آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
رضا کشوری، از زندانیان خیزش انقلابی که با سید محمد حسینی و آزادی کرمی هم بند بود
برایشان شعری گفته است:

من از سکوت شبی که پیش از سکوت سنگینش
طناب های دار را برای دوست می‌بافند
می‌ترسم.

از لحن چکمه‌های سیاه در راهروهای تو در تو که نام تو را صدا می‌زنند
می‌ترسم.

کسی از اعماق جان صدا می‌زند ببخش برادرانم را ...

که من از لجاجت این سیاهچال هزار دالان
از نجابت این روزگار پرهیزها

و از شرارت این روزها که چون شبش تاریک
بر استخوان‌های سوخته و پوسیده و باریک

چون بید بر سرنوشت‌های تلخ می‌لرزم.
که سخت از این لحظه‌های شوم می‌ترسم.
که سخت از این لحظه‌های شوم می‌ترسم.

#رضاکشوری

بند یک ندامتگاه مرکزی کرج دی ماه ۱۴۰۱

برای سیدمحمدحسینی و محمدمهدی کرمی

رضا کشوری، شاعر است و معلمی مهربان، آن‌قدر مهربان که در میانه خیزش سراسری ایرانیان، در اعتراض به بازداشت چند نوجوان معترض، خود نیز بازداشت شد.

رضا، روز ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱، در گوهردشت کرج بازداشت و در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج به ۵ سال زندان، دوسال تبعید به خوانسار و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.

او متاهل و دارای یک فرزند است، دوستانش در وصف رضا نوشته‌اند: «روح لطیف رضا با میله‌های زندان بیگانه است.»

#رضا_کشوری #مهسا_امینی #ژینا_امینی #یاری_مدنی_توانا #آزادی_کرمی #محمد_حسینی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تماس گیرنده زندانی می‌باشد...

بخشی از شعری که رضا کشوری، از زندانیان خیزش انقلابی که با سید محمد حسینی و مهدی کرمی هم بند بود، برایشان شعری گفته بود، متن کامل شعر به شرح زیر است:

«من از سکوت شبی که پیش از سکوت سنگینش
طناب های دار را برای دوست می‌بافند
می‌ترسم.

از لحن چکمه‌های سیاه در راهروهای تو در تو که نام تو را صدا می‌زنند
می‌ترسم.

کسی از اعماق جان صدا می‌زند ببخش برادرانم را ...

که من از لجاجت این سیاهچال هزار دالان
از نجابت این روزگار پرهیزها

و از شرارت این روزها که چون شبش تاریک
بر استخوان‌های سوخته و پوسیده و باریک

چون بید بر سرنوشت‌های تلخ می‌لرزم.
که سخت از این لحظه‌های شوم می‌ترسم.
که سخت از این لحظه‌های شوم می‌ترسم.

#رضاکشوری

بند یک ندامتگاه مرکزی کرج دی ماه ۱۴۰۱
برای سیدمحمدحسینی و محمدمهدی کرمی»


رضا کشوری، شاعر است و معلمی مهربان، آن‌قدر مهربان که در میانه خیزش سراسری ایرانیان، در اعتراض به بازداشت چند نوجوان معترض، خود نیز بازداشت شد.

#رضا_کشوری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا #مهدی_کرمی #محمد_حسینی

@Tavaana_TavaanaTech