بیستم فروردین سالروز تولد مهشید امیرشاهی، نویسنده ایرانی، است.
شاید بشود گفت که او تنها روشنفکری بود که پیش از در رسیدن انقلاب اسلامی و سیطرهی اسلام انقلابی بر ایران علیه اسلامگرایان موضع گرفت و از شاپور بختیار حمایت کرد.
امیرشاهی در مورد نوشتن این مقاله که از معدود مقالههای او در حوزهی سیاست است میگوید:
«من خودم میدانم چرا آن راهی را که رفتم، رفتم. برای اینکه اعتقاد راسخی به لائیسیته داشتم و دارم. همیشه در پی عدالت اجتماعی بودم و هستم. بسیار هم خوب میدانستم که آرمانها و خواستههایم برای وطنم، زادگاهم بدون جدایی دین از دولت و بدون عدالت اجتماعی میسر نیست. در مذهبی بودن انقلاب از ابتدا هم که نمیشد شک کرد. برای اینکه رهبرش، کارگردانهایش، نمادهایش، شعارهایش شکی در این مسئله باقی نمیگذاشت که در چه راهی دارد میرود. احتمال دارد بسیاری، یا مختصری، نمیدانم چگونه فکر میکردند که این راه دیگریست و در آن دموکراسی و این جور چیزها هست.من مطلقا و اصلا چنین چیزی را نمیدیدم. مسئله دیگری هم که دربارهاش شکی نداشتم این است که ذات مذهب زورگو و تام گرا و انحصارطلب است و من این جور چیزها را برای مملکتم نمیخواستم.»
مهشید امیرشاهی پیش از انقلاب به نویسنده مطرحی تبدیل شد.
پس از انقلاب رمانهای «در حضر» و «در سفر» و رمان چهار جلدی یا «چارپاره مادران و دختران» را به چاپ رساند.
هیچکدام از آثار او پس از انقلاب در ایران اجازه انتشار پیدا نکردند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mahshid_Amirshahi
#زنان #مهشید_امیرشاهی
#جمهوری_اسلامی #سانسور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شاید بشود گفت که او تنها روشنفکری بود که پیش از در رسیدن انقلاب اسلامی و سیطرهی اسلام انقلابی بر ایران علیه اسلامگرایان موضع گرفت و از شاپور بختیار حمایت کرد.
امیرشاهی در مورد نوشتن این مقاله که از معدود مقالههای او در حوزهی سیاست است میگوید:
«من خودم میدانم چرا آن راهی را که رفتم، رفتم. برای اینکه اعتقاد راسخی به لائیسیته داشتم و دارم. همیشه در پی عدالت اجتماعی بودم و هستم. بسیار هم خوب میدانستم که آرمانها و خواستههایم برای وطنم، زادگاهم بدون جدایی دین از دولت و بدون عدالت اجتماعی میسر نیست. در مذهبی بودن انقلاب از ابتدا هم که نمیشد شک کرد. برای اینکه رهبرش، کارگردانهایش، نمادهایش، شعارهایش شکی در این مسئله باقی نمیگذاشت که در چه راهی دارد میرود. احتمال دارد بسیاری، یا مختصری، نمیدانم چگونه فکر میکردند که این راه دیگریست و در آن دموکراسی و این جور چیزها هست.من مطلقا و اصلا چنین چیزی را نمیدیدم. مسئله دیگری هم که دربارهاش شکی نداشتم این است که ذات مذهب زورگو و تام گرا و انحصارطلب است و من این جور چیزها را برای مملکتم نمیخواستم.»
مهشید امیرشاهی پیش از انقلاب به نویسنده مطرحی تبدیل شد.
پس از انقلاب رمانهای «در حضر» و «در سفر» و رمان چهار جلدی یا «چارپاره مادران و دختران» را به چاپ رساند.
هیچکدام از آثار او پس از انقلاب در ایران اجازه انتشار پیدا نکردند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Mahshid_Amirshahi
#زنان #مهشید_امیرشاهی
#جمهوری_اسلامی #سانسور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دختر نوجوانی که با حجاب در میدان شهرداری رشت ویولن مینواخت و مردم از هنر او لذت میبردند توسط سرکوبگران مزدور با دستبند دستگیر و وسایلش توقیف شد
دختر نوجوانی در میدان شهرداری رشت در حال نواختن ویولن است. مردم دور او جمع شدهاند و از موسیقیاش لذت میبرند تا اینکه ناگهان حافظان امنیت(!) با دو خودروی پلیس سر میرسند. هفت یا هشت مأمور، ساز و وسایل این زن را که احتمالا تنها دلخوشی و شاید تمام دارایی زندگیاش است، توقیف میکنند.
همان مامورانی که اگر در دام دزد، متجاوز یا خفتگیر بیافتی، تصاویری از سرقت، خفتگیری و دزدی اموال مردم در وسط خیابان که ویدئوهای آن در رسانههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر میشود اما هیچ خبری از حضور این ماموران نیست!
در کشوری که دزدان ثروت مملکت را غارت کردهاند، دکل نفتی دزدیده میشود و آب از آب تکان نمیخورد، ویلون نوازی یک زن، ماموران را به تکاپو میاندازد تا جلوی صدای موسیقی او را بگیرند! لابد در گوششان خواندهاند که اصلا چه معنا دارد در مملکت امام زمان! زن ساز در دست بگیرد و برای مردم بنوازد؟!
#رشت #ویلون #زنان #آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دختر نوجوانی در میدان شهرداری رشت در حال نواختن ویولن است. مردم دور او جمع شدهاند و از موسیقیاش لذت میبرند تا اینکه ناگهان حافظان امنیت(!) با دو خودروی پلیس سر میرسند. هفت یا هشت مأمور، ساز و وسایل این زن را که احتمالا تنها دلخوشی و شاید تمام دارایی زندگیاش است، توقیف میکنند.
همان مامورانی که اگر در دام دزد، متجاوز یا خفتگیر بیافتی، تصاویری از سرقت، خفتگیری و دزدی اموال مردم در وسط خیابان که ویدئوهای آن در رسانههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر میشود اما هیچ خبری از حضور این ماموران نیست!
در کشوری که دزدان ثروت مملکت را غارت کردهاند، دکل نفتی دزدیده میشود و آب از آب تکان نمیخورد، ویلون نوازی یک زن، ماموران را به تکاپو میاندازد تا جلوی صدای موسیقی او را بگیرند! لابد در گوششان خواندهاند که اصلا چه معنا دارد در مملکت امام زمان! زن ساز در دست بگیرد و برای مردم بنوازد؟!
#رشت #ویلون #زنان #آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قمر آریان؛ زنی ایستاده بر قلههای فرهنگ
قمر آریان در سال ۱۳۳۷ مدرک دکترای ادبیات خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد. در مدت تحصیل، از کلاس درس اساتید بزرگی همچون: بدیعالزمان فروزانفر، علیاصغر حکمت، جلال همایی، محمد معین، ذبیحالله صفا، احمد بهمنیار و … بهرههای فراوان برد.
رساله دکترای قمر آریان درباره مسیحیت و انجیل بود که بعدها با عنوان «چهره مسیحیت و تاثیر آن در ادبیات» و پس از آن با نام «چهره مسیح در ادب فارسی» و در قالب کتاب منتشر شد.
قمر آریان درباره این پایاننامه میگوید:
«آن زمان که رساله را نوشتم، در ایران مرسوم نبود که درباره دیگر ادیان تحقیق شود. من وقتی کتاب انجیل را خواندم، دلم میخواست دیگران هم درباره این دین بیشتر بدانند.»
او سپس از نقش علیاصغر حکمت، استاد تاریخ ادیان در شکلگیری این پایاننامه سخن میگوید که همزمان که حکمت کلاسهای درس انجیلخوانی دایر کرده بود او نیز به انجیل توجه کرده بود.
«در دانشگاه، آقای حکمت معلم تاریخ ادیان ما بود. وقتی راجع به مسیحیت بیشتر صحبت کرد و گفت فرنگیها درباره دین اسلام تحقیقات زیادی انجام دادهاند، تصمیم خودم را گرفتم تا درباره دین مسیحیت تحقیق کنم. میخواستم بدانم نام مسیح، نام مریم، ذوالنار و چلیپا چه جایگاهی در ادب فارسی داشته است. یادم میآید منزل ما آن زمان نزدیک دفتر یونسکو بود و همسرم در آنجا کار میکرد. کتابخانه یونسکو کتابخانهای کامل است و من در آنجا منابع بسیاری راجع به مسیحیت پیدا کردم و رسالهام را کامل کردم.»
قمر آریان در سالهای ورود به دانشگاه با عبدالحسین زرینکوب آشنا میشود و این آشنایی به ازدواج انجامید.
درباره قمر آریان بخوانید:
https://tavaana.org/ghamar_arian/
#یاری_مدنی_توانا
#ادبیات #زنان #قمر_آریان
@Tavaana_TavaanaTech
قمر آریان در سال ۱۳۳۷ مدرک دکترای ادبیات خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد. در مدت تحصیل، از کلاس درس اساتید بزرگی همچون: بدیعالزمان فروزانفر، علیاصغر حکمت، جلال همایی، محمد معین، ذبیحالله صفا، احمد بهمنیار و … بهرههای فراوان برد.
رساله دکترای قمر آریان درباره مسیحیت و انجیل بود که بعدها با عنوان «چهره مسیحیت و تاثیر آن در ادبیات» و پس از آن با نام «چهره مسیح در ادب فارسی» و در قالب کتاب منتشر شد.
قمر آریان درباره این پایاننامه میگوید:
«آن زمان که رساله را نوشتم، در ایران مرسوم نبود که درباره دیگر ادیان تحقیق شود. من وقتی کتاب انجیل را خواندم، دلم میخواست دیگران هم درباره این دین بیشتر بدانند.»
او سپس از نقش علیاصغر حکمت، استاد تاریخ ادیان در شکلگیری این پایاننامه سخن میگوید که همزمان که حکمت کلاسهای درس انجیلخوانی دایر کرده بود او نیز به انجیل توجه کرده بود.
«در دانشگاه، آقای حکمت معلم تاریخ ادیان ما بود. وقتی راجع به مسیحیت بیشتر صحبت کرد و گفت فرنگیها درباره دین اسلام تحقیقات زیادی انجام دادهاند، تصمیم خودم را گرفتم تا درباره دین مسیحیت تحقیق کنم. میخواستم بدانم نام مسیح، نام مریم، ذوالنار و چلیپا چه جایگاهی در ادب فارسی داشته است. یادم میآید منزل ما آن زمان نزدیک دفتر یونسکو بود و همسرم در آنجا کار میکرد. کتابخانه یونسکو کتابخانهای کامل است و من در آنجا منابع بسیاری راجع به مسیحیت پیدا کردم و رسالهام را کامل کردم.»
قمر آریان در سالهای ورود به دانشگاه با عبدالحسین زرینکوب آشنا میشود و این آشنایی به ازدواج انجامید.
درباره قمر آریان بخوانید:
https://tavaana.org/ghamar_arian/
#یاری_مدنی_توانا
#ادبیات #زنان #قمر_آریان
@Tavaana_TavaanaTech