تهران دیگر شهر زندگی نیست
شرایط تهران روزبهروز در حال وخیمترشدن است؛ حالا دیگر مشکلات کلانی مثل #کودکان خیابانی و کار، #معتادان #کارتنخواب، #ترافیک و حتی #آلودگی هوا به مسائل روزمره شهر بدل شدهاند که کمتر توجهی به آنها میشود. عادتکردن شهروندان به این مقولهها نشان از آن دارد که گویی امیدشان را به بهبود اوضاع در این خصوص از دست دادهاند و شاید بشود اعتراف کرد دیگر تهران شهرِ زندگی نیست. اخیرا آقای قالیباف نامهای منتشر کردهاند و در مقام مدیریت شهری از #شهروندان خواستهاند برای حل این مشکلات، شهرداری تهران را یاری دهند اما واقعیت این است که من جسارتِ خاصی در مدیریت شهری نمیبینم که توان پاککردن تهران از این تصاویر تلخ را داشته باشد. هر مدیری که میآید، مشکلات و تقصیرها را به گردن مدیر قبلی میاندازد و روند حل مشکلات بهگونهای نیست که شاهد حرکت جلورونده باشیم.
در شرایطی که هرگونه تغییر در #مدیریت_شهری، بدون درنظرگرفتن تلاشهای مدیران قبلی است، طبیعتا حواشی سیاسی مانع از آن میشود که فعالیتهای این گروه یا آن گروه خاص بهنفع مردم پایتخت تمام شود بلکه اختلافات #سیاسی، منجر به خلط مبحث شده و شرایط را وخیمتر میکند.
تهرانیها امروز در معرض هر آسیبی هستند؛ از افزایش اعتیاد در میان زنان تا گسترش #جرم و #جنایت و حتی نگرانی از رانندگی وحشتناک #موتوریها در سطح شهر. اینکه #جسارت داشته باشیم برای بیان این آسیبها، بهتنهایی نمیتواند گرهی از مشکلات #پایتخت بگشاید بلکه میتواند هر آسیبی را به آسیب دیگری گره بزند. #تهران مدام در حال گسترش فضاهای #تجاری و اقتصادیاش است و شهر دیگر به یک #پارکینگ بزرگ بدل شده چراکه شهرداری بدون درنظرگرفتن امکان احداث پارکینگ به مجتمعهای تجاری بزرگ اجازه #ساختوساز میدهد و همین موضوع باعث میشود، #رانندگی در این شهر به یکی از #پراسترسترین فعالیتهای روزانه هر شهروند بدل شود. میبینید؟
مشکلات اینطور به یکدیگر گره میخورند و اگر ما؛ چه در مقام #شهروند و چه در مقام #مسئول، دست از فعالیتهای ظاهری برنداریم، روزی دیگر واقعا تهران شهری برای زندگی نخواهد بود؛ چراکه در همهجایش آسیبهای مختلف اجتماعی و فردی موج میزند.
فرهاد اصلانی / #بازیگر
#توانا
شرایط تهران روزبهروز در حال وخیمترشدن است؛ حالا دیگر مشکلات کلانی مثل #کودکان خیابانی و کار، #معتادان #کارتنخواب، #ترافیک و حتی #آلودگی هوا به مسائل روزمره شهر بدل شدهاند که کمتر توجهی به آنها میشود. عادتکردن شهروندان به این مقولهها نشان از آن دارد که گویی امیدشان را به بهبود اوضاع در این خصوص از دست دادهاند و شاید بشود اعتراف کرد دیگر تهران شهرِ زندگی نیست. اخیرا آقای قالیباف نامهای منتشر کردهاند و در مقام مدیریت شهری از #شهروندان خواستهاند برای حل این مشکلات، شهرداری تهران را یاری دهند اما واقعیت این است که من جسارتِ خاصی در مدیریت شهری نمیبینم که توان پاککردن تهران از این تصاویر تلخ را داشته باشد. هر مدیری که میآید، مشکلات و تقصیرها را به گردن مدیر قبلی میاندازد و روند حل مشکلات بهگونهای نیست که شاهد حرکت جلورونده باشیم.
در شرایطی که هرگونه تغییر در #مدیریت_شهری، بدون درنظرگرفتن تلاشهای مدیران قبلی است، طبیعتا حواشی سیاسی مانع از آن میشود که فعالیتهای این گروه یا آن گروه خاص بهنفع مردم پایتخت تمام شود بلکه اختلافات #سیاسی، منجر به خلط مبحث شده و شرایط را وخیمتر میکند.
تهرانیها امروز در معرض هر آسیبی هستند؛ از افزایش اعتیاد در میان زنان تا گسترش #جرم و #جنایت و حتی نگرانی از رانندگی وحشتناک #موتوریها در سطح شهر. اینکه #جسارت داشته باشیم برای بیان این آسیبها، بهتنهایی نمیتواند گرهی از مشکلات #پایتخت بگشاید بلکه میتواند هر آسیبی را به آسیب دیگری گره بزند. #تهران مدام در حال گسترش فضاهای #تجاری و اقتصادیاش است و شهر دیگر به یک #پارکینگ بزرگ بدل شده چراکه شهرداری بدون درنظرگرفتن امکان احداث پارکینگ به مجتمعهای تجاری بزرگ اجازه #ساختوساز میدهد و همین موضوع باعث میشود، #رانندگی در این شهر به یکی از #پراسترسترین فعالیتهای روزانه هر شهروند بدل شود. میبینید؟
مشکلات اینطور به یکدیگر گره میخورند و اگر ما؛ چه در مقام #شهروند و چه در مقام #مسئول، دست از فعالیتهای ظاهری برنداریم، روزی دیگر واقعا تهران شهری برای زندگی نخواهد بود؛ چراکه در همهجایش آسیبهای مختلف اجتماعی و فردی موج میزند.
فرهاد اصلانی / #بازیگر
#توانا
«در یک جایی مثل ایالات متحده مسایلی که به هر نحوی به معلولان مربوط می شود بسیار جدی قلمداد میشوند. شما نمی توانید بروید برای خودتان یک پاساژ، آپارتمان، مدرسه یا هرچیزی که آدمها قرار است در آن رفت و آمد کنند بسازید اما آسایش معلولان را در ساختش لحاظ نکنید.
فرد معلول باید بتواند به راحتی (هم از طریق رمپ و هم از طریق آسانسور) به هر جایی از هر ساختمانی که خواست رفت و آمد کند. همه ی قوانین و نظام نظارتی متحد اند که در این مورد اهمال کاری نشود. در ایالات متحد وقتی شما به یک مرکز خرید، یک بیمارستان، یک مجتمع مسکونی یا مدرسه و دانشگاه می رسید همیشه نزدیک ترین پارکینگ ها به درهای ورودی را فقط به معلولین اختصاص داده اند. یعنی کسی که دچار معلولیت نیست در طبقهی دوم ، چندم یا جایی دورتر باید پارک کند اما شخص معلول میرود و تقریبا جلوی در ورودی پارک میکند. پارکینگ های مخصوص معلولین با رنگ آبی و علایم مخصوص نشانهگذاری شده. اگر پلیس در آمریکا به شما یک برگه ی جریمه به خاطر سرعت زیاد، عبور از چراغ قرمز یا امثالهم بدهد شما این فرصت را دارید که معترض بشوید و پلیس مربوطه را به دادگاه بیاورید و به جریمه شدنتان اعتراض کنید. گاهی برنده می شوید و گاهی بازنده اما اگر شما یک برگ جریمه به خاطر عدم رعایت حقوق معلولین دریافت کنید هیچ کس نمی تواند برایتان کاری کند. هیچ شکایتی به هیچ کجا نمیتوانید بکنید. شما فقط یک راه دارید، جریمه را پرداخت کنید. یکی از جریمه های مربوط به عدم رعایت حقوق معلولین پارک کردن در جای مخصوص آنهاست. از چهارصد تا یک هزار دلار مبلغ جریمه ایست که در چشم به هم زدنی برای متخلف نوشته خواهد شد. فرقی هم نمی کند که آنجا مدرسه است یا آپارتمان سه واحدی محلهتان. پلیس وارد می شود و اگر علامت مخصوص معلولین از آینه آویزان نباشد اتومبیل متخلف را بدون دادن حق شکایت و بدون داشتن شانس تجدید نظر جریمه ای سنگین می کند.
اگر در خیابان های ایالات متحده منتظر اتوبوس هستید و یک معلول هم کنار شما در ایستگاه منتظر اتوبوس است اصلا به خودتان فشار نیاورید که چطوری تنهایی به ایشان کمک کنید که وارد اتوبوس شود. آن اتوبوس که رسید (هر اتوبوسی که باشد از سرویس مدرسه و دانشگاه تا اتوبوس های شهری و بین شهری) پس از توقف، راننده سطح اتوبوس را به اندازه ی سطح پیاده رو پایین می آورد.
آن ماشین عظیم انگار که بادش خالی شده باشد به یکباره فرو می نشیند تا فرد معلول بتواند وارد شود سپس راننده ی اتوبوس پیاده شده و فرد معلول را به داخل اتوبوس می آورد که از قبل مکانی ویژه در آن به معلولین اختصاص داده شده.شهروندان آمریکایی که دچار معلولیت هستند تا آخر عمرشان از مزایایی برخوردار می شوند. به غیر از حدود هزار دلار مستمری در هر ماه، تهیه ی صندلی های چرخ دار جدید و با کیفیت، تهیه ی امکانات مربوط به نوع معلولیت و صدها امکان دیگر نه لطف که از وظایف و با تاکید وظایف ای است که دولت در مواجهه با معلولین دارد. ضمنا در میان عموم کسی از اسم معلول (دیس ابل) برای اشاره به این قشر استفاده نمی کند. آنها عموما از نامهایی مثل (هندی کپ) استفاده می کنند چون پذیرفته اند که نقص در یک یا چند عضو بدن به مثابه ی ناکارا بودن مجموعه ی آن فرد نیست.
برگرفته از گوگل پلاس آرش بگلو
goo.gl/8rgnSm
مطالب مرتبط:
جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
سعید سبزیان
http://bit.ly/1I0beqv
معلولیت به منزله هویتی جدید
http://bit.ly/2deAg1E
بلاغت استبداد و اکتیویسم در معلولیت
http://bit.ly/1nXaHCY
@Tavaana_TavaanaTech
فرد معلول باید بتواند به راحتی (هم از طریق رمپ و هم از طریق آسانسور) به هر جایی از هر ساختمانی که خواست رفت و آمد کند. همه ی قوانین و نظام نظارتی متحد اند که در این مورد اهمال کاری نشود. در ایالات متحد وقتی شما به یک مرکز خرید، یک بیمارستان، یک مجتمع مسکونی یا مدرسه و دانشگاه می رسید همیشه نزدیک ترین پارکینگ ها به درهای ورودی را فقط به معلولین اختصاص داده اند. یعنی کسی که دچار معلولیت نیست در طبقهی دوم ، چندم یا جایی دورتر باید پارک کند اما شخص معلول میرود و تقریبا جلوی در ورودی پارک میکند. پارکینگ های مخصوص معلولین با رنگ آبی و علایم مخصوص نشانهگذاری شده. اگر پلیس در آمریکا به شما یک برگه ی جریمه به خاطر سرعت زیاد، عبور از چراغ قرمز یا امثالهم بدهد شما این فرصت را دارید که معترض بشوید و پلیس مربوطه را به دادگاه بیاورید و به جریمه شدنتان اعتراض کنید. گاهی برنده می شوید و گاهی بازنده اما اگر شما یک برگ جریمه به خاطر عدم رعایت حقوق معلولین دریافت کنید هیچ کس نمی تواند برایتان کاری کند. هیچ شکایتی به هیچ کجا نمیتوانید بکنید. شما فقط یک راه دارید، جریمه را پرداخت کنید. یکی از جریمه های مربوط به عدم رعایت حقوق معلولین پارک کردن در جای مخصوص آنهاست. از چهارصد تا یک هزار دلار مبلغ جریمه ایست که در چشم به هم زدنی برای متخلف نوشته خواهد شد. فرقی هم نمی کند که آنجا مدرسه است یا آپارتمان سه واحدی محلهتان. پلیس وارد می شود و اگر علامت مخصوص معلولین از آینه آویزان نباشد اتومبیل متخلف را بدون دادن حق شکایت و بدون داشتن شانس تجدید نظر جریمه ای سنگین می کند.
اگر در خیابان های ایالات متحده منتظر اتوبوس هستید و یک معلول هم کنار شما در ایستگاه منتظر اتوبوس است اصلا به خودتان فشار نیاورید که چطوری تنهایی به ایشان کمک کنید که وارد اتوبوس شود. آن اتوبوس که رسید (هر اتوبوسی که باشد از سرویس مدرسه و دانشگاه تا اتوبوس های شهری و بین شهری) پس از توقف، راننده سطح اتوبوس را به اندازه ی سطح پیاده رو پایین می آورد.
آن ماشین عظیم انگار که بادش خالی شده باشد به یکباره فرو می نشیند تا فرد معلول بتواند وارد شود سپس راننده ی اتوبوس پیاده شده و فرد معلول را به داخل اتوبوس می آورد که از قبل مکانی ویژه در آن به معلولین اختصاص داده شده.شهروندان آمریکایی که دچار معلولیت هستند تا آخر عمرشان از مزایایی برخوردار می شوند. به غیر از حدود هزار دلار مستمری در هر ماه، تهیه ی صندلی های چرخ دار جدید و با کیفیت، تهیه ی امکانات مربوط به نوع معلولیت و صدها امکان دیگر نه لطف که از وظایف و با تاکید وظایف ای است که دولت در مواجهه با معلولین دارد. ضمنا در میان عموم کسی از اسم معلول (دیس ابل) برای اشاره به این قشر استفاده نمی کند. آنها عموما از نامهایی مثل (هندی کپ) استفاده می کنند چون پذیرفته اند که نقص در یک یا چند عضو بدن به مثابه ی ناکارا بودن مجموعه ی آن فرد نیست.
برگرفته از گوگل پلاس آرش بگلو
goo.gl/8rgnSm
مطالب مرتبط:
جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
سعید سبزیان
http://bit.ly/1I0beqv
معلولیت به منزله هویتی جدید
http://bit.ly/2deAg1E
بلاغت استبداد و اکتیویسم در معلولیت
http://bit.ly/1nXaHCY
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «در یک جایی مثل ایالات متحده مسایلی که به هر نحوی به #معلولان مربوط می شود بسیار جدی قلمداد میشوند. شما نمی توانید بروید برای خودتان یک پاساژ، آپارتمان، مدرسه یا هرچیزی که آدمها قرار است در آن رفت و آمد کنند بسازید اما آسایش معلولان را در ساختش لحاظ نکنید.…