا و ایوب آزادانه فکر میکنند و حرفشان را میزنند؛ حتی خود خدا را به چالش میکشند. تعداد بسیار کمی از ایمانداران مذهبی از چنین دیدگاهی پیروی میکنند. برای آنها دینداری مانع از چنین تفکر و گفتار انتقادیست.»
آنچه بناتار به نقل از باب بیستم از صحیفه ارمیاء نبی، آیات ۱۴ تا ۱۸ نقل میکند این است:
«لعنت بر روزی که به دنیا آمدم! اجازه دهید روزی که مادرم مرا در آن به دنیا آورد، مبارک باشد! بعنت بر آن مرد! چرا که نگذاشت رحم مادرم، فبر ابدی من باشد. چرا از رحم بیرون امدم تا درد و اندوه را ببینم!؟»
و آنچه به نقل از صحیفه ایوب، باب سوم، آیات ۱ تا ۱۵ میآورد این است:
«سرانجام ایوب لب به سخن گشوده و روزی را که متولد شده بود نفرین کرد: لعنت بر آن روزی که به دنیا آمدن و شب که نطفهام در رحم مادرم بسته شد. آن روز تاریک شود! خدا را به یاد نیاورد و نور در آن ندرخشد. آن شب، شبی خاموش باشد و صدای خوشی در آن شنیده نشود… چرا وقت تولدم نمردم و چرا زمانی که از رحم مادرم به دنیا آمدم، جان ندادم!؟ چرا مادرم مرا بر زانوان خود گذاشت و پستان به دهانم نهاد!؟»
کتاب «هرگز نبودن بهتر است» به سبک فیلسوفان انگلوساکسون، یعنی سبک تحلیلی (Analytical) است و بنابراین غالبا زبان پیچیدهای ندارد و به استدلالهای روشن و منطقی میپردازد. مقصود بناتار از یادآوری این بخشهای عهد عتیق است که بگوید استناد به ادبیات دینی مقدس، گفتگو در این مورد را فیصله نمیدهد. این عقیده که خداوند خواهان زاد و ولد انسان و تکثیر او بر روی زمین است، دیدگاههای معارض یا رقیب در خود کتاب مقدس دارد.
#رواداری #مدارا #بناتار #ادبیات_مقدس #ادبیات_دینی
@dialogue1402