«یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری برای من شده عادت»
زادروز ایرج جنتی عطایی، #ترانهسرا
ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. #جنتی_عطایی در مورد شرایط خانهی کودکیاش به صدای آمریکا میگوید که در آن روزگار کودکی پدر آواز میخواند و مادر کتاب و بخشی کوچک از هر دوی آنها را فکر میکنم که من به عنوان بیماری با خودم حمل کردهام.
او در گفتوگویی با سایت دویچهوله فضای کودکی خود را اینگونه شرح میدهد:
“خیلی خردسال بودم. پدر من با اینکه شغلش ربطی به #هنر نداشت و درجه دار نیروی هوایی بود، اما به خانه که برمیگشت، #تار و یا فلوتش را برمیداشت و اندوه، خستگی و رنجش را به زبان #موسیقی ترجمه میکرد و من هم دورادور گوش میکردم و دورادور به من هم سرایت کرد.
او خیلی دوست داشت که من ویولون بزنم. جالب است که دیگران فرزندانشان را مجبور میکردند که پزشک یا مهندس بشوند، پدر من، مرا مجبور میکرد که ویولون بزنم و همانطور که آنهایی که مجبور شدند پزشک بشوند، نشدند، من هم در زمینهی ویولون زدن…
اما چون پدر وقتی میزد، نیازمند بهکار بردن واژه بود تا حس و حالش را فریاد کند یا بخواند، دست به دامن #غزل میشد و غزل میخواند. غزل را بر مبنای ملودیای که به ذهنش میآمد، تکه پاره میکرد و میگفت. من هم به هر روی متوجه شدم جهانی وجود دارد، غیرواقعی، در کنار جهان بیرحم واقعی…”
ترانههای #ایرج_جنتی_عطایی به سرعت جای خود را میان تودهی مردم باز کرد. عطایی برای مردم تعریف خاصی دارد. او در مصاحبه با دویچهوله چنین میگوید:
“اما بعداً آرام آرام متوجه میشدیم که ترانه هایی مانند گل سرخ، قصه ی وفا، همخونه، در آن روزگار، خیلی زود مردم را متوجه خود کرده اند و شده اند ترانه های مردم و آنها را زمزمه می کردند.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xXYsr5
Iraj Janati Ataei (Offical Page) - ایرج جنتی عطایی
ویدیو: bit.ly/1Jy9A78
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
غم من نخور که دوری برای من شده عادت»
زادروز ایرج جنتی عطایی، #ترانهسرا
ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. #جنتی_عطایی در مورد شرایط خانهی کودکیاش به صدای آمریکا میگوید که در آن روزگار کودکی پدر آواز میخواند و مادر کتاب و بخشی کوچک از هر دوی آنها را فکر میکنم که من به عنوان بیماری با خودم حمل کردهام.
او در گفتوگویی با سایت دویچهوله فضای کودکی خود را اینگونه شرح میدهد:
“خیلی خردسال بودم. پدر من با اینکه شغلش ربطی به #هنر نداشت و درجه دار نیروی هوایی بود، اما به خانه که برمیگشت، #تار و یا فلوتش را برمیداشت و اندوه، خستگی و رنجش را به زبان #موسیقی ترجمه میکرد و من هم دورادور گوش میکردم و دورادور به من هم سرایت کرد.
او خیلی دوست داشت که من ویولون بزنم. جالب است که دیگران فرزندانشان را مجبور میکردند که پزشک یا مهندس بشوند، پدر من، مرا مجبور میکرد که ویولون بزنم و همانطور که آنهایی که مجبور شدند پزشک بشوند، نشدند، من هم در زمینهی ویولون زدن…
اما چون پدر وقتی میزد، نیازمند بهکار بردن واژه بود تا حس و حالش را فریاد کند یا بخواند، دست به دامن #غزل میشد و غزل میخواند. غزل را بر مبنای ملودیای که به ذهنش میآمد، تکه پاره میکرد و میگفت. من هم به هر روی متوجه شدم جهانی وجود دارد، غیرواقعی، در کنار جهان بیرحم واقعی…”
ترانههای #ایرج_جنتی_عطایی به سرعت جای خود را میان تودهی مردم باز کرد. عطایی برای مردم تعریف خاصی دارد. او در مصاحبه با دویچهوله چنین میگوید:
“اما بعداً آرام آرام متوجه میشدیم که ترانه هایی مانند گل سرخ، قصه ی وفا، همخونه، در آن روزگار، خیلی زود مردم را متوجه خود کرده اند و شده اند ترانه های مردم و آنها را زمزمه می کردند.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xXYsr5
Iraj Janati Ataei (Offical Page) - ایرج جنتی عطایی
ویدیو: bit.ly/1Jy9A78
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Forwarded from آموزشکده توانا
«یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری برای من شده عادت»
زادروز ایرج جنتی عطایی، #ترانهسرا
ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. #جنتی_عطایی در مورد شرایط خانهی کودکیاش به صدای آمریکا میگوید که در آن روزگار کودکی پدر آواز میخواند و مادر کتاب و بخشی کوچک از هر دوی آنها را فکر میکنم که من به عنوان بیماری با خودم حمل کردهام.
او در گفتوگویی با سایت دویچهوله فضای کودکی خود را اینگونه شرح میدهد:
“خیلی خردسال بودم. پدر من با اینکه شغلش ربطی به #هنر نداشت و درجه دار نیروی هوایی بود، اما به خانه که برمیگشت، #تار و یا فلوتش را برمیداشت و اندوه، خستگی و رنجش را به زبان #موسیقی ترجمه میکرد و من هم دورادور گوش میکردم و دورادور به من هم سرایت کرد.
او خیلی دوست داشت که من ویولون بزنم. جالب است که دیگران فرزندانشان را مجبور میکردند که پزشک یا مهندس بشوند، پدر من، مرا مجبور میکرد که ویولون بزنم و همانطور که آنهایی که مجبور شدند پزشک بشوند، نشدند، من هم در زمینهی ویولون زدن…
اما چون پدر وقتی میزد، نیازمند بهکار بردن واژه بود تا حس و حالش را فریاد کند یا بخواند، دست به دامن #غزل میشد و غزل میخواند. غزل را بر مبنای ملودیای که به ذهنش میآمد، تکه پاره میکرد و میگفت. من هم به هر روی متوجه شدم جهانی وجود دارد، غیرواقعی، در کنار جهان بیرحم واقعی…”
ترانههای #ایرج_جنتی_عطایی به سرعت جای خود را میان تودهی مردم باز کرد. عطایی برای مردم تعریف خاصی دارد. او در مصاحبه با دویچهوله چنین میگوید:
“اما بعداً آرام آرام متوجه میشدیم که ترانه هایی مانند گل سرخ، قصه ی وفا، همخونه، در آن روزگار، خیلی زود مردم را متوجه خود کرده اند و شده اند ترانه های مردم و آنها را زمزمه می کردند.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xXYsr5
Iraj Janati Ataei (Offical Page) - ایرج جنتی عطایی
ویدیو: bit.ly/1Jy9A78
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
غم من نخور که دوری برای من شده عادت»
زادروز ایرج جنتی عطایی، #ترانهسرا
ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. #جنتی_عطایی در مورد شرایط خانهی کودکیاش به صدای آمریکا میگوید که در آن روزگار کودکی پدر آواز میخواند و مادر کتاب و بخشی کوچک از هر دوی آنها را فکر میکنم که من به عنوان بیماری با خودم حمل کردهام.
او در گفتوگویی با سایت دویچهوله فضای کودکی خود را اینگونه شرح میدهد:
“خیلی خردسال بودم. پدر من با اینکه شغلش ربطی به #هنر نداشت و درجه دار نیروی هوایی بود، اما به خانه که برمیگشت، #تار و یا فلوتش را برمیداشت و اندوه، خستگی و رنجش را به زبان #موسیقی ترجمه میکرد و من هم دورادور گوش میکردم و دورادور به من هم سرایت کرد.
او خیلی دوست داشت که من ویولون بزنم. جالب است که دیگران فرزندانشان را مجبور میکردند که پزشک یا مهندس بشوند، پدر من، مرا مجبور میکرد که ویولون بزنم و همانطور که آنهایی که مجبور شدند پزشک بشوند، نشدند، من هم در زمینهی ویولون زدن…
اما چون پدر وقتی میزد، نیازمند بهکار بردن واژه بود تا حس و حالش را فریاد کند یا بخواند، دست به دامن #غزل میشد و غزل میخواند. غزل را بر مبنای ملودیای که به ذهنش میآمد، تکه پاره میکرد و میگفت. من هم به هر روی متوجه شدم جهانی وجود دارد، غیرواقعی، در کنار جهان بیرحم واقعی…”
ترانههای #ایرج_جنتی_عطایی به سرعت جای خود را میان تودهی مردم باز کرد. عطایی برای مردم تعریف خاصی دارد. او در مصاحبه با دویچهوله چنین میگوید:
“اما بعداً آرام آرام متوجه میشدیم که ترانه هایی مانند گل سرخ، قصه ی وفا، همخونه، در آن روزگار، خیلی زود مردم را متوجه خود کرده اند و شده اند ترانه های مردم و آنها را زمزمه می کردند.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xXYsr5
Iraj Janati Ataei (Offical Page) - ایرج جنتی عطایی
ویدیو: bit.ly/1Jy9A78
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇