آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود

صبح پنج‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله اهل اسلامشهر، در حالی‌که آماده رفتن به محل کارش بود، با پدری روبه‌رو شد که نه از روی عصبانیت لحظه‌ای، بلکه با نقشه قبلی آمده بود تا او را به قتل برساند. پدر خانواده، که به‌خاطر خشونت‌های مکرر، مادر، پسر و دخترش را از خانه بیرون کرده بود، با شماره‌ای که در اینستاگرام کاری فاطمه دیده بود، تماس ساختگی گرفت و خود را به جای مشتری جا زد. فاطمه، بی‌خبر از نقشه پدر، به محل کار رفت و لحظاتی بعد با ضربه چاقو، تعقیب با ماشین، پرتاب به درون جوی آب و سیزده ضربه دیگر جان باخت.

قوانینی که با تکیه بر فقه سنتی و برداشت‌های تاریخی از متون دینی تدوین شده‌اند، در مواردی چون فرزندکشی یا زن‌کشی، عملاً راه را برای شکل‌گیری نوعی مصونیت قضایی برای خشونت‌ورزان درون خانواده هموار کرده‌اند. ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، که پدر را از قصاص بابت قتل فرزند معاف می‌کند، نمونه‌ای بارز از چنین قانونی است؛ قانونی که نه از عدالت، بلکه از یک خوانش خاص و محافظه‌کار از فقه تبعیت می‌کند. این نگاه، پدر را به‌عنوان «مالک» جان فرزند تلقی می‌کند و نه شریک برابر در خانواده‌ای انسانی، و در نتیجه، قتل فرزند را نه جنایت کامل بلکه نوعی تخلف شخصی می‌بیند که تنها با دیه جبران‌پذیر است.

حمایت قانون از چنین رویکردهایی، در عمل به نفی حق حیات و امنیت برای قربانیان خشونت خانگی می‌انجامد و به مردانی که در جایگاه پدر یا شوهر هستند، این پیام را می‌دهد که می‌توانند بدون ترس از مجازات‌های جدی، تصمیمی مرگبار بگیرند. این قوانین، نه‌تنها با اصول جهان‌شمول حقوق بشر در تضاد هستند، بلکه با خودِ روح عدالت‌طلب و رحمانی دین نیز بیگانه‌اند. در نظامی که قانون به جای دفاع از جان بی‌دفاع، قاتل را مصون می‌دارد، نه‌تنها عدالت، بلکه کرامت انسانی نیز قربانی می‌شود. فاطمه سلطانی، تنها یکی از هزاران قربانی این بی‌عدالتی ساختاری است.

تصویر از صفحه ایکس آقای معین خزائلی، حقوقدان


#فقه_شیعه #حکومت_فقهی #فرزندکشی #زن_کشی #خشونت_خانگی #نقد_دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
💔28👍1
قتل ماهرو تندپور، جوان ۲۵ ساله‌ای که به دست خواستگارش، زنگ خطری ست برای جامعه ایران.
پردیس ربیعی، خبرنگار مستقل و فعال حوزه زنان، در واکنش به قتل ماهرو تندپور در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

«در جامعه ای که مرد از کودکی یاد میگیرد زن را ما یملک خود بداند مخالفت زن تهدیدی مستقیم علیه اقتدار اوست رد خواستگاری در ساختارهای سنتی نه تصمیم شخصی زن بلکه نوعی توهین به مرد و خانواده‌اش قلمداد می‌شود. این نگاه مردسالار راه را برای خشونت باز میکند. ریشه‌های مردسالاری که در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده، حق انتخاب برای زنان همچنان مفهومی ناپذیرفتنی است. یکی از تلخ‌ترین نمونه‌های این حقیقت قتل دختر جوانی به نام ماهرو است؛ دختری که تنها گناهش این بود دلش میخواست طبق رویاهایی که در سر داشت برای زندگی‌اش برنامه ریزی کند و به خواستگارش پاسخ منفی دهد.
ماهرو تندپور متولد سال ۱۳۷۹ از طایفه ی «زیلایی» و ساکن روستای چهارتل بود. خانواده‌اش از عشایر بودند و زندگی‌شان ساده اما سرشار از تلاش و صمیمیت بود. در فامیل او را به نام «فرانوش» صدا میزدند.
تا آخرین لحظه تلاش کرد مستقل محترم و استوار زندگی کند. او با پذیرش در رشته علوم تربیتی در دانشگاه پیام نور یاسوج با خواهرش خانه‌ای اجاره کرد تا بتواند به تحصیل ادامه دهد. برای تأمین هزینه‌های زندگی و دانشگاه در یک داروخانه ی دامپزشکی کار میکرد. زنی جوان سخت کوش و مصمم که زندگی‌اش در حال شکل‌گیری بود.
اما کابوس، چهره‌ای آشنا داشت. علیرضا نوه‌ی داییِ ماهرو حدود یک سال بود که به خواستگاری او آمده بود اما ماهرو با آگاهی از عدم همخوانی شخصیتی، وضعیت نابسامان شغلی علیرضا و شرایط زندگی سنتی خانواده‌ او مخالفت کرد.
این مخالفت اما برای علیرضا قابل پذیرش نبود در جهان‌بینی مردانه‌ سلطه‌گر زن نباید مخالفت کند. چند روز پیش از قتل، علیرضا با چاقو به ماهرو حمله‌ور شده بود اما همکارانش در داروخانه مانع شدند. با وجود تهدید مستقیم شکایتی ثبت نشد و هیچ واکنش بازدارنده‌ای در قبال او صورت نگرفت. تا این که در نهایت علیرضا ماهرو را با کلت کمری به قتل رساند.
رفتار علیرضا نمونه‌ای کلاسیک از الگوی خشونت مردانه در مواجهه با جواب رد به پیشنهاد خواستگاری است. افرادی مانند علیرضا هویت خود را با تأیید بیرونی - به ویژه از سوی یک زن - تعریف میکنند. رد شدن از سوی ماهرو برای علیرضا نه فقط یک «نه ساده»، بلکه تهدیدی برای هویتش بود. تهدیدی که با خشونت پاسخ داده شد. در چنین ساختاری خشم، ناکامی و ضعف کنترل هیجانات در بستر یک تربیت مردسالار تبدیل به جنایت می‌شود.

در ساختار سنتی جامعه ایران همچنان نگاه به زن با مالکیت درآمیخته است. ازدواج نه به عنوان مشارکت، بلکه به مثابه حق مسلم مرد تلقی می‌شود.
از سویی دیگر نبود واکنش‌های قانونی مؤثر به تهدیدهای پیشین علیرضا زمینه‌ساز فاجعه شد. سکوت، بی‌تفاوتی جامعه و ناتوانی نظام عدالت در پیشگیری از وقوع فجایع همه در این مرگ همدست‌اند.
قتل ماهرو نتیجه‌ی یک تصمیم شخصی نبود پیامد ساختارهایی بود که هنوز «نه گفتن» زن را توهین به غرور مردان میداند. پیامد فرهنگی‌ست که به مرد حق مالکیت میدهد و به زن تنها حق اطاعت دارد. نه گفتن یک زن پایان دنیا نیست. اما تا زمانی که برای برخی مردان چنین تلقی میشود دنیای زنان همچنان ناامن باقی خواهد ماند.
ماهرو، روناک، غزاله و شهره باوقار همه قربانی یک چیز شدند:
قربانی اینکه جامعه همچنان نپذیرفته که یک زن حق انتخاب دارد.»



#زنکشی
#خشونت_علیه_زنان #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
#قتل_ناموسی
@Tavaana_TavaanaTech
💔36👍7🕊2😍1