«سلام توانا، تصاویری از رزمایش روز گذشته نیروهای سرکوبگر سپاهی و بسیجی دیدم که در شبکههای اجتماعی منتشر شده و نشان میدهد که آنها به کودکان خردسال خود لباس نظامی پوشانده و آنها به رزمایش بردند، جدا از آنکه این موضوع نقض حقوق کودک است، متنی خطاب به این سرکوبگران نوشتم که برایتان ارسال میکنم. این متن به شرح زیر است:
آیا فرزندت میداند؟
آیا هیچوقت به چشمهای معصوم فرزندت نگاه کردهای و از خودت پرسیدهای که او در آینده چهچیزی از تو خواهد دانست؟ آیا میداند پدری که او را میپرورد و برایش قهرمان است، در خیابانهای این سرزمین قهرمانان واقعی را کشته یا چشمانشان را برای همیشه بسته است؟ آیا او خواهد فهمید که دستان پدرش به خون بیگناهان آلوده است؟
روزی خواهد رسید که این رژیم فرو خواهد ریخت؛ چرا که هیچ ظلمی ماندنی نیست. تاریخ ثابت کرده که هر نظامی که بر پایهی خون و ظلم ایستاده، نابود شده است. آن روز، تو میمانی و فرزندت. او از تو خواهد پرسید که چرا به جای حمایت از مردم، از حکومتی حمایت کردی که جز درد و بدبختی چیزی برای این سرزمین نداشت؟ او از تو خواهد پرسید که چرا خشم و گلوله را بر دلهای بیپناه مردم فرو ریختی؟
کودکت شاید امروز کوچک باشد، اما فردا که بزرگ شود، نمیتوانی به او دروغ بگویی. او حقیقت را از زبان تاریخ، از زبان مردم، و شاید حتی از زبان بازماندگان قربانیان تو خواهد شنید. آن روز، شرم و حسرت تنها یادگار تو خواهد بود.
پیش از آنکه خیلی دیر شود، از خودت بپرس: چه چیزی تو را به این راه کشانده است؟ آیا ارزش دارد که به خاطر دستمزد یا وعدههای دروغین، جان بیگناهان را بگیری و آیندهی خودت و خانوادهات را در آتش خشم مردم بسوزانی؟
تصمیم با توست. هنوز فرصت داری که برگردی و در کنار مردم بایستی، نه مقابلشان. هنوز میتوانی کاری کنی که فرزندت به تو افتخار کند، نه اینکه از نام تو شرمنده باشد.
آیندهی خودت و خانوادهات را با دستان خودت نسوزان. خون بیگناهان روی شانههای تو سنگینی خواهد کرد، و هیچ گریزی از قضاوت تاریخ و وجدان نخواهد بود.»
ـ متن و تصویر ارسالی مخاطبان
#نه_به_جمهوری_اسلامی #جمهوری_اسلامی_رفتنی_است #زن_زندگی_آزادی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیا فرزندت میداند؟
آیا هیچوقت به چشمهای معصوم فرزندت نگاه کردهای و از خودت پرسیدهای که او در آینده چهچیزی از تو خواهد دانست؟ آیا میداند پدری که او را میپرورد و برایش قهرمان است، در خیابانهای این سرزمین قهرمانان واقعی را کشته یا چشمانشان را برای همیشه بسته است؟ آیا او خواهد فهمید که دستان پدرش به خون بیگناهان آلوده است؟
روزی خواهد رسید که این رژیم فرو خواهد ریخت؛ چرا که هیچ ظلمی ماندنی نیست. تاریخ ثابت کرده که هر نظامی که بر پایهی خون و ظلم ایستاده، نابود شده است. آن روز، تو میمانی و فرزندت. او از تو خواهد پرسید که چرا به جای حمایت از مردم، از حکومتی حمایت کردی که جز درد و بدبختی چیزی برای این سرزمین نداشت؟ او از تو خواهد پرسید که چرا خشم و گلوله را بر دلهای بیپناه مردم فرو ریختی؟
کودکت شاید امروز کوچک باشد، اما فردا که بزرگ شود، نمیتوانی به او دروغ بگویی. او حقیقت را از زبان تاریخ، از زبان مردم، و شاید حتی از زبان بازماندگان قربانیان تو خواهد شنید. آن روز، شرم و حسرت تنها یادگار تو خواهد بود.
پیش از آنکه خیلی دیر شود، از خودت بپرس: چه چیزی تو را به این راه کشانده است؟ آیا ارزش دارد که به خاطر دستمزد یا وعدههای دروغین، جان بیگناهان را بگیری و آیندهی خودت و خانوادهات را در آتش خشم مردم بسوزانی؟
تصمیم با توست. هنوز فرصت داری که برگردی و در کنار مردم بایستی، نه مقابلشان. هنوز میتوانی کاری کنی که فرزندت به تو افتخار کند، نه اینکه از نام تو شرمنده باشد.
آیندهی خودت و خانوادهات را با دستان خودت نسوزان. خون بیگناهان روی شانههای تو سنگینی خواهد کرد، و هیچ گریزی از قضاوت تاریخ و وجدان نخواهد بود.»
ـ متن و تصویر ارسالی مخاطبان
#نه_به_جمهوری_اسلامی #جمهوری_اسلامی_رفتنی_است #زن_زندگی_آزادی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech