دیروز ۲۰ اسفند ماه ۱۴۰۲، حکم انیسا فنائیان، شهروند بهائی ساکن سمنان که توسط علی ایثاری، رئیس شعبه ۱ دادگاه انقلاب اسلامی صادر شده، به او ابلاغ شد.
بر اساس حکم صادره این هموطن بهائی، به ۱۰ سال حبس تعزیری بابت اتهام تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور، ۵ سال حبس تعزیری و پرداخت مبلغ ۵۰۰ میلیون ریال جزای نقدی و محرومیت از حقوق اجتماعی درجه ۵ به مدت ۱۵ سال بابت اتهام فعالیت آموزشی و یا تبلیغی و ۱ سال حبس تعزیری بابت اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی محکوم شد.
علاوه بر این، او به ۲ سال ممنوعیت از عضویت در هر گونه احزاب و گروهها و دستهجات سیاسی و اجتماعی و مصادره مبلغ ۴۳۵۰ دلار - که دارایی شخصی اعضای خانواده بوده و از اتاق دختر انیسا فنائیان برداشته شده- به نفع حکومت محکوم شد.
یک منبع نزدیک به خانم فنائیان میگوید: «همه این احکام ظالمانه به این دلیل است که انیسا فنائیان به کودکان خانوادههایی که اوضاع معیشتی خوبی نداشتند و از تحصیل در مدارس با امکانات کافی محروم بودند، در دروس تحصیلی مدرسه کمک میکرده است!
انیسا فنائیان دارای دو فرزند است. او ۱۱ سال پیش هم در زمانی که همسرش، سیامک ایقانی، نیز به دلیل اعتقاد به دیانت بهائی حبس ۳ ساله خود را در زندان سمنان میگذراند و کمی بعد از آزادی مادرش، صهبا رضوانی، که ۳ سال را در زندان اوین گذراند، بازداشت شده و با حکم ۴ سال و ۴ ماه که بعدتر در تجدید نظر به ۲۲ ماه کاهش یافت راهی زندان شده بود و فرزندان ۳ ساله و ۷ ساله او نزدیک به حدود ۱ سال بدون حضور هر دو والد خود با سایر بستگان زندگی میکردند.»
حالا در صورت تایید این حکم ظالمانه، بار دیگر فرزندان خانم فنائیان باید سالها دور از آغوش مادر خود باشند.
لازم به ذکر است، دایی خانم فنائیان، عطاءالله رضوانی بود که چند سال قبل در بندرعباس در نتیجه نفرتپراکنی به قتل رسید.
#انیسا_فنائیان #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران
#زندانی_عقیدتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس حکم صادره این هموطن بهائی، به ۱۰ سال حبس تعزیری بابت اتهام تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور، ۵ سال حبس تعزیری و پرداخت مبلغ ۵۰۰ میلیون ریال جزای نقدی و محرومیت از حقوق اجتماعی درجه ۵ به مدت ۱۵ سال بابت اتهام فعالیت آموزشی و یا تبلیغی و ۱ سال حبس تعزیری بابت اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی محکوم شد.
علاوه بر این، او به ۲ سال ممنوعیت از عضویت در هر گونه احزاب و گروهها و دستهجات سیاسی و اجتماعی و مصادره مبلغ ۴۳۵۰ دلار - که دارایی شخصی اعضای خانواده بوده و از اتاق دختر انیسا فنائیان برداشته شده- به نفع حکومت محکوم شد.
یک منبع نزدیک به خانم فنائیان میگوید: «همه این احکام ظالمانه به این دلیل است که انیسا فنائیان به کودکان خانوادههایی که اوضاع معیشتی خوبی نداشتند و از تحصیل در مدارس با امکانات کافی محروم بودند، در دروس تحصیلی مدرسه کمک میکرده است!
انیسا فنائیان دارای دو فرزند است. او ۱۱ سال پیش هم در زمانی که همسرش، سیامک ایقانی، نیز به دلیل اعتقاد به دیانت بهائی حبس ۳ ساله خود را در زندان سمنان میگذراند و کمی بعد از آزادی مادرش، صهبا رضوانی، که ۳ سال را در زندان اوین گذراند، بازداشت شده و با حکم ۴ سال و ۴ ماه که بعدتر در تجدید نظر به ۲۲ ماه کاهش یافت راهی زندان شده بود و فرزندان ۳ ساله و ۷ ساله او نزدیک به حدود ۱ سال بدون حضور هر دو والد خود با سایر بستگان زندگی میکردند.»
حالا در صورت تایید این حکم ظالمانه، بار دیگر فرزندان خانم فنائیان باید سالها دور از آغوش مادر خود باشند.
لازم به ذکر است، دایی خانم فنائیان، عطاءالله رضوانی بود که چند سال قبل در بندرعباس در نتیجه نفرتپراکنی به قتل رسید.
#انیسا_فنائیان #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران
#زندانی_عقیدتی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انیسا فنائیان، شهروند بهائی ساکن سمنان، در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، با حکم شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر سمنان به ریاست جواد رئیسی و مستشاری علی مؤمنی، به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم شامل ۷ سال حبس به اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی» و ۱ سال حبس به اتهام «تبلیغ علیه نظام» است.
پیشتر، در اسفند ۱۴۰۲، دادگاه انقلاب سمنان به ریاست قاضی علی ایثاری، خانم فنائیان را به ۱۶ سال حبس تعزیری، پرداخت ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی، ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و ۲ سال ممنوعیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم کرده بود.
اتهامات وارده به خانم فنائیان شامل آموزش کمکدرسی به چند کودک افغانستانی و شرکت در جلسه یادبود آنلاین برای عطاالله رضوانی، شهروند بهائی که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید، بوده است.
این در حالی است که انیسا فنائیان در سال ۱۳۹۱ نیز به مدت ۱ سال زندانی بود، در حالی که همسرش دوران محکومیت ۳ ساله خود را میگذراند و فرزندان ۳ و ۷ ساله آنها نزد خویشاوندان بودند.
لازم به ذکر است که خانم فنائیان در مرداد ۱۴۰۲ در منزل خود در سمنان بازداشت و پس از مدتی با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
انیسا فنائیان، خواهرزاده عطاالله رضوانی است که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید و پرونده او با وجود شواهد ارائهشده توسط مرجع انتظامی و نظریه پزشکی قانونی پرونده با صدور قرار منع تعقیب مختومه شد.
این احکام و اتهامات در حالی صادر شدهاند که جامعه بهائیان ایران همواره با محدودیتها و فشارهای متعددی مواجه بوده و فعالیتهای آنها بهطور سیستماتیک تحت نظارت و سرکوب قرار گرفته است.
#انیسا_فنائیان #بهائی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیشتر، در اسفند ۱۴۰۲، دادگاه انقلاب سمنان به ریاست قاضی علی ایثاری، خانم فنائیان را به ۱۶ سال حبس تعزیری، پرداخت ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی، ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و ۲ سال ممنوعیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم کرده بود.
اتهامات وارده به خانم فنائیان شامل آموزش کمکدرسی به چند کودک افغانستانی و شرکت در جلسه یادبود آنلاین برای عطاالله رضوانی، شهروند بهائی که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید، بوده است.
این در حالی است که انیسا فنائیان در سال ۱۳۹۱ نیز به مدت ۱ سال زندانی بود، در حالی که همسرش دوران محکومیت ۳ ساله خود را میگذراند و فرزندان ۳ و ۷ ساله آنها نزد خویشاوندان بودند.
لازم به ذکر است که خانم فنائیان در مرداد ۱۴۰۲ در منزل خود در سمنان بازداشت و پس از مدتی با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
انیسا فنائیان، خواهرزاده عطاالله رضوانی است که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید و پرونده او با وجود شواهد ارائهشده توسط مرجع انتظامی و نظریه پزشکی قانونی پرونده با صدور قرار منع تعقیب مختومه شد.
این احکام و اتهامات در حالی صادر شدهاند که جامعه بهائیان ایران همواره با محدودیتها و فشارهای متعددی مواجه بوده و فعالیتهای آنها بهطور سیستماتیک تحت نظارت و سرکوب قرار گرفته است.
#انیسا_فنائیان #بهائی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ظهر امروز ۲۱ اسفند انیسا فنائیان در خیابان برای اجرای حکم جلب شد.
انیسا فنائیان شهروند بهائی ساکن سمنان با حکم هشت سال زندان در حالی که بیمار بود و امروز به همراه دختر خود به بیمارستان رفته بود، بعد از خروج از بیمارستان توسط نیروهای امنیتی جهت اجرای حکم در خیابان جلب شد.
انیسا فنائیان، شهروند بهائی ساکن سمنان، در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، با حکم شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر سمنان به ریاست جواد رئیسی و مستشاری علی مؤمنی، به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم شامل ۷ سال حبس به اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی» و ۱ سال حبس به اتهام «تبلیغ علیه نظام» است.
پیشتر، در اسفند ۱۴۰۲، دادگاه انقلاب سمنان به ریاست قاضی علی ایثاری، خانم فنائیان را به ۱۶ سال حبس تعزیری، پرداخت ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی، ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و ۲ سال ممنوعیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم کرده بود.
اتهامات وارده به خانم فنائیان شامل آموزش کمکدرسی به چند کودک افغانستانی و شرکت در جلسه یادبود آنلاین برای عطاالله رضوانی، شهروند بهائی که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید، بوده است.
این در حالی است که انیسا فنائیان در سال ۱۳۹۱ نیز به مدت ۱ سال زندانی بود، در حالی که همسرش دوران محکومیت ۳ ساله خود را میگذراند و فرزندان ۳ و ۷ ساله آنها نزد خویشاوندان بودند.
لازم به ذکر است که خانم فنائیان در مرداد ۱۴۰۲ در منزل خود در سمنان بازداشت و پس از مدتی با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
انیسا فنائیان، خواهرزاده عطاالله رضوانی است که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید و پرونده او با وجود شواهد ارائهشده توسط مرجع انتظامی و نظریه پزشکی قانونی پرونده با صدور قرار منع تعقیب مختومه شد.
این احکام و اتهامات در حالی صادر شدهاند که جامعه بهائیان ایران همواره با محدودیتها و فشارهای متعددی مواجه بوده و فعالیتهای آنها بهطور سیستماتیک تحت نظارت و سرکوب قرار گرفته است.
#انیسا_فنائیان #بهائی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ظهر امروز ۲۱ اسفند انیسا فنائیان در خیابان برای اجرای حکم جلب شد.
انیسا فنائیان شهروند بهائی ساکن سمنان با حکم هشت سال زندان در حالی که بیمار بود و امروز به همراه دختر خود به بیمارستان رفته بود، بعد از خروج از بیمارستان توسط نیروهای امنیتی جهت اجرای حکم در خیابان جلب شد.
انیسا فنائیان، شهروند بهائی ساکن سمنان، در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، با حکم شعبه ۷ دادگاه تجدیدنظر سمنان به ریاست جواد رئیسی و مستشاری علی مؤمنی، به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم شامل ۷ سال حبس به اتهام «تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی» و ۱ سال حبس به اتهام «تبلیغ علیه نظام» است.
پیشتر، در اسفند ۱۴۰۲، دادگاه انقلاب سمنان به ریاست قاضی علی ایثاری، خانم فنائیان را به ۱۶ سال حبس تعزیری، پرداخت ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی، ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و ۲ سال ممنوعیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم کرده بود.
اتهامات وارده به خانم فنائیان شامل آموزش کمکدرسی به چند کودک افغانستانی و شرکت در جلسه یادبود آنلاین برای عطاالله رضوانی، شهروند بهائی که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید، بوده است.
این در حالی است که انیسا فنائیان در سال ۱۳۹۱ نیز به مدت ۱ سال زندانی بود، در حالی که همسرش دوران محکومیت ۳ ساله خود را میگذراند و فرزندان ۳ و ۷ ساله آنها نزد خویشاوندان بودند.
لازم به ذکر است که خانم فنائیان در مرداد ۱۴۰۲ در منزل خود در سمنان بازداشت و پس از مدتی با تودیع وثیقه آزاد شده بود.
انیسا فنائیان، خواهرزاده عطاالله رضوانی است که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید و پرونده او با وجود شواهد ارائهشده توسط مرجع انتظامی و نظریه پزشکی قانونی پرونده با صدور قرار منع تعقیب مختومه شد.
این احکام و اتهامات در حالی صادر شدهاند که جامعه بهائیان ایران همواره با محدودیتها و فشارهای متعددی مواجه بوده و فعالیتهای آنها بهطور سیستماتیک تحت نظارت و سرکوب قرار گرفته است.
#انیسا_فنائیان #بهائی #بهائیان_ایران #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
انیسا فنائیان، شهروند بهائی ساکن سمنان، پیش از شروع محکومیت زندان، در نامهای خطاب به دو فرزندش، شکیب و ستاره، نوشت:
«ممکن است بپرسید چرا ما و بسیاری دیگر اینطور مجازات شدهایم؟ این به خاطر آن است که ما بهایی هستیم و معتقدیم که خداوند همه انسانها را، صرفنظر از نژاد یا جنسیت یا پیشینهشان، برابر آفریده است. به همین دلیل، دولت ایران میخواهد حق موجودیت ما را انکار کند.»
او در این نامه، که پیش از آغاز حکم هفتسالهاش نوشته است، به شرح دلایل بازداشت خود پرداخته و از فعالیتهایی که منجر به دستگیریاش شد، سخن گفته است:
«برای چند ماه، من و یک دوستم از کودکان افغان پناهنده در روستایی نهچندان دور از خانهمان دیدار میکردیم. آنها در شرایط بسیار بدی زندگی و کار میکنند، تقریباً بردهداری مدرن. ما آنها را از خانههایشان با ماشینمان برمیداشتیم و به مدرسه میبردیم. ما همچنین برایشان کتاب میآوردیم و به آنها در مطالعهشان کمک میکردیم. بعد، ناگهان مأموران اطلاعاتی دولت به خانههای ما آمدند و من و دوستم را دستگیر کردند.»
او در ادامه، اتهاماتی که به او نسبت داده شده را شرح میدهد:
«به خاطر اینکه من از این کودکان نیازمند مراقبت میکردم و آشکارا به خاطر اینکه بهایی هستم، من توسط دادگاه انقلاب سمنان به تشکیل گروههایی برای اقدام علیه امنیت ملی، فعالیتهای آموزشی و تبلیغ علیه شریعت اسلام و تبلیغات علیه نظام محکوم شدم.»
او با اشاره به بازجوییهایش مینویسد:
«بازجوها همچنین میپرسیدند: چرا دوستان مسلمان دارید؟ چرا آنها به خانه شما میآیند؟ چرا شما به خانه آنها میروید؟ من گفتم: من در یک کشور مسلمان زندگی میکنم، پس دوستان مسلمان دارم. چه اشکالی دارد؟»
فنائیان در این نامه بر پایبندی خود به باورهایش تأکید کرده و مینویسد:
«زندانبانان فکر میکنند که زندان باعث میشود من دینم را تغییر دهم. البته که نه. این ایمان مرا قویتر میکند. من چیز بسیار ارزشمندی در قلبم دارم، پس چرا باید آن را از دست بدهم؟»
او در پایان، با اشاره به آینده فرزندانش، چنین مینویسد:
«ایران کشور بسیار زیبایی است. ایرانیان تواناییهای زیادی دارند، طبیعت شگفتانگیز است و ما تاریخ بزرگی را به اشتراک میگذاریم. مطمئنم اگر بتوانیم به یکدیگر احترام بگذاریم، آینده روشنی خواهیم داشت.»
برای خواندن متن کامل، اسلایدها را بخوانید یا به لینک زیر بروید:
https://tinyurl.com/38hn2rd6
انیسا فنائیان، روز ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۳ برای اجرای حکم بازداشت شد.
انیسا فنائیان، خواهرزاده عطاالله رضوانی است که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید و پرونده او با وجود شواهد ارائهشده توسط مرجع انتظامی و نظریه پزشکی قانونی پرونده با صدور قرار منع تعقیب مختومه شد.
این احکام و اتهامات در حالی صادر شدهاند که جامعه بهائیان ایران همواره با محدودیتها و فشارهای متعددی مواجه بوده و فعالیتهای آنها بهطور سیستماتیک تحت نظارت و سرکوب قرار گرفته است.
#انیسا_فنائیان #بیانیه #زندانی_عقیدتی #بهائی #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«ممکن است بپرسید چرا ما و بسیاری دیگر اینطور مجازات شدهایم؟ این به خاطر آن است که ما بهایی هستیم و معتقدیم که خداوند همه انسانها را، صرفنظر از نژاد یا جنسیت یا پیشینهشان، برابر آفریده است. به همین دلیل، دولت ایران میخواهد حق موجودیت ما را انکار کند.»
او در این نامه، که پیش از آغاز حکم هفتسالهاش نوشته است، به شرح دلایل بازداشت خود پرداخته و از فعالیتهایی که منجر به دستگیریاش شد، سخن گفته است:
«برای چند ماه، من و یک دوستم از کودکان افغان پناهنده در روستایی نهچندان دور از خانهمان دیدار میکردیم. آنها در شرایط بسیار بدی زندگی و کار میکنند، تقریباً بردهداری مدرن. ما آنها را از خانههایشان با ماشینمان برمیداشتیم و به مدرسه میبردیم. ما همچنین برایشان کتاب میآوردیم و به آنها در مطالعهشان کمک میکردیم. بعد، ناگهان مأموران اطلاعاتی دولت به خانههای ما آمدند و من و دوستم را دستگیر کردند.»
او در ادامه، اتهاماتی که به او نسبت داده شده را شرح میدهد:
«به خاطر اینکه من از این کودکان نیازمند مراقبت میکردم و آشکارا به خاطر اینکه بهایی هستم، من توسط دادگاه انقلاب سمنان به تشکیل گروههایی برای اقدام علیه امنیت ملی، فعالیتهای آموزشی و تبلیغ علیه شریعت اسلام و تبلیغات علیه نظام محکوم شدم.»
او با اشاره به بازجوییهایش مینویسد:
«بازجوها همچنین میپرسیدند: چرا دوستان مسلمان دارید؟ چرا آنها به خانه شما میآیند؟ چرا شما به خانه آنها میروید؟ من گفتم: من در یک کشور مسلمان زندگی میکنم، پس دوستان مسلمان دارم. چه اشکالی دارد؟»
فنائیان در این نامه بر پایبندی خود به باورهایش تأکید کرده و مینویسد:
«زندانبانان فکر میکنند که زندان باعث میشود من دینم را تغییر دهم. البته که نه. این ایمان مرا قویتر میکند. من چیز بسیار ارزشمندی در قلبم دارم، پس چرا باید آن را از دست بدهم؟»
او در پایان، با اشاره به آینده فرزندانش، چنین مینویسد:
«ایران کشور بسیار زیبایی است. ایرانیان تواناییهای زیادی دارند، طبیعت شگفتانگیز است و ما تاریخ بزرگی را به اشتراک میگذاریم. مطمئنم اگر بتوانیم به یکدیگر احترام بگذاریم، آینده روشنی خواهیم داشت.»
برای خواندن متن کامل، اسلایدها را بخوانید یا به لینک زیر بروید:
https://tinyurl.com/38hn2rd6
انیسا فنائیان، روز ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۳ برای اجرای حکم بازداشت شد.
انیسا فنائیان، خواهرزاده عطاالله رضوانی است که در سال ۱۳۹۲ در بندرعباس به قتل رسید و پرونده او با وجود شواهد ارائهشده توسط مرجع انتظامی و نظریه پزشکی قانونی پرونده با صدور قرار منع تعقیب مختومه شد.
این احکام و اتهامات در حالی صادر شدهاند که جامعه بهائیان ایران همواره با محدودیتها و فشارهای متعددی مواجه بوده و فعالیتهای آنها بهطور سیستماتیک تحت نظارت و سرکوب قرار گرفته است.
#انیسا_فنائیان #بیانیه #زندانی_عقیدتی #بهائی #داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نامهای برای کودکان افغانستانی؛
انیسا فنائیان: "خواستم شمعی روشن کنم"
انیسا فنائیان، شهروند بهایی ساکن سمنان، که از ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ برای اجرای حکم هشت سال حبس تعزیری بازداشت شده است، نامهای خطاب به کودکان افغانستانی محروم از تحصیل منتشر کرده است. این نامه، که در آن با زبانی صمیمی و روایتی شخصی از سالها تبعیض مذهبی سخن گفته شده، واکنشی انسانی به رنج کودکانی است که همچنان به دلیل نداشتن مدارک تابعیتی یا تفاوتهای قومی و مذهبی، از حق آموزش محروماند.
متن کامل نامه او به کودکان افغانستانی در ادامه آمده است:
«نامهای برای کودکان افغانستانی
اولین بار که دیدمتان، با خودم فکر کردم: چرا شما فقط بهعلت محل تولدتان باید مورد تبعیض قرار بگیرید و از اساسیترین حق انسانبودنتان، یعنی حق دانش و آگاهی محروم شوید؟
آرزو داشتید مثل هر کودک دیگری به مدرسه بروید و شوق دانستن از برق نگاهتان مشهود بود. من میدانستم که این فقط یک آرزوی کودکانه نیست.
دانستن، اصلیترین نیاز بشر است؛ حتی مهمتر از آب و غذا.
زیرا نبود آب و غذا تنها به جسم انسان آسیب میزند، اما در نبود آگاهی، نهتنها فرد، بلکه دیگران، جامعه، محیطزیست، و حتی انسانیت در معرض خطر قرار میگیرند.
درد تبعیضی که در پس نگاهتان پنهان شده بود، برای من نیز آشناست.
بگذارید برایتان بگویم از آن سالها، از آن تبعیضهای آشنا...
اولین واقعه:
پایان سال یازدهم بودم. آن زمان، به جای سال دوازدهم، نام «پیشدانشگاهی» را به کار میبردند. برای ثبتنام، پرسشنامههایی توزیع کردند که ستونی با عنوان "مذهب" داشت.
اواخر مرداد بود که مطلع شدیم دانشآموزان بهایی سراسر کشور را از ورود به سال آخر دبیرستان محروم کردهاند، با جملهای آشنا: «یا بنویسید اسلام، یا نمیتوانید وارد مدرسه شوید.»
باز هم سخن از صداقت، آزادی عقیده، و...
نتیجه آن شد که ما یک سال از تحصیل محروم ماندیم.
جامعه بهایی با بینشی ستودنی، آموزش این دانشآموزان را خود به عهده گرفت؛ اما محرومیت رسمی شامل حال ما شد.
سال بعد، وقتی دوستانم بدون دغدغه وارد دانشگاه شدند، من با معدل بالای ۱۹، تنها بهدلیل بهاییبودن، از ورود به دانشگاه محروم شدم.
چند سال بعد، با حذف ستون مذهب، در کنکور شرکت کردم اما اینبار با برچسب "نقص پرونده" مواجه شدم.
دومین واقعه:
دخترم به کلاس هفتم میرفت. برای ثبتنام، معدل بالا، بومیبودن و ثبتنام بهموقع لازم بود که همه را داشت.
مدیر مدرسه از ثبتنام او طفره میرفت و نهایتاً اعتراف کرد که دلیل عدم ثبتنام، بهاییبودن خانواده ماست.
با پیگیری جدی، دخترم را ثبتنام کردند، اما دو سال تمام تحت تبعیض و آزار مدیر مدرسه قرار گرفت. فشار روانی سنگینی که به یک نوجوان وارد شد، باعث شد مدرسهاش را تغییر دهیم.
پایان سال دوازدهم، برای دریافت مدرک دیپلم و کارنامه به دفتر مدیر رفتم.
با خنده گفت: «تا برای این کارنامه خوب شیرینی ندهید، مدارک را نمیدهم!»
گفتم: «دختر من، با این همه توانایی، تنها بهدلیل بهاییبودن از ورود به دانشگاه محروم شده است.»
پاسخش فقط سکوت بود و سکوت.
سومین واقعه:
پسر ششسالهام را در مدرسهای ثبتنام کردیم و شهریه را هم پرداختیم.
یک ماه بعد، به ما اطلاع دادند که بهعلت اعتقادات مذهبی ما، فرزندمان را از مدرسه اخراج کردهاند.
پیگیریهای ما بینتیجه ماند.
در دبستانی دیگر، همان ابتدا پرسیدند: «آیا بهایی هستید؟»
وقتی پاسخ دادیم بله، مؤدبانه گفتند سیاست مدرسه، پذیرش نکردن دانشآموز بهایی است.
در مدرسهای دیگر، با وجود قبولی پسرم در آزمون ورودی، از ثبتنام او خودداری کردند.
و او فقط ۶ سالش بود.
وقتی کلاس ششم را به پایان رساند، برای ثبتنام در دوره متوسطه اول به مدرسهای دیگر رفتیم.
همهچیز خوب پیش رفت تا آنکه مدیر متوجه شد ما بهایی هستیم.
با خونسردی گفت: «از اول هم میدانستم بهایی هستید، ولی فکر کردم عقیدهتان را تغییر دادهاید. سیاست مدرسه ما این است که دانشآموز بهایی نمیپذیریم.»
با نهایت ادب، کودک ۱۲ سالهای را تنها بهدلیل باور والدینش، از حق آموزش محروم کردند.
گفتوگوی ما درباره ارتباط نداشتن اعتقاد والدین با حق تحصیل کودک، به جایی نرسید.
آری، درد شما برای من آشناست.
اما نخواستم تنها همدردی کنم.
در برابر تاریکی، خواستم شمعی روشن کنم.
تصمیم گرفتم به شما کمک درسی بدهم.
ساعات حضوریام در کنار شما ــ وقتی پس از کار روزانه در کورههای داغ آجرپزی، خسته اما مشتاق سر کلاس میآمدید ــ
از بهترین لحظات زندگی من بودند.»
#انیسا_فنائیان #بهائی #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انیسا فنائیان: "خواستم شمعی روشن کنم"
انیسا فنائیان، شهروند بهایی ساکن سمنان، که از ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ برای اجرای حکم هشت سال حبس تعزیری بازداشت شده است، نامهای خطاب به کودکان افغانستانی محروم از تحصیل منتشر کرده است. این نامه، که در آن با زبانی صمیمی و روایتی شخصی از سالها تبعیض مذهبی سخن گفته شده، واکنشی انسانی به رنج کودکانی است که همچنان به دلیل نداشتن مدارک تابعیتی یا تفاوتهای قومی و مذهبی، از حق آموزش محروماند.
متن کامل نامه او به کودکان افغانستانی در ادامه آمده است:
«نامهای برای کودکان افغانستانی
اولین بار که دیدمتان، با خودم فکر کردم: چرا شما فقط بهعلت محل تولدتان باید مورد تبعیض قرار بگیرید و از اساسیترین حق انسانبودنتان، یعنی حق دانش و آگاهی محروم شوید؟
آرزو داشتید مثل هر کودک دیگری به مدرسه بروید و شوق دانستن از برق نگاهتان مشهود بود. من میدانستم که این فقط یک آرزوی کودکانه نیست.
دانستن، اصلیترین نیاز بشر است؛ حتی مهمتر از آب و غذا.
زیرا نبود آب و غذا تنها به جسم انسان آسیب میزند، اما در نبود آگاهی، نهتنها فرد، بلکه دیگران، جامعه، محیطزیست، و حتی انسانیت در معرض خطر قرار میگیرند.
درد تبعیضی که در پس نگاهتان پنهان شده بود، برای من نیز آشناست.
بگذارید برایتان بگویم از آن سالها، از آن تبعیضهای آشنا...
اولین واقعه:
پایان سال یازدهم بودم. آن زمان، به جای سال دوازدهم، نام «پیشدانشگاهی» را به کار میبردند. برای ثبتنام، پرسشنامههایی توزیع کردند که ستونی با عنوان "مذهب" داشت.
اواخر مرداد بود که مطلع شدیم دانشآموزان بهایی سراسر کشور را از ورود به سال آخر دبیرستان محروم کردهاند، با جملهای آشنا: «یا بنویسید اسلام، یا نمیتوانید وارد مدرسه شوید.»
باز هم سخن از صداقت، آزادی عقیده، و...
نتیجه آن شد که ما یک سال از تحصیل محروم ماندیم.
جامعه بهایی با بینشی ستودنی، آموزش این دانشآموزان را خود به عهده گرفت؛ اما محرومیت رسمی شامل حال ما شد.
سال بعد، وقتی دوستانم بدون دغدغه وارد دانشگاه شدند، من با معدل بالای ۱۹، تنها بهدلیل بهاییبودن، از ورود به دانشگاه محروم شدم.
چند سال بعد، با حذف ستون مذهب، در کنکور شرکت کردم اما اینبار با برچسب "نقص پرونده" مواجه شدم.
دومین واقعه:
دخترم به کلاس هفتم میرفت. برای ثبتنام، معدل بالا، بومیبودن و ثبتنام بهموقع لازم بود که همه را داشت.
مدیر مدرسه از ثبتنام او طفره میرفت و نهایتاً اعتراف کرد که دلیل عدم ثبتنام، بهاییبودن خانواده ماست.
با پیگیری جدی، دخترم را ثبتنام کردند، اما دو سال تمام تحت تبعیض و آزار مدیر مدرسه قرار گرفت. فشار روانی سنگینی که به یک نوجوان وارد شد، باعث شد مدرسهاش را تغییر دهیم.
پایان سال دوازدهم، برای دریافت مدرک دیپلم و کارنامه به دفتر مدیر رفتم.
با خنده گفت: «تا برای این کارنامه خوب شیرینی ندهید، مدارک را نمیدهم!»
گفتم: «دختر من، با این همه توانایی، تنها بهدلیل بهاییبودن از ورود به دانشگاه محروم شده است.»
پاسخش فقط سکوت بود و سکوت.
سومین واقعه:
پسر ششسالهام را در مدرسهای ثبتنام کردیم و شهریه را هم پرداختیم.
یک ماه بعد، به ما اطلاع دادند که بهعلت اعتقادات مذهبی ما، فرزندمان را از مدرسه اخراج کردهاند.
پیگیریهای ما بینتیجه ماند.
در دبستانی دیگر، همان ابتدا پرسیدند: «آیا بهایی هستید؟»
وقتی پاسخ دادیم بله، مؤدبانه گفتند سیاست مدرسه، پذیرش نکردن دانشآموز بهایی است.
در مدرسهای دیگر، با وجود قبولی پسرم در آزمون ورودی، از ثبتنام او خودداری کردند.
و او فقط ۶ سالش بود.
وقتی کلاس ششم را به پایان رساند، برای ثبتنام در دوره متوسطه اول به مدرسهای دیگر رفتیم.
همهچیز خوب پیش رفت تا آنکه مدیر متوجه شد ما بهایی هستیم.
با خونسردی گفت: «از اول هم میدانستم بهایی هستید، ولی فکر کردم عقیدهتان را تغییر دادهاید. سیاست مدرسه ما این است که دانشآموز بهایی نمیپذیریم.»
با نهایت ادب، کودک ۱۲ سالهای را تنها بهدلیل باور والدینش، از حق آموزش محروم کردند.
گفتوگوی ما درباره ارتباط نداشتن اعتقاد والدین با حق تحصیل کودک، به جایی نرسید.
آری، درد شما برای من آشناست.
اما نخواستم تنها همدردی کنم.
در برابر تاریکی، خواستم شمعی روشن کنم.
تصمیم گرفتم به شما کمک درسی بدهم.
ساعات حضوریام در کنار شما ــ وقتی پس از کار روزانه در کورههای داغ آجرپزی، خسته اما مشتاق سر کلاس میآمدید ــ
از بهترین لحظات زندگی من بودند.»
#انیسا_فنائیان #بهائی #داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech