برای اولین بار یک زن رئیس مجلس امارات متحده عربی شد
امل قبیسی، اولین زنی است که به ریاست مجلس مشورتی امارات متحده عربی انتخاب شد. سهم مشارکت #زنان در قدرت سیاسی در این کشور اندک است اما قدمهایی تدریجی برای تغییرات برداشته میشود.
امل قبیسی، ۴۵ ساله است. او در دانشگاه شفیلد در بریتانیا درس خوانده و پایاننامه دکترای خود را درباره معماری تاریخی امارات نوشته است. قبیسی در همین زمینه با #یونسکو همکاری کرده است و در دانشگاه معماری امارات متحده عربی نیز تدریس میکند. او ازدواج کرده و بچه دارد.
انتخاب یک #زن به عنوان #رئیس مجلس در یک کشور #عربی اتفاقی مهم است که غربیها و رسانههای مختلف به این انتخاب توجه بسیاری کردهاند.
(با توجه به اینکه منع قانونیای وجود ندارد به نظر شما امکان دارد که در جمهوری اسلامی #ایران نیز چنین اتفاقی بیافتد و زنان بتوانند به عنوان رئیس مجلس برگزیده بشوند؟)
#برابری #مشارکت_زنان
@Tavaana_Tavaanatech
امل قبیسی، اولین زنی است که به ریاست مجلس مشورتی امارات متحده عربی انتخاب شد. سهم مشارکت #زنان در قدرت سیاسی در این کشور اندک است اما قدمهایی تدریجی برای تغییرات برداشته میشود.
امل قبیسی، ۴۵ ساله است. او در دانشگاه شفیلد در بریتانیا درس خوانده و پایاننامه دکترای خود را درباره معماری تاریخی امارات نوشته است. قبیسی در همین زمینه با #یونسکو همکاری کرده است و در دانشگاه معماری امارات متحده عربی نیز تدریس میکند. او ازدواج کرده و بچه دارد.
انتخاب یک #زن به عنوان #رئیس مجلس در یک کشور #عربی اتفاقی مهم است که غربیها و رسانههای مختلف به این انتخاب توجه بسیاری کردهاند.
(با توجه به اینکه منع قانونیای وجود ندارد به نظر شما امکان دارد که در جمهوری اسلامی #ایران نیز چنین اتفاقی بیافتد و زنان بتوانند به عنوان رئیس مجلس برگزیده بشوند؟)
#برابری #مشارکت_زنان
@Tavaana_Tavaanatech
در کشورهایی که مدعی مردم سالاریاند، زنان چندین دهه است که از #برابری ظاهری برخوردارند و در حق رأی، شرکت در #انتخابات و رقابت برای دستیابی به هر منصبی (سیاسی و اگر چه نه هنوز مذهبی) با مردان شریک هستند. مشارکت آنان در رأی دادن امروزه تا حدود زیادی با مردان همسان است. با این حال، صرف نظر از اینکه در چه تاریخی زنان موفق به دستیابی به حق رأی شدهاند (از ۱۹۰۲ در استرالیا گرفته تا ۱۹۱۹ در آلمان، ۱۹۲۰ در ایالات متحده آمریکا، ۱۹۲۸ در انگلستان و با تأخیر بسیار در ۱۹۷۱ در سوئیس)، آمار مشارکت زنان در سیاست، در سطوح محلی و ملی، تا به امروز از انسجام بارزی برخوردار بوده است. به استثنای عمده و اخیر کشورهای شمال اروپا (نکتهای که دوباره به آن اشاره خواهم کرد)، #مشارکت_زنان در سیاست در سطح ملی در حدود چیزی بین ۲ تا ۱۰ درصد تخمین زده میشود؛ در بریتانیا و در آمریکا، گذشتن از مرز ۵ درصد برای #زنان دشوار بوده است.
این مقاله، از آن فیلیپس و ترجمه شده به فارسی توسط توانا، کمبود نمایندگی زنان در دموکراسی ها را نشان می دهد. فیلیپس، استاد نظریه سیاسی و نظریه جنسی در دانشکده اقتصاد لندن، از مدل های دموکراسی که باعث این کمبود می شوند انتقاد می کند و نمونه استثنا کشورهای اسکاندیناوی را به کار می برد تا ثابت کند که حتی پیش از تغییرات عمیق اجتماعی، امکان برابری سیاسی بیشتر وجود دارد.
لینک دانلود رایگان:
http://bit.ly/1VERyFq
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
این مقاله، از آن فیلیپس و ترجمه شده به فارسی توسط توانا، کمبود نمایندگی زنان در دموکراسی ها را نشان می دهد. فیلیپس، استاد نظریه سیاسی و نظریه جنسی در دانشکده اقتصاد لندن، از مدل های دموکراسی که باعث این کمبود می شوند انتقاد می کند و نمونه استثنا کشورهای اسکاندیناوی را به کار می برد تا ثابت کند که حتی پیش از تغییرات عمیق اجتماعی، امکان برابری سیاسی بیشتر وجود دارد.
لینک دانلود رایگان:
http://bit.ly/1VERyFq
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
٢٧ میلیون زن بیکار و فقط ٤ میلیون شاغل
سقفهای شیشهای* و قوانین نانوشتهای که مردان را محقتر از زنان برای کارکردن میدانند، باعث شده از ٢٧ میلیون نفر از زنان کشور که در سن کار به سر میبرند فقط سهمیلیونو ٩٠٠ هزار نفر وارد بازار کار شوند. این آمار در خلاصه گزارش سیاستی معاونت امور زنان و خانواده آمده است. این مسئله دلایل گوناگونی دارد؛ تنگناهای اقتصادی و محدودیتهای سرمایه برای فراهمآوردن فرصتهای شغلی، به توجیه دلایل حضورنداشتن زنان در فعالیتهای اقتصادی کمک شایان توجهی کرده است و به همین ترتیب تلاش شده نرخ بسیار پایین مشارکت اقتصادی زنان در جامعه ما که یکی از پایینترین نرخها در میان کشورهای اسلامی و غیراسلامی است بهدلیل کمبود منابع مالی و نرخ بالای بیکاری در کشور به گونهای مقبولیت یابد.
براساس دادههای رسمی آمارگیری نیروی کار ایران (مرکز آمار ایران، سال ١٣٩٢) زنان کشور برای مشارکت در عرصههای اقتصادی (اعداد تقریبی است) با چنین شرایطی روبهرو هستند: درحالحاضر فقط حدود چهار میلیون نفر از زنان آمادهبهکار توانستهاند مشغول کار شوند و بقیه بیکارند، در حالی که ٥٠ درصد زنان نیز در شغلهای غیررسمی کار میکنند و زنان کارگر نیز غالبا در بنگاههای اقتصادی کوچک و غیررسمی کار میکنند. همچنین نرخ بیکاری میان زنانی که میخواهند کار کنند، بیش از ٢٠ درصد است؛ زنان بیش از ٦٥ درصد از کارکنان بدون دستمزد (فامیلی) را تشکیل میدهند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است بیش از نیمی از زنان #بیکار بیش از یکسال در جستوجوی کار بودهاند، یکچهارم زنان شاغل کارکن مستقل هستند. نزدیک به یکسوم زنان شاغل مزد و حقوقبگیرِ بخش خصوصیاند، فقط یک درصد از زنان شاغل به عنوان کارفرما به کار اشتغال دارند و نیمی از زنان تحصیلکرده دانشگاهی که در جستوجوی کار هستند، به شغلی دست نیافتهاند. طبق گزارش، بهاینترتیب زنان، چه آنهایی که در بازار #کار موفق شدهاند به شغلی دست یابند چه آنهایی که ناامید از بازار کار، خانهنشین شدهاند یا به شاغلین غیررسمی پیوستهاند و چه آنهایی که به دلایل مختلف «کار در خانه» را به عنوان یک شغل در پیش گرفتهاند، همه با مشکلاتی روبهرو هستند که سبب شده نرخ #مشارکت_زنان در عرصههای اقتصادی کشور ما تا این اندازه کم گزارش شود.
از میان گروههای زنان شاغل شاید بیش از همه درباره آنهایی که در بازار رسمی کار و بخش دولتی به کار مشغولاند و از حمایتهای قانونی و اجتماعی برخوردار هستند مطالعاتی انجام شده، اما درباره سایر گروهها، مانند زنان شاغل در بخش خصوصی و در بخش غیررسمی، بهویژه زنان کارگر اطلاع چندانی وجود ندارد. مطابق این آمار، زمان بیکاری زنان دو برابر مردان است؛ درحالیکه در زندگی امروز زنان پابهپای مردان برای گذراندن زندگی کار میکنند و این بحث که مردان بهتنهایی نانآوری خانواده را بر عهده دارند، کمی دور از ذهن به نظر میرسد.
* سقف شیشهای یک استعاره قدیمی است و تقریبا در کشورهای مختلف دنیا چنین باوری در زمینه جایگاه مدیریتی زنان وجود دارد و بنا به تعریفهای رایج، از موانع رؤیتپذیر و نقضناشدنی که جلوی پیشرفت #زنان را در محیطهای کاری میگیرد، به عنوان سقف شیشهای یاد میشود.
منبع:
روزنامه شرق
@Tavaana_TavaanaTech
سقفهای شیشهای* و قوانین نانوشتهای که مردان را محقتر از زنان برای کارکردن میدانند، باعث شده از ٢٧ میلیون نفر از زنان کشور که در سن کار به سر میبرند فقط سهمیلیونو ٩٠٠ هزار نفر وارد بازار کار شوند. این آمار در خلاصه گزارش سیاستی معاونت امور زنان و خانواده آمده است. این مسئله دلایل گوناگونی دارد؛ تنگناهای اقتصادی و محدودیتهای سرمایه برای فراهمآوردن فرصتهای شغلی، به توجیه دلایل حضورنداشتن زنان در فعالیتهای اقتصادی کمک شایان توجهی کرده است و به همین ترتیب تلاش شده نرخ بسیار پایین مشارکت اقتصادی زنان در جامعه ما که یکی از پایینترین نرخها در میان کشورهای اسلامی و غیراسلامی است بهدلیل کمبود منابع مالی و نرخ بالای بیکاری در کشور به گونهای مقبولیت یابد.
براساس دادههای رسمی آمارگیری نیروی کار ایران (مرکز آمار ایران، سال ١٣٩٢) زنان کشور برای مشارکت در عرصههای اقتصادی (اعداد تقریبی است) با چنین شرایطی روبهرو هستند: درحالحاضر فقط حدود چهار میلیون نفر از زنان آمادهبهکار توانستهاند مشغول کار شوند و بقیه بیکارند، در حالی که ٥٠ درصد زنان نیز در شغلهای غیررسمی کار میکنند و زنان کارگر نیز غالبا در بنگاههای اقتصادی کوچک و غیررسمی کار میکنند. همچنین نرخ بیکاری میان زنانی که میخواهند کار کنند، بیش از ٢٠ درصد است؛ زنان بیش از ٦٥ درصد از کارکنان بدون دستمزد (فامیلی) را تشکیل میدهند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است بیش از نیمی از زنان #بیکار بیش از یکسال در جستوجوی کار بودهاند، یکچهارم زنان شاغل کارکن مستقل هستند. نزدیک به یکسوم زنان شاغل مزد و حقوقبگیرِ بخش خصوصیاند، فقط یک درصد از زنان شاغل به عنوان کارفرما به کار اشتغال دارند و نیمی از زنان تحصیلکرده دانشگاهی که در جستوجوی کار هستند، به شغلی دست نیافتهاند. طبق گزارش، بهاینترتیب زنان، چه آنهایی که در بازار #کار موفق شدهاند به شغلی دست یابند چه آنهایی که ناامید از بازار کار، خانهنشین شدهاند یا به شاغلین غیررسمی پیوستهاند و چه آنهایی که به دلایل مختلف «کار در خانه» را به عنوان یک شغل در پیش گرفتهاند، همه با مشکلاتی روبهرو هستند که سبب شده نرخ #مشارکت_زنان در عرصههای اقتصادی کشور ما تا این اندازه کم گزارش شود.
از میان گروههای زنان شاغل شاید بیش از همه درباره آنهایی که در بازار رسمی کار و بخش دولتی به کار مشغولاند و از حمایتهای قانونی و اجتماعی برخوردار هستند مطالعاتی انجام شده، اما درباره سایر گروهها، مانند زنان شاغل در بخش خصوصی و در بخش غیررسمی، بهویژه زنان کارگر اطلاع چندانی وجود ندارد. مطابق این آمار، زمان بیکاری زنان دو برابر مردان است؛ درحالیکه در زندگی امروز زنان پابهپای مردان برای گذراندن زندگی کار میکنند و این بحث که مردان بهتنهایی نانآوری خانواده را بر عهده دارند، کمی دور از ذهن به نظر میرسد.
* سقف شیشهای یک استعاره قدیمی است و تقریبا در کشورهای مختلف دنیا چنین باوری در زمینه جایگاه مدیریتی زنان وجود دارد و بنا به تعریفهای رایج، از موانع رؤیتپذیر و نقضناشدنی که جلوی پیشرفت #زنان را در محیطهای کاری میگیرد، به عنوان سقف شیشهای یاد میشود.
منبع:
روزنامه شرق
@Tavaana_TavaanaTech