آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
محمدمهدی محمدیرهبری، در نامه‌ای از زندان تهران بزرگ، شرایط زندانیان حین و پس از انتقال از زندان اوین، بدتر از اسرای جنگی توصیف کرده است.

متن این نامه به شرح زیر است:


من محمدمهدی محمدیرهبری ملقب به Rebel هستم که از تاریخ ۱۴۰۲/۶/۲۵ بازداشت شده‌ام و با اتهام «اجتماعی و تبانی» محکوم به پنج سال حبس هستم.

‏طی ۲۳ ماه گذشته حتی با اینکه به زندان اوین حمله‌ی‌هوایی شد و با افتضاح‌ترین و غیرانسانی‌ترین حالت ممکن با ما رفتار شد، هیچ حرفی نزده‌ام و کوچکترین تنشی ایجاد نکرده‌ام. حالا بعد از گذشت یک ماه و پنج روز از شبی که ما زندانی‌ها را با وضعیتی بدتر از اسرای جنگی با دستبند و پابند و با رفتاری زننده به زندان تهران بزرگ منتقل کردند، گذشته است، ولی همچنان طرز رفتار مسئولین زندان با ما بیانگر همان حالتِ بدتر از اسرای جنگی است. از ساده‌ترین کارها گرفته که شامل فروشگاه و امکانات اولیه زندگی است تا مسائل مهم‌تر مثل اعزام به بیمارستان و پیگیری پرونده و رفتارهای زننده و غیر انسانی با خانواده‌هایمان و… هیچ مسئول و یا شخص پاسخگوئی وجود ندارد.

روال کار در تیپ ۲ زندان تهران بزرگ بر اساس گفته‌ها و دیده‌ها به این صورت پیش می‌رود که مثلا اگر با «مددکاری» کاری داشته باشیم، باید صبر کنیم تا هر وقت مددکار حال و حوصله راه رفتن داشت و در هر ساعتی که دلش خواست به سالن‌ها سر بزند و ما اگر شانس داشته باشیم و همان موقع سر سالن حضور داشته باشیم با او صحبت کنیم و نهایت کاری که مددکاری انجام می‌دهد گرفتن پرینت قضایی است. فروشگاه به صورت کاملاً اتفاقی و به اندازه حال خوب مسئول فروشگاه باز و بسته می‌شود؛ مسائل مربوط به قیمت‌ها و اجناس تاریخ مصرف گذشته که اصلاً جای بحث ندارد و با عبارت «دزدهای کم فروشِ کفتار صفت» به توصیف آن بسنده می‌کنم.

‏زندانی‌هایی که بیماری‌های حاد و خاص دارند نهایتاً با اعزام به بهداریِ بی امکانات خود تیپ و تجویز قرص سرماخوردگی و ضدحساسیت و قرص خواب، مجدداً به سالن بازگردانده می‌شوند.

در روزهای اول که به اینجا منتقل شدیم، هر روز یکی از مسئولین‌ اوین، تهران بزرگ یا سازمان زندان‌ها به اینجا می‌آمدند و نگاهی به حال و اوضاع اسرای خود می‌کردند و می‌رفتند. حتی بعضاً عکس و فیلم هم می‌گرفتند که بگویند ما سر زدیم و رسیدگی کردیم و حال و جایشان «خوب» است.

عکس و فیلم‌گرفتن‌ها که تمام شد، دسترسی به رئیس «اندرزگاه» و رئیس تیپ و مسئول مددکاری و دادیار ناظر بر زندان اوین که در حال حاضر در اینجا مسئول زندانیانِ‌ منتقل شده از اوین است، به کلی از بین رفت و هیچ‌کس پاسخگوی هیچ‌کدام از مشکلات یا رفتار مسئولان نیست. دسترسی به تمام این مسئولان، حتی از دسترسی به یک مقام مسئول کشور و لشکری نیز سخت‌تر است و اگر دست بر قضا شانس بیاوریم و یکی از این مسئولان را از پشت میله‌های درِ سالن ببینیم، با جملات زمزمه‌گونه کلاً از ما بگذرید و به بقیه زندانیان تهران بزرگ رسیدگی کنید، چون نسبت به شرایط موجود و بیانات خودتان احتمالاً آنها الان باید در شرایط مرگ یا زندگی باشند، ولی به هر حال اگر به کمر مبارک فشاری وارد نمی‌شود و اذیت نمی‌شوید، باید پاسخگوی این شرایط باشید.

امیدوار بُوَد آدمی به خیر کسان
‏مرا به خیر تو امّید نیست، شر مرسان (سعدی)

محمدمهدی محمدیرهبری (Rebel)
‏زندان تهران بزرگ
‏تاریخ: ۱۴۰۴/۵/۷

#محمدمهدی_محمدی_رهبری #زندان_تهران_بزرگ #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔303